متن کامل خطبه نماز جمعه ۵/۵/۹۷
استان البرز، شهرستان کرج
توسط آیتالله حسینی همدانی
بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدالله ربالعالمین والصلاه والسلام علی سید الانبیاء و المرسلین
العبد الموید والرسول المسدد ابالقاسم المصطفی محمد
و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین سیما بقیه الله الاعظم فی الارضین
واللعنه الدایمه علی اعدایهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین
ایهاالمومنون أوصیکم و نفسی بتقوى اللَّه
متقین اگر مشغول به کسب و کاسبی باشند حتماً مسائل و احکام مربوطه را دنبال میکنند تا خداینکرده در حرامهای اقتصادی مثل خوردن مال مردم، ربا و امثالذلک وارد نشوند.
به بیان امیرالمؤمنین-علیه السلام-که فرمودند:« مَعَاشِرَ النَّاسِ الْفِقْهَ ثُمَّ الْمَتْجَرَ الْفِقْهَ ثُمَّ الْمَتْجَرَ وَ اللَّهِ الرِّبَا فِی هَذِهِ الدُّنْیَا أَخْفَى مِنْ دَبِیبِ النَّمْلِ عَلَى الصَّفَا»
( اى گروه مردم! نخست فقه بیاموزید و سپس بازرگانى کنید. سوگند به خدا که ربا در این جهان، پوشیدهتر از حرکت مورچه بر سنگ سیاه است.)
آنچه در فقه مطرح است تعبد محض است و با برداشتهای عقلی سنجیده نمیشود، ولو مطلبی برخلاف عقل مطرح نمیشود. مثلاً اینکه نماز صبح دو رکعت باشد و مغرب سه رکعت و بقیه اوقات چهار رکعت باشد را نمیتواند باعقل محاسبه کرد و نظر داد اینجا باید پذیرفت و عمل کرد.
اما در بخش معاملات، آیات قرآن کریم و روایات ائمه معصومین-علیهم السلام-(که به آن نقل می گوئیم) مؤید و کمک عقل هستند.
بیشتر مباحث حقوقی و اقتصادی را که بررسی کنید؛ میبینید که آیه و یا روایت ندارد و عقل آن را بیان و شرح کرده است. مثل بیع و معاملات فضولی دلیل نقلی ندارد، شرط متأخر کشف حقیقی، کشف حکمی و امثال ذالک دلیل نقلی ندارند.
میدانیم بیشتر معاملاتی که امروز در سطح جامعه بشری مطرح است قبل از اسلام هم بوده و اسلام چیز تازهای الا چند مورد تأسیس نکرده بلکه همه روش گذشتگان را امضاء کرده است.
عقلا هر قومی، با تکیه بر عقلشان، معاملاتی را صحیح میدانستند و به آن عمل میکردند. بعد که اسلام آمد آن معاملات را یا قبول کرد و امضاء شد و یا رد کرد و باطل شد.
به قرآن کریم که مراجعه کنید میبینید که خدای تعالی دستور میدهد و در آیه یک سوره مائده میفرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ» ودر آیه ۲۷۵ سوره بقره نیز میفرماید:« أَحَلَّ اللَّهُ الْبَیْعَ وَ حَرَّمَ الرِّبا…»
اینها یعنی آنچه قبلاً انجام میدادید و اسمش بیع بود، اسمش عقد بود، همه را من قبول دارم. این امضاء است. اما ربا را قبول ندارم و باید کنار گذاشته شود.
توجه دارید که وقتی میگوییم اگر عقلا گفتند قبول است به این معنا نیست که اگر عقلا جمع شدند و مطلبی را گفتند، حجت میشود. نه خیر اتفاقاً در همین بحث ربا بیشتر عقلا قبول دارند و تائید میکنند.
کشورهای غربی که نظام بانکداری آنها بر اساس ربا طراحیشده، مسئول ،طراح و مجری، همه دارای عقل هستند و ربا را قبول دارند. لذا عرض میکنیم اگر آنچه عقلا بر آن بنایشان را میگذارند بخواهد حجت باشد، باید ببینیم نظر شارع چیست.
اگر درجایی بود که شارع میتوانست اعتراض کند و نکرد و سکوت کرد. همین دلیل است که شارع مقدس قبول دارد. مثل همه معاملاتی که مردم انجام میدهند و هیچکدام را چیزی نگفت فقط درباره ربا فرمود: وحرم الربا.
