متن کامل خطبه نماز جمعه ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
استان البرز، شهرستان کرج
توسط آیتالله حسینی همدانی
بِسمِالله الرَّحمَنِ الرِّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ وَالصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ
اَلعَبدِ المُوَیَّد وَالرَّسولِ المُسَدَّد اَباالقاسِمِ المُصطَفی مُحَمَّد
وَ عَلی آلِه الطَّیِبینَ الطّاهِرینَ المَعصُومِینَ سِیَّما بَقِیَّهِ اللهِ الاَعظَم فِی الاَرَضِینَ
وَاللَعنَهُ الدّائِمَه عَلی اَعدائِهِم اَجمَعینَ مِنَ الآنِ اِلَی قیامِ یَومِ الدّین
عبادالرحمن اوصیکم و نفسی بتقوی الله. متقین عمر خود را به بطالت نمیگذرانند. بحث ما در تواصی بود که به مناسبت، سوره مبارکه عصر را ترجمه و نکات آن را توضیح میدهم.
«وَ الْعَصْرِ إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ» این قسم و جواب قسم را تا حدودی معنا کردم که قسم به زمان که انسان در حال زیانکاری است. چون عمرش سپری میشود و دیگر برنمیگردد و باید در مقابل آنچه از دست میدهد چیزی به دست بیاورد تا ضرر نکرده باشد.
فخر رازى در تفسیرش در ذیل آیه شریفه مینویسد: یکى از بزرگان پیشین مىگوید: معنى این سوره را من از مرد یخفروشى آموختم، فریاد مىزد و مىگفت: رحم کنید به کسى که سرمایهاش ذوب مىشود، رحم کنید به کسى که سرمایهاش ذوب مىشود. پیش خود گفتم این است معنى «إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ»: عصر و زمان بر او مىگذرد و عمرش پایان مىگیرد و ثوابى کسب نمىکند و در این حال زیانکار است.
دراینبین کسانی که متصف به فضیلتهای گفتهشده در سوره هستند، استثناء شدهاند. اولین گروه «إِلاَّ الَّذِینَ آمَنُوا…». مگر کسانى که ایمان آوردهاند، مؤمنین از حکم کلی خسران خارج هستند. چون هر کس هر عملی که انجام میدهد در همه امور فردی و خانوادگی اجتماعی و امثال اینها، از فکر و اعتقاد او نشات میگیرد و روش زندگی او فقط از روی غریزه و بیهدف نیست حتی انسانهایی که هدف مشخصی برای زندگی ندارند هم همین هدفشان است.
یکوقت در اینجا عرض کردم ما انسان بیتربیت نداریم همانکه ما میگوییم بیتربیت خودش یک نوع تربیت است. بنابراین اعمال انسانها حاکی از عقاید و اعتقادات و افکار آنهاست و خدای تعالی انبیاء خودش را برای مبارزه با شرک و کفر و بداخلاقی که انحراف فکر و عقیده و رفتار بود فرستاد تا اعتقادات مردم تصحیح شود به خدا و قیامت ایمان بیاورند و در مسیر درست حرکت کنند.
و اتفاقاً کلمه ایمان در آیه شریفه بهطور مطلق بیانشده است، همه امور اعم از قیامت و غیب و خدا و صفات الهی و ملائکه و انبیاء همه را دربرمی گیرد. پس ایمان که گفتهشده یعنی ایمان به خدا و ایمان به همه انبیاء و ایمان بهروز جزا و غیب و شهود. اساساً ایمان به معنای اعتقادی است راسخ که با واقع مطابقت دارد.
و مؤمنین کسانی هستند که به خداوند بهعنوان مبدأ عالم هستی که حکیم و علیم و قدیر و بصیر و… است و همه موجودات به سمت او بازگشت دارند یعنی معاد و اعتقاد به اینکه همه ادیان که توسط انبیاء آورده شد در زمان خودشان حق و صحیح بودند؛ یعنی همانکه خداوند در آیه ۵۹ سوره مبارکه بقره فرمود.
پس آنچه اصل است ایمان به مبدأ است و معاد که اگر بحث از عدل و نبوت و امامت هم میشود آنها هم به توحید برمیگردند. این ایمان البته درجاتی دارد؛ و هر کس درجهای را از دست بدهد خسران کرده است پس خسران هم درجه دارد و درجات آن بهاندازه درجات ایمان است.
