خطبه های 7 اسفند 1394 شهر کرج:

حقوق مصرف‌کنندگان به سامان نمی‌رسد مگر اینکه اقتصاد مقاومتی به سامان برسد

روابط عمومی ۰۸ اسفند ۱۳۹۴ ۰

بسم الله الرحمن الرحیم

متن کامل خطبه نماز جمعه استان البرز

شهرستان کرج توسط ایت الله حسینی همدانی

در تاریخ ۷/۱۲/۹۴

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین والصلاه و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین

العبد الموید والرسول المسدد ابالقاسم المصطفی محمد

و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین سیما بقیه الله الاعظم فی الارضین

واللعن الدائم علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین

عباد الرحمن اوصیکم و نفسی بتقوی الله . از ویژگی‌های قرآن کریم دعوت‌هایی است که از گروه‌های مختلف , مستقیم یا غیرمستقیم توسط رسول مکرم نسبت به افراد درباره نیاز آنها در بهبود زندگی , فردی و مسائل اجتماعی شان کرده . اهل تقوا و متقین از این دعوت‌ها بهره‌مند هستند. مثلاً در آیه ۱۲۵ از سوره مبارکه نحل فرمود , مردم را بخوان به راه پروردگار خود با حکمت و پند نیکو ” ادع الی سبیل ربک بالحکمه و الموعظه الحسنه ” . یعنی یکی از وظایف ما این است که مردم را دعوت کنیم به مسیری که خدای تعالی می‌پسندد . که مردم در آن مسیر حرکت کنند.

 زبان این دعوت هم باید از یک استحکامی برخوردار باشد , قوی باشد با استدلال روشن باشد تا مورد پذیرش قرار بگیرد. همچنین اگر در قالب موعظه دیگران را ارشاد می‌کنیم باید با زبان نیکو باشد ,نرم باشد. نه زبان درشت و تند. اساساً فرق موعظه با امر به معروف و نهی از منکر همین است .چون در نهی از منکر یک علوّی هست, یک امری هست, آمر باید امر کند,از یک قدرتی برخوردار است. اما در موعظه نه. در موعظه واعظ باید با آرامش,  با نرمی و در حالی که خودش متعظ هست بیان کند تا اثرگذار باشد .

یا در آیه شریفه ۶۷ از سوره مبارکه حج فرمود ” وادع الی ربک انک لعلی هدی مستقیم ” مردم را به پروردگار خودت دعوت کن همانا تو بر راه راست هستی. دعوت به راه دین و عمل به فرامین الهی همان راه راستی است که باید پیمود و دیگران را هم به آن دعوت کرد. خدای تعالی همه ما را از اهل تقوا که رونده این راه هستند قرار دهد ان‌شاءالله .

مباحثی که مطرح می‌شد از نهج‌البلاغه بود, درباره عدالت و عدالت اجتماعی, مسئله حکومت و مباحث این‌چنینی مطرح شد .نکته‌ای را هم امروز عرض می‌کنم .نهج‌البلاغه کتابی است که ما می‌توانیم تفکرات امیرالمؤمنین سلام‌الله علیه را در آن به دست بیاوریم .یعنی وقتی که در نهج‌البلاغه سیر می‌کنیم ,اسلام و احکام اسلامی و دستورات آن را در ابعاد مختلف در این کتاب مجسم می‌بینیم .همان طوری که امیرالمومنین , خود , اسلام مجسم است .بیان او هم این را به ما القا می‌کند.

مثلاً در رابطه با اجرای اوامر الهی و این که در این امور نباید هرگز ملاحظه داشت با کمال دقت و در عین حال قاطعانه و محکم باید عمل کرد ,در حکمت ۱۰۷ از حکم نهج‌البلاغه فرمود ” لا یقیم امر الله سبحانه الا من لا یصانع و لا یضارع و لا یتبع مطامع ” خیلی این عبارت عبارت قشنگی است . فرمان خدا را بر پا ندارد جز آن کسی که در اجرای حق مدارا ندارد ,سازش‌کار نباشد, پیرو آرزوها نگردد. این سه جمله .اگر به محتوای این سه جمله و این سه کلمه دقت کنید می‌بینید که در عرصه‌های اجتماعی و از بین نرفتن حقوق مردم و اجرای عدالت و تحقق عدالت چقدر مؤثر است .

یعنی اگر کارگزاری اهل مدارا با دیگران به وسیله رشوه و امور حرام باشد, نعوذبالله, یا اهل سازش کاری بود که خودش را در مقابل دیگران برای رسیدن به مطامع خوار کرد و یا از هواهای نفسانی و آرزوهایش پیروی کرد بدانید که در مجموعه ی کاری او دستورات اداری به اجرا در نخواهد آمد. یک چنین کسی که دنبال این امور است قطعاً نمی‌تواند اوامر الهی را اجرایی و عملیاتی کند.

