خطبه/

مشروح خطبه های ۲۷ مرداد ۱۳۹۶ شهر کرج

روابط عمومی ۲۸ مرداد ۱۳۹۶ ۰
  • متن کامل خطبه نماز جمعه ۱۳۹۶/۵/۲۷
  • استان البرز، شهرستان کرج
  • توسط آیت الله حسینی همدانی

 

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدالله رب‌العالمین والصلاه والسلام علی سید الانبیاء و المرسلین العبد الموید والرسول المسدد ابالقاسم المصطفی محمد و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین سیما بقیه الله الاعظم فی الارضین و اللعنه الدائمه علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین

عباد الرحمن اوصیکم و نفسی بتقوی الله. عرض کردیم که متقین به ناسزاگویی و فحش دهان خودشان را باز نمی‌کنند. بحث از دستتان نرود. دو هفته قبل راجع به ناسزا و بدگویی خطبه را شروع کردیم. هفته گذشته قسمتی از مباحث گذشته را تکمیل کردیم. این هفته ادامه بحث ناسزا است.

در تعریف و معنای او هم عرض کردیم که وقتی بدی از حد خارج می‌شود شخص شروع می‌کند به ناسزاگویی و قصدش هم از این کار تحقیر طرف مقابلش است. این در تعریف ناسزا و سب و بدگویی است. در حقیقت ناسزاگویی یک نوع سوءرفتار است؛ و رفتار خشونت‌آمیزی است که در کلام خودش را نشان می‌دهد. سب کردن یعنی دشنام دادن و حرف زشت زدن. سلاطه یا سلیطه یعنی زبان درازی کردن. اینها در کلمات و در عبارات تقریباً یک معنا را دارد.

اگر این رفتار ناپسند که از نظر عقل و شرع مذموم است در فردی به وجود بیاید و موجود باشد این صفت را داشته باشد آثار بد فراوانی دارد. روح برادری را از بین می‌برد. ایجاد حقد و کینه می‌کند و کمترین آثارش این‌هاست. امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمودند: بد زبانی روش انسان‌های لئیم و پست است «سُنّهُ اللِّئامِ قُبحُ الکلامِ» سنت و منش انسان‌های پست بدگویی و بد زبانی است؛ و البته عرض می‌کنم که آثاری را دارد. در آن جلسه بعضی از آثار را برای شما بیان کردم.

از آثار بد دشنام گویی این است که برکت را از زندگی انسان می‌برد. زندگی بی برکت می‌شود. رزق و روزی شخص کم می‌شود. تلاش می‌کند اما از این تلاشی که می‌کند چیزی عایدش نمی‌شود و آن چیزی را هم که به دست می‌آورد زود از دست می‌دهد. این‌ها اثر وضعی بد زبانی است. امام باقر علیه‌السلام فرمودند «مَنْ فَحُشَ عَلَی أَخـِیهِ الْمُسْلِمِ نَزَعَ اللَّهُ مِنْهُ بَرَکَهَ رِزْقِهِ وَوَکَلَهُ إِلَی نَفْسِهِ وَأَفْسَدَ عَلَیْهِ مَعِیشَتَهُ» کسی که بر برادر مسلمان خودش بد زبانی کند و بدگویی کند و دشنام دهد خدای تعالی برکت رزق و روزی او را از او می‌گیرد. او را به حال خودش وا می‌گذارد و زندگی او را فاسد می‌کند. خود خدا این کار را می‌کند.

اثر وضعی بد زبانی این است که شما رزقتان کم می‌شود زندگی‌تان فاسد می‌شود و این معلوم است که اگر کسی خدای تعالی او را به حال خودش واگذار کند دیگر این شخص روی رستگاری را نخواهد دید. عاقبت او به خیر نخواهد شد. وقتی خیر و برکت از زندگی کسی برداشته شد معنای فاسد شدن زندگی اوست. حق را از باطل دیگر تشخیص نمی‌دهد. در وادی گمراهی می‌افتد. بیچاره و روسیاه می‌شود. این‌ها اثر بد زبانی است.

یکی از ویژگی‌های اهل ایمان درستکاری ضابطه‌مند بودن منظم بودن و به قاعده کار کردن است. به طوری که این شخص مومن جوری زندگی کرده است که ملکه عدالت را در خودش به وجود آورده است و از این شخص می‌توانیم در شهادت‌ها در قضاوت‌ها و امثال ذلک، واگذاری امانت و خیلی از اموری که در جامعه به یک انسان عادل نیاز هست از این افراد استفاده کنیم؛ اما اگر کسی زبان ناسزا گو داشته باشد عدالت ندارد و در ردیف فاسقان قرار می‌گیرد.

رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرمودند: دشنام گویی موجب فسق است؛ یعنی اگر کسی زبان بد داشته باشد شهادت او دیگر مورد قبول نیست. نمی‌توانید به او امانت بسپارید عادل نیست. در آخرت هم چنین کسی را به بهشت راه نمی‌دهند. باز در بیان دیگری رسول خدا فرمودند: ورود به بهشت بر هر دشنام دهنده ای حرام است؛ و از این بدتر این که عذاب او باعث می‌شود عذاب اهل جهنم بیشتر می‌شود. وقتی که یک بد زبانی را در جهنم عذاب می‌کنند عذاب بقیه زیادتر خواهد شد.

رسول خدا در بیانی ‌فرمودند: چهار نفر هستند که عذاب آنها سبب زیاد شدن عذاب اهل دوزخ می‌شود. یکی از آنها مردی است که با بدزبانی دنبال لذت‌جویی است که پیوسته چرک از دهان او در جهنم روان و سبب زیاد شدن عذاب اهل دوزخ است. حالا بعضی‌ها را ببینید که اصلاً کنترلی روی زبانشان ندارند. از آثار بسیار بد بد زبانی این است که دعاهای افراد ناسزاگو به اجابت نمی‌رسد؛ یعنی یکی از موانع استجابت دعا و اجابت دعا بد زبانی است.

