بسم الله الرحمن الرحیم
شرح خطبه ۲۸ نهجالبلاغه
جلسه