سلسله جلسات کرسی تلاوت قرآن؛ جلسه بیست و پنجم

ما در دنیا به‌محض گناه، عقاب می‌شویم اما حجاب دنیا مانع از درک آن است

کارشناس روابط عمومی ۲۱ فروردین ۱۴۰۳ ۰

بسم الله الرحمن الرحیم

سلسله جلسات کرسی تلاوت قرآن

جلسه بیست و پنجم – ۱۴۰۳/۰۱/۲۱

ترس و خشیت انسان را به مقامات بالا می‌رساند

عرض شد که یکی از مباحثی که مطرح است و نقش تربیتی مهمی برای ما دارد مسئله خوف است. در قرآن کریم راجع به خوف عبارات مختلفی گفته شده است؛ خوف، خشیت، وجلت که هرکدام از این‌ها معنای خودش را دارد؛ اما آنچه نقش مهمی دارد ترس از آخرت است.

آیه موردبحث آیه ۹ و ۱۰ سوره انسان بود. ترس و خشیت ویژگی است که انسان را به مقامات بالا می‌رساند. خشیت در قرآن دسته‌بندی‌شده آمده؛ یک‌بخشی مربوط به انبیای الهی است؛ سوره مبارکه نازعات آیه ۴۵ «إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرُ مَنْ یَخْشَاهَا» یا آیه اول تا سوم سوره  طه «طه مَا أَنْزَلْنَا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَى إِلَّا تَذْکِرَهً لِمَنْ یَخْشَى». طاها ما قرآن را برای تو نفرستادیم که خودت را به زحمت بیندازی مگر اینکه یادآوری باشد برای آن کسی که می‌ترسد.

خشیت عامل شتاب‌دهنده در کار خیر است

بخش دیگری از آیات خشیت را به‌عنوان عامل شتاب‌دهنده در کار خیر معرفی کرده است؛ یعنی کسانی که ترس از خدا و قیامت دارند خود این ترس باعث می‌شود که در کار خیر با سرعت پیش بروند؛ آیه ۵۶ تا ۵۸ مؤمنون «نُسَارِعُ لَهُمْ فِی الْخَیْرَاتِ بَلْ لَا یَشْعُرُونَ إِنَّ الَّذِینَ هُمْ مِنْ خَشْیَهِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ وَالَّذِینَ هُمْ بِآیَاتِ رَبِّهِمْ یُؤْمِنُونَ».

خداوند سزاوارتر است که از او بترسی

گروه دیگری از آیات می‌فرماید شما از کسی نباید بترسید. اگر هم زمانی خوف و خشیتی داشتید باید فقط از خدا باشد. به‌عنوان نمونه بخشی از آیه ۳۷ احزاب «وَتَخْشَى النَّاسَ وَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَاهُ» از مردم می‌ترسیدی درحالی‌که خداوند سزاوارتر است که از او بترسی.

اهل خشیت اهل عبرت هستند

بعضی از آیات هم فرموده است کسانی که عبرت می‌گیرند چشم عبرت بین دارند. این دستور دین ماست که از کنار هر چیزی که می‌گذرید عبرت بگیرید. اینکه انسان چه ببیند مهم است. کسانی که اهل خشیت هستند اهل عبرت هستند. «إِنَّ فِی ذَلِکَ لَعِبْرَهً لِمَنْ یَخْشَى» آیه ۲۶ سوره مبارکه نازعات. خداوند کسانی را به عذاب دچار کرد و فرمود این عبرتی است برای کسانی که  می‌ترسند.

احساس حقارت در مقابل موجودی باعظمت

دسته‌بندی آیاتی که خشیت را به ما توضیح می‌دهد فراوان است. خشیت حالتی است که ما وقتی بزرگی را می‌بینیم از هیبتش دست‌وپایمان را گم می‌کنیم. از هیبتش زبانمان بند می‌آید. حالت خودباختگی و حقیر بودن در مقابل موجود باعظمتی مثل خدای تعالی  خشیت است؛ یعنی در حقیقت یک حریمی می‌گیرد. ترس به معنای لرزیدن نیست.

پیغمبر اکرم درراه بود کسی به او رسید و از او سؤال داشت. وقتی به پیغمبر رسید می‌لرزید. حضرت فرمودند نترس من هم مثل تو هستم؛ فقط به من وحی نازل می‌شود.

