اولین خطبه نماز جمعه در سال ۱۴۰۴ به امامت آیه الله سید محمد مهدی حسینی همدانی نماینده ولی فقیه در استان البرز و امام جمعه کرج در مصلای امام خمینی این شهر برگزار شد که در ادامه مشروح آن را می خوانید:
خطبه اول
بسم الله الرحمن الرحیم
آیه ۸۳ سوره مبارکه قصص در طرح آیههای زندگی این هفته مورد بحث است. خدای تعالی در این آیه میفرماید:
**«تِلْکَ الدَّارُ الْآخِرَهُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِینَ لَا یُرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا وَالْعَاقِبَهُ لِلْمُتَّقِینَ»**
این سرای آخرت را برای کسانی قرار دادیم که اراده برتریجویی و فساد در زمین ندارند و عاقبت نیک برای پرهیزکاران است.
مفهوم «تلک» و شرافت آخرت
آیه شریفه با کلمه **«تلک»** آغاز شده است. از کلمه «تلک» برای اشاره به چیزهایی دور و باارزشتر استفاده میشود. این واژه شرافت و علو مکان آخرت را نشان میدهد. این اشاره، مراد از آخرت در این آیه را به بخش بهشت محدود میکند. خدای تعالی بهشت را برای کسانی که نسبت به بندگانش تکبر، استکبار و فساد روا دارند، ممنوع کرده است.
برتریجویی و فساد هر دو ممنوع شدهاند، اما چون فساد گستردهتر و پیامدهای مخربتری دارد، بهطور جداگانه بیان شده است.
سختگیری آیه در نگاه اول
از برداشت اولیه این آیه چنین برمیآید که تنها کسانی به بهشت میروند که هیچ گناه و فسادی مرتکب نشده باشند، حتی به اندازه یک گناه. این تفسیر در نگاه اول بسیار سختگیرانه است. اما با تطبیق آن با دیگر آیات قرآن، متوجه میشویم که تخصیصهایی بر این عمومیت وارد شده است.
در آیه ۳۱ سوره نساء آمده است:
**«إِنْ تَجْتَنِبُوا کَبَائِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئَاتِکُمْ وَنُدْخِلْکُمْ مُدْخَلًا کَرِیمًا»**
اگر از گناهان بزرگ دوری کنید، بدیهای شما را میپوشانیم و شما را به جایگاهی ارجمند وارد میکنیم.
بنابراین، کسانی که بر فساد و گناه خود اصرار دارند و توبه نمیکنند به بهشت راهی ندارند. چنانکه در قرآن، برتریجویی صفت فرعون معرفی شده است:
«إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِی الْأَرْضِ»**
فرعون در زمین برتریجویی میکرد و همین رفتار او را اهل جهنم کرد.
ریشه این صفت شیطانی در اوصاف جهنم است و هرکسی که صفتی از جهنم در خود داشته باشد، اهل بهشت نخواهد بود.
در آیه ۱۰۹ سوره یوسف نیز آمده است:
**«وَلَدَارُ الْآخِرَهِ خَیْرٌ لِلَّذِینَ اتَّقَوْا أَفَلَا تَعْقِلُونَ»**
بیشک سرای آخرت برای تقواپیشگان بهتر است. بازگشت خوشعاقبتی و پایان نیکو به راه تقواست.
خاطرات برتریجویی و عبرت از داستان قارون
داستان قارون، که در آیه ۷۷ سوره قصص بیان میشود و در آیه ۸۳ به عاقبت او اشاره میکند، نمونهای روشن از عاقبت کسانی است که به برتریجویی و فساد میپردازند. رفتارهایی از جمله:
– مال را فراوانتر از دیگران داشتن،
– ادعای فهم و برتری نسبی دیگران،
– و وابستگی به دنیا،
همگی مصادیق برتریطلبی هستند که سرانجامی جز هلاکت در دنیا و شقاوت در آخرت ندارند.
روایت شده است که امیرالمؤمنین علیهالسلام این آیه را برای تنبه تاجران و بازاریان میخواند که مبادا گرفتار خودبینی و تکبر شوند.
