خطبه/

مشروح خطبه های ۳ شهریور ۱۳۹۶ شهر کرج

روابط عمومی ۰۶ شهریور ۱۳۹۶ ۰

متن کامل خطبه نماز جمعه ۱۳۹۶/۶/۳
استان البرز، شهرستان کرج
توسط آیت الله حسینی همدانی

بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدالله رب‌العالمین والصلاه والسلام علی سید الانبیاء و المرسلین العبد الموید والرسول المسدد ابالقاسم المصطفی محمد و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین سیما بقیه الله الاعظم فی الارضین واللعنه الدائمه علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین

عباد الرحمن اوصیکم و نفسی بتقوی الله. بحث ما در بیان کنترل زبان و توضیح بعضی از گناهان و خطاهای زبان بود؛ که رسیدیم به ناسزاگویی و فحش و بدی این صفت که با توجه به آیات و روایات نکاتی را عرض کردیم. عرض کردیم که اهل تقوا در کنترل زبان خودشان سعی بلیغ دارند و هرگز به ناسزاگویی و فحش زبان خودشان را باز نمی‌کنند. در تعریف بد زبانی عرض کردیم وقتی شخص به قصد تحقیر و توهین طرف مقابل که شخص مؤمنی است بدی را از حد خودش خارج می‌کند شروع به ناسزا گویی می‌کند. تکرار هم کردیم که باید قصد توهین و تحقیر داشته باشد که ما با همین قصد تحقیر کار داریم همین امروز که می‌خواهم توضیح بدهم.
فحش اگر در آن قصد تحقیر و توهین طرف مقابل نباشد شاید این مطالبی که گفته شد درباره او محقق نباشد. مباحث فحش را جلسه قبل بیان کردم. یک نکته می‌ماند که این جلسه بگویم و آن این است که ما در کتب دیده‌ایم و خوانده‌ایم که در مواردی اهل‌بیت عصمت و طهارت سلام‌الله علیهم به بعضی کلمات اشاره کردند. مثلاً ثَکَلَتْکَ اُمُّکَ! مادرت به عزایت بنشیند. یا شبیه این کلمات که گفته شده از امیرالمومنین هست از امام حسین علیه السلام هست از شخصیت‌های دیگر معنوی ما هست.
جایگاه این کلمات کجاست؟ آیا مجوزی دارد که انسان بگوید؟ توجه به این نکته لازم است که ما در محاورات روزانه مان با افراد مختلفی روبه‌رو هستیم سروکار داریم. هر کدام از آنها هم ویژگی‌هایی دارند. خصوصیاتی دارند که این ویژگی را دیگری ندارد. با همه افراد هم نمی‌شود یک جور برخورد کرد. گاهی باید با یک کسی محکم صحبت کرد. گاهی باید با آرامش و نرمی سخن گفت. این‌ها با هم فرق دارد. امیرالمؤمنین علیه افضل صلوات المصلین فرمودند «لکل مقام مقال» با هر کسی که سخن می‌گویید در هر جایی باید مطلبی فراخور همان‌جا گفت.
آنچه ما را از آن نهی کردند دشنامی است که موجب تحقیر انسان مومن و محترم شود. این مورد بحث است که جلسات قبل روایات آن را خواندیم داخل بهشت نمی‌شوند و کذا؛ اما اگر کسی برای خودش شخصیتی قائل نباشد قطعاً برای این شخص آن الفاظ ناراحت‌کننده نیست و چون با او مطابقت و سازگاری هم دارد دیگر فحش به حساب نمی‌آید. این را توجه داشته باشید.
امام علی‌بن‌ابی‌طالب علیه‌السلام در خطبه ۲۰۶ نهج‌البلاغه فرمودند «إِنِّی أَکْرَهُ لَکُمْ أَنْ تَکُونُوا سَبَّابِینَ» من دوست ندارم که شما سباب باشید یعنی بدگو و بددهن باشید فحش بدهید «وَ لَکِنَّکُمْ لَوْ وَصَفْتُمْ أَعْمَالَهُمْ وَ ذَکَرْتُمْ حَالَهُمْ کَانَ أَصْوَبَ فِی اَلْقَوْلِ وَ أَبْلَغَ فِی اَلْعُذْرِ» اما اگر شما اعمال آنها، منظورش اهل شام بود کسانی که در مقابل هستند، آنها را وصف کنید و حالشان را یاد کنید از حیث گفتار برای شما بهتر است و در عذرخواهی رساتر خواهید بود؛ یعنی اگر وصف حال طرف را بگویید این دیگر فحش نیست.
