مشروح خطبه‌های نماز جمعه 28 دی‌ماه ۱۴۰۳ شهر کرج/

ضعف در تبلیغ و رسانه را جبران کنید

کارشناس روابط عمومی ۲۸ دی ۱۴۰۳ ۰

متن کامل خطبه نماز جمعه ۱۴۰۳/۱۰/۲۸

استان البرز، شهرستان کرج

توسط آیت الله حسینی همدانی

بِسمِ الله الرَّحمَنِ الرِّحیمِ

اَلحَمدُالله رَبِّ العالَمینَ وَالصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ

اَلعَبدِ المُوَیَّد وَالرَّسولِ المُسَدَّد اَباالقاسِمِ المُصطَفی مُحَمَّد

وَ عَلی آلِه الطَّیِبینَ الطّاهِرینَ المَعصُومِینَ سِیَّما بَقِیَّهِ اللهِ الاَعظَم فِی الاَرَضِینَ

وَاللَعنَهُ الدّائِمَه عَلی اَعدائِهِم اَجمَعینَ مِنَ الآنِ اِلَی قیامِ یَومِ الدّین

ای کسانیکه ایمان آورده‌اید اوصیکم و نفسی بتقوی الله. اهل تقوی براساس دستورات دینی با یکدیگر انس گرفته، با هم دوست می‌شوند. جلسه قبل راجع به دوستی نکته‌ای عرض شد پیشنهاد شد همین را کمی بیشتر توضیح دهم.

قبلاً هم به مناسبتی عرض کردم که خداوند انسان‌ را موجودی اجتماعی آفریده به طوری که برای ادامه حیات خود، افراد جامعه به یکدیگر احتیاج دارند و درهمین زندگی اجتماعی است که عده‌ای با یکدیگر انس می‌گیرند و به عنوان دوست همراه و مصاحب هم می‌شوند.

اگر کسی نتواند برای خودش دوستی انتخاب کند به تعبیر امیرالمومنین‌ علیه‌السلام این شخصِ عاجزی است. فرمود: عاجزترین مردم کسی است که از بدست آوردن یک دوست عاجز باشد.

خب نتیجه عاجز بودن چیست؟ این شخص در زندگی اجتماعی تنها و غریب می‌ماند. ما گمان می‌کنیم اگر کسی از وطن خود دور باشد غریب است، اما، امیرالمومنین علیه‌السلام فرمود: غریب کسی است که برای خود دوستی نداشته باشد.

البته قرآن کریم صدیق، خلیل، اخوه و امثال اینها را مترادف دوست آورده و فرموده همه مومنان با هم برادرند. إِنَّمَا الْمُوْمِنُونَ إِخْوَهٌ.

راجع به اهمیتِ داشتنِ دوست، روایاتی داریم، مثلاً امیرالمومنین علیه‌السلام فرمودند: کسی که دوستی ندارد، اندوخته‌ای ندارد. دوست نزدیک‌ترین خویشاوندان است. هر انسانی به همانند خود گرایش دارد. جان‌ها شکل‌های مختلف دارند پس آنهائی که همگون هستند با هم گرد آیند و مردم به همگنهای خود بیشتر گرایش دارند.

پس باید برای خود دوستانی داشته باشیم، یقیناً همنشینان ما نقش مهمی در زندگی و در سعادت دنیا و آخرت و ساخته شدن شخصیت ما دارند. انسان تاثیر پذیر است و معاشرت با دوستان بر روی اخلاق و عقیده و رفتارش اثر مستقیم دارد. بنابراین باید شاخص‌هائی را در نظر داشته باشیم تا از این ناحیه آسیب نبینیم.

مثلاً درباره دوری کردن از دوستان بد، در قرآن و روایات تذکرات جدی داده شده است. مثلاً قیامت که یوم ‌الحسره و روز پشیمانی از بی توجهی‌ها و کم کاری‌ها و اسراف‌هاست یکی از ندامت‌ها همین است که در آیات ۲۷ به بعد سوره مبارکه فرقان فرمود: وَ یَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلى‏ یَدَیْهِ یَقُولُ یا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلاً. یا وَیْلَتى‏ لَیْتَنِی لَمْ اَتَّخِذْ فُلاناً خَلِیلاً. و روزى که ستم‌کار مشرک دو دست خود را از روى حسرت به دندان مى‏گزد و مى‏گوید: اى کاش با پیامبر همراه مى‏شدم. اى واى بر من، کاش فلانى را دوست خود نمى‏گرفتم.

