مشروح خطبه‌های نماز جمعه ۲۷ مردادماه ۱۴۰۲ شهر کرج/

نباید در اطراف مسجد کسی که گرفتاری دارد وجود داشته باشد

کارشناس روابط عمومی ۲۷ مرداد ۱۴۰۲ ۰

متن کامل خطبه نماز جمعه ۱۴۰۲/۰۵/۲۷

استان البرز، شهرستان کرج

توسط آیت الله حسینی همدانی

بِسمِ الله الرَّحمَنِ الرِّحیمِ

اَلحَمدُالله رَبّ ِالعالَمینَ وَالصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ

اَلعَبدِ المُوَیَّد وَالرَّسولِ المُسَدَّد اَباالقاسِمِ المُصطَفی مُحَمَّد

وَ عَلی آلِه الطَّیِبینَ الطّاهِرینَ المَعصُومِینَ سِیَّما بَقِیَّهِ اللهِ الاَعظَم فِی الاَرَضِینَ

وَاللَعنَهُ الدّائِمَه عَلی اَعدائِهِم اَجمَعینَ مِنَ الآنِ اِلَی قیامِ یَومِ الدّین

عبادالرحمان اوصیکم و نفسی بتقوی الله. اهل تقوا دل خود را با نام و یاد خدای تعالی آرام می‌کنند. در این فرصت محرم و صفر به نکاتی غیرمنظم راجع به امام حسین علیه‌السلام اشاره می‌کنم.

امام حسین علیه‌السلام شخصیتی است که موردتکریم فرق مختلف اسلامی است و لذا در کتب روایی اهل سنت از بدو تولد و نام‌گذاری به بعد موارد زیبایی راجع به ایشان مطرح کرده‌اند.

مثلاً بخاری نقل می‌کند: محمد بن ابی یعقوب می‌گوید: من شنیدم که ابن ابی نعم از عبدالله بن عمر درباره مُحرِم سؤال می‌کرد، حکم کشتن پشه چیست؟ ابن عمر گفت: مردم عراق از خون پشه سؤال می‌کنند درحالی‌که پسر دختر پیغمبر خدا را کشتند که پیامبر (درباره آنان) فرموده بود: حسن و حسین گل‌های خوشبوی من هستند که از دنیا برگرفته‌ام.

یا نسائی در کتاب خصائص امیرالمؤمنین نوشته که رسول خدا مکرر می‌فرمود: حسن و حسین دو گل خوشبوی من از دنیا هستند.

مطالبی که در کتب خود آورده‌اند گاهی برای ما ذکر مصیبت است. ابن حجر هیثمی نقل می‌کند زید بن ارقم در مجلس ابن زیاد حضور داشت که دید ابن زیاد با چوب‌دستی به لب و دندان آن حضرت می‌زند، به وی گفت: چوب‌دستی را از لب و دندان حسین علیه‌السلام بردار، به خدا سوگند همواره می‌دیدم که رسول خدا میان دو این لب را می‌بوسید. بعد شروع به گریه کرد.

یا راجع به دوست داشتن اهل‌بیت بخصوص حسنین روایات فراوان است. ترمذی و طبرانی از قول امیرالمؤمنین علیه‌السلام نقل کرده‌اند که رسول خدا دست حسنین را گرفتند و فرمودند کسی که مرا و این دو را و پدر و مادر آن‌ها را دوست بدارد، روز قیامت هم‌مرتبه من است. لذا می‌بینیم محبت به اهل‌بیت مورد اتفاق اهل سنت است و اختلافی نیست اما در مسائل دیگر اختلاف وجود دارد.

این حدیث مشهور را در تعدادی از کتب اهل سنت با سندهای مختلف می‌بینیم که دارند چهره رسول خدا را شادمان دیدند. علت را از حضرت جویا شدند؟ فرمودند: چگونه خوشحال نباشم و حال‌آنکه جبرئیل به من بشارت داد که حسن و حسین دو سرور جوانان بهشت هستند و پدرشان از آن‌ها برتر است.

