خطبه/

مشروح خطبه های نمازجمعه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۶ شهر کرج

روابط عمومی ۰۲ اردیبهشت ۱۳۹۶ ۰
  • متن کامل خطبه نماز جمعه ۹۶/۲/۱
  • استان البرز، شهرستان کرج
  • توسط آیت الله حسینی همدانی

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین والصلاه و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین العبد الموید والرسول المسدد ابالقاسم المصطفی محمد و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین سیما بقیه الله الاعظم فی الارضین و اللعنه الدائمه علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین

عباد الله اوصیکم و نفسی بتقوی الله. برای تکمیل فضایل اخلاقی و ایمانی اهل تقوا روایتی از رسول خدا برای شما مطرح کردم که ۱۰۳ خصلت را بیان می‌کرد. به مواردی از او در نوبت‌های گذشته اشاره کردم. در ادامه رسول خدا فرمودند: «أَمِیناً عَلَى الْأَمَانَاتِ» مومن ایمانش تکمیل نمی‌شود مگر این که این صفات را داشته باشد. در امانت ها امین مردم باشد. آن امانت هرچه که می‌خواهد باشد. مال باشد، عرض و آبرو باشد، علم باشد، مسئولیت باشد، بعضی‌ها در مسئولیتی که دارند امین نیستند. اولاد و فرزندان و خانواده باشد، هرچه که می‌خواهد باشد.

«بَعِیداً مِنَ الْخِیانَاتِ» از خیانت‌ها دوری کند. امانت و خیانت با هم است. هرچه که امانت‌داری بیشتر باشد خیانت کمتر خواهد بود. «إِلْفُهُ التُّقَى» با تقوا و پرهیزگاری مأنوس باشد. «وَ حِلْفُهُ الْحَیاءُ» هم‌نشین او و رفیق او حیا باشد. «کَثِیرَ الْحَذْرِ» در کارها با احتیاط عمل کند. حذر و هوشیاری اش زیاد باشد. دائم المراقبه باشد. مومن این طور است. بی‌پروا وارد هر عرصه‌ای نمی‌شود. «قَلِیلَ الزَّلَلِ» از لغزش‌ها دوری گزیند «حَرَکَاتُهُ أَدَبٌ» اعمال و کردارش توام با ادب باشد. یکی از سرمایه‌های انسان ادب اوست. لَا مِیرَاثَ کَالْأَدَبِ در روایت دارد به اینکه هیچ میراثی مثل ادب نیست. برای فرزندانتان ادب به ارث بگذارید.

«وَ کَلَامُهُ عَجِیبٌ» سخنانش مردم را به شگفت وا می‌دارد. چون معارف بلند و آموزنده یاد افراد می‌دهد و نکاتی را بیان می‌کند که کمتر شنیده شده است. اهل ایمان نسبت به هم این گونه هستند. «مُقِیلَ الْعَثْرَهِ» عذرخواهی را می‌پذیرد «وَ لَا یتَّبِعُ الْعَوْرَهَ» دنبال عیب های دیگران نیست. دنبال زندگی خصوصی مردم نیست. نکند خدای نکرده بگردیم یک چیزی پیدا کنیم. در روایت دارد به اینکه دنبال زشتی مؤمنین نباشید زیرا هر کسی این گونه عمل کند یعنی دنبال زشتی‌های دیگران باشد خدای تعالی پیگیر زشتی‌های او خواهد شد؛ و اگر زشتی‌های کسی را خدا دنبال کند قطعاً او را رسوا خواهد کرد. متن روایت است، ولو داخل خانه‌اش باشد.

بعضی‌ها انگار که نذر دارند بروند بگردند در زندگی یک نفر یک چیزی پیدا کنند. بعد هم آن را روی مناره بیاورند به دیگران نشان بدهند. به قول آن بزرگوار که می‌گفت در زندگی کسی جستجو نکنید که بالاخره در هر باغچه‌ای بیل بزنید یک کرم بیرون می‌آید. چه داعیه ای دارید؟! اعاذنا الله من شرور انفسنا و سیئات اعمالنا. خدای تعالی تقوا را در ما زیاد بگرداند.

بحث ما درباره کمینگاه‌ها و توطئه‌های دشمن بود که قرآن کریم هشدار می‌دهد و به ما آموزش می‌دهد که این موارد هشدار را غفلت نکنیم که دشمن می‌تواند از این ناحیه برای نظام خطرساز باشد. مواردی را عرض کردیم. یکی از آن موارد که بسیار مهم است هجوم فرهنگی دشمن است که به اشکال مختلف مثل بی‌بندوباری و ولنگاری، شبهه‌افکنی، تبلیغ فساد و توسعه و نشر مفاسد و امثال ذلک خودش را نشان می‌دهد.