در کتاب شریف «مجمع البیان»، مرحوم امینالاسلام طبرسی روایتی از حضرت امیر علیهالسلام نقل میکند که فرمودند:
گاهی انسان از این لذت میبرد که بند کفشش بهتر از بند کفش دوستش باشد یا پیرهنش از دیگری زیباتر باشد. حضرت فرمودند: به خاطر همین تفکر ممکن است این شخص تحت این آیه قرار بگیرد و از بهشت محروم شود. برتریجویی حتی در این حد اندک نیز در دستگاه الهی پذیرفته نیست.
اهمیت مراقبه و پرهیز از غفلت
بر اساس آموزههای اخلاقی، غفلت موجب میشود که انسان متوجه انحراف تدریجی خود نشود و در نتیجه، با سهلانگاری و پیروی از هوای نفس، به فساد و طغیان کشیده شود. خاصیت مراقبه (که علمای اخلاق بسیار بر آن تأکید دارند) این است که جلوی کاشته شدن بذر گناه و فساد در قلب انسان را میگیرد و اگر چنین بذری کاشته شده باشد، مانع رشد و ریشه دواندن آن میشود.
مرحوم کلینی در کتاب شریف کافی نقل میکند که امام صادق علیهالسلام فرمودند:
هرکس بر این باور باشد که از دیگران برتر است، خداوند او را در شمار مستکبران قرار میدهد. راوی میپرسد: اگر انسان گناهکاری را ببیند و به سبب پاکدامنی خودش، خود را برتر از او بداند، این چگونه است؟ حضرت فرمودند:
هیهات هیهات! چه بسا که او آمرزیده شود، اما تو برای حسابرسی نگه داشته شوی.
در آیه ۸۳ سوره قصص، خداوند تذکر داده است که بهشت برای کسانی است که روی زمین نهتنها فساد و جاهطلبی نمیکنند، بلکه حتی اراده این امور را نیز در دل ندارند. بنابراین هر گونه برتریجویی یا فساد، هرچند جزئی، میتواند مانعی برای رسیدن به بهشت باشد.
به فرموده اهلبیت علیهمالسلام، برای پرهیز از این صفات شیطانی باید مراقبه و تقوا را همیشه در زندگی در پیش گرفت.
خطبه دوم
خودم و همه شما خواهران و برادران ایمانی، نمازگزاران جمعه و معتکفان در این خانهی خدا را در این روز مبارک و پرخیر به رعایت، تقویت و تحکیم تقوای الهی دعوت میکنم. تقوای الهی همان نیروی درونی است که انسان را به سوی عمل به وعدههای درست و خیر دعوت میکند. متقین کسانیاند که به وعدههایی که میدهند پایبند بوده و بهموقع و دقیق به وعدههای خود عمل میکنند.
امیرالمؤمنین (ع) در حکمت ۳۲۷ از حکمتهای نهجالبلاغه فرمودند:
«المسئول حُرٌّ حَتّی یَعِد؛ کسی که چیزی از او خواسته شده، تا زمانی که وعده نداده، آزاد است.»
این عبارت کوتاه، ولی بسیار معنادار و تأثیرگذار است. تأکید این حکمت بر آن است که انسان تا زمانی که قول نداده، اختیار عمل دارد؛ میتواند تصمیم بگیرد، کار را انجام دهد، یا به خواستهی دیگران نه بگوید. اما اگر وعده کند و قول دهد که کاری را انجام بدهد، دیگر اجازه تخلف از وعده ندارد و موظف است به عهد خود پایبند باشد و آن را عملی کند.
«المسئول حُرٌّ» یعنی کسی که مورد درخواست قرار گرفته، تا زمانی که قول نداده است، آزاد است؛ میتواند به درخواست جواب مثبت یا منفی دهد، اما اگر وعده داد، دیگر کار تمام است و این وعده، او را ملزم به عمل میسازد. در بیان دیگری نیز امیرالمؤمنین (ع) چنین فرمودهاند:
«وعده دادن نوعی تعهد و بندگی است و عمل به وعده، نشانه آزادی از قید بندگی.»
امام صادق (ع) نیز فرمودند:
«هرگز به برادرت وعدهای نده که عمل به آن در اختیار تو نیست.»
ما گاهی وارد دادن وعدههایی میشویم که انجام آنها کاملاً از توان ما خارج است. در روایت آمده است:
«کسی که وعده بدهد و به وعدهاش عمل نکند، از دین فاصله گرفته است.»
خداوند انشاءالله به همهی ما توفیق عمل به وعدهها و تحکیم تقوای الهی عنایت فرماید. صلواتی بفرستید.