یکی از مهمترین دلائل اهل جهنم برای جهنمی شدن، رفاقت و دوستی با افراد بد بیان شده است. در آیات ۴۰ به بعد سوره مبارکه مدثر از مجرمین در قیامت سوال می‌شود چه چیزی باعث شد که وارد سقر شوید؟ ما سَلَککمْ فِی سَقَرَ* قالُوا لَمْ نَک مِنَ الْمُصَلِّینَ * وَ لَمْ نَک نُطْعِمُ الْمِسْکینَ * وَ کنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخائِضِینَ * وَ کنَّا نُکذِّبُ بِیوْمِ الدِّینِ. بنابراین یکی از شاخص ها باید این باشد،  کسی را که بهتر از خود ماست به عنوان مصاحب و دوست انتخاب کنیم.

در تعبیرات داریم که دوست بد از ماری که زهر دارد و انسان را نابود می‌کند بدتر است. ما بر اساس یک نیاز درونی با دیگران ارتباط می‌گیریم مثلاً چون فلان شخص را در امور مختلف بهتر و بالاتر از خود می‌دانیم به عنوان الگو انتخاب و جذب می‌شویم.

شاخص دیگر اینکه قرآن کریم انسانی را شایسته دوستی می‌داند که مصاحب خود را به سمت کمالات دنیا و آخرت سوق دهد و نیازهای مادی و معنوی او را تامین کند. لذا از ایمان به عنوان اولین مولفه و شاخصه دوستی نام می‌برد. پس کسی که رفتار پسندیده دارد به درد دوستی می‌خورد.

در آیه ۷۲ سوره مبارکه انفال می‌فرماید: اِنَّ الذین آمنوا و هاجَروا و جاهَدوا باموالِهم و انفسِهم فی سبیل الله ….اولئک بعضُهُم اولیاءُ بعضٍ… یا آیه ۷۱ توبه والمومنون و المومنات بعضهم اولیاء بعض ایه ۶۷ سوره مبارکه زخرف الاخلاء یومئذ بعضهم لبعض عدو الا المتقین. در آن روز دوستان دشمن یک دیگرند مگر پرهیزکاران.

علت هم روشن است چون غیر متقین دوستان خود را به راه‌هائی سوق می‌دهند که نتیجه ای جز هلاکت ندارد، اما اهل تقوا دوستی‌اش برای خداست و یکدیگر را به حق و صبر سفارش می‌کنند. و امثال این آیات که مومنین و متقین و شهدا و صلحا و صدیقین را صالح برای دوستی می‌داند.

چند روایت تبرکاً بخوانم. رسول خدا فرمودند: خوشبخت‌ترین مردم کسی است که با مردمان کریم دوستی داشته باشد. یا امیرالمومنین علیه‌السلام فرمودند بیشترین صلاح و درستی در همنشینی با خردمندان و صاحبدلان است. هر که تو را به سرای جاویدان فراخواند و در راه کارکردن برای رسیدن به آن سرا به تو کمک کند، همو دوستی دلسوز است.

کسی که مرا در راه طاعت خدا یاری کند بهترین یارانم است. امام صادق علیه‌السلام فرمود: با کسی مصاحبت کن که به او آراسته شوی، و باکسی یار مشو که او به تو آراسته شود.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿۲﴾ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏

اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ اَلصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ اَبَالقاسِمِ مُحَمَّد

وَ صَلِّ عَلَی اَمیرِالمُؤمِنینَ عَلیِ بنِ اَبی طالِب وَ عَلَی فاطِمَهَ الزَّهرا سَیِّدَهِ نِساءِ العالَمینَ

وَ عَلَی الحَسَنِ وَ الحُسَینِ سَیِّدَی شَبابِ اَهلِ الجَنَّه وَ عَلَی عَلیِ بنِ الحُسَینِ وَ مُحَمَّدِ بنِ عَلی

وَ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّد وَ موسَی بنِ جَعفَرِ وَ عَلیِ بنِ موسی وَ مَحَمَّدِ بنِ عَلی وَ عَلی بنِ مُحَمَّد

وَالحَسَنِ بنِ عَلی وَ الخَلَفِ القائِم الحُجَّه حَجَجِکَ عَلی عِبادِک وَ اُمَنائِکَ فِی بِلادِکَ

خودم و همه‌ی شما نمازگزاران محترم را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت می‌کنم. متقین در خلوت و جلوت خدا را ناظر می بینند مواظب هستند در دام شیطان نیفتند.

