خطبه/

مشروح خطبه های ۱۳ بهمن ۱۳۹۶ شهر کرج

روابط عمومی ۱۴ بهمن ۱۳۹۶ ۰

بسم‌الله الرحمن الرحیم

الحمدالله رب‌العالمین والصلاه والسلام علی سید الانبیاء و المرسلین

العبد الموید والرسول المسدد ابالقاسم المصطفی محمد

و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین سیما بقیه الله الاعظم فی الارضین

واللعنه الدائمه علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین

 

شکایت

عبادالرحمن أُوصِیکُمْ ونفسی بِتَقْوَى اللَّهِ. متقین در برابر حوادثی که برای آنان پیش می­آید، شکیبا بوده و طبق راهنمائی­های اولیاء دین از حادثه­ها بهترین استفاده را برده در ارتقاء معنویت خود بهره می­برند. بحث ما در آفات زبان بود که تا کنون موارد زیادی از گناهان زبان را بیان کردیم. در این نوبت به بیماری شکایت که یکی از لغزش­های زبان است می­پردازم و امیدوارم که در هیچ­کدام از ما نباشد و اجازه­ی ابتلا هم ندهیم و اگر هست درمان کنیم. راه درمان هم بیان خواهد شد.

کسی ­که در هر فرصتی که پیدا می­کند از مشکلات و دردهایش گلایه و شکایت می­کند، وقار و سنگینی خود را از دست داده در اجتماع انسان ضعیف و غیر قابل اعتمادی خواهد بود. علمای بزرگوار اخلاق در تعریف شکایت گفته­اند: وقتی انسان از مسائلی که با طبع او ناسازگار است و موجب ناخوشایندی او را فراهم می­کند، برایش پیش بیاید و او ناراحتی خود را با زبان اظهار و اعتراض کند، این شکایت است. البته فرقی بین شکایت و عرض حال هست که بیان خواهم کرد.

انواع شکایت

شکایت انواعی دارد. گاهی افراد از خداوند متعال شکایت می­کنند که از بدترین آفات زبان است. شکایت هم ممدوح دارد هم مذموم. یک جاهایی عیبی ندارد که آن را هم بیان می‌کنیم. ولی چون آفات زبان را می‌گوییم بیشتر بُعد مذمتی آن مورد نظر ما هست؛ اما چاره‌ای نداریم که همه قسمت‌های آن را بیان کنیم. اگر خدای نکرده شکایت متوجه خدا شد از بدترین آفات زبان است. چون اگر خوب در این شکایت دقت شود، شکایت کننده به علم و حکمت و قدرت و عدل خداوند متعال اعتراض دارد.

برگشت این اعتراض به بی ایمانی و یا ضعف ایمان به خدای حکیم است. کسی­که به خداوند اعتراض دارد حق ولی نعمت را نشناخته و نفهمیده است که خداوند هر چه برای بنده­اش در نظر دارد از روی حکمت و مصلحت بنده است، این انسان نعمت را خورده اما صاحب نعمت را ندیده و اگر هم دیده طلبکارانه دیده. اگر کمی دقت شود معلوم می­شود که عقل حکم به این می­کند که انسان شاکر و حامد ولی نعمت خود باشد. نه شاکی و معترض.

ریشه اعتراض

ریشه اعتراض جهل است که در ریشه­ها بحث خواهم کرد. امیرالمؤمنین علیه­السلام فرمودند: وقتی عرصه برمسلمان تنگ می­شود، هرگز از پروردگارش شکایت نمی­کند؛ و باید به درگاه پروردگارش که امور در دست تدبیر اوست، شکایت کند. از خدا شکایت نمی‌کند شکایت را پیش خدا می‌برد. این دو با هم فرق دارند. بیشتر اوقات کسانی­که از خداوند شکایت دارند به خاطر تقسیم دنیاست و رزق و روزی؛ یعنی راضی به آنچه که خدای تعالی درباره آنان تدبیر کرده نیستند.

این افراد باید بدانند که هیچ عمل نیکی از آنان مورد پذیرش قرار نمی­گیرد؛ و موجبات خشم خداوند را هم فراهم می­کند. رسول خدا صلی­الله­وعلیه­وآله فرمودند: کسی که به رزق از سوی خدا راضی نباشد و شکایتش را بگستراند و صبر را پیشه نسازد و حساب نکند. هیچ رفتار نیکی برای او بالا نمی­رود و خدا را در حالی ملاقات می­کند که خشمگین است، مگر آنکه توبه کند؛ یعنی موجبات خشم خدا را فراهم می‌کند.