(صدای شما نمازگزاران خوب میآید، آقایان لطفاً توجه داشته باشند! هر جلسه نکتهای کوتاه مطرح میکنیم. حالا که اینجای خطبه هستیم، صلوات بلند بفرستید، خانمها مستقلاً صلوات بفرستند و آقایان توجه داشته باشند.)
انشاءالله سال جدید برای همه ملت ایران، بهویژه مردم استان و خصوصاً شما نمازگزاران این جمعه، سالی پر از خیر و برکت باشد؛ از حیث مادی و معنوی. انسان دائماً در مسیر رشد و کمال است و باید بهگونهای عمل کند که بنا بر بیان رسول خدا (ص)، روز امروز او از روز گذشته بهتر باشد.
اگر کسی نسبت به گذشته از برخی ویژگیهای خوب خود عقبگرد کند، مورد لعن و غضب الهی قرار میگیرد. اگر فردی در سال گذشته بهرهمندی معنوی، اخلاقی یا انسانی داشته باشد و در سال جدید کاهش پیدا کند و پسروی داشته باشد، این عقبگرد باعث میشود که انسان از رحمت خدا دور و ملعون گردد. ایام بهار که فصل تحول و نو شدن طبیعت است، فرصتی ارزشمند است برای نو کردن افکار، اندیشهها و حتی بررسی مجدد نیتها، رفتارها و مواضع انسان؛ چه در بُعد اجتماعی، سیاسی، فرهنگی یا فردی.
ماه مبارک رمضان نیز فرصتی ارزشمند برای خودسازی است. بهویژه در دههی سوم این ماه مبارک، باید بیشتر توجه داشته باشیم و مراقب باشیم تا از مغفرت الهی محروم نشویم. بیاندیشیم که مولای ما کیست و این مولای عظیم چگونه با ما رفتار میکند.
در آیهی ۷۸ از سوره مبارکه حج آمده است:
«وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاکُمْ نِعْمَ الْمَوْلَىٰ وَنِعْمَ النَّصِیرُ.»
باید به این مولا چنگ بزنیم؛ مولایی که نعم المولا و نعم النصیر است و انسان را فرا میخواند که در مسیر او گام بردارد.
امام سجاد (ع) در دعایی اینگونه میفرماید:
«خدایا، سه چیز هست که وقتی به آنها نگاه میکنم، میبینم که نباید دعای من به اجابت برسد. ولی وقتی به لطف و احسان تو نگاه میکنم، امید به اجابت پیدا میکنم.»
اول، تو اموری را به من امر فرمودهای که باید انجام میدادم، ولی ترک کردم. دوم، مرا از کارهایی نهی فرمودی که باید ترک میکردم، اما با سرعت به سمت آنها رفتم. سوم، تو نعمتهایی به من دادی و مرا متنعم ساختی، ولی من در شکرگزاری آنها کوتاهی کردم.
وقتی به این موارد نگاه میکنم، میبینم که حقیقتاً نمیتوانم به درگاه تو بیایم. ولی وقتی به احسان، لطف و کرم تو نگاه میکنم، میبینم که بهجز تو کسی را ندارم. همهی نعمتهای تو به بندگانت، فضل و تفضل الهی تو است و نه بر اساس استحقاق. پس ای خدا! مرا دریاب.
این شبها چنین مولایی را داریم که با ما سر و کار دارد. این مولا فرموده است: از من بخواهید، دعا کنید و مرا فراموش نکنید. در این شبهای باقیمانده دعا کنید؛ دعا برای خود، دیگران و حتی برای رهایی بشریت از ظلم مستکبرین و جانیان.
در همین آغاز خطبه، ذکر پرفیض و پیشبرندهی لعن بر اسرائیل و رژیم منحوس و جنایتکار صهیونیستی، به همراه ارباب پلید آن امریکا، اولویت دارد. امروز، در چنین روزهایی، باید در کنار دعا برای ایجاد صلح جهانی و رهایی بشریت از ظلم و جنایت، به یاد داشته باشیم که مسئولیت، تلاش و تقوا نیز بخشی از عمل به این دعای بزرگ است.
