شرح زیارت آل یس؛ جلسه پانزدهم

هر کس به‌اندازه قابلیت و ارتباطش با امام از علم امام بهره می‌برد

کارشناس روابط عمومی ۰۳ دی ۱۴۰۲ ۰

بسم الله الرحمن الرحیم

شرح زیارت آل یس

جلسه پانزدهم – ۱۴۰۲/۰۹/۰۸

علم ریخته شده

«السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْعَلَمُ الْمَنْصُوبُ، وَالْعِلْمُ الْمَصْبُوبُ، والْغَوْثُ»

علم منصوب را توضیح دادیم. «وَالْعِلْمُ الْمَصْبُوبُ» یعنی سلام بر تو ای علم ریخته شده. صَب یعنی ریختن چیزی یکجا و یک‌مرتبه. اینجا علم را تشبیه کرده به مایعی که یک‌مرتبه در چیزی ریخته می‌شود. به تعبیر جامعه کبیره اهل‌بیت علیهم‌السلام «خُزَّانَ الْعِلْمِ» هستند؛ معادن علم هستند.

مصبوب اسم مفعول صَب است. ممکن است مضافی در تقدیر داشته باشد یعنی بگوییم «ذو علم مصبوب» یعنی بگوییم سلام بر تو ای کسی که صاحب علمی هستی که آن علم در وجود تو ریخته شده. ممکن هم هست که چیزی را در تقدیر نگیریم و سلام را به علم ریخته شده بدهیم؛ فرقی نمی‌کند.

علم امام لدنی است؛ اما ذاتی نیست

معنای علم روشن است. توضیح لازم ندارد؛ اما بحث علم امام از آن مباحثی است که در کلام و حدیث به آن پرداخته شده و بحث مفصلی دارد که چگونه است. بحث‌های اختلافی هم در آن هست. علمای اسلام از فرق مختلف در علم امام اختلاف دارند؛ در همین شیعه. در اهل سنت که بحث علم امام به آن معنا نیست؛ اما بین شیعه خودشان هم اختلاف دارند که کیفیت این علم چگونه است؛ آیا ذاتی است یا اکتسابی است؟ که این‌ها بحث‌های خودش را در مباحث علم کلام دارد.

البته علم امام لدنی است؛ من لدن حکیم گرفته شده اما ذاتی نیست مثل خدای تعالی که علمش ذاتی اوست؛ مثل حیات و قدرتش. علم امام لدنی است. دلیلی هم نداریم که بخواهیم ثابت کنیم که امام علمش ذاتی است؛ اما قطعاً عنایت الهی هست. توسط رسول خدا که واسطه شده، علم به امام داده شده و به همین ترتیب پیش رفته. البته غیرازاین مرحله، الهامات غیبی هم هست که امام بهره می‌گیرد.

علم امام خطا و اشتباه ندارد

قطعاً علم امام خطا و اشتباه ندارد. مثل علومی که ما کسب می‌کنیم نیست؛ یعنی در تلقی علم گرفتنش و نگهداری‌اش و عرضه‌اش معصوم است. درست می‌گیرد، درست تلقی می‌کند و درست عرضه می‌کند؛ یعنی بدون خطا و بدون اشتباه. همان‌طور که پیغمبر اکرم وقتی آیات الهی را می‌گیرد معصومانه می‌گیرد. وقتی‌که درک می‌کند با عصمت درک می‌کند و وقتی‌که ارائه می‌دهد با عصمت ارائه می‌دهد و خطا ندارد. این‌طور نیست که بگوییم خدای تعالی وحی کرد اما نعوذبالله معلوم نیست پیغمبر درست گرفته باشد یا نه. پیغمبر خدا در گرفتن مطلب هم معصوم است.

اما ما این‌طور نیستیم. الان من دارم صحبت می‌کنم کسی دم در بایستد همین صحبت‌های من را از همه شما بپرسد که حاج‌آقا چی گفت؟ هرکدام از شما یک‌چیزی می‌گویید. همه یک‌چیز نمی‌گویید. هرکسی فهم خودش در مطلب دخالت می‌کند. امکان دارد که در کلیت یک‌چیز باشد.