حالا اگر انسان عظمت خدا را درک کند و بفهمد که در مقابل او بی‌معرفتی کرده حالتی برایش به وجود می‌آید که به این می‌گویند خشوع؛ یعنی انسانی که خشیت دارد عظمت و هیبت خدا را می‌فهمد بعد می‌بیند این خدای عظیم چیزی به او گفته بوده ولی او گوش نداده حالت خشوع به او دست می‌دهد و اگر این حالت در او ادامه پیدا کند انکساری در او به وجود می‌آید که می‌گویند خوف. از ترس عقاب خدا که حرف او را گوش نداده و تمرد کرده حالتی در دل او به وجود می‌آید که به آن می‌گویند خوف.

البته حالت خشوع لازم نیست حتماً برای گناه باشد؛ ما وقتی درباره خودمان حرف می‌زنیم از گناه می‌گوییم؛ و الا اهل‌بیت عصمت و طهارت خشیت و خوف و خشوع داشتند اما آن‌ها که به خاطر گناه نبوده؛ صدیقه طاهره وقتی به نماز می‌ایستاد بدنش شروع می‌کرد به لرزیدن. هرکدام از ائمه معصومین وقتی می‌خواستند مشغول نماز شوند این حالت برایشان پیش می‌آمد. این به خاطر درک عظمت الهی است.

اینجا در آیه شریفه از قول امیرالمؤمنین و صدیقه طاهره و امام حسن امام حسین علیهم‌السلام گفت که ما می‌ترسیم. «إِنَّا نَخَافُ مِنْ رَبِّنَا یَوْمًا عَبُوسًا قَمْطَرِیرًا». این ترس به خاطر درک عظمت الهی بود.

همه کارمان باید برای خدا باشد

مطلب دیگر برای تکمیل کردن آیه این است که «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکِینًا وَ یَتِیمًا وَ أَسِیرًا» عبادات که مربوط به آخرت می‌شود سه حالت دارد که یا از ترس جهنم است یا شوق بهشت است و یک‌وقت هم حب الهی باعث می‌شود که آن عبادت انجام شود. این حبی که باعث می‌شود انسان به خاطر آن عبادت انجام دهد فقط مختص به عبادت نیست همه کارها را بر همین اساس انجام می‌دهند؛ فقط نماز و روزه نیست. این آیه یعنی حضرات فرمودند که به خاطر بهشت و جهنم نبود به خاطر حب خدا این کار را انجام دادیم. لذا برایشان فرقی نمی‌کرد به چه کسی دارند کمک می‌کنند. در روایتی از امام صادق علیه‌السلام هست که آن اسیری که شب سوم در زد اسیری از مشرکین بود. این آیه آیه اخلاص است؛ یعنی ما غیر از خدا هیچ‌چیزی نباید در ذهنمان باشد. همه کارمان باید برای خدا باشد.

آخرت را اعمال کوچک ما درست می‌کند

وارد آخرین آیه این بخش می‌شویم؛ یعنی جز ۳۰ آیه ۷ و ۸ سوره مبارکه زلزال که می‌خواهد بگوید آخرت را همین اعمال کوچک ما درست می‌کند. «فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّهٍ خَیْرًا یَرَهُ وَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّهٍ شَرًّا یَرَهُ».

روز قیامت همین ذره‌ذره‌های اعمال است. لازم نیست آدم گناه خیلی بزرگی کرده باشد. دستگاه خدا همین است؛ صدقه می‌دهد، کسی را از خیابان رد می‌کند، سر مزار بزرگی می‌رود، احترامی به پدر و مادر می‌کند، عمده‌اش همین کوچک‌هاست. کارهای کوچک به‌موقع و به‌جا یک‌دفعه می‌بینید که اثرات فراوان دارد.

مرحوم علامه مجلسی یکی از کتاب‌هایش که ۱۱۱ جلد است بحار است. نوشته‌هایش را بر روزهای عمرش تقسیم کردند اگر از روز اول تولدش نوشته باشد روزی ۱۰ خط نوشته است. با دوستش قرار گذاشته بود که هرکدام به خواب دیگری بیاید و بگوید چه خبر است. دوستش دید که او وضعش در باغ و بستان است و خیلی خوب است. گفت خوب است کتاب‌هایت به دردت خورد. گفت هنوز نوبت به کتاب‌ها نرسیده؛ چون دارند حساب‌وکتاب می‌کنند که برای خدا نوشته‌ام یا ریایی نوشتم. گفت پس این بهشت را برای چه به تو دادند؟ علامه مجلسی ثروتمند بود. گفت داشتم می‌رفتم از باغم میوه چیده بودم که ببرم خانه یکی از میوه‌ها از سبدم افتاد. افتاد در آب و با آب رفت گفتم این سیب درراه خدا باشد هرکسی می‌خواهد بخور بخورد. گفت این باغ برای آن سیب است؛ چون خالص خالص بود.

