مشروح خطبه‌های نماز جمعه ۱۷ شهریورماه ۱۴۰۲ شهر کرج/

رسول خدا در امور و مسائل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی هم الگو است

کارشناس روابط عمومی ۱۷ شهریور ۱۴۰۲ ۰

متن کامل خطبه نماز جمعه ۱۴۰۲/۰۶/۱۷

استان البرز، شهرستان کرج

توسط آیت الله حسینی همدانی

بِسمِ الله الرَّحمَنِ الرِّحیمِ

اَلحَمدُالله رَبِّ العالَمینَ وَالصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ

اَلعَبدِ المُوَیَّد وَالرَّسولِ المُسَدَّد اَباالقاسِمِ المُصطَفی مُحَمَّد

وَ عَلی آلِه الطَّیِبینَ الطّاهِرینَ المَعصُومِینَ سِیَّما بَقِیَّهِ اللهِ الاَعظَم فِی الاَرَضِینَ

وَاللَعنَهُ الدّائِمَه عَلی اَعدائِهِم اَجمَعینَ مِنَ الآنِ اِلَی قیامِ یَومِ الدّین

عبادالرحمن اوصیکم و نفسی بتقوی الله. متقین با بهره‌گیری از قرآن و عترت طاهره علیهم‌السلام، انسان‌های تربیت‌شده‌ای هستند. در قیام امام حسین علیه‌السلام و حماسه کربلا به ابعاد مختلفی از تربیت و روش‌های تربیتی حضرت مواجه هستیم که خوب است به این مهم باهم دقتی داشته باشیم.

لذا در دو بخش، یک: نمونه‌های تربیتی مثل تربیت سیاسی، تربیت اخلاقی، تربیت فردی و جمعی، تربیت فرهنگی و امثال این‌ها. دو: روش‌های تربیتی. خیلی کوتاه در این دو نوبت باقی‌مانده تا پایان صفر اشاره خواهم کرد با قید حیات، ان‌شاءالله.

چون بحث بنده فعلاً تربیت نیست به معنای تربیت، چیستی و امثال آن نمی‌پردازم و فقط به مصادیقی از زندگی امام و مسائل مربوط به کربلا اشاره می‌کنم و الا آنچه مربوط به مباحث تربیتی در زندگی امام حسین علیه‌السلام است را نمی‌شود حتی در چند خطبه فهرست کرد.

فقط شما در کودکی امام شنیده‌اید که چگونه به کمک برادرش به آن پیرمردی که وضو غلط می‌گرفت تعلیم وضوی صحیح را دادند. این کار پر از رمز و رازهای تربیتی است.

تربیت اخلاقی که در کربلا می‌بینیم و در ردیف تربیت فردی قرار می‌گیرد زیاد شنیده‌اید. مواردی نظیر عزت، ذلت ستیزی، مواسات، ایثار، وفا، غیرت، محبت، توکل، رضا، تسلیم و ده‌ها صفت دیگر.

در بحث‌های تربیت دینی همیشه از الگو نام برده می‌شود، البته امروزه هم در مباحث‌ روانشناسی بحث ‌الگو مطرح است. قرآن‌ کریم مواردی از الگوها را مطرح کرده است. حضرت ابراهیم الگوی بت‌شکنی است. حضرت یوسف الگوی عفت و مقاومت در مقابل هواهای نفسانی است. اصحاب کهف الگوی هجرت در راه خدا هستند. رسول خدا اسوه حسنه است. امام حسین علیه‌السلام هم در مباحث تربیتی الگو است. مثلاً عزتمندی هم در حسین و خاندانش هست هم در اصحاب و یاران. عدم ترس از مرگ از کودک و نوجوان و جوان تا پیرمرد، زن و مرد وجود دارد.