یکی از ویژگی‌ها و خصیصه‌های مهم امام حسین علیه‌السلام که در جوامع روایی شیعه هم بیان‌شده و حکایت از یک پیوند عمیق بین امام و رسول خدا و دین دارد این است که ترمذی در صحیح خودش نقل می‌کند که رسول خدا فرمودند: حسین از من است و من از حسینم، خدا دوست بدارد کسی که حسین را دوست بدارد.

خوب است دراین‌باره نکته‌ای عرض کنم. علت این بیان چیست که در جای دیگر رسول خدا فرمودند: «علی منی و انا من علی» و یا راجع به افراد غیر معصوم هم گفته شد مثل سلمان که از ما اهل‌بیت است که ۸ صفر سالگشت وفات سلمان هم هست.

اصل مطلب این است که این ویژگی بر اثر پیوند به وجود می‌آید البته نه پیوند جسمی و سببی بلکه با ارتباط شدید معنوی و اطاعت کردن از رسول خدا و دفاع از دین و احکام الهی. به قسمتی از این آیه شریفه توجه بفرمائید، آیه ۳۶ سوره مبارکه ابراهیم فرمود: «فَمَنْ تَبِعَنی‏ فَإِنَّهُ مِنِّی وَ مَنْ عَصانی‏ فَإِنَّکَ غَفُورٌ رَحیمٌ». هر کس مرا تبعیت کند از من است و هر کس نافرمانى من کند، تو بخشنده و مهربانى؛ یعنی من به مقام خلت و دوستی خدا رسیده‌ام و هر کس تبعیت من را بکند او هم از دوستی خدا بهره‌مند خواهد شد.

خاصیت پیروی کردن همین است که باز بر همین مطلب قرآن کریم تأکید دارد در قسمتی از آیه ۶۸ سوره مبارکه آل‌عمران فرمود: «إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْراهیمَ لَلَّذینَ اتَّبَعُوهُ …» سزاوارترین مردم به حضرت ابراهیم پیروان او هستند. چه کسی می‌تواند تبعیت کند؟ کسی که معرفت داشته باشد؛ و هر وقت چنین معرفتی به وجود بیاید یک محبت طرفینی هم به دنبال خود به وجود می‌آورد.

همین مطلب راجع به رسول خدا هم هست که پیروان رسول خدا که محب آن حضرت هستند محبوب رسول خدا هم خواهند بود که فرموده است. این‌چنین رابطه‌ای فقط از راه وراثت صلبی و پدر و فرزندی و از نسل هم بودن به وجود نمی‌آید بلکه مربوط به جان و همان ارتباط و تبعیت و وراثت مقام است. امام صادق راجع به فرزند بزرگوارش موسی بن جعفر فرمودند: او وارث مقام امامت است.

عبدالله بن جعفر به پدرش عرض کرد من و برادرم موسی مساوی هستیم. پدر و جدّ من و او یکی است. پس چرا علاقه تو به برادرم موسی بیشتر و نزد شما عزیز است؟ امام صادق علیه‌السلام به عبدالله فرمود: «انه من نفسی و انت ابنی» تو پسر من هستی و برادرت جان من است. این یعنی همان وراثت مقام که مربوط به جسم نیست.

امامت جانشین و ادامه نبوت است و از هم جدا نیستند نبوت بدون امامت به نتیجه نمی‌رسد باید رسالت نبی اکرم را علی علیه‌السلام و بعد در زندگی فرزندانش بخصوص در زندگی امام حسین علیه‌السلام دنبال کرد. دین رسول خدا با قیام امام حسین علیه‌السلام تا امروز زنده باقی مانده است. همان‌طور که اصل دین که توسط پیامبر عرضه شد جهانی بود نهضت امام حسین علیه‌السلام هم مربوط به همه عالم است.