ایمان یقین قطعی است همراه با اقرار و عدم انکار و بعد عمل به آنچه خواستهشده و همه اینها باید باهم باشد؛ که هرکدام نباشد ایمان نیست و خسران است. بعدازاین اعتقاد قلبی باید به زبان هم اقرار داشت.
مرحوم شیخ طوسی در تعریف ایمان فرموده: ایمان مرکب است از تصدیق درونی و اقرار ظاهری و اقرار به زبان به تنهائی قبول نیست. بعد به آیه ۱۴ سوره مبارکه حجرات استناد میکند که فرمود: «قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا…».
حتی اگر کسی در دل ایمان بیاورد ولی بر زبان نیاورد هم ایمان ندارد. مثل قوم موسی که معجزات را دیدند و در دل یقین داشتند اما بر زبان انکار میکردند.
در روایتی از امام رضا علیهالسلام است که فرمودند: ایمان عقد و اعتقاد به قلب است و لفظی است به زبان و عملی است به جوارح.
البته راجع به درجات ایمان هم روایت داریم. رسول خدا فرمودند: برترین ایمان آن است که بدانی خداوند همهجا با تو است. واقعاً این چقدر روایت زیبایی است. اینکه انسان بداند خدا همهجا با او است، همین روایت انسان را به مقام عصمت میرساند. اینکه بدانیم در محضر خدا هستیم گناه نمیکنیم، اشتباه نمیکنیم، مسیر غلط طی نمیکنیم.
یا فرمودند: «أفضلُ الإیمانِ الصبرُ والسماحهُ» برترین ایمان شکیبایی و بخشندگی است.
روایت دیگری بخوانم از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم که فرمودند: ایمان هفتاد و چند شعبه دارد و برترین آنها قول لا اله الله است و کمترین آن برداشتن چیزی آزاردهنده از سر راه مردم.
چه روایت زیبایی است؛ یعنی وقتی میبینید چیزی راه مردم را بسته است، سنگی، کلوخی، خواری، این را از سر راه مردم بردارید یک درجه از درجات ایمان است؛ و بعد فرمودند: حیا شاخهای از شاخههای ایمان است.
بحث ایمان مفصل است. من فقط اینها را اشاره کردم که درباره الذین آمنوا روایاتی را بیان کرده باشم.
و البته روایاتی داریم که در آنها اشاره به کمال ایمان هم شده است، موارد فراوان است. مثلاً مردی به رسول خدا عرض کرد: یا رسولالله دوست دارم ایمان من کامل شود. حضرت فرمودند: اخلاق خود را نیکو و پسندیده کن ایمانت کامل میشود.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿۲﴾ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ اَلصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ اَبَالقاسِمِ مُحَمَّد
وَ صَلِّ عَلَی اَمیرِالمُؤمِنینَ عَلیِ بنِ اَبی طالِب وَ عَلَی فاطِمَهَ الزَّهرا سَیِّدَهِ نِساءِ العالَمینَ
وَ عَلَی الحَسَنِ وَ الحُسَینِ سَیِّدَی شَبابِ اَهلِ الجَنَّه وَ عَلَی عَلیِ بنِ الحُسَینِ وَ مُحَمَّدِ بنِ عَلی
وَ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّد وَ موسَی بنِ جَعفَرِ وَ عَلیِ بنِ موسی وَ مَحَمَّدِ بنِ عَلی وَ عَلی بنِ مُحَمَّد
وَالحَسَنِ بنِ عَلی وَ الخَلَفِ القائِم الحُجَّه حَجَجِکَ عَلی عِبادِک وَ اُمَنائِکَ فِی بِلادِکَ
خودم و همهی شما نمازگزاران محترم را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت میکنم. متقین امام جامعه را در امور مربوطه کمک و همراهی میکنند و در سختیها یاور او هستند.
