نام کتاب: زهد – دفتر دوم سلوک اخلاقی
مولف: سید محمد مهدی حسینی همدانی
نوبت چاپ: اول – پاییز ۹۳
ناشر: انتشارات اسوه
در ابتدای این کتاب میخوانیم:
مقدمه
پیامبر گرامی اسلام در ضمن روایتی فرمودهاند:
” انما العلم ثلاثه: آیه محکمه او فریضه عادله او سنه قائمه و ما خلاهن فهو فضل. “
همانا علم بر سه گونه است: علم توحید (اعتقادات)، علم احکام و علم اخلاق و فراتر از این سه، فضل محسوب میشود.
ما در اینجا قصد نداریم به معانی و مفاهیم این روایت کریمه بپردازیم که خود، سررشته هزار مبحث و گفتگوست، بلکه عنوان کردن این حدیث شریف فقط بهقصد یادآوری این مطلب بود که هر مسلمانی این سه گونه علم را که پیامبر عظیم الشان ما بدان بشارت فرمودهاند، در حد برطرف کردن نیازهایش و حتی بیش از آن باید بداند و آشنا باشد و ما اگر روایت دیگر آن بزرگوار را که فرمودهاند: ” طلب العلم فریضه علی کل مسلم و مسلمه “
در کنار روایت مذکور قرار دهیم به این نتیجه خواهیم رسید که آموختن علم بهطور اعم _بهخصوص_ بر همه ما واجب و لازم است؛ به همین دلیل در این مختصر تلاش خواهیم کرد به ساحلی از این دریای بیکران علم اخلاق نامگرفته و حضرت آن را ” سنه قائمه ” عنوان فرمودهاند، در حد توان و بضاعتمان بپردازیم.
موضوعی که برای بحث در این گفتار انتخاب کردهایم، بررسی صفت زیبایی به نام زهد است که برخی کژاندیشیها و تصورات نادرست آن را به لباس مندرس و خشنی تعبیر کردهاند که هر طبعی از آن گریزان است و بهسختی میتوان _ بخصوص به نسل جوان و زیباپسند جامعه ما تفهیم کرد که زهد در اصل و معنای حقیقی آن لطیفتر و ظریفتر از آن چیزی است که برخی از آن ما بهغلط به آن خوکردهایم. زیباتر از آن تصور زشتی است که در اذهان گروهی از مردم جای گرفته است.
زهد همان چیزی است که جامعه ما در این شرایط زمانی سخت بدان نیازمند است. اگر اندکی بر این نکته تأملکنیم درخواهیم یافت که چه بسیار گرفتاریها و مشکلاتی که با رعایت همین اصل اخلاقی برطرف میشوند و چه دردهایی که با درک همین فضیلت اخلاقی مداوا میگردند. اگر جامعه ما به زهد گرایش پیدا کند. فشارهای ناشی از مشکلات مالی و اقتصادی را آسانتر تحمل خواهد کرد.
این را نه ازآنرو میگوییم که برای نابسامانیها و مشکلات اقتصادی جامعهی درحالتوسعهمان توجیه و مفری پیدا کنیم، بلکه بدان علت است که این حقیقت بزرگ روشن شود که حرص و آز و طمع، سررشته بسیاری از دردهای جامعه است؛ مگر جز این است که همه گرانفروشیها، احتکارها، رشوهخواریها، کمفروشیها، تقلبها و هر معضل اقتصادی دیگری که سراغ دارید، ریشه در دنیاپرستی و حرص مال و جاه عدهای از افراد جامعه دارد؟
بیاید بهجای اینکه برخی از ما برخی دیگر را به دنیاطلبی و یا زهد نمایی متهم کنیم و یا خود ما کسانی را بهواسطه متصف بودن به زهد، مدح و ستایش کنیم، بکوشیم زهد را همانگونه که هست و باید باشد بشناسیم و درک کنیم. تنها راه این است که میتوانیم با نزدیک شدن به معنای واقعی آن، به روح زهد و دیگر فضیلتهای اخلاقی که پیامبر گرامی اسلام و ائمه معصومین خود بالاترین و عالیترین نمونه و الگوی آن بودهاند، متصف شویم و از این طریق از بسیاری از دردهایی که به جانمان چنگ انداخته و گرفتاریهایی که گریبان خود و جامعه را گرفته است، نجات یابیم.
برای شناختن زهد پیش از هر چیز باید حالات روح را بشناسیم و با آن تقسیمبندیهایی که علمای اخلاق برای نفس انسان برشمردهاند، آشنا شویم.
نفس انسان که از آن به عقل، روح و قلب هم تعبیر میشود، دارای چهار قوه و نیروست که هریک از آنها، حالتی از حالات روح را در اختیار خود دارند و هر قوهای اگر بر دیگر قوا چیره شود، رفتار انسان به تبعیت از آن تعبیر خواهند کرد؛ مثلاً اگر عقل بر قوای دیگر تسلط یابد، همه حرکات و سکنات انسان، منطقی و صحیح خواهند بود و در نظام رفتاری او هرجومرج و آشفتگی مشاهده نخواهد شد.
