شرح خطبه ۲۸ نهج‌البلاغه؛ جلسه ششم

فرمان کوچ آمده است؛ توشه جمع کنید

کارشناس روابط عمومی ۲۵ تیر ۱۴۰۲ ۰

بسم الله الرحمن الرحیم

شرح خطبه ۲۸ نهج‌البلاغه

جلسه ششم – ۲۱/۰۴/۱۴۰۲

امام علیه‌السلام درباره بی‌رغبتی به دنیا و توجه به آخرت تنبیهاتی را بیان کردند و اینکه دنیا فرصتی است برای انسان برای کسب معرفت و کسب فضیلت تا بتواند آخرت خودش را آباد کند و سفره ابدی خودش را کامل کند؛ سبقت بگیرد و سرعت بگیرد و اهل عمل صالح و عمل نیک باشد.

فرمان کوچ آمده است؛ توشه جمع کنید

«أَلَا وَ إِنَّکُمْ قَدْ أُمِرْتُمْ بِالظَّعْنِ وَ دُلِلْتُمْ عَلَى الزَّادِ»

در این فراز می‌فرماید: آگاه باشید که به کوچ کردن فرمان یافتید و براى جمع‌آوری توشه آخرت راهنمایى شدید. دلالت شدید بر اینکه دنیا وطن شما نیست. انسان در وطنش اقامت می‌کند. همه ازاینجا کوچ خواهند کرد. همان‌که در قرآن کریم فرمود: «وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوى».

دوباره ما را برگرداند به سفر آخرت؛ مسیری که همه ما طی خواهیم کرد. فرمان کوچ آمده است. بیان حضرت خیلی لطیف است. ما را توجه می‌دهد به اینکه سفر آخرت از زمان مرگ شروع نمی‌شود. ما فکر می‌کنیم وقتی مردیم تازه آخرتمان شروع می‌شود. حضرت جوری دارد ما را آگاه می‌کند که بنده خدا! حواست باشد سفر آخرت از دنیا شروع می‌شود. تا در دنیا هستیم باید توشه آخرت را فراهم کنیم.

فرمان کوچ همان بانگ الرحیل است؛ یعنی پایان یافتن زندگی. تخلف ندارد؛ برای همه هم هست. شاید دیروزود داشته باشد اما همه درک می‌کنند. همه ما مرگ را باید بچشیم تا مرگ از بین برود و وارد حیات ابدی‌مان بشویم. فقط ذات حق جل و علا باقی می‌ماند.

گاهی حضرت هر شب این یادآوری‌ها را می‌کرد. خدای تعالی هم دائم به ما یادآوری می‌کند. روزی ۱۰ مرتبه وقتی می‌گوییم «مالک یوم الدین» یعنی نباید یادمان برود. ریشه خیلی از گرفتاری‌هایی که در جامعه خانواده و فرد وجود دارد فراموشی یاد مرگ است.

شبیه همین بیان را امیرالمؤمنین در خطبه ۴۰۲ فرمود «تَجَهَّزُوا رَحِمَکُمُ اللَّهُ، فَقَدْ نُودِیَ فِیکُمْ بِالرَّحِیلِ» یعنی خودتان را آماده کنید. شما ندا داده شدید به کوچ کردن. آماده شوید برای حرکت.

اینکه امر شده‌ایم به کوچ کردن و جمع توشه امیرالمؤمنین در جاهای مختلف نهج‌البلاغه بیان کرده است. مثلاً در خطبه ۱۸۳ «وَقَدْ أُوذِنْتُمْ مِنْهَا بِالاِرْتِحَالِ، وَأُمِرْتُمْ فِیهَا بِالزَّادِ» به شما گفته‌شده که این خانه را واگذارید. این خانه، خانه دائمی شما نیست. به جمع‌آوری توشه فرمان داده‌شده‌اید.

