متن کامل خطبه نماز جمعه ۱۴۰۳/۰۸/۲۵
استان البرز، شهرستان کرج
توسط آیت الله حسینی همدانی
بِسمِ الله الرَّحمَنِ الرِّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّ العالَمینَ وَالصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ
اَلعَبدِ المُوَیَّد وَالرَّسولِ المُسَدَّد اَباالقاسِمِ المُصطَفی مُحَمَّد
وَ عَلی آلِه الطَّیِبینَ الطّاهِرینَ المَعصُومِینَ سِیَّما بَقِیَّهِ اللهِ الاَعظَم فِی الاَرَضِینَ
وَاللَعنَهُ الدّائِمَه عَلی اَعدائِهِم اَجمَعینَ مِنَ الآنِ اِلَی قیامِ یَومِ الدّین
بندگان خدا خود و شما را به رعایت تقوای الهی دعوت میکنم. اهل تقوا از مسخره کردن دیگران که از صفات منافقان است بیزارند.
بحث در بیان بعض صفات منافق بود. یک توجه کوتاه بدهم و آن اینکه یکی از علل مهم در عدم تشکیل جامعه سالم ایمانی، وجود منافقین در بین مردم است. کسانی که از جامعه نفع میبرند ولی هیچ هزینهای نمیپردازند و حتی در بعض مواقع با توطئههایی که میکنند برای جامعه هزینهساز هم هستند.
وقتی حرف میزنند، حراف و چربزبان و مدعی و محکم حرف میزنند بهطوریکه خدای تعالی به رسولش و اهل ایمان گوشزد میکند که مواظب باشند و در دام آنان گرفتار نشوند بعد همینها پای عمل که به میان میآید اهل خیانت و لو دادن مواضع خودی و اعمال دشمنشادکن هستند.
هر جا باشند حتماً فساد و خسارت به همراه دارند. اعتقادات مردم را از بین میبرند. وحدت اجتماعی را تخریب میکنند. با نفوذ در بین اقشار مختلف جامعه و سخنان زیبا مردم را به سمت خود متمایل کرده خود را همراه و همدل مردم نشان میدهند اما دل درگرو دشمنان جامعه دارند و هر زمان فرصت پیدا کنند ضربه را خواهند زد.
به زبان اصلاحگر و به دنبال اصلاح هستند اما در باطن و در عمل، ویرانگر هستند. آنقدر شیرین و جذاب سخن مىگویند که ظاهراً رسول خدا را هم تحت تأثیر قرار میدهند. خدای تعالی به رسول گرامی میفرماید: اگر سخن بگویند به سخنانشان گوش فرا مىدهى «و ان یقولوا تسمع لقولهم». در این صورت وضعیت ما معلوم است که چگونه خواهد بود؛ تحت تأثیر قرار میگیریم.
در آیه ۵۴ سوره مبارکه توبه خدای تعالی به دو صفت زشت منافقین اشاره فرمود: «وَ لا یَاْتُونَ الصَّلاهَ إِلاَّ وَ هُمْ کُسالى» و نماز بجا نمىآورند جز با کسالت، «وَ لا یُنْفِقُونَ إِلاَّ وَ هُمْ کارِهُونَ»؛ و انفاق نمىکنند مگر با کراهت. کسالت و کراهت، سنگینی و اجبار.
هرکدام از ما در مقابل خدا و مردم وظائفی بر عهده داریم و منافق هیچکدام را درست انجام نمیدهد وقتیکه باید مشغول عبادت باشد، اصلاً نشاطی ندارد و با سنگینی و تحمل فشار زیاد، نمازی میخواند و روزهای میگیرد؛ و در مقابل خالق هستی بیمعرفتی دارد و کمکاری؛ و همچنین وقتی باید به نیازمندان و فقرا انفاق داشته باشد و کمک کند، دستبهجیب نمیشود؛ و در وظیفهاش راجع به مخلوق خدا کوتاهی میکند. به این حالتِ کسالت در نماز و عبادت در آیات دیگر هم اشاره شده است. مثل آیه ۱۴۲ سوره مبارکه نساء.