بانکداری ربوی را که همه عقلا قبول دارند را میگوید حرام. نمیخواهم بحث را فنی کنم فقط اشاره کردم که بیشتر بدانید ریشه حرمت ربابه کجا برمیگردد. ربا باعث میشود که اموال مردم از بین برود و نابود شود.
دراینباره روایاتی داریم هشام بن حکم میگوید از امام صادق«علیه-السلام» درباره دلیل حرام بودن ربا پرسیدم، فرمود: اگر ربا حلال مىبود، مردم کسبوکار را که موردنیاز جامعه است رها مىکردند (و تن به کار نمىدادند، وزندگیها مختل مىشد)، ازاینرو خداوند ربا را حرام کرد، تا مردم از حرام فرار کنند و به کسبوکار و خریدوفروش بپردازند.
اگر ربا گسترش پیدا کند، کسبوکار از بین میرود، و این برای جامعه خطرناک است. همین بلائی که مدتی رواج داشت؛ سرمایهها داخل بانکها و افراد ماهبهماه سود پول میگرفتند.
شبیه بیان امام صادق را محمد بن سنان مىگوید که سؤالاتی را کتبی از امام رضا-علیه السلام-پرسیدم حضرت در جواب چنین نوشتند: علّت حرام بودن ربا و اینکه خدا از آن نهى کرده است، این است که مایه تباهى اموال مىشود، زیرا که آدمى چون یکدرهم را به دو درهم بخرد، بهاى یکدرهم، یکدرهم است و درهم دیگر باطل (و بدون برابر) است، بنابراین خریدوفروش ربوى درهرحال به زیان خریدار و فروشنده خواهد بود، لذا خداى متعال آن را که سبب تباهی اموال است بر بندگان حرام کرده است. و در کیفر دنیایی ربا و شدت حرمت و خلاف بودن آن.
در تفسیر قمی از قول رسول خدا (ص) بیانشده که فرمود: «من أخذ الرّبا وجب علیه القتل …» هر کس ربا گرفت کشتن او واجب است.
در خبر است مرحوم شیخ حر در وسائل نقل میکند که به امام صادق-علیه السلام-خبر دادند که کسی رباخواری میکند و برای آن اسم دیگری گذاشته است؛ حضرت فرمودند: اگر خداوند مرا بر او قدرت میداد گردن او را میزدم.
روی اهمیت موضوع و شدت فسادی که در جامعه ایجاد میکند و اموال، سرمایهها را و ایمان و دین مردم را از بین میبرد، روی این مسئله چند هفته ماندهام و الا دیدهاید که فقط عناوین را مطرح میکنم.
ببینید که اسلام در حمایت از مظلومان و ریشهکن کردن فساد اقتصادی چه حکم قاطعی در حق رباخواران کرده است که متأسفانه دنبال نمیشود.
ابو بصیر مىگوید: به امام صادق عرض کردم: حکم رباخوار پس از ثابت شدن چیست؟ فرمود: باید او را تأدیب کرد، و اگر دوباره مرتکب شد باز باید تأدیب شود؛ و اگر براى بار سوّم ربا خورد باید کشته شود. که البته بعضی از فقها در مرحله چهارم را گفتهاند. و اگر فقیهی هم کشتن را نپذیرد، شدت توبیخ و تنبیه و مجازات را گفتهاند.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿۲﴾ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾
بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدالله ربالعالمین الصلاه والسلام علی سید الانبیاء و المرسلین ابالقاسم محمد
و صل علی امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب و علی فاطمه الزهرا سیده نساء العالمین
و علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنه و علی علی بن الحسین و محمد بی علی
و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد
والحسن بن علی والخلف القایم الحجه حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک
اهل تقوا، اهل آرزوهای پخته و برنامه ریزی برای زندگی خود هستند و هرگز دچار آرزوهای طولانی که اعمال را از بین میبرد نمیشوند.
امیرالمؤمنین- علیه السلام-در حکمت ۳۵ از حکم نهجالبلاغه فرمود:« مَنْ أَطَالَ الْأَمَلَ أَسَاءَ الْعَمَلَ» یعنی «هر کس آرزوهاى دور و دراز در سر بپروراند، عمل و کردارش ناپسند گردد.»