نکته‌ای دقیق‌تر هم عرض کنم با روایتی از امام صادق علیه‌السلام از رسول خدا که فرمود: جبرئیل بر آن حضرت نازل شد و سلام خداوند را ابلاغ کرد و گفت خداوند چنین فرموده است: من برای مؤمن نامی از نام‌های خودم را برگزیدم و او را مؤمن نامیدم، «إِشتَقَقتُ لِلمؤمنَ إِسماً مِن أسمائی سَمَّیته مؤمناً فالمؤمنُ مِنّی وَ اَنَا مِنه، مَنِ استَهانَ بمؤمن فَقَد استقبلنی بالمحاربه». پس مؤمن از من است و من از اویم هرکس مؤمن را سبک دارد و خوار شمارد گویا به نبرد با من مبادرت ورزیده است. (مؤمن یکی از اسمای حسنای خداوند است. الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ الْعَزِیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَکَبِّرُ… حشر/۲۳) یعنی مؤمن مظهر خداست، آینه تمام نمای خداست. پس حسین منی یعنی حسین علیه‌السلام مظهر رسول خداست. خودتان تأمل بفرمائید نکته مهمی عرض شد.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿۲﴾ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏

اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ اَلصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ اَبَالقاسِمِ مُحَمَّد

وَ صَلِّ عَلَی اَمیرِالمُؤمِنینَ عَلیِ بنِ اَبی طالِب وَ عَلَی فاطِمَهَ الزَّهرا سَیِّدَهِ نِساءِ العالَمینَ

وَ عَلَی الحَسَنِ وَ الحُسَینِ سَیِّدَی شَبابِ اَهلِ الجَنَّه وَ عَلَی عَلیِ بنِ الحُسَینِ وَ مُحَمَّدِ بنِ عَلی

وَ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّد وَ موسَی بنِ جَعفَرِ وَ عَلیِ بنِ موسی وَ مَحَمَّدِ بنِ عَلی وَ عَلی بنِ مُحَمَّد

وَالحَسَنِ بنِ عَلی وَ الخَلَفِ القائِم الحُجَّه حَجَجِکَ عَلی عِبادِک وَ اُمَنائِکَ فِی بِلادِکَ

خودم و همه‌ی شما نمازگزاران محترم را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت می‌کنم. متقین نسبت به اجرای احکام الهی پیگیرند و اصرار دادند حدود الهی در جامعه رعایت شود.

امیرالمؤمنین علیه‌السلام در بخش دیگری از حکمت ۲۴۴ نهج‌البلاغه فرمودند: «وَ إِقَامَهَ الْحُدُودِ إِعْظَاماً لِلْمَحَارِم» و اجراى حدود را براى اهمیت کارهاى حرام واجب کرد؛ یعنی هدف خدای تعالی از تشریع حدود این بوده است که مکلف به آنچه خداوند حرام کرده اهمیت بدهد و موجبات انحراف مردم از مسیر مستقیم به وجود نیاید و با ارتکاب محرمات مقدمات از بین بردن دین به وجود نیاید.

«وَ تَرْکَ شُرْبِ الْخَمْرِ تَحْصِیناً لِلْعَقْلِ» و منع مى‏گسارى را براى نگهدارى عقل واجب کرد. چون شراب عقل را از بین می‌برد و غیر عاقل کنترلی بر اعمال خودش ندارد و در مسیر هلاکت خود و دیگران قدم برمی‌دارد.

«وَ مُجَانَبَهَ السَّرِقَهِ إِیجَاباً لِلْعِفَّهِ» و دورى از دزدى را براى ضرورت پاک‌دامنی واجب کرد. چون کسی که دزدی می‌کند قطعاً از هوای نفس پیروی می‌کند که اگر خود را حفظ کند از تبهکاری حفظ می‌شود. خدای تعالی تقوای همه ما را زیاد بگرداند.

امروز اول صفر و روز ورود کاروان اهل‌بیت علیهم‌السلام به شام است و چه مصائبی را در این شام تحمل کردند در ۵ صفر شهادت حضرت رقیه سلام‌الله‌علیها واقع شد که چه سنگین و غم‌آلود است لحظاتی که یاد بابا می‌افتد و از عمه مطالبه می‌کند و سر را برایش می‌آورند.

آن‌قدر مصیبت‌های شام بالاست که وقتى از محضر امام سجاد علیه‌السلام سؤال کردند در ماجراى نهضت عاشورا کجا از همه بیشتر به شما سخت گذشت؟ فرمودند: الشام، الشام، الشام؛ و در جای دیگری فرمودند: ای‌کاش مادرم مرا نزاییده بود و من زنده نبودم و یزید مرا اسیر ببیند.