یکى دیگر از نشانهها یا انگیزههاى نفاق را خودبرتربینی و خودخواهى گفتهاند که دراینباره قبلاً نکاتی عرض کردهام. در آیه ۱۳۹ سوره مبارکه نساء به یکی دیگر از نشانههای منافقین اشاره میکند و میفرماید: همانها که کافران را به جاى مؤمنان، دوست خود انتخاب مىکنند. آیا عزّت و آبرو نزد آنان مىجویند؟ بااینکه همه عزتها از آن خداست؟ بدبختی منافق در این است بهجای نزدیک شدن به اهل ایمان دنبال بیگانگان و اهل کفر میروند؛ و نتیجه این دوستی با بیگانه هم خسارات سنگین به خود و جامعه اسلامی است.
خدای تعالی برای مسلمین شأن بالائی در نظر گرفته است لذا هشدار میدهد این شأن رفیع در امور مختلف سیاسی اقتصادی و فرهنگی را با دوستی با دشمنان از بین نبرید. بیگانه قابلاعتماد نیست و به منافع خود توجه دارد و هر زمان که ببیند منافعش به خطر افتاده، بدون هیچ تعهدی به دوستان قدیمی خودش هم خیانت میکند و آنان را رها میکند. منافقین با بیگانه طرح دوستی و ارتباط میریزند و بعد کار زشت خود را توجیه میکنند که آیه ۵۲ سوره مبارکه مائده به همین مطلب اشاره فرموده است «فَتَرَى الَّذِینَ فىِ قُلُوبِهِم مَّرَضٌ یُسَارِعُونَ فِیهِمْ یَقُولُونَ نَخشَى اَن تُصِیبَنَا دَائِرَهٌ فَعَسىَ اللَّهُ اَن یَاْتِىَ بِالْفَتْحِ اَوْ اَمْرٍ مِّنْ عِندِهِ فَیُصْبِحُواْ عَلىَ مَا اَسَرُّواْ فىِ اَنفُسِهِمْ نَادِمِین». کسانى را که در دلهایشان بیمارى است مىبینى که در دوستى با آنان، بر یکدیگر پیشى مىگیرند و مىگویند: مىترسیم حادثهاى براى ما اتفاق بیفتد، شاید خداوند پیروزى یا حادثه دیگرى از سوى خود به نفع مسلمانان پیش بیاورد و این دسته، ازآنچه در دل پنهان داشتند، پشیمان گردند. خلاصه آنها که در دل بیمارند اصرار دارند که به بیگانه و دشمن تکیه کنند و همپیمان شوند.
بعد ببینید اینها بهانههایی که میآورند چقدر به گوش ما آشناست و ما سالها این حرفها را شنیدهایم و تازگیها هم دوباره عدهای شروع کردن به گفتن، میگویند: میترسیم قدرت به دست دشمن بیفتد و برای ما گرفتاری درست کنند. خداوند در قرآن کریم جواب میدهد: همانطور که آنها احتمال مىدهند روزى قدرت به دست یهود و نصارى (بیگانگان) بیفتد، این احتمال را نیز باید بدهند که ممکن است سرانجام خداوند مسلمانان را پیروز کند و قدرت به دست آنها بیفتد و این منافقان ازآنچه در دل خود پنهان ساختند پشیمان گردند.
نکته دیگر اینکه طوری در جامعه رفتار میکنند کأن خیرخواه مردم هستند. بهعنوان دلسوزی، نظام اسلامی را زیر سؤال میبرند که سیاستهای نظام موجب تحریم و خسارت شده و باید دولت رفتارش را تغییر دهد و به بهانههای مختلف مردم را فریب میدهند و دروغ میگویند.
وقتی به آنها گفته میشود چرا برای دفاع از کشور حرکتی انجام نمیدهید بهانه میآورند که باید به خاطر مشکلاتی که داریم الان به خانواده رسیدگی کنیم. در آیه ۱۲ و ۱۳ سوره مبارکه احزاب فرمود: «و اذ یقول المنافقون و الذین فی قلوبهم مرض ما وعدنا الله و رسوله الا غرورا» و آنگاهکه منافقان و آنان که در دلهایشان بیماری بود، میگفتند: خدا و پیامبرش جز به فریب ما را وعده پیروزی ندادهاند و آنگاهکه گروهی از آنان گفتند: ای اهل مدینه جای درنگ و ماندن شما نیست، پس برگردید. و گروهی از آنان از پیامبر اجازه میخواستند و میگفتند: «… یقولون ان بیوتنا عوره و ما هی بعوره ان یریدون الا فرارا». خانههای ما بدون حفاظ است درصورتیکه بدون حفاظ نبود و آنان جز فرار را قصد نداشتند.