علت آن هم معلوم است چون کسی که مبتلا شد به این صفت بد؛ همه توجهش به دنیا و به دست آوردن آن میشود و از آخرتش و اعمالی که باید انجام دهد بازمیماند.
آرزوهای طولانی که معمولاً دست نایافتنی هم هستند آثار بدی دارند که کمترین آن فراموشی آخرت است.
امیرالمؤمنین فرمودند: «کسی که آرزوی طولانی دارد عاقل نیست». و دربیانی دیگر فرمودند: «هرگز بر آرزوها تکیه مکن که آن خوی احمقان است».
آرزوی پخته که با توجه به برنامهریزی و مدیریت زمان است عیب ندارد. اگر مادر آرزو نداشت که فرزندش بزرگ شود هرگز به او شیر نمیداد. خداوند تقوای همه ما را زیاد بگرداند.
پنج مرداد سال گشت، اولین نماز جمعه بعد از پیروزی انقلاب است که در سال ۵۸ به امامت ابوذر زمان و زبان گویای انقلاب مرحوم آیتالله طالقانی اقامه شد.
و در طول این چهل سال بهعنوان پشتیبان نظام و محور وحدت امت اسلامی بدون تعطیلی حتى در سختترین شرایط کشور (در دوران موشکبارانهای صدام و بمبگذاریهای منافقین) باشکوه بیشتری اقامه شد.
پایگاه نماز جمعه، در نظام اسلامی بسیار ارزشمند و پراهمیت است. که جهات مختلفی دارد. گاهی به امامجمعه، گاهی به شرکتکنندگان و گاهی به خود جایگاه نماز جمعه و نقشی که هرکدام دارند توجه میشود.
نماز جمعه هدایتگری فکری ، معنوی و سیاسی جامعه را به عهده دارد. در نماز جمعه دین و سیاست عینیت پیدا میکنند. نماز جمعه هم در مقابل تهدیدات و تهاجمات دشمنان میایستد و مقابله میکند و اگر نفوذ و رخنهای صورت گرفته باشد در از بین بردن آن اقدام دارد. هم دفع است هم رفع.
امام این جایگاه رفیع را زنده کرد و در مرتبه فریضه عبادی سیاسی حج قرارداد با یک اندازه کوچکتر ولی با همان اثرات. و وقتی از ایشان استفتاء میشود که آیا اذن حاکم میخواهد یا نه؟ فتوا میدهند: «منصب امامت جمعه، بدون نصب ولیّامر مسلمین ثابت نمیشود.» و این تجلی نظریه ولایتفقیه است.
در این پایگاه باشکوه و اجتماع معنوی سیاسی، باید همه جریانات سیاسی که اصول و مبانی انقلاب و قانون اساسی را قبول دارند حاضر باشند. تا سنگری در مقابل حملات دشمنان بوده از اسلام و انقلاب دفاع کند.چنانچه در طول سالهای بعد از انقلاب، توطئههای بزرگی در نماز جمعهها از بین رفته است.
نماز جمعه جای جناحبازی و تحزّب نیست. امامجمعه هم جناحی نیست و نباید وابسته به جریانی باشد والا نمیتواند اثرگذاری لازم را داشته باشد. البته توجه دارید، چون باید تبیینکننده مبانی نظام و سخنان امامین انقلاب باشد، پس موضع دارد و ممکن است این موضع با مواضع عدهای همخوانی داشته باشد و این به معنای تبعیت از آن جناح و حزب نیست.
اگر امامی جناحی فکر کند و حرکت کند قطعاً موفق نمیشود. اصلاً امامجمعهای که نسبت بهنظام و انقلاب و مردم و مشکلات مردم بروزی نداشته باشد به درد امامت نمیخورد و آن تقوای لازم را ندارد.
رهبری دربیانی فرمودند: «مسئولان انقلاب در سرتاسر کشور، ائمه جمعهاند. پایگاههاى هدایت و رهبرى مردم در سرتاسر کشور، ائمه جمعهاند. سنگرهاى دفاع معنوى در مقابل دشمنان در سطح جامعه، ائمه جمعهاند.»
ببینید چه وظیفه سنگینی را برای امامان جمعه بیان کردند. یعنی باید تبیین کرد و توضیح داد و دفاع کرد و این به مذاق عدهای که دوست دارند مردم ندانند خوش نمیآید که سعی در تضعیف جایگاه و یا شخص میکنند. در مقطعی هم حذف فیزیکی کردند که شهدای محراب گواه این مطلب هستند. و اتفاقاً کسانی که در این مسیر بیشتر فعالیت دارند بیشتر مورد لطف قرار میگیرند که در این حال باید مردم مواظب باشند که حرف مخالفین را که گاهی با ظاهر خیرخواهی هم مطرح میشود تکرار نکنند.