امیرالمومنین علیه السلام در حکمت ۳۱۶ از حکم نهج‌البلاغه فرمود: اتقوا معاصی الله فی الخلوات فان الشاهد هو الحاکم. از نافرمانی خدا در خلوتها پروا کنید، که بیننده همان حکم کننده است. این بیان امیرالمومنین خیلی هشدار دهنده است.

مکرر عرض شد اگر متهمی را در محکمه ای آوردند برای رسیدگی اتهام، قاضی در ضمن بررسی پرونده شهود را احضار می کند تا توضیح دهند که چه اتفاقی افتاده است. اما اگر در موردی خود قاضی شاهد جرم و اتفاق بوده باشد، علم قاضی کفایت می کند و دیگر احتیاج به شاهد نیست و بر اساس علم خود حکم می کند.

حالا اینجا حضرت انذار می کند که جایی را داریم که خدا ناظر بر اعمال ما نباشد؟ یعنی ما خلوتی نداریم؛ پس یادتان هم باشد حالا که شاهد دارید، همان شاهد خودش قاضی محکمه است. پس تقوا داشته باشید و در خلوت هم عمداً و متعمداً خطا نکنید، طهارت اعضاء و جوارح خود را حفظ کنید. خدای تعالی تقوا را در همه ما بیشتر بگرداند.

روز ۲۹ دی مصادف با ۱۷ رجب سال‌گشت شهادت احمد بن موسی شاهچراغ است که راجع به جایگاه و شخصیت ایشان در فرصت دیگری صحبت خواهم کرد به قید حیات ان‌شاءالله.

همچنین ۲۹ دی روز غزه نام‌گذاری شده و درست نزدیک همین روز بعد از ۱۵ ماه مقاومت مردم غزه پیروز شدند که نکاتی را باید عرض کنم اما قبل از آن قصد کردم چند جمله‌ای راجع به جهاد تبیین بگویم.

یکی از بحث های مهمی که دائم باید به آن تذکر داد مساله تبیین و روشن کردن فضای پیش رو برای همه است. اگر تبیین درست انجام شود دست دشمن خالی خواهد شد و نمی‌تواند رهزنی کند.

قرآن کریم که خودش کتاب تبیین است، رسالت اصلی انبیاء الهی را تبیین می داند. آیه ۴۴ سوره مبارکه نحل فرمود: بالبینات و الزبر و انزلنا الیک الذکر لتبین للناس ما نزل الیهم و لعلهم یتفکرون. همه پیامبران را با دلایل روشن و کتابهای آسمانی فرستادیم و قرآن را هم به سوی تو نازل کردیم به خاطر اینکه برای مردم آنچه را که برای هدایتشان به سوی آنان نازل شده، بیان کنی، برای اینکه در پیامبری تو و آنچه را به حق نازل شده بیندیشند.

وقتی در آیات الهی دقت می‌کنیم می‌بینیم مساله تبیین را دستور عمومی می‌داند البته نخبگان نقش مهمتر و حساس‌تری بر عهده دارند.

حضرت آقا از سال ۷۹ بخصوص راجع به تبیین و جهاد تبیین تذکر داده‌اند. به بیانات ۱۲ آذر سال ۷۹ مراجعه بفرمائید. مثلاً در نوبتی فرمودند: امروز همه‌ی ما بایستی در میدان تبیین حرکت بکنیم. یا فرمودند: بدون تبیین حقیقت، افکار عمومی در ظلمت و فضای غبارآلود باقی خواهد ماند و دشمن سوء استفاده خواهد کرد. یا فرمودند: تبیین اساس کار ما است. ما با ذهنها و دلها مواجهیم؛ باید دلها قانع بشود. اگر دلها قانع نشد، بدنها به‌راه نمی‌افتد.

و بر وظیفه نخبگان تاکید بیشتر فرمودند: شما جوانان عزیز و دانشجویان عزیز… به‌مسئله تبیین اهمّیّت بدهید. خیلی از حقایق هست که باید تبیین بشود… هرکدام از شما به‌عنوان یک وظیفه، مثل یک چراغی، مثل یک نوری پیرامون خودتان را روشن کنید. … پاسخ به‌اشکالات را، پاسخ به‌ ابهام‌آفرینی‌ها را در این فضا با استفاده از این امکان منتشر کنید و می‌توانید در این زمینه به‌معنای واقعی کلمه جهاد کنید. که در اینجا و جاهای دیگر به جهاد هم اشاره فرمودند.