اینها اصلاً بنایی بر حضور در جنگ ندارند اما خود را آماده نشان میدهند و در وقت لزوم حاضر نمیشوند تا جبهه حق ضربه بخورد و وقتی جبهه اسلام پیروز شود، مدعی میشوند و عملکرد خود را توجیه میکنند. نظیر آیات ۴۷ به بعد سوره مبارکه نور.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿۲﴾ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ اَلصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ اَبَالقاسِمِ مُحَمَّد
وَ صَلِّ عَلَی اَمیرِالمُؤمِنینَ عَلیِ بنِ اَبی طالِب وَ عَلَی فاطِمَهَ الزَّهرا سَیِّدَهِ نِساءِ العالَمینَ
وَ عَلَی الحَسَنِ وَ الحُسَینِ سَیِّدَی شَبابِ اَهلِ الجَنَّه وَ عَلَی عَلیِ بنِ الحُسَینِ وَ مُحَمَّدِ بنِ عَلی
وَ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّد وَ موسَی بنِ جَعفَرِ وَ عَلیِ بنِ موسی وَ مَحَمَّدِ بنِ عَلی وَ عَلی بنِ مُحَمَّد
وَالحَسَنِ بنِ عَلی وَ الخَلَفِ القائِم الحُجَّه حَجَجِکَ عَلی عِبادِک وَ اُمَنائِکَ فِی بِلادِکَ
خودم و همهی شما نمازگزاران محترم را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت میکنم. اهل تقوا ابتدا به جنگ و جدال نمیکنند، اما جواب دشمن متجاوز را باقوت میدهند. امیرالمؤمنین علیهالسلام در حکمت ۳۰۶ از حکم نهجالبلاغه فرمودند: «رُدُّوا الْحَجَرَ مِنْ حَیْثُ جَاءَ، فَإِنَّ الشَّرَّ لَا یَدْفَعُهُ إِلَّا الشَّرُّ». سنگ را از جایى که آمده، به همانجا برگردانید، زیرا بدى را جز بدى از بین نمىبرد. حضرت سنگ را کنایه از بدی گرفتهاند و فرمودهاند باید با بدی مقابله کرد و جواب ظلم را داد. البته این غیر از مواردی است که باید مدارا کرد و صبوری داشت.
معمولاً در مواردی که ظلمی به شخص شده باشد این ضربالمثل بکار میرود مثل الان که دشمن به سمت ما و جبهه مقاومت سنگپرانی دارد باید با جدیت جوابش را داد و الا بدتر خواهد کرد؛ و همانطور که حضرت آقا فرمودند نه باید تعلل کرد و نه عجله و اتفاقاً رئیسجمهور محترم که به دیدار مراجع بزرگوار قم مشرف شده بودند، آنان بر پاسخ بهموقع تأکید داشتند و شیخنا الاستاذ هم به همین روایت استناد فرمودند و تأکید داشتند که ما شروعکننده جنگ نیستیم ولی جواب حملهکننده را محکم میدهیم.
بنابراین عزیزان تصمیم گیر توجه به وقت فضیلت هم داشته باشند. نباید اجازه داد دشمن جری شود و کارش عادی جلوه کند، سابقه نشان داده فرصت دادن به دشمن و اعتماد به او مساوی است با خسارات سنگین. بعداً اگر اظهار ندامتی هم بشود، دیگر سودی برای ملت ندارد.
امروز ۲۵ آبان مصادف با ۱۳ جمادیالاولی شهادت صدیقه طاهره سلاماللهعلیها، بنا بر روایت ۷۵ روز است. این مصیبت را به همه شما تسلیت عرض میکنم.
رسول خدا فرمودند: «یا فَاطِمَهُ مَنْ صَلَّی عَلَیکِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ وَ اَلْحَقَهُ بیحَیثُ کُنْتُ مِنَ الْجَنَّهِ». ای فاطمه هر کس بر تو صلوات بفرستد خداوند او را میآمرزد و به من در هر جای بهشت که باشد، ملحق میکند.
همه زندگی اهلبیت برای ما درس و الگوست بخصوص درزمانی که در اوج سختیها بسر ببریم، روش آنان آموزندگی بیشتری دارد و از هدایت آنان بیشترین استفاده را میتوان کرد.
