شرح حدیث معراج - ۱۳۹۴/۹/۱8

اسرار الهی

فضای مجازی ۱۸ آذر ۱۳۹۴ ۰

 

  • درس اخلاق
  • ۱۳۹۴/۹/۱۸
  • کرج – مصلای امام خمینی (ره)

بسم‌الله الرحمن الرحیم

” و افتح عین قلبه …؛ و کلام ملائکتی و اعرفه سری الذی سترته عن خلقی”

در حدیث معراج رسیدیم به این بخش که خدای تعالی به رسول مکرمش صلی‌الله علیه و آله این‌گونه فرمود و او را این‌گونه تربیت می‌کند که در مقام رضای من قدم بردار که اگر کسی در وادی رضا قرار گرفت، حالت‌هایی برای او پیش می‌آید. یکی از آن‌ها این بود که من چشم دل او را باز می‌کنم و کسی که چشم دلش باز شد، کلام ملائکه را می‌شنود؛ یعنی به او کلام ملائکه خود را می شنوانم. به عبارتی این فرد می‌شود، محدَثه!

جایگاه ویژه‌ی پیامبر صلی‌الله علیه و آله

رسول خدا صلی‌الله علیه و آله جایگاهی که نزد خدای تعالی دارد جایگاه خاصی است. ویژگی‌های وجودی رسول خدا صلی‌الله علیه و آله فراوان است. مثلاً خدای تعالی هرگز در قرآن پیامبر صلی‌الله علیه و آله را مخاطب به خطاب یا نکرده است، انبیاء دیگر مورد خطاب قرارگرفته‌اند اما پیامبر اسلام صلی‌الله علیه و آله هرگز مخاطب به خطاب یا نشده است.

مثلاً گفته‌شده است ” یا ایها المدثر ” ” یا ایها المزمل” ” یا ایها الرسول” ” یا ایها النبی”

جایگاه رسول خدا صلی‌الله علیه و آله، جایگاهی ویژه در نظام عالم است و خدای تعالی در قرآن او را خوب معرفی کرده. می‌دانید یکی از آن مقامات عالیه انسان “عبد” بودن اوست؛ که انسان عبد خدا باشد. عبدالله بشود. الله نام خدا است که مستجمع تمام صفات خداوند است و هرچه صفت خوب است در آن جمع شده. رب هم نام خداست، او اشاره به یک صفت و جایگاه دارد و الله اشاره به یک ویژگی که الوهیت خداوند می‌باشد. وقتی گفته می‌شود عبد خدا یعنی یک کسی در مقام بندگی فقط بنده خدا باشد و اگر انسان بنده خدا شد؛ خدای تعالی به او مقام می‌دهد. مقام نبوت را خدا به بنده‌اش می‌دهد، وقتی می‌خواهد قرآن را بر قلب کسی نازل کند، بر عبدالله نازل می‌کند، وقتی می‌خواهد کسی را به معراج ببرد، باید عبدالله باشد تا به معراج برود.

” سبحان الذی اسرا بعبده لیلا من المسجد الحرام”

قرآن می‌خواهد نازل شود، سیر و سلوک می‌خواهد انجام شود، هر کاری که می‌خواهد انجام شود، باید عبدالله باشد. بااین‌حال تمام انبیاء الهی مقام عبداللهی دارند. حضرت عیسی مسیح در قرآن در موردش گفته شد او عبدالله است و غیرذلک… اما حضرت محمد صلی‌الله علیه و آله را عبده می‌نامد. این “ه” اشاره به هویت مطلقه است. یک جایگاه ویژه ایست؛ یعنی از خود او گرفته‌شده است؛ یعنی او از خود من است، منصوب به من است. در نماز هم همین را می‌خوانیم”اشهد أنَّ محمدً عبده” جاهای دیگر هم همین‌طور است. لذا این‌ها را دقت داشته باشید. رسول خدا صلی‌الله علیه و آله در یک افق بالایی است و در عالم وجود بی‌بدیل و بی‌نظیر است. صادر اول، مخلوق اول، نور اول. این پیغمبر دارد شاگردی خدا را در شب معراج می‌کند و خدا دارد او را تربیت می‌کند.