طلحه و زبیر به امیرالمؤمنین علیهالسلام پیشنهاد کردند که ما با تو بیعت مىکنیم با این شرط که در امر خلافت با تو شریک باشیم حضرت در جواب در حکمت ۱۹۳ از حکم نهجالبلاغه فرمودند: «لَا وَ لَکِنَّکُمَا شَرِیکَانِ فِی الْقُوَّهِ وَ الِاسْتِعَانَهِ وَ عَوْنَانِ عَلَى الْعَجْزِ وَ الْأَوَدِ». نه لیکن شما شریک در نیرو بخشیدن و یارى خواستن باشید و در مواقع ناتوانى و گرفتارى دو یاور باشید.
بحث تاریخی است که بعد از قتل عثمان اینها به اسم کمک میخواستند امام باشند که حضرت پاسخ آنان را داده که دو تا شمشیر در یک غلاف جا نمیگیرد اگر قصد خیر دارید، کمککار من باشید؛ که اگر من در پیشبرد اهداف اسلامی موفق باشم شما هم سربلند خواهید بود. اگر هم سستی شد یاور من باشید تا به نتیجه برسد.
و این بیان تا امروز هم در یاریرساندن به امام جامعه زنده است؛ و وظیفهای است که اگر درست انجام نشود امام جامعه معصوم هم باشد تنها میماند و خانهنشین خواهد شد.
مطالب و توصیههای حضرت آقا راجع به افزایش نسل مثل همیشه دقیق و راهگشا و حکیمانه بود و همه مخاطبین باید در مقام عمل جدی بگیرند بهخصوص عمل به بندهای سیاستهای کلی خانواده که قبلاً فرموده بودند.
در پیام فرمودند: «بار دیگر تأکید میکنم که تلاش برای افزایش نسل و جوان شدن نیروی انسانی کشور و حمایت از خانواده، یکی از ضروریترین فرائض مسئولان و آحاد مردم است. این فریضه دربارهی افراد و مراکز اثرگذار و فرهنگساز، تأکید بیشتر مییابد».
میفرمایند فریضه است. خب وظیفه را روشن کردهاند. حتماً باید قرارگاه جمعیت و خانواده در استان با جدیت بیشتری کار را دنبال کنند و حتماً برنامه و طراحی جدیدی داشته باشند.
امروز تلاش دشمن این است که این باور را به مردم القاء کند و مردم تکرار کنند در دل و باور که نظام کارآمدی لازم را ندارد و نمیتواند اهدافی را که ترسیم کرده است عملیاتی کند ولی دیگر به این مطلب اشاره نمیکند که بیش از چهل سال است که نظام را با انواع دسیسهها مواجه کردهاند که نتواند قدم از قدم بردارد و به فضل الهی و به کوری چشم آنان هرروز پیشرفتی بیشتر و بالاتر از روز قبل داشتهایم.
آمریکا و اذناب پلیدش بدانند این آرزو که مردم ایران دست از اهداف بلندش و آرمانهای الهیاش بردارد و استقلال و عزتش را کنار بگذارد به گور خواهند برد.
در این مسئله هم باید دقت کنیم که چرا بیگانگان نمیپسندند جمعیت ما زیاد باشد؟ آیا واقعاً از روی دلسوزی است؟ اگر اینطور است چرا برای خودشان این دلسوزی را ندارند. به زنان خودشان توصیه میکنند تا ۴۵ سالگی لااقل باردار شوند؛ و برای بانوان سیساله به بعد ما جنگ روانی راه میاندازند و انواع خطرات را برای باردارشدن آنها ترسیم میکنند؟
در جامعه ما تشویق به ازدواج در بزرگسالی میکنند که قدرت باروری ضعیف میشود و حوصلهها کم میشود و تشویق به نیاوردن بچه با توجیهات موهوم و برای این کار فیلم و برنامه میسازند و فرهنگسازی میکنند.
نمیدانم آماری را که خود اینها منتشر کردهاند را دیدهاید؟ از سال ۱۳۵۵ تا امروز را با کشورهای دنیا مقایسه کنید؛ که سیر جمعیت در ایران چگونه بوده بعد با کشورهای دیگر مقایسه کنید چه شرق عالم، چه غرب عالم؛ بعد ببینید که چه رابطهای است. معنادار است. رشد جمعیتی رژیم غاصب از همه دنیا بیشتر است. همانکه برای کشورها بخصوص ما تبلیغ میکرد و میکند فرزند کمتر زندگی بهتر. کشوری که از سرمایه جمعیت جوان و پرنشاط برخوردار است، از سرعت پیشرفت و رسیدن به آرمانها برخوردار است.