آیه شش سوره مبارکه لقمان به همین مورد اشاره می‌کند که فرمود «وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْتَرِی لَهْوَ الْحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَیَتَّخِذَهَا هُزُوًا أُولَئِکَ لَهُمْ عَذَابٌ مُهِینٌ» بعضی از مردم این گونه هستند که سخنان بیهوده را می‌خرند. خرج می‌کنند برای سخنان بیهوده تا مردم را از روی نادانی از راه خدا گمراه سازند و آیات الهی را به استهزا ‌گیرند. برای این افراد خدای تعالی عذابی خوارکننده قرار داده است. این ترجمه آیه.

سرمایه گذاری برای مبارزه با دین و تهاجم فرهنگی علیه حق سابقه طولانی دارد. ابزار مخالفان راه خداست. روش آنها البته منطبق بر منطق و حکمت نیست. بلکه سخنان بی‌پایه و لهو است که قرآن کریم بیان می‌کند. آیه شریفه یکی از عوامل گمراه‌کننده که در انسان وجود دارد و همه انواع آن را می‌گیرد که سخنان بی‌پایه است را اشاره می‌کند. سخنان بی پایه و باطل یکی از عوامل گمراهی است. عوامل انحراف است. خودش یک نحو تهاجم است. به این وسیله می‌توانند فرهنگ‌ها را از بین ببرند.

البته بیشتر مفسرین لهو الحدیث را به معنای غنا گرفتند؛ یعنی موسیقی و آلات موسیقی و مباحث مربوط به غنا که بحث من فعلاً راجع به این مصداق نیست. لهو الحدیث به آن حرف‌های بی‌پایه که اثری جز این که انسان را از حق باز بدارد نیست. هر وقت می‌گویند لهو الحدیث یعنی حرفی که باطل است و گوینده آن از حق منحرف می‌شود. مثل قصه‌ها رمان‌ها فیلم‌ها و نظایر اینها که همراه خرافات و کذب باشد و اثر آنها هم انحراف در عقیده و اخلاق و مفاسد اخلاقی است.

یک وقت یک رمانی و یک قصه ای نوشته می‌شود باعث رشد معنوی انسان می‌شود. باعث حرکت در انسان می‌شود. انسان را به یک سمت اخلاقی و یک فضیلت اخلاقی راهنمایی می‌کند. ولی بعضی رمان‌ها انسان را دور می‌کند. از فضایل انسان را دور می‌کند. به آنها می‌گوییم لهو الحدیث؛ و البته فقط گفتار هم نیست. بلکه هر چیزی که این اثر را داشته باشد همین حکم را دارد. در قرآن کریم موارد متعددی از عوامل گمراهی و فساد بیان شده که اتفاقاً همه یا بیشتر این ابزارها دست استکبار و منحرفین از بندگی خدا قرار دارد و برای اضلال و گمراه کردن مردم و بخصوص نسل جوان از آنها استفاده می‌شود.

مثلاً هنر یکی از آن ابزارهایی است که بسیار مؤثر برای رشد و تعالی انسان است. استعدادهای افراد را شکوفا می‌کند. می‌تواند برای شخص تعالی روح بوجود بیاورد و در مواردی می‌شود او را نزدیک کننده حتی به خدا قرار بدهد. مثلاً کسی که خط خوشی دارد قرآن را کتابت می‌کند و امثال ذلک مقرب اوست، عمل او ثواب است، هنر او باعث نزدیک شدن او به خدا می‌شود.

در مواردی هم همین هنر دور کننده از خداست. دشمن می آید روی هنر سرمایه‌گذاری می‌کند. می‌شود توطئه برای از بین بردن انقلاب و نظام نظام اسلامی. منظورم از زمان پیغمبر تا الان است. اگر هنرمند منحرف شد هنرش را برای انحراف مردم و بشر به کار می‌گیرد. در قسمتی از آیه ۸۵ از سوره مبارکه طه به همین هنر اشاره می‌کند که چگونه می‌تواند گمراه‌کننده باشد «وَأَضَلَّهُمُ السَّامِرِیُّ» سامری ظاهراً هنرمند است و مجسمه‌ساز است؛ اما از این مجسمه سازی اش چطور استفاده کرد؟ روح منحرف او در اختیار شیطان قرار گرفت و موحدین را مشرک کرد. با همان گوساله‌ای که ساخت هنر داشت. گوساله ای ساخت که از دهان او صدا خارج می‌شد. از طلا ساخت اما مشرک درست کرد.

گاهی سرمایه‌گذاری می‌کنند روی ادبیات و کتاب و نشریات و امثال ذلک که با ترویج آنها انحراف از حق و حقیقت حاصل شود؛ که حالا من نام کتابات و مکتوبات را نمی‌خواهم ببرم. گاهی فیلم و سی‌دی محصولات فرهنگی و امثال ذلک. گاهی هم صاحبان قدرت و ثروت با استفاده از قدرت و ثروت شان مردم را از حق بازمی‌دارند. آنها را دچار فرهنگ زدگی باطل می‌کنند؛ یعنی فرهنگ باطل را در آنها ترویج می‌دهند با پول‌هایشان.