مطلبی را که می‌گویید مطابق با حال طرف باشد و همه هم بدانند که چنین ویژگی هست. مثلاً حضرت فرمودند «یَا أَشْبَاهَ الرِّجَالِ» ای مرد نماها. این در وصف حال آنها قشنگ معلوم بود که حرف می‌زدند و پایش نمی‌ایستادند. تعهدی به این مطلب نداشتند. این اشاره به کل آن کسانی بود که جلویش بودند. اینجا این فحش نخواهد بود.
یک زمانی بین امیرالمؤمنین و عثمان بحثی شده بود داشتند راجع به یک موضوع بحث می‌کردند. بحث شان هم بالا گرفته بود. مغیره بن اخنث خودش را انداخت جلو و به عثمان گفت که رهایش کن من او را کفایت می‌کنم یعنی حسابش را خودم می‌رسم؛ یعنی ببینید که این آدم چطور بود. به عثمان گفت شما جلو نیا من خودم یک تنه حریف علی هستم. امیرالمومنین در مقام خطاب به او فرمود «یَابْنَ اللَّعینِ الاَبْتَرِ، وَ الشَّجَرَهِ الَّتى لا اَصْلَ لَها وَ لا فَرْعَ» مطلب جانانه‌ای را حسابی به او گفت. مطالب عمیق و دقیقی را هم گفت.
مغیره بن اخنث پدرش اخنث بن شریق است. عبارت امام این است ای پسر ملعون دم بریده مقطوع النسل و فرزند درختی که ریشه ندارد و نه شاخه دارد و نه برگی تو می‌خواهی حساب من را برسی؟ از نزد ما بیرون برو خدا خیر را از تو دور سازد هرچه خواهی تلاش کن خیر به تو نخواهد رسید. خیلی محکم حضرت گفت که تو می‌خواهی حرف بزنی؟ این کلمات کلمات ناسزا بود که گفت. گفت یَابْنَ اللَّعینِ ای پسر ملعون. اخنث بن شریق از بزرگان منافقین بود. تو پسر او هستی.
و بیان قرآن کریم هم راجع به منافقین شفاف است. قطعاً از جمله کسانی هستند که مورد لعن هستند «وَعَدَ اللَّهُ الْمُنَافِقِینَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْکُفَّارَ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدِینَ فِیهَا ۚ هِیَ حَسْبُهُمْ ۚ وَلَعَنَهُمُ اللَّهُ ۖ وَلَهُمْ عَذَابٌ مُقِیمٌ منافقین» مورد لعن خدا هستند. اگر به یک منافقی گفتید ملعون فحش نیست. چرا؟ چون قرآن او را ملعون می‌داند. گفتن آن صفتی که در او هست ناسزا نیست. تحقیری است که خدای تعالی او را تحقیر کرده است. او اهل ایمان نیست اینها را توجه داشته باشید. پس کلام امام مطابق با فرمایش قرآن است آنجایی که ابتر گفت برای اینکه او مشکلاتی برایش پیش آمد است. در آنجایی هم که فرمود «وَ الشَّجَرَهِ الَّتى لا اَصْلَ لَها وَ لا فَرْعَ» اشاره به همان شجره ملعونه و شجره خبیثه است که در قرآن به او اشاره شده است امیرالمومنین از قرآن اقتباس کردند.
در آیات قرآن برای لعن و نفرین کلماتی به کار رفته است و در مواردی جایز شمرده شده است. در آیه ۶۱ سوره مبارکه آل عمران ابتهال و زاری کردن برای لعن و نفرین و نابودی فرد بلکه افراد است ابتهال می‌کند که این فرد مورد لعن قرار بگیرد و نابود شود. لذا همین درود و مرگهایی که ما در تعقیبات نمازمان می‌گوییم که متأسفانه با لطائف الحیلی از بعضی از مساجد جمع ‌کردند. لعن و نفرین و مرگی که فرستاده می‌شود اعلام برائت است. از تعقیبات نماز است باید گفته شود.