بنابراین همانطور که فرمودند، پرداختن به مقوله ازدواج و جمعیت و خانواده و فرزند آوری امروز یکی از واجبات است و هرکس باید هر طور میتواند لبیک بگوید. از کشور پیر کاری ساخته نیست و اگر فصل باروری هم بگذرد ضرر حتمی است.
من اینجا مطالبی را یادداشت کرده بودم که خدمت شما راجع به همین مسئله باروری عرض کنم که توهمات و افکار وارداتی موهوم و سیاستهای غربی که القا میشود به جامعه، اینها هیچکدام با مبانی دینی و اسلامی ما سازگاری ندارد و روح توحیدی چیز دیگری را میگوید؛ که میگذارم برای فرصت دیگری و از این مطلب عبور میکنم.
مسئله ارزاق را میگویند، مسئله آب را میگویند، مسئله تربیت را میگویند، اشتغال بانوان را میگویند و امثال اینها که قابل توضیح و شرح است و هیچکدام از اینها منافات با فرزند آوری و رشد جمعیت ندارد. اینیک جهادی است که امروز باید همه واردش بشوند. کسانی که توانمند هستند و میتوانند باید از این مسئله کوتاه نیایند و عبور نکنند.
مطلب بعدی اول خرداد است؛ مسئله محاصره اقتصادی ایران توسط آمریکا و اروپا در سال ۵۹ که باعث شد ما مسیر خودکفائی را طی کنیم و البته مشقاتی در این راه داشتهایم. ما را محاصره اقتصادی کردند، آمریکا هم یکطرفه به این کار اقدام کرد بعد هم اروپا کمکش کرد؛ اما برای ما باعث خیر شد.
سوم خرداد و عملیات بیتالمقدس و آزادسازی خرمشهر در سال ۶۱٫ چهارم خرداد روز مقاومت و پایداری، روز دزفول؛ و عقبنشینی رژیم اشغالگر از جنوب لبنان و پنجم خرداد پیروزی لبنان بر صهیونیستها در سال ۱۳۷۹٫ همگی در یک موضوع مشترک هستند و آن داشتن روحیه مقاومت است که از آیات و روایات به دست میآید که اهل ایمان چنین روحیهای دارند.
اوج ایستادگی و قدرت مقاومت را در خرمشهر همه دیدید یا شنیدهاید. عظمت و بزرگی عملیات بیتالمقدس و آزادسازى خرمشهر و همچنین، راز مانایی چنین واقعهای، در حماسى بودن آن است. حماسهآفرینی یعنى اقدام شجاعانه و دلاورانه.
هر عرصهای که توان تبدیلشدن به عرصه جهاد و مبارزه با دشمن را داشته باشد، آنجا آمادگی حماسهآفرینی را دارد. لذا در هر موضوعی که دشمن با ما دشمنی و حمله میکند چه جنگ سخت، چه جنگ نرم و چه جنگ اقتصادى، آنجا فضائی براى حماسهآفرینی حماسهآفرینان در آن عرصه است.
حضرت آقا دربیانی فرمودند: «خرمشهرها در پیش است؛ نه در میدان جنگ نظامى، در میدانى که از جنگ نظامى سختتر است». خب امروز نگاه کنیم ببینیم کدام جنگ است که از جنگ نظامی سختتر است! به نظرم امروز که در جنگ اقتصادی به سر میبریم و دشمن هم همه توان خودش را برای زمین زدن ما بسیج کرده یکی از آن روزها و جای حماسه اقتصادى است.
باید با حماسه سازی اقتصادی، اقتصاد کشور را به نقطه ثبات و اقتدار رساند؛ یعنی به تعبیر بعض نویسندگان احتیاج به بیتالمقدس اقتصادی داریم. همان عملیات بیتالمقدس که به فتح خرمشهر انجامید، یک بیتالمقدس اقتصادی هم باید انجام داد.