آیه ۶۷ سوره مبارکه احزاب «إِنَّا أَطَعْنَا سَادَتَنَا وَکُبَرَاءَنَا فَأَضَلُّونَا» به‌درستی که ما از فرمانروایان و فرماندهان و بزرگان مان اطاعت کردیم. در نتیجه آنها ما را گمراه کردند. آنها پول دادند مال ‌دادند ثروت دادند ما را از مسیر منحرف کردند. این‌ها نمونه‌های توطئه‌های فرهنگی است که در قرآن آمده است مواردش هم زیاد است. من یکی دو نکته را عرض کردم. در طول تاریخ توسط ایادی کفر و استکبار برای از پا درآوردن اهل ایمان به کار می‌بندند و به این وسیله مؤمنین را تضعیف می‌کنند تا هویت دینی آنها و هویت ملی آنها را بگیرند. وقتی ملتی بی‌هویت شد و عقبه خودش را از دست داد خوار می‌شود، زبون می‌شود و وابسته می‌شود. آنچه ملت‌ها را نجات می‌دهد معنویت است، اعتقاد به معاد است، خداباوری است و توحید است.

یکی از مهم‌ترین موارد تهاجم فرهنگی ترویج و اشاعه این سخن است که دین از سیاست جداست؛ که می‌بینید سال‌های اخیر به اشکال مختلف این فکر را دنبال می‌کنند. حتی در هیئت‌های مذهبی، در مداحی ها، مرثیه‌خوانی ها، مجالس روضه‌خوانی نفوذ می‌کنند و تا آنجایی که بتوانند سعی می‌کنند افکار را تحت تأثیر قرار بدهند. دشمن به درستی و به خوبی درک کرده که اگر عامل دین از زندگی مردم، سیاست و اجتماع گرفته شود راه نفوذ شیطان باز خواهد شد و زمینه بی‌هویت کردن جامعه به وسیله ایجاد شبهه و ترویج فساد فراهم خواهد شد.

رهبر معظم انقلاب در یک بیانی همین نکته را فرمودند که جمهوری اسلامی پرچم قرآن و اسلام را بلند کرد. انقلاب و امام و ملت ما از اول اعلام کردند و گفتند که ما آن مردمی نیستیم که دنیا و آخرت را از هم جدا کنیم، آنچنان که دشمنان دین گفته اند و ترویج کردند که دنیا و آخرت از هم جداست. چون دنیا و آخرت را جدا کنید سکولار می‌شود. سکولار که شد در هیئت مذهبی هم که بروید چیزی گیرت نمی‌آید. یک ماه برای امام حسین سینه می‌زنید ولی هرگز روح حماسه در تو زنده نخواهد شد. ظلم را می‌بینی از کنارش به راحتی عبور خواهی کرد. این‌هاست که خطرناک خواهد بود.

و امیدواریم که همه به این مسئله توجه جدی داشته باشیم. هم مردم هم مسئولین کوتاهی نکنیم. تهاجم فرهنگی دشمن در ابعاد مختلف. فقط مسائل ظاهری در خیابان نیست. ترویج فرقه‌ها و نحله‌ها و ادیان دروغین و عرفان‌های کاذب را بگیرید تا خیلی از مسائل دیگر همه مصادیقی است از تهاجم فرهنگی که باید با دقت دنبال شود و ضد آنها برای افراد بیان شود و نشر داده شود. خدای تعالی همه ما را در این مسیر که مقابله کنیم و بتوانیم از ارزش‌های دینی دفاع کنیم موفق کند ان‌شاءالله.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ  وَرَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کَانَ تَوَّابًا 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین الصلاه و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین ابالقاسم محمد و صل علی امیرالمومنین علی بن ابی طالب و علی فاطمه الزهرا سیده نساء العالمین و علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنه و علی علی بن الحسین و محمد بی علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد والحسن بن علی والخلف القائم الحجه حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک

خودم و همه شما اعزه و نمازگزاران بزرگوار روز جمعه و این خانه خدا همه را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت می‌کنم. عرض کردیم برای تکمیل ایمان رسول خدا فرمودند مومن باید خودش را مزین به صفاتی کند. در آن روایت امیرالمومنین سؤال کردند آنها کدام است؟ حضرت فرمودند ۱۰۳ صفت. تعدادی را عرض کردیم. تعدادی را هم در این نوبت.

فرمودند «وَقُوراً» مومن باوقار است. خیلی باوقار است «صَبُوراً» بسیار صبور و صبر پیشه است «رَضِیاً» هرچه به او رسید راضی است «شَکُوراً» خداوند را در برابر آنچه به او داده سپاسگزار است «قَلِیلَ الْکَلَامِ» کم سخن می‌گوید. این سخن کم گفتن را تمرین کنید. کم حرف زدن برای انسان کمالاتی می‌آورد. امیرالمؤمنین سلام‌الله علیه فرمودند: کسی که عقلش کامل شده باشد کلامش کم می‌شود. دیده‌اید که بعضی‌ها چقدر حرف می‌زنند. بی‌مورد، بی جا، طولانی. در یک جلسه‌ای که اصلاً ربطی ندارد شروع می‌کنند چیزی را گفتن.