لذا مولای ما امیرالمومنین راهنمایی می‌کند کسی که می‌خواهد دیگران را امامت کند و رهبری کند لازم است که قبلاً خودش را اصلاح کرده باشد. اموری را که بلد است اول خودش انجام بدهد. در مقام عمل عامل به دانسته‌هایش باشد. علم و عملش یکسان باشد تا تأثیرگذار باشد. والا اگر این‌گونه نباشد در هر مسندی که قرار بگیرد کار را خراب خواهد کرد . فرق هم نمی‌کند هر کسی که امارتی به او تعلق بگیرد , ریاستی متوجه او خواهد بود. بعضی وقت‌ها ریاست خانه اش را به عهده دارد, پدر خانواده است. مسئول یک اداره است. مسئولیت بالاتری دارد. امام یک مسجد است و امثال ذلک. معلم در مدرسه است. فرق نمی‌کند همه باید این‌گونه باشند .

حضرت در حکمت ۷۳ از حکم نهج‌البلاغه فرمودند ” من نصب نفسه للناس اماما فالیبدأ بتعلیم نفسه قبل تعلیم غیره ” این عبارت را تا اینجایش زیاد شنیده‌اید که هرکس خود را پیشوای مردم قرار می‌دهد ,در جلوی یک کار قرار می‌گیرد , امارتی دارد, رئیس می‌شود, باید قبل از اینکه به تعلیم دیگری بپردازد اول خودش را تعلیم کرده باشد. به تعلیم خودش بپردازد .و به جای اینکه با گفتار, دیگران را تربیت کند با عمل تربیت کند. ” وَلیَکن تادیبه بسیرته قبل تادیبه بلسانه ” یک وقتی انسان با گفتار تربیت می‌کند یک وقت با عمل تربیت می‌کند .باید رفتار او ادب ‌کننده دیگران باشد.

 بعد حضرت فرمودند ” و معلم نفسه و مودبها احق بالاجلال من معلم الناس و مؤدبهم ” آن کسی که آموزنده ادب به خویشتن است ,معلم نفس خودش است ,او را بیشتر اکرام کنید تا کسی که دیگران را می‌خواهد تعلیم دهد. وقتی که این‌گونه شد آثار این کار بیشتر خواهد بود . مردم وقتی می‌بینند رهبرانشان آن چیزی را که می‌گویند خودشان عمل می‌کنند اطاعت شان بیشتر خواهد بود. اگر خدای نخواسته کشف خلاف شد, او حرفی زد و بعد معلوم شد خلاف آن گفته‌ها خودش عمل می‌کند اعتماد سلب می‌شود .اداره اجتماع مختل خواهد شد. گرفتاری درست می‌کند.

 پس اولاً گفتار نرم باشد ,ثانیاً با عمل مطابقت داشته باشد تا تأثیرگذار باشد .بعد برای اینکه تشویق کند انسان را که به تربیت خودش مشغول باشد و زودتر اقدام کند و مواظبت نفسش را بکند ,خودش را ادب کند, رعایت موازین را داشته باشد, با هوای نفسش مبارزه داشته باشد و امثال ذلک ,فرمود کسی که مشغول ادب کردن خودش است مشغول تزکیه نفس است به او احترام بگذارید. او را تشویق کنید .باید او را بزرگ داشت. چرا؟ چون با آن تأدیبی که می‌کند خودش را کامل می‌کند و همیشه کامل مورد احترام است نسبت به ناقص.

لذا اگر انسان, تربیت شده و تعلیم دیده وارد عرصه فعالیت و کار شد در مقام عمل ,عملی غیر از آنچه که مرضی خداست از او صادر نخواهد شد .شما این بداخلاقی‌هایی که بعضا در جامعه می‌بینید از کسانی که انتظار ندارید , برای این است که آن نصاب لازم را افراد هنوز پیدا نکرده‌اند. آن تربیت لازم را نشدند .آن چیزی که خیر دنیا و آخرت خودش و مرضی خداست و برای او کارساز خواهد بود و مردم هم از او راضی خواهند بود از انسان تربیت شده صادر می‌شود. امیرالمؤمنین سلام‌الله علیه در نحوه اداره حکومت تمام توجهش به مردم و رفاه حال مردم ,آرامش ,تأمین مصالح مردم و امثال ذلک بود .

این نکته را دائماً به کارگزاران خودش سفارش کرد, که آن انسانی که تادیب شد ,تعلیم دید و مودب شد حالا شد کارگزار ,کارگزار باید چه کار کند ! در تأمین مصالح مردم , باید قیام کند .باید سعی کند که آرامش در جامعه برقرار کند . باید سعی کند که رفاه و آسایش را فراهم کند. آن منشور حکومتی امیرالمومنین که نامه ۵۳ از نامه‌های نهج‌البلاغه است و مکرر عرض شد خوب  بند بند آن را مطالعه کنید. همه , هم ان کسی که مسئولیتی دارد هم خود مردم. مثلاً یکی از مواردی که معمولاً مورد اعتراض مردم هم هست و زیاد آن را تکرار می‌کنند این است که مسئولین در اختیار ما نیستند. در دسترس ما نیستند.