این مسائل مهم تربیتی را نباید فقط در مباحث احساسی و عاطفی عاشورا و کربلا خلاصه کرد. مربی کارکشته کار بلد آن‌چنان در دل متربی نفوذ می‌کند و تأثیر می‌گذارد که موضوع موردنظر در جان او گاهی تا پایان عمر اثر دارد. همین‌که نام حسین علیه‌السلام می‌آید دل‌ها به لرزه می‌افتد و اشک‌ها جاری می‌شود ریشه‌اش همین تأثیر است.

در مباحث تربیت جمعی هم کربلا الگوست. مثل تربیت سیاسی و اقتصادی و فرهنگی. یکی از مسائل مهم سیاسی حضور بانوان درعرصه سیاست است. برخلاف مجامع آن دوره و حتی تا دوران معاصر که هیچ نقشی برای بانوان قائل نبودند و اجازه دخالت در امور کشور و دولت نداشتند امام حسین بانوان و خانواده را در سیاست سهیم کرد، بااینکه می‌توانست تنها به این عرصه وارد شود اما همسر و فرزندان را همراه کرد تا در متن مقاتله و جنگ حاضر باشند و همه حقائق را ببینند تا بتوانند بعد از واقعه وظیفه پیام‌رسانی نهضت را به‌خوبی انجام دهند؛ یعنی هم در مبارزه نقش داشتند که امروز به‌عنوان یک شاخص مشارکت و حضور سیاسی مطرح است و هم در نشر و گسترش آن. خطابه شجاعانه زینب کبری در دربار طاغوت با آن صلابت با شرایط جسمی و روحی حکایت از یک تربیت سیاسی قوی در این خاندان دارد که هم روشنگری می‌کند و هم تحلیل جامع می‌کند و هم مطالبه گری می‌کند وهم امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر می‌کند و مقتدرانه مطالب خودش را به مخاطب القاء می‌کند؛ و اگر این سیاست و مشارکت سیاسی نیست پس چیست؟

حالا غربی‌ها می‌خواهند به این تربیتِ بیش از ۱۴۰۰ سال چه چیزی اضافه کنند؟ اگر فقط به کربلا نگاه کنید می‌بینید که دین از سیاست جدا نیست. امام حسین معلم سیاست ورزی الهی و اسلامی است. عمل و گفتار امام معصوم برای همه حجت است پس هیچ شیعه‌ای نمی‌تواند بگوید من اهل دین‌داری هستم و باسیاست و این حرف‌ها کاری ندارم، بگوید دین از سیاست جداست و روحیه سکولار داشته باشد. چنین کسی امام شناسی‌اش و بخصوص امام حسین را خوب نشناخته است.

اگر جریانات عصر امام خوب دیده شود و نظام مستبدانه‌ای که حاکم بود و مردمی که جرئت نفس کشیدن برخلاف جریان حاکم را نداشتند بدون هیچ ترسی امام علیه‌السلام از لحظه پیشنهاد بیعت تا آخرین لحظه عمر شریفشان در مقابل این قدرت و سیاست ایستادند و از مواضع حق خود کوتاه نیامدند. این موارد از قیام کربلا را باید در متون درسی آورد و آموزش داد.

در کلمات امام که در طول این حرکت بیان ‌کرده‌اند دقت کنید. در یکی از سخنرانی‌ها که برای لشکر حر بود فرمودند: ای مردم رسول خدا فرمود: هر مسلمانی با سلطان زورگویی مواجه گردد که حرام خدا را حلال می‌کند و پیمان الهی را در هم می‌شکند، با سنت و قانون پیامبر از در مخالفت درآمده در میان بندگان خدا راه گناه و معصیت و دشمنی در پیش می‌گیرد ولی او در مقابل چنین کسی با عمل و یا گفتار اظهار مخالفت نکند بر خداوند است که این فرد را به محل همان طغیانگر و آتش جهنم داخل کند…