«صَدُوقَ اللِّسَانِ» زبانشان راست‌گو است «بَرّاً» نیکوکاری می‌کند «مَصُوناً» خود را از زشتی‌ها نگه می‌دارد. هر کدام از این‌ها توضیحات مفصل دارد که من فقط عنوان می‌کنم و می‌روم «حَلِیماً» بردبار است «رَفِیقاً» دوست مهربان است نرم خو است «عَفِیفاً» با عفت است «شَرِیفاً» شرافت را مراعات می‌کند «لَا لَعَّانٌ» اهل فحش و لعن نیست. با کسی بدگویی و بد زبانی ندارد. فحش نمی‌دهد «وَ لَا کَذَّابٌ» دروغ گو نیست. دروغ نمی‌گوید.

«وَ لَا مُغْتَابٌ» غیبت نمی‌کند «وَ لَا سَبَّابٌ» بد زبان نیست. سبّ و ناسزا نمی‌گوید. سبّ کردن مسلم نشانه فسق است. این متن روایت است. موجب فسق است «وَ لَا حَسُودٌ» حسادت نمی‌کند «وَ لَا بَخِیلٌ» بخل نمی‌ورزد «هَشَّاشاً» نرم خو است «بَشَّاشاً» رو باز و شادمان و شاداب است خوشرو است «لَا حَسَّاسٌ» از بیان عیب دیگران خودداری می‌کند. محسوس کننده عیبها نیست «وَ لَا جَسَّاسٌ» تجسس کننده عیوب نیست. راز کسی را فاش نمی‌کند. خدای تعالی تقوی ما را زیاده بگرداند.

اما مناسبت‌ها، امام موسی بن جعفر علیه‌السلام در سال ۱۲۸ یا ۱۲۹ هجری قمری در ابواء که یک محله و منطقه ای است میان مکه و مدینه به دنیا آمد. از مادری با فضیلت و نیکوکار به نام حمیده؛ و بعد از شهادت امام صادق علیه‌السلام که سنشان ۲۰ ساله بود امامت امت را به عهده گرفتند؛ و مدت ۳۴ سال یا ۳۵ سال امام جامعه بودند؛ و در ۲۵ رجب سال ۱۸۳ قمری در بغداد به دستور هارون‌الرشید در زندان او به شهادت رسیدند.

مراتب علم و فضل آن حضرت بسیار بالا است تا جایی که به او عالم می‌گفتند. این عناوینی که انتخاب می‌کردند جهاتی داشت. هم می‌خواستند شناسایی نشود چون اوضاع اوضاع خاصی بود. هم این که صفت ویژه او را بیان می‌کردند. یکی از یادگارهای علمی و کلامی آن حضرت کلام مستحکمی است که ایشان درباره عقل فرمودند. حدیث شریف عقل. مرحوم صدرالمتالهین رحمه الله علیه در شرح حدیث عقل ایشان بیانی دارد که آنجا به وجد آمده از این حدیث و او را شرح می‌کند و از جامعیت و جامع‌الاطراف بودن این بیان امام کاظم علیه‌السلام خیلی خوشحال است؛ که حالا فرصت بیان نیست.

وضعیت سیاسی اجتماعی هم در زمان امام کاظم یک وضعیت خاص بود که یکی از مهم‌ترین فصل‌های زندگی امام کاظم علیه‌السلام را در بر می‌گیرد. باید با دقت به ابعاد مختلف این دوران توجه کرد و او را بررسی کرد. یکی از کارهایی که امام کاظم علیه‌السلام کرده بود برنامه‌ریزی فکری و آگاهی بخشی در زمینه مسائل اعتقادی و بیان راه چاره در روبه‌رو شدن با عقاید منحرف و انگیزه‌های واپسگرا و نژادپرستی و عقاید مختلف دینی بود که در آن زمان توسعه پیدا کرده بود.

در زمان امام صادق این‌ها بودند و بعد هم در زمان امام کاظم. البته عرض می‌کنم که من هر نوبت گوشه‌ای را بیان می‌کنم. اینجا مباحث مفصلی است که بعد از زمان امام صادق علیه‌السلام فرقه‌هایی به‌وجودآمد. در پشت سر امام صادق علیه‌السلام هفت امامی ها، شش امامی ها و افراد مختلفی فرقه‌های مختلف فتحیه و اسماعیلیه و این‌ها هم آمدند که هر کدام توضیحی دارد که فرصت بیان نیست.

اما آن چیزی که در امام خیلی خودش را نشان می‌داد این بود که هرگز در برابر طاغوت ها سر خم نکرد و تسلیم نشد. بلکه درست در مقابل آنها گام برمی‌داشت و به دلیل تحمل و مقاومت و ترش رویی و گرفته خاطر بودن از کارهای ناشایست آنها به او کاظم می‌گفتند؛ یعنی خیلی گرفته بود. در مقابل حرکات دیگران و فسادی که از دیگران بود ایشان خودش را گرفته نشان می‌داد.