این روزها نام حضرت علی بن ابیطالب (ع) بیشتر شنیده میشود. البته شناخت ما از حضرت بسیار اندک است؛ زیرا فاصلهی معنوی ما با ایشان زیاد است. این فاصله موجب میشود عظمت حضرت را به درستی درک نکنیم. ستارههای کوچکی که در آسمان دورند، با اینکه نورشان از خودشان است، به دلیل فاصلهی زیاد به چشم نمیآیند. اما ماه به ما نزدیک است و با اینکه نورش از خورشید است، مورد توجه قرار میگیرد.
حضرت علی (ع) ستارهای عظیم است که نور خود را از خدا گرفته و این نور عظیم، فاصلهی معنوی او با ما را آشکار میکند؛ مسئولیت ماست که این فاصله را درک کنیم و به سمت او گام برداریم.
ما برای حضرت علی (ع) عظمت قائلیم، اما معرفت ما نسبت به انسان کامل اینگونه است که اگر فاصلهمان زیاد باشد، شناخت ما نیز محدود میشود. هرچه این فاصله کمتر شود و ما به ایشان نزدیکتر شویم، شناختمان از حقیقت وجودی آنها بیشتر و بهتر خواهد شد. اما اگر فاصله زیاد باشد، نهتنها کوچک دیده میشوند، بلکه درک صحیحی از ایشان نخواهیم داشت.
مرحوم شیخ صدوق در کتاب شریف امالی خود روایتی از رسول خدا (ص) نقل کرده است که فرمودند:
«برای برادرم علی بن ابیطالب فضیلتهای بیشماری وجود دارد.»
دقت کنید، شاید این روایت را شنیده باشید. حضرت در ادامه فرمودند:
«هر کس یکی از آن فضائل را نقل کند و به آن فضیلت اعتقاد داشته باشد، خداوند گناهان گذشته و آینده او را میآمرزد. اگر فردی فضیلتی از امیرالمؤمنین (ع) را نقل کند و به آن اعتقاد داشته باشد، خداوند تمام گناهان سابق و لاحق او را میبخشد.
هر کس فضیلتی از او را بنویسد، تا زمانی که آن نوشته باقی است، فرشتگان برای او آمرزش خواهند خواست. هر کس به فضیلتی از امیرالمؤمنین گوش دهد، خداوند گناهان او را که به وسیله گوش انجام داده است، میآمرزد. و هر کس به فضیلتی از فضائل او نگاه کند، گناهانی که به وسیله چشم انجام داده آمرزیده خواهد شد.»
این روایات نشان میدهد که ما چقدر نسبت به شناخت و درک امیرالمؤمنین فاصله داریم. یکی از وظایف ما، تبیین و نشر حقیقت وجودی انسان کامل است؛ تا هرچه میتوانیم به این شناخت نزدیک شویم.
مرحوم معلم شهید، علامه مطهری (رضواناللهعلیه) چنین میگوید:
«شناخت علی (ع) در واقع، شناخت انسان کامل است. شناخت انسان کامل اسلام است؛ اما نه شناختی شناسنامهای! بلکه باید شخصیت امیرالمؤمنین (ع) را بشناسیم و ابعاد وجودی ایشان را تا حدی که بیان شده است دنبال کنیم.»
رسول خدا (ص) فرمودند:
«یا علی! تو را جز خدا و من کسی نشناخت.» بنابراین ما باید به این شناخت نزدیک شویم و از رسول خدا بخواهیم درباره این شناخت و مقام امیرالمؤمنین اطلاعات بیشتری به ما منتقل کنند.
در ادامه، از رسول خدا میپرسیم که اگر ما به این شناخت نزدیکتر شویم و محبت امیرالمؤمنین را در دل داشته باشیم، این محبت چه اندازه ارزشمند است؟
حضرت فرمودند:
«کسی که علی را دوست بدارد، هدایت شده و کسی که با او دشمنی ورزد، گمراه خواهد شد.»
یا علی! هر کس تو را دوست بدارد، آرامش و ایمان او را فرامیگیرد. و هر کس با تو دشمنی ورزد، خداوند او را به مرگ جاهلیت میمیراند و او را مواخذه خواهد کرد، حتی اگر به آیین اسلام عمل کرده باشد.
«هر کس علی را دوست بدارد، خداوند نماز، روزه و شبزندهداری او را میپذیرد و دعای او را مستجاب میکند.»