بعضی وقت‌ها افراد فکر می‌کنند دارند کار خیر می‌کنند. می‌گویند آقا شنیده‌اید که می‌گویند بعد از نماز قبل از آنکه تکان بخورید تسبیحات حضرت زهرا را باید بگویید که چقدر ثواب دارد! و واقعاً هم همین است که ثواب هم دارد خیلی فراوان. ولی دیگر نمی‌دانند که منظور از این بعد، یعنی هیئت تألیفی نماز به هم نخورد. چون ما روایت هم داریم که بعد از نماز بلافاصله سه تکبیر بگویید. داریم بلافاصله بعد از نماز به سجده بروید. داریم بلافاصله بعد از نماز لعن بر اعدای دین کنید. کدام‌ بعد را ما انجام بدهیم؟
این بَعد منظورش بَعدیَت زمانی نیست بَعدیَت رتبی است؛ یعنی بعد از نماز شما مشغول تعقیبات باشید. یکی از تعقیبات لعن بر اعدای دین است. جای همدیگر را نمی‌گیرد. تسبیحات حضرت زهرا را بعدش بگویید مشکلی ندارد. اگر کسی بعد از تکبیر تسبیحات گفت بعد بودن نماز را به هم نزده است. بعضی‌ها با شیطنت تمام تکبیر را از مسجدهای ما گرفتند. یک بنده خدایی گفت حاج‌آقا روایت داریم. گفتم شما فکر می‌کنید که من آن روایت را ندیدم که داری به من درس می‌دهی! سروکار ما با روایت است. لذا باید مواظب بود که ما را در یک مسیر دیگری نبرند. لعن هایی که گفته می‌شود درود و مرگ‌های که گفته می‌شود و در مراسم ها شما مرگ می‌گویید همه اینها از یک اصل قرآنی ریشه گرفته است.
البته قرآن کریم موجبات لعن و نفرین را هم شمارش کرده است. فرصت بیان نیست شاید بیش از ۲۰ مورد داریم که در آنجاها گفته شده است لعن کنید نفرین کنید. نمونه دیگری از این کلمات کلمه زنا زاده است. چون بعضی‌ها سؤال کردند من اینجا عرض کنم. در یک موردی فحش و ناسزا است در مواردی هم در فقه دارد که اگر کسی به دیگری خدای نکرده این لفظ را به کار برد حد دارد باید شلاق بخورد؛ اما می‌بینیم که امام حسین علیه السلام به آن ملعون گفت «إِنَّ الدَّعِی بْنَ الدَّعِی قَدْ رَکَزَ» زنا زاده فرزند زنا زاده من را مخیر بین دو چیز کرده است. امام حسین علیه السلام این کلام را گفت.
یا به یک شخص دیگری می‌گوید ابن مرجانه. ابن مرجانه معلوم است یعنی چه. در آن زمان معلوم بود که یعنی چه. توجه داشته باشید که این امور هم فحش نیست. این‌ها از باب تشهیر است؛ یعنی مشهور شدن نه توهین است و نه فحش است. در باب مجازات‌های مطرح در نظام کیفری اسلام یکی از مجازات‌ها مجازات تشهیر است. به‌معنای معرفی کردن مجرم به جامعه و اعلام جرم او به طوری که همگان او را بشناسند تا در دام او گرفتار نشوند.
قبلا جار می‌زدند زنگوله به گردن طرف می‌بستند سرش را می تراشیدند و در خیابان رهایش می‌کردند. در مکان عمومی به خصوص در آن محلی که جرم مرتکب شده بود او را میگرداندند. امروز هم اسامی را منتشر می‌کنند چهره او را در تلویزیون و روزنامه‌ها پخش می‌کنند که افراد بشناسند چنین مجرمی را این را تشهیر می‌گویند. لذا آنجایی که امام شخص را خطاب می‌کند به یک صفت مشخص از باب تشهیر است و فحش نیست و همه هم او را به همان نام می‌شناسند. وقتی این طور شد دیگر فحش نخواهد شد.
نکته دیگری که عرض می‌کنم راجع به نفرین است. نفرین یک نوع دعاست و در جایی اقدام به نفرین می‌کنند که طرف مقابل مورد تنفر و بیزاری واقع شده باشد و چون نمی‌تواند خودش از خودش در مقابل او دفاع کند دست به دعا برمی‌دارد که هم از او اعلام تنفر کند هم از خدای تعالی طلب کمک کند که من را از دست چنین شخصی نجات بده. لذا نفرین معنای وسیع‌تری از لعن دارد. هر لعنی نفرین است اما هر نفرینی لعن نیست. این را دقت کنید.
چون لعن به‌معنای دورکردن خوار کردن از روی خشم و غضب است. علمای اخلاق فرمودند به معنای درخواست دور شدن رحمت خدا از آن شخص است؛ یعنی وقتی شما می‌گویید ای ملعون یعنی مورد رحمت خدا واقع نشوی. خدا تو را لعنت کند یعنی رحمت خدا شامل حالت نشود. می‌خواهد او را از درگاه رحمت الهی دور کند. خود خدای تعالی هم وقتی این واژه را به کار می‌برد مثلاً راجع به شیطان یا راجع به بعضی از افراد می‌گوید معنای لعن خدا در دنیا به معنای دوری از رحمت است و در آخرت به معنای عذاب و عقاب است؛ یعنی در آخرت کسی مورد لعن قرار بگیرد منظور این است که او را عقاب می‌کنند.
