خطبه های 21 آبان 1395 شهر کرج:

از این مسئله (فتنه) تا آن زمانی که در اینجا هستم کوتاه نخواهم آمد

فضای مجازی ۲۱ آبان ۱۳۹۵ ۰

%d9%86%d9%85%d8%a7%d8%b2%d8%ac%d9%85%d8%b9%d9%87-1280x720متن کامل خطبه نماز جمعه ۹۵/۸/۲۱

 استان البرز، شهرستان کرج

توسط آیت‌الله حسینی همدانی

 بسم‌الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین والصلاه و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین

العبد الموید والرسول المسدد ابالقاسم المصطفی محمد

و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین سیما بقیه الله الاعظم فی الارضین

واللعنه الدائمه علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین

عباد الرحمان اوصیکم و نفسی بتقوی الله. در بحث تقوایی خطبه سعی من این است که به مواردی اشاره‌کنم و مسائلی را مطرح کنم که به نوعی در زندگی ما و رفتار اجتماعی ما مؤثر است و البته کمتر هم به آن پرداخته می‌شود. ما با معارف دینی دستوراتی که معصومین علیهم‌السلام برای زندگی دنیایی مان و مقدمات زندگی آخرت بیان کردند کمتر آشنایی داریم. لازم است که این‌ها گفته شود. بعضاً تکرار شود تا ملکه رفتاری ما شود. یکی از حقوقی که مؤمنین نسبت به هم دارند حق مهمان است. راجع به همسایه گفتیم. راجع به دوستان خوب گفتیم. مسائل مختلفی را عرض کردیم. یکی از آنها مهمان است.

اسلام عزیز درباره مهمان رعایت حال او و نحوه معاشرت با او دستوراتی را داده و از مؤمنین آن را طلب کرده. مثلاً اولاً مهمان را هدیه خدا می‌داند. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: هنگامی که خدای تعالی اراده کند به جمعیتی نیکی نماید هدیه ای گران‌بها برای آن‌ها می‌فرستد. افراد سؤال کردند یا رسول‌الله آن چه هدیه‌ای است؟ حضرت فرمودند مهمان با روزی خویش وارد می‌شود و گناهان خانواده را با خود می‌برد و بخشوده می‌شوند. مهمان خاصیتش این است. در یک بیان دیگری فرمودند خانه‌ای که در آن مهمان وارد نشود ملائکه وارد نمی‌شوند. بعضی‌ها بخل دارند. خساست دارند. سفره پهن و سفره باز نیستند. بعضی‌ها هم نه دستشان باز است. تا آن مقداری که دستور دینی است رعایتش لازم است. تکلف و به سختی انداختن نباشد.

بعضی از سفره‌ها هم مورد نظر دین و اسلام نیست. به خاطر همین زیاد شدن بعضی از امور است که اصلش از بین رفته است. باید اینها را توسعه داده و تقویت کرد؛ و البته هم مهمان و هم صاحب خانه هر دو حرمتی دارند که باید رعایت شود. آن قدر مهمان حرمت دارد که در حق او گفته شد، از قول رسول خدا است که صاحبخانه تا وقتی که مهمان در خانه دارد نباید بدون اذن او روزه مستحبی بگیرد و حتی خود مهمان هم تا وقتی که در خانه میزبان هست بدون اذن صاحب خانه روزه نگیرد. چون بر هر دو سخت خواهد شد. اگر شما در خانه مهمان داشته باشید و روزه بگیرید برای آن بنده خدا سخت می‌شود و بر عکسش هم همین‌طور است.

نکته‌ای را هم که همه باید رعایت کنند همان است که عرض کردم. سادگی در پذیرایی و به تکلف نینداختن خود است. سلمان فارسی از قول رسول خدا فرمودند: برای مهمان نسبت به آنچه نداریم تکلف نکنیم و آنچه موجود است مضایقه نکنیم ” کمال الجود بذل الموجود ” هر چه که در خانه هست آدم تهیه می‌کند می‌آورد. برای مهمانی هم که دعوت شده برای رعایت حال و شرایط او آن مقداری که انسان به تکلف نیفتد فراهم می‌کند. خدای تعالی تقوای ما را زیاد کند.

بحث درباره اصول انقلاب اسلامی از منظر قرآن کریم بود. یکی از اصول انقلاب اسلامی که از آیات شریفه قرآن به دست می‌آید اصل جهاد با جنگ افروزان است. این یکی از اصول است. یکی از ریشه‌های انقلاب اسلامی پیغمبر، انقلاب انبیا و همچنین ریشه انقلاب خود ما هم همین است که با هر جنگ‌افروزی مقابله کرد. این مطلب از آیه ۳۹ و ۴۰ از سوره مبارکه حج به دست می‌آید ایه را زیاد شنیده‌اید ” أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ ﴿٣٩﴾ الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیَارِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ إِلا أَنْ یَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَوْلا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ ” این آیه نکات بسیار ارزنده و ارزشمندی دارد که حالا در مقام بیان و تفسیر او نیستیم.