ای علی! اگر فردی آنگونه نماز بخواند و روزه بگیرد که همانند مشکی کهنه، خشک و فرسوده شده باشد، باز هم نماز و روزهاش سودی نخواهد داشت مگر به واسطه دوستی تو.
«همین فضیلت بس که دوستدار تو در لحظه مرگش افسوس نمیخورد، در قبرش وحشت ندارد، و در روز رستاخیز بیم نخواهد داشت.»
در قیامت، عبور از صراط بدون اجازه ممکن نیست. و شرط عبور از صراط و گرفتن این اجازه، محبت به علی بن ابیطالب (ع) است. محبت به علی (ع) سپری در برابر آتش جهنم است. حتی بهشت، مشتاق دوستداران علی است. و دوستداران علی (ع) ویژگیهای خاص دارند.
پرتوهای بهشت بر چنین افرادی افزوده میشود، حتی پیش از اینکه وارد بهشت شوند، و این بهشت، همان فضیلت محبت علی است.
از همینرو، ذکر فضائل انسان کامل و اولیای الهی، خصوصاً امیرالمؤمنین (ع) اهمیت ویژهای دارد. اما باید بدانیم که ذکر و علم به تنهایی کفایت نمیکند. بلکه باید این صفات و فضائل را در وجود خودمان محقق کنیم تا شیعه حقیقی حضرت باشیم.
شیعه بودن فقط لقلقه زبان نیست که بگوییم شیعه هستیم و شعاری عمل کنیم. محبت علی (ع) باید در عمل دیده شود. امام صادق (ع)، جملهای بسیار عجیب فرمودهاند:
«شیعهی ما کسی نیست که در شهری چند هزار نفری زندگی کند و در آن شهر، پارساتر از او وجود داشته باشد.»
دقت کنید! ایشان میفرمایند در میان هزاران نفر، باید شیعیان علی (ع) شناخته شده باشند. مشخص باشد که چه کسی شیعه علی است. از بازار، اداره، خانواده، مسجد، و هیئت، باید شخصیت شیعه مشخص باشد و این ویژگیها در رفتارش دیده شود. این مسئلهای است که امام صادق (ع) در این روایت تأکید بسیار کردهاند.
ابعاد وجودی حضرت علی (ع) بیشمار است. نمونهای از آن، مباحث عمیق و کاربردی ایشان در حوزه حکومتداری است. حتی با آنکه حکومت حضرت علی (ع) حدود پنج سال بیشتر دوام نیاورد و به خاطر ظلمها و کارشکنیهایی که علیه ایشان شد، آنچه ایشان میخواستند، به طور کامل محقق نشد، با این حال نامهها، دستورات و سخنان ایشان، الگوی بینظیری از حکمرانی اسلامی است.
نمونهای از این دستورات، فرمان حضرت به مالک اشتر است. این فرمان، سرمشق کامل و جامعی برای حکمرانی و مدیریت است. هرچه آن را بخوانیم و در آن تدبر کنیم، غصه ما بیشتر میشود. چراکه هنوز از آن فاصله بسیاری داریم.
از منظر امیرالمؤمنین (ع)، منصب و مقام باید فرصتی برای جمعآوری عمل صالح باشد. اگر کسی منصب و مسئولیت خود را به فرصتی برای جمعآوری مال و بهرهبرداری شخصی تبدیل کند، او هیچ سنخیتی با امیرالمؤمنین (ع) ندارد.
حضرت علی (ع) تأکید بسیاری بر پاسخگویی مسئولان به مردم و اصلاح کارگزاران دارند. ایشان میفرمایند:
«والی، باید عیبهای مردم را بپوشاند و در مقابل تخلف کارگزاران، هیچ تسامحی جایز نیست.»
دستورهایی که حضرت دادهاند بسیار قاطع است. مثلاً اگر کارگزاری مرتکب تخلف شود:
- او را تنبیه جسمانی کن.
- اموالی که از این روش به دست آورده، پس بگیر.
- او را به خاک مذلت بنشان.
- مهر خیانت بر پیشانیاش بزن.
- طوق ننگ و بدنامی را بر گردنش بیفکن.
حضرت با شدیدترین لحن، ظلم و فساد در کارگزاران را محکوم میکنند و حتی نام کارگزارانی که در طول تاریخ مرتکب تخلف شدهاند، آشکارا در خطبهها آوردهاند تا مردم بدانند چه کسی از مسیر عدالت و تقوا منحرف شده است.