کاروان اهل‌بیت در شام صبر را تجسیم کردند و به همه ما نشان دادند که قدرت مقاومت و استقامت چگونه است. صبر در لغت «حبس النفس عن الجزع» است. شما در این سفر اسرا کربلا غیرازاین نمی‌بینید و در قله این حرکت امام سجاد علیه‌السلام و بعد زینب کبری که با یک کلام همه مطلب را تمام می‌کند که ما رایت الا جمیلا.

 ۷ ماه صفر به روایتی روز شهادت امام مجتبی علیه‌السلام است. راجع به جریانات و وقایع دوره امام حسن و مظلومیتی که حضرت داشت مطالب زیادی خدمت شما عرض کرده‌ام. جریانات تلخی که اتفاق افتاد و حضرت به مدینه برگشتند و تا پایان عمر شریفشان آنجا ماندند.

اما این نکته را توجه کنید که هرگز در آن شرایط سخت تاریخی دست از وظائف امامت نکشیدند. مردم اقبال نداشتند و توطئه و فشار دشمن بالا بود اما ایشان با سعه‌صدر و با اخلاقی نیکو مشغول تربیت جامعه بود.

روایتی را اهل سنت نقل می‌کنند از قول رسول خدا که اگر فضیلت به‌صورت یک انسان مجسم درآید، آن حسن علیه‌السلام خواهد بود.

مظلومیت امام آن‌قدر زیاد بود که در روایت دارد هرکس در مصیبت او گریه کند چشمان او در روزى که همه دیده‏ها نابینا خواهند بود روشن و بینا خواهد شد و دل او در روزى که تمام دل‏ها اندوهناک خواهند بود از غبار اندوه پاک خواهد شد و هرکس که مرقد او را در بقیع زیارت کند، قدم‏هاى او در پل صراط، در روزى که قدم‏ها بر آن لرزان شوند، از لغزش در امان خواهد ماند.

این مظلومیت را در زمان شهادت حضرت می‌بینیم که دشمن داخلی او همسرش او را مسموم کرد و بعد در خاک‌سپاری که چگونه ناچار شدند او را در بقیع دفن کنند در حالیکه بر تابوت حضرت چوبه‌های تیر بود و امروز هم این مظلومیت باقی است در قبرستانی بدون بارگاه و زائر.

۲۸ مرداد یکی از مهم‌ترین وقایع پر عبرت تاریخ معاصر ماست که بنده هر نوبت به گوشه‌ای اشاره‌کرده‌ام و تأکید می‌کنم عزیزان بخصوص جوان‌ترها بیشتر مطالعه کنند.

مقدماتی فراهم شد تا این کودتا اتفاق افتاد قبلاً کاری کردند تا مردم نسبت به آینده خودشان ناامید بشوند. این ناامیدی بسیار خطرناک است نابودکننده است همین کاری که امروز دشمنان کشور با جنگ روایت‌ها و تأثیر بر افکار مردم ما انجام می‌دهند و همه ما وظیفه داریم با این دشمنی و هر حرکتی که روح ناامیدی را در مردم به وجود می‌آورد مقابله کنیم.

حضرت آقا هم دیروز فرمودند: نباید خسته بشویم. امروز روز خسته شدن نیست، روز ناامید شدن نیست؛ امروز روز شوق است، روز امید است، روز حرکت است.

در ۲۸ مرداد استعمار به کمک استکبار کاری کردند که مردم به رهبران خودشان بی‌اعتماد شدند و از هم جدا شدند، بی‌اعتمادی و جدائی ملت از دولت که آمد، دولت وقت به‌راحتی سرنگون شد و دیکتاتور دوباره بر مسند نشست. آن‌ها فهمیدند بهترین کار این است که روحانیت راستین را که عَلَم مبارزه با استکبار و استعمار را در دست دارد باید زمین‌گیر کنند و راهش را اختلاف‌افکنی دیدند و از همه نیروهای خود از حزب توده بگیرید تا روشنفکران واله غرب، همه را بکار گرفتند طوری شد که وقتی مرحوم آیت‌الله کاشانی مقدمات کودتا را دید و توطئه دربار و همکاری‌های آمریکا و انگلیس جهت سرنگونی مصدق برایش قطعی شد و به او یک روز قبل از کودتا طی نامه‌ای رسمی خبر داد که خوب است آن نامه را بخوانید؛ اما مصدق توجه نکرد و شد آنچه نمی‌بایست.