اولاً تبیین به معنای فاصله بین دو چیز است. بعد برای معنای جدائی و یا آشکار شدن استعمال شده است. و در قرآن هم هرجا استفاده شده برای معنای ظهور و وضوح بوده، مثلاً بینه به چیزی گفته می‌شود که دلیل واضح و آشکاری دارد. به دو شاهد در محکمه بینه می‌گویند و با آن جرم و خطا را روشن می‌کنند و یا به معجزه انبیاء بینه گفته می‌شود چون با آن پیامبری اثبات می‌شود. حتی به نطق و سخنرانی، بیان گفته می‌شود چون با آن مطلبی برای مخاطب آشکار می‌شود.

ثانیاً در فرهنگ دینی ما جهاد در جایی است که برخورد سخت و تلاشی و مواجهه‌ای سنگین با دشمن صورت بگیرد. یعنی اگر به هر جهد و کوشش سختی جهاد نمی‌گوئیم. حتماً فعالیت‌ها باید در مقابل دشمن و مبارزه با دشمن باشد تا جهاد باشد.

در تعبیرات حضرت آقا جهاد تبیین است که با تعریفی که از تبیین و جهاد کردم منظور ایشان روشن‌تر می‌شود که هر تبیینی مورد بحث نیست . بلکه باید در مسیری باشد که فعالیت‌های دشمن را از بین ببرد.

چون قصدم این بود که امروز مسئله تبیین را که رهبر معظم انقلاب بر آن تاکید دارند با آیات قرآن برهانی کنم خیلی کوتاه چند آیه برای شما بخوانم.

با تبیین خطوط قرمز برای ما معلوم می‌شود و می‌فهمیم حق کدام و باطل کدام است. باید بتوانیم نقاط خطرخیز را تشخیص بدهیم و در زمان فتنه که با شبهه افکنی حق را با باطل مخلوط می‌کنند بتوانیم با تشخیص درست در مسیر حق حرکت کنیم.

امیرالمومنین علیه السلام در آن بیان معروف دارند: اِنَّمَا بَدْءُ وُقُوعِ الْفِتَنِ اَهْوَاءٌ تُتَّبَعُ… آغاز پدید آمدن فتنه‌ها، هواپرستی و بدعت‌گذاری در احکام آسمانی است… پس اگر باطل با حق آمیخته نمی‌شد، بر طالبان، حق پوشیده نمی‌ماند و اگر حق از باطل جدا و خالص می‌گشت زبان دشمنان قطع می‌گردید.

روش دشمن این است که پشت حق خود را پنهان می‌کند و فضا را جوری غبار آلود می‌کند تا بتواند به اهدافش برسد و مسلط بر امور شود درست همان کاری که شیطان می‌کند. و چون شیطان لحظه‌ای آرام نمی‌نشیند . دائم به رنگی در می‌آید و اقدامی دارد پس تبیین باید دائمی و مستمر باشد، یعنی دائماً باید روش‌های شیطان رصد شود و برای مبارزه با آن چاره کرد.

شیطان با استفاده از رسانه‌ها از خودش چهره‌ای موجه و مطلوب می‌سازد و در اذهان مردم و افکار عمومی از نیروهای انقلابی و پای کار اسلام جلوه‌ای غیر موجه می‌سازد ایران را کشوری فلاکت زده و تروریست و امثال اینها معرفی می‌کند.

قرآن کریم به ما مواردی را تذکر داده که چرا باید دنبال تبیین باشیم. مثلاً در آیه ۲۴۲ سوره مبارکه بقره فرمود: کَذالِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ‌. یعنی تبیین ابهام‌ها، شک‌ها، تردیدها و سیاه نمائی‌ها را از بین می‌برد و تفکر را قوی می‌کند.

تبیین به ما راه را نشان می‌دهد و زمینه‌های هدایت را در ما تقویت می‌کند در آیه ۱۰۳ سوره مبارکه آل عمران فرمود: کذالک یبین الله لکم آیاته لعلکم تهتدون. دشمن تلاش می‌کند تا جلوی پای هدایت پیشگان سنگ اندازی کند و کج راهه و بی راهه درست کند با ده‌ها و بلکه صدها ترفند و نقشه همراه با پشتیبانی مالی و با مجموعه‌ای انباشته از رسانه‌ها با استفاده از گروه‌های خاص مثل ورزش‌کاران و هنرمندان وابسته، فضا را طوری غبار آلود می‌کنند که مسیر درست، قابل تشخیص نباشد و راه گم شود.