در روایتی از امام صادق علیه‌السلام هست که مردی در میان بنی اسرائیل سه سال از خدا طلب فرزند کرد. وقتی دید که خواسته‌اش اجابت نمی‌شود و هرچه به درگاه خدا ناله می‌زند پاسخی نمی‌شنود به خدای تعالی عرض کرد «یا رَبِّ! أبَعیدٌ أنَا مِنک فَلا تَسمَعُنی، أم قَریبٌ أنتَ مِنّی فَلا تُجیبُنی» آیا من از تو دور هستم طوری که صدای مرا نمی‌شنوی یا نزدیک هستم ولی نمی‌خواهی جوابم را بدهی؟ شب در خواب دید کسی را که نزد او آمد گفت تو سه سال است که داری از خدا طلب می‌کنی و درخواست فرزند داری در حالی که زبان تو آلوده به ناسزا است. قلب تو از خدا ترس ندارد و انگیزه تو انگیزه واقعی نیست. این سه مورد را درست کن تا خدا خواسته ات را به تو بدهد.

در همین روایت دارد به اینکه بعد از مدتی این خودش را کنترل کرد. انگیزه‌هایش را الهی کرد. تقوی به دست آورد. ترس خدا به دلش افتاد و زبان خودش را هم از بذی بودن و بد زبان بودن خارج کرد؛ و خدا به او فرزند داد. راه نجات از این صفت زشت اخلاقی این است که دائماً به ضررهایی که از ناحیه بد زبانی به انسان می‌رسد توجه داشته باشیم؛ که این زبان بد نسبت به خودم و اطرافیانم چه مضراتی دارد. این بدی‌ها را انسان برای خودش تکرار کند که تو الان موجب این مشکلات شده ای. این حالت در انسان تنفر نسبت به آن صفت ایجاد می‌کند و از این صفت فاصله می‌گیرد.

ریشه این بدی و بد دهنی در قوه غضبیه و شهویه است. آنجا را باید کنترل کرد و از بین برد. باید تلاش کنیم تا آنجایی که می‌توانیم صحبت‌هایمان زیبا باشد. سخن نیکو بگوییم. حرف‌های قشنگ بگوییم. از کلمات خوب استفاده کنیم. روحی که عادت کرده خوب سخن بگوید و از کلمات خوب استفاده کند و بعد زبانش کلمات خوب را بیان کند آرام‌آرام از زشتی و سستی کلام متنفر می‌شود و خوش زبان خواهد شد.

دو تذکر هم بدهم. یک اینکه تذکراتی که درباره بد زبانی می‌دهیم فحش زبان، در نوشته هم اگر کسی بنویسد یا جوری عمل کند که مفهوم فحش را برساند آن هم همین حکم را دارد. در فضای مجازی اگر مطالبی نوشته شود و بگوید زبانم که نگفت، نوشته ام، فرقی ندارد. نکته دوم اینکه گاهی فحش جنبه کیفری هم دارد که در فقه بحث می‌کنند. نعوذبالله کسی را انسان به او تهمت زنا بدهد یا به کسی زنا زاده بگوید که آثار فقهی دارد و عقاب دنیایی هم دارد که مباحث فقهی است و من بحث نمی‌کنم.

مطلب آخر اینکه مواظب باشیم که فرزندانمان الگوگیر از ما هستند. شما اگر بد زبان باشید و بد حرف بزنید بد زبانی به فرزندت منتقل می‌شود. به اطرافیانت منتقل می‌شود. بخصوص فرزندان. فرزندان از ما رفتار گیری می‌کنند الگوگیری می‌کنند و رفتارشان را با ما تنظیم می کنند و اگر کسی بد دهن و فحاش است قطعاً بدانید که از بزرگ‌ترهایش یاد گرفته است. از اطرافیانش یاد گرفته است؛ و الا کسی ژنتیکی بد دهن نمی‌شود. چیزی که از زبان صادر می‌شود قطعاً آموختنی است و باید به این‌ها توجه داشت که ما خودمان با روش خودمان و اعمال خودمان افراد دوروبر خودمان را بداخلاق و بد زبان و بد دهان بار نیاوریم.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

وَالْعَصْرِ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ

 

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین الصلاه و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین ابالقاسم محمد و صل علی امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب و علی فاطمه الزهرا سیده نساء العالمین و علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنه و علی علی بن الحسین و محمد بی علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد والحسن بن علی والخلف القائم الحجه حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک

خودم و همه شما مؤمنین و مؤمنات نمازگزاران محترم جمعه را همه را به رعایت تقویت تسدید تقوای الهی دعوت می‌کنم. اهل تقوی رفتار خودشان را با سفارشات اهل بیت عصمت و طهارت منطبق می‌کنند. امام باقر از پدر بزرگوارشان از جدشان از امیرالمومنین روایتی را نقل می‌کند که فرمودند «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى أَخْفَى أَرْبَعَهً فِی أَرْبَعَهٍ» خدای تعالی چهار چیز را در چهار چیز مخفی کرد. خوب این روایت را دقت کنید.

«أَخْفَى رِضَاهُ فِی طَاعَتِهِ» خدای تعالی رضایت خودش را در اطاعتش مخفی کرده است. اگر می‌خواهید خدا از شما راضی باشد اهل اطاعت باشید «فَلَا تَسْتَصْغِرَنَّ شَیْئاً مِنْ طَاعَتِهِ» بنابراین هیچ چیز از اطاعت و بندگی خدا را کوچک نشمارید. چرا؟ «فَرُبَّمَا وَافَقَ رِضَاهُ وَ أَنْتَ لَا تَعْلَمُ» چه بسا همان مطلب موافق رضای خدا باشد. فکر نکنید این حالا یک کار کوچکی بود این عبادت عبادت کوچکی است نه. تمام این‌ها را توجه داشته باشید.