این مهم است که قرآن می‌گوید «فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّهٍ خَیْرًا یَرَهُ وَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّهٍ شَرًّا یَرَهُ» کمی هم انجام داده باشی می‌بینی.

بین اعمال و نتیجه اعمال ما در آخرت رابطه‌‌‌ای حقیقی وجود دارد

نکته مهمی در این آیات وجود دارد و مشابه این آیات که دلالت می‌کند به اینکه بین اعمال ما و نتیجه اعمال ما در آخرت یک رابطه‌ای وجود دارد. اعتباری نیست؛ یک رابطه تکوینی و حقیقی وجود دارد که اعمال نیک علت پیدایش یک سری از خیرات است و اعمال بعد هم علت پیدایش عقاب است.

می‌شود خود آن عمل را در آخرت تلقی کرد و خود آن عمل در قیامت حاضر شود که به آن می‌گوییم تجسم اعمال. روایات فراوانی هست که این را بیان می‌کند مثلاً در روایتی هست که می‌فرماید: در شب اول قبر صورت زیبا و خوشبویی کنار مؤمن می‌آید  و با انسان مأنوس می‌شود در قبر. به او بشارت می‌دهد که خوش‌آمدی و خیرمقدم می‌گوید. مؤمن می‌پرسد تو که هستی؟ می‌گوید من اعمال نیک تو هستم.

یا در روایت هست که اگر کسی یک لا اله الا الله بگوید یک الله اکبر بگوید یک سبحان الله بگوید یک الحمدالله بگوید خدای تعالی برای او در بهشت یک درخت  می‌کارد. لذا در طول روز انسان می‌تواند باغ‌هایی را درست کند به‌شرط اینکه با یک غیبت همه را آتش نزند.

قطعاً بین اعمال ما در دنیا و نتایج اخروی آن‌ها رابطه عینی برقرار است؛ اما باید توجه داشت که به همان شکلی که اینجا انجام دادیم آنجا نیست. مثلاً اینجا یک درخت کاشته باشیم آنجا هم نشانمان بدهد که بیا ببین یک درخت کاشتی. می‌فرماید «وَ وَجَدوا ما عَمِلوا حاضِراً» شما هرچه اینجا عمل کنید آنجا می‌بینید؛ خب آنجا چه چیزی را می‌بینیم؟

یا در آیه ۳۰ سوره مبارکه آل‌عمران فرمود «یَوْمَ تَجِدُ کُلُّ نَفْسٍ مَّا عَمِلَتْ مِنْ خَیْرٍ مُّحْضَراً وَمَا عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَیْنَهَا وَبَیْنَهُ أَمَداً بَعِیداً وَیُحَذِّرُکُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَ اللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ» روزى که هر کس، هر کار نیکى انجام داده حاضر بیابد و هرچه بدى کرده، آرزو مى ‏کند ای‌کاش بین آن عمل و او فاصله‏اى دور می‌بود؛ و خداوند شما را از بر حذر می‌دارد و خداوند به بندگان مهربان است.

در قیامت متناسب با نشئه قیامت عمل را حاضر می‌کنند

کیفیت این حضور دقیق برای ما معلوم نیست که چطور است؛ اما در آیه ۱۱۰ بقره فرمود: «وَ ما تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ مِنْ خَیْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ». هر کار خیری که انجام بدهی نزد خدا می‌بینی کار بد هم همین‌طور است.

در قیامت عین کار را انسان طوری می‌بیند که خودش می‌فهمد این همان کار اوست که به‌صورت نعمتی از نعمت‌های بهشتی است. اینجا صدقه داده ولی شاید در بهشت شیر ببیند. شاید عسل ببیند. شاید نهر آبی ببیند.

در همین دنیا هم اگر کسی غذای مسمومی بخورد و بیمار شود همه می‌دانند که این بیماری به خاطر آن غذای مسموم است. نمی‌گویند این غذا رو خوردی و تمام شد حالا به‌عنوان کیفر غذای مسمومی که خوردی حالا به تو بیماری دادیم. نه این بیماری همان غذاست که به این صورت درآمده دو چیز نیست. شاید تصورش سخت باشد.