با تصویرسازی، خواسته نخبگان و افراد جامعه را کج می‌کنند. مثلاً در حالی‌که تمام جنایات آمریکا در جلوی چشم ملت است و هر روز از استکبار و بخصوص آمریکا لطمه‌ای به ملت وارد می‌شود باز ارتباط با آمریکا را نسخه علاج کشور معرفی می‌کنند. البته مردم که دشمنی آمریکا با خودشان را هرگز فراموش نمی‌کنند دائماً شعارشان بر علیه او را تکرار می‌کنند.

یا مثلاً تلاش می‌کنند با تولید پرشمار اطلاعات دروغ در موضوعات خاص روحیه شجاعت را از حزب الله و جبهه انقلاب و بلکه همه مردم بگیرند. آنچه واقعیت‌ دارد این است که دشمنان ما مایوس هستند که بتوانند، قدرت ملت ایران را بگیرد. اما تلاش می‌کنند تا به ملت ایران بباوراند که شکست‌خورده و در حال ضعیف شدن است.

دائم از طریق بوق‌های خود القاء می‌کنند ایرانی‌ها افسرده‌اند، عصبانی‌ترین مردم جهانند. بزرگترین تهدید جهان ایران است. بعد برای اثبات حرف خود دهها فیلم می‌سازند. تا بتوانند حقایق را در دید مردم برعکس نشان می‌دهند و امثال این حرف‌ها که فراوان است.

وظیفه تبیین گر اینجا این است که وارد میدان شود، با شناخت دقیق روشهای دشمن، با استفاده از امکانات موجود غبارها را کنار بزند و راه درست را نشان دهد. در این میدان جریان باطل با تمام قوا قلب حقائق را هدفگیری کرده و با ابزار شیطانی تزیین و تسویل و ارعاب و انکار و تحریف و امثال اینها همه موفقیت‌های جبهه حق را وارونه، سیاه جلوه می‌دهد و ضعف‌ها و کمبودها را بزرگ می‌کند، تا بتواند افکار عمومی را و بدنه مردم را فریب بدهد و خواص جامعه را منفعل کند.

جهاد تبیین یعنی با تمام توان حق را به مخاطب خود نشان بده بطوریکه باطل از بین برود. در آیه ۵۳ سوره مبارکه فصلت فرمود: سنریهم ایاتنا فی الافاق و فی انفسهم حتی یتبین لهم انه الحق.

در دفاع از جریان حق غیر از جهاد سخت در همه عرصه‌ها باید در عرصه باورها و تشخیص‌ها و اراده‌ها و امیدآفرینی‌ها و ایجاد اعتمادها جهاد سخت‌تر و سنگین‌تری انجام داد. باید در مقابل هر کلام و بیان و روشی که به اراده جریان حق آسیب می‌زند با تمام قوا ایستاد و رسوایشان کرد.

یادمان باشد جهاد تبیین فقط دفاع نیست بلکه در مواقعی باید حمله کرد و میدان عمل را در دست گرفت. همانطور که این عرصه مربوط به مکان خاص و دستگاه خاص و افراد خاص نیست، همچنین مربوط به زمان خاص هم نیست و زمان بندی ندارد. همه در همه جا و همه وقت باید تبیین کنند.

لذا حضرت آقا فرمودند: بنابراین جهاد تبیین را جدی بگیرید، شبهه‌زدایی از ذهن مخاطبین را جدی بگیرید. شبهه از جمله‌ی چیزهایی است که مثل موریانه است، دشمن به این موریانه‌ها دل بسته. شبهه ویروس است، وقتی که وارد شد، خارج شدنش مشکل است، جزو بیماری‌های مسری هم هست، سرایت هم می‌کند.

به نظرم یکی از مسائلی که امروز احتیاج به تبیین و بازخوانی دوباره غیر از مردم، برای عده‌ای از مسئولین دارد اصول انقلاب است. اصولی مثل حاکمیت دین و احکام الهی، استکبار ستیزی، حمایت از مظلومان و مستضعفان جهان، استقلال، عدالت اجتماعی و امثال این‌ها. چرا؟ چون می‌بینیم در بیاناتشان مطالب دیگری می‌گویند.