«وَ أَخْفَى سَخَطَهُ فِی مَعْصِیَتِهِ» سخط و غضب خودش را در معصیتش مخفی کرده است؛ یعنی هر چیزی که باعث غضب الهی می‌شود و سخط الهی در آنجا هست و هر معصیتی که انسان انجام می‌دهد هر خطایی که دارد و هر لغزشی که دارد بداند در او سخط الهی است غضب خدای تعالی در آنجاست «لَا تَسْتَصْغِرَنَّ شَیْئاً مِنْ مَعْصِیَتِهِ» شما هیچ گناهی را کوچک نشمارید «فَرُبَّمَا وَافَقَ سَخَطُهُ مَعْصِیَتَهُ وَ أَنْتَ لَا تَعْلَمُ» چه بسا همان چیزی که تو کوچک می‌شماری که این گناه کوچکی بود عیبی ندارد، غضب الهی در همان باشد.

«وَ أَخْفَى إِجَابَتَهُ فِی دَعْوَتِهِ» خدای تعالی اجابت خودش را در دعا مخفی کرده است «فَلَا تَسْتَصْغِرَنَ‏شَیْئاً مِنْ دُعَائِهِ فَرُبَّمَا وَافَقَ إِجَابَتَهُ وَ أَنْتَ لَا تَعْلَمُ» بنابراین هیچ خواسته‌ای را کوچک نشمار. چه بسا آن خواسته تو موافق با اجابت باشد. اجابت خدا به او برسد. لذا دعاها را کوچک نشمارید.

«وَ أَخْفَى وَلِیَّهُ فِی عِبَادِهِ» خدای تعالی اولیای خودش را در بین بندگانش مخفی کرده است. به ظاهر کسی و لباس کسی و ثروت کسی و علم کسی این‌ها نیست. ولیّ خدا در بین انسان‌ها مخفی است «فَلَا تَسْتَصْغِرَنَّ عَبْداً مِنْ عَبِیدِ اللَّهِ» هیچ بنده‌ای را کوچک نشمارید. در اینجا داستان‌ها و قصه‌های مفصلی است که فرصت خطبه این اجازه را به من نمی‌دهد «فَرُبَّمَا یَکُونُ وَلِیَّهُ وَ أَنْتَ لَا تَعْلَمُ» چه بسا این شخصی که در کنار تو نشسته است ولیی از اولیای خدا باشد و تو نمی‌دانی و خودت را برتر از او می‌دانی. پس به این چهار چیز توجه داشته باشیم که خدای تعالی چهار چیز را در چهار چیز مخفی کرده است و ما توجه نداریم که باید توجه ما بیشتر شود.

۲۹ ذی القعده شهادت ابن الرضا امام جواد علیه‌السلام است. من راجع به زندگی امام جواد به مناسبت‌های مختلف نکاتی را عرض کردم. حضرت در یک زمانی امامتش را آغاز کرد که جامعه شیعی فی الجمله یک اقتداری داشت. بعد از ولایتعهدی حضرت رضا است. شیعه یک نفسی کشیده. البته امام در عرصه سیاسی و اجتماعی با مشکلات فراوانی روبرو بود. درگیری‌هایی داشتند راجع به موضوعات مختلفی که در آن زمان در جامعه شیعه بود. امام در عصر دو خلیفه عباسی مامون و معتصم زندگی می‌کرد و وضعیت یک وضعیت خاصی بود.

مأمون با شهادت امام رضا علیه‌السلام حالت بدنامی برایش پیش آمده بود. از آن طرف هم شیعیان قدرتمند شده بودند. ناچار بود با امام جواد علیه‌السلام مدارا کند. مسائل مختلفی هست یکی از آن مسائل حساس آن دوران برای شیعه که مخاطراتی را هم به وجود آورده بود مسئله فرقه‌ها و نحله‌های فکری و عقیدتی بود که در آنجا و در آن زمان گسترش پیدا کرده بود. غلات که قائل به الوهیت و ربوبیت امیرالمومنین بودند با یک وضعیت خاص مطالبی را می‌گفتند که حضرت آنجا مقابله کرد.

یا مکتب اعتزال و معتزله که آنها هم قدرت گرفته بودند و دولت و حکومت هم آنها را حمایت می‌کرد. در نتیجه گسترش فراوانی پیدا کرده بودند و عناصر خطرناکی هم بودند؛ و معتزله همه چیز را با عقل خودشان می سنجیدند. اگر عقلشان نسبت به این موضوع جواب می‌داد می‌گفتند که درست است. اگر جواب نمی‌داد منکر می‌شدند. عقلشان می‌گفت که بچه هفت ساله نمی‌تواند امام باشد. شروع کردند در مقابل امام موضع گرفتن و سعی می‌کردند حضرت را در یک کنجی قرار بدهند و سؤالات پیچیده و سخت از آن بزرگوار می‌کردند تا به این وسیله هم امام شیعیان و هم شیعیان را منکوب کنند و غلبه پیدا کنند؛ اما امام همیشه با جواب‌های قاطع و قوی غالب بود؛ و هر بار که یک عده‌ای هم تردیدی داشتند با جواب‌هایی که امام می‌داد تردید آنها کم می شد و به شیعیان می‌پیوستند.

امام تشکیلات منسجمی را هم از شیعیان درست کرده بود و یک شبکه‌ای درست کرده بود که وقت بیان آن شبکه و نحوه اداره آن شبکه نیست. البته این شبکه از زمان قبل شاید از زمان امام باقر یا از زمان امام صادق شروع شد ریشه‌هایش. بعد امام کاظم رسید تا به زمان حضرت ولی عصر ارواحنا فداه و این شبکه نواب و وکلا تا الان هم هست. البته با تغییراتی که به وجود آمده است به هر تقدیر امام در آخرین روز ماه ذی قعده در سال ۲۲۰ قمری در حالی که سن آن بزرگوار ۲۵ سال بیشتر نبود توسط همسرش ام الفضل به شهادت رسید؛ و این دومین امام ماست که توسط همسر به شهادت می‌رسد و پیکر مطهر آن امام را در کاظمین دفن کردند. خدای تعالی همه ما را از شیعیان و موالیان و محبان اهل بیت عصمت و طهارت قرار بدهد ان‌شاءالله.