پس تا حدودی با معنای سب و لعن و نفرین و ناسزاگویی که از گناهان زبان است آشنا شدیم. همین مقدار برای این بحث کفایت می‌کند. فقط برای آشنا شدن شما با بعضی از این گناهان زبان است. چون گناهان زبان زیاد است در قیامت روایت دارد که بیشتر مردم درو شده داس زبانشان هستند. زبان مثل داس انسان‌ها را درو کرده است. هر کدام به یک بلیه ای از همین بلاهای زبان مبتلا هستیم که خدای تعالی را قسم می‌دهیم همه بدی‌های زبانی را از ما دور بگرداند.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
قل هو الله احد الله الصمد لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا احد

بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین الصلاه و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین ابالقاسم محمد و صل علی امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب و علی فاطمه الزهرا سیده نساء العالمین و علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنه و علی علی بن الحسین و محمد بی علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد والحسن بن علی والخلف القائم الحجه حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک

خودم و همه شما مؤمنین و مؤمنات نمازگزاران محترم جمعه را همه را به رعایت تقویت تسدید تقوای الهی دعوت می‌کنم.
هفتم ذی‌الحجه سال ۱۱۴ قمری شهادت امام باقر علیه‌السلام است که در سن ۵۷ سالگی واقع شد. امام باقر یکی از راویان جریان کربلا و شاهد شهادت حسین بن علیبنابیطالب است. از نظر علم و ورع یگانه و آثاری که از امام بجامانده است بی‌نظیر است. اهل سنت هم او را به اهل علم و تقوا و ورع و اجتهاد ستودند. پدر امام باقر امام سجاد و مادر او ام عبدالله دختر امام حسن مجتبی علیه السلام است. در نتیجه امام از هر دو طرف هاشمی نسب است. هم علوی است هم هاشمی است.
امام کسی است که رسول خدا او را سلام فرستاده است. این روایت را شنیده‌اید امام صادق سلام الله علیه فرمودند پدرم فرمود یعنی امام باقر، خدمت جابر بن عبدالله انصاری رفتم. جابر بن عبدالله انصاری از صحابیان بزرگ رسول خداست که ۵ معصوم یا ۶ معصوم را درک کرده است. ویژگی‌هایی دارد که در جایش باید بگوییم. از من سؤال کرد تو چه کسی هستی؟ این وقتی بود که جابر نابینا شده بود اواخر عمر نابینا شده بود. گفتم محمد بن علی بن حسین هستم. گفت پسر جان جلو بیا. نزدیک او رفتم دست من را گرفت و بوسید بعد خم شد که پای من را ببوسد من خودم را کنار کشیدم نگذاشتم.
بعد گفت که رسول خدا به تو سلام رساند. گفتم سلام و رحمت و برکات خدا بر رسول خدا او چطور به من سلام رساند؟ جابر گفت روزی به حضور رسول خدا شرفیاب شدم به من فرمود ای جابر شاید تو زنده بمانی تا با مردی از فرزندان من ملاقات کنی که نام او محمد بن علی است «یـَهـِبُ اللّهُ لَهُ النُّورَ وَالْحـِکـْمَهَ فَاقْرَاءْهُ مِنِّى السَّلامُ» خدای تعالی نور و حکمت را به او می‌بخشد سلام من را به او ابلاغ کن. این سلام رسول خداست به امام باقر.
دوران امام باقر علیه السلام دوران سختی است. اگرچه در آن زمان شیعیان خیلی زیاد بودند اما از نظر سیاسی اوضاع خیلی خراب بود. موقعیت برای قیام و انقلاب و موقعیت به دست گرفتن حاکمیت توسط امام معصوم نبود. حکام اموی تمام تلاش خودشان را می‌کردند تا محبوبیت امام از بین برود کم‌ شود؛ اما کاری هم از پیش نبردند و نمی‌توانستند هم. با تمام فشارهایی که بود شیعه و معارف بلند او را امام حفظ کرد و در نهایت به دست هشام بن عبدالملک پلیدی که در مال‌اندوزی و ستمگری و بی‌عاطفه گری و کینه‌توزی و خونریزی شهرت داشت به شهادت رسید.
روایتی را من همیشه اول بحث می‌خواندم برای شما که جنبه تربیتی و اخلاقی داشت. آن روایت را الان به مناسبت از امام باقر علیه‌السلام می‌خوانم. روایت آموزنده‌ای است. امام باقر سلام الله علیه به جابر جعفی فرمودند: ای جابر آگاه باش زمانی از دوستان ما به حساب می‌آیی که اگر تمام اهل یک شهر بگویند که تو مرد بدی هستی یا انتقادت را بکنند از سخن آنان غمگین و متأثر نشوی و اگر همه آنان گفتند تو مرد شایسته و خوبی هستی مسرور و خوشحالت نکند.