همین را امیرالمؤمنین تذکر دادند ” مبادا خویشتن را زیاده از مردم پنهان کنی, زیرا رو نشان ندادن حکمرانان به مردم قسمتی از نامهربانی و کم دانشی و آگاه نبودن به کارهاست. البته مردم هم نباید توقع شان را زیاد کنند اما آن مسئول باید زمانی از هفته , ماه یا روز , به تناسب, وقتی را قرار بدهد تا با او ملاقات شود. مسئولین با نشست و برخاست و سخن گفتن با مردم با احوال جامعه آشنا می‌شوند. هر کس از دیدگاه خودش نکته‌ای را بیان می‌کند و این مفید به حال آن مسئول خواهد بود.

این یکی از وظایف مسئولین است که ساعاتی را برای مردم تهیه ببینند و ساعاتی را هم برای کارگزاران شان تهیه ببینند. بعضی وقت‌ها مردم را می‌بیند اما اداره خودش را نمی‌بیند .فرصت دیدن مدیران و مجموعه خودش را ندارد. خود این هم ضعفی است که باید جبران شود .همین مقدار فعلاً کافی باشد تا نکات دیگری را از نهج‌البلاغه خدمت شما در نوبت‌های دیگر با قید حیات اگر خدا اجازه داد و حیاتی بود برای شما بیان کنیم .

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

والعصر ان الانسان لفی خسر الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین الصلاه و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین ابالقاسم محمد

و صل علی امیرالمومنین علی بن ابی طالب و علی فاطمه الزهرا سیده نساء العالمین

و علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنه و علی علی بن الحسین و محمد بی علی و جعفر بن محمد

و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد والحسن بن علی والخلف القائم الحجه

حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک

خودم و همه شما نمازگزاران محترم  این خانه خدا را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت می‌کنم. متقین اهل عبرت گرفتن از مسائل مختلف هستند که برای آن‌ها واقع می‌شود. این از پیام‌های قرآن کریم است. باید اهل بصیرت بود. از امور مختلفی که پیرامون ما واقع می‌شود باید پند گرفت. باید درس گرفت. آنها را در مواقع لزوم استفاده کرد. این ‌توجه با یاری خدا برای انسان میسور خواهد بود. در آیه ۱۳ سوره مبارکه آل عمران فرمود”خدا به یاری خود هر که را بخواهد تایید می‌کند و در این کار عبرتی است برای مردم بینا.  ” والله یؤید بنصره من یشاء ان فی ذالک لعبره لاولی الابصار ” .

البته خدای تعالی در همه امور راهی را برای عبرت گرفتن قرار داده .حتی در همین گردش شب و روز اگر انسان چشمش, چشم عبرت بین و عبرت گیر باشد در همین گردش شب و روز در همین نگاه به بدن خودش توجه به نظمی که در عالم وجود هست ,مسائل مختلفی که پیرامونش به سادگی می‌گذرد دقت کند, همه وسایل پند گیری است .خدای تعالی شب و روز را می‌گرداند و در این کار برای مردم بینا عبرت است. آیه ۴۴ از سوره مبارکه نور ” یقلب الله اللیل و النهار ان فی ذالک لعبره لاولی الابصار ” .

عمده این است که این چشم را انسان رها نکند تا جایی که حتی از زندگی امم گذشته و قصه‌هایی که درباره امت‌های قبل مطرح است و اینکه برایشان اتفاق‌هایی افتاده که می‌شود از آنها برای عبرت گیری استفاده کرد. اگر مسائل خوبی بود آن‌ها را یاد گرفت و عمل کرد و اگر مسائلی بود که بد بود آنها را کنار گذاشت از آنها فاصله گرفت. در آیه ۱۱۱ از سوره مبارکه یوسف فرمود ” لقد کان فی قصصهم عبره لاولی الالباب ” در آن قصه‌هایی که برای شما در قرآن گفته می‌شود کسانی که صاحب خرد هستند و عاقل هستند عبارت‌هایی قرار داده شده.

امام صادق علیه‌السلام این دستور را به ما داد که , به قران بپردازید ,از عبرت‌های قران و بیانی که قران دارد پند بگیرید. “بر شما باد به قرآن , پس چون آیه ای را یافتید که کسی که پیش از شما بوده به عمل به آن نجات یافته است به آن عمل کنید و چون آیه‌ای را سبب هلاک گذشتگان یافتید از آن بپرهیزید. که اهل تقوا از قرآن و دستورات قرآن و پیام‌های قرآن و عبارت‌هایی که قران یاد می‌دهد  از هدایت‌های قرآن بهره‌مند هستند و ما هم از خدای تعالی طلب می‌کنیم که همه ما از متقین باشیم ان‌شاءالله .