پیغمبر این‌گونه نبود. امام هم این‌گونه نیست. خدا رحمت کند فقهای بزرگوار ما را مرحوم آقای خویی می‌فرمود: من درگوشی در جمع آقایان که نشستم یک‌چیز را به یکی می‌گویم و کسی نفهمد حرفی که من زدم چه بود. او هم درگوشی به کس دیگری بگوید. آخرین نفر که حرف را به من بگوید اصلاً آن چیزی نیست که من اول گفته بودم. کلاً هرکسی یک‌چیزی فهمیده و به آن کم یا زیاد کرده تا به خود گوینده می‌رسد یک‌چیز دیگر می‌شود. این وسط هواهای نفسانی هست، امیال شخصی هست، زمان و مکان اثر می‌گذارد و تغییراتی در حرف داده می‌شود.

به‌هرتقدیر در علم امام خطا و اشتباه نیست. معصوم است؛ لذا اَعلم مَن فی الارض است. روی کره زمین از همه اشخاص علمش بالاتر است و همه آن چیزهایی که مربوط به سعادت بشر است و در دنیا به آن نیاز دارد که دنیا و آخرتش را درست کند امام بر آن مسلط است و می‌داند.

علم الهی یک‌مرتبه به امام داده شده است

حالا این عنایت الهی با این ویژگی‌ها که گفتیم به امام یک‌مرتبه داده شده. این‌طور نیست که در طول سالیان باشد. ما اگر بخواهیم کسب علم کنیم سالیان سال طول می‌کشد. باید خدمت یک عالمی برویم مدت‌ها درس بخوانیم تا علم او به ما منتقل شود. ولی راجع به امام این‌طور نیست. یک‌مرتبه به او داده شده است.

یکی پرسید چطور می‌شود که می‌گویند امام قبل، امام بعد را در آغوش گرفت و ودایع امامت را منتقل کرد. برای بعضی چیزها تشبیه معقول به محسوس می‌کنیم؛ یعنی چیزهایی که در این عالم وجود دارد به‌عنوان نمونه می‌گوییم اما اصلش را دیگر نمی‌دانیم چطور بوده.

شخصی آمد خدمت امام علیه‌السلام گفت شما می‌گویید که در بهشت درختی هست به نام طوبی. از آن درخت هرچه می‌گیرند کم نمی‌شود. مگر می‌شود؟ مگر ممکن است؟ یا مثلاً افراد بشر زندگی می‌کنند می‌خورند غذا می‌خورند مشتهیات دارند ولی دفعی ندارند. مگر ممکن است؟ مواردی را این‌گونه سؤال کرد. آنجا امام علیه‌السلام فرمود یک نمونه دنیایی برایت مثال می‌زنم که بفهمی می‌شود. فرمود یک شعله شمع را از آن هزار شمع روشن می‌کنند ولی از آن شعله اول چیزی کم نمی‌شود. همه شمع‌ها هم روشن می‌شود. پس می‌شود درختی باشد که از آن میوه بگیرند ولی از او چیزی کم نشود. در دنیا بچه در رحم مادر غذا می‌خورد رشد می‌کند ولی دفعی ندارد؛ پس می‌تواند بشر باشد بخورد رشد هم بکند اما دفعی نداشته باشد. حضرات معصومین خیلی چیزها به ما خوب یاد دادند اما ما زیاد ارتباط نداریم.

کنیز امام صادق در حیاط داشت کار می‌کرد؛ صحبتی شد و حضرت فرمود: «هر حیوانی که گوشش دیده نمی‌شود تخم‌گذار است در دریا و روی زمین و هر حیوانی که گوشش دیده می‌شود پستاندار است». گوش خفاش هم دیده می‌شود پس پستاندار است.

در جواب سؤال انتقال علم از امام به امام هم به آن جوان گفتم که مثالش مثل این است که الان ۲۰ جلد کتاب را در عرض چند ثانیه با فلاپی (آن موقع فلاپی بود) می‌ریزیم در کامپیوتر. وقتی چنین چیزی در دنیا در حالت عادی ممکن است می‌شود علوم را اهل‌بیت به یک عنایتی به دیگری منتقل کنند.