آیا این‌ها درس اخلاق است یا سیاست؟ یعنی مسلمان، نسبت به جریانات سیاسی اطراف خودت بی‌تفاوت نباش. بعد تعلیم داده که چگونه باید عمل کند. از این مسائل اساسی و درس‌آموز در جریان کربلا فراوان است. برای این نوبت همین مقدار بس است.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿۲﴾ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏

اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ اَلصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ اَبَالقاسِمِ مُحَمَّد

وَ صَلِّ عَلَی اَمیرِالمُؤمِنینَ عَلیِ بنِ اَبی طالِب وَ عَلَی فاطِمَهَ الزَّهرا سَیِّدَهِ نِساءِ العالَمینَ

وَ عَلَی الحَسَنِ وَ الحُسَینِ سَیِّدَی شَبابِ اَهلِ الجَنَّه وَ عَلَی عَلیِ بنِ الحُسَینِ وَ مُحَمَّدِ بنِ عَلی

وَ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّد وَ موسَی بنِ جَعفَرِ وَ عَلیِ بنِ موسی وَ مَحَمَّدِ بنِ عَلی وَ عَلی بنِ مُحَمَّد

وَالحَسَنِ بنِ عَلی وَ الخَلَفِ القائِم الحُجَّه حَجَجِکَ عَلی عِبادِک وَ اُمَنائِکَ فِی بِلادِکَ

خودم و همه‌ی شما نمازگزاران محترم را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت می‌کنم. متقین قسم دروغ نمی‌خورند. امیرالمؤمنین علیه‌السلام در حکمت ۲۴۵ از حکم نهج‌البلاغه فرمودند: «أَحْلِفُوا الظَّالِمَ إِذَا أَرَدْتُمْ یَمِینَهُ، بِأَنَّهُ بَرِی‏ءٌ مِنْ حَوْلِ اللَّهِ وَ قُوَّتِهِ، فَإِنَّهُ إِذَا حَلَفَ بِهَا کَاذِباً عُوجِلَ الْعُقُوبَهَ وَ إِذَا حَلَفَ بِاللَّهِ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَمْ یُعَاجَلْ، لِأَنَّهُ قَدْ وَحَّدَ اللَّهَ تَعَالَى». ستمگر را هرگاه بخواهید سوگند خورد، سوگند دهید به این‌که از نیرو و توانایى خدا بیزار است، زیرا اگر به این سخن، سوگند دروغ بخورد، زود به کیفر مى‏رسد و اگر سوگند یاد کند به خدایى که جز او خدایى نیست در مجازاتش عجله نمى‏توان کرد، زیرا خداوند را به یگانگى یادکرده است.

مرحوم ابن میثم در شرح این جمله مطلبی گفته عرض می‌کنم. سخن‏چینى نزد منصور، از امام صادق علیه‌السلام سخن‏چینى کرد، منصور، امام را احضار کرد و گفت: فلانى از تو چنین و چنان مى‏گوید. امام فرمود: این سخنان از من نیست. امّا سخن‏چین، انکار کرد و گفت: خیر از اوست. امام او را قسم داد بر این‌که، اگر دروغ بگوید، از نیرو و توان خدا بیزار است، سخن‏چین قسم خورد و هنوز کلامش تمام نشده بود که بدنش فلج گشت و پایش مثل یک‌تکه گوشت شد که روى زمین کشیده مى‏شد، به‌این‌ترتیب امام صادق علیه‌السلام از دست او خلاص شد. خداوند تقوا را در ما افزوده بگرداند.

 قبل از هر چیز باید تشکر کنم از مردم خوب کشور و همکاری اساسی و برنامه‌ریزی خوب دولت و همکاری پرثمری که دستگاه‌های مختلف به‌ویژه فراجا و مسئولین بزرگوار استان‌های مرزی و عزیزان امنیتی در اربعین امسال انجام دادند تا این حرکت عظیم معنوی و تربیتی و سیاسی به بهترین نحو در داخل کشور و در عراق انجام شود.