شکایت بردن نزد مومنین

از طرف دیگر شکایت بردن نزد مومنین در امور دنیا و مسائل مادی مجاز است و اشکالی نگرفته­ اند، اما باید کم باشد و الا موجب سبکی و تحقیر شخص می­شود؛ و اساساً سکوت و صبر بهتر است. علی علیه­السلام به همام فرمود: مؤمن بلاهایش زیاد ولی شکایتش کم است. خیلی به او آسیب می‌رسد مشکلات دنیا کم و زیاد مسائل مادی بعضا معنوی به انسان می‌رسد اما اهل ایمان با توجه به اینکه بلاهای زیادی را می‌بینند اما شکایتشان کم است.

در بیانی امام صادق علیه­السلام به شخصی که خیلی از اوضاع زندگیش شکایت می­کرد که دیده‌اید بعضی‌ها هنوز ننشسته شروع می‌کنند به شکایت کردن و گفتن. بعد هم به کسی می‌گوید که کاری از دست او بر نمی‌آید. یک وقت برای کسی می‌گویید که می‌تواند کاری کند. بعضی‌ها اصلاً زبانشان زبان شاکی است. حضرت فرمود: مردم را از هر چیزی (فشارها و سختی­ها) که در آن قرار گرفته­ای آگاه نکن. پس در دیده ایشان کوچک می­شوی. خدای تعالی می­خواهد که مؤمن در هر حالی با عزت باشد. العزه لله و للرسول و للمومنین. عزت برای اهل ایمان هم باید باشد.

کوچک کردن خود در مقابل دیگران

مومن حق ندارد خودش را در مقابل دیگران خوار و کوچک کند و حتی در مقابل مؤمن دیگر کوچک نشود، چه رسد به مخالفین عقیدتی و فکری که در این باب هم روایات متعددی داریم؛ که اگر یک وقتی شکایتی هم داشتید پیش مخالفین ما نروید؛ بنابراین اگر مورد جوازی هم داشته باشیم مربوط به جائی است که شکایت نزد کسی برده شود که کاری از دستش برمی­آید، یا می­تواند او را راهنمائی کند و راه حلی برای مشکل پیدا کند. والا اجازه نداریم همه جا برویم و حرف‌هایمان را بزنیم.

امیرالمؤمنین علیه­السلام فرمودند: اِجعَل شَکواکَ الی مَن یَقدِرُ علی غِناکَ. شکایتت را نزد کسی ببر که بر بی­نیاز کردنت، توانا باشد. باید خیلی مواظب بود در این شکایت بردن نزد افرادی که مورد نظر است مبتلا به گناه غیبت هم نشویم. چون بعضی وقت‌ها مسائل شکایت فقط مالی نیست. می‌خواهیم از کسی شکایت کنیم می‌خواهیم آن چیزی که باب میل ما نبوده از کسی و به ما رسیده پیش دیگری بگوییم که معمولاً اگر پیش کسی برویم که کاری از دستش بر نمی­آید نتیجه­اش غیبت کردن است با همه آثار بدی که غیبت دارد.

در قسمتی از بیانی امام صادق علیه­ السلام فرمودند: … آن پیش­آمد را برای برخی از برادران دینی خود بازگو کن که همانا از چهار حالت خارج نیست. یا کفایت به مال کند (به اندازه نیاز شما کمک مالی می­کند) یا به تو با آبرو و مقامش کمک و یاری می­رساند یا در حقت دعای مستجابی می­کند یا با نظرش به تو مشورت می­دهد؛ و آن چیزی که از روایات بدست می­آید بهترین کار این است که انسان شکایتش را پیش خداوند ببرد و به او عرض حال کند که نشانه توحید است.

فهمیده است که دعوا را پیش چه کسی ببرد از چه کسی کمک بخواهد و اینکه فهمیده است که گشایش همه کارها به دست اوست. در آیه ۸۶ سوره مبارکه یوسف آنچه حضرت یعقوب به فرزندانش گفت را بازگو می­کند: قالَ إِنَّما أَشْکُوا بَثِّی وَ حُزْنی‏ إِلَى اللَّهِ وَ أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ* «گفت من اندوهم را فقط به خدا می­گویم و شکایت نزد او می­برم و از خدا چیزهائی می­دانم که شما نمی­دانید». این روش اولیاء الهی است که نزد خدای تعالی عرض حال و حاجت می­کنند.