یا در خطبه ۱۱۱ تذکر دادند به کوچ که باید همراه زاد و راحله باشد. «ثُمَّ ظَعَنُوا عَنْهَا بِغَیْرِ زَادٍ مُبَلِّغٍ» یعنی کوچ کردند و رفتند بدون اینکه توشه‌ای داشته باشند که آن‌ها را برساند. سفر هرچه کوتاه و بلند باشد آذوقه‌اش کم‌وزیاد می‌شود. حضرت می‌فرماید این‌ها حرکت کردند و رفتند بدون توشه‌ای که آن‌ها را به منزلگاهی که باید برساند، برساند؛ یعنی این زاد و توشه آن‌ها را به مقصد نمی‌رساند.

سفر آخرت سفری نیست که شما با دو تا نماز شکسته‌بسته و روزه‌ای که با مسائل دیگر قاطی شده و اعمال ریایی و بدون اخلاص توشه بردارید و این توشه شما را در سفره ابدی سیر کند. سفره ابدی را باید در دنیا تهیه کنیم و تهیه این سفره ابدی که همان زاد است فرصتش در دنیاست. قیامت که نمی‌توانید چیزی تهیه کنید.

اشاره هم می‌کنند به کسانی که این پیام‌ها را دریافت کردند و بر اساس همین پیام‌ها زندگی می‌کنند. در نامه ۲۷ فرمودند: «ثُمَّ انْقَلَبُوا عَنْهَا بِالزَّادِ الْمُبَلِّغِ وَ الْمَتْجَرِ الرَّابِحِ» سپس از این جهان با زاد و توشه فراوان و تجارتى پرسود، به‌سوی آخرت شتافتند.

با زاد و توشه نیکو به سمت آخرت بازگردید

راجع به تهیه زاد هم مطالب فراوانی در نهج‌البلاغه آمده. پس اولاً ما به زاد احتیاج داریم و ثانیاً اینکه زاد و توشه چیست در نهج‌البلاغه فراوان آمده.

در خطبه ۲۰۴ از خطبه‌های نهج‌البلاغه فرمود با زاد و توشه نیکو به سمت آخرت بازگردید که پیشاپیش شما گردنه‌ای سخت و دشوار و منزلگاه‌هایی ترسناک وجود دارد که باید در آن جاها فرود آیید و توقف کنید. عقبه‌های کؤود در انتظار شماست؛ با این دو سه کیسه باری که دارید نمی‌توانید از این عقبه‌ها عبور کنید.

لذا کسی که فرصت‌هایش را دارد از دست می‌دهد و وقتش را به بطالت می‌گذراند و خیری انجام نمی‌دهد ضرر می‌کند؛ که کار خیر دایره‌اش وسیع است؛ یکی دوتا نیست. پدر و مادر داشته باشید یکی از بهترین زمینه‌ها برای کار خیر است.

حضرت در خطبه ۱۵۷ فرمودند: «فَتَزَوَّدُوا فِی أَیَّامِ الْفَنَاءِ لِأَیَّامِ الْبَقَاءِ» اینجا هم مطلب را لطیف‌تر بیان فرمودند. در روزهایی که شما در حال فانی کردن هستید برای روزهایی که می‌خواهید باقی بمانید آذوقه جمع کنید. «قَدْ دُلِلْتُمْ عَلَى الزَّادِ وَ أُمِرْتُمْ بِالظَّعْنِ وَ حُثِثْتُمْ عَلَى الْمَسِیرِ» شبیه عبارتی که در خطبه ۲۸ آمده را اینجا دوباره تکرار می‌کند که شما به زاد و توشه راهنمایی شدید و به کوچ کردن از دنیا فرمان داده شدید. شما را برای پیمودن راه قیامت برانگیختند. همانا شما مثل کاروانی هستید که درجایی به انتظار مانده‌اید. این ادامه کلام امیرالمؤمنین است در خطبه ۱۵۷ دارد مثال می‌زند. شما را برای پیمودن راه قیامت برانگیختند. همانا شما مثل کاروانی هستید که در جایی به انتظار مانده و نمی‌داند در چه زمانی به او دستور حرکت می‌دهند.