مصدق دلسوزی‌های آیت‌الله کاشانی را نمی‌پذیرفت، تذکرات مفیدی که در به‌کارگیری افراد می‌داد را قبول نمی‌کرد و دور می‌زد؛ و گاهی بی‌احترامی می‌کرد تا جایی که شروع به تخریب چهره آیت‌الله توسط جبهه ملی در مطبوعات آن زمان کرد و تا آنجا پیش رفت که مصدق به‌صراحت در رادیو اعلام کرد، من مخالفین خودم را (منظورش آیت‌الله کاشانی بود) به لجن مى‌کشم.

این دشمنی را متأسفانه نسبت به فدائیان اسلام و نواب صفوی هم داشتند بااینکه این جمعیت کار ملی شدن نفت را به انجام رسانده بودند. همین تفکر و حق‌نشناسی‌ها و دشمنی‌ها ازیک‌طرف و اعتماد بی‌جا به غرب از طرف دیگر کشور را زیر سلطه بیگانگان و دیکتاتوری برد و همه زیرساخت‌های کشور را نابود کرد از کشاورزی بگیرید تا معادن و منافع ملی تا انقلاب اسلامی با عنایت پروردگار عالم و فداکاری مردم و رهبری روحانیت بصیر و دلسوز به پیروزی رسید.

باید امروز مواظب بود همان روش را دوباره احیاء نکنند. می‌بینیم گاهی بی‌اعتمادی را القاء می‌کنند، بین مردم و دولت جو بی‌اعتمادی ایجاد می‌کنند. این‌همه دشمنی که در طول بیش از چهل سال انجام دادند، برای این است که دستشان از همه‌چیز کوتاه شد که هیچ، امروز خودشان هم در معرض نابودی قرارگرفته‌اند.

آمریکا که افول کرد و نقشی که در منطقه داشت را از دست داد. آمریکا عمق نفوذ راهبردی ایران در منطقه را خوب درک می‌کند، ناچار است لگد بزند، مزاحمت ایجاد بکند، صدایی از خودش درآورد شاید آبرویی برای خودش درست کند، اما نمی‌تواند.

امروز می‌بینید همان آمریکائی که چنگ و دندان نشان می‌داد و هرروز رسماً تهدید می‌کرد و سالیان طولانی به ملت ما ظلم کرد و اموال ما را غارت کرد، پای مذاکره حاضر شد تا مقدار کمی از اموال بلوکه‌شده ما را پس بدهد؛ و همین هم ترسی را به جان خناثان منطقه انداخته است. آزاد شدن ۶ میلیارد دلار از بدهی‌ها که مقدمه آزاد شدن بقیه است برای آنان بخصوص جمهوری خواهان آمریکائی گران آمده است و دائم حرف بی‌ربط می‌زنند.

توجه دارید ما بدون داشتن این پول‌ها توانستیم بازدارندگی دفاعی خود را تقویت کنیم و انسجام ملی و اقتدار سیاسی خود را تأمین کنیم که اگر اموالمان در دستمان بود در بنای زیرساخت‌ها و تأمین رفاه بیشتر برای مردم کارهای اساسی‌تری صورت می‌گرفت. خوشبختانه مردم دنیا آگاه شده‌اند. امروز همان پیش‌بینی امام ره محقق شده است که منفورترینِ در عالم آمریکاست.

تعبیراتی که دیروز حضرت آقا راجع به سپاه پاسداران داشتند را قطعاً ملاحظه فرمودید بخصوص راجع به رشد سپاه که جلوی ۲۸ مردادها را گرفت و سیاست‌های دشمن را خنثی کرد و بعد یادی از امام کردند و آن مطلبی بود که ما هر هفته فراموش نمی‌کنیم که فرمودند هر چه فریاد دارید بر سر آمریکا بزنید.

تعبیر زیبایی داشتند که ما با گذشت حدود چهار دهه، یک کانون عظیم و کاملاً مجهّز دفاعی و نظامی و بزرگ‌ترین سازمان ضدّ تروریستی دنیا را داریم. امروز سپاه بزرگ‌ترین سازمان ضدّ تروریستی در همه‌ی دنیا است. این خیلی عبارت زیبایی است؛ اما تمام تلاش آن‌ها این است که چیز دیگری را بگویند.