نامهای این افراد، ظلم و خیانت آنان و تخلفاتشان همچنان باقی مانده و در تاریخ ثبت است. این معیار و الگوی حکمرانی علوی است، که آرزوی تحقق کامل آن، هنوز در دلهای ما باقی است.
حضرت امیرالمؤمنین (ع) در هیچ موردی اجازه عادیسازی تخلف و فساد را نمیدهند، حتی نسبت به نزدیکان و خویشان خویش. ایشان با صراحت چنین میفرمایند:
«به هیچیک از خویشان و اطرافیانت، زمینی را با شرایط ویژه واگذار نکن.»
این کلام بهوضوح، خطاب به مسئولین است؛ که میفرماید مهم نیست چه کسی هست، برادرت باشد، پسرِ عمویت باشد، عمهات باشد، یا خالهات. به هیچکدام از نزدیکانت، چیزی که تعلق به مردم دارد، با شرایط خاص نده.
«برای خودت از آنچه متعلق به مردم است، استفاده شخصی نکن.»
این جملهی پرمعنا، خطاب به کسانی است که بیتالمال را به ملک شخصی خود تبدیل میکنند و آن را وسیلهای برای بهرهبرداری شخصی میدانند.
حضرت تأکید میفرمایند که شیعهی واقعی امیرالمؤمنین (ع) تنها به اعمال ظاهری بسنده نمیکند. گرچه روز شهادت حضرت، لباس سیاه بر تن میکند و سینه میزند، اما شیعهی واقعی ارتباط خود را با طبقات پایین جامعه حفظ میکند. ارتباط داشتن با نیازمندان، ضعفا و محرومان، معیار شیعه بودن است، نه تنها تشییع ظاهری یا سوگواری.
حضرت در نهجالبلاغه، نمونههای بیشماری از این منش نیکوی خود ارائه دادهاند؛ تنها باید به آنها رجوع کرد. دهها مورد از این دست در کلام امیرالمؤمنین (ع) دیده میشود:
- مسئولان باید مرتبط با مردم باشند؛
- حق محرومان را رعایت کنند؛
- از بیتالمال سوءاستفاده نکنند؛
این مقام انسانی والا، برای بسیاری از افراد و جریانات قابل تحمل نبود. عالم را از وجود نازنین او محروم کردند. وقتی که تیغ بر فرق مبارکش در محراب فرود آمد، صدای حضرت بلند شد:
«حس مرا بگو محبور از این جهان شد!»
حضرت هنگام ریختن خاکهای محراب بر سرش، بارها این حقیقت را بازگو کردند که:
«شما از خاک به دنیا آمدید، به خاک بازمیگردید، و دوباره از خاک زنده خواهید شد.»
وقتی میخواستند ایشان را به منزل ببرند، دیگر توان راه رفتن نداشتند. زیر بغل مبارک حضرت را گرفتند و با سختی ایشان را تا منزل آوردند. اما نزدیک منزل که رسیدند، فرمودند:
«دستهای مرا رها کنید. میخواهم با پای خودم وارد منزل شوم.»
حضرت نمیخواستند دخترشان، زینب (س)، ایشان را در آن حالت ببیند و دلش شکسته شود. اما اگر آن لحظه نبودیم، در کربلا نبودیم که بدانیم زینب (س) چه حالی داشت و چه دید…
«لعنت خدا بر ظالمان باد. آنان که با ظلم خود، دلها را شکستند و مسیر عدل را کج کردند.»
اقتصاد تولیدی تا زمانی که این بیانات عملیاتی نشود و به همت مسئولان بهطور جدی پیگیری نشود، تنها در سطح مکاتبات و نصب بنر در خیابانها باقی خواهد ماند و کاری از پیش نخواهد رفت. اگر مسئولان با همان سرعتی که سربرگها را عوض میکنند و تابلوهای جدید در خیابانها نصب میکنند، به موضوع تولید بپردازند و کار واقعی صورت دهند، پیشرفت چشمگیری حاصل خواهد شد. باید این توصیهها عملی شده و اجرا شوند.