درزمانی که دشمنان اهلبیت با تمام قوا به خانه وحی و عصمت حمله کردند تا آن را به آتش بکشند و اهالی آن را وادار به تسلیم کنند و یا از بین ببرند، به بیان امام صادق علیهالسلام حضرت صدیقه طاهره سلاماللهعلیها در بین درودیوار خطاب میکند: ﺍﻳﻦ ﭼﻪ ﺟﺮﺃﺕ ﻭ ﺟﺴﺎﺭﺗﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻭ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﻛﺮﺩﻩﺍﻱ؟ آﻳﺎ میخواهی ﻧﺴﻞ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﻧﺎﺑﻮﺩ ﻛﻨﻲ؟ بعد فرمود: آیا میخواهی نور خدا را خاموش کنی؟ «ﻭَ ﺗُﻄْﻔِﻲءَ ﻧُﻮﺭَﺍﻟﻠﱠﱠﻪِ؟ ﻭَﺍﻟﻠﱠﱠﻪُ ﻣُﺘِﻢﱡﱡ ﻧُﻮﺭِﻩِ».
این جمله حضرت در آن شرایط بحرانی پر از امیدآفرینی است. ما از این حرکت زهرای اطهر درس امید میگیریم. استناد به آیه قرآن که بسیار امیدبخش است. در آیه ۸ سوره مبارکه صف فرمود: «یُرِیدُونَ لِیُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِاَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ». دشمنان تصمیم دارند که نور خدا را با دهانهاى خود خاموش کنند، درحالیکه خداوند کاملکننده نور خویش است، هرچند کافران ناخشنود باشند.
خیلی آیه امیدآفرینی است. اشاره میکند که قرآن و عترت یعنی مکتب اهلبیت علیهمالسلام نور است. نور، هم روشن میکند و تاریکیها را از بین میبرد، هم در هر جا باشد ایجاد حرکت و گرما میکند و درنتیجه یکی از عوامل رشد و بالندگی است و شما همه اینها آثار را در مکتب الهی اهلبیت میبینید.
حضرت پشت درودیوار با استناد به این آیه شریفه فریاد زد که در طول تاریخ همه بدانند، این نور، این مکتب زنده، این مکتبی که برای رسیدن بشر به مقصد حرف دارد، دشمن دارد. دشمن سرسختی که به چیزی رحم نمیکند ولو ریحانه رسول ولو قره عین الرسول.
میخواهند این نور را خاموش کنند. امروز با حذف من و خانهنشین کردن امیرالمؤمنین علیهالسلام و فردا با شهادت حسنم و بعد حسینم و فرداها با حمله به اسلام و کشتار مسلمین و هتک قرآن کریم و رسول خدا در نقاط مختلف عالم.
کشتار وحشیانه این روزها توسط صهیونیستهای خونآشام برای از بین بردن همین مکتب است. میبینید که چگونه از هر وسیلهای برای از بین بردن اهداف الهی استفاده میکنند با جنگ نظامی و اقتصادی با تحریم و محاصره اقتصادی اجتماعی با تبلیغات با ایجاد توطئههای داخلی و ایجاد گسلهای فرقهای و اجتماعی، ترویج فساد و فحشاء و جنگ فرهنگی؛ حتی حاضرند با زبان فارسی ترویج دشمنی کنند و از پیادهنظام خود در داخل کشور برای حفظ خودشان مطالبه داشته باشند.
با گرگصفتی تمام، بیش از ۴۰ هزار انسان را کشتهاند که بیشتر آنان زن و کودک بودهاند حالا از زنان ایران مطالبه میکنند. مجسمه خباثت و رذالتاند. به زنان ایرانی میگویند امیدتان را از دست ندهید مگر زنان ایران امیدشان را ازدستدادهاند قطعاً از دست ندادهاند اگر فکر میکنید ازدستدادهاند پس باید با گوش خودتان بشنوید که امروز صدای زنان متدین و مسلمان ما از نفرینی که بر اسرائیل میکنند از مردان هم بلندتر است.