اهل‌بیت معدن علم هستند

اهل‌بیت معدن علم هستند. تمام علوم در اختیار آن‌هاست؛ و علمی که اهل‌بیت در اختیار دارند جهل و باطل در آن راه ندارد. در بعضی از روایات دارد که علوم اهل‌بیت علیهم‌السلام در بعضی از زمان‌ها مثل شب‌های جمعه اضافه می‌شود. در بعضی از کتاب‌ها هست که هر شب جمعه به علم امام اضافه می‌شود. علمشان توسعه پیدا می‌کند و به آن‌ها افاضه می‌شود.

 امام عصر ارواحنا فدا همه علوم را یکجا دریافت کرده است. ما به حضرت سلام می‌دهیم که «السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ عِلْمِ النَّبِیِّینَ وَ مُسْتَوْدَعِ حِکْمَهِ الْوَصِیِّینَ» سلام بر تو ای کسی که وارث علم انبیا هستی «السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ کَنْزِ الْعُلُومِ الْإِلَهِیَّهِ‌» سلام بر تو ای گنج علوم الهی. هرچه علم است در اختیار توست. در دعای ندبه می‌گوییم «أَیْنَ أَعْلامُ الدِّینِ وَقَواعِدُ العِلْمِ» پایه‌های علم در اختیار خاندان عصمت است؛ و خاصه درباره حضرت حجت می‌گوییم «السَّلاَمُ عَلَى الْحَقِّ الْجَدِیدِ وَ الْعَالِمِ الَّذِی عِلْمُهُ لاَ یَبِیدُ» سلام بر کسی که علمش تمام نمی‌شود. مخزن علم به او داده شده لذا علوم او تمام نمی‌شود.

فتح ۲۷ باب علم در زمان ظهور

این روایت هم معروف است زیاد شنیده‌اید که امام صادق علیه‌السلام فرمودند: تمامی دانش ۲۷ حرف است. مجموعه آنچه پیغمبران الهی آورده‌اند تا امروز (زمان امام صادق) دو حرف است و مردم تا امروز غیر از دو حرف را نشناخته‌اند. آن زمان که حجت ما قیام کند آن ۲۵ حرف دیگر را بیرون آورد و میان مردم نشر دهد و آن دو حرف را هم به آن ضمیمه کند تا مجموعه ۲۷ حرف علم میان مردم منتشر شود؛ یعنی تمام پیشرفت‌های بشر تا روز ظهور دو حرف از ۲۷ حرف است.

الان سرعت علم را ببینید. هرروز هم شما به‌روز شوید باز آخر روز عقب می‌مانید. سرعت پیشرفت تصاعدی شده است. چهل ۵۰ سال قبل پیشرفت‌ها هر چهار پنج ماه یک‌بار بود؛ اما امروز روزانه چند چیز جدید بیرون می‌آید. همین بحث‌های هوش مصنوعی و امثال آن را ببینید که چقدر سرعت دارد.

یادتان باشد یک‌وقتی همین گوشی‌های هوشمند اندازه پاره‌آجر بود. عکس هم نشان می‌داد می‌گفتند چه چیز جالبی شده. الان از طریق گوشی تصویر را می‌گیرد و روی دیوار می‌اندازد. الان صحبت می‌کنی صحبتت تایپ‌شده بیرون می‌آید. با تمام این سرعتی که دارد در زمان حضرت تا آن موقع دو حرف از ۲۷ حرف، تمام پیشرفت‌های بشر است.