شکایت بردن نزد خدا

نشنیدید که علی علیه­السلام در فراق از خدا چگونه ضجه می­زند و عرضه می­دارد: فَهَبْنِی یَا إِلَهِی وَ سَیِّدِی وَ مَوْلایَ وَ رَبِّی صَبَرْتُ عَلَى عَذَابِکَ فَکَیْفَ أَصْبِرُ عَلَى فِرَاقِکَ وَ هَبْنِی [یَا إِلَهِی‏] صَبَرْتُ عَلَى حَرِّ نَارِکَ فَکَیْفَ أَصْبِرُ عَنِ النَّظَرِ إِلَى کَرَامَتِکَ أَمْ کَیْفَ أَسْکُنُ فِی النَّارِ وَ رَجَائِی عَفْوُک. این یک شکایت کردن و عرض حال کردن است.

یکی از مواردی که باز می­شود شکایت را به خدا برد در کاستی­های معنوی خود و جامعه است. علی علیه­السلام در پایان دعای صباح عرض می­کند: الهی قلبی محجوب و نفسی معیوب و عقلی مغلوب و هوائی غالب و طاعتی قلیله و معصیتی کثیره و… این­ها تعدادی از روایات بود که هم به جنبه مذمتی و هم ممدوح بودن اشاره داشت البته بحث اقسام شکایت و ریشه­های شکایت و آثار و درمان شکایت را بیان خواهیم کرد با قید حیات ان­شاء الله.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏

والعصر* ان الانسان لفی خسر* الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر

 

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین الصلاه و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین ابالقاسم محمد

و صل علی امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب و علی فاطمه الزهرا سیده نساء العالمین

و علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنه و علی علی بن الحسین و محمد بی علی و جعفر بن محمد

و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد والحسن بن علی والخلف القائم الحجه

حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک

آداب معاشرت

خودم و همه­ی شما نمازگزاران محترم را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت می­کنم. متقین سعی می­کنند تا حقوق برادران ایمانی را در رفتارشان رعایت کنند. مثلاً طبق روایات یکی از حقوقی که گفته شده سلام کردن است یا در هنگام بیماری به دیدار او رفتن است یا آنچه برای خود دوست داریم برای او هم دوست بداریم و یا اگر از دنیا رفت به تشییع او برویم. در مراسم های دیگر هم شرکت کردیم خوب است اما شرکت در مراسم تشییع در روایات توصیه شده به انجام دادن و امثال ذلک.

که همه­ی اینها را به عنوان ادب مع­الخلق و یا آداب معاشرت با مردم می­توان نامید. باید انسان بتواند با اطرافیان خودش چه در منزل و چه در جامعه، حسن معاشرت، خوش­رفتاری و اخلاق پسندیده را داشته باشد. در کتاب معانی­ الاخبار از علی علیه السلام روایت کرده: باید نیاز به مردم و بی­نیازی از آنها هر دو دلت جمع باشد. نیازت به آنها در نرم­گوئی و خوشروئی تو باشد و بی­نیازیت از آنها در حفظ آبرو و نگهداری عزت و سربلندیت.

که اگر بخواهیم همه اینها را در یک جمله خلاصه کنیم و طبق قاعده ­ای که داریم شاهد از نهج­البلاغه بیاوریم می­شود حکمت نهم نهج­البلاغه که حضرت فرمودند: خَالِطُوا النَّاسَ مُخَالَطَهً إِنْ مِتُّمْ مَعَهَا بَکَوْا عَلَیْکُمْ وَ إِنْ عِشْتُمْ حَنُّوا إِلَیْکُمْ‏. «با مردم چنان رفتار کنید که اگر در آن حال مردید، بر شما بگریند و اگر زنده ماندید، علاقمند به معاشرت با شما باشند». این بیان امام علیه­السلام به نتیجه خوش­رفتاری اشاره دارد که چنین کسی در بین مردم طوری عمل کرده که همه دعای­گوی او هستند و دوست دارند در کنارش باشند و اگر هم نبود سوگوار اویند. کان از عزیزانشان را از دست داده­اند.