خدای متعال به کلماتی تربیت می‌کند که اگر بنده و شما هم در این کلمات مواظبت کنیم سیر صعودی خواهیم داشت. حدیث معراج برای اینکه انسان یک انسان کمال‌یافته و در مسیر کمال قرار بگیرد کفایت می‌کند.

فرمود باید اهل رضا باشی، اگر راضی بودی به رضای الهی، آن موقع من چنین چیزهایی را در تو ایجاد می‌کنم. چشم دلت را باز می‌کنم! چشم دل که باز شد، می‌شنوی، می‌بینی، حرکت می‌کنی.

هم‌کلام ملائکه

از ویژگی‌های تو که چشم دلت را باز کردم این است که کلام ملائکه را هم به گوش تو می‌رسانم و این موضوع فقط مربوط به انبیا نیست و انسان‌های دیگر غیر از انبیا هم به اراده الهی کلام ملائکه را هم می‌شنیدند. لذا خدا به‌وسیله ملائکه‌اش سخن می‌گوید، حدیث می‌کند. این شخص می‌شود، محدَثه یعنی کسی که ملائکه با او سخن می‌گویند.

ما محدِث داریم و هم محدَث … محدِث یعنی کسی که حدیث می‌گوید ولی محدَث یعنی کسی که حدیث به وی می‌رسد. فاطمه زهرا سلام‌الله علیها علاوه بر محدِث بودن، محدَث هم هست و یکی از القاب وی محدَثه می‌باشد، یعنی ملائکه با او سخن می‌گفتند.

کسی که دلش، زبان دلش، چشم دلش، گوش دلش باز شد، خدای تعالی کلام ملائکه خودش را به گوش او می‌رساند و او را شنوا می‌کند.

در قرآن کریم آیه ۳۰ سوره فصلت داریم:

” إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلَائِکَهُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّهِ الَّتِی کُنتُمْ تُوعَدُونَ “ در حقیقت کسانى که گفتند پروردگار ما خداست سپس ایستادگى کردند فرشتگان بر آنان فرود مى‏آیند [و مى‏گویند] هان بیم مدارید و غمین مباشید و به بهشتى که وعده یافته بودید شاد باشید.

هرکس که گفت خدا پروردگار من است و من تحت تربیت خدا هستم یعنی دستش را گذاشت در دست خدا و گفت که هر چه میگویی چشم…! – همه ما باید به این مقام برسیم که تحت تربیت خدا قرار بگیریم، خدا رب است. بعد هم در این مسیر استقامت بکند یعنی اینکه در همه حالات روحی و روانی اهل صبر و استقامت باشد؛ نه اینکه روزگار سخت شد نباشد، حالش خوب بود باشد. باید در همه حالات استقامت داشته باشد و مستمراً از آن خط کش الهی و از صراط مستقیم خدای تعالی خارج نشود. عبادت خدا را بکند و در آن مسیر مستقیم باشد. حال که این‌طور شد، ملائکه بر او نازل می‌شوند. ملائکه که نازل می‌شوند با او حرف می‌زنند. ملائکه وقتی نازل می‌شوند چه می‌گویند؟

نزول ملائکه بر غیر انبیا

می‌گویند ” ان لا تخافوا و لاتحزنوا “ پس معلوم می‌شود که ملائکه با افرادی غیر از انبیا هم‌سخن می‌گویند.

” إِذْ قَالَتِ‌ الْمَلاَئِکَهُ یَا مَرْیَمُ‌ إِنَ‌ اللَّهَ‌ یُبَشِّرُکِ‌ بِکَلِمَهٍ  “ ملائکه بر حضرت مریم نازل شدند. مگر او از انبیا الهی است؟ بانویی است از بانوان پاک‌دامن و عفیف که مادر پیامبری است. در مورد ایشان از این موارد زیاد داریم.