هر کس به‌اندازه قابلیت و ارتباطش با امام از علم امام بهره می‌برد

گفتم که معنای علم خودش روشن است اما وقتی می‌رسد به علم امام که به آن گستردگی هست و جهل ندارد و اینکه یک‌مرتبه ریخته می‌شود فهمش شاید مشکل باشد. هر کس به‌اندازه قابلیت و استعدادی که دارد و به ذوات مقدسه اهل‌بیت علیهم‌السلام به‌خصوص حضرت ولی‌عصر ارواحنا فدا نزدیک شود و ارتباط معنوی و روحی با امام عصر ارواحنا فداه پیدا کند به‌اندازه قابلیتش آن‌ها عنایت می‌کنند و از آن علم مصبوب به این‌ها هم عنایت می‌شود. لذا بزرگان ما که با امام عصر ارواحنا فداه به‌خصوص انس داشتند و ارتباط داشتند و ارتباط روحی و معنوی داشتند حضرت هم از آن‌ها دستگیری کرده و به آن‌ها توجه کرده و به آن‌ها علم داده. مرحوم بحرالعلوم، مرحوم سید بن طاووس، مرحوم شیخ مفید رضوان الله علیهم این‌ها همه کسانی بودند که حضرت به آن‌ها توجه کرده.

شیخ انصاری از علمای بزرگ شیعه است. همه آقایانی که درس می‌خوانند حتماً باید رسائل و مکاسب شیخ را بخوانند. شیخ هم خیلی آدم عجیبی بود رضوان خدا بر او. الان هر فقیهی هر مجتهدی باید بتواند مکاسب را بفهمد. اگر مکاسب را بتواند درس بدهد مجتهد است قطعاً.

شیخ انصاری خیلی شخصیت بزرگی است. شاگردی داشت که درس را نمی‌فهمید. ته مجلس می‌نشست هرچه هم از روز اول گوش داد پای درس شیخ نفهمید. هی گفت رنج سفر کشیدیم حالا امروز یاد نگرفتیم فردا یاد می‌گیریم اما یک ماهی گذشت دید هرچه گوش می‌دهد بدتر نمی‌فهمد. خدمت امیرالمؤمنین رسید و آنجا ضجه کرد که ما اینجا آمدیم درس بخوانیم و چیزی یاد بگیریم. ناله و التجا کرد و کنار ضریح خوابش برد. در حالت خواب امیرالمؤمنین به او گفت بگو بسم الله الرحمن الرحیم. با زحمت بسم‌الله را گفت. از خواب که بیدار شد احساس کرد تغییراتی در او به وجود آمده. فردا سر درس شیخ حرف‌های شیخ را می‌فهمید. گفت حالا شاید امروز درس ساده بوده من فهمیدم. روزهای بعد هم دید می‌فهمد. بعد جرئت کرد از همان انتهای کلاس یک اشکال هم کرد. بعد دیگر جرئت پیدا کرد و هی جلو آمد و اشکال کرد و دیگر پای منبر شیخ نشسته بود. اسمش بهمن یار بود. یک روز دیگر خیلی با شیخ محاجه کرد و از کلاس تا در خانه شیخ انصاری بحث کرد. شیخ که داشت داخل خانه می‌رفت و دید که دیگر کسی نیست گفت: آن کسی که به تو بسم الله را گفته به ما تا ولا الضالین را گفته. دست از سر ما بردار.

شیخ خیلی آدم عجیبی بود. آن موقع که خدمت آقای بهجت می‌رسیدیم ایشان یک‌وقت گفت شیخ خیلی توفیق داشت. من مرحوم آخوند ملاعلی معصومی همدانی را دیده بودم. ایشان اول انقلاب از دنیا رفت. او آدم فرهیخته‌ای بود. اهل کرامات بود. فقیه و مجتهد بزرگواری بود که در همدان ساکن بود. من یادم است که ایشان چشمش نمی‌دید. کتاب را نزدیک صورتش می‌کرد و می‌خواند. شیخ انصاری هم همین‌طور. در روز باید مطالعه می‌کرد؛ یعنی تمام کارهایش را باید در روز انجام می‌داد. همین کتاب رسائل و مکاسب را در روز مطالعه می‌کرد و در روز تدریس می‌کرده. دو کار سخت و سنگین. طلبه‌ها می‌دانند درس خارج دادن چقدر سخت و سنگین است. آقای بهجت می‌فرمود که شیخ انصاری مقید بود هرروز نماز جعفر طیار می‌خواند. هرروز یک جزء قرآن می‌خواند. هرروز زیارت عاشورا با صد لعن و صد سلام می‌خواند. هرروز زیارت جامعه کبیره را می‌خواند. هرکدام از این کارها یک روز ما را می‌گیرد. همه را هم باید در روز انجام می‌داد. آیت الله بهجت می‌فرمود ایشان توفیق داشت. اینکه ما می‌گوییم خدایا به ما توفیق بده توفیق اینجوری است.