مثلاً راجع به خود من میگویند فلانی تند است و به مسئولین ایراد میگیرد و هر هفته باید منتظر باشیم ببینیم نوبت چه کسی است. این حرف درست نیست ما مدیران توانمندی داریم که ناشناخته و با اخلاص در حال کار و فعالیت هستند و قدر همه آنها محفوظ است و تشکر میکنیم و اگر به عدهی دیگر هم تذکر میدهیم برای اصلاح و رسیدگی بهتر به مردم است.
تاریخ را بخوانید و خطبههای امیرالمؤمنین را ملاحظه کنید. وقتی در دستورات اسلامی داریم که باید حرمت مؤمن را حفظ کنیم و آنهمه هم تأکیدداریم اما به خلافهائی که مسئولی دارد خصوصاً اقتصادی و مربوط به بیت المال میرسیم، میبینیم امیرالمؤمنین بدون ملاحظه نام شخص را میبرد و امروز که بیش از ۱۴۰۰ سال گذشته هنوز شخص بیآبروست وظیفه روشن میشود اگر نگوییم که اشرافی گری و ویژه خواری و رانت بازی و فساد که انتها و تمامی ندارد.
نمیبینید امروز عدهای چگونه به جان انقلاب افتادهاند و با همین فسادهای اقتصادی چه ضربهای میزنند. خدای تعالی از علماء پیمان گرفته که در این امور ساکت نباشند و وسط میدان مبارزه با زیادهخواهی و زیاده خواهان باشند و از غیر خدا نترسند.
جالب است بدانید از بعضی آنها که میگفتند تند هستم سؤال کردم که موارد تندی را بگوئید، دیدم همان مطالبی که بنده از رهبری مطرح کردهام را میگویند.
الآن همین صحبتهای راجع به برجام را که دوستان در کتابچهای جمع کردند. وزارت ارشاد اجازه چاپ نداد، میگویند اسمش را عوض کنید، در جامعه تنش ایجاد میکند. (اسم آن برجام خسارت محض است.) این اسم عین کلام رهبری است.
باید دوستان با این جایگاه و وظائفی که امام دارد آشنا باشند. عدهای دوست دارند امام فقط بیاید تعریف کند و برود. خیر، ائمه جمعه زبان مردم هستند و درعینحال، ضمن رعایت عدالت، از روی انصاف و خیرخواهی، واقعبینانه نقد میکنند یا سؤال میکنند و تذکر میدهند و درعینحال از مسئولین حمایت میکنند. هم خودش تقوا دارد و باید داشته باشد و هم مردم را به تقوا و تدین دعوت میکند و زمینههای باتقوا شدن را تبیین میکند.
امامجمعه باید چشم امت باشد، زودتر ببیند و تبیین کند و جامعهاش را نسبت به بیماریها هشدار دهد. هم بترساند و هم تشویق کند. آیا وقتی در افکار عمومی به یکی از ارکان نظام بدگوئی میشود و یا تضعیف میشود نباید آن را مطرح کرد، تذکر داد و دفاع کرد و مسئله را برای مردم تبیین کرد؟
توجه کنید:مجمع تشخیص مصلحت نظام-طبق قانون بازوی مشورتی رهبری است که آقا در تاریخ ۲/۲/۹۳ در ماده ۷ ابلاغیه، نظارت بر اجرای سیاستهای کلی نظام را به مجمع محول کردند.
مجمع تشخیص وظیفه دارد تا نسبت طرحها و لوایح مجلس، باسیاستهای کلی نظام را بررسی کند و در صورت مغایرت آنها باسیاستهای کلی نظام به مجلس شورای اسلامی اعلام کند و در صورت تأیید آن در مجلس، شورای نگهبان میتواند مطابق با اختیارات خودش بر اساس نظر مجمع تشخیص عمل کند. در دوره ریاست قبل مجمع این امور کمتر توجه میشد. اما در دوره ریاست جدید کمیتهای را برای پیگیری این امور فعال کردهاند.