بیش از ۲۲ میلیون نفر طبق گزارش عتبه عباسیه از سراسر دنیا با گرایش‌ و نژاد و مذهب و رنگ‌های مختلف که نزدیک ۴ میلیون آن‌ها ایرانی بودند این حماسه بزرگ را خلق کردند.

بااینکه استکبار تا توانست با جنگ روانی و استفاده از عوامل بدبخت داخلی و رسانه‌های خارجی تبلیغ کرد که این جریان را کم‌رنگ کند تا مردم شرکت نکنند اما مثل همیشه بخصوص جوانان در قالب‌های مختلف هیئت و گروه‌های جهادی و امثال این‌ها وارد عرصه شدند و بیشتر از سال گذشته بزرگ‌ترین راه‌پیمایی مردم جهان را شکل دادند.

حتی برنامه‌های دهه اول محرم امسال داخل کشور هم پرشورتر از سال قبل بود. اجتماعات روز اربعین در شهرهای مختلف داخل کشور و استان البرز هم خوب و قابل‌تقدیر بود. البته همیشه باید به آسیب‌ها و ضعف‌ها برای جبران در آینده توجه داشت.

تشکر ویژه‌ای هم باید از نهاد نماز جمعه بکنم که امسال با برنامه‌ریزی خوبی که در مرزهای ورودی کشورهای همسایه کرده بودند با فعال کردن بیش از ۶۰ نفر از ائمه محترم جمعه و برپائی مواکب سر راه تا خروج از مرزهای ایران، یعنی مثلاً از زمان ورود از مرزهای افغانستان یا پاکستان تا خروج از مثلاً چزابه، با مدیریت خیلی خوب خاطره خوشی را برای زائران کشورهای دیگر برای زیارت کربلا در عبور از ایران فراهم کردند. سعیکم مشکور و امیدواریم این تجربه و ثمرات فراوانی که در تقویت وحدت جهان اسلام و همکاری کشورهای همسایه و ارتباط فرا سرزمینی ملت‌ها دارد مورد تشویق مسئولین محترم قرار گیرد.

۲۸ صفر شهادت پیامبر خدا در سال ۱۱ قمری و بنا بر نقلی شهادت امام مجتبی علیه‌السلام در سال ۵۰ قمری است.

همان‌طور که در خطبه قبل عرض شد یکی از راه‌های انواع تربیت، استفاده از الگوهاست که خدای تعالی به این نکته ما را توجه داده‌ و در قرآن کریم دو شخصیت بزرگوار را به‌عنوان اسوه و الگو معرفی کرده است. نفر اول حضرت ابراهیم علیه‌السلام است که در ابتدای آیه ۴ سوره مبارکه ممتحنه فرمود: «قَدْ کَانَتْ لَکُمْ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ فِی إِبْرَاهِیمَ و الذین معه …» و نفر دوم رسول خدا را که به‌عنوان اسوه بشر و جامعه بشری مطرح فرمود در آیه ۲۱ سوره مبارکه احزاب که: «لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ…».

توجه می‌دهم شما را به اینکه خدای تعالی از پیامبر اکرم در قرآن کریم به صورت‌های مختلف تکریم کرده است که خوب است دنبال کنید. مثلاً خداوند در آیه ۳۰ سوره مبارکه فاطر خودش را «غَفُورٌ شَکُورٌ» معرفی می‌کند و بعد در آیه ۳ سوره مبارکه اسراء راجع به حضرت نوح می‌فرماید: «إِنَّهُ کانَ عَبْدًا شَکُورا» و فقط به یک صفت اشاره می‌کند؛ و یا در آیه ۴۰ از سوره مبارکه نمل دارد: «فَإِنَّ رَبِّی غَنِیٌّ کَریمٌ» برای خداوند این دو صفت را می‌گوید و در آیه ۱۷ سوره مبارکه دخان راجع به حضرت موسی می‌فرماید: «وَ جاءَهمْ رَسُولٌ کَریمٌ» فقط به یک صفت اشاره می‌کند که این موارد در قرآن کریم متعدد است.