سی و نهمین سالگرد پیروزی انقلاب

سی و نهمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی را به همه­ی شما تبریک می­گویم. در این دهه­ی مبارک بود که شجاعت و فداکاری و ایثار مردم، عزت آفرین شد، طاغوت سرنگون و نظام اسلامی پایه­ریزی شد. در این دهه­ی پر برکت بود که مردم انقلابی سراسر ایران از هر قشر و گروه با وحدت کلمه که وحدت کلمه نمونه‌های فراوانی دارد، در ۱۹ بهمن آن نمایش عظیم که از روی درک و بصیرت و زمان شناسی توسط همافران نیروی هوائی ارتش انجام گرفت و با امام بیعت کردند جلوه­ای از وحدت و یکپارچگی مردم را نشان داد و عمق نفوذ انقلاب را؛ و تحت زعامت شخصیت تربیت شده در مکتب اهل بیت، ریشه شجره خبیثه­ی ملک­الملوکی و شاهنشاهی را خشکاندند.

و اگر امروز عده­ای خواب برگشت آن روزها را می­بینند، خواب شتری است که تعبیر ندارد. لذا این دهه باید تلاش شود تا ضمن تکریم و تعظیم این معجزه الهی، اهداف بلند و متعالی انقلاب برای نسل نو خوب تبیین شود؛ زیرا بزرگ­ترین تهدید انقلاب امروز گم کردن و یا منحرف شدن از آرمان­ها و ارزش­های انقلاب است. این همان هدفی که از روزهای اول دشمنان انقلاب دنبال کرده­اند و در برهه­ های مختلف به اشکال گوناگون سعی در ضربه زدن داشته­اند و البته امروز خیلی دقیق و موذیانه، در قالب جنگ نرم و با هدف تغییر گفتمان انقلاب در حال نفوذ در جامعه اسلامی هستند.

تهی کردن انقلاب از درون

سکولاریزم را ترویج می­دهند. قصد دارند انقلاب را از درون تهی کنند. انقلاب زنده را بمیرانند. شما می­دانید انقلاب وقتی زنده است که اهداف و ارزش­های آن زنده باشد. از شعارهایش عدول نکرده باشد. به اسم تعامل و ارتباط با جامعه جهانی دست از استکبار ستیزی و مبارزه با ظلم و فساد نکشیده باشد و چشم برستم­هائی که به مظلومان عالم به خصوص مسلمین می­شود نبسته باشد. به اسم مذاکره به فکر صلح با دشمن نباشد.

چرا به پرچم جمهوری اسلامی که نام خدا بر آن است تعرض می­کنند؟ چون این پرچم علامت از بین رفتن غربت دین، جمود و تحجرگرائی زنده شدن اسلام ناب محمدی است. مسیر حرکت نظام را بیان می­کند که با نام خدا شروع شد و با الله اکبر تا کنون به راه خودش ادامه داده و من بعد هم در همین مسیر تا زمان ظهور حضرت ولی­عصر ارواحنا فداه و تشکیل حکومت جهانی اسلام ادامه خواهد داد.

لزوم اجرای احکام اسلام

البته وقتی کشور ما حقیقتاً اسلامی خواهد شد که تعالیم اسلام در آن محقق شده باشد و الا با گفتن که ما جمهوری اسلامی هستیم که کشور ما اسلامی نمی­شود. مثلاً وقتی دارد موشک می‌آید با گفتن سنگر سنگر مگر کسی حفظ می‌شود؟ باید به داخل سنگر برود باید خودش را در پناه بگیرد. اینجا هم بگوییم جمهوری اسلامی که اسلامی نمی‌شویم. امام فرمودند: وقتی مملکت، مملکت اسلامی است که تعالیم اسلام در آن باشد. اگر تعالیم اسلامی در آن نباشد، اسلامی نیست. هرچه ما بگوییم جمهوری اسلامی، جمهوری اسلامی لفظ نیست، با رأی ما، جمهوری اسلامی تحقق پیدا نمی‏کند، بله رژیم رسمی، رژیم جمهوریت می‏شود، لکن اسلامی نمی‏شود، مگر آن‏که احکام اسلام در او جاری بشود، با جریان قانون اساسی هم اسلام نمی‏شود، با مجلس شورا هم اسلام نمی‏شود.

این‏ها همه مقدمه است؛ یعنی کی اسلامی می‌شود؟ یعنی زمانی که احکام اسلام را در خیابان در اداره در زندگی در همه جا ببینیم. والا در مسیر اسلامی شدن قدم بر می‌داریم. این بیان امام است. راجع به روش حکومت که این را باید زنده نگهداریم و نگذاریم عده­ای واداده­ی هوس­مدار، شکم­باره­ی اهل اتراف و وابسته به غرب مسیر انقلاب را منحرف کنند. امروز عده­ای رسماً با احکام مترقی اسلام مخالفت می­کنند؛ و متاسفانه مسئولیت هم دارند، سعی دارند القاء کنند اسلام توان اداره جامعه را ندارد.