ترجمه او این است که به کسانی که جنگ بر آنها تحمیل می‌شود رخصت جهاد داده شده است “أُذِنَ لِلَّذِینَ” رخصت داده شده. چرا؟ برای اینکه به آنها ستم شده است و البته خدای تعالی بر یاری آنها توانا است. همان کسانی که به ناحق از خانه‌هایشان بیرون رانده شدند آنها گناهی نداشتند جز این که می‌گفتند خدا پروردگار ماست و اگر خداوند بعضی از مردم را با بعضی دیگر دفع نمی‌کرد” وَلَوْلا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ” بعضی از این انسان‌ها را با بعضی دیگر دفع نمی‌کرد یعنی قیام نمی‌کردند برای مبارزه و جهاد، دیر‌ها، صومعه ها، معابد یهود و نصاری و مساجدی که نام خدا در آن بسیار برده می‌شود ویران می‌شد و خداوند کسانی را که یاری او را می‌کنند و از آیین خدای تعالی حمایت می‌کنند آنها را یاری می‌کند. خدای تعالی قوی و شکست‌ناپذیر است.

در این دو آیه شریفه ۳۹ و ۴۰ سوره مبارکه حج به اذن به جهاد اولاً اشاره شده که “أُذِنَ” و هم به اهداف و فلسفه تشریع جهاد با دشمنان اشاره شده است. از مهم‌ترین اهداف جهاد جلوگیری از تباهی زمین و اهل زمین است. با جهاد، عناصری که برای عالم و حیات اجتماعی بشر ضرر دارند آن افراد حذف می‌شوند و از تباهی و عصیان دیگران جلوگیری خواهد شد. نکته مهم مورد اشاره در آیه شریفه این است که فرمود جهاد باعث می‌شود مراکز عبادی و بندگی خدا حفظ و تقویت شود و این خیلی مهم است. از آن طرف هم گفت وقتی که شما حاکم شدید و مکنت پیدا کردید قدرتی پیدا کردید اولین کاری که می‌کنید عبادت را توسعه دهید “إِن مَکَّنّاهُم فِی الأَرضِ أَقامُوا الصَّلاهَ ” بحث عبادت و بندگی خداست.

همان طور که هر جا طاغوت باشد در آنجا شرک و بندگی غیرخدا حاکم است. جهاد موجب تقویت روحیه ایمان و معنویت می‌شود و توحید را حاکمیت می‌بخشد. همان طور که در آیه ۱۹۳ سوره مبارکه بقره می‌فرماید” وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّی لا تَکُونَ فِتْنَهٌ وَ یَکُونَ الدِّینُ لِلَّهِ ” آنقدر بجنگید تا دیگر فتنه ای نباشد. فتنه از بین برود. طاغوت از بین برود. فکر طاغوتی از بین برود. ضد ارزش‌ها از بین برود “وَ یَکُونَ الدِّینُ لِلَّهِ” دین مخصوص خدا بشود. وقتی این‌گونه شد زمینه بندگی و عبادت فراهم می‌شود. انسان به آن تعالی که باید برسد خواهد رسید. تا جایی که جهاد در راه خدا غیر از خواری و بی آبرویی برای دشمنان اهل ایمان باعث التیام دل‌های زخم دیده و روح های آزرده شده از ظلم خواهد بود. همه اینها از اهداف جهاد است.

در آیه ۱۴ سوره مبارکه توبه فرمود “قَاتِلُوهُمْ یُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَیْدِیکُمْ وَیُخْزِهِمْ وَیَنْصُرْکُمْ عَلَیْهِمْ وَیَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِینَ” آنجا هم به خواری و خفت کسانی که به مقابله با اهل ایمان برمی‌خیزند اشاره می‌کند و هم این که جهاد باعث شفای سینه‌ها و التیام درد های اهل ایمان خواهد شد. آیات مربوط به جهادگران و جهاد و آثار و احکام جهاد فراوان است؛ اما بحث ما بحث جهاد نیست. ما فقط به عنوان یکی از اصول انقلاب که زمینه‌ساز برای حاکمیت توحید هست این آیات را بیان کردیم؛ و اینکه این حاکمیت توحید مسیرش و یکی از مسیرهایش جهاد در راه خداست و مبارزه با طاغوت.

نکته‌ای که لازم است تذکر داده شود این است که یک اصل قرآنی دیگری هم وجود دارد که آن هم از اصول انقلاب اسلامی است که از آیات هشتم و نهم سوره مبارکه ممتحنه به دست می‌آید؛ و آن این است که خدای تعالی غیر مسلمان‌ها را به دو گروه تقسیم کرده است. گروهی که در عین کفر و شرک با مسلمین کاری ندارند. نه عداوت دارند و نه دشمنی دارند. نه دست به اسلحه بردند که با آنها بجنگند و کاملاً بی‌طرف هستند. می‌شود با آنها تعامل داشت. سازش داشت. با آنها با صلح رفتار کرد و زندگی کرد. فرموده با این گروه ارتباط برقرار کردن مانعی ندارد. این یک گروه هستند. کمااینکه معاهدات بین‌المللی که بسته می‌شود، ارتباطاتی که با کشورهای دیگر بسته می‌شود از همین قبیل است.