اینکه باید برای آخرت به فکر توشه‌گیری باشیم همه اولیا خدا به این مطلب دستور داده‌اند. خدا، اهل‌بیت، علمای ربانی، حتی به ما گفتند در قالب دعا از خدا بخواهید. در مناجات راغبین از مناجات خمس عشر می‌گوید «إِلهِى إِنْ کانَ قَلَّ زادِى فِى الْمَسِیرِ إِلَیْکَ، فَلَقَدْ حَسُنَ ظَنِّى بِالتَّوَکُّلِ عَلَیْکَ» خدایا اگر زاد و توشه من کم است در مسیری که دارم به‌سوی تو می‌آیم اما من به تو توکلم بیشتر است؛ یعنی بخواهید از خدا.

توشه آخرت هر کاری است که انسان به‌قصد انجام وظیفه برای خدا انجام می‌دهد

ما دستمان خالی است. توشه آخرت هر کاری ‌است که انسان به‌قصد انجام وظیفه برای خدا انجام می‌دهد. مدت زندگی در دنیا هر مقدار هم که طولانی باشد بازهم نسبت به اصل حیات ما کوتاه است؛ پس باید در فرصت دنیا تا می‌توانیم همه اعمالمان را رنگ خدایی بدهیم. برای تو بلند می‌شوم. برای تو می‌نشینم. برای تو حرف می‌زنم. برای تو می‌خورم. برای تو می‌بینم. فقط برای خدا کار کنیم. از ریا و سمعه بپرهیزیم و اهل اخلاص باشیم.

«خَلِّصِ الْعَمَلَ فَانَّ النّاقِدَ بَصیرٌ بَصیرٌ» ناقد کسی است که دست به پول می‌زند می‌فهمد تقلبی است یا اصلی است. عرب به صراف می‌گوید ناقد. می‌فرماید آن کسی که در قیامت اعمال ما را بررسی می‌کند بصیر است. تشخیص می‌دهد دست به عمل می‌زند می‌فهمد.

تا می‌توانید اعمالتان را رنگ خدایی بدهید. به آن‌ها رنگ خدا بزنید. شما برای خدا بیایید بشنوید. بنده برای خدا درس بدهم. سر سفره می‌نشینید برای خدا بنشینید که این لقمه‌هایی که می‌خورم برای این است که قوت پیدا کنم تا خدمت کنم تا عبادت کنم یا مطلب فهم کنم. همه کارها را رنگ خدا بدهید.

فکر نکنیم همین نماز و روزه‌ای که داریم بهترین توشه است. خیر این نیست. باید به خدا پناه برد از کمی توشه. ندیدید امیرالمؤمنین سلام‌الله‌علیه چه فرمود؟ با آن عظمت و شخصیت الهی که دارد و خدمتی که برای اسلام کرده و غرق در عبادت و بندگی خدا بود که عبادات امیرالمؤمنین را در نقل‌های تاریخی ببینید. با تمام اعمالی که دارد با تمام خدمتی که به اسلام کرده و بهره‌گیری که از دنیا داشته که نان جو خشک‌شده را مهروموم می‌کرد که حسنین آن را چربش نکنند؛ نان جویی که باید با پا می‌شکستند و می‌خوردند، با تمام این ویژگی‌هایی که دارد تمام عمر خودش را صرف کرد در راه خدا و چقدر چاه کند که چقدر چاه کندن سخت است و در اختیار عامه مردم قرار داد، همه عمرش را صرف کرده و برای آخرتش توشه جمع کرده، باز وقتی می‌رسد و فرصتی پیدا می‌کند صدایش بلند می‌شود که آه «مِن قِلَّهِ الزّادِ». آن‌وقت ما می‌خواهیم بگوییم که الحمدالله نماز می‌خوانیم و روزه می‌گیریم. ما چه باید بگوییم؟ ما کجای کاریم؟ خیلی حواس ما پرت است. خیلی غفلت داریم. غفلت چرک جان ماست.