مسئولین ناکارآمد

امروز مسئولی که کارآمد نیست و یا دائم القاء می­کند نمی­شود کار کرد، در مسئولیت باشد ضررش برای انقلاب از آمریکا بیشتر است. عده­ای با مردم را با امام و افکار امام و رهبری بیگانه کنند. تحریک می‌کنند جور دیگری حرف می‌زنند مسیر را به انحراف می‌کشانند. جا دارد این­جا کلامی راجع به معمار کبیر انقلاب حضرت امام روح­الله بیان کنم؛ که این روزها به نام ایشان است و امام شهدا است. امام جامعه مسلمین بود و روح او حاکم است و عالیست که خدای تعالی متعالی بگرداند؛ که به تعبیر بزرگان این انقلاب بی نام او شناخته شده نیست.

شخصیت امام خمینی

امام شخصیت بزرگواری که ذوب در اسلام و معارف الهی بود و لذا روش زندگی او، سکوت و بیان او، قبول و رد کردن او همه، محور الهی داشت، عالم را محضر خدا می­دانست و تلاش او بر این بود که در محضر خدا خلاف نکند و به دیگران هم همین را سفارش می­کرد. نسبت به دنیا و مظاهر دنیا کمال زهد و بی­رغبتی را داشت که دوست و دشمن به این روش ایشان اذعان داشتند و دارند. زندگی ایشان در طول سالیان کاملاً مشخص است و برای خودشان دنیائی تحصیل نکردند و مسئولیت را هم طعمه نمی­دانستند.

با این­که تمام امکانات را در اختیار داشتند وضعیت زندگی ایشان روشن است. خیلی مهم است که کسی اقبال مردمی داشته باشد، مخاطب و شاگرد فراوان داشته باشد اما در ورطه دنیا طلبی نیفتد و خود را حفظ کند. وقتی پیشنهاد می­دهند رد کند. حالا بعد از وفات چرا مقبره ایشان را این­گونه ساختند آنهایی که ساختن خودشان باید توضیح بدهند ما نمی‌دانیم. ولی وضعیت زندگی ایشان این‌گونه بود. در خاطرات بعضی از بزرگان که درباره ایشان می‌گویند که خود من شنیدم که امام نشسته بودند در حسینیه جماران داشتن شعار می‌دادند. امام را نام می‌بردند و درود می‌گفتند. امام آنجا گفتند اگر تمام این جمعیت که الان درود می‌فرستند مرگ بگویند برای من تغییری نخواهد کرد و من وظیفه خودم را انجام خواهند داد. چنین شخصیت تربیت شده الهی رهبریت نظام اسلامی را به عهده داشت.

دین صاحب دارد!

توجه دارید که دو نوع تفکر در آن زمان وجود داشت که کم و بیش امروز هم وجود دارد و آن اینکه در مسائلی که برای دین پیش می­آید می­گویند دین صاحب دارد و به ما مربوط نیست. به تعبیر استاد ما نظیر آن حرفی که عبدالمطلب، بزرگ مکه در حمله ابرهه به خانه خدا زد که آنها آمدند حمله‌ کنند او گفت این خانه صاحب دارد خودش دفاع می­کند و من مسئولیتی ندارم من صاحب شترهایم هستم شترهای من را بدهید. این حرف خوب است ولی مربوط به همان زمان است.

اما وقتی رسول خدا آمد و دین حاکم شد و آیه ۳۴ سوره انفال آمد که اِن اَولیآؤُهُ الا المتقونَ «متولیان ­واقعی­ فقط پرهیزکارانند» و امثال این آیات وظیفه معلوم شد که دیگر نمی­توان گفت صاحب خانه خودش برود دفاع کند. چون صاحب خانه علما را مسئول نگهداری خانه کرد. دین به دست علماء ربانی و راستین سپرده شد. امام ره کلامی دارند: یکی از علما این جوری می­گفت خدا رحمتش کند، من که دلم بیشتر نسوخته به اسلام از حضرت صاحب علیه­السلام خوب ایشان هم می­بینند این را، خود ایشان بیاید چرا من بکنم. این منطق اشخاصی است که می­خواهند از زیر بار در بروند. اسلام اینها را نمی­پذیرد.