اما مناسبت‌هایی که در این هفته است یکی دو مورد را بیان می‌کنم و بعد می‌پردازم به بیانات رهبری در هفته گذشته . ۸  اسفند روز امور تربیتی و تربیت اسلامی و همچنین روز بزرگداشت حاج ملا هادی سبزواری است. این حکیم فرزانه و انسان الهی که حالا در مقام تجلیل و بیان مناقب آن بزرگوار نیستیم. اما مسئله تربیت اسلامی را باید به آن اهمیت داد. این در فرهنگ و معارف ما یکی از مسائل مهم است. اگر یک نفر با آن نصاب لازم تربیت شود آثار وجودی او در امتی تأثیرگذار خواهد بود .

همه انبیای الهی و کتب آسمانی برای تربیت بشر و تادیب او به ادب الهی آمده‌اند و خداوند تبارک و تعالی خودش مربی و پرورش دهنده همه عالمیان است. این رب العالمین ,پیغمبر خودش را اولین تربیت‌کننده است. یعنی اولین موجودی را که تربیت کرد رسول خدا بود. که در بحار دارد روایتی که “ادبنی ربی فاحسن تادیبی “من را خود خدا تربیت کرد, رسول خدا فرمودند و چه تربیت نیکویی . بعد ازین تربیت , خدای تعالی رسولش که مربای خداست و تربیت شده خداست را الگویی برای بشر قرار داد ” لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه ” یعنی با تأسی به رسول خدا شما در این مسیر قدم بردارید.

نقش تربیت بسیار مهم است .سعادت بشر به تربیت او بستگی دارد .در نتیجه نقش مربیان و نقش معلمان و به خصوص معلمان تربیتی در مدارس روشن می‌شود .که خدای نکرده این وظیفه را عزیزان به عنوان شغل نبینند و این کار را مسئولیتی بزرگ در راستای اهداف انبیای الهی ببینند. و اینکه آینده فرزندان این آب و خاک به تربیت دینی و الهی آن‌ها بستگی دارد .کار کار مهمی است. البته مربیان هم باید هنر تعلیم دادن را داشته باشند .این روش‌ها را بروند خوب یاد بگیرند و روش‌های تعلیم را یاد بگیرند تا بتوانند اثرگذار باشند. اطلاعات عمومی خودشان را دائماً باید بالا ببرند. دائماً باید در حال مطالعه و اندوختن باشند و بدانند که متربیان آنها از رفتار آنها بیشتر چیزی یاد خواهند گرفت تا از گفتار آنها.

 استان البرز هم با آن وسعتی که دارد بیش از ۴۲۰ هزار دانش‌آموز دارد ۴۲۰ هزار دانش‌آموز عده کمی نیست. بیش از ۲۷ هزار نفر معلم و مربی و مدیران و کارگزاران آموزش و پرورش هستند. کلیه مجموعه خانواده آموزش و پرورش در استان البرز جمعیتش از جمعیت بعضی از استان‌ها بیشتر است .جمعیت بعضی از استان‌ها را دیدم ۳۷۵ هزار نفر هستند, یک استان .  ما فقط در استان البرز ۴۲۰ هزار دانش‌آموز داریم. کار کار سنگینی است. کار مهمی است. و باید توجه به شرایط داشت و به این مسئله , ویژه رسیدگی کرد و به این مهم بیشتر اهمیت داد. البته بنده در این زمینه نکاتی دارم که الان فرصت بیان آن نیست .در یک زمان مناسب‌تری به آن پرداخته خواهد شد .

امیدوارم که عزیزان در آموزش و پرورش وظایفی را که به عهده دارند به خوبی انجام دهند .دانش‌آموزان امانت‌های الهی در دست ما هستند. اگر انسان این امانت را نسبت به او خیانت کند امتی را از بین برده است. نباید فضا را جوری تهیه دید که خدای نکرده زمینه برای گناه و از بین رفتن اخلاق دانش‌آموزان مهیا باشد. البته عزیزان تلاش می‌کنند. مطلع هستیم که سعی خودشان را می‌کنند. اما جمعیت هم زیاد است تلاش باید مضاعف باشد .مشاورینی که برای خودتان انتخاب میکنید مشاوران امینی ‌باشند .متدین باشند. دین را خوب درک کرده باشند. خدای نکرده نشنویم و گزارش نرسد از مشاورین که خیانت‌هایی را در حق دانش‌آموزان این استان می‌کنند.فعلاً به همین مقدار کفایت می‌کنم و بیش‌ازاین ادامه نخواهم داد. و این را تذکر می‌دهم برای آن کسانی که باید بشوند که اگر این تذکر عملی نشد و گوش ندادند آن موقع به آن روشی که خودتان می‌دانید عمل خواهیم کرد.