و گروه دیگری هستند که برای نظام اسلامی خطرساز هستند. در مقابل نظام ایستادند. می‌خواهند او را نابود کنند. می‌خواهند اسلام را نابود کنند. تمام مظاهر اسلامی را. اسلحه کشیدند، نیرو تربیت کردند، عده و عُده دارند خرج می‌کنند برای از بین بردن اسلام. قرآن می‌گوید درباره این‌ها باید به مقابله برخیزید. اولین کار هم قطع رابطه با آنهاست. با آنها به هیچ وجه نباید رابطه داشته باشید. آیات هشتم و نهم سوره مبارکه ممتحنه به همین مطلب اشاره دارد.

این‌ها بحث‌های مربوط به اصول انقلاب بود. بحث بعدی که ان‌شاءالله با قید حیات و اجازه حضرت حق جل و اعلی هفته بعد شروع کنیم بحث عوامل پیروزی انقلاب است که مواردی است که آن هم از آیات به دست می‌آید؛ که آن عوامل و علت‌هایی که باعث شد انقلاب اسلامی به پیروزی برسد کجا بود و کدام هاست در قرآن کریم که ان‌شاءالله اشاره خواهیم کرد.

بسم‌الله الرحمن الرحیم

قل هو الله احد الله الصمد لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا احد

بسم‌الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین الصلاه و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین ابالقاسم محمد

و صل علی امیرالمومنین علی بن ابی طالب و علی فاطمه الزهرا سیده نساء العالمین

و علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنه و علی علی بن الحسین و محمد بی علی و جعفر بن محمد

و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد والحسن بن علی والخلف القائم الحجه

حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک

خودم و همه شما نمازگزاران محترم را به رعایت تقوا تقویت و تسدید او دعوت می‌کنم. در خطبه قبل راجع به مهمان و حقوقی که دارد نکاتی اشاره شد. در ادامه عرض می‌کنم که یکی از حقوق مهمان احترام به اوست که در رفتار با او معلوم می‌شود. امیرالمومنین از قول رسول خدا فرمودند: از حقوق مهمان آن است که او را تا در خانه بدرقه کنی. در خانه نشسته می‌گوید مثلاً رفتی خداحافظ. این‌طور نه. تا دم در بیا. به قول ما طلبه ها حتی الباب. تا نزدیک در بدرقه کن. آن قدر اسلام به این موضوعات توجه دارد. این خیلی مهم است. این نشان دهنده جامعیت اسلام است که به کوچک‌ترین مسائل، به حساس‌ترین مطالب، اساسی‌ترین روابط، به جزئی‌ترین رابطه‌ها هم اشاره می‌کند و دستور دارد.

این جامعیت اسلام را می‌رساند؛ یعنی آن چیزی که به درد دنیا و آخرت ما می‌خورد اگر رعایتش را بکنیم؛ که متأسفانه کمتر می‌دانیم و کمتر عمل می‌کنیم. باید اهل مطالعه بود. بیشتر این‌ها را بهره گرفت و استفاده کرد. امام صادق علیه‌السلام از ایشان نقل شده که وقتی مهمان وارد می‌شود به او کمک کنید؛ اما برای خروج از منزل به او کمک نکنید که مبادا تصور نشود که شما تمایل به رفتن او دارید. وقتی در زد بروید بارش را بگیرید. ولی موقع رفتن بگذارید که خودش برود. بعضی جاها دارد که حتی وقتی می‌خواهد برود در را باز نکنید که او برود. خودش در را باز کند. اینکه در را باز می‌کنید و می‌گویید بفرما یعنی اینکه میل دارید که زودتر برود. این کار را حتی نکنید. بگذارید درب را خودش باز کند و بیرون برود.

در یک روایتی دارد اگر مهمان بیتوته کرده و شب در منزل شما ماند رختخواب او را خودتان بیندازید که اگر نقصی یا عیبی دارد موقع انداختن معلوم شود و مواظبت می‌کند؛ اما صبح رختخواب او را خودتان جمع نکنید. بگذارید خودش جمع کند. اینها از ادب رعایت حال مهمان است. روایات در این رابطه زیاد است. البته همیشه حقوق دو طرفه است. هم مهمان هم میزبان هر دو حقوقی را دارند. باز در روایت دارد بیشتر از سه روز ماندن مهمان در خانه کسی به حساب صدقه برای او حساب خواهد شد. بیشتر از سه روز در خانه کسی نمانید. جایتان را عوض کنید. سه روز در خانه کس دیگری بروید و دوباره برگردید. در خانه کسی که می‌خواهید بمانید اگر خواستید شش روز جایی بمانید هر شش روز را پشت سر هم نمانید یک روز وسطش فاصله بدهید؛ و باز حضرت فرمودند هر جایی را که صاحبخانه تعیین کرد مهمان همان جا بنشیند. چون او به وضع منزل خودش بیشتر آشناست و امثال ذلک که موارد زیاد است. اینها را یاد بگیریم عمل کنیم. هم در روابط، هم در روحمان، هم مسائل اجتماعی، بسیار اثرگذار خواهد بود و بسیار در تربیت ما مفید خواهد بود. خدای تعالی بر تقوای همه ما افزوده بگرداند.