دیده‌اید کسی به ما یک ذره حرف کج بزند تا دو روز حالمان بد است. تعریفمان را بکنند حالمان خوب است. امام باقر سلام الله علیه می‌گوید که این درست نیست. بلکه اعمال و رفتارت را به کتاب خدا عرضه کن اگر دیدی کردار و گفتارت مانند قرآن است و در راه قرآن قدم بر می‌داری حرامهایش را ترک می‌کنی و خواسته‌های ان کتاب مقدس را با میل و علاقه انجام می‌دهی و از کیفرهایی که در آن آمده خائف و ترسان هستی در روش خود پابرجا و شادمان باش. حرفت را بگو ولو تمام شهر است از تو انتقاد کنند. همه شهر با تو بد باشند؛ و بدان که گفته‌های مردم به تو زیانی نمی‌رساند.
ولی اگر کارها و رفتارت مخالف قرآن بود. گفتند امربه‌معروف کن نمی‌کنی. میگوییم چرا نمی‌کنی می‌گوید بدم را می‌گویند. مسئول است کار به دستش است می‌گوییم چرا امربه‌معروف نمی‌کنید می‌گوید می‌خواهم در این شهر زندگی کنم. ولی اگر کارها و رفتارت مخالف قرآن بود و در خلاف کتاب خدا قدم برمی‌داری چه چیز تو را از خودت غافل و بی‌خبر ساخته است. این روایت چقدر کارا و الهام‌بخش است. ما اگر این روایات را جلوی چشممان داشته باشیم و در زندگی‌مان در رفتار اجتماعی در برخوردهای سیاسی و فردیمان داشته باشیم آباد می‌شود. این روایات پشت‌سر است متأسفانه جلو نیست.
هم نام امام باقر سیدمحمدباقر حکیم در همین روز هفتم شهریور که هفتم شهریور شهادت امام باقر هم هست در سال ۱۳۸۲ توسط گروه‌های ترور بعد از نماز جمعه در نجف اشرف به همراه ۸۲ نفر از نمازگزاران که همراه او بودند به شهادت رسید و مأموریتی که خدای تعالی برای او در این دنیا در نظر گرفته بود پایان پیدا کرد. خدای تعالی درجات این شهید و شهدای خاندان حکیم را افزوده بگرداند.
نهم ذی‌الحجه روز عرفه و روز نیایش است. ائمه معصومین علیهم‌السلام خیلی از مسائل مهم و ضروری مربوط به دنیا و ماوراءالطبیعه و آن چیزی که مربوط به معرفت نفس معرفت‌الله و امثال ذلک بوده است را در قالب دعا برای ما بیان کرده‌اند. به وسیله دعاها قرآن را تفسیر و شرح کردند. البته هر کسی به اندازه فهمش و مقدار ارتباطش با خدای تعالی از اینها بهره می‌گیرد و از معارف سود میبرد. به تعبیر روایات دعا خودش عبادت است. برای آینده انسان و نجات او از عذاب و خروج او از ظلمات عالم طبیعت به سوی نور و سبک بالی و سبک باری دعا بسیار کارساز است و انسان را به مقصد می‌رساند.
دعا انسان‌ساز است. یکی از این دعاها دعای روز عرفه است. دعای روز عرفه امام حسین علیه السلام. بند بند این دعا عرفان است و معرفت به خداست. اسمش را گذاشتند عرفه که در روز عرفه هم این دعا خوانده شده است در صحرای عرفات که همه‌اش عرفان است و معرفت. ببینید که این دعا چه غوغایی است. انسان با معرفت همه کارهایش را برای خدا انجام می‌دهد. هر کجا که باشد در مدرسه باشد در اداره باشد در هر مسئولیت و پستی که باشد در منزل به عنوان پدر خانواده همه کارها را برای خدا انجام می‌دهد.
دعا کمک می‌کند که انسان انسان شود. کاری که دعا می‌کند ایصال الی المطلوب است نه فقط ارائه طریق. با دعا انسان به مقصد می‌رسد. دعا فقط راه را نشان نمیدهد ما را به مقصد می رساند. اصلاً دعاها از ما دستگیری می‌کنند تا ما به مقصد برسیم. فقط البته باید بفهمیم که چه می‌خوانیم و چه می‌خواهیم. چون در دعا حتماً باید بدانیم که چه می‌خواهیم. مثل قرآن نیست. قرآن را شما چه بدانید چه ندانید بخوانید ثواب دارد؛ اما در دعا حتماً باید بفهمیم. دعا یعنی که من می‌خواهم. باید بدانی که چه می‌خواهی. همین طور نمی‌شود گفت. خواسته‌هایتان را بدانید.