رسالت عالِم دینی

امام رسالت یک عالِم دینی که از آیات و روایات بدست می­آید که علماء ورثه انبیاء هستند و خداوند از آنان پیمان گرفته که نگذارند عده­ای پرخوری کنند و عده­ای هم از گرسنگی رنج ببرند. در مقابل ظلم قیام داشته باشند و مظلوم را یاور باشند؛ و ده­ها مورد دیگر را خوب فهمیده بود و لذا قیام کرد و مردم هم که صدق گفتار و عمل او را دیدند پشتیبانی و همراهی کردند و استقامت ورزیدند، شهید دادند زندانی کشیدند و شکنجه شدند و محرومیت دیدند و شهد پیروزی بر ظلم و طاغوت را چشیدند.

در این ایام هم باید دوران ستم­شاهی را بیان کرد هم از مبارزات گفت، هم شخصیت­هائی که نقش داشتند را مطرح کرد و هم دستاوردها را گفت. هم از سنگ­اندازی­ها و دشمنی­ها که نمی­خواهند انقلاب بعد از ۳۹ سال به نتیجه برسد. می­بینید خیلی خزنده و موذیانه، با انواع حیل و خرج کردن پول­های گزاف که در خبرها می­شنوید توسط افراد معلوم الحال در داخل و خارج کشور سعی می­کنند تا اصول مکتب امام و آرمان­های انقلاب را از بین ببرند و فرصت تحقق ارزش­های اسلامی فراهم نشود؛ اما به فضل پرودگار انقلاب ما زنده است و ایران اسلامی آینده­ای روشن و پرفروغ دارد و با صلابت و قامتی رشید به راه خودش تا زمان ظهور حضرت حجت ادامه خواهد داد.

ترس دشمنان از اقتدار نظام

دشمنان نظام از همین اقتدار ما و همبستگی ملی ما می­ترسند. تلاش می­کنند با فشارهای سیاسی و اقتصادی قدرت دفاعی ما را کم کنند. اگر یادتان باشد بعد از فتنه ۸۸ سران و عوامل فتنه به دشمن گرا دادند. همین سرانی که الان هم معلوم است که پشیمان نیستند. نادم نیستند. البته بیان این عدم پشیمانی آنها یک مقدمه‌ای را لازم دارد و فرصتی را می‌طلبد که کامل به او بپردازم و زمانی را میبرد.

بعضی از همین هایی که حرف می‌زنند باید یادشان بیاید که در سن ۷۲ سالگی در همان شهر خودشان که نام می‌برند یک طومار ۷۲ متری برای این‌ها مردم جمع‌آوری کردند و هزاران نفر در آن طومار امضا کردند که این شخص اعدام شود. یادشان نمی‌آید یا خودشان را به فراموشی زدند. اینها از بودن در حصر الان نفع می‌برند. آزاد شدن شان و بیرون آمدن شان به ضررشان خواهد شد. لذا بعضاً بعضی حرف‌هایی را می‌زنند که باز در حصر بمانند.

گِرای سران فتنه به دشمن

به هر جهت این عوامل و سران فتنه به دشمن گرا دادند که اگر بخواهید نظام را تسلیم کنید باید در حوزه نفت و انرژی تحریم­های فلج کننده اعمال کنید خود این‌ها گفتند و ثبت شده است و الان هم هست و دیدید چه گرفتاری­هائی درست شد. امروز هم جریانی خائن، ترسو، لیبرالِ دروغگو و نفوذ کرده در بعض ارکان کشور که رد پای آنان در اغتشاشات اخیر هم دیده می­شود همگام با بوق­های خارجی دنبال فضاسازی ذهنی و ترساندن جامعه و زمینه­سازی برای مذاکره بر سر قدرت دفاعی کشور هستند.

اما مردم ایران با حضور خودشان در روز ۲۲ بهمن به تمام دنیا نشان خواهند داد که بر سر آرمان­ها و اصول انقلاب با هیچ جریانی عقد اخوت نبسته­اند. خوب است این را عده­ای درک کنند وقتی آمریکا خواسته و یا ناخواسته به قدرت ایران در زمینه­های مختلف اعتراف می­کند، شما چرا منفعلید؟ وقتی یمن در محاصره­های پیچیده و چند لایه است و از هیچ طریقی نمی­شود به آنجا رفت بعد می­گوید موشک­هائی که آنان می­زنند ساخت ایران است یعنی اعتراف می­کند که ایران این قدرت نفوذ را دارد.

