اسلام یک مجموعه متشکل از ارکان و اعضای متعددی است که در کنار هم کار می‌کنند ولی این کار احتیاج به یک فرمانده دارد. هم فرماندهی لازم است هم فرمان‌بری. اگر جامعه انسانی می‌خواهد به مقصد برسد فرماندهی آن باید با مکتب اهل‌بیت باشد

جامعه ولایی جامعه‌ای است که با هم اتحاد و انسجام و وحدت دارد. عظمت و شأن هر انسانی برمی‌گردد به ایمان اجتماعی‌اش و جامعه‌اندیشی‌اش؛ اینکه چه مقدار به جامعه توجه دارد که ارتباط را با برادرانش خوب برقرار کند

نقش ولایت در جامعه انسجام بخشی، امت سازی و جبهه سازی است. امام محور است. همه حول او جمع می‌شوند؛ به فرمان او حرکت می‌کنند؛ به فرمان او سکوت می‌کنند؛ و تمرینش در نماز جماعت است.

اهل اطاعت از خدا و رسول خدا، رفیق و هم‌سفر با صالحین، صدیقین، شهدا و انبیا هستند در سفر به سمت خدا؛ و خدا هرچه نعمت به این چهار گروه داده به رفقای این‌ها هم می‌دهد که یکی از بهترین نعمت‌ها نعمت هدایت است

محیط که سالم باشد افراد در مسیر سعادت قرار می‌گیرند. امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر و دادن زکات و برپا کردن نماز مربوط به محیط می‌شود. جامعه آرمانی اگر شکل گرفت در بستر این جامعه آرمانی افراد رشد می‌کنند؛ می‌توانند مسیر کمال حقیقی خودشان را پیدا کنند و به سمتش گام بردارند

هرکسی با سخنان فریبنده دل مردم را از مسیر انبیا و اعتقادات صحیح و عمل به احکام الهی منحرف و منصرف کند، دشمن انبیاست. دشمنان انبیا از شیطان الهام می‌گیرند. این شیاطین هم در طول تاریخ به یک شکل و قیافه‌ای جلوه‌گری کردند که یک بخش آن‌ها کار فرهنگی می‌کردند؛ یعنی اهل و بیان و تبلیغ بودند.

باطل اگر می‌خواهد باشد حق هم باید باشد؛ یعنی کف روی آب اگر می‌خواهد باشد آن آب حتماً باید باشد؛ یعنی اگر باطل یک چرخشی دارد و موجی می‌زند در سایه حق است. اگر حق نباشد فرصتی برای باطل گری باطل نیست

مهم‌ترین دلیلی که بتوانیم بگوییم خدا قادر است همین عالم هستی است؛ مصنوعات خدا. ما وقتی عالم هستی و مصنوعات خدا را می‌بینیم و دقت در اجزای عالم را می‌بینیم می‌فهمیم کسی که این را ساخته بر ساختن قادر بوده

قرآن که نور مبین است هدفش بیرون آوردن مردم از ظلمت‌ها به سمت نور است. از ظلمت عقیده و اخلاق و عمل به سمت نور که عقیده حق است و اخلاق حق و پسندیده و اعمال صالح. خدا این رهایی را برای همه مردم آورده ولی اهل ایمان هستند که بهره می‌برند.