و چه سرّی است بین امام حسین سلام الله علیه که خودش رساننده عشاق به مطلوب واقعی است و دعای او که همین کار را می‌کند؟! دعای عرفه هم ایصال الی المطلوب می‌کند؛ و چه سرّی است که خداوند در روز عرفه قبل از اینکه به زوار خودش توجه کند به زوار حسین علیه السلام توجه می‌کند حوایج آنها را برآورده می‌کند گناهانشان را می امرزد؟! فرصت عرفه را از دست ندهیم. برای همه دعا کنید. بدانیم که عرفه مورد توجه خدای متعال است و دعاها در این روز مستجاب است. دیگر می‌ماند که تا سال بعد ماه رمضان درک شود یا باز عرفه سال دیگری درک شود.
و روز عرفه شهادت سفیر امام، مسلم ابن عقیل هم واقع شده است؛ که شهادت این مرد الهی تربیت شده مکتب اهل بیت را به همه شما تسلیت عرض می‌کنم. مردی که اگر برخلاف دستور اسلام عمل می‌کرد و آن زمانی که پشت پرده در خانه هانی مخفی شده بود و آن ملعون را به قتل می‌رساند شاید جریان کربلا تغییر میکرد؛ اما چون دین به او اجازه ترور نمیداد و نمی‌دهد اقدام نکرد.
متأسفانه امروز می‌بینیم کشورهای به اصطلاح اسلامی با کمک کشورهای استکباری تروریست پرورش می‌دهند تا خون بی‌گناهان را بریزند. در جای دیگر بمب بر سر کودکان و زنان می ریزند. اتفاقاً هشتم شهریور هفته آینده روز مبارزه با تروریسم هم نامیده شده است. همان روزی که در سال ۶۰ همان سالی که امروز تلاش می‌کنند از ناآگاهی نسل جوان استفاده کنند جای جلاد و شهید را عوض کنند، منافقان به دستور اربابانشان رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر محبوب و مردمی و انقلابی را به شهادت رساندند و قصد داشتند نظام نوپای اسلامی را با از بین بردن کارگزاران صدیقش کارگزاران خدومش از بین ببرند. البته نتوانستند.
خدا رحمت کند شهید لاجوردی را که خودش قربانی ترور شد اما توانست آتش ترور را در کشور خاموش کند. البته امروز همه می‌دانند که پلیدترین خائن ترین و منفورترین گروه در نزد مردم ایران قبل از داعش منافقین هستند؛ و می‌بینید که آمریکا و اسرائیل و آل سعود و انگلیس چطور از آنها حمایت می‌کنند. من به دوستان توصیه می‌کنم کتاب جلاد دهه ۶۰ را حتماً بخوانید.
قصد داشتم بعضی از قسمت‌هایش را اینجا برای شما بگویم اما فرصت خطبه اجازه نمی‌دهد. کتاب را بگیرید و مطالعه کنید تا ببینید چگونه عمل کردند. چه فجایعی را به بار آوردند. ما آن سال‌ها را یادمان است. دوستانی که سنشان می‌خورد یادشان است. ولی جوان‌ها یادشان نیست نبودند ندیدند. این کتاب را باید بخوانند. مستند است با بیان خود آنها گفته شده است. اسناد در آن هست. حتماً مورد مطالعه قرار بگیرد کتاب جلاد دهه ۶۰٫
توجه دارید این گروه‌هایی که استکبار ساخت تا برای آنها کار کند امروز خطر جدی بر علیه خودشان و صلح جهانی و حقوق ملت‌ها شده است. در کشورها و نقاط مختلف جهان دست به عملیات تروریستی می‌زنند و از این بدتر اینکه به اسم مبارزه با تروریسم خودشان دست به ترور می‌زنند و او را هم توسعه می‌دهند؛ و اگر ایران نبود معلوم نبود گستره این فتنه به خصوص داعش تا کجا را می‌گرفت. حضور میدانی ایران اسلامی در کنار دو کشور مظلوم و مسلمان در محور مقاومت، فتنه آمریکا و اسرائیل را خنثی کرد. اگرچه هزینه‌هایش را هم پرداخت کرده و پرداخت می‌کند.