همان طور که امیرالمؤمنین سلام‌الله علیه فرمودند: پایین‌ترین درجه نهی از منکر آن است که انسان با چهره خشم‌آلود با گناهکاران برخورد کند. بعضی‌ها گناهکار را که می‌بینند به چهره‌اش می‌خندند. این دستور دینی نیست. اولین نهی از منکر این است که شما ابرو در هم بکشید. اخم کنید. گناه را که می‌بینید چرا نگاه می‌کنید و می‌خندید. فرق هم نمی‌کند فرزندت باشد یا غریبه باشد. باید مواظب بود.

امام کاظم را که کاظم می گفتند علتش این بود. عباس بن علی را ابوالفضائل قمر بنی‌هاشم به او عباس می‌گفتند به خاطر این که در چهره هیچ دشمنی نخندید وعبوس بود. لذا از این زندان به آن زندان او را بردند. وجود امام در او ذره ای سیاسی‌کاری و تساهل نبود. هرگز در امام روحیه سازش‌کاری وجود نداشت. زندان‌های متعدد و مکرری که رفت از هفت سال گفتند تا ۱۴ سال «مِن سِجنٍ الی سِجن» از این زندان به آن زندان. به خاطر همین روحیه مبارزه او بود تا اینکه به شهادت رسید.

در همین زندان آخر با اینکه خیلی خوشحال بود وقتی به زندان می‌افتاد میفرمود به این که جایی را پیدا می‌کنم برای مناجات با خدا. فرصتی است که با او مناجات کنم. به سجده می‌افتاد و با خدا مناجات می‌کرد؛ اما دعاهای امام کاظم علیه‌السلام در این زندان آخر بسیار پرمعنا است. دارد به این که خدایا همان‌طور که دانه را از خاک نجات می‌دهی مرا از این زندان نجات بده. آن قدر او را شکنجه کردند بدن آن حضرت نحیف شد. وقتی به شهادت رسید او را روی یک لنگه در قرار دادند. از زندان او را ۴ غلام بیرون آوردند؛ اما کأن روی این لنگه در غیر از پارچه هیچ چیزی نیست.

بدن مطهر امام کاظم را آوردند در جسر بغداد قرار دادند. شیعیان از اطراف آمدند بر بدن حجت خدا آن‌قدر گل و ریحان ریختند که آن منطقه معروف شده به سوق الریاحین؛ یعنی بازار گل‌ها؛ اما با جد غریب امام کاظم چه کردند؟! آنکه نیزه داشت نیزه زد.آنکه شمشیر داشت شمشیر زد. آن بعد از ظهر هم زینب کبری آمد بدن قطعه‌قطعه شده را دید از زیر سنگ‌ها و نیزه‌ها و شمشیر شکسته‌ها بیرون آورد. الا لعنه الله علی القوم الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون.

یکی از مهم‌ترین اتفاقات عالم در روز ۲۷ رجب ۱۳ سال قبل از هجرت اتفاق افتاد و رسول خدا به رسالت برانگیخته شد؛ و این نعمت بزرگ در اختیار بشر قرار گرفت و مبعث شد مبدء همه فضایل در حق همه انسان‌ها تا قیامت. هدف رسالت تتمیم و توسعه و مکرمت‌های اخلاقی در انسان‌ها بود که مقدمه او بندگی خدای تعالی است. از طرف دیگر بسط و توسعه عدالت اجتماعی. یک مقدمه او هم از بین بردن طواغیت و تشکیل حکومت اسلامی است. هر دوی اینها را ما می‌توانیم از آیات قرآن کریم به دست بیاوریم.

مثلاً در آیه ۳۶ در سوره مبارکه نحل که قبلاً هم یک مناسبتی به او اشاره کردیم می‌فرماید «وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِی کُلِّ أُمَّهٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ» ما برای هر امتی رسولی را فرستادیم. برای دو کار که بندگی خدا صورت ‌گیرد و قیام کنید برای بیرون کردن و از بین بردن طاغوت. خوب به بعثت نگاه کنیم همه‌اش درس است. پیامبر از مردم جهان در آن موقع چه ساخت؟ خیلی عجیب است. تاریخ بعثت را ببینید. مردم آن دوران را ببینید. حرکت ۲۳ ساله رسول خدا را هم بعد از آن ببینید. ببینید این‌ها از کجا به کجا رسیدند.

در مقابل امروز، دشمنان رسول خدا و اسلام تلاش دارند تا چهره رسول خدا را خراب کنند. فیلم توهین‌آمیز می‌سازند. کتاب می‌نویسند. به قرآن اهانت می‌کنند و بی‌حرمتی می‌کنند. ما به عنوان امت پیغمبر بخصوص علما و دانشمندان در این زمینه چه اقدام جدی انجام دادیم؟! لازم است ضمن حفظ وحدت همه‌جانبه سعی کنیم رسول خدا را در ابعاد مختلف وجودی او به جهان باز معرفی کنیم.