حضرت آقا فرمودند: البته در تبیین، گسترش آرمان‌ها مورد نظر است، آرمان‌ها، اصول، مبانی اصلی، بینات انقلاب، اینها بیشتر از همه مورد نظر است،…

من چون این مطالب مهم است بازخوانی می‌کنم چون امروز مواجه هستیم با جریانی که تلاش دارد با قلدری همه این داشته‌ها را به فراموشی بسپاریم. گاهی صحبت‌هائی می‌شنویم که با اصول انقلاب در تضاد است.

آقا فرمودند: اصول انقلاب در درجه‌ اول، مثل حاکمیت دین. اصلا جمهوری اسلامی، انقلاب اسلامی برای حاکمیت دین خدا تشکیل شد؛ اصلا برای این است که جامعه با شکل و هندسه‌ دینی زندگی کند و تنظیم بشود. حکومت با هندسه‌ دینی تنظیم بشود و حرکت کند و پیش برود و اقدام کند؛ این جزو بینات انقلاب بود. مردم جان دادند، خون خودشان را تقدیم کردند، نثار کردند برای اینکه این اتفاق بیفتد؛ این جزو اصول انقلاب است؛ این را تضعیف می‌کنند. یا مثلا عدم تسلیم در برابر دشمن مستکبر؛ این جزو اصول انقلاب است. تسلیم نباید شد؛ زورگویی دشمن را نباید تحمل کرد؛ اینکه ما با دشمن مِن‌باب‌ مثال یک وقتی مذاکره کنیم، صحبت کنیم، تعامل کنیم، این یک حرف دیگر است. انقلاب به‌ما می‌گوید در مقابل زورگویی و حرف زور دشمن، نباید تسلیم شد؛ تا حالا هم به‌توفیق الهی تسلیم نشده‌ایم، بعد از این هم همین خواهد بود؛ این جزو اصول است. این را تضعیف می‌کنند، [می‌گویند] مثلا «آقا چرا، چه مانعی دارد، چه اشکالی دارد؟» یعنی کمرنگ کردن یک چنین اصول برجسته‌ای. یا استقلال کشور، یا مبارزه‌ با فساد، مبارزه‌ با بی‌عدالتی و امثال اینها؛ اینها اصول انقلاب است.

این بیان حضرت آقاست حالا گاهی در مقام سخنرانی و مصاحبه و نوشته افراد برخلاف مبانی سخن می‌گویند اینجا همه وظیفه دارند تبیین کنند.

حضرت آقا راجع به این جنایتکاری که چند روز دیگر بر مسند می‌نشیند در تاریخ ۲۶ آذر سال ۹۹ فرمودند: قاتل سلیمانی و آمر به قتل سلیمانی باید انتقامشان را پس بدهند؛ آن به جای خودش محفوظ است. اگر چه به گفته‌ یک عزیزی، کفش پای سلیمانی هم بر سرِ قاتل او شرف دارد و سرِ قاتل او هم برود، فدیه‌ کفش سلیمانی هم نمی‌شود؛ این هست امّا بالاخره غلطی کردند، بایستی انتقام پس بدهند؛ هم آمر، هم قاتل بدانند که در هر زمان ممکن، هر وقت ممکن شد، ما دنبال وقت ممکن هستیم، باید انتقامشان را پس بدهند.

لااقل گفتمان رهبری و امام را یک بار دیگر مرور کنید. حضرت آقا بر این مطلب در تاریخ ۱۱ آبان ۱۴۰۱ تاکید کردند که: ما هرگز شهادت شهید سلیمانی را فراموش نخواهیم کرد، این را بدانند. حرفی زدیم در این مورد، پای آن حرف ایستاده‌ایم. در وقت خودش، سر جای خودش ان‌شاءالله انجام خواهد گرفت.

بنابراین هرکس غیر این حرف را بزند ویا بگوید اشتباه گفته است. ولذا شما در تشییع این شهید بزرگوار دیدید خواسته ملت ایران با هر گرایشی همان خواسته رهبری است که باید از آمر و قاتل شهید سلیمانی انتقام گرفته شود.

یکی از اصول اساسی اسلام و انقلاب این است که نه ظلم کنیم و نه زیربار ظلم برویم. و در شعارهای اول انقلاب که استقلال گفته می‌شد هم‌خوانی دارد. حالا با این مبنا نمی‌توانیم با کشوری که مبنایش استکبارگری و ظلم کردن به ملت‌ها و کشتن و راندن افراد از سرزمین خودشان است تعامل داشته باشیم.

