نماینده فقیه در استان البرز در ششمین شب اقامهی عزای سالار شهیدان در مصلای کرج، بیان داشتند: توکل، مرتبهای از مراحل سلوک الی الله است و اختصاص به شخص و گروه خاصی ندارد؛ همهی انسانها در مسیر سلوک هستند و در مسیر قرب الهی قدم برمیدارند.
آیتالله حسینی همدانی تصریح کردند: بر اساس کریمهی ” یا أَیُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّکَ کادِحٌ إِلی رَبِّکَ کَدْحاً فَمُلاقیهِ” همهی انسانها سالک الی الله هستند و درنهایت نیز به مقام قرب الهی میرسند؛ البته نفوس متفاوتاند و بعضی با جلال و غضب الهی و جمعی با جمال و رحمت الهی برخورد میکنند.
ایشان با بیان اینکه سلوک مفهومی عام است و به معنای جدا کردن قشری از قشر دیگر نیست، خاطرنشان ساختند: لذا همه باید اهل معرفت باشند و در دستگاه امام حسین (علیهالسلام) رشد بکنند.
امامجمعه کرج گفتند: اگر انسانها در دنیا به کمال نرسند، بازندهاند؛ اگر عمر چند ده ساله انسان به پایان برسد و کمالاتی کسب نکرده باشد یا قوای او به فعلیت نرسیده باشد، زندگی او ثمری نداشته است.
ایشان اظهار داشتند: حسین (علیهالسلام) نیز که نجاتدهنده و هادی ماست؛ همین سلوک را از ما میخواهد و اگر عزادار حسینی پسازاین همه نشستن پای منبر و روضهی او، رشد معنوی و معرفتی نداشته باشد؛ این چه ارتباطی است که با اهلبیت دارد؟!
ایشان تصریح کردند: اگر با نشستن پای منبر حسین (علیهالسلام) تغییری در زندگی قبل محرم و بعد محرم ما به وجود نیامد، رفتارمان تغییر نکرد، رابطهی ما با خدا بهتر نشد و ارتباط ما با همسر و فرزندانمان اصلاح نگردید؛ این منبرها هیچ ثمرهای به حال ما نداشته است.
آیتالله حسینی همدانی گفتند: در این جلسات باید با خود عهد کرد و برنامه ریخت و از حسین (علیهالسلام) خواست که مناقب و حالات ما به فعلیت برسد؛ انسان در ابتدای زندگی خود تنها دارای قوای حیوانی است؛ حیوان بالفعل است و انسان بالقوه و اگر در طول زندگی خود رشدی بهغیراز جنبههای حیوانی خود نکند، بهرهای از حیات انسانی خود نبرده است.
ایشان بیان داشتند: عالم دنیا، فضایی برای به فعلیت رساندن قوای انسانی است؛ البته انسان باید این مسیر را با حالت اعتدال طی کند و این سیر معنوی را با افراطوتفریط به بیراهه نکشاند که متأسفانه بسیاری از افراد درگیر این حالات هستند.
ایشان در ادامهی بحث “توکل در زندگانی و قیام حسین (علیهالسلام)”، اظهار داشتند: یکی از شروط نیل به مقام توکل، میانهروی و اعتدال در رفتار است؛ توکل از صفات فکری و جنود عقل و یکی از حقایق موجود در فطرت هر انسان است.
نماینده ولیفقیه در استان البرز با اشاره به “افتقار” بهعنوان یکی دیگر از حقایق مخفی در فطرت هر انسان، عنوان داشتند: این صفت هم در اصل وجود و هم در کمالات وجودی فرد بروز دارد؛ همهی موجودات با زبان فطرت خود به احتیاجشان به وجودی که محتاج چیزی نیست، تمام کمالات از او منشعب میشوند و کامل است، اقرار میکنند که همان صفت “افتقار” فطری هر موجودی است.
ایشان افزودند: اینکه هر موجود ناقص ازجمله انسان به کامل مطلق برای رفع نقص خود احتیاج و توجه دارد؛ نیازی فطری است و این همان ریشهی “توکل” است و فطرت “افتقار” که فطری تمام موجودات عالم است، به ما میگوید که بهغیراز خدا نمیتوانیم به دیگری تکیه کنیم.