” فَنَادَتْهُ الْمَلآئِکَهُ وَهُوَ قَائِمٌ یُصَلِّی فِی الْمِحْرَابِ أَنَّ اللّهَ یُبَشِّرُکَ بِیَحْیَى مُصَدِّقًا بِکَلِمَهٍ مِّنَ اللّهِ وَسَیِّدًا وَحَصُورًا وَنَبِیًّا مِّنَ الصَّالِحِینَ  “ پس درحالی‌که وى ایستاده [و] در محراب [خود] دعا مى‏کرد فرشتگان او را ندا دردادند که خداوند تو را به [ولادت] یحیى که تصدیق‌کننده [حقانیت] کلمه الله [=عیسى] است و بزرگوار و خویشتن‌دار [=پرهیزنده از آنان] و پیامبرى از شایستگان است مژده مى‏دهد

آیاتی که در مورد نازل شدن ملائکه بر غیر انبیا داریم زیاد است.

آیه ۱۰۳ سوره مبارکه انبیا، آیه ۳۹ سوره مبارکه آل‌عمران و آیات دیگر…

” لَا یَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَکْبَرُ وَتَتَلَقَّاهُمُ الْمَلَائِکَهُ هَذَا یَوْمُکُمُ الَّذِی کُنتُمْ تُوعَدُونَ “ دلهره بزرگ آنان را غمگین نمى‏کند و فرشتگان از آن‌ها استقبال مى‏کنند [و به آنان مى‏گویند] این همان روزى است که به شما وعده مى‏دادند

پس ملائکه بر این شخص که بر مسیر بندگی خدا قرار گرفت و رضای الهی کسب کرد و خدا را دوست داشت و خدا او را دوست داشت نازل می‌شوند. خدا می‌گوید حالا که این‌طور شد من چشم دل تو را باز می‌کنم و وقتی چشم دل‌باز شد من صدای ملائکه خود را به تو می شنوانم.

الهام

یک‌دفعه می‌گوید الهام شد فلان کار را انجام دهم. شیطان که نمی‌آید به انسان الهام کند. شما یک‌دفعه در یک فضای معنوی قرارمی گیری و به دلت می‌افتد که فلان کار خیر را انجام دهی! کی به شما الهام کرد؟ شیطان که الهام نکرد…

” إِنَّ الشَّیَاطِینَ لَیُوحُونَ إِلَى أَوْلِیَآئِهِمْ “ شیطان به دوستان و اولیاء خودش مطالبی را القاء می‌کند و ملائکه هم همین‌طور.

خدای تعالی در همین روایت فرمود: چشم دلش را باز می‌کنم. اینکه باز می‌کند، صدای تسبیح‌گویان خداوند را می‌شنود.

” ان من شی الا یسبح بحمده “ هیچ موجودی از عالم نیست مگر اینکه تسبیح خدا می‌گوید.

امام صادق علیه‌السلام در روایتی می‌فرمایند:

” کان علی علیه‌السلام محدَثا‌ و کان سلمان محدَثا. قال: قلت فما آیت محدَث. قال یاتیه ملک فینکت فی قلبه کیت و کیت “

حضرت علی علیه اسلام محدث بود، سلمان هم همین‌طور محدث بود. گقتم چگونه بشناسیم محدث را؟ فرمود: ملکی می‌آید و در دلش چنین و چنان نقش می‌بندد. چیزی مانند الهام.

روایتی دیگر از امام صادق علیه‌السلام:

محمد بن مسلم می‌گوید: در خدمت امام صادق علیه‌السلام بودیم در مورد کسی که مورد خطاب فرشتگان است صحبت کردم. محمد بن مسلم از محدِثین می‌باشد. حضرت فرمودند این کسی است که صدا را می‌شنود ولی کسی را نمی‌بیند.