البته امروز تروریست‌ها نحوه کار خودشان را و عملکرد خودشان را هم عوض کردند. به یک نحو کار نمی‌کنند. در بعضی جاها بدون بمب و تیر و تفنگ می‌آیند. یک دستگاه ماشین می‌گیرند بدون هیچ بمبی محله‌های شلوغ را در نظر می‌گیرند و وارد می‌شوند و افراد را زیر می‌گیرند. هفته‌های اخیر دیدید و شنیدید که چه تعداد را به این وسیله کشتند. اسمش را هم گذاشتند الخیل المسومه. در قرآن داریم یعنی اسبهای نشان دار. روش را عوض کردند. البته جامعه جهانی در برابر این همه ظلم و جنایت هم می‌بینید که لال شدند و صدایشان هم در نمی‌آید؛ و این یک جلوه تروریسم است.
تروریسم جلوه‌های مختلفی دارد. دزدیدن امام موسی صدر رهبر شیعیان لبنان در لیبی در سال ۵۷ در همین هفتم هشتم شهریور توسط عوامل استکبار آن هم یک چهره دیگر از ترور است. جلوه دیگری از تروریسم سازمان یافته تروریسم دولتی است؛ که دولت‌هایی نظیر عربستان می‌بینیم که انجام می‌دهند. ششم شهریور یعنی ششم ذی‌حجه سال ۶۶ زائران خانه خدا مظلومانه در آن روز که روز جمعه هم بود به خاک و خون کشیده شدند و به شهادت رسیدند. البته او برنامه طراحی شده ای بود برای جلوگیری کردن از برائت از مشرکان.
غیر از برنامه‌های طراحی شده مواردی هم هست که البته این‌ها نشانه بی کفایتی اداره‌کنندگان حرمین شریفین است. مثل اتفاقی که دو سال قبل افتاد که هزاران نفر از میهمانان خدا در حال احرام و انجام مناسک در سرزمین منا با لبان تشنه به شهادت رسیدند. حادثه سنگینی که نمی‌شود به سادگی از آن عبور کرد. البته رهبری پیگیری کردند از خانواده‌ها دلجویی شد. آل سعود وابسته به آمریکا و صهیونیست‌ها است. این عنصر پلیدی که با پرورش و تربیت داعش با همراهی استکبار جهانی امنیت بشر را به مخاطره انداخته است و دستانشان به خون مسلمانان یمن و دیگر کشورهای اسلامی آغشته است و می‌بینید جدیداً هم با منافقین جنایتکار هم‌پیمان شده‌اند.
آیا این فضا جایی برای ارتباط شرافتمندانه با این جرثومه فساد می‌گذارد؟ بعضی‌ها چه قدر خام اندیش هستند. فکر می‌کنند مسائل منطقه را با هماهنگی با سعودی‌ها می‌شود حل کرد. این روزها شنیدید باید بیاییم با آل سعود همکاری کنیم تا مسائل منطقه حل شود. این چقدر فکر عقب‌مانده ای است. حاکمان سعودی با صراحت از حمایت عملیات تروریستی در خاک ایران حرف می‌زنند. آن وقت شما می‌خواهید با آنها بنشینید بر سر یک میز؟ ایران دنبال تنش نیست اما هرگز اجازه نمی‌دهد اقتدارش که موجب امنیت است توسط آمریکا و نوکران حلقه به‌گوشش به هم بخورد. آمریکا را آقایان شیطان بزرگ بدانید. با حسن نیت عرض کنم اگر آرمان‌های انقلابی و اهداف عالی نظام برای شما اهمیت ندارد لااقل جاهلانه زمینه تضعیف امنیت ملی را فراهم نکنید… به حفظ جان و خون مردم هم اندیشه کنید.
بیان رهبری را در دیدار چند روز پیش مسئولان فرهنگی عرض می‌کنم که به دقت پیگیری کنید. به خصوص خود مسئولان. تقویت روحیه جهادی و انقلابی توسط مسئولی که خودش از این حرف‌ها دست شسته چطور است؟ چطور می‌خواهد انقلابی عمل کند؟ خودش روحیه انقلابی ندارد مسئول فرهنگی و غیرفرهنگی که کار را به دست دارد وقتی خودش انقلابی نیست چطور می‌تواند جلوی نیروهای انقلابی نایستد؟ می‌ایستد و آنها را از کار برکنار می‌کند. بیرون می‌اندازند. ان قلت می‌کند و بالاخره یک بهانه‌ای می‌تراشد. تا نیرویی که آنجا دارد با وجدان کاری کار می‌کند تلاش می‌کند یک‌جوری کنارش بگذارد.