حال اجازه بدهید این چهار نیروی درونی را بشناسیم. بنا بر نظر علمای اخلاق، چهار نیروی درونی انسان عبارتاند از: قوای عقلیه (نیروی تفکر)؛ قوای غضبیه (نیروی خشم)؛ قوای شهویه (نیروی تمایلات)؛ و قوای وهمیه (نیروی تخیل).
کار نیروی عقل این است که حقایق امور را درک کند و بین خیر و شر و درستی و نادرستی فرق بگذارد و سمتوسوی منافع و مصالح انسان را تشخیص بدهد و به او بنمایاند، راه صحیح را در هر امری پیش رویش بگذارد و نیز راه دوری از شر، بدی، ضرر و زیان را به وی بیاموزد.
قوای شهویه یا نیروی تمایلات نیز همان کاری را میکند که حیوانات در خصوص رفع نیازهای غریزی خود انجام میدهند؛ یعنی شکمچرانی و شهوترانی جنسی. وظیفهی این قوه در انسان، حفظ و ادامهی حیات اوست و البته از آن بهعنوان بهترین وسیله برای به کمال رسیدن نفس انسان نیز یادکردهاند.
از قوای غضبیه بهعنوان نیروی نگهدارنده و حفظکننده نامبرده میشود و جلوه بارز آن را میتوان در رفتار حیوانات وحشی و درنده یافت. کار این قوه دفاع از نفس در هنگام مواجه با خطرهاست و جلوههای منفی آن در دیگرآزاری، سلطهطلبی و ظلم و ستم به دیگران دیده میشود.
قوای وهمیه همان قوه تصور و تخیل انسان است. درک حیلهها و ترفندها و یافتن راهکارهای مناسب برای نفوذ عمل و رسیدن به هدفها از طریق چارهجویی، از مأموریتهای آن است. علمای اخلاق از این قوه بیشتر جنبه حیلهگری و مکر را استنباط و فایده آن را در درک جزئیات از طریق تجسم در ذهن و چارهاندیشی برای رسیدن به مقاصد صحیح ذکر کردهاند.
اما بهجز آنچه گفتیم، گروهی دیگر از علمای اخلاق چهار قوهای نفس را به دو قوهای کلیتر با دو نوع عملکرد متفاوت، اما مناسب با یکدیگر تقسیم کردهاند. این دو قوه عبارتاند از:
۱ – قوه درک که خود به عقل نظری و عقل عملی تقسیم میشود. عقل نظری، همان قوه عقلیه است که پیشازاین درباره آن سخن گفتیم. عقل نظری همان قوه عقلیه است که پیش از آن سخن گفتیم. عقل نظری وجوه علمی یک واقعه و بررسی اطلاعات، راهحل و نحوه عمل را پیش رو پای انسان میگذارد.
این دو مجموع قوه مدرسه انسان را میسازند.
۲ – قوه حرکت که شامل قوه غضبیه و قوه شهویه انسان است. نیروی غضب، وظیفه دفع ناملایمات از راه قهر و غلبه را دارد و نیروی شهوت عامل جذب خواستنیها و ایجاد انگیزه برای رسیدن به مطلوب در انسان است.
آنچه این تقسیمبندیها بهعنوان نتیجه و محصول به ما میدهند. این است که اگر حرکات و افعال این قوا در وجود ما، همگی بر اعتدال و میانهروی استوار باشند و سه نیروی وهمیه، شهویه و غضبیه تحت فرمان و کنترل عقل باشند، در درجه اول سه فضیلت نصیب ما خواهد شد:
۱ – (حکمت) که حالت اعتدالی نیروی عقل است.
۲ – (عفت) که حالت اعتدالی نیروی شهوت است.
۳ – (شجاعت)که حالت اعتدالی نیروی غضب است.
و در درجه دوم از اعتدال همان سه قوه به ملکه (عدالت) میرسیم که در حقیقت مرحله کمال همه قوای نفسانی انسان است؛ زیرا همهچیز در جای خود و بهاندازه درست و منطقی است.
از این موضوع به نتایج دیگری هم میتوان رسید؛ ازجمله اینکه اگر هریک از قوای چهارگانه در وجود ما از حدود اعتدال خارج شوند و بهسوی افراط یا تفریط گرایش پیدا کنند، باعث بروز رذیلهای خواهند شد که در مقام خودسازی، باید ضد آن را که فضیلت خوانده میشود، کسب کنیم.
تا اینجا تقسیمبندی علمای اخلاق در باب قوای نفسانی را بررسی کردیم. حال، بیایید پسازاین مقدمه، موضوع اصلی کتاب را پی بگیریم و ببینیم زهد در کجای این مجموعه قرار میگیرد. در ادامه زهد را بهعنوان فضیلتی شرح و بسط خواهیم داد که در مقابل رذیله (حب به دنیا و مال) قرار میگیرد.
بنای ما در این مجموعه، استناد به آیاتی از قرآن کریم و روایاتی از ائمه اطهار خواهد بود و امیدمان بر این است که بررسی اجمالی این موضوع موردقبول حضرت حق و مورداستفاده شما عزیزان گرانقدر قرار گیرد. در ضمن، به این وسیله از برادران ارجمند، آقایان فرید نجف نیا و علیرضا سلامیان که در ویرایش مطالب محتمل زحماتی شدهاند، تشکر میگردد.
حوزه علمیه قم/سید محمدمهدی حسینی همدانی/جمادیالثانی ۱۴۱۵