هماکنون ایشان درباره هدایت سرمایهگذاریهای خرد و کلان به سمت تولید توصیه کردهاند. باید همه کسانی که توان دارند، این مسیر را دنبال کنند و فرصتها، تسهیلات و مشوقهای لازم را فراهم کنند. اکنون استاندار، نمایندگان مجلس، فرمانده سپاه و رئیس دادگستری در استان ما حضور دارند و میتوانند به راحتی فضایی را در همین استان فراهم کنند که مسئله سرمایهگذاریهای خرد، با توجه به این جمعیت فراوان و ظرفیتهای موجود، به درستی هدایت شود. در امسال، به مناسبت بیانیه مقام معظم رهبری و دستورالعمل سالانه ایشان، باید یک اقدام جدی و جهادی انجام شود.
به عنوان یک پیشنهاد، میتوان از ظرفیت مساجد و محلهها استفاده کرد. با مدیریت صحیح، میتوان این فرصت را فراهم کرد تا سرمایههای خرد به سمت تولید مناسب جهتدهی شوند و جلوی فعالیتهای اقتصادی غیرمولدی که منابع مالی را جذب میکنند، گرفته شود. همانطور که مقام رهبری فرمودند، عدهای دلار و طلا جمعآوری میکنند و این منابع را از چرخه اقتصاد تولیدی خارج میکنند؛ باید جلوی این فعالیتها گرفته شود.
تذکر مهم دیگر ایشان مربوط به شرارتهای اخیر عناصر پلید بود. مقام رهبری از جهان اسلام خواستند وارد میدان شوند. اگر وحدت جهانی علیه این جنایتکاران به وجود نیاید، بشریت را نابود خواهند کرد. جنایتهایی که اکنون مرزهای انسانی را از بین برده است، همچون حملات جدید صهیونیستهای کودککش، که مردم غزه را به بدترین شکل ممکن مورد حمله قرار دادهاند. علاوه بر بمباران و حملات هوایی، از گرسنگی، تشنگی و نبود دارو بهعنوان سلاحی برای نابودی مردم استفاده میکنند. مجامع جهانی باید از این ظلم خجالت بکشند؛ اینکه جنایتها جلوی چشم آنها رخ میدهد و تنها به محکوم کردن بسنده میکنند، هیچ فایدهای ندارد. محکومیتها تا زمانی که به اقدام عملی منجر نشود، اثری نخواهد داشت.
در جریان غزه، انصارالله یمن از ابتدا نه تنها بیانیه و محکومیت صادر کردند، بلکه در میدان و در کنار مردم فلسطین حضور داشتند. به نظر من، که این موضوع را بارها گفتهام، به عزت الهی این کار توسط یمنیهای شجاع و غیور به سرانجام خواهد رسید. حالا که آمریکا به حمایت از رژیم غاصب صهیونیستی میپردازد، یمن را نیز نیابتا مورد حمله قرار داده است. اگر آمریکا اجازه حمایت دارد، چرا کشورهای اسلامی اجازه حمایت از بخشی از تن خود، یعنی فلسطین، نداشته باشند؟ البته یمنیها هم اعلام کردهاند که منافع آمریکا را نیز هدف قرار میدهند و دیگر کاری به فلسطین و غزه ندارند. به آمریکا توصیه میکنم که از شکستهای سالهای اخیر درس بگیرد و به مسائل داخلی خود بپردازد، زیرا خیلی زود در بحرانهایی بهمراتب شدیدتر از حال حاضر گرفتار خواهد شد. آمریکا باید بداند که در این بازی که آغاز کرده، چیزی جز شکست و روسیاهی نصیبش نخواهد شد و سود دیگری نیز به دست نخواهد آورد.
سخنان و ادعاهای رئیسجمهور فاسد آمریکا درباره ایران و مطالبی که از طریق رسانههای تحت نفوذش القا میکند، مبنی بر اینکه ایران در وضعیت جنگی قرار دارد، تنها غربزدهها و برخی افراد سادهلوح داخلی را میترساند. اگر دولتهای گذشته نیز چنین تهدیدهایی نمیکردند و از گزینههای روی میزشان سخن نمیگفتند، این تهدیدها اصلاً جدید نیست. بهعلاوه، حتی اگر فضای جنگی هم درست کنید، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ غیر از اینکه باید همچون افغانستان و عراق، با بیآبرویی و به شکلی مفتضحتر از اینجا فرار کنید؟
من امروز فرصت نکردم سخنرانی حضرت آقا را گوش کنم؛ مشغول نوشتن و کارهای مربوط به خطبه و دیگر مسائل بودم و نتوانستم وقت بگذارم، اما مطلع شدم ایشان صحبتهای مهمی کردهاند. وقتی قبل از آمدنم، سرفصل خبرها را نگاه کردم، دیدم ایشان راجع به یمن نکاتی فرمودهاند. یکی از موضوعاتی که مطرح شده این بود که چرا برخی به ایران نسبت میدهند و میگویند یمن نیابتی ایران است؟ یمن خودش انگیزه دارد، مقاومت خودش انگیزه دارد، و این حرف کاملاً غلطیست که دشمنان تکرار میکنند.