داشتم می‌گفتم که این بزرگان به خاطر ارتباطاتی که داشتند بعد دستوراتی که از امامشان گرفتند به امام نزدیک شدند و امام هم به آن‌ها افاضه کرد. آن‌وقت آن علم مصبوب وقتی در اختیار این‌ها قرار می‌گیرد، چند ده سال است هیچ‌کس به علم دسترسی پیدا نمی‌کند مگر اینکه در حوزه‌های علمیه در طول روز صدها بار می‌گویند مرحوم شیخ انصاری این را گفت، مرحوم شیخ آن را گفت. همین کلمه مرحوم که می‌گویند رحمت بر او است.

مرحوم شیخ مفید، سید بن طاووس، سید بحرالعلوم، کسانی بودند که با امامشان ارتباط داشتند. هرچه که ارتباط و انس ما رابطه روحی و معنوی ما با اماممان قوی‌تر شود از آن علم مصبوب آن علمی که در جان امام ریخته شده به ما افاضه می‌کند. آن‌وقت آن علمی که در درون این شخص است کمترین اشتباه را دارد. دیگر بستگی دارد به ظرفیتی که خودش دارد.

ارتباطی که شیخ انصاری با بیت‌المال داشت با وجوهات شرعیه! برخورد بعضی‌ها را با بیت‌المال ببینید! به شیخ گفتند بیا مرجعیت عام را بگیر و بشو رئیس شیعه. گفت نه. من یک هم مباحثه‌ای داشتم که درسش از من بهتر بود او مقدم است؛ اما الان طرف هنوز دارد درس می‌خواند، رساله می‌دهد. هنوز کاری نکردند دنبال این چیزها هستند. سراغ رفیق شیخ که رفتند گفت من مدتی است از درس فاصله گرفتم و در کارهای اجرایی هستم شیخ اعلم است.

همین شیخ در دوران طلبگی همین رفیقش تعریف می‌کند که پول نداشتیم نان بگیریم. بالاخره یک پولی گیرمان آمد من رفتم نان خریدم. در راه که می‌آمدم یک مقداری ارده از مغازه قرض کردم و روی نان مالیدم. آوردم به حجره شیخ گفت ما که پول ارده نداشتیم ارده را از کجا آوردی؟ گفتم قرض کردم. شیخ چیزی نگفت و از کنار نان آن جایی که ارده نداشت خورد. گفتم چرا نمی‌خوری؟ گفت شاید من الان مردم و نتوانستم قرضم را بدهم. به این دوست گفتند شما با هم هم مباحثه‌ای بودید چه شد که او شد شیخ؟ گفت شیخ ارده نخورد من خوردم؛ او شیخ شد من نشدم.

سلام بر فریادرس بندگان خدا

آن کسی که علم منصوب است و علم او مصبوب است، غوث است. غوث به معنای فریادرس است. اغاثه باران باریدن است؛ اما نیازهای زمین و اهل زمین را باران که می‌آید برآورده می‌کند. کسی که حل مشکل نیازهای مردم را می‌کند و اقدام دارد برای اینکه مشکلات مردم را حل کند به او میگویند مغیث. آن کسی که به دنبال این کار می‌رود به او می‌گویند غیاث. کار غیاث اغاثه و یاری کردن است.

علم منصوب و علم مصبوب، چنین کسی فریادرس مردم است. سلام می‌دهیم به تو ای امام که تو فریادرس هستی نسبت به بندگان خدا؛ یاری‌دهنده هستی و کمکشان می‌کنی.