اما وقتی نوبت به رسول خدا می‌رسد تمام صفاتی که برای خودش گفته به آن حضرت نسبت می‌دهد؛ مثلاً در آیه ۱۴۳ سوره مبارکه بقره فرمود: «إِنَّ اللّهَ بِالنّاسِ لَرَوءُفٌ رَحیمٌ» بعد در آیه ۱۲۸ سوره مبارکه توبه درباره پیغمبر اکرم فرمود: «لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَریصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنینَ رَؤُفٌ رَحیمٌ» خدای تعالی با این تعاریف این شخصیت را به‌عنوان الگوی بشر معرفی می‌کند.

خب بر همه ما لازم است این الگو را درست به جامعه معرفی کنیم تا در دسترس قرار گیرد نباید غیرقابل دستیابی و دسترسی معرفی شود. آیا سبک زندگی ما منطبق بر الگویی که قرآن معرفی کرد هست؟ یک‌وقت دیگر هم اشاره کردم دوستان از کتاب سنن النبی مرحوم علامه طباطبائی غافل نباشید و مطالعه کنید.

در روایتی است که رسول خدا فرمودند: آیا می‌دانید شبیه‌ترین شما به من کیست؟ گفتند: بفرمایید ای رسول خدا، فرمودند: هرکس خوش‌اخلاق‌تر، نرم خوتر، به خویشانش نیکوکارتر، نسبت به برادران دینی‌اش دوستدارتر، بر حق شکیباتر، خشم را فرو خورنده‌تر و باگذشت تر و در خرسندی و خشم باانصاف‌تر باشد. این‌ها بعض از چیزی‌هایی هست که حضرت از ما خواسته‌اند.

رسول خدا در امور و مسائل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، نظامی، در آن‌ها هم الگو است. ما با استفاده از الگوی رسول خدا است که استکبارستیز هستیم و زیر بار ظلم نمی‌رویم. ما با استفاده از الگوی رسول خدا است که انقلاب کردیم و دست مستکبرین را از کشور کوتاه کردیم؛ و با استفاده از همین الگو است که هر جمعه فریاد داریم و هرچه که فریاد داریم بر سر آمریکا می‌کشیم.

اینکه رسول خدا اسوه هستند باید چکار بکنیم؟ حضرت با تدابیر مهمی که بکار بردند و با طراحی‌های دقیقی که انجام دادند، معجزه گونه، هدف‌های اساسی در تأسیس و استحکام نظام دینی و حاکمیت اسلام و اصلاح امور جامعه برداشتند که مهم‌ترین آن ایجاد انس و الفت و وحدت بین مردم و وفاق اجتماعی و ایجاد محیط سالم و آرام در مدینه بود.

پس یکی از مهم‌ترین موضوعات در سیره نبوی که باید الگوبرداری شود در جامعه مسلمین بخصوص وقتی نگاه تمدنی داریم، بحث وحدت جهان اسلام است. لذا در چهارچوب اسوه بودن حضرت باید در مسیر وحدت جهان اسلام و ایجاد امت واحد اسلامی قدم برداریم؛ که خدای تعالی در آیه ۵۲ سوره مبارکه مؤمنون فرمود: «وَ اِنَّ هَذِهِ اُمَّتُکُم اُمَّهً واحِدَهً وَ اَنَا رَبُّکُم فَاتَّقُونِ».

رسول خدا بعد از ۶۳ سال تلاش بی‌وقفه درراه خدا و نشر دین جهانی در ظهر روز دوشنبه ۲۸ صفر سال ۱۱ هجری مصادف با ۶۳۳ میلادی براثر سمی که مدتی قبل به حضرت خورانده بودند به ملکوت اعلی پیوست و شهید شد. امیرالمؤمنین حضرت را غسل داد و با سه جامه، بدن مبارکش را کفن پوشانید و بر پیکر پاک حضرت نماز گزارد و آنگاه وى را در همان حجره خود در خانه‏اش در شهر مدینه با کمک عباس بن عبدالمطلب و پسرش فضل و اسامه ‏‏بن زید و اوس ‏بن خولى انصارى به خاک سپردند؛ و عالم از این امان الهی ‌-که خدای تعالی در قرآن فرمود وجود پیغمبر امان بود و تا وقتی‌که بود عذاب استیصال بر جامعه وارد نمی‌شد‌- محروم شد.