ایشان تأکید کردند: هر ناقصی به دنبال کامل میرود و این مسئله ریشهی تمام محبتها و کششهاست؛ بهطوریکه حتی در علایق مجازی نیز همین روحیهی کمال طلب، محرک انسان است و البته در تمام این سیرها، هدف فطری انسان رسیدن به خدا بهعنوان منشأ همهی کمالات و زیباییهاست.
استاد اخلاق حوزهی علمیه استان البرز اظهار داشتند: این دریای محبت و عشق به حسین (علیهالسلام) به دلیل وجه الله و جلوهگاه کمالات الهی بودن او و کشش ذاتی انسان به منشأ این کمالات یعنی پروردگار متعال است.
ایشان بیان داشتند: حسین (علیهالسلام) وجودی نوریّه است و در کربلا نیز همگان این پرتوافشانی وجودی ایشان را دیدند، اما وقتی باطن انسان با حرام پر شود، مسیر او مسیری غیر از مسیر الهی باشد، تمام زیباییها را دانسته و با علم لگدمال میکند.
ایشان تصریح کردند : عاقل کسی است که به یک وجود کامل و پایدار دل میبندد و برای او جهاد و ایثار میکند و نفس خود را بذل میکند؛ لذا گفتهاند که ” تَوَکَّل عَلَى الْحَیِّ الَّذِی لا یَمُوتُ”؛ هر چیز غیر از خداوند متعال از بین رفتنی است و ارزش توکل ندارد.
نماینده ولیفقیه در استان البرز در ادامهی بحث “آثار توکل” بیان داشتند: یکی دیگر از آثار توکل، ایجاد روحیهی بلندهمتی در شخص است؛ در بیان امام جواد علیهالسلام میبینیم که اعتماد (توکل) بر خدای تعالی قیمت و بهای هر چیز گرانبها و نردبانی برای هر مرتبهی بلند است.
ایشان بیان داشتند: بذول و بخشنده بودن، اثر دیگری از آثار توکل است و در بیان امیرالمؤمنین (علیهالسلام) اهل توکل در زمان وجود نعمت بخشنده و در زمان فقدان نعمتها شاکرند.
آیتالله حسینی همدانی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به ارتباط مفاهیم اعتمادبهنفس و توکل به خدا، خاطرنشان ساختند: اعتمادبهنفس ریشهی اسلامی ندارد؛ از مفاهیم اندیشهی غربی است و در حالی از فضایل شمرده میشود که با نگرش توحیدی منافات دارد.
ایشان ادامه دادند: البته در کلمات بزرگان مواردی از استعمال این واژه داریم ولی باید توجه داشت که با دقت در آن بیانات میتوان دید که اعتمادبهنفس ممدوح مذکور به اعتماد به خدا ختم میشود و نشانی از نفس مطمئنهای دارد که نزد خدای متعال به آرامش رسیده و نباید این دو قسم را باهم اشتباه گرفت.
ایشان افزودند: اساساً در اسلام چیزی به نام اعتمادبهنفس نداریم؛ چراکه انسان در نظام هستی مالک هیچچیز نیست؛ درنتیجه اعتمادبهنفسی که مالک هیچ و اماره بالسوء است، بیمعنی است؛ عامل اعتماد دهنده به انسان، تکیهبر قدرت بیکران خداست که “لا حَوْلَ وَلا قُوَّهَ اِلاّ بِاللَّهِ” و این امر در مقابل “اعتماد به حول و قوهی خود” است.
امامجمعه کرج یادآور شدند: به مؤمنین دستور دادهشده است که در سختیها و تهاجم دشمن، ” حَسْبُنَا اللّهُ و َنِعْمَ الْوَکِیلُ ” بگویید نه اینکه به توان نظامی و قوهی دفاع و نبرد خود تکیه کنید؛ پس باید دقت داشت که اگر بیانی از اعتمادبهنفس داریم، به مبنای آن توجه داشته باشیم.
ایشان تصریح کردند: نتیجهی این اعتماد به خداوند را در اطمینان نفس و آرامش فرد میتوان دید؛ آرامش یاران حسین (علیهالسلام) در روز عاشورا نشانهی اوج توکل در آنهاست و این آرامش از جنس همان آرامشی است که در رفتار حضرت امام (ره) شاهد آن هستیم که در اوج اضطرابات جامعه و خطرات ابتدای انقلاب، آرام و مطمئن بودند.