این عملیات هم مثل سایر عملیاتها تا حماسه سازی احتیاج به مقدمات و زمینهسازیها و تاکتیکهایی دارد که سالیان متمادی فرمانده کل قوا بیان کرده است. اولاً مقدمه آن عملیات فتح المبین بود که در اینجا میتوان گفت با روی کار آمدن دولت انقلابی که سرشار از امید و نشاط و ضد فساد و عدالتخواه است و تلاش دارد با توان داخلی مشکلات را حل کند مقدمه بیتالمقدس محقق شده باشد.
ثانیاً کسانی که در عرصه اقتصادی امور را به دست میگیرند باید به جنگ اقتصادی باور داشته باشند و تاکتیک اقتصاد مقاومتی برای برونرفت را پذیرفته باشند. بعد تمرکز همه دستگاههایی که مستقیم و غیرمستقیم به اقتصاد ربط دارند بر خنثیسازی تحریمها بجاى رفع آنها باشد و از همه مهمتر عزم ملى براى رونق تولید و اصلاح کیفیت کالاهاى داخلى باشد. باید برای رونق اشتغال و تولید همه تلاش کنند تا نهضت خوددارى از مصرف کالاهاى خارجى و خرید کالاى داخلى در کشور محقق شود.
مسئله نظارت جدی، قاطعانه و مؤثر بر روند سلامت فعالیتهای اقتصادى جامعه در دستور کار قرار گیرد. دستگاههای فرهنگی روی بهینهسازی الگوى مصرف و حرام بودن اسراف، کار جدی بکنند. ببینید قرآن روی اسراف نکردن چقدر تأکید دارد.
بههرتقدیر سوم خرداد یکی از ایامالله، معجزه اللهی، امداد غیبی حضرت حق و خاطره آفرین است برای ملت ما که فراموششدنی نیست. کسانی که این فتح را به دست آوردند فاتحان قلوب آزادیخواهان جهانند. حماسه خرمشهر ازاینجهت که فقط عملیات نظامی موفقی بود پراهمیت نشد بلکه چون در این روز رزمندگان غیور و شجاع، باهمت و باایمان از همه اقشار با توکل بر خدا و فداکاری توانستند ضربه عظیمی بر پیکره نظام استکبار جهانی که با تمام توان خود ماشین جنگی رژیم بعث را تقویت میکردند و با محاسباتشان فتح خرمشهر را غیرممکن میدانستند وارد کنند، مهم است.
این اتفاق همه جهان را در بهت و حیرت فروبرد. دوستان یادشان هست که چه جریان سازی عظیمی شد. قدرت مانور سیاسی عراق و دشمنان انقلاب را در محافل سیاسی از بین برد و احترام به حق حاکمیت و تثبیت نظام اسلامی را محکم کرد؛ و البته اصلیترین عامل پیروزی، اعتماد به خدای تعالی بود که آن عزیز سفرکرده به آن تنبیه کرد که خرمشهر را خدا آزاد کرد.
خدای تعالی شهدا بزرگوار را عموماً و شهدا فتح خرمشهر را خصوصاً با اولیائش محشور بگرداند.
همین روزها که در سالهای گذشته رژیم صهیونیستی توسط حزبالله منکوب شد. انشاءالله بهزودی در سالگشت پیروزی در عملیات بیتالمقدس آزادی بیتالمقدس را از دستان کثیفِ به خون آلودهی رژیم منحوس و کودک کش شاهد خواهیم بود. صبح پیروزی نزدیک است. انشاءالله رژیم منحوس بهزودی از صفحه روزگار محو خواهد شد.
مطلب بعدی این است که بحث مردمی سازی یارانهها بحمدالله در حال اجراست و بهزودی اثر خودش را در زندگیها خواهد گذاشت؛ اما دولت محترم حتماً در ادامه مسیر اطلاعرسانی به مردم را درباره اینکه درآمد حاصله از طرح در از بین بردن تورم و اشتغال چه تأثیری داشته را فراموش نکند که تقویت قلوب شده اعتماد را بالا میبرد و امید مضاعف ایجاد میکند.