اول ذی‌الحجه سالروز ازدواج علی‌بن‌ابی‌طالب با صدیقه طاهره است که به روز ازدواج نام‌گذاری شده است. پیشاپیش این روز را تبریک می‌گویم به همه شیعیان و شما و مردم خوبمان. امیدوارم که بحث ازدواج ساده در جامعه ما گسترش پیدا کند. ازدواج امیرالمؤمنین با صدیقه طاهره را ببینید. بی‌آلایش ساده با مهریه کم. جهیزیه ای که معمولی بود بلکه پایین‌تر از حد معمول اجتماع بود و آثار این زندگی مشترک تا قیامت باقی است. زندگی هایی که این‌طور شروع می‌شود آثارش را هم ببینید.

حالا ببینید که چگونه ما در جامعه‌مان داریم رفتار می‌کنیم به اسم شیعه علی‌بن‌ابی‌طالب و شیعه اهل بیت. اگر گفتیم که شیعه هستیم باید سبک زندگی و روش زندگی اهل‌بیت را در زندگی خودمان قرار بدهیم. باید این روش در زندگی ما مشهود باشد. نه اینکه هر طور خواستیم عمل کنیم بعد هم بگوییم که شیعه هستیم. اینکه نمی‌شود. شیعه یعنی پیرو. در همین بحث ازدواج آیا مسیری که طی می‌شود. همین الان این کارهایی که می‌کنند مرضی حضرت حجت سلام الله علیه است؟ آیا اگر جوانی به خاطر سنگ‌اندازی هایی که خانواده‌هایشان با افکار غلطی که دارند و این مهم را به خاطر آن افکار به تأخیر می‌اندازند دچار انحرافی ‌شود دچار ضعف شود کسی پاسخ‌گو است؟

چرا آن چیزی که دین ترسیم کرده برای سلامت جامعه برای پاک بودن و طاهر بودن جامعه او را دست‌کاری می‌کنند خراب می‌کنند از مسیر اصلی منحرف می‌کنند. من راجع به ازدواج و ازدواج آسان اینجا نکاتی را گفتم و تکرار نمی‌کنم؛ اما باید به آن توجه داشت. باید بیشتر از آنچه به تجمل و مسائل غیرضروری ازدواج پرداخته می‌شود به استحکام و تقویت بنیان‌های خانواده پرداخته شود. به مهارت‌های زندگی پرداخته شود. اینها آموزش داده شود. مسئله مسئولیت‌پذیری و تعهدی که نسبت به همدیگر دارند این‌ها باید آموزش داده شود و این را یاد بگیرند و بفهمند، هر طرف این ازدواج.

باید به این‌ها پرداخت. اگر سطح دین‌داری پایین آمد و در شخص جنبه‌های انسانی و عاطفی هم وجود نداشته باشد آن وقت ملات محبت و مودت که قرآن فرموده که لازم است برای مانا بودن یک زندگی دیگر فراهم نیست و با کوچک‌ترین مسئله‌ای متزلزل می‌شود. همه باید ازدواج آسان را ترویج کنیم. تشویق کنیم. جوان‌ها را به این سمت حرکت بدهیم. مفاسد اجتماعی و اخلاقی را در جامعه ببینید که باید کم کرد و به نظر می‌رسد همین سخت‌گیری‌هایی که وارد شده است نوعی توطئه در تهدید نسل باشد؛ که جامعه شیعی اصلا تکثیر نشود. باید یک راهکارهایی را داشت. یکی از آنها این است که ازدواج را سخت کنند؛ که اصلاً خانواده تشکیل نشود تا بخواهد اولادی به وجود بیاید. به نظر می‌رسد که این سخت‌گیری‌های ابتدایی یک قسمتش ریشه‌اش در آنجا باشد.

بیست‌وپنجم ذی قعده روز دحو الارض است که برای او آدابی گفته شده است؛ که همه مستحضر هستید. به خصوص روزه امروز کسانی که توان داشتند گرفتند کسانی هم که چیزی از صبح نخوردند تا مغرب می‌توانند قصد کنند. بسیار روزه پر ثوابی دارد امروز. بخصوص که روز دحوالارض امسال با روز جمعه هم تطابق پیدا کرده است. رحمت الهی جاری و ساری است که خدای تعالی همه ما را از این رحمت بهره‌مند کند. خیلی به دحوالارض اهمیت داده شده است. البته مسئله مهمی هم هست. دحوالارض یعنی گسترده شدن زمین. لااقل ۲ آیه قرآن کریم به این مسئله اشاره می‌کند. در روایات هم هست.

اما چرا این‌قدر اهمیت داده شده است. شاید بشود علت اهمیت را از دعای امروز فهمید. دعا دعای کوتاهی است اما اگر به دعا دقت کنید می‌بینید که در آنجا به حکومت الهی حضرت حجت سلام الله علیه اشاره شده است و تأکید شده است روی این مسئله. معلوم می‌شود که علت اهمیت دادن به او نکته‌ای است که در این روز وجود دارد که ما از خدای تعالی ظهور حضرت و اقامه کردن حکومت عدل را در این دعا طلب می‌کنیم. اتفاقاً روایتی را دیدم از حضرت رضا سلام الله علیه که امام رضا علیه‌السلام فرموده بودند روز قیام حضرت در روز دحوالارض است. خیلی جالب است که ما در دعای آن طلب می‌کنیم که این طور باشد از امام رضا علیه‌السلام هم این روایت رسیده است. ان‌شاءالله که درک کنیم و در رکاب آن حضرت باشیم.