نکته‌ای هم راجع به امام مجتبی عرض کنم. در این سال‌ها و بخصوص اخیراً زیاد تعبیر جنگ روایت‌ها را می‌شنویم و گمان بیشتر ما این است که این عنوان جدیدی در مباحث سیاسی و اجتماعی است درحالی‌که این شیوه از جنگ روانی در طول تاریخ مبارزه و مقابله جبهه حق با باطل جریان داشته و مصادیق فراوانی دارد.

چون باطل وقتی می‌خواهد در خارج خودی نشان دهد نمی‌تواند شفاف و ظاهر باشد ناچار است خودش را با حق بپوشاند تا بتواند جولان بده و افرادی را جذب کند. خدای تعالی در قسمتی از آیه ۴۲ سوره مبارکه بقره فرمود: «وَ لَا تَلْبِسُوا الْحَقَ‌ بِالْبَاطِلِ وَ تَکْتُمُوا الْحَقَ‌…».

دوره امام حسن مجتبی علیه‌السلام این جنگ روایت‌ها بازار داغی داشت. فرصت خطبه نیست که من لیست کنم این روایت‌ها را که در زمان امام حسن مطرح می‌کردند و مردم هم می‌پذیرفتند و جوری شد که امام معصوم را خنجر به ران مبارکش زدند، سجاده از زیر پایش کشیدند، او را مذل المومنین خطاب کردند؛ مردم تحت تأثیر جنگ روایت‌ها بودند تا جایی که امام مجبور به صلح با معاویه شد.

که البته این صلح منافعی داشت اولاً شیعه را حفظ کرد. ثانیاً ماهیت امویان و جبهه منحط آنان را کاملاً رسوا کرد. چون بعد از مدتی معاویه آمد و گفت من این عهدنامه را زیر پای خود می‌گذارم، من اصلاً نیامدم حکومت کنم که شما نماز بخوانید و حج انجام دهید و روزه بگیرید. من آمدم حکومت کنم بر شما؛ و به همه فهماند که خلافت را تبدیل به سلطنت کرده است؛ و ثالثاً مقدمه‌ای شد برای اثربخشی قیام امام حسین علیه‌السلام؛ که حالا اینجا مباحثی مطرح است.

فقط یک روایت تبرکاً عرض کنم. امام حسن مجتبی نقل کردند پیامبر اکرم به علی فرمود: آنچه را بر تو املا می‏کنم، بنویس. علی عرض کرد: یا رسول‏الله! بیم داری چیزی را فراموش کنم؟ پیامبر فرمود: از فراموشی تو نمی‏ترسم، من به درگاه خداوند دعا کرده‏ام که حافظه تو را قوی گرداند و از فراموشی بر کنارت دارد، لیکن برای شریک‏های خود بنویس. علی عرض کرد: شریکان من چه کسانی هستند یا رسول‏الله؟ فرمود: آن فرزندان تو که امام‌اند، به برکت وجود آن‏هاست که بر امّت من باران می‏بارد و در پرتو وجود آن‏ها دعایشان مستجاب می‏گردد و خداوند به سبب آن‏ها بلا از امّت می‏گرداند و به برکت وجود آن‏ها از آسمان رحمت می‏بارد و این نخستین ایشان است و با دست به حسن بن علی اشاره کرد، سپس به حسین اشاره کرد و فرمود: فرزندان او که امام‌اند.