 نکته‌ای که هست مسئله ۹ اسفند است .فرمان حضرت امام مبنی بر تأسیس بنیاد مستضعفان و جانبازان در سال ۱۳۵۷ که روز ملی حمایت از حقوق مصرف‌کنندگان هم هست .حقوق مصرف‌کنندگان به سامان نمی‌رسد مگر اینکه اقتصاد مقاومتی به سامان برسد .بیانی را رهبری دارند ,من آن را تکرار می‌کنم ببینید ایشان چه فرمودند : بنده از ۱۰ سال ۱۲ سال پیش دارم این حرف را با صدای بلند می‌زنم که اگر اقتصاد کشور را در درون مقاوم‌سازی کنید ,عمده مشکلات ناشی از دشمن از بین خواهد رفت و برای اشتغالمان برای جوان‌هایمان برای رفع خیلی از آسیب‌های اجتماعی که ناشی از بیکاری و رکود است آن وقت دیگر راه‌حل‌های روشنی پیدا خواهد شد.

این یک نکته .شبیه آن را ده‌ها مورد رهبری بیان فرمودند. در این یکی دو سال مسائل گوناگونی را درباره اقتصاد مقاومتی بیان کردند. اساساً این کلمه اقتصاد مقاومتی یعنی ما دشمن داریم. در امر اقتصاد باید به گونه‌ای عمل کنیم که او نتواند بر ما غلبه کند. لذا نباید اقتصاد مقاومتی را خودسرانه تحلیل و معنا کرد .همه الزامات و مقدمات و موخرات و هر چیزی که مربوط به این منشور است کاملاً تبیین شده. بنابراین اگر بشنوی مثلاً کسی گفته باشد ,که گفتند این حرف را, سرمایه گذاری شرکت‌های خارجی اجرای سیاست اقتصاد مقاومتی را تسریع می‌کند. این حرف کاملاً تضاد با مفاد اقتصاد مقاومتی دارد.یعنی این آقا اصلاً معنای اقتصاد مقاومتی را نفهمیده .

اقتصاد مقاومتی درون زاست .توجه به داشته‌های درون است .رشد داشته‌ها است .بعد بلند شوند بگویند سرمایه‌گذاری شرکت‌های خارجی اقتصاد مقاومتی را رشد می‌دهد .کاملاً معلوم می‌شود که معنا را متوجه نشده .لازمه فهمیدن اقتصاد مقاومتی این است که باورمان بیاید و باورمان باشد دشمنی داریم که می‌خواهد از راه اقتصاد نفس ما را ببرد. این را باید باورمان بیاید. اگر این خوب درک شد اصلاً دیگر به سمت بیگانه حرکت نمی‌کنیم. و اگر هم حرکت کردیم منفعلانه حرکت نمی‌کنیم .با برنامه و با سیاست و با یک روشی که به نفع کشور باشد خواهد بود.

در این رابطه این نکته را عرض کنم خوب است ,که مجلس آینده ان‌شاءالله اولین دستور کارش را راهکارهای تحقق سیاست اقتصاد مقاومتی قرار بدهد .چرا که جهت‌گیری‌های قانونی در تمام شدن و به پایان رسیدن مشکلات اقتصادی بسیار مهم خواهد بود .

مطلبی را که عرض می‌کنم پیرامون سخنان مهم و صریح و روشن رهبر معظم انقلاب هست که با مردم نجف‌آباد درباره انتخابات و نقشه دشمن مطرح کردند که حتماً توجه کردید .از چند منظر می‌شود به بیانات ایشان پرداخت .هم درباره مسائل خارجی مطالبی داشتند .هم نسبت به امور داخلی معارفی را بیان کردند. مسائلی را مطرح کردند. خب توجه دارید که در این دوره انتخابات دشمنان انقلاب اسلامی و بوقهای تبلیغاتی آنها کاملاً استراتژی خودشان را عوض کردند. در دوره‌های قبل حرفشان تحریم انتخابات بود .مردم را تشویق می‌کردند که شرکت نکنند.

اما در این دوره سیاستشان را عوض کردند .مردم را تشویق به شرکت می‌کنند. اما با آن روشی که خودشان می‌خواهند .می‌گویند به آن کسانی که ما می‌گوییم رأی بدهید. آن وقت در معرفی افراد برای  مجلسین کسانی را معرفی می‌کنند که گرایش آنها به غرب زیاد است. و سیاستهای غرب در تخریب افراد مخالف هم کوتاهی ندارند. یعنی مستقیم وارد میدان شدند تا کاری کنند که نتیجه این انتخابات شکاف و دودستگی در بین مردم باشد .که این حرکت به فضل پروردگار با حضور حماسی مردم چیزی جز یأس برای آنها نخواهد داشت. آنکه در صحنه این انتخابات و صحنه‌های دیگر همیشه پیروز بوده ملت ایران است.