اولین فریادرس خداست؛ بعد اولیای خدا مظهر تام آن هستند

غیاث اسمی از اسامی خداست. اصالتاً خدا فریادرس است. در دعای جوشن کبیر چه می‌خوانیم «یا غِیاثِی عِنْد کرْبَتِی» «یا غِیاثَ الْمُسْتَغِیثِینَ» «یا غِیاثَ مَنْ لَاغِیاثَ لَهُ» پس اولین فریادرس خداست. بعد اولیای خدا مظهر تام و کامل او هستند در غیاث بودن.

غیاث به همه اهل‌بیت اطلاق می‌شود. مثلاً راجع به امیرالمؤمنین امام صادق علیه‌السلام در زیارت ۱۷ ربیع فرمود «السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا غِیَاثَ الْمَکْرُوبِینَ» یا وقتی به امیرالمؤمنین توسل و التجا پیدا می‌کنیم می‌گوییم المستغاث بک یا امیرالمؤمنین.

از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم روایت است که فرمود «أمّا الحُسَینُ فَإنَّهُ مِنّی وَ هُوَ ابنی وَ وَلَدی وَ خَیرُ الخَلقِ بَعدَ أخیهِ وَ هُوَ إمامُ المُسلِمینَ وَ مَولى المُؤمِنینَ وَ خَلیفَهُ رَبِّ العالَمینَ وَ غیاثُ المُستَغیثینَ وَ کَهفُ المُستَجیرینَ وَ حُجَّهُ اللّه ِ عَلى خَلقِهِ أجمَعینَ وَ هُوَ سَیِّدُ شَبابِ أهلِ الجَنَّهِ وَ بابُ نَجاهِ الاُمَّهِ أمرُهُ أمری وَ طاعَتُهُ طاعَتی مَن تَبِعَهُ فَإنَّهُ مِنّی وَ مَن عَصاهُ فَلَیسَ مِنّی» امّا حسین، او از من است. او پسر من و زاده من است و بهترین انسانها پس از برادرش می‌باشد. او امامِ مسلمانان است و مولاىِ مؤمنان و خلیفه پروردگار جهانیان و یاورِ یاری خواهان و پناهِ پناه جویان و حجّت خداوند بر همه خلق او. او سرور جوانان بهشت و دروازه نجات امّت است. فرمان او فرمان من است و اطاعت از او اطاعت از من، هرکه از او پیروى کند از من است و هرکه نافرمانى او کند از من نیست.

امام صادق سلام‌الله‌علیه به امام رضا لقب غوث داده است. «یُخْرِجُ اللَّهُ مِنْهُ غَوْثَ هَذِهِ الْأُمَّهِ وَ غِیَاثَهَا» که از امام کاظم علیه‌السلام فریادرس این امت به دنیا خواهد آمد.

درباره امام جواد علیه‌السلام هست که «السَّلَامُ عَلَى غَوْثِ اللَّهْفَانِ وَ مَنْ صَارَتْ بِهِ أَرْضُ خُرَاسَانَ خُرَاسَانَ» سلام بر تو ای فریادرس هرکسی که اندوهناک است و کسی که زمین خراسان به‌واسطه‌ی او خراسان شد.

استغاثه به حضرت حجت

و درباره حضرت حجت سلام‌الله‌علیه داریم که رسول خدا ایشان را به مقام غوث بودن معرفی کرده است. امام عسکری علیه‌السلام وقتی‌که امام عصر متولد شد او را غوث امت نامید.

و چون او غوث است ما به او استغاثه می‌کنیم. روش استغاثه به حضرت حجت خودش یک بحث جدایی دارد که چگونه ما به امام عصر ارواحنا فدا استغاثه کنیم. یکی خواندن همین زیارت آل یاسین است؛ همین سلام‌هایی که می‌دهیم. یکی دعای معروف فرج است که آخرش می‌گوییم الغوث الغوث.

این را هم بدانید که استغاثه به امام عصر وقت و زمان ندارد. هر وقت که حالت اضطرار برایتان پیش آمد در هرزمانی و در هر حالی. البته آداب و روشی دارد ولی حالش را پیدا کردید رهایش نکنید. این خودش عنایت خداست. آن‌وقت آثارش هم فوری است. به هر جهت هر وقت سختی و مشکلی پیش آمد سریع دست به استغاثه ببرید و بهترین موقع‌اش طلوع فجر و دم غروب است.