عدم محافظه کاری در مقابل دشمن

البته ما در یمن حضور نداریم ولی او با دروغ برای خود یار جمع می­کند؛ و خودش توضیح نمی­دهد دهها تن بمب و موشک که توسط عربستان و بعضاً امارات بر سر یمن ریخته می­شود ساخت کجاست و چه کسی به آنان داده است؟ نباید در مقابل دشمن محافظه­کاری داشت و منفعلانه عمل کرد هر کلام او را باید محکم جواب داد. جواب خزعبلات رئیس‌جمهور آمریکا که در کنگره گفت و کاملاً مغرضانه و مداخله‌جویانه هم بود باید محکم داد. می‌گوید از کنگره خواستم کمک‌های لازم را به دولت بکند تا بتوانیم کامل علیه داعش و القاعده نبرد کنیم.

می‌دانید که در همان سخنرانی‌اش گفت به اینکه به تعبیر من الحمدالله داعش را ما نابود کردیم. حالا از کنگره می‌خواهیم که کمک کند و آنها را تا هر جا که می‌توانیم دنبال کنیم. اینها را تا کجا دنبال می‌کنند؟ تا پشت مرز ایران. می‌خواهند منطقه را ملتهب کنند. داخل خاک روسیه بروند. داخل خاک افغانستان مقرهایشان را تقویت کنند. کانون بحران و بی‌ثباتی در منطقه ایجاد کنند. جواب این حرف‌ها جواب این بیانات که می‌شود باید صریح و محکم داد.

مسئله اصلی مذاکرات

همان‌طور که مردم نمازگزار ما در روزهای جمعه محکم و صریح جواب آمریکا را می‌دهند. در مسئله نقض برجام بعضی توضیحاتی که می‌شود قابل قبول نیست. بیانات رهبری را ملاحظه کنید ایشان صریح بیان کرده است. بعضی از کسانی که مسئولیت دارند صاف در دوربین نگاه می‌کنند می‌گویند مسئله اصلی مذاکرات رفع تحریم‌ها نبود. پس چه بود؟ این بود که برویم در خیابان بایستیم و بستنی لیس بزنیم؟ پس چه بود اگر تحریم نبود؟ این همه برو بیا برای چه بود؟ آقایان منفعل نباشند و کار را درست انجام دهند.

مطلب دیگر این­که در اتفاقات عمومی که پیش می­آید همه باید کمک کنند. وقت را مغتنم برای انتقام­گیری و مچ­گیری ندانند که ضرر آن متوجه کل جامعه می­شود. دوستان باید سعی کنند اگر انتقادی هم دارند در فضای مناسب بیان شود راه­کارها گفته شود و برای آینده تصمیم گیری شود. والا حرف­ها تبیدیل به خصومت می­شود. در جریان برف اخیر منتقد باید امکانات را ببیند، ستاد مدیریت بحران را باید دید که خودش بحران زده نباشد.

انصاف در انتقاد

وقتی ستاد مدیریت بحران خودش بحران‌زده است دیگر نمی‌شود از او خواست که کارش را درست انجام دهد او را باید تقویت کرد که اول خودش از بحران نجات پیدا کند بعد بیاید کمک کند فعالیت­ها را هم باید رصد کرد و سرجمع نمره داد. من واقعاً دیدم که در مناطق افراد مشغول کار بودند و زحمات زیادی کشیدند؛ اما می­شد غافلگیر نشد و زودتر اقدامات تامینی را انجام داد. مردم را راهنمائی کرد که در این گونه مواقع بیرون نیایند و همکاری داشته باشند.

قبلاً همین طور بود قسمت زیادی از کار را خود مردم انجام می‌دادند. ننشینیم که حتماً کوچه را فلان دستگاه باید بیاید پارو کند. قسمت‌هایی را که می‌توانیم انجام بدهیم را خودمان باید انجام بدهیم. کمک کنیم همکاری کنیم. واقعاً هجمه برفی که بود اگر هم یک مقدار هم توجه داشتند هجمه آن قدر زیاد بود که نمی‌توانستند. به اضافه اینکه امکانات این شهر و استان هم کم است. باید همه اینها را در نظر گرفت بعد زبان به انتقاد باز کرد.

بعضی وقت‌ها انتقادها را که انسان توجه می‌کند می‌بیند که کینه است. خصومت است. واقعا اصلاحی نیست. وزارت راه و شهرسازی در حد کلان اتفاقی که در حال وقوع بود در اتوبان پیش‌بینی نکرده بود. به هر تقدیر کمبودهائی اگر بوده که بوده و باید بررسی و برای بعد جبران شود از تلاشی که عزیزان کرده­اند چیزی کم نمی­کند و از همه تشکر می­کنیم.