جالب است این توجه را هم حضرت دادند که «یُرِیدُونَ لِیُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِاَفْوَاهِهِمْ». افواه یعنی دهان، یعنی همین رسانهای که امروز در همهجا گسترش پیدا کرده یعنی وسیله جنگی که بکار میبرند تبلیغات است و جنگ روایتهاست. تلاش میکنند روی افکار و عقاید مردم با رسانه و فیلم و تبلیغات تأثیر بگذارند و باورها را عوض کنند، اما غافلاند از اینکه مردم ما تربیتشده مکتب اهلبیت هستند به آنان اعتماد کامل دارند و به آیات قرآن کریم معتقد هستند که فرمود: «وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ». لذا کمترین خواستهای که دارند محو و نابودی مجسمههای فساد و تباهی که یکی از مصادیق آن در این زمان اسرائیل پلید است از صفحه روزگار است. پس محکم و باصلابت از خدای تعالی نابودی و مرگ اسرائیل را طلب میکنند. البته اسرائیل بدون آمریکا یعنی هیچ و لذا شعار ما مرگ بر آمریکا هم هست.
چقدر آیه امیدآفرین است. درنهایت خداوند پیروزی را برای اهل ایمان قرار داده است. آیه شریفه از آیات مهدوی است که آینده را روشن میکند. همان است که حضرت آقا در بیانیه گام دوم بر آن تأکید دارند و به مناسبتهای مختلف بیان میکنند نگاه خوشبینانه به آینده یعنی امید. امید است که انسان را به حرکت وادار میکند و فرد و جامعه را به پیشرفت میرساند.
اگر مردم مقاوم و مظلوم غزه و بعد لبنان و یمن امید خود را از دست بدهند مساوی با نابودی و شکست هستند اما یقین دارند که علیرغم خواست، مشرکان و کافران و معاندان، «لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ». این امید است که بیشتر از یک سال بجنگی و هنوز تونلهایت را نتوانسته باشند از بین ببرند. اسرای دشمن در دست خودت باشد. هنوز افسران اسرائیلی را درنبرد بکشی. هنوز موشک بزنی. هنوز مرکاوا شکار کنی؛ و دشمن بیچاره چارهای ندارد جز اینکه برود چادر آوارهها را بمباران کند. با امید میتواند چنین حرکتی انجام شود.
«لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ». این بشارت خداست و قطعی است؛ و تاریخ اسلام و بعد، تاریخ انقلاب اسلامی این مسیر را بهروشنی به ما نشان داد که رمز پیروزی بر دشمنان اسلام ناب امید است. حضرت آقا فرمودند: انقلاب از روز اول تا امروز هر قدمی برداشته است، قدمی بوده است که نوید قدم بعدی را به ما میداده، هرگز در دالان یأس و ناامیدی قرار نگرفتیم، همیشه فرج در مقابل ما بود.
همین فردا سالگشت آزادسازی شهر سوسنگرد است این یک نمونه از جلوههای امیدآفرینی است که باعث حرکت و درنتیجه پیروزی و موفقیت شد.
یکی از مهمترین اهداف دشمن بعثی صهیونیستی در خوزستان تصرف اهواز بود که از طریق چزابه، بستان، حمیدیه عمل کردند. اولین شهری را که تصرف کردند سوسنگرد بود که بعد از سه روز با تلاش رزمندگان دلاور اسلام آزاد شد. بعد در آبان ۵۹ با نیروی زرهی و یگانهای قدرتمند حمله کردند که به خاطر کارشکنی غربگراها در اعزام نیرو، شهر را محاصره و تصرف کردند.
امام تدبیر فرمود که: سوسنگرد تا فردا بایستی آزاد شود. اینجا با مدیریت حضرت آقا و شجاعتهای شهید چمران و نیروهایش، سپاه، بسیج، ارتش، جهادگران بی سنگر و عشایر غیور عربزبان منطقه، در صبحگاه بیست و ششم آبان ماه ۱۳۵۹ عملیات آزادسازی مناطق اشغالی را آغاز و با مقاومت و پایمردی توانستند، دشمن تا بن دنـدان مســلح را به عقب برانند و شهر را از لوث وجود دشمنان پاک کنند.
سوسنگرد اولین شهری بود که در دوران دفاع مقدس آزاد شد. رشادت و حماسههای مجاهدان در آن جبهه منطقه را به کربلای سوسنگرد و شهر سوسنــگرد را به شهر عاشقان شهادت مشهور کرد
این روزها هم یک خط و جریانی دیده میشود که دوباره شروع کردهاند به بیان مختلف، القاء یاس و ترس و ناامیدی کردن، وظیفه همه است با تأسی به صدیقه طاهره سلاماللهعلیها این توطئه را خنثی کنند.