کشورهای غربی و بهتبع اروپائیها هم هنوز با اقدامات مختلف و متنوع که میبینید و میشنوید، (که اخیراً حتی جوری فضاسازی کردند که گزارشگر ویژه سازمان ملل نتواند ایران بیاید چون اگر بیاید میتوان به او فهماند که تحریمهای ظالمانه چه حقوقی را از ملت ایران نقض کرده است.)
لذا آمدند فضاسازی کردند که او نیاید. نزدیک هفت هشت مورد هست که هم آمریکاییها و هم اروپاییها مسائلی را به وجود آوردند و بر طبل ایران هراسی کوبیدند و میکوبند تا شاید بتوانند از نمد مذاکرات برای خودشان کلاهی درست کنند؛ اما این مسائل مانع ایران اسلامی برای رسیدن به اهداف بلندی که دارد نخواهد بود.
در مذاکرات از منابع و منافع ملت عزیزان ما کوتاه نخواهند آمد. مسیری که دارد طی میشود مسیر درستی است. ولو آنها نپسندند و شایعه درست کنند و شانتاژ کنند.
تذکر استانی؛ یکی مسئله نان است که نباید به بهانههای مختلف قیمتهای متعدد داشته باشد. در تمام استان هر نانی (سنگک، لواش،…) با یک قیمت و یک وزن به مردم داده شود. تا بشود ارزیابی و محاسبه کرد.
اینکه در جزئیات وارد میشوم به خاطر مراجعات زیاد و دنبال کردن این مسئله است که مهم است.
همینکه نان را کنجدی و ساده میکنند، زمینه فساد درست میکند. مقدمه دو قیمتی شدن است بعد آرامآرام وزنش کم شود و قدش کم شود و کیفیتش به هم بخورد. بعد سه قیمتی و چهار قیمتی میشود.
دوستان این را اقدام کنند که در سراسر استان همهجا نان یک قیمت باشد و هیچ نانوایی حق کنجد پاشیدن نداشته باشد. یکی را سبزی زده، یکی را کنجد پاشیده، برای هرکدام هم یک قیمتی میگوید. بعضیها را هم باید با ذرهبین گشت کنجدش را پیدا کرد. پولش را میگیرد ولی کنجدش دیده نمیشود. میگوید دارد شما نمیبینی! اگر کسی نان کنجدی می خواهد کنجد را بیاورد؛ نانوائی این کار نکند. قدیم هم همینطور بود.
مردم را هم به بهانه پخت برای کبابی و کلهپزی در صف نگه ندارید. اینها را در خارج وقت مردم پخت کنید. مردم در صف هستند، آنها هی نان را میپزند میزنند به دیوار. صبح تا ظهر وقت دارند. ظهر تا غروب وقت دارند. مردم را در صف نگه ندارید.
نکته دیگر اینکه بعض کارهایی که بهصورت همایش و جشنواره انجام میشود خیلی خوب است اما حتماً و حتماً باید شئونات در آنها رعایت شود. داشتن پیوستهای دینی و فرهنگی برای همین کارهای فرهنگی هم لازم است و باید این پیوستها تقویت شود. بخصوص در استان البرز که همه اقوام در کنار هم زندگی میکنند برای تحکیم پیوندهای اجتماعی لازم و خوب است اما باید متصدیان مواظب باشند آلوده به گناه و ضد فرهنگ نشود یک کار فرهنگی.
یکوقت اینجا عرض کردم که ما اقوام مختلف داریم و قدیمها همینطور رسم بود که بازیهای مختلفی داشتند. شیرازیها یک بازی داشتند، اصفهانیها یک بازی داشتند، آذریها یک بازی داشتند. بازیهای مختلفی داشتند. بچهها فعال و سرحال بودند. بدنها سرحال بود. الآن هرکسی یک گوشی گرفته در دستش و یکگوشه نشسته؛ چاق شده و خنگ. تحرکی ندارند.
قبلاً هفتسنگ بازی میکردند. الکدولک بازی میکردند. از اینجور بازیها داشتند. تابستانها که میرفتند کار میکردند هم سر جایش. نیازی هم نداشتند اما بچهها را اینطور بار میآوردند که بتواند فعالیت کنند. کاری یاد بگیرند تا زندگیشان مختل نشود. الآن هیچ بلد نیستند یک پیچگوشتی در دستشان بگیرند و این ظلم است. این را باید درست کرد.