لایحه خطرناک FATF به مجلس آمده و برای بررسی به مجمع تشخیص مصلحت رفته و مجمع در نامهای به شورای نگهبان صراحتاً اعلام کرده که تصویب لوایح چهارگانه مغایر با امنیت ملی و سیاستهای کلی کشور است. چون باعث شناسایی فعالیتهای اقتصادی ایران و تحریم بیشتر میشود.
حالا سؤال من این است که چرا با توجه به اینکه هنوز مدت زیادی نگذشته است که حضرت آقا در دیدار با نمایندگان مجلس علناً با FATF مخالفت کردند. و فرمودند: «همانگونه که درباره «برخی کنوانسیونهای بینالمللیِ اخیراً مطرحشده در مجلس و گفتیم، مجلس شورای اسلامی که رشیدوبالغ و عاقل است، باید مستقلاً در موضوعاتی مثل مبارزه با تروریسم یا مبارزه با پولشویی قانونگذاری کند.
ایشان افزودند: البته ممکن است برخی مفاد معاهدات بینالمللی خوب باشد اما هیچ ضرورتی ندارد با استناد به این مفاد به کنوانسیونهایی بپیوندیم که از عمق اهداف آنها آگاه نیستیم یا میدانیم که مشکلاتی دارند»
حال مجمع و شورای نگهبان نظر دادهاند، بعضیها مثل معاون پارلمانی و رئیس دفتر محترم رئیسجمهور به مجمع تشخیص مصلحت نظام حمله میکنند و بر پیوستن به این تعهدِ خطرناکِ امنیت بر هم زنِ اقتصاد خراب کن، اصرار دارند.
همانطور که مکرر عرض شد. ما زیر بار معاهداتی که به قدرت دفاعی و امنیت ملی و نفوذ منطقهای ما خدشه وارد کند نخواهیم رفت.
امامجمعه باید روحیه مبارزه با ظلم و استکبارستیزی را در دلها زنده نگه دارد و ضمن امید دادن به آینده که دستیافتنی است دشمنشناسی و ترفندهای او را تبیین کند.
رئیسجمهور آمریکا ایران را تهدید نفتی کرد و رئیسجمهور محترم هم از موضع قدرت و بااقتدار و با موازین انقلاب جواب داد که او هم باز تهدید دیگری کرد که قدرتمندانه سردار رشید اسلام، سلیمانی عزیز دفاع کرد. از موضع هر دو بزرگوار قدردانی میکنیم.
دنیا این را فهمیده است که نباید ایران را تهدید کند. راه بهزانو درآوردن آمریکا، ناامید کردن او و سخن گفتن از موضع قدرت است. امروز آمریکا از توانائی هستهای و قدرت موشکی و نفوذ ما در منطقه، نگرانی جدی دارد، شیشه عمر خودش و اذنابش در دست ماست. و تمام تلاشش را میکند تا همه اینها را از بین ببرد.
در همین ایام بود در سال ۶۷ که منافقین را تحریک کردند که با عملیات فروغ جاویدان بیان تهران را بگیرند. همان روزها نماینده کنگره آمریکا در بین منافقین آمده بود و تشویق میکرد که از شبکههای تلویزیونی آمریکا هم پخش شد که: نباید دست از تلاش کشید، مطمئن باشید که باکمی صبر و تلاش بیشتر بهزودی از مهران به تهران رژه خواهید رفت.
اینها لحظهای را برای ضربه زدن غفلت نمیکنند. لذا دائم رجز میخوانند. خوابهای پریشانی است که میبیند و جواب ما به او، حرف امامان است که فرمود: آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند.
اما این تذکر را میدهم که نکند خداینکرده با تهدید کردن آمریکا و موضعگیری صحیح در مقابل او و انقلابی عمل کردن این زمینه فراهم شود که بگوییم در این موقعیت که دیگر نمیشود با آمریکا کارکرد پس چارهای نیست جز اینکه به دامن اروپا بیفتیم. که این هم خطر بزرگی است که نباید دوباره تکرار شود.
جا دارد من بیان رهبری را که در سال ۹۴ فرمودند را تکرار کنم:« نماز جمعه یک قرارگاه است؛ قرارگاه ایمان، قرارگاه تقوا، قرارگاه بصیرت، قرارگاه اخلاق. ما در حال جنگیم، منتها جنگ نظامى نیست؛ جنگ معنوى است، جنگ اعتقادى وایمانی است، جنگ سیاسى است.