همچنین ایشان در صحبتهایشان این نکته را ذکر کردند که اگر آمریکا اقدامی انجام دهد -البته بعید است جرأت چنین کاری را داشته باشد- اما اگر فضایی فراهم شود و روزی بخواهد اقدامی انجام بدهد، ما اگر بخواهیم جوابی به آمریکا بدهیم، همان پاسخی را خواهیم داد که امروز حضرت آقا در سخنرانیشان فرمودند. آن پاسخ این است: اگر آمریکا بخواهد خباثتی به خرج بدهد، قطعاً پاسخ ما «سیلی» خواهد بود که به او خواهیم زد. البته تا زمانی که آمریکا بخواهد سیلی بخورد، ما جمعهها علیه رژیم صهیونیستی و جنایات آمریکا و اروپا روشنگری میکنیم. آمریکا و رژیم صهیونیستی را هرگز فراموش نمیکنیم و هیچگاه پلیدیهای آنها را بدون پاسخ نخواهیم گذاشت.
انگلیسیها نیز دست از خباثتهایشان برنمیدارند و همچنان در این مسیر شریرانه حرکت میکنند. امروز آمریکا بههمراه صهیونیستها در تمام جنایاتی که در سوریه رخ میدهد، برای ناامن کردن مرزهای لبنان دست دارند و شریک هستند. برنامهها و نقشهایی که اشغالگران خبیث برای تصرف اراضی در جنوب لبنان و مناطقی از سودیت طراحی کردهاند، هرچند که پلیدانه هستند، به نتیجه نمیرسند. اما کینهتوزی دشمن باعث شده که علیه نیروهای مقاومت در سوریه اقداماتی انجام دهند یا به بهانههای مختلف به آنها فشار وارد کنند تا عاملان خودشان را از میان بردارند. با این حال، این تلاشها نیز بیثمر خواهد بود.
انشاءالله در روز قدس امسال، نه فقط کشورهای اسلامی بلکه همه جهانیان شاهد یک خروش بزرگ علیه این جنایتکاران خواهند بود و این خروش، تمام توطئههای مستکبران و غاصبان را خنثی خواهد کرد.
دعا و نیایش: خدایا، دین ما، مملکت ما، نوامیس ما، قرآن ما، حوزههای علمیه، مراجع تقلید، دانشجویان و دانشگاهیان، دانشآموزان، نیروهای نظامی و انتظامی، سربازان گمنام امام زمان و رهبر انقلاب را از همه گزندها مصون و محفوظ بگردان. خدایا، قلب ولی خود، حجت بن الحسن (عج)، را از ما راضی و خشنود گردان و ظهورش را نزدیک بفرما. خدایا، شهدا، امام شهدا و درگذشتگان ما را غریق رحمت بیکران خود بگردان. بیماران و مجروحان را شفا عنایت کن. دعاهای مؤمنین در این روزها و شبهای مبارک را به هدف اجابت برسان.
خدایا، دعاهای حضرت ولیعصر (عج) در حق ملت ما را به اجابت نزدیک کن. شر دشمنان دین، قرآن، اهلبیت و انقلاب اسلامی را به خودشان بازگردان. سربازان اسلام در سراسر گیتی را یاری فرما و به آنها پیروزی و غلبه عنایت کن. خدایا، تاییدات رهبری را افزایش بده و همه ما را در مسیر حق ثابتقدم نگه دار.
آیه و توکل: بسم الله الرحمن الرحیم
“إِن تَنصُرُوا اللَّهَ یَنصُرکُم وَیُثَبِّت أَقدامَکُم”
از خداوند نصرت میخواهیم و به یاری او، به اهداف بزرگی که وعده داده شده است دست خواهیم یافت. انشاءالله.