تذکر دیگر رهبر این بود که از ادبیات سیاسی دشمن استفاده نشود و همه توجه داشته باشند که استفاده از ادبیات سیاسی دشمن بر علیه امام و انقلاب است. این تذکر تذکر بسیار مهمی است. آنها سعی می‌کنند از کلماتی که بار معنایی روشنی دارد به نفع خودشان استفاده کنند. مثل همین که اسلام دعوت به اعتدال کرده .اسلام دعوت به میانه‌روی کرده .به شدت با افراط و تفریط اسلام مخالفت دارد .زیاده‌روی کردن و آن جایی که باید انسان کاری ‌کند و کاری نکند همه اینها مورد مذمت دین قرار گرفته است. اما ببینید که از همین معنا چه سوءاستفاده‌هایی می‌شود.همان طور که از کلمه آزادی سوءاستفاده می‌شود. همان طور که از کلمه عدالت سوءاستفاده می‌شود. مگر بهره‌برداری‌های سوء نکردند در طول این سال‌ها از کلمه عدالت و آزادی !

میانه روی که یک دستور اخلاقی و فقهی و دینی است برای ما و باعث سعادت بشر در آخرت و زندگی آرام در دنیا خواهد شد این را در مسائل سیاسی استفاده می‌کنند .تا شخص انقلابی را به وسیله این کلمه وادار به تسلیم کنند . ما در معارف دینی مان بحث‌های مختلفی داریم. یکی از بحث‌ها بحث غیرت دینی است. این غیرت دینی در کجا قرار گرفته است؟ اگر کسی غیرت دینی داشت افراط دارد؟ اگر کسی غیرت دینی داشت تفریط دارد ؟ این غیرت دینی خودش را چطور نشان می‌دهد؟ اگر بخواهیم بگوییم که این شخص غیور است در مسائل دینی یعنی چه؟  چکار کرده ؟ گناه را که دید چشمش را می‌بندد و از مسیر دیگری میرود ,میگوییم که آدم با غیرتی بود ؟ اگر صحنه‌ای را دید که آنجا باید نهی از منکر کند راهش را کج کرد و آن صحنه را انجام نداد و رفت, این انسان غیور است ؟ اگر دید که دین دارد منحرف می‌شود سیره پیغمبر مضمحل شده سیره امیرالمؤمنین مختل شده شمشیر کشید و قیام کرد و ایستاد, آیا این انسان افراط گری است ؟ تعریف این کجاست ؟ اگر کسی نسبت به دین خودش اهتمام داشت آیا این تندرو است؟

 مولا امیرالمومنین عدل محض است. آن وجود عدل است .عدل مجسم است .یعنی هیچ کاری را زیاد و کم ندارد. افراط و تفریط ندارد .زندگی علی بن ابی طالب را ببینید . در مقابل چیزی که مخالف دین بود به سختی تمام می ایستاد. تا جایی که درباره ایشان گفتند “خشن فی ذات الله ” در مسائل دینی بسیار خشن است. آن وقتی که می‌خواست حکومت تشکیل شود بعد از زمان پیغمبر خدا امیرالمؤمنین را برای این که رهبری و إمرأ مؤمنین را به عهده بگیرد قرار ندادند. یکی از علت‌هایش این بود که ایشان خیلی می‌خندد. خیلی شوخ است خیلی خندان است . امیر و کسی که می‌خواهد خلیفه باشد باید جذبه داشته باشد .باید مردم از او بترسند. یکی از علتهایش این بود.

اما همین امیرالمؤمنین که خندان است و بشاش است ,در مقابل بی‌دینی و مسائلی که با دین مخالفت داشت آن‌قدر سخت عمل می‌کرد که می‌گفتند  خشن فی ذات الله .در مسائل دینی کوتاه نمی‌آید. این تندروی است ؟ عدالت همان حق است. درباره امیرالمؤمنین فرمودند به این که “علی مع الحق و الحق مع علی یدور حیث ما دار” این را درباره امیرالمؤمنین چطور معنا کنیم با عملکرد او ؟ عملکردش که همه اش میانه‌روی است. عدل محض است .

قرآن کریم آیاتی دارد “سارعوا الی مغفره من ربکم  ” ” واستبقوا الخیرات ” و امثال ذلک. تند رفتن و سرعت گرفتن و بلکه سبقت گرفتن در کار خیر, این کجای معارف ماست؟ لذا هر عملی که عقل آن را بپسندد و شرع آن را تأیید کند خیر است .اگر کسی در آن مسیر قدم برندارد منحرف است .همان طور که فرمودند کسی که از این ادبیات استفاده می‌کند به اسلام و انقلاب و امام و به رهبری و به نیروهای ارزشی ظلم می‌کند. نباید حرفی که دشمن می‌زند را ما تکرار کنیم. تحت تأثیر دشمن بودن خودش نفوذ است. نفوذ یعنی همین .جلسات قبل هم عرض کردیم و تعریفاتی را از نفوذ گفتیم.