“ذکرت المحدثه عند ابی‌عبدالله قال فقال انه یسمع السمع ولا یری…” گفت از کجا بدانم که آن ملک نیست و شیطان است؟

” انه یات سکینه والوقار حتی یعلم انه ملک” آن‌چنان سیکنه وقاری بر دل تو می‌نشیند که باورت می‌شود آن ملک است و آرامش داری که مطمئن می‌شوی که فرشته است.

فرق رسول و نبی و محدَث

در همین رابطه این برید عجلی است.

” قال سالت عن ابی‌عبدالله علیه اسلام عن الرسول والنبی عن المحدث.” از امام صادق علیه اسلام سؤال شد از رسول ونبی و محدث چه فرقی دارند؟ فرمود: رسول آن‌کسی است که ملائکه خدمتش می‌رسند و نزدش می‌آیند و رسول آن‌ها را با چشم می‌بیند و از طرف خدای تعالی اجازه ابلاغ دارد و مطلبی را از طرف خدای تعالی بر او ابلاغ می‌کند. آن رسول است. رسول کسی است که ملک را می‌بیند و نزدش می‌آید و ابلاغ خدا را از آن شخص دریافت می‌کند. نبی آن‌کسی است که فرشته را در خواب می‌بیند همان‌طور که رسول در بیداری می‌بیند؛ و محدَث کسی است که سخن فرشته را می‌شنود و فرشته مطلب را در گوشش وارد می‌کند و مطلب در دلش نقش می‌بندد. این می‌تواند در بیداری و خواب و هر حالتی باشد.

این برای کسی است که در این مرحله قرار گرفت و محب الهی شد و در راه رضای الهی قدم برداشت و این خصوصیت باز شدن چشم قلب برای او واقع شد. خدای متعال می‌فرماید سری که بر سایر بندگانم دارم را بر تو فاش می‌کنم. این اسرار برای این عده از افراد مکشوف است.

خیلی مطالب در این عالم سرّ است و باید انسان پاک شود تا از آن‌ها استفاده کند. خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرمایند:

آگاهی از اسرار الهی

” لا یمسّه الا المطهرون “ تا پاک نشدید حق ندارید دست به قرآن بزنید. تا وقتی پاک نشدیم حق نداریم به کوچک‌ترین لغت از قرآن دست بزنید، حتی به لفظِ شیطان که در قرآن آمده هم بدون وضو حق ندارید دست بزنید. باید وضو داشته باشیم، باید طاهر باشیم؛ اما این آیات قرآن نور است و کلام خدا است که نوشته‌شده است و بدون وضو نمی‌شود دست زد ولی این آیات سرّ است و حقیقتی دارد. باطنی که آلوده است هرگز از این سرّ قرآن بهره نخواهد برد. لذا باید باطن از آلودگی حفظ شود تا بتواند از این حقایق قرآن استفاده بکند.

این طهارت، طهارت باطنی است. چشم باید طاهر باشد، قلب باید طاهر باشد، زبان باید طاهر باشد. زبانی که آزاد است و هر طور خواست صحبت کرد و چشمی که هر طور خواست ببیند و گوشی که هر صدایی دلش خواست شنید. این آزادی به درد این باطن نخواهد خورد. هرگز بهره‌ای از حقیقت قرآن و باطن قرآن نخواهد برد. باید درون پاک باشد تا از اسرار مطلع باشد.

عاصم بن حمید از امام سجاد علیه‌السلام سؤال می‌پرسد.

” قال سئل علی ابن الحسین علیه‌السلام عن التوحید.”

خدای تعالی چون می‌دانست در آخرالزمان عداه ای از انسان‌ها خواهند آمد که انسان‌های خردمندی هستند و توجه به باطن دارند سوره مبارکه توحید را نازل کرد؛ یعنی این سوره توحید از اسرار الهی است و سر الله است؛ که با طهارت باطن می‌توان به آن دست‌یافت

در انتشار این خبر سهیم باشید:

پاسخی بگذارید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر وبسایت امام جمعه کرج در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.