امروز جهان تشنه اسلام ناب و معارف بلند نبوی و علوی است. اتفاقاً چون می‌ترسند که حقایق اسلام مطرح شود و به گوش جهان برسد و مردم قبول کنند داعش و امثال داعش را تربیت کردند و می‌کنند و در اقصی نقاط عالم آنها را پخش کردند و توسعه دادند تا با اعمال جنایت‌کارانه خودشان چهره اسلام را مخدوش کنند تا مردم را دور کنند.

رهبر معظم انقلاب در یک بیانی فرمودند: امروز وظیفه ما مسلمان‌ها آگاه شدن و آگاه کردن دنیا از حقیقت بعثت است. بعثت یعنی برانگیختگی برای نجات انسان، برای نجات بشر. بعثت یعنی استقرار نظام صلاح و سداد در میان جامعه بشری. این معنای بعثت است. بعثت یعنی خیرخواهی برای تمام آحاد بشر. اساساً فلسفه قیام امام رضوان‌الله علیه و انقلاب اسلامی و بعد هم تشکیلات جمهوری اسلامی که برپا شد ارائه و تحقق اسلام ناب و احیاگری آرمان‌ها و ارزش‌های بعثت نبی مکرم اسلام محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم بود.

انقلاب برای نفی طاغوت و برقراری عدالت آغاز شد، به نتیجه رسید و نظامی را بر اساس مردم‌سالاری دینی که روش حکومتی او طبق دستورات اسلام است را پایه‌ریزی کرد؛ و سعی و تلاش دارد که آموزه‌های اسلامی را پیاده‌سازی کند؛ و اتفاقاً به همان مقدار که بعثت دشمن دارد و دشمن داشت، انقلاب اسلامی هم دشمن دارد؛ که البته تأییدات الهی و امدادهای غیبی خدای تعالی در بزنگاه ها بسیاری‌از خباثت ها و دشمنی‌ها را از سر ملت دور کرده.

یکی از آنها که در همین ایام یعنی پنجم اردیبهشت سال ۵۹ واقع شد جریان حمله نظامی آمریکا بود که به مدد الهی با توفان شن در صحرای طبس به سختی شکست خوردند و مضمحل شدند. اگر واقعه را مرور کنید باورتان خواهد شد که معجزه الهی و دست تأیید خدای تعالی پشت سر ملت ایران بوده است. آمریکا و اذنابش از هر فرصتی استفاده می‌کنند تا نظام اسلامی را تضعیف کنند. قدرت دفاعی او را بگیرند تا بتوانند یک ضربه‌ای به اسلام و حاکمیت بزنند و ما باید از همه این مسائل پیرامونی درس بگیریم.

در همین مشاجرات که این روزها در بحث جریانی که الان در کره واقع است بین کره و آمریکا و روسیه و چین، لفاظی هایی هست و حرف‌هایی رد و بدل می‌شود. خوب این را توجه کنید. احتیاج به تحلیل دارد. فرصت ما هم مقتضی نیست برای تحلیل؛ اما آنچه مهم و درس‌آموز است نوع برخورد و عکس‌العمل با تهدید آمریکا است. معاون وزیر خارجه کره شمالی بعد از این که آمریکا آنها را تهدید کرد گفت از این به بعد هر هفته هر ماه و هر سال موشک‌های مان را آزمایش می‌کنیم. برنامه رژه برای نیروهای ویژه خودشان راه انداختند. موشک بالستیک خودشان را آزمایش کردند. در نهایت هم گفتند در صورت ادامه تحرکات سیاسی و اقتصادی و نظامی آمریکا عملیات پیش دستانه علیه آمریکا و در خاک آمریکا انجام می‌دهیم.

این نوعِ برخورد یک کشور است در مقابل تهدید آمریکا. چه قابل تقدیر است! اتفاقاً قبل از آن سوریه و عراق و لیبی هم مورد تهدید قرار گرفتند. آنها جا خالی کردند. بحث تهدید نظامی بود. باید سلاح‌هایتان را بدهید آنها هم دادند. وقتی سلاح‌های خودشان را کنار گذاشتند توان دفاعی خودشان را از دست دادند و تضعیف شدند به آنها حمله شد و جنایاتی کردند که همه شما شاهد هستید و می‌بینید و دیده‌اید. آثارش هم مشهود است. پس راه مقابله با چنین تهدید بزرگی در عالم که اسلام و آرمان‌های اسلامی را تهدید می‌کند افزایش توان دفاعی است.

کسانی که دائماً می‌گویند خطر جنگ را از سر ملت دور کردند احتمالاً نمی‌دانند که چه قدر کشور را به جنگ نزدیک کردند. اگر خوب دقت کنید می‌بینید که مرحله اول برای تضعیف قدرت دفاعی ایران و از بین بردن لوازم بازدارنده با برجام برداشته شد. آمریکا و هم پیمانانش دنبال خلع سلاح کامل و دست بسته شدن کامل ایران هستند تا کار را تمام کنند. لذا دنبال برجام های دیگر هستند. مردم بصیر باشید. بینا باشید. خوب رصد کنید.