اطلاع از انتصابات

تذکر این نکته را هم لازم می­دانم که به عده­ ای در استان عموما و در شهرستان بدهم که خیال نکنند از جلسات محفلی آنان در گوشه و کنار و در بعض از مساجد و امثال ذالک بی­خبریم و یا دعوت از افراد معلوم الحال و سخنرانی و نشست و گفتگوی آنان را اطلاع نداریم و یا حتی از انتصاب و بکارگیری افرادی که قطعاً نباید مسئولیتی داشته باشند خبر نداریم. همه را می­دانیم، اما بنا بر مصالحی بزرگتر فعلاً سکوت داریم.

و از حزب الله و خانواده­های شهدا و ایثارگران و نیروهای ارزشی که از وضعیت موجود بشدت ناراحت هستند خواسته­ایم خویشتن داری ­کنند. این را آقایان بدانند که بعضی وقت‌ها این دوستان قصد اقدام هم داشتند و ما تذکر دادیم و جلویش را گرفتیم که فعلاً صبر کنید؛ اما حفظ این نیروها دائمی نیست. این را باید توجه داشته باشید. هم استاندار محترم این را بداند هم اعضای محترم شوراهای شهر در کل استان و شهر کرج بدانند و هم شهرداران بدانند که تا وقتی برای مردم کار و خدمت می­کنند مقبولیت دارند.

والا اگر مشغول سیاسی کاری شوند و یا منافع حزب و دسته و فرقه خود را بر منافع استان و مردم ترجیح بدهند کارشان در این استان تمام است.

عدم مصلحت اندیشی شخصی

این را مکرر عرض کردم که بنده به وظیفه عمل می‌کنم بودنم در این جایگاه و نبودنم به اندازه سرسوزنی فرقی ندارد. اگر بتوانم کارم را انجام بدهم انجام می‌دهم و اگر نتوانم بقیه کارهایی که باید انجام بدهم را انجام می‌دهم. لذا برای بودن در جایگاه هیچ وقت از یک مطلب بزرگ‌تری کوتاه نخواهم آمد که یک وقت بخواهم مصلحت‌اندیشی داشته باشم که به نفع خودم باشد.

بیان عملکرد برای مردم

همانطور که مکرر عرض کردیم نماز جمعه محل تبیین و روشنگری است لذا خوب است مسئولین از این فرصت استفاده کنند. امروز برادر بزرگوارمان جناب آقای اکبریان آمدند و نکاتی را گفتند. راجع به مجلس و مصوباتش راجع به انقلاب. این سنت خوبی است. این فرصت باید استفاده شود. مسئولین دیگر هم بیایند برای مردم عملکرد خودشان را توضیح بدهند. ما که دائماً می‌گوییم در تلویزیون و این‌طرف و آن‌طرف شما برنامه بگذارید و برای مردم بگویید که دارید چه کار می‌کنید.

حالا از همین تریبون می‌گوییم که این کار را بکنند و از آنها می‌خواهیم به خصوص در مسائل فرهنگی استان و به خصوص شهرستان کرج. چند ماهی از تشکیل پارلمان شهری و شورای اسلامی شهر گذشته است. خوب است اعضای شورا بخصوص بخش فرهنگی آن که یکی از مسائل مهم و دغدغه­ مند شهر است واقعاً بیایند و توضیح دهند که چه کار کرده ­اند و چه برنامه ­ای برای آینده دارند. بودجه‌ای که برای این کار قرار داده‌اند چه بوده است. اساساً گزارش کار دادن به مردم و روشن کردن اذهان مفید است.

درباره افغانستان چهار ماه قبل تقریباً بنده این را پیش‌بینی کردم و به دوستان عرض کردم که دارد چنین جریانی در آنجا واقع می‌شود و رهبری چند روز قبل گفتند دیگر ان را تکرار نمی‌کنم. بیانی هم داشتند و نامه‌ای را برای اتحادیه انجمن اسلامی دانشجویان در اروپا داشتند. با اینکه کوتاه بود مطالب نغز و مفیدی داشت که توصیه می‌کنم آن را هم مراجعه فرمایید.

در انتشار این خبر سهیم باشید:

پاسخی بگذارید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر وبسایت امام جمعه کرج در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.