۱۷ شهریور سال ۵۷ قیام دیگری از مردم در تهران شکل گرفت چندجمله‌ای دراین‌باره عرض کنم. یکی از مشکلات اساسی رژیم پهلوی ضعف تحلیل انقلاب مردم بود که نمی‌توانست تشخیص دهد ماهیت این حرکت عظیم مردمی، اسلامی و به رهبری روحانیت و مرجعیت دینی انجام می‌شود؛ یعنی ریشه حرکت اسلام‌خواهی و حاکمیت دین و ارزش‌های الهی بود که همین مطلب را بعد از انقلاب بعض جریانات سیاسی هم نفهمیدند و خود را در مقابل مردم قرار دادند و از بین رفتند.

رژیم منحوس پهلوی به خاطر وابستگی شدیدی که به غرب و آمریکا داشت فکر می‌کرد اگر کسی به او اعتراض کند حتماً وابسته به شوروی است لذا با کمک غرب انقلابیون وابسته به شوروی معرفی و سرکوب می‌کرد. بعد از مدتی به فکر گشایش سیاسی افتاد و به اسم فضای باز سیاسی بعض ملی‌گراها را هم سرکار آورد اما مقداری که کار پیش رفت دید مردم در این انقلابی که دارند شعارهای دینی و مذهبی می‌دهند لذا شریف امامی خود را از خانواده روحانی می‌دانست سرکار آورد تا شاید انقلاب ساکت شود اما نشد و جنایت خونین ۱۷ شهریور و روشن‌تر شدن چهره پلید و خون‌ریز پهلوی، شد نقطه عطف مبارزات مردم علیه رژیم منحوس و انسجام رهبران قیام و مردم برای ادامه مبارزه و بعد فرار و سقوط پهلوی مزدور فراهم شد. خدای تعالی شهدا ۱۷ شهریور و دیگر شهدای قبل و بعد انقلاب تا امروز را با شهدای کربلا محشور بگرداند.

وقتی ۱۹ شهریورماه ۱۳۵۸، خبر ارتحال آیت‏الله طالقانى منتشر شد، همه مردم ایران ماتم‌زده شدند. آیت‏الله طالقانى، اولین امام‌جمعه ایرانِ بعد از انقلاب که حضرت امام او را ابوذر زمان لقب داده بود که زبانش چون شمشیر مالک اشتر است، پس از اقامه شش نماز جمعه‏ از دنیا رفت. شخصیت روشنفکری که در اوج تواضع، مبارز هم بود. روشنفکرها معمولاً اهل مبارزه نیستند اما آیت‌الله طالقانی در عین فقاهت و مباحث سنتی فقهی، روحیه روشنفکری داشت و درعین‌حال بسیار متواضع و اهل مبارزه بود با زندان‌های طولانی.

حضرت آقا درباره ایشان تعابیر زیبایی دارند؛ انسان صریح، باصفا، باصداقت، یکرنگ، در کمال اعتمادبه‌نفس و مطلقاً تحت تأثیر قدرت‏ها و ظواهر و مانند این‏ها قرار نمی‏گرفت. خدای تعالی با اولیائش محشور بگرداند.

۲۰ شهریور سال ۶۰ هم فقیه، مجاهد، مبارز، ناطق، مخلص، خونگرم، مردم‌دار، دشمن‌شناس، وظیفه‌شناس، اهل اقدام و عمل که مورد وثوق امام ره بود شهید مدنی توسط منافقین پلید به شهادت رسید. ایشان می‏فرمود: من در دو موضوع نسبت به خود شک داشتم، یکی این‏که به من می‏گویند: «سید اسدالله»؛ آیا من واقعاً از اولاد پیامبر هستم؟ و دیگر این‏که آیا من لیاقت آن را دارم که در راه خدا شهید بشوم یا نه؟ روزی به حرم امام حسین علیه‌السلام رفتم و در آنجا با ناله و زاری از امام خواستم که جوابم را بدهد. پس از مدتی یک شب امام حسین علیه‌السلام را در خواب دیدم که بالای سرم آمد و دستی به سرم کشید و این جمله را فرمود: «یا بُنَّی انتَ مقتولٌ»؛ «ای فرزندم کشته می‏شوی»، که جواب هر دو سؤال من در آن بود. امام فرمود: «فرزندم» یعنی من سید هستم؛ و دیگر به من بشارت داد که من شهید می‏شوم. خدای تعالی با اجداد طاهرینش محشور بگرداند.