برای رسیدن به این مهم خیلی به انتخابات دل بسته‌اند که کسی رأی بیاورد که راه را هموار کند؛ اما آمریکا و دنباله‌های پلیدش در داخل و خارج بدانند که رئیس‌جمهور منتخب هر کس که باشد، مردم ایران دشمن درجه یک خود را آمریکا می‌دانند. همان‌طور که رهبری فرمودند هر کس که می‌ترسد از طرف خودش بترسد نه از طرف ملت که در صحنه هستند. لااقل بیایند و این شور را در مصلای کرج ببینند که هر هفته مردم ایران کوچک چگونه با شعارهای منسجم و محکمشان ابراز انزجار از آمریکا می‌کنند. آل سعود را هم فراموش نمی‌کنند. همان طور که بر علیه اسرائیل می‌گویند.

مگر می‌شود با آمریکا دوستی و اعتماد کرد! شنبه سیاه برای شیعیان مظلوم در فوعه و کفریا را احتمالاً دنبال کردید. خباثت تروریست‌های مورد حمایت آمریکا و سکوت مجامع حقوق بشری را هم حتماً رصد کردید که رسما جنایت می‌کنند و جنایت را می‌بینند و دم نمی‌زنند. صد بچه و زن آمدند کنار آن وسیله نقلیه برای اینکه آذوقه بگیرند بعد از سال‌ها و ماه‌ها اسارت و محاصره. ما با چنین جامعه جهانی روبرو هستیم. اینها خودشان را کدخدا می‌دانند. مگر می‌شود با اینها دست داد. هرگز.

دشمن دائم رجز می‌خواند، تهدید می‌کند، تشر می‌زند تا امتیاز بگیرد. می‌بینید که این روزها دائم دارد این کار را می‌کند. حالا شامه او چه چیزی به او رسانده! تنها راه مقابله با تهدیدات آمریکا و اذنابش بعد از ایمان به خدا، تقویت قدرت دفاعی است که با توان علمی بالای جوانان کشور روز به روز مستحکم‌تر شده خواب را از چشمان دشمنان گرفته است. همین تهدیدات و حرف‌هایی که زده می‌شود لازمه‌اش این است که ما در انتخابات خوب دقت کنیم که خدای نکرده بر خلاف وظیفه عمل نکنیم. شاخص‌ها را خوب بررسی کنید در افراد و ببینید که چه کسانی آن لوازم را دارند.

یکی از معیارهایی که روایت هم به او تأکید دارد شجاعت مواجه شدن با دشمن است. امیرالمؤمنین وقتی مالک را می‌فرستاد فرمود با اهل شجاعت دائماً پیوند داشته باش. مردم رئیس دولت پرکار می‌خواهند. رئیس دولت پرتحرک می‌خواهند. وزرای پرتحرک می‌خواهند. رهبری در یک بیانی ‌فرمودند: انتظار مردم از دولت و رئیس‌جمهور منتخب این است که تلاش و جدیت کنند. تصور بنده با شناختی که در طول این مدت از احساسات مردم دارم این است که مردم مایل هستند تلاش و کار و قاطعیت و جدیت را در عمل مسئولان مشاهده کنند. همین قدر که مردم ببینند مسئول عالی کشور و دیگر مسئولان دارند کار و تلاش می‌کنند خشنود و راضی می‌شوند. مردم از ما کار لازم دارند. خدمت می‌طلبند و توقع دارند و حق هم از جانب آنهاست. این بیان رهبری است.

گاهی اتفاقی می‌افتد مثل همین سیلی که اخیراً اتفاق افتاد و دلخراش هم بود. آمد و خرابی‌هایی را درست کرد. آقا فرمودند در این موضوع مسئولین تنبلی و سستی نکنند؛ یعنی مسئول باید بلافاصله اگر هر کاری که دارد زمین بگذارد و در محل حاضر شود و امدادرسانی کند و نواقص را برطرف کند. گاهی تا یک هفته بعد طول می‌کشد سرکشی کردن.

یکی از راه‌هایی که نشان می‌دهد عملکرد افراد چگونه است و یا برنامه‌ای برای آینده دارند مناظره‌های تلویزیونی است. البته با رعایت تمام شئون که برکات فراوانی هم دارد. آقایان از مناظره فرار نکنند. این کمک به ذهن افراد است. قدرت انتخاب را بالا می‌برد. نشانه آزادی بیان است و رهبری هم این کار را اگر با تمام شرایطش برگزار ‌شود از نقاط قوت انتخابات می‌داند. بالاخره باید نظر کاندیداها را راجع به مسائل مختلف کشور، راجع به برجام، راجع به اقتصاد، راجع به اشتغال و بیکاری، راجع به رکود، بانک‌ها، سیاست خارجه، نفت، بهداشت، مسکن و اینها باید معلوم شود. گفته شود. تبیین شود. کارهایی که شده کارهایی که می‌خواهد بشود به تضارب آرا گفته شود. البته مردم هم بصیر هستند. هوشیار هستند و بهترین را انتخاب خواهند کرد.