حضرت آقا از همه ما مراقبت دائمی از انقلاب را خواستند همان‌طور که قبلاً امام عظیم الشأن از ما خواسته بودند. وحدت ملی و مشارکت مردم در همه امور که حالا انتخابات می‌تواند یک نماد برای وحدت و مشارکت باشد. البته روی کار جهادی مسئولین هم تأکید فرمودند.

مطلب بعد ۳۰ مرداد روز جهانی مساجد است که هفته گذشته چندجمله‌ای عرض کردم و اهمیت آن آن‌قدر هست که این هفته هم چند جمله عرض کنم. مسائل مسجد فراوان است از بنا کردن مسجد، تعمیر مسجد، جایگاه مسجد، تطهیر مسجد، غربت مسجد، حرمت مسجد، همسایه مسجد، حرف زدن در مسجد، روشنایی مسجد، نشستن در مسجد، تکریم مسجد که در روایت دارد: کسی که حرمت مسجد را نگه دارد، خدا را شادان و خندان ملاقات خواهد کرد و پرونده اعمالش را به دست راست او خواهند داد.

راجع به رفتن به مسجد رسول خدا فرمودند: هرکس به‌سوی مسجد گام بردارد، در برابر هر گامی ۱۰ حسنه برایش ثبت و ۱۰ گناهش پاک و ده درجه و منزلت او در بهشت بالا می‌‌رود.

عرض کردم گستره کارهای مساجد زیاد است بخشی از آن، خدمات اجتماعی است. نباید در اطراف مسجد شماها کسی که گرفتاری دارد وجود داشته باشد. مگر اینکه خبر نداشته باشید. حتماً برای این بخش هم باید فکری داشته باشید. اولیاء مسجد در محله و منطقه مسجد خودتان برای اطراف مسجد برنامه داشته باید. مگر می‌شود شما متولی و امام مسجد باشید اما از اطراف مسجد خبر نداشته باشید؟! با همین گروه‌های جهادیِ مواسات کارهای بزرگی می‌شود انجام داد.

 یکی از مسائل مهم که من در البرز متأسفانه زیاد دیدم انحصاری کردن مسجد است و این خلاف است. مسجد در انحصار کسی نیست وقتی کسی زمینی را وقف کرد برای مسجد دیگر خودش هم نقشی ندارد مال خدا می‌شود. بعض وقت‌ها می‌آیند می‌گویند چون ما هزینه کردیم پس می‌خواهیم برایش تصمیم بگیریم این حرف باطل است. بله اگر رقباتی داشته باشد که وقف خاصی باشد و متولی داشته باشد می‌شود. مثلاً برای مسجد فرش وقف کرده‌اند کسی باید از آن حفاظت کند ناچار خادم و نگهبان و در بستن و باز کردن و این‌ها لازم است. والا خود مسجد متولی بردار نیست. مسجد متعلق به همه است و همه در استفاده از آن آزادند.

مسجد محل پرورش انسان‌های مؤمن و انقلابی است. مسجد سنگر مقاومت و بصیرت است. پایگاه مواسات و خدمات اجتماعی و مأمن دل‌های خسته است. محل ایجاد و تقویت اخوت و برادری است.

خب وقتی مسجد درست شد و محله درست شد نماز جمعه هم درست می‌شود نماز جمعه خلوت ریشه در مسجد خلوت و کم رونق دارد. اساساً قسمت زیادی از فعالیت‌های نماز جمعه به مسجدی‌ها برمی‌گردد. این قرارگاه مرکزی فرهنگی شهر را باید مراکز فرهنگی سطح شهر پشتیبانی کنند و ارتباط باید خیلی عمیق و گسترده باشد.

مطالب زیادی راجع به مسجد و چله دوم انقلاب و بیانیه گام دوم و جامعه سازی و نظام سازی تربیت انسان‌ها امثال این‌ها دارم فقط اشاره کردم تا در فرصتی بیان کنم.