تجسم اعمال از این دقیق‌تر است. در آیه ۱۶۷ سوره بقره می‌فرماید درباره قیامت اعمال تبهکاران؛ «وَقَالَ الَّذِینَ اتَّبَعُوا لَوْ أَنَّ لَنَا کَرَّهً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ کَمَا تَبَرَّءُوا مِنَّا کَذَلِکَ یُرِیهِمُ اللَّهُ أَعْمَالَهُمْ حَسَرَاتٍ عَلَیْهِمْ وَمَا هُمْ بِخَارِجِینَ مِنَ النَّارِ» می‌گوید تجسم اعمالشان در آنجا حسرت؛ و می‌فهمد این حسرت برای فلان کار است که کرده است.

در قیامت کسی تردید نمی‌کند که آنچه دارند نشانش می‌دهند برای کاری است که انجام داده. می‌فهمد واقعاً آن شخص نورانی که به او داده‌اند نمازش است. چون هیچ عملی از بین نمی‌رود و هر عملی به عامل خودش چسبیده است. شما دروغ که می‌گویید می‌شود موجود مثل بچه‌ای که به دنیا می‌آید. دیگر از بین نمی‌رود. این موجود از شما متولد شد؛ و با شما بزرگ می‌شود. برای همین می‌گویند توبه کن. توبه کردن کشتن و از بین بردن و نابود کردن اوست؛ و الا بزرگ می‌شود و در قیامت حاضر می‌شود و نقش ایفا می‌کند. «کُلُّ نَفْس بِما کَسَبَتْ رَهِینَهٌ» هرکسى درگرو کارى است که کرده است.

اینکه هرکس هر عملی کرده را به او نشان می‌دهند معنی‌اش این نیست که مثلاً نعوذبالله فحشایی مرتکب شده دوباره همان صحنه را به او نشان می‌دهند. آنجا چهره‌ای را به او نشان می‌دهند که او می‌فهمد این چهره همان کاری است که او انجام داده. در قیامت متناسب با عالم قیامت و نشئه قیامت عمل را حاضر می‌کند به‌طوری‌که شخص کاملاً می‌فهمد که این کدام عمل اوست.

ما در دنیا به‌محض گناه کردن می‌سوزیم اما حجاب دنیا مانع از درک آن است

حالا وقتی ما گناه می‌کنیم زمان دادن جزا و پاداش این گناه کی است؟ از مجموعه آیات و روایات این‌طور به دست می‌آید که شما به‌محض اینکه کار خیر کردید استحقاق ثواب دارید و به‌محض اینکه کار بدی انجام دادید جهنم شما شروع می‌شود؛ و این شروع شدن عقاب در جهنم هم مشروط به بقیه کارهای تو تا آخر عمرت نیست. این‌طور نیست که این عقاب را نگهدارند ببینند تو بعداً چه‌کار می‌کنی. نه این‌طور نیست به‌محض انجام کار اشتباه و خطا و گناه عذاب جهنم شروع می‌شود.

شما وقتی پیش پزشک می‌روید و به شما دارو می‌دهد. شما همین دارو را استفاده نمی‌کنید و همین عمل نکردن به دستور پزشک اثرش را سال‌ها و ماه‌های بعد نشان می‌دهد. اثر تمرد از حرف پزشک چند وقت بعد است اما در گناهانی که ما انجام می‌دهیم این‌طور نیست. مثلاً پدر و مادر مهربان به بچه می‌گویند که به آتش دست نزن؛ اما بچه به‌محض اینکه دست زد می‌سوزد.

تمرد با عقاب یکی است. همان لحظه‌ای که دارد تمرد می‌کند می‌سوزد؛ این‌طور نیست که پس‌فردا بسوزد. مثلاً این‌طور نیست که به بچه بگویند خوب حالا که دستت را زده‌ای به بخاری ۶ روز دیگر دستت می‌سوزد. این‌طور نیست به‌محض دست زدن می‌سوزد. ما الان در دنیا به‌محض گناه کردن می‌سوزیم اما حجاب دنیا مانع از درک ماست.

در انتشار این خبر سهیم باشید:

پاسخی بگذارید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر وبسایت امام جمعه کرج در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.