سی‌ام مرداد روز به آتش کشیده شدن مسجدالاقصی توسط صهیونیست‌ها است در سال ۱۹۶۹ میلادی. به پیشنهاد جمهوری اسلامی آن روز به نام مسجد هفته تکریم مسجد و بزرگداشت مساجد نام گذاری شد؛ که در سراسر جهان این هفته هفته تکریم مساجد است. اهمیت موضوع مسجد بر هیچ کسی پوشیده نیست؛ و اگر نگاهی گذرا به تاریخ اسلام داشته باشیم به نقش مسجد در صدر اسلام و جامعیتی که در امور مختلف عبادی فرهنگی سیاسی و اجتماعی نظامی و تربیتی قضایی داشت پی می‌بریم.

در زمان پیغمبر اکرم مرکز تصمیم‌گیری‌های سیاسی بود. این جایگاه در طول تاریخ دستخوش فراز و فرودهایی شد البته. مسجد پناهگاه مظلومان است. مسجد جایگاه ویژه‌ای دارد. در تاریخ انقلاب اسلامی خودمان نقش مسجد پررنگ تر شد. در مقطع سال ۴۲ تا ۵۷ یک حرکتی در او بوجود آمد. بعد از سال ۵۷ تا دوران جنگ تحمیلی و دفاع مقدس وضعیت مساجد ویژگی دیگری پیدا کرد. کارکردهایش تغییر کرد. پشتیبانی جبهه و اعزام نیرو و آنچه که خودتان مستحضر هستید؛ اما آرام‌آرام عده ای سعی کردند به نفع دشمن با لطایف الحیل کارکرد مسجد را کم کنند و آن را به یک محل بی‌اثر تبدیل کنند.

امام رضوان‌الله علیه دائماً به این نکته تذکر دادند که مساجد باید به حال اولیه خودش برگردد. در یک بیانی فرمودند: امروز حفظ مساجد از اموری است که اسلام به آن وابسته است. مساجد را حفظ کنید اگر این مساجد قوی باشد از فانتوم ها ترس نداشته باشید. از آمریکا ترس نداشته باشید. آن روز باید ترس داشته باشید که به اسلام پشت کنید. به مساجد پشت کنید.

این را دشمن فهمید یعنی آن استراتژی را یاد گرفت که ما اگر بخواهیم عقبه نظام را از کار بیندازیم آنجایی که تولید نیرو می‌کند مساجد است و مساجد باید از کار بیفتد؛ و خیلی نرم و آرام و خزنده در کنار مساجد مسائل دیگری را مطرح کردند. آرام‌آرام مسجدها را بردند به سمتی که کارایی لازم را نداشته باشد.

فرصت من کم است اما عرض می‌کنم مسجد باید اولاً محل عبادت و بندگی باشد که ان‌شاءالله هست. در مرحله بعد باید محل بیان تحلیل‌های وقایع کشور و خارج از کشور باشد. مسجد نباید بی‌تفاوت باشد. امام مسجد نمی‌تواند بیاید در مسجد نماز بخواند و برود و مردم را آگاه نکند. آگاهی‌بخشی به مردم وظیفه امام است. امام در مسجد باید سخن بگوید. حرف بزند. هفته‌ای دو روز هفته‌ای سه روز با مردم سخن بگوید. آگاهی بدهد. آگاهی دینی بدهد. مردم الان در مسائل شرعی هم ضعف دارند. در مسائل اعتقادی و توحیدی هم ضعف دارند. اهل مطالعه که نیستند گرفتاری‌ها زیاد است. مسجد که می‌آید نیم ساعت و سه ربعی که هست شما باید بهره‌برداری کنید. استفاده کنید.

مسجد باید محل تربیت مدیران کشور باشد. مقطعی از زمان این گونه بود. خدا نیاورد آن روزی را که مدیران کشور با مسجد بیگانه باشند. خدای نکرده اگر برود به این سمت که انتخاب مدیران از افرادی باشد که این‌ها اهل مسجد نیستند ببینید که چه فاجعه‌ای رخ خواهد داد. مسجد باید روحیه استکبارستیزی و روحیه انقلابی را در نمازگزاران تقویت کند؛ اما آیا الان واقعاً همه مساجد ما این طور عمل می‌کنند؟ عده‌ای تلاش می‌کنند که مساجد را هم سکولار کنند؛ یعنی از سیاست فاصله بگیرند؛ یعنی در حقیقت از دین فاصله بگیرند. بین مسجد و دین فاصله بیندازند.

بعضی از مساجد را شنیدم مجالس ختم را هم که می‌گیرند دیگر روحانی دعوت نمی‌کنند. مجالس ختم را می‌برند به یک گوشه‌ای یک آقایی نی بزند برای آنها. به جای اینکه طلب مغفرت کنند برای متوفی نیم‌ساعت نی می‌زنند. خرما هم که برمی‌دارند می‌گویند مرسی. دیگر فاتحه هم نمی‌خوانند. این گرفتاری است. شاید خیلی‌ها دوست داشته باشند که مسجد مثل کلیسا باشد که افراد در مسجد فقط یک رابطه‌ای بین خودشان و خدایشان برقرار کنند؛ اما این دیگر اسمش مسجد نیست. مسجدی که اسلام می‌خواهد این نیست. قدرت نرم نظام در مسجد است. مسجد مرکز سیاست اسلام است.

امام مسجد مثل خطیب جمعه باید مردم را به امور سیاسی آشنا کند و روشن کند. امور دینی و تربیتی آنها را بگوید. نقش امام در مسجد بسیار مهم است. اگر امام تراز باشد مسجد هم در جایگاه خودش قرار خواهد گرفت. امام مطلوب برای مسجد امامی است که دائم در مسجد باشد. شغل دیگری نداشته باشد. متأسفانه این طور نیست. امامان بیشتر مساجد ما غالب مساجد ما دو شغل دارند. در صورتی که مسجد اگر می‌خواهد مسجد باشد و روی پا باشد باید امام متمرکز در مسجدش باشد و کارهای تربیتی کند.