یکی از وقت‌هایی که ما از دست می‌دهیم دم غروب است. روایات خیلی دقیقی دارد که توسلات و توجهاتتان نزدیک غروب باشد. همان موقع که هوا گرگ‌ومیش است و هنوز غروب نشده دعا به اجابت نزدیک است. در ظهر دعا به اجابت نزدیک است. بین الطلوعین در مکان خلوتی که زیر سقف نباشد هم خیلی خوب است. در وقت باران تا باران می‌آید وقت را غنیمت بشمارید و سریع زیر باران مطالبه کنید.

دعایی برای دل‌سوختگان و مصیبت‌زدگان

حدیثی را مرحوم شیخ صدوق در کتاب خصال نقل می‌کند از رسول خدا که به امیرالمؤمنین یاد داده است: ای علی چیزی به تو بیاموزم که دوستم جبرئیل برای من آورده است و گفته ای محمد این هدیه‌ای است برای تو از جانب خداوند و خداوند تو را با این هدیه کرامت بخشیده است چراکه تابه‌حال به پیامبری پیش از تو این را عطا نکرده است و آن هدیه ۱۹ حرف است که هیچ دل‌سوخته و مصیبت‌زده و هیچ اندوهناکی و یا کسی که در خطر دزد و آتش‌سوزی باشد یا که از پادشاهی بترسد آن را نخواند مگر آنکه خداوند برای او وسیله رهایی فراهم سازد (این یک‌جور استغاثه است) و آن ۱۹ جمله آن است که چهار جمله آن بر پیشانی اسرافیل نوشته شده است چهار جمله‌اش بر پیشانی میکائیل چهار جمله‌اش بر گرداگرد عرش چهار جمله‌اش بر پیشانی جبرئیل و سه کلمه آن در جایی که خدا خواسته.

علی بن ابیطالب عرض می‌کند که یا رسول‌الله این‌ها کدام است؟ حضرت فرمودند بگو «یَا عِمَادَ مَنْ لَا عِمَادَ لَهُ وَ یَا ذُخْرَ مَنْ‏لَا ذُخْرَ لَهُ وَ یَا سَنَدَ مَنْ لَا سَنَدَ لَهُ وَ یَا حِرْزَ مَنْ لَا حِرْزَ لَهُ وَ یَا غِیَاثَ مَنْ لَا غِیَاثَ لَهُ وَ یَا کَنْزَ مَنْ لَا کَنْزَ لَهُ وَ یَا عِزَّ مَنْ لَا عِزَّ لَهُ یَا کَرِیمَ الْعَفْوِ یَا حَسَنَ التَّجَاوُزِ یَا عَوْنَ الضُّعَفَاءِ یَا کَنْزَ الْفُقَرَاءِ یَا عَظِیمَ الرَّجَاءِ یَا مُنْقِذَ الْغَرْقَى یَا مُنْجِیَ الْهَلْکَى یَا مُحْسِنُ یَا مُجْمِلُ یَا مُنْعِمُ یَا مُفْضِلُ أَنْتَ الَّذِی سَجَدَ لَکَ سَوَادُ اللَّیْلِ وَ نُورُ النَّهَارِ وَ ضَوْءُ الْقَمَرِ وَ شُعَاعُ الشَّمْسِ وَ حَفِیفُ الشَّجَرِ وَ دَوِیُّ الْمَاء یَا اللَّهُ یَا اللَّهُ یَا اللَّهُ‏ لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ‏ وَحْدَکَ لَا شَرِیکَ لَکَ یَا رَبَّاهْ یَا اللَّهُ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ افْعَلْ بِنَا مَا أَنْتَ أَهْلُهُ» ‏پس بطلب هر چه حاجت دارى.

در انتشار این خبر سهیم باشید:

پاسخی بگذارید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر وبسایت امام جمعه کرج در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.