بیانات حضرت آقا راجع به امید را یکبار مرور کنید. مثلاً فرمودند: اگر ملت و کشوری خواهان عزت حقیقی است، باید همواره به خداوند متعال و آینده امیدوار و خوشبین باشد. یا فرمودند: برای یک ملّت بدترین حادثه این است که امیدش به آینده را از دست بدهد. مهمترین مانع پیشرفت یک شخص و یک ملّت، ناامیدی و تاریک دیدن افق است؛ و تأکید میکنند: امروز بزرگترین جهاد در میدان تبلیغات، این است که کسی بتواند ملت ایران را به عاقبت و فرجام این راه امیدوار کند. حرف آنکسی حقّ است که در دلها امید ایجاد میکند. بعد هشدار میدهند: هر کس ملت را با رفتار و کردار خود به سمت ناامیدی بکشاند، به دشمن کمک کرده است.
پس مسئولین در تصمیمگیریها و اقداماتی که دارند مواظب باشند ایجاد ناامیدی نکنند. ایشان فرمودند: هر کس مردم را ناامید کند، به این ملت خیانت کرده است. بنده عرض میکنم: هر کس در مسیر ناامید کردن مردم حرکت کند طبق نقشه آمریکا و اسرائیل حرکت کرده و پیادهنظام دشمن است.
من در جلسه فرهنگ عمومی چند وقت قبل مطلبی را که در مقالهای خوانده بودم بازگو کردم اینجا برای شما تکرار میکنم. بعد از جنگ آمریکا با کره، در خصوص یکی از اردوگاههای زندانیان آمریکایی در کره شمالی توسط ویلیام مایر افسر ارشد روانشناسی ارتش وقت آمریکا تحقیقی انجام شد. در این اردوگاه که از استانداردهای بینالمللی برخوردار بود، حدود هزار نفر از نظامیان آمریکایی زندانی بودند. در این زندان آب، غذا و امکانات بهوفور یافت میشد و هیچیک از تکنیکهای متداول شکنجه استفاده نمیشد؛ اما بیشترین آمار مرگ زندانیان، آنهم به مرگ طبیعی را داشت. بااینکه امکان فرار وجود داشت اما کسی فرار نمیکرد. بسیاری از آنها شب میخوابیدند و صبح دیگر بیدار نمیشدند. زندهها احترام درجات نظامی را رعایت نمیکردند و با زندانبانان خود طرح دوستی میریختند. علت، سالها موردمطالعه قرار گرفت. نتیجه تحقیقات به این شرح بود: در این اردوگاه، فقط نامههای حاوی اخبار بد به دست زندانیان رسانده میشد، نامههای مثبت و امیدبخش تحویل نمیشدند. هرروز از زندانیان خواسته میشد تا در مقابل جمع، خاطره یکی از مواردی که به دوستان خود خیانت کردهاند یا میتوانستند خدمتی بکنند و نکردهاند را تعریف کنند. هرکس که جاسوسی سایر زندانیان را میکرد، سیگار جایزه میگرفت؛ اما کسی که در موردش جاسوسی شده بود هیچ نوع تنبیهی نمیشد. همه به جاسوسی برای دریافت جایزه که خطری هم برای دوستانشان نداشت عادت کرده بودند. تحقیقات نشان داد که این سه تکنیک در کنار هم سربازان را به نقطه مرگ رسانده است. با دریافت خبرهای مهندسیشده و فقط منفی امید از بین میرفت. با جاسوسی، عزتنفس زندانیان تخریب میشد و خود را انسانی پست مییافتند. با تعریف خیانتها، اعتبار آنها نزد همگروهیها از بین میرفت. از بین بردن امید، تخریب اعتماد و از بین بردن عزتنفس برای پایان انگیزه زندگی و مرگ خاموش کافی بود. (مقاله تکنیک شکنجه خاموش و عملیات روانی غربیها/ اردوگاه زندانیان آمریکایی در کره شمالی: درسی برای ما).
این یک نمونهای است از کاربرد جنگ نرم در از بین بردن جامعه. امروز جامعه ما احاطه شده در جنگ نرم. در جنگ نرم یک گلوله شلیک نمیشود اما برای کسب منافع اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و حتی نظامی، با سلاح انواع رسانه و تبلیغات بر افکار و عقاید جامعه هدف تأثیرگذاری دقیق صورت میگیرد.