تلاش‌های دنیا وقتی برای آخرت باشد مطلوب است

بعدازاینکه حضرت راجع به توشه آخرت فرمودند، می‌رسند به این فراز که «وَ إِنَّ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَیْکُمُ اثْنَتَانِ: اتِّبَاعُ الْهَوَى وَ طُولُ الْأَمَلِ» این جمله معروف است و زیاد شنیده‌اید که وحشتناک‌ترین چیزی که از آن‌ها برای شما می‌ترسم دوتاست؛ تبعیت از هوا و آرزوی طولانی؛ که قبلاً راجع به طول امل مطالبی را برای شما عرض کردم و اینکه چه آثاری دارد.

در یک بیان دیگری باز امیرالمؤمنین فرمودند که عبارتی شبیه همین دارد و بعد در ادامه می‌فرماید: «لِأَنَّ اِتِّبَاعَ اَلْهَوَى یَصُدُّ عَنِ اَلْحَقِّ وَ طُولَ اَلْأَمَلِ یَنْسَى اَلْآخِرَهَ» می‌فرماید تبعیت از هوا شما را می‌کشاند به سمتی که زیر بار حق نمی‌روید و آرزوی طولانی آخرت را به فراموشی می‌سپارد.

همیشه باید این را در نظر داشته باشیم که تلاش ما در دنیا چه در مسائل فردی چه در مسائل اجتماعی باید برای انجام وظیفه باشد. برای کسب رضای الهی باشد. توجه تامتان به آخرت باشد. همه تلاش‌های دنیا وقتی برای آخرت باشد مطلوب است. هیچ امری از امور دنیا نباید فکر و ذهن ما را از امور اخروی و مسائل معنوی دور کند و فاصله بیندازد؛ و الا رهزن راه خواهد بود.

بی‌حیایی مانع از رسیدن به بهشت می‌شود

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: برای داخل شدن به بهشت سه شرط لازم است: انسان آرزوهایش را کوتاه کند، دوم همواره به یاد مرگ باشد؛ (که این دو باهم ارتباط دارد. این دو حالت روی‌هم اثر می‌گذارد. کسی که آرزویش طولانی باشد یاد مرگ نیست)؛ و سوم نسبت به خدا حیا داشته باشد.

بی‌حیایی مانع از رسیدن به بهشت می‌شود. حیا که ممدوح دارد و مذموم بحث خودش را دارد که در یک فرصتی ان‌شاءالله به آن می‌پردازم ولی معنایش فی‌الجمله معلوم است. کسی که تمرد الهی می‌کند بی‌حیا است. کسی که دستور خدا را نادیده می‌گیرد بی‌حیا است. جوان و پیر ندارد؛ پیر هم امکان دارد که بی‌حیا باشد. زن و مرد ندارد؛ مرد هم بی‌حیا می‌شود.

یاد مرگ ‌داروی بسیاری از مرض‌های معنوی و روحی انسان است

یاد مرگ آرزوها را تعدیل می‌کند. یکی از ویژگی‌های یاد مرگ این است. یاد مرگ داروی بسیاری از مرض‌های معنوی و روحی انسان است. «إِنَّا أَخْلَصْناهُمْ بِخالِصَهٍ ذِکْرَى الدَّارِ» ذکر دار و یاد مرگ خیلی کنترل‌کننده است.

رسول خدا فرمودند: «أَکیَسُ النَّاس مَن کانَ أَشَدَّ ذِکراً لِلمَوْتُ» زیرک‌ترین مردم کسی است که بیشترین یاد مرگ را دارد. کسی که زیاد یاد مرگ می‌کند دروغ نمی‌گوید، غیبت نمی‌کند، دزدی نمی‌کند، به ناموس مردم تعرض ندارد. در بحث‌های فردی و اجتماعی و سیاسی؛ سیاستمدارانی که تخلفاتی دارند آیا فکر می‌کنند که می‌میرند؟

این‌ها را که حضرت فرمودند: در ادامه فرمودند: «فَتَزَوَّدُوا فِی الدُّنْیَا مِنَ الدُّنْیَا مَا تَحْرُزُونَ بِهِ أَنْفُسَکُمْ غَداً» پس از این دنیا توشه برگیرید تا فردا خود را با آن حفظ نمایید.

در انتشار این خبر سهیم باشید:

پاسخی بگذارید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر وبسایت امام جمعه کرج در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.