یکی از کارهایی که گفتم انجام شود این است که جشنواره بازیهای محلی در استان راه بیندازید؛ یعنی در استان مثلاً بیایید جشنواره هفتسنگ درست کنید، جشنواره بازیهای مختلف مثل بازیهای فوتبال مسابقات حذفی درست کنید. این محله با آن محله مسابقه بدهند. اینها خوب است که انجام شود. هم پیوند اجتماعی را زیاد میکند هم نشاطآور است هم در آن گناه نمیشود. بازی است.
باید تشکر کنم از برادر بزرگوارم جناب آقای دکتر میر وکیلی که با سختی تمام و کمبود امکانات و بعض بیمهریها بیش از شش سال خدمتگزار شما در ستاد نماز جمعه کرج بودند و امروز از ایشان تقدیر میکنیم. شش سال و پنج ماه در خدمت ایشان در نماز جمعه بودیم. فعالیتهای خوبی را در این مدت ایشان انجام دادند. به هر جهت با نبود و کمبود امکانات این خیمه را سرپا نگه داشتند. برای ایشان در مسئولیتهای دیگر آرزوی موفقیت داریم. از طرف شما من هدیهای را به ایشان تقدیم کردم. البته در ستاد و مجموعه فعالین مصلی حضور دارند و فعالیت خواهند داشت؛ اما دیگر مسئول مجموعه نیستند.
خیرمقدم میگوییم به برادر بزرگوارمان جناب حجتالاسلاموالمسلمین محمدمهدی محمدی که ایشان را امروز بهعنوان مسئول ستاد مصلای نماز جمعه کرج منصوب میکنیم. از امروز مسئولیت این قرارگاه ایمان و بصیرت را به عهده خواهند گرفت و همه باید کمک کنیم تا مصلی در جایگاه واقعی خودش بیشازپیش قرار گیرد.
قطعاً برنامههایی دارند و من در حکمی که به ایشان دادم پیوستش را ضمیمه کرد مکه کارهایی که باید انجام بدهند انشاءالله انجام دهند.
نکته پایانی که عرض میکنم راجع به مسئلهای است که چند روزی است در فضای مجازی مطرحشده است و همه شما یا قسمتی از شما این را شنیدید که نسبتهایی به بنده و دستگاهها دادند.شما این را دنبال کردید قطعاً.
قصد داشتم مفصل به نکاتی از مسائل بپردازم اما چون دیدم دستگاه قضا بهخوبی قسمتی از مطالب را منتشر کردند، دیگر چیزی عرض نمیکنم. همه عزیزان به آنجا مراجعه کنند.
دستگاه قضا باید کار خودش را انجام بدهد. محکم و باصلابت مسیر خودش را طی کند. بر اساس دادههایی که دارد و بر اساس قوانین و مسائل قانونی که دارد کار خودش را دنبال میکند. ما هم دخالتی در این امور نداریم و همیشه هم خواستیم که محکم و مستقل کار خودش را انجام بدهد.
اما آن چیزی که مربوط به بنده است، نه امروز، نه دیروز بلکه در طول این مدت اینگونه بوده که معمولاً ورودی در این قصهها نمیکنم و شکایتی هم نمیکنم. من حتی دوستانی را که مطالبی راجع به ایشان مطرحشده و گفتهشده در شبهای قدر، همه این عزیزان را بخشیدم؛ اگر چیزی به بنده برمیگشت، بالاخره نقصی یا تهمتی یا دروغی اگر بود اینها را در همان شبهای قدر بخشیدم. ربطی به دیروز و امروز ندارد.
بنده هیچ شکایتی نسبت به موضوع نداشتم و ندارم. راجع به این جریان، بلکه جریانهای دیگری هم که تا حالا واقعشده هرگز دأب من این نیست و کاری با این مسائل ندارم. آن چیزی که برگشتش به خود بنده است، این بوده است که برای این عزیزان طلب مغفرت کنم و دعاگوی ایشان بودم. شکایتی نکردم و ندارم.
بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ﴿١﴾ اللَّهُ الصَّمَدُ ﴿٢﴾ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ ﴿٣﴾ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ ﴿۴﴾