به ایمان مردم ما حمله مىکنند، به بصیرت مردم ما حمله مىکنند، به تقواى ما حمله مىکنند، به اخلاق ما حمله مىکنند، ویروسهاى گوناگونِ خطرناکِ معنوى را در میان ما پراکنده مىکنند؛ خب، ما چهکار کنیم؟ باید دفاع کنیم. این، قرارگاه لازم دارد، مثل قرارگاههاى میدان جنگ؛ نماز جمعه یکى از مهمترینِ این قرارگاهها است؛ قرارگاه ایمان است، قرارگاه تقوا است. با این چشم به نماز جمعه نگاه کنیم. شما هم فرمانده قرارگاهید؛ قرارگاههاى میدان جنگ هرکدام فرماندهى دارند؛ فرمانده قرارگاه امامت جمعه، شخص امامجمعه است.»
این تعبیر و آنکه فرمود شما مسئول انقلابید آیا اجازه خوابیدن و چرت زدن به بنده میدهد. مردم هم باید سعی کنند تعطیل نکنند البته روایاتی داریم، قرار بگذارند پاتوق هفتگی باشد اطراف شهرهیئات رزمندگان، پایگاههای بسیج ماشین بگذارند بیایند و این پایگاه عبادی سیاسی، جایگاه مبارزه با مستکبران را با حضور انقلابی خودشان شکوهمندتر کنند.
لازم است اینجا از همهکسانی که در ستاد نماز جمعه هر هفته فعالیت میکنند تا کار به نحو احسن انجام شود و رضایت عمومی حاصل شود تشکر میکنم.
برادران و خواهران بسیج و انتظامات،نیروی انتظامی، هلالاحمر، آتشنشانی، قاری ، مکبر ، مجری و صوت.
از دوستانی که سالیان گذشته در این مسند فعالیت داشتند، از ائمه محترم جمعه گذشته که در این سنگر فعالیت داشتند. از همه تشکر میکنم، بعضی از دوستانی که در ستاد فعالیت داشتهاند شهید و بعضی مرحوم شدهاند برای همه آنان از خداوند طلب علو مقام و درجه و مغفرت مینمایم.
آقا در دیدار سفیران و کارداران و مسئولان وزارت خارجه در رابطه با گسترش روابط مسئلهای را مطرح کردند: « مىتوان باروحیهی صحیح انقلابى و دیپلماسى هوشمندانه و هدفمند، روابط خارجى را گسترش داد و عناصر قدرت نظام را به پشتوانهاى براى دستاوردهاى سیاسى و دیپلماسى تبدیل کرد»..
که این مورد جای تحقیق و توضیح دارد که در یک نوبت دیگر عرض خواهم کرد
۸ مرداد هم وفات آیتالله مشکینی که شخصیت انقلابی، بصیر، فقیه، اخلاقی و کمنظیری بود. امامت جمعه ایشان و اهمیتی که به این پایگاه برای تعلیم معارف اسلام و انقلاب و بینش سیاسی میداد بر کسی پوشیده نیست. و ۱۱ مرداد شهادت شیخ فضلالله نوری را گرامی میداریم.
هفته گذشته تعداد۱۱ نفر از عزیزان کُرد که ۸ نفر آنها از برادران بسیجى اهل سنت بودند، در یک اقدام تروریستى به دست گروه تروریستى پژاک به شهادت رسیدند. آمیختن خون شیعه و سنى، کرد، ترک و فارس بار دیگر وحدت ملى مدافعان وطن و دین را به نمایش گذاشت.
دائماً در بیان دوستان عزیز میشنویم و واقعیت هم همین است که استان ازنظر سرانه درمانی کمبود دارد، تخت درمان کم دارد، بیمارستان و درمانگاه و مراکز تخصصی کم دارد.
بعد دنبال جلب هزینه و ایجاد هستند اما معلوم نیست چرا و شاید هم معلوم باشد که چرا بیمارستانی با این وسعت و قدمت در بهترین جای شهر را به مزایده میگذارند و فکر مردم و کارکنان آن را هم نمیکنند.
به نظر میرسد باید تجدیدنظری صورت گیرد. نباید به کسانی که به همهچیز سودجویانه نگاه میکنند اجازه فعالیت داد من این را برای بار دوم در خطبه گفتم تا در تاریخ کرج ثبت شود و آیندگان نگویند کسی تذکر نداد.