بنده آن مسجدی را که تهران داشتیم روزی هفت ساعت در مسجد بودم. برای همین یک منطقه‌ای از تهران آباد شد. به واسطه حضور مستمر و دائمی و ارتباط داشتن و کارهای متعددی که بود. ۱۳, ۱۴ تا کار در آنجا انجام شد. هنوز هم دارد می‌شود؛ یعنی امام مسجد باید مسجد را یک اداره ببیند. صبح بیاید کارهایش را انجام دهد. نماز یکی از کارهایش است. لذا من می‌گویم امام مسجد، نمی‌گویم امام جماعت. باید به این مسئله توجه داشت. شغل هدایت و راهنمایی مردم شغل انبیا است. ما که می‌گوییم این کار را داریم باید مشغول همین کار بود.

نماز صبح ها هم ان‌شاءالله در مسجد احیا شود. خیلی ضعف است که در یک نظام شیعی مساجد شیعه صبح‌ها نماز ندارد. خیلی بد است. ۵ نفر هم بودید هفت نفر هم بودید از امام درخواست کنید. امام هم نتوانست یک نفر بایستد نماز صبح را بخوانید و احیا کنید. صبح‌ها درب مساجد باز باشد. از پخش اذان هم غافل نباشید. آرام و کوتاه ولی باشد. نه اینکه تعطیل کنید. اذان هم زنده پخش شود. هم اذان هم قرآن هردو زنده پخش شود. یک نفر چند آیه بخواند بعد اذان بگوید تا ان‌شاءالله آن بهره لازم برده شود.

سی و یکم مرداد روز تأسیس وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح است که به روز صنعت دفاعی نامیده شده است. این روز روز مهمی است. این روز بیان‌کننده پیشرفت صنعت دفاعی و اقتدار نظامی نظام اسلامی است. روزی است که فرزندان غیور ایران توانستند با جهاد علمی و فنی خودشان صنایع دفاعی کشور را پیشرفت بدهند و دستاوردهای بزرگی در زمینه تجهیزات نظامی اعم از زمینی و هوایی دریایی موشکی اپتیکی و مسائل مختلفی که دارند الکترونیکی خدمات مهندسی و خدمات جغرافیایی انرژی‌های نو و امثال ذلک را به دست بیاورند و ایران را در ردیف چند کشور که این فناوری‌ها را دارد قرار بدهند.

البته دشمنان قسم خورده ملت چشم دیدن این قدرت را ندارند و می‌بینید که چگونه مذبوحانه و خصمانه تلاش می‌کنند ولو شده از طریق برجام این توان را تحت‌الشعاع قرار بدهند. همان طور که ۳۹ سال است که ما را در تحریم نگه داشتند راجع به این مسائل تا ما را بتوانند خلع سلاح کنند زمین‌گیر کنند اقتدار و امنیت دفاعی ما را از بین ببرند. می‌خواهند بر سر قدرت دفاعی ما مذاکره کنند. مگر این جا عرصه مذاکره است؟ چه خیال خامی دارند. به فضل الهی به کوری چشم دشمنان صنعت دفاعی کشور پرتوان و قدرتمند تا رسیدن به بلندترین قله‌های پیشرفت راه خودش را ادامه خواهد داد.

بنده از طرف خودم و از طرف شما مردم بزرگوار و عزیز به همه عزیزانی که در صنعت دفاعی مشغول خدمت هستند خدا قوت می‌گویم. خسته نباشید عرض می‌کنم. آرزوی توفیقات بیشتر آنها را از خدای تعالی مسئلت می‌کنم. برادر عزیزمان جناب آقای مهندس‌ پوراسد به همراه تعدادی از پرسنل صنعت دفاعی که ارشد استان هستند و در مجتمع شهید میثمی مستقر هستند در جمع شما نمازگزاران حاضر هستند. از این بزرگوار تشکر می‌کنیم و همه عزیزانشان و دوستانشان که در این مسیر قدم بر می‌دارند.

مطلب آخری را که عرض می‌کنم کودتای ۲۸ مرداد است؛ که او را باید مرور کرد و با جریانات امروز تطبیق داد؛ که چگونه با جنگ روانی مردم را از مسیر منحرف کردند. فرصت پرداختن به کودتا را ندارم. در یک وقت دیگری باید توضیح بدهیم. مطالب فراوان و زیبایی در آن هست برای تطبیق تاریخی؛ که لازم است این کار صورت بگیرد؛ اما این را می‌گویم که امروز همه حواستان را جمع کنید که دارید زیر بیرق چه کسی سینه می‌زنید.

این روزها هم جنگ روانی کم نیست. مثل همان زمان‌ها با جنگ روانی مسیر فکری مردم را تغییر دادند. بردنشان در یک فضای دیگری. جنگ روانی که به کار می‌اندازند مردم اشتباه می‌کنند. دیگر به راحتی نمی‌توانند حق را از باطل تشخیص بدهند. شما می‌بینید که بعضی وقت‌ها خواص هم اشتباه می‌کنند. استکبار تا الان از بودن اصل ولایت فقیه که در قانون اساسی هست و مصداق ولایت فقیه که امام و رهبری بودند ضربه خورده است. ضربه هم می‌خورد. تا بتوانند در تضعیف این اصل تلاش می‌کنند. عوامل داخلی آنها هم از هر فرصتی برای این مهم استفاده می‌کنند که هم مصداق هم اصل را تضعیف کنند.