نکته پایانی اینکه کشورهایی که خود را مهد آزادی می‌دانند و دائم دم از حقوق بشر و انسان‌ها می‌زنند و گوش عالم را به اسم آزادی بیان و عقیده کر کرده‌اند به بهانه دفاع از سکولاریسم و فشار سیاسی اجتماعی بر مسلمانان، اعلام کرده‌اند پوشش اسلامی ممنوع است. آموزش‌وپرورش فرانسه پوشیدن عبا را به‌عنوان نماد دین معرفی و ممنوع کرده که در سال‌های قبل هم روسری و مقنعه و نقاب را ممنوع اعلام کرده بود. کشوری است که مدعی آزادی پوشش و مذهب و بیان است اما در عمل این‌گونه دوگانه با شهروندانش عمل می‌کند. بعد همین‌ها برای کشورهای دیگر نسخه می‌پیچند و از آزادی‌های مدنی و امثال ذالک سخن می‌گویند. لیست جنایات و خیانت‌هایی که به ملت ایران کردند موجود است.

۱۸ شهریور درگذشت جلال آل احمد ۱۳۴۸ و روز جهانی مبارزه با بی‌سوادی، روز سینما روز وقف که هرکدام از این‌ها مطالبی دارد که در نوبت‌های بعدی ان‌شاءالله بیان خواهم کرد.

یکی دو جمله به زبان عربی تشکر می‌کنم از مردم عراق، از طرف شما و همه‌ کسانی که در این سفر بودند و محبت‌های آن‌ها را دیدند.

بصفتی امام جمعه کرج وبالنیابه عن اهالی محافظه البرز، اود ان اشکر جمیع الذین عملوا بجد، فی تنظیم مراسم اربعینیه سید الشهداء، الامام الحسین علیه‌السلام وخاصه الشعب العراقی الکریم، علی حسن کرمه وحبه لزوار ابی عبدالله، الذی اعمی ابصار اعداء الاسلام وخاصه آمریکا المجرمه، هذا العام، کما فی الاعوام السابقه، بوحده مثالیه حدثت فی ظل القرآن والعتره الطاهره علیهم‌السلام. ان شاء الله، ستکون هذه المسیره العظیمه، حرکه کبیره نحو تحقیق العداله ومحاربه الظلم وفی النهایه، تحقیق الحضاره المهدویه فی العالم.

ترجمه: به عنوان امام جمعه کرج و به نیابت از مردم استان البرز تشکر می‌کنم از همه کسانی که برای برپایی مراسم اربعین سرور و سالار شهیدان امام حسین علیه‌السلام تلاش زیادی کردند. علی الخصوص مردم شریف عراق به خاطر سخاوت و محبتشان نسبت به زائران ابی عبدالله که امسال نیز همچون سال‌های گذشته با وحدتی آرمانی در زیر سایه قرآن و عترت طاهره، چشم دشمنان اسلام به ویژه آمریکای جنایتکار را کور کرد‌. ان‌شاءالله این راهپیمایی بزرگ، حرکتی بزرگ در جهت تحقق عدالت، مبارزه با ظلم و در نهایت دستیابی به تمدن جهانی مهدوی خواهد شد.

بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم

قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ﴿١﴾ اللَّهُ الصَّمَدُ ﴿٢﴾ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ ﴿٣﴾ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ ﴿۴﴾

در انتشار این خبر سهیم باشید:

پاسخی بگذارید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر وبسایت امام جمعه کرج در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.