اولین کار انقلابی این است که مسئولان غیر جهادی و انقلابی مسئولیت‌های خودشان را واگذار کنند. این خودش اولین کار است. کنار بروند. مسئولی که خودش تربیت دینی ندارد نمی‌تواند فضای تربیت دینی و انقلابی را فراهم کند. لذا تا این افراد بر سر کار هستند وظیفه همان آتش به اختیار است. چاره‌ای نیست. این مربوط به مسئولین است که با آنها در ارتباط هستیم؛ اما مردم گروه‌های مردمی و عناصر فرهنگی در محیط‌های خودشان مأیوس نباشند. از روحیه انقلابی غافل نباشند و کارها را محکم انجام دهند و دنبال کنند و منتظر هم نمانند.
عزیزانی که ضعیف هستند خودشان را تقویت کنند. جلسات تقویتی بگذارند با افراد دیگر منسجم شوند ان‌شاءالله آن کار را محکم در اختیار داشته باشند. بعد از اینکه بحث آتش اختیار مطرح شد خیلی از گروه‌ها و جوان‌هایی که کار فرهنگی و انقلابی انجام می‌دادند با همدیگر منسجم شدند ارتباطاتشان را وثیق کردند عمیق‌تر کردند تا بتوانند یک جبهه ای را فراهم کنند. این کار باید ادامه پیدا کند و توسعه پیدا کند و خود وارد میدان باشند. کمکی هم اگر بود انجام می‌شود.
بعد از استقرار و تحلیف اعضای محترم شوراهای شهر و روستا در استان و بعد انتخاب شهرداران در استان که انجام شده این را عرض می‌کنم که رمز موفقیت شوراهای شهر و روستا در استان و بخصوص در کرج در این است که عزیزان توجه کنند وقت خدمت زودگذر است. خودتان را وقف خدمت به مردم کنید. دنبال مسائل جناحی و سیاست‌بازی نباشید. بدانید که افکار سکولاری و روشنفکری و لیبرالی در جامعه اسلامی که روحیه انقلابی هم دارند به نتیجه نمی‌رسد. شاید یک مدتی یک حرف‌هایی زده شود اما نتیجه‌ای برای شما نخواهد داشت.
این روزها روزهای دولت هم هست که از همین جا به همه عزیزان این روزها را تبریک می‌گوییم. هفته گذشته چون صحبت کردم راجع به دولت دیگر تکرار نمی‌کنم و قطعاً از بیانات استاندار محترم بهره بردید و گزارشی که از عملکرد استانداری و مدیران و کارکنان این مجموعه در سطح استان گزارشی که دادند بهره بردید. نوع فعالیت‌ها و قسمت‌های فعالیت‌هایی که در سطح استان صورت گرفته زیاد و فراوان است. دورادور بلکه بعضی وقت‌ها از نزدیک با این امور آشنا هستیم مطلع می‌شوم گزارش‌هایش به دستم می‌رسد.
اگر چه توقع مان بالاست ما معمولاً نکاتی را که عرض می‌کنیم نقاط ضعف است تا به قوت تبدیل شود؛ و الا فعالیت و تلاش دوستان بخصوص در مسئله ایجاد تخت‌های بیمارستانی در منطقه ما در استان خوب بوده است. در قسمت‌های مختلف فعالیت‌های زیادی صورت گرفته است. البته عرض می‌کنم که بعضی وقت‌ها بنده از همین جا ایرادات و انتقاداتی را داشتم عرض من این است که با توجه به داشته‌ها و توانایی‌هایی که داریم می‌توانیم بیشتر از اینکه هست فعالیت کنیم و الا اصل فعالیت و تلاشی را که عزیزان کردند را زیر سؤال نمی‌بریم. خدا قوت عرض می‌کنیم و امیدواریم که بیش از پیش فعالیتشان را داشته باشند.
دولت محترم هم چهار سال تجربه دارد مجلس و مردم هم همراه هستند ان‌شاءالله تحولی در اقتصاد و معیشت مردم به وجود بیاید. همچنین در بعد فرهنگی ما شاهد تحولی در قسمت‌های مختلف باشیم ان‌شاءالله. راجع به شورای شهر عرضم این بود که دوستان به یاد بیاورند چهره‌های خدوم ملت را که مخلصانه و بدون منت برای مردم خدمت کردند و نام و خدمتشان را همیشه در حافظه تاریخی ملت ماندگار کردند. خدمت‌رسانی خالصانه و به دور از هرگونه ریا و ناپاکی و تزویر و نفاق و رانت را سرلوحه خودتان قرار بدهید. برای مردم کار کنید و نتیجه چند برابری او را از خدای تعالی و همچنین از مردم در زمان مقرر خودش ببینید. نکاتی درباره شهر و شورای شهر و شهردار داریم که در جایش ان‌شاءالله بیان خواهیم کرد.

در انتشار این خبر سهیم باشید:
مطالب مرتبط

پاسخی بگذارید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر وبسایت امام جمعه کرج در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.