جریان فتنه سال ۸۸ چیز کمی نبود؛ که امروز عده‌ای با بوق و هیجان و سروصدا و مظلوم نمایی قصد پاک کردن آن فضاحت عظیم را دارند؛ و در این راه هم از همه عده و عُده خودشان دارند استفاده می‌کنند و به میدان آورده‌اند. فرصت بازخوانی فتنه هم نیست. کمااینکه بنده در طول این سال‌ها برای شما گوشه‌هایی از آن را تبیین کردم و تحلیل کردم و شرح دادم؛ اما فقط برای اینکه مرور زمان فراموشی می‌آورد و یک عده‌ای رجاله سیاسی از همین مرور زمان استفاده می‌کنند و به اهداف خودشان جامعه را هدایت می‌کنند عرض می‌کنم.

رهبری یک بیانی ‌دارند فرمودند: من خواهش می‌کنم اگر چنانچه مسائل سال ۸۸ را مطرح می‌کنید مسئله اصلی و عمده را در این قضایا مورد نظر و در مد نگاهتان قرار دهید. الان مسئله اصلی این است که یک جماعتی در مقابل جریان قانونی کشور به شکل غیرقانونی و به شکل غیر نجیبانه ایستادگی کردند و به کشور لطمه و ضربه وارد کردند. این را چرا فراموش می‌کنید؟

این بیان ایشان است که اگر می‌خواهید بگویید بگویید که آنها چه کاره بودند و چه کار کردند. این اصل مطلب است. حصر کمترین حالت مجازاتی بود که برای این افراد دیده شد. برای سران این قضیه دیده شد. در صورتی که نه معذرت‌خواهی کرده بودند. نه توبه کردند. حتی اعلام برائت هم نکردند از کسانی که پرچم امام حسین را به آتش کشیدند. حتی کسانی را که عزادار حسین علیه السلام را مورد ضرب و شتم قرار دادند حتی از حرکت این‌ها هم برائت نجستند که هیچ حتی به آنها گفتند امت خداجو. فردای آن روز بیانیه دادند گفتند امت خداجو.

یعنی آن کسانی که بیرق حسین علیه السلام را آتش زدند امت خداجو هستند؟ چنین حالتی به وجود آمد. اعلام برائت نکردند. حالا با انواع حیل قصد فشار آوردن به نظام را دارند. دائماً از مردم می‌گویند و اینکه چرا محاکمه نمی‌کنید. اولاً شما که دادگاه‌ها را صالحه نمی‌دانید؛ اما در محاکمه مردمی ۹ دی محاکمه شدید. مردم ما همان مردم هستند. این را بدانید که اگر ببینند یک عده‌ای ارزش‌ها و آرمان‌های آنها را زیر سؤال برده و خون جوانان آنها را نادیده گرفته و تمامیت کشور را به خطر انداخته ۹ دی دیگری برپا خواهند کرد.

این را بدانید اصل ۱۷۶ قانون اساسی مربوط به شورای عالی امنیت ملی است. این را خوب در ذهنتان باشد. شاید یک وقت دیگر هم عرض کرده بودم و بندهایی دارد مفصل هم هست. این بند قانون اساسی حتماً مراجعه کنید. هر موضوعی که به این شورا حواله می‌شود موضوع او امنیتی است. ولو اینکه در اصل یک موضوع غیر امنیتی باشد. مثلاً یک پرونده قضایی است اگر بخواهند به این پرونده قضایی رسیدگی ‌کنند جریان جریان امنیتی می‌شود. وقتی این پرونده قضایی به شورای عالی امنیت ملی حواله می‌شود دیگر از پرونده قضایی بودن می‌افتد. بحث بحث امنیتی می‌شود.

و تا زمانی که شورای امنیت بگوید که پرونده امنیتی است امنیتی است. نمی‌شود کاری کرد؛ و اگر بعد از مدتی از حالت اضطرار خارج شد پرونده از امنیتی بودن بیرون آمد نوبت به ابعاد دیگر پرونده می‌رسد. اگر قضایی است باید قضایی برود. اگر قوه مقننه است باید به قوه مقننه برود. هر موضوعی که دارد باید به آن پرداخته شود. لذا ذهن مردم را با این که چرا محاکمه نمی‌کنید بیایید ما را محاکمه کنید منحرف نکنید. اصل پرونده در شورای امنیت ملی است. تا وقتی که در آن جاست هیچ قاضیی نمی‌تواند وارد شود و او را عمل کند و محاکمه کند. از بعضی از مجلسیان تعجب است با اینکه می‌دانند، چرا این‌طور صحبت می‌کنند؟ چرا ذهن مردم را منحرف می‌کنند؟

نکته دیگر اینکه راجع به خود بنده هفته پیش در فضای مجازی نکته‌ای پخش شده. این را عرض کنم. سخنانی را که ما می‌گوییم با توجه می گوییم. برای همین من می‌نویسم. من اینجا منبر نمی‌روم که از حافظه صحبت کنم. می‌نویسم که از دست نرود و مطلب همانی که هست گفته شود. یک وقت در حال بیان یک موضوع اعتقادی و عقیدتی و اخلاقی هستیم اینکه یک مؤمن و مسلمان باید چگونه باشد. این‌گونه باشد که دروغ نگوید غیبت نکند اهل ناسزا نباشد. گاهی در حال بیان یک توطئه هستیم. داریم یک جریانی را تحلیل می‌کنیم. داریم یک مسئله‌ای را بیان می‌کنیم که اگر بی‌توجهی شود مثلاً انقلاب هدر می‌رود یا یک آسیبی می‌بیند.

ببینید وارد منزل کسی شدن بدون اینکه صاحبخانه اذن داده باشد خلاف است. غصب است. شما حق ندارید وارد خانه کسی شوید. حق ندارید روی فرش کسی نماز بخوانید. حق ندارید از آب کسی برای وضو گرفتن استفاده کنید. مجازات هم دارد. حالا اگر کسی در آن خانه در حال مردن بود. در استخر افتاده بود و داشت می‌مرد. خانه آتش گرفته بود و داشت می‌مرد. اینجا شما ایستاده‌اید دم در و می‌گویید اجازه رفتن ندارم اجازه ورود ندارم اینجا غصب است خلاف شرع است. اینجا دیگر می‌گویند برو و نجاتش بده. اینجا غصب معنا ندارد. بحث‌های فقهی خودش را دارد. باید درب را شکست وارد خانه شد و نجات داد.