نکته‌ای را هم عرض کنم حالا که اسامی اعلام شده است عده‌ای شاید بخواهند حرف‌های نامربوط بزنند. عرض می‌کنم یکی از وظایف شورای نگهبان طبق بند ۹ اصل ۱۱۰ قانون اساسی بررسی و تأیید صلاحیت داوطلبان ریاست جمهوری از جهت دارا بودن شرایطی که در قانون اساسی در اصل ۱۱۵ مطرح شده هست؛ بنابراین کسی حق تعیین تکلیف برای شورای نگهبان را ندارد؛ و او به وظیفه‌اش بدون تأثیر از جوسازی‌ها طبق مرّ قانون عمل می‌کند؛ و تا حالا هم این گونه عمل کرده است. باید آقایان تصمیم شورا را بپذیرند و اگر اعتراضی هم دارند طبق پیش‌بینی قانون پیش بروند.

نکند خدای نکرده بخواهند با عملی نسنجیده موجبات شادی بیگانگان را فراهم کنند که بعضا زمزمه‌ها و نغمه‌هایی شنیده می‌شود. این حرف‌ها همه‌اش طاغوت است. امام رضوان خدا بر او باد در یک بیانی فرمودند: همه باید مقید به این باشند که قانون را بپذیرند. ولو برخلاف رأی آن‌ها باشد. برخلاف رأی شما باشد. باید بپذیرید. در یک بیان دیگری هم تکلیف را روشن کردند: اگر کسی بخواهد فساد کند و به مردم بگوید که این شورای نگهبان کذا، این فساد است. یک همچو آدمی مفسد است و باید تحت تعقیب مفسد فی‌الارض قرار بگیرد. شورای نگهبان قانونی است و کسی حق ندارد در مصاحبه‌ها و نطقها و رسانه‌ها به آن توهین و یا آن را تضعیف نماید. این بیان امام است. الان بعضاً شنیده می‌شود که بعضی‌ها دارند خودشان را آماده بعضی از این مسایل می‌کنند. مواظب باشید که روی زمین دشمن سینه نزنید و بازی نکنید.

در داخل استان هم باز تأکید می‌کنم که در تبلیغات اسراف نشود. از امکانات دولتی و بیت‌المال برای تبلیغات استفاده نشود. اینها را که دارم می‌گویم بعضا به گوشم می‌خورد. امیدوارم نظارت و اجرایی هر دو در انجام وظیفه‌شان بر اساس قانون عمل کرده باشند و دچار حب و بغض نشده باشند؛ که خدای تعالی همه گناهان انسان را به بهانه‌های مختلف می‌بخشد. یک نماز می‌خوانی یک قسمت از گناه بخشیده می‌شود. یک خیر می‌کنی یک گناه دیگر بخشیده می‌شود. بلکه همه را با شهادت در راه خودش می‌بخشد. مگر حق الناس را. حق الناس را نمی‌بخشد.

نکند خدای نکرده با دست خودمان برای خودمان آتش درست کنیم. بعد فکر کنیم که داریم خدمت می‌کنیم. شنیدم بعضی‌ها در استدلالشان می‌گویند اگر فلانی را قبول کنیم در آینده کذا و کذا می‌شود. می آید فلان کار را می‌کند. خب بروید تاریخ را نگاه کنید و ببینیم که آیا اسلام به ما اجازه می‌دهد که این‌گونه عمل کنیم؟ مسلم بن عقیل پشت پرده بود. آن فاسق فاجر هم آنجا بود. اگر اقدام می کرد تاریخ اسلام عوض می‌شد؛ اما چنین اجازه‌ای را نداشت. با اینکه برای او مثل روز روشن بود که عبیدالله بن زیاد فاسق است و به قصد از بین بردن امام معصوم آمده است؛ اما اقدامی نکرد.

ما چگونه می‌توانیم به راحتی بعضی از اقدامها را انجام بدهیم، به این عنوان که برای من مسلم است که این گونه است. این تذکری بود به اهلش که اولین وظیفه بنده نصیحت و تذکر است و خدا را شاهد می‌گیرم که در این روز جمعه از این تریبون مقدس علنی گفتم و مخفیانه هم به ان کسانی که باید گفته باشم گفتم و وظیفه‌ام را انجام دادم.

یاد شهید سپهبد قرنی حجت‌الاسلام‌والمسلمین شاه‌آبادی را هم گرامی می‌داریم. رفعت و علو درجه برای آنها از خدای تعالی خواستار هستیم. روز بزرگداشت سعدی، بزرگداشت شیخ بهایی، روز زمین پاک، روز ایمنی حمل و نقل را هم گرامی می‌داریم. دو مطلب مهم و بزرگ هم ماند که متأسفانه فرصت بیان نیست. دوم اردیبهشت سالروز تأسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و همچنین سالروز اعلام انقلاب فرهنگی است که بحثش بحث مفصلی است. در یک نوبت دیگری و در یک فضای دیگری ان‌شاءالله بیان خواهم کرد.

در انتشار این خبر سهیم باشید:
مطالب مرتبط

پاسخی بگذارید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر وبسایت امام جمعه کرج در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.