امروز دشمنان ما برای جامعه خودشان در استفاده از این فضای مجازی محدودیتهایی درست میکنند اما برای دیگران چیز دیگری تجویز میکنند؛ چون میخواهند ما را در همین مسیر از بین ببرند؛ امید و عزت و اعتماد ما را از بین ببرند. میبینید که با زبان فارسی چگونه میآید و صحبت میکند! در همین مسیر است؛ و متأسفانه عدهای هم میپذیرند. حالا که تصمیم گیران دلسوزی لازم را ندارند خودمان در استفاده و بهره مواظب فضای مجازی باشیم.
و ازآنجاکه بیان مطالبات مردم از مسئولین امیدآفرین است این را عرض میکنم. بیانی رئیسجمهور محترم چند روز پیش فرمودند که بسیار مهم و حائز اهمیت است و سخن بسیار درستی است و آن اینکه فرمودند: «جلب رضایتمندی مردم از ارکان اصلی تصمیمگیری در حاکمیت است معتقدم ما بدون در نظر گرفتن رضایتمندی مردم و صرفاً بر اساس مفروضات خود نمیتوانیم کشور را اداره کنیم و لذا رضایت مردم باید محور تصمیمات ما قرار گیرد»؛ و فرمودند: «باید ببینیم جامعه تا چه میزان از تصمیماتی که ما برای زندگی آنها میگیریم، رضایت دارند. وقتی جامعه از تصمیمات ما راضی نباشد، قطعاً تصمیم اتخاذشده به ضد خودش تبدیل خواهد شد و علاوه بر اینکه سرمایه اجتماعی کشور را از بین میبرد، موضوع مهم امنیت ما را نیز با چالش مواجه خواهد کرد».
حالا در همین فضای گفتمانی، قسمت زیادی از مردم از اقشار مختلف که با بنده در تماس هستند نکاتی را به بنده عرض میکنند که باید آنها را بیان کنیم. عرض میکنم مواظب باشید در این تصمیمگیریها و برنامهریزیها، اطراف شما را بعضی از دوستنماها احاطه نکنند که در زمان مقتضی نتوانید تصمیم درست بگیرید. مواردی را یادداشت کردم و از آن عبور میکنم. نمیخواهم ذائقه شما را تلخ کنم.
اولویت مسائل کشور در نظر گرفته شود. با مشاوران دلسوز به حال مردم و کشور مشورت کنید. امیدآفرینی کنید. خدا رحمت کند مرحوم آیتالله رئیسی را؛ اساس کارش امیدآفرینی بود. با آمریکا مذاکره نکرد، نفت را هم فروخت و واکسن کرونا هم خرید؛ بدون مذاکره؛ این یعنی امید.
عرضم این است که به خواستههای عموم مردم توجه کنید نهفقط قشر خاصی از مردم. نمیشود دائم از مردم گفت اما توجه به خواستههای عدهای محدود از مردم داشته باشیم. قطعاً شما با بیانات امیرالمؤمنین علیهالسلام آشنا هستید و آنها را هم خواندهاید. حضرت به بدنه مردم و عامه مردم و اساس مردم توجه دارند. شما هم در مسیر به همین عمل کنید.
در اول سخن راجع به صدیقه طاهره عرض کردم و مسیر امیدآفرینی که حضرت به ما یاد داد؛ که باید همه در این مسیر قدم برداریم. بدون امید نمیشود به بالاترین درجات رسید و حرکت کرد. امید هم البته با آرزوی طولانی فرق دارد.
در اول سخن راجع به درود صلوات بر صدیقه طاهره نکتهای عرض کردم. توجه دارید که صلوات، فقط لفظ و گفته نیست، بلکه اولاً امری قلبی است یعنی در درون باید یک گرایش و توجهی صورت بگیرد و مرحله بالاتر آن در مقام عمل است یعنی صلوات عملی که انسان در مقام عمل ارادت و توجه خودش را به رسول خدا و خاندان عصمت نشان دهد که به آن مودت میگویند و آن را قرآن کریم در آیه ۲۳ سوره مبارکه شوری بیان فرمود: «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْموَدَّهَ فِی الْقُرْبَی»؛ و چقدر به این دستور رسول خدا عمل کردند! اگر این بیان نشده بود چه میکردند؟!
بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ﴿١﴾ اللَّهُ الصَّمَدُ ﴿٢﴾ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ ﴿٣﴾ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ ﴿۴﴾