مسجد ساختن که چیز بدی نیست. سفارش هم شده است؛ اما اگر مسجدی شد محل توطئه بر علیه اسلام. مسجد ساختند برای این که اسلام را از بین ببرند. مگر ما به تعداد پیغمبر هایی که داریم پیغمبر دروغین نداریم. به اندازه انبیا متنبی داریم؛ یعنی کسانی که ادعای پیغمبری کردند. ۱۲۴ هزار نفر دروغگو که گفتند ما پیغمبر هستیم. مسجد را ساختند اما برای این که بر علیه اسلام کار کنند. آنجا چه باید کرد. پیغمبر خدا دستور داد این مسجد مسجد ضرار است او را خراب کنید. آتش بزنید. این قاعده است قاعده را یاد بگیرند دوستان.

یعنی گاهی به واسطه یک امر مستحب و خوب و سفارش شده بنا دارند که اصلی را از بین ببرند. اینجا نباید گول خورد. نباید اشتباه کرد. بله همه می‌دانند که عیادت از مریض خوب است. بنده هم خودم این را گفتم روایتش را هم خواندیم. پیغمبر به دیدن یهودی هم رفت. این را توجه دارید مورد سفارش اسلام است. رسیدگی به درمان بیمار تا به دست آوردن سلامت کامل وظیفه است. عوامل مسئول باید انجام دهند و کوتاهی نکنند. کوتاهی هم کرد مؤاخذه دارد. اینها جزء اصول است. اینها را کاری نداریم.

اما اگر از همین عیادت عده‌ای خواستند بهره دیگری ببرند. خواستند یک خللی ایجاد کنند. خواستند یک جریانی درست کنند. آنجا باید غیر از کادر درمانی که وظیفه درمان دارند از بقیه جلوگیری کرد. در کل نظام‌های عالم هم رسم است؛ و الا جور دیگری خواهد شد.

اولاً آن آقایانی که در فضای مجازی حرف بنده را تحریف کردند حرف بنده آن چیزی که در فضا آوردند نبود. دروغ بود. من این همه راجع به دروغ در این جلسات صحبت کردم. نزدیک هفت هشت جلسه خطبه راجع به دروغ که دروغگو هدایت نمی‌شود دروغگو منافق است دروغ‌گو کافر است دروغ گو بی دین است گفتیم. باز این حرف‌ها را برداشتند و دروغ گفتند و حتماً همینهایی که گفتیم هست.

ثانیاً عده‌ای نسنجیده شروع کردند روی آن دروغ تحلیل نوشتند؛ یعنی آن حرف باطل را شروع کردند توضیح دادن که بله اینجایش اینطور است آنجا آنطور است؛ که واقعاً از جامعه آگاه بعید است. من مکرر این را عرض کردم امروز هم عرض می‌کنم اگر کسی می‌خواهد نقل قولی از بنده داشته باشد و هر مطلبی را می‌خواهد بگوید به کانال ما مراجعه کند و سایت دفتر امام جمعه و نماینده ولی فقیه در استان به آنجا مراجعه کنید. آنها مورد قبول است؛ و الا در موارد دیگر حرف‌هایی که زده می‌شود مورد قبول نیست.

دوم شهریور آغاز هفته دولت است. ضمن تبریک به همه دولتمردان و کسانی که خالصانه برای توسعه و پیشرفت کشور تلاش می‌کنند یاد شهیدان بزرگوار شهید رجایی و شهید باهنر را گرامی می‌داریم و امیدواریم که عزیزان دولت منویات و ارشادات رهبری را نصب العین خودشان قرار بدهند. مسئله اقتصاد اشتغال و معیشت مردم را و وعده‌هایی که دادند را فراموش نکنند.

ایام غدیر هم در پیش است خوب است که امسال با شکوه بیشتری در استان برگزار شود. نمای شهر تغییر کند. فضاها را بیشتر کنید. جایزه‌هایی را که می‌خواهید بدهید روز عید غدیر بدهید. مهمانی‌هایتان را روز عید غدیر بدهید. درست است که روزه اش مستحب است ولی استحباب بیشترش ولیمه دادن است. سفره انداختن است. در مساجد سفره بیندازید. اگر توانش را دارید ۵ نفر و شش نفر قربانی کنید. نهار بدهید وعده‌های غذایی بدهید. هدیه بدهید. جوان‌ها و بچه‌ها را تکریم کنید. یک مقداری در این روز تعظیم و تکریمتان بیشتر بشود که جهات تضعیف شیعه که در این‌طرف و آن‌طرف مطرح است کم‌رنگ شود.

به شورای شهر هم عرض می‌کنیم دوستانی که دنبال این هستند که شهردار انتخاب کنند به حرف‌های خارج از استان توجه نکنید. مصالح مردم را در نظر بگیرید. سعی کنید انتخابی داشته باشید که خودتان برایش تصمیم گرفتید. اینکه دیگران برای شما تصمیم بگیرند کار خوبی نیست. شما خودتان از داشته‌های استان استفاده کنید. اگر اوضاع شهر یک وقتی به هم بخورد خراب شود و بحرانی شود و مشکلی برایش پیش بیاید آن وقت آیا آن کسانی که از خارج برای شما تصمیم گرفتند آنها پاسخ‌گو هستند؟ یا خود مردمی که شما برای آنها آمدید که کار کنید آنها کمک شما خواهند کرد. لذا کسی را انتخاب کنید که ان‌شاءالله تصمیم خودتان باشد نه دیگران.

 

در انتشار این خبر سهیم باشید:

پاسخی بگذارید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر وبسایت امام جمعه کرج در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.