۳۱ مرداد روز صنعت دفاعی را گرامی می‌داریم و به عزیزانمان در این عرصه خدا قوت عرض می‌کنیم فرصت پرداختن به عظمت کاری که می‌کنند نیست. فقط برایشان دعا می‌کنیم. از خداوند برای آن‌ها وسعت فکر و قوت بازوی بیشتر و توانمندی در این عرصه را طلب می‌کنیم. قبل از خطبه‌ها مطالب سردار بزرگوار را در این رابطه قطعاً شنیدید.

تکرار عملیات تروریستی در حرم احمد بن موسی نشان می‌دهد که استکبار و صهیونیست‌های پلید می‌خواهد به نیروهای داخلی و خارجی خودش روحیه بدهد که خباثت‌های خودشان را ادامه بدهند؛ اما باید بدانند که چیزی جز روسیاهی و خواری نصیبشان نخواهد شد.

ملت ما راه خودش را پیدا کرده و با تمام سختی‌ها و مشکلاتی که برایش فراهم می‌کنند از آرمان‌ها و ارزش‌هایش دست برنمی‌دارد. باید اینجا از آن برادر بزرگوار خدماتی حرم تشکر و قدردانی کنیم که با شجاعت و فداکاری که کرد جلوی خسارات فراوان را گرفت.

و باید به بعض رسانه‌ها اف بگوییم که چگونه وقیحانه در زمین دشمن بازی می‌کنند. بشکند این قلم‌هایی که دل مردم را خون می‌کنند و دستگاه‌های متولی بیدار شوند و اقدامی راجع به این زرد نویس‌ها داشته باشند که تا فرصت پیدا می‌کنند چنگی به‌ صورت انقلاب می‌اندازند.

به رسانه ملی هم که بیانیه‌ای دادند اخیراً عرض می‌کنیم اولاً تشکر از اینکه موضع‌گیری کردید و پاسخ دادید اما این نکته را هم فراموش نفرمایید که تحول خوب است اما مواظب باشید در این تحول از اصول خود یعنی اصول اسلام و انقلاب دست برندارید و عقب‌گرد نکنید و ارزش‌ها و آرمان‌هایمان را به‌عنوان اختلاف در سلیقه نادیده نگیریم. عبارت اختلاف‌سلیقه در آن بیانیه بود. بحث اغتشاشات و براندازی و ناسزاگوئی به اسلام و احکام الهی و انقلاب، اختلاف عقیده است نه اختلاف‌سلیقه حتماً این نکته را در نظر داشته باشید نکند خدای‌نکرده به اسم اختلاف‌سلیقه جریان حق را زمین‌گیر کنید. در اجرای سند تحولی خودتان نباید هیچ ارزش اسلامی و انقلابی خدشه بردارد.

نکته پایانی هم سؤالی از وزارت راه و پایانه‌های مسافری هوائی و ریلی و غیره دارم که آیا برنامه حرکت این وسایل را بیگانگان می‌ریزند که در این برنامه‌ریزی به مسئله نماز هیچ اهمیتی داده نمی‌شود؟ این بی‌توجهی از عمل نکردن به واجب امربه‌معروف است که همه واجبات به‌واسطه امربه‌معروف اقامه می‌شود وقتی آن کنار گذاشته می‌شود نماز هم از بین می‌رود. نماز ستون دین است.

بنده که دیروز داشتم برمی‌گشتم زمان حرکت قطار درست سر ساعت اذان بود. بعد که می‌رسند به ایستگاه برای اینکه جبران کنند میگویند زود باشید! به تنها چیزی که اهمیت داده نمی‌شود دین است. باز پیگیری کردم عده‌ای نمازشان در هواپیما قضا شد. حرکت هواپیما درست موقع اذان صبح بوده. طلوع هم‌ فرود آمده. برنامه‌ریزی که دیگر دست شماست. این را که دیگر بیگانگان برنامه نمی‌ریزند! این را دوستان توجه داشته باشند که جبران شود. به احکام دین ملتزم باشید.

بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم

قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ﴿١﴾ اللَّهُ الصَّمَدُ ﴿٢﴾ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ ﴿٣﴾ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ ﴿۴﴾

در انتشار این خبر سهیم باشید:

پاسخی بگذارید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر وبسایت امام جمعه کرج در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.