یکی از مناسبت‌های هفته بیست و چهارم آبان است. وفات علامه طباطبایی مفسر بزرگ قرآن کریم در عصر معاصر که در طول مدت ۲۰ سال این کتاب ارزشمند را تهیه دید و به جهان اسلام عرضه کرد. ۲۰ سال طول کشید تفسیر المیزان نوشته شد. عمری را مرحوم علامه طی کرد و سپری کرد با اینکه جایگاه او جایگاه رفیعی بود در مقام مرجعیت بود اما متوجه معارف شد و نقص را در آنجا دید و مشغول فعالیت شد. کتابی که عالمانه و با دقت فراوان با اخلاص و با تضرع و انابه به درگاه الهی نوشته شد. طهارت روح این نویسنده بزرگ که رضوان خدا بر او باد موجب برداشت‌های عمیق از آیات قرآن کریم بود.

همان طور که “لَا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ” ما به ظاهر قرآن بدون طهارت نمی‌توانیم دست بزنیم، اگر کسی درونش طاهر شد حقیقت او طاهر شد به هر مقدار که طهارت او بیشتر شد، برداشتش از قرآن و آیات قرآن بیشتر خواهد بود. این تفسیر جایگاهش در بین تفاسیر دیگر کاملاً معلوم است که چقدر بلند است و برداشت‌های عمیقی که علامه کرده در آنجا مشهود است. خداوند تبارک و تعالی روح این عالم عامل را با اولیاء خودش محشور بگرداند.

کتاب المیزان را که تعریف کردیم ۲۴ آبان روز کتاب و کتاب‌خوانی و کتابداری است. آغاز هفته کتاب هم هست. یکی از جاهایی که می‌شود محل عرضه کتاب باشد نماز جمعه است. اگر دوستان یادتان باشد دو سال قبل نکته‌ای را راجع به کتاب و کتاب‌خوانی در همین تریبون عرض کردم و کتابی را هم معرفی کردم. معرفی بنده از کتاب یک جریانی را به وجود آورد. البته هماهنگ شده در سطح کشور مطرح شد. بعد جوری شد که رئیس محترم شورای سیاست‌گذاری ائمه جمعه ابلاغ رسمی کرد به ائمه جمعه و ستادهای نماز جمعه که هر هفته کتابی را در نماز جمعه به مردم معرفی کنند؛ و سال گذشته که خدمت رهبری بودند مجموعه ائمه جمعه سراسر کشور، حضرت آقا آنجا هم این را مطرح کردند که یکی از جاهایی که مفید است برای عرضه کتاب و توصیه به کتاب و کتاب‌خوانی نماز جمعه است؛ و این کار را در نماز جمعه‌ها انجام بدهند.

انس با کتاب و کتاب‌خوانی برای همه لازم است. این از سفارشات اولیای دین است که اگر کسی اهل مطالعه نباشد در زندگی‌اش ضرر می‌کند. هم دنیا هم آخرت. رهبری یک توصیه دارند فرمودند مردم ما با کتاب بیش از آنچه امروز انس دارند باید انس بگیرند. کتاب‌خوانی چیزی است که برای یک ملت فریضه است. واجب و لازم است. مردمی که اهل کتاب خواندن باشند از لحاظ معلومات و ذکاوت و هوشیاری تفاوت می‌کنند با مردمی که با کتاب و مطبوعات انس نداشته باشند. امروز کتاب‌خوانی و علم‌آموزی نه تنها یک وظیفه ملی بلکه یک واجب دینی است. شماهایی که پیروی دارید از رهبر معظم انقلاب این واجب دینی است.

در طول شبانه روز یک وقتی را بگذارید برای مطالعه کتاب. مثلاً یک شعار برای خودتان درست کنید. بگویید مثلاً روزی نیم ساعت با کتاب. روزی ۲۰ دقیقه با کتاب. کتاب‌هایی را که مورد نظر است بگیرید در اختیارتان باشد بخوانید. انس با کتاب داشته باشید. یک کتاب را خود ایشان دارد من این کتاب را توصیه می‌کنم که دوستان خصوصاً جوان‌ترها مقید باشند. این کتاب را اگر توانستند تهیه‌کنند. طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن، این کتاب کتاب بسیار ارزنده‌ای است. طراحی و مدیریتی شده ی بحث حکومت اسلامی با یک برداشت‌های نابی از قرآن کریم است که در طی سالیان ایشان مطرح کرده. نوشته خود رهبری است. آن را ملاحظه بفرمایید. باید به بحث کتاب و کتاب‌خوانی خیلی اهمیت داد.