رهبر معظم انقلاب هم اشاره فرمودند و توضیح بیشتری درباره نفوذ دادند .همین بود که لازم نیست شخصی را از خارج بیاورند آنجا قرار بدهند. آن قدر روی شما کار می‌کنند که حرفی را بزنید که دشمن می‌زند. این می شود نفوذ. رهبری نسبت به نفوذ نگرانی شان جدی است و جدی هم هست .و مسئله مسئله مهمی است. دایماً هشدار می‌دهند تا همه به خصوص مسئولان خطر را جدی بگیرند. اینکه یک وقتی شخصیتی که سال‌ها مسئولیت داشته حرفی می‌زند که دشمن می‌زند این یعنی نفوذ .این همانی است که حضرت امام رضوان‌الله علیه فرمودند .آقا هم به آن اشاره کردند. به این تعبیر که گاهی حرف دشمن را انسان با چند واسطه از افراد موجه می‌شنود. این طوری عمل می‌کنند.

 الان شما هم اهل نماز هستید .اهل دعا هستید. اهل قرآن هستید. اهل جمعه هستید .نعوذبالله شیطان به شما می آید  بگوید که فلان گناهی را مرتکب شوید ؟ هرگز این را نمی‌گوید. چون می‌داند که نمی‌تواند در شما نفوذ کند. اما راهش را پیدا می‌کند. آرام آرام روزنه‌ای را پیدا می‌کند. از آن روزنه وارد می‌شود. بعد آن عملی را که او دوست دارد شما عمدا و متعمدا انجام می‌دهید. اینکه نعوذبالله انسان مبتلا به دروغ گفتن می‌شود .همه می‌دانند که دروغ بد است. اما چرا تحت سلطه شیطان انسان دروغ می‌گوید؟ همه می‌دانند که غیبت بد است. اما چرا انسان تحت سلطه شیطان عمداً و متعمدا در جلسه غیبت می‌نشیند و غیبت دیگری را می‌کند؟ برای اینکه تحت تأثیر نفوذ دشمن قرار گرفته است. لازم نیست که حتماً خود او شیطان شود. اگرچه بعد از مدتی شیطان مجسم خواهد بود.

 این را باید توجه کنیم .در رابطه با دشمن درون در رابطه با دشمن بیرون هم همین است .او منفذ پیدا می‌کند یک جوری عمل کردیم یک جوری رفتار کردیم کلماتی را در یک جاهایی صحبت کردیم زمینه فراهم شد که روی این آقا می‌شود کار کرد .دشمن ما خیلی با حوصله است. ۲۰ سال ۱۵ سال ۳۰ سال روی کسی کار می‌کنند  تا در دم در آن جایی که لازم است کار خودشان را انجام بدهند و به موقع هم ان فرصتی را که می‌خواهند استفاده کنند استفاده ببرند. چرا عملکرد بعضی از افراد جوری کرده که دشمن درباره آنها طمع کند که از طریق آنها به اهدافشان برسند ؟! چه شده است که دشمن از یک عده‌ای تعریف می‌کند؟! کمترین کاری که این افراد می‌توانند بکنند و باید بکنند ,اگر دل در گرو دشمن ندارند اعلام انزجار است .اعلام بیزاری است تا طمع دشمن نسبت به آنها قطع شود. اما می‌بینیم که هیچ حرفی نمی‌زنند.

 حالا آن در سطح کلان است در سطح پایین‌تر هم می‌بینیم کسانی‌که داخلی هستند به ضرر انقلاب کار کردند و به نفع دشمن کار کردند بعضی‌ها را تأیید می‌کنند اینها به جای اینکه از او برائت بجویند هیچ حرفی نمی‌زنند. آن آقایی که قصد دارد وارد یکی از مجلسین شود و او را به این‌طرف و آن‌طرف میچسبانند باید آنقدر مرد باشد که اگر دلش با آن‌ها نیست بگوید نیستم و اعلام انزجار کنند. این که آن‌قدر شجاعت ندارد, اگر وارد مجلس شد چگونه می‌خواهد از حقوق مردم دفاع کند؟!

ای خواص ! از مردم یاد بگیرید. از این مردمی که با تمام وجود دشمنی آمریکا و انگلیس را و رژیم غاصب کودک کش را لمس کردند و تاکنون لحظه‌ای بغض و نفرتشان به این مجسمه‌های پلیدی کم نشده و هر چه دشمنی کردند نتوانستند خللی در اراده ملت وارد کنند .ملت ایران امروز به فضل پروردگار با انتخاب نمایندگانی که همچون مدرس از دشمن فریب نخورده و با تصویب قوانین مورد نیاز مشکلات اقتصادی کشور را مدنظر داشته برای عزت و استقلال دائمی کشور تلاش می‌کنند با انتخاب نمایندگان آزاده و دردآشنا و متعهد متدین و شجاع و دشمن‌شناس بار دیگر پوزه استعمار پیر و آمریکای جهان‌خوار و اسرائیل منحوس را به خاک خواهد مالید.