مبنای مذاکره بده بستان عادلانه است که با دکترین نظام استکباری سازگاری ندارد و اساساً زیربار عدالت نمی‌رود. هفته قبل عرض کردم هنوز سرکار نیامده به چند کشور گفته تحویل بدید برید.

چرا مستقیم و غیر مستقیم به این درنده خوی مستکبر روی خوش نشان می‌دهید؟ خیال کردید برای شما فرش قرمز پهن می‌کنند؟ لااقل تاریخ بعد از انقلاب را یک مرور فوری بکنید اگر یک مورد مثبت دیدید اقدام عاجل داشته باشید.

همین روزها در خبرها ببینید برای دولت آینده آمریکا و اینکه برخوردش با ایران چگونه باشد نهادها و سازمان‌هایشان چگونه برنامه و طرح ریزی می‌کنند.

قبلاً هم گفته شد که اصل مذاکره‌‌ای که تامین منافع ملت را بکند با همه کشورهای دنیا الا رژیم غاصب مشکلی ندارد. از اول تمام مسئولین انقلاب از امام تا رهبری و دلسوزان نظام و انقلاب مکرر گفتند اصل مذاکره، تاکید می‌کنم اصل مذاکره اشکالی ندارد اما به شرطی که منافع ملی از دست نرود. بنابراین از روی نصح و با سابقه‌ای که می‌شناسیم با ضرس قاطع و با صدای بلند می‌گوییم اگر مذاکره در شرایطی باشد که منافع ملی را تامین نکند خسارت محض دیگری برای ملت خواهد بود.

نکته دیگری که عرض می‌کنم این است: جبهه ارزشی در دفاع از انقلاب، ضعف در تبلیغ و رسانه را هر طور می‌تواند جبران کند. تعدادی از سئوالات جامعه از روی دشمنی و حزبی و سیاسی نیست لذا باید با دقت حرفها را شنید و پاسخ مناسب داد.

همه باید این را خوب توجه داشته باشیم که دشمنان ما با رسانه‌های متعددی که در اختیار دارند نمی‌خواهند فقط شما را با مطالبی آشنا کنند و اطلاعات به شما بدهند بلکه آنها به دنبال این هستند که با کار روی روان جامعه، این عملیات روانی را به میدان بکشانند. سیاه نمایی می‌کنند نفرت پراکنی می‌کنند اعتماد را از بین می‌برند ایجاد یاس می‌کنند تا با تغییر باور مردم بتوانند نظم اجتماعی را بهم بزنند آشوب و فتنه برپا کنند.

همه باید خوب دقت کنند که در این بازی دشمن قرارنگیرند. اگر شرائط روز درست تبیین شود نوع گفتگو و مفاهمه مردم تغییر خواهد کرد. لذا عزیزانی که مخاطب دارند غیر از نقد و انتقاد به تبیین بپردازند.

اما غزه؛ بحمدالله همه شما مسائل را دنبال می‌کنید و می‌بینید که چگونه مقاومت بعد از ۴۶۷ روز جنایت صهیونیست‌های پلید با پشتیبانی آمریکا و ناتو جواب داد و جهان استکباری را بی‌آبروتر از قبل کرد و مردم مقاوم غزه را سربلند.

رژیم صهیونیستی تا امروز در هیچ زمانی نتوانست مقاومت را شکست بدهد و در هر مرحله‌ای آبروئی از دست داد تا رسید به ۷ اکتبر سال گذشته که برای نجات خودش اهدافی را مشخص کرد و ۱۵ ماه در مقابل چشم جهان خون ریخت و کشت و نابود کرد تا اعتبارش را دوباره بدست آورد اما به یک هدف هم نرسید و کاملاً بی آبرو شد و امروز رژیم صهیونسیتی مساوی است با شکست و بی‌اعتباری. و در مقابل همانطور که حضرت آقا فرمودند: مقاومت همچنان زنده است و روز به روز قوی‌تر خواهد شد، ان‌شاالله.

بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم

قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ﴿١﴾ اللَّهُ الصَّمَدُ ﴿٢﴾ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ ﴿٣﴾ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ ﴿۴﴾

در انتشار این خبر سهیم باشید:

پاسخی بگذارید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر وبسایت امام جمعه کرج در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.