از دوران کودکی باید فرزندانمان را متوجه این قضیه کنیم. به آنها انس با کتاب را آموزش بدهیم. با فرزندانمان جوری برخورد کنیم که اینها کتاب را جزو لاینفک زندگی‌شان بدانند. وقتی می‌بینند پدر و مادر کتاب در دست دارند و مطالعه می‌کنند او هم به این اهمیت خواهد داد. اگر دید که به تلویزیون اهمیت می‌دهد او هم به تلویزیون اهمیت می‌دهد. یک مقدار دقت بیشتری داشته باشیم. دوستان عزیز ستاد نماز جمعه و عزیزانی که در نماز جمعه فعالیت می‌کنند عرض می‌کنم آن هدایایی را که این روزها به کودکان و نوجوانان که وارد مصلا می‌شوند تهیه کردید و هدیه می‌دهید در کنار آن کتابی را هم اضافه کنید که مفید به حال شان هم باشد؛ و مناسبت با حال آنها هم داشته باشد. برای آنها تهیه کنید در کنار این هدایا اینها را هم بدهید. دیدم که دوستان هدایایی را به کودکان می‌دهند عرض می‌کنم که مِن بعد این را هم رعایت کنند.

خود مردم هم در این زمینه باید کمک کنند. گذشته از اینکه مسئولین باید به این قضیه اهمیت بدهند. ما الان در استان البرز کتابخانه مرکزی نداریم. یک کتابخانه جامع و مرکزی لازم است که حتماً در اینجا تهیه شود. ساخته شود و بقیه کتابخانه‌ها هم به فراخور حال خودشان تقویت شوند. باید به محتوای کتاب هم توجه کرد. اجازه نشر هر کتابی را نداریم. بعضاً دیده می‌شود دستگاه‌هایی که مجوز نشر کتاب می‌دهند بعضی از کتاب‌ها کتاب‌های گمراه‌کننده است. مفسده انگیز است. باعث فساد در جامعه می‌شود. اجازه نشر چنین کتاب‌هایی را نداریم. به اسم آزادی که نمی‌شود هر خزعبلات و هر فسادی را آزاد گذاشت. این طور نیست. اسلام هم به ما چنین اجازه‌ای را نداده است.

یکی از وقایع کم‌نظیر دوران معاصر در جهان، انتخابات این دوره آمریکا بود که اتفاق افتاد. وضعیت جامعه آمریکا و سیاست‌های استکباری و زیاده خواهانه آمریکا چنان اسفبار شد و از حد بیرون رفت که بین افراد نخبه و آحاد مردم شکاف عمیق اجتماعی به‌وجودآورد. به طوری که راضی شدند برای برون‌رفت از این سیاه‌چال و اصلاح نظام حاکمیت خود به یک دیوانه هوس‌ران رأی بدهند. خودشان می‌گویند دیوانه است. در مناظره‌هایشان دیدید که چطور آبروی کشورشان را بردند و اعتباری که از او در دنیا دم می‌زدند او را نابود کردند. نمی‌دانم چقدر به حرف‌های آن‌ها در این مناظره ها توجه داشتید. ولی خیلی از مسائلشان را لو دادند که همان حرف‌ها کافی است کسی هوس ارتباط با مذاکره با آنها را نداشته باشد.

بعضی‌ها را برای شما بگویم. مثلاً گفتند سیاست‌مداران آمریکا یک مشت احمق هستند. خودشان دوتا که با هم حرف می‌زدند به هم می‌گفتند. سیاست‌مداران آمریکا یک مشت احمق هستند. خودشان هم جزء سیاست‌مداران هستند که می‌خواهند رئیس‌جمهور شوند. آمریکا یعنی فقر و خشونت در داخل و جنگ و ویرانی در خارج. فکر کنم خطبه‌های نماز جمعه ائمه جمعه ایران را گوش داده بودند در مناظره‌هایشان به هم می‌گفتند. افزایش قتل و نا امنی تا جایی که آمار ۳۳ هزار قتل در آمریکا که توسط اسلحه نشان می‌دهد ثبت شده.۳۳ هزار قتل با تفنگ در سال آمریکا کشته میدهد. بیش از ۴۲ میلیون آمریکایی از گرسنگی رنج می‌برند. یکی از آنها در حرف‌هایش زد. یکی از آنها هم گفت کشور آمریکا در حال مردن است. البته این حرف کاملاً درست است و ما هم هر هفته در قالب شعاری که از روی عقل و شعور و از اعماق وجودمان برخاسته است تکرار می‌کنیم که مرگ بر آمریکا.

اما با این حال در داخل کشور به این موضوعات مهم داخلی آمریکا پرداخته نمی‌شود. یا خیلی کم است. بلکه عده‌ای تلاش می‌کنند برای ارتباط گرفتن و عادی سازی ارتباط با این مرکز فساد. تمام دنیا فهمیدند که آمریکا دیگر آن قدرت جهانی که از قبل بود دیگر نیست و آن قدرت را ندارد. خدای تعالی زمینه اضمحلال و نابودی را با دست خودشان فراهم کرده. متأسفانه عده‌ای در داخل از این تغییرات الان هم ناراحت هستند. تغییرات آمریکا که نباید در داخل نقش داشته باشد. مگر یک عده‌ای واقعا وابسته باشند. البته این طور هست کسانی که دنبال آمریکا و رابطه با او هستند ملت را وابسته می‌خواهند. با استقلال ایران مخالف هستند.

لازمه استقلال این است که ما وابسته نباشیم. تلاش می‌کنند که ما را دوباره وابسته کنند. یکی از مظاهر او مسائل اقتصادی است. تلاش بر این است که این اقتصاد از وابستگی خارج نشود. اینکه همه جا راجع به اقتصاد مقاومتی تأکید می‌شود چون زمینه وابستگی را از بین می‌برد. استقلال همه‌جانبه برای کشور را فراهم می‌کند. در بیانی امام رضوان‌الله علیه فرمودند، این بیانات امام را ببینید، قبل از بیان رهبری است. این مربوط به اوایل است؛ یعنی از همان اول دشمن بنایش بر این بوده این استقلالی که به دست آمد دوباره به وابستگی برگردد.

 امام فرمودند: امکان ندارد که استقلال به دست بیاید قبل از اینکه استقلال اقتصادی داشته باشیم. اگر ما بنا باشد که در اقتصاد احتیاج داشته باشیم در چیزهای دیگر هم وابسته خواهیم شد. مطلب روشن است. یا فرمودند همه چیز ما باید مستقل شود. استقلال با وابستگی جمع نمی‌شود. ما فرهنگمان وابسته شود استقلال نداریم. اقتصادمان وابسته شود استقلال نداریم. اول باید آن مطلب را درست کرد. استقلال اقتصادی. اول باید او را درست کرد تا ما بتوانیم اسم خودمان را یک مملکت مستقل بگذاریم؛ و فرمودند اگر یک مملکتی بخواهد مستقل باشد اول شرط این است که احتیاج نداشته باشد به غیر. اگر احتیاج داشت که نمی‌تواند مستقل باشد. احتیاج خودش یک وابستگی سیاسی است. از این روشن‌تر دیگر کلامی داریم؟

همین کلام را بگیرید، بعد بیایید ببینید رهبری در همین زمینه الی ماشاءالله مطالب را بیان فرمودند. لازمه این مهم باور داشتن داشته‌های خودمان و فعال کردن نیروهای داخلی‌مان است. مجموعه‌ای که می‌آید می‌گوید که ما باید از خارج مدیر وارد کنیم او باور ندارد. آن مجموعه‌ای که در همین بحث زراعت و کشاورزی، کشاورزان ما در اقصی نقاط تلاش می‌کنند، تهیه می‌کنند، بعد یک اقایی بلند می‌شود می‌گوید کشاورزان باید این را متوجه باشند، برای دولت صرف نمی‌کند که برنج داخلی مصرف کنیم، باید از خارج وارد کنیم.

در همین زمان بحث و گفت‌وگو راجع به اقتصاد و اقتصاد مقاومتی و توجه به درون آن وقت بعضی‌ها هم در روزنامه‌های شان در بیاناتشان این را دارند که سیاست آمریکاستیزی ترک برداشته. گوینده این حرف و دنباله روهایش ترک برداشتند و خرد شدند. این را اینجا عرض می‌کنیم که همه آنهایی که دنبال ارتباط برقرار کردن و به دنبال یک منفذ می‌گردند تا در هر زمان و زمینه‌ای که شده یک ارتباط بگیرند به فضل پروردگار ملت مسلمان ایران محکم و مستحکم در برابر تمام سیاست‌های خصمانه آمریکا ایستاده است. چون فرصت یک مقدار گذشته یک نکته را باید عرض کنم بقیه مناسبت‌ها را دیگر اشاره نمی‌کنم.

لازم است اینجا اشاره داشته باشم به جریانات اخیر استان و مسائلی که پیش آمد. هفته گذشته هم نکاتی را بنده عرض کردم. اولاً تشکر کنم از همه کسانی که دغدغه مند وارد عرصه شدند. حمایت کردند. عکس‌العمل نشان دادند. خصوصاً از برادران روحانی خودم که حضورشان چشمگیر بود. به ویژه علمای البرزی که از قم آمده بودند. از دانشجویان و دوستانی که از شهرستان‌های استان آمده بودند. همه اقشار که فرصت بیان نام آن‌ها نیست. احتمال هم دارد که بعضی‌هایش گفته نشود. حساسیتی که دوستان برای دفاع از آرمان‌های انقلاب دارند ستودنی و قابل تقدیر است. حرکتی که انجام شد هر کسی اگر چشم بینا داشت نشان داد که اولاً حزب‌الله هوشیار است. ثانیاً ولایت مدارانه وارد میدان می‌شود و انجام وظیفه می‌کند و از ملامت هیچ ملامت کننده ای هم هراس ندارد.

عده‌ای که دیروز جلوی استانداری جمع شده بودند. همه می‌دانند خودجوش بود و بدون برنامه‌ریزی و مدیریت نشده همه به هم خبر داده بودند و در آن فضا آماده شدند. البته اگر بنا بود یک حرکتی با مدیریت و سازماندهی شده انجام می‌شد قطعاً اوضاع جور دیگری می‌بود. بنا بر این نبود که در آستانه آمدن رئیس‌جمهور تنشی در استان باشد. به هر تقدیر اجتماع و حضور تعدادی از دوستان حزب‌الله مقابل استانداری پیام‌های روشنی را داشت. برای کسانی که باید بشنوند و ببینند هشدارهایی که داده می‌شود این هشدارها از پایگاه مردمی برخوردار است. ریشه دینی دارد. این مسائل را ساده نگیرند.

خطیب جمعه در مسند جامعه نکته‌ای را عرض می‌کند هشداری را می‌دهد این هشدار را نگویند یک کسی چیزی گفت. اینطور نیست. ریشه دارد و پایه‌های مردمی دارد. اگر به او توجه نشود آثار و تبعاتی در بر خواهد داشت. این را باید توجه داشته باشند. خود حزب‌الله هم در آینده باز به این وحدت و همدلی در عرصه‌های دیگر احتیاج دارند. برای اینکه بتوانند در عرصه‌های اجتماعی که در پیش رو است تأثیرگذار باشند باید بیش از پیش ولایت مدار باشد و با وحدت رویه عمل کنند. اجتماع طوری شد که بالاخره با بنده تماس گرفتند و خواستند یک‌جوری قضیه حل شود. بنده هم گفتم تا ابراز انزجار و برائت از فتنه رسماً گفته نشود این اجتماع تعطیل نمی‌شود. ادامه پیدا می‌کند تا بالاخره به نتیجه مطلوب برسد.

این دیگر مثل بحث‌های دیگر نیست که من نکته‌ای را بگویم شما به دنبالش بروید تا انجام بدهید. این را تا آخر بدون هیچ لکنتی و بدون هیچ تأملی و ملاحظه کاری ایستادیم و تا نتیجه نگیریم رها نخواهیم کرد. بعد از آن جریانی که در استانداری واقع شده بود که من یک گزارش اجمالی خدمت شما بدهم ناراحتی و خشم حزب‌الله و ائمه جمعه و جماعات و حوزه‌های علمیه و بسیج فراهم شد. حوزه‌ها گفتند ما تحصن می‌کنیم. تعطیل می‌کنیم. ائمه جمعه یکپارچه موضع گرفتند و اعلام کردند که این مسئله جزو مسائل اصلی نظام است و ما کوتاه نمی‌آییم. بعضی‌ها گفتند اتفاقی نیفتاده. گفتم چرا اتفاق افتاده.

گفتند حالا یک کسی یک جایی چیزی گفته. گفتم او کوه یخ است. ریشه این حرف در اعماق است. یکدفعه می‌بینید که حرفی گفته می‌شود در یک جایی محک می‌زنند و امتحان می‌کنند. این یک جریان است. شما می‌بینید در مجلس یک جور گفته می‌شود. در جای دیگر یک جور دیگر گفته می‌شود. در تریبون‌های دیگر جور دیگر گفته می‌شود. بعضی از شخصیت‌های سیاسی جور دیگر می‌گویند و همه را به هم که وسیله می‌کنی به یک طرف دارد حرکت می‌کند. جریان است. بحث فرد و شخص و این‌ها نیست. به مسئولین در خطبه تذکر دادیم. به عزیزانی که مؤثر هستند مستقیم و غیرمستقیم تماس گرفتم. تذکرات لازم را برای کش پیدا نکردن و به اجتماع و تحصن کشیده نشدن دادم اما تعلل شد. اراده جدی در حل مسئله دیده نشد.

خودجوش فراخوان‌های زده شد برای اجتماع روز پنجشنبه که دیروز بود. بعضی آقایان تماس گرفتند که تمام شود. گفتم چه تمام شود؟ عرض کردم که وظیفه من تذکر دادن است. من مثل یک آلارم می‌مانم. مثل یک زنگ می‌مانم برای جایی که آتش می‌گیرد. این زنگ شروع می‌کند به صدا درآمدن شما این زنگ را خاموش می‌کنید یا آتش را خاموش می‌کنید؟ زنگ که به صدا درآمد باید بگردید ببینید آتش کجاست آتش را خاموش کنید. نه اینکه همه هجمه کنید که تو دیگر زنگ نزن.

بعد خیلی جالب است، شما نمی‌دانم تاریخ بنی‌امیه و بنی‌عباس را خوانده‌اید یا نه؟ بنی‌امیه و بنی‌عباس دائماً به خطبایشان و هر کسی که سخنرانی می‌کرد می‌گفتند تا می‌توانید از ایمان برای مردم بگویید. مردم اهل ایمان باشید. مردم اگر می‌خواهید به جهنم نروید این گونه باشید؛ اما از شرک چیزی نگویید. از ظلم چیزی نگویید. اگر کسی از شرک و ظلم می گفت او را دستگیر می‌کردند. زندانی می‌کردند؛ یعنی یک عده تولایشان خوب است تبریشان خوب نیست. این یک حرف مروانی است. این یک حرف بنی‌امیه و بنی‌عباسی است. یک حرفی است که در مقابل حرف اسلام است.

این نکته را ما تذکرهایش را دادیم و خیلی هم بحث شد. این گروه رفت آن گروه آمد. دو نفر رفتند دو نفر دیگر آمدند. تلفنی صحبت شد. گفتم اصل کار یک کلمه است. بگویند ما با فتنه و فتنه‌گر ارتباطی نداریم. سخت هم نیست یک کلمه است. این را بگویند ما هم دست بر می‌داریم. گفتند آن شخصی که تخلف کرده را جابه‌جا می‌کنیم. برش میداریم. گفتم اصلاً بحث من دیگر ان شخص نیست. بحث جریان است. جریانی که اگر جلویش گرفته نشود کار را خراب‌تر می‌کند. من همان طور که رهبری فرمودند خط قرمز نظام فتنه است از این مسئله تا آن زمانی که در اینجا هستم کوتاه نخواهم آمد. این را نه یک بار نه چند بار هر زمانی که لازم شده این را تکرار کردیم.

تا اینکه آن اجتماع مردم فراهم شد. کار بالا گرفت. تقاضا کردند که موضوع جمع شود. من هم یک برآورد کردم از مجموعه‌ای که بودند و حرکتی که انجام شده بود و آثاری که داشت به مسئول رسیدگی به امور مساجد گفتیم که حالا که شما را دعوت کردند که صحبت کنید صحبت کنید و تذکر بدهید و قضیه را از طرف من به دوستان بگویید که فعلاً جمع شود تا بقیه کار را ادامه بدهیم. این حضور مؤثر بود. جمعیت ترک شدند. بعد نشستی را دیشب با استاندار محترم و بعضی از افرادی که از ریاست جمهوری آمده بودند آقایانی که از طرف ریاست جمهوری آمده بودند برای کارهایی که در روزهای آینده بناست که انجام ‌شود صحبتی شد.

آقایان هم اذعان داشتند که فصل‌الخطاب در این مباحث بیانات رهبری است و همین طور که رهبری فتنه را محکوم می‌کند اعلام کردند که ما هم فتنه را محکوم می‌کنیم و استاندار محترم هم در آن جلسه پیش خود من اعلام برائت از فتنه کرد و اعلام هم کردند که با شخص و اشخاص خاطی طبق قانون رسیدگی می‌کنند؛ که دادستان محترم هم ورود می‌کنند و کار را ادامه می‌دهند؛ بنابراین از این لحظه به بعد من از همه دوستان تقاضا می‌کنم که که دیگر بعد از این جریان حرکتی نداشته باشید. مسئله به فضل پروردگار و همت شما مسکوت می‌ماند.

در آستانه سفر ریاست محترم جمهوری به استان هستیم. طرح‌های خوبی هم از مدت‌ها قبل دیده شده و تلاش شده که ان‌شاءالله تصویب شود که به نفع استان هم باشد ان‌شاءالله. همه کسانی که فرصت و توان دارند اگر می‌توانند باید شرکت کنند ان‌شاءالله در مراسمی که رئیس‌جمهور محترم حاضر می‌شوند. نزدیک اربعین هم هست. در جلساتی که رئیس‌جمهور هستند شئون اربعین رعایت شود. از اسراف و تبذیر و ریخت و پاش در تبلیغات حضور ایشان در استان دقت شود که جلوگیری شود. با مسئولین محترم همکاری لازم انجام شود تا آن بهره لازم برای استان به دست بیاید.

 نکته‌ای که این حرکت داشت این بود که دوستان حزب‌الله این را بدانند که وحدت و یکپارچگی اثربخش است. هرگز اجازه دو قطبی شدن و چند قطبی شدن در داخله نیروهای ارزشی را نباید داد. نیروهای ارزشی باید یکپارچه باشند. وحدت رویه داشته باشند. از مرکز فرماندهی فرمان بگیرند. سلایق شخصی خودشان را کنترل کنند تا بشود نتیجه مطلوب را گرفت؛ و الا دوقطبی حق و باطل همیشه هست. بعضی ها زود گفتند که جامعه را دو قطبی نکنید. بین اسلام و کفر همیشه دوقطبی است. بین انقلابی و فتنه جو همیشه دو قطبی هست؛ و لو در داخله نظام. این را که نمی‌شود یکپارچه کرد. آن که گفتند دوقطبی نکنید در بین خود نیروهای ارزشی و نیروهای مدافع انقلاب و حریم انقلاب است که نباید دو قطبی شود. دوقطبی بد است. دو قطبی که در داخله اشداء علی الکفار و رحماء بینهم است این بد است؛ اما دو قطبی بین کفر و ایمان که بد نیست. باید دو قطبی باشد. لذا دوستان این را همه توجه داشته باشند. این وحدت را حفظ کنند.

در انتشار این خبر سهیم باشید:

پاسخی بگذارید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر وبسایت امام جمعه کرج در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.