نکته‌ای را عرض کنم و آن این است که ان‌شاءالله نگاه دوستانی که در انتخابات خود را کاندیدا کردند نگاه انجام تکلیف بوده. لذا نتیجه هرچه که باشد برای آنها اِحدَی الحُسنَیین خواهد بود. همگی از پاداش الهی بهره‌مند هستند. آمدند و وارد عرصه شدند زمینه را گرم کردند, رأی آوردند که وارد می‌شوند و وظایفشان را انجام می‌دهند. آنهایی هم که رأی نیاوردند تکلیفشان را انجام دادند. که شاید بهره و پاداش بیشتری هم داشته باشند. چرا که از لذت پیروزی محروم شدند و خود را حفظ کردند و این برای آنها پاداش بیشتری است .البته وارد عرصه هم نشدند که تکلیفشان زیاد شود که خدای نکرده جور دیگری عمل کنند خود این هم خدای تعالی نسبت به اینها توجهی داشته .

دیروز فرصتی شد گشتی در شهر بزنم و از نزدیک تبلیغات و هیجانات مردم را ببینم. قسمتی از آن طبیعی بود و خوب بود .می‌شود گفت تلاش برای انتخاب اصلح فضا را کاملاً انتخاباتی کرده بود. سعی بر این است که هر کسی سلیقه خودش را بگردد و پیدا کند و براساس سلیقه رأی بدهد.  اما قسمتی هم باعث ناراحتی بود که چرا اینقدر اسراف ؟ چرا اینقدر ضایع کردن منابع  ؟ که واقعاً یک میلیون نفر غذا دادن در این روزها چه وجه شرعی دارد ؟ قریب به ۹۰۰ میلیون تومان تخلف بنر! در نزد خدای تعالی برای آن چه پاسخی خواهند داشت؟ چرا آن قدر بداخلاقی و بی‌انضباطی؟!

نگران شدم و برای مردم غصه خوردیم و ترسیدم حقیقتاً . که خدای تعالی نسبت به نعمت‌هایش نسبت به مردم تجدیدنظر نکند خدای نکرده .چون بعضی از این امور باعث می‌شود که خدای تعالی نعمت‌ها را جایگزین کند. عرض کردم در روایت دارد به اینکه خدای تعالی باران را برای تمام دنیا تقسیم می‌کند که این مقدار باران در این دنیا لازم است. این منطقه این مقدار. آن منطقه آن مقدار .مشخص است. برای اینکه آباد بماند .اما به خاطر عملکرد مردم و پذیرش عملکرد عده‌ای دیگر خدای تعالی در آن روزی که می‌خواهد باران ببارد به آن ابر می‌گوید حرکت کن و در جای دیگر ببار . آن مقدار باید ببارد اما دیگر در آن منطقه نمیبارد. نعمت را خدا می‌گیرد. نعم خودش را جابه‌جا می‌کند .

حرف‌هایی که زده می‌شود , غیبت‌هایی که می‌شود ,دروغ‌هایی که گفته می‌شود .حتی از قول بنده هم مطالبی را گفتند. ناچار شدیم به دفتر بگوییم که بیانیه‌ای را صادر کنند و مردم بشنوند .خیلی از این حرکات مرضی خدای تعالی نیست. خدای تعالی به این کاندیداهایی که این‌گونه عمل کردند رحم کند و خدای تعالی از سر تقصیراتشان بگذرد. خصوصاً در بحث خبرگان رهبری مسئله مسئله معنوی است. تبلیغات زیاد و سر و صدا کردن سازگاری با آن ممشایی که دین به ما گفته است ندارد  .این را مخصوص کرج نگفتم درباره کل کشور عرض می‌کنم که نباید باشد. اگر در کرج هم هست درست نیست. اگر حق‌الناس باشد خدا هم نمی‌گذرد که حقوق انسان‌هایی را بعضا اینها با بعضی از حرف‌ها بعضی از دوستان بعضاً با بعضی از راهنمایی کردنها حقوق افراد را ضایع کردند که خودشان می‌دانند.

 جا دارد اینجا به نوبه خودم از تمام کسانی که مقدمات و مؤخرات برگزاری را فراهم کردند, ستاد اجرایی, هیئات نظارت و همه کسانی که تلاش می‌کنند بخصوص کسانی که مسئولیت اطلاع‌رسانی و خبر را به عهده دارند خبرنگاران و عزیزان صدا و سیما مطبوعات همه را قدردانی و تشکر کنم .

خدایا دین ما مملکت ما نوامیس ما قرآن ما حوزه‌های علمیه مراکز علمی و دانشگاهی نیروهای نظامی و انتظامی سربازان گمنام حضرت ولی عصر ارواحنا فداه مراجع تقلید و رهبر معظم انقلاب در پناه خودت مصون و محفوظ بدار . قلب ولیت حجت بن الحسن از ما راضی و خشنود بگردان فرجش نزدیک بگردان بر تاییدات رهبری بیفزا شر دشمنان به خودشان برگردان شهدا امام الشهدا گذشتگان این جمع غریق رحمت بیکرانت بفرما معلولین و مجروحین و مرضا شفای عاجل کرامت بفرما.

در انتشار این خبر سهیم باشید:

پاسخی بگذارید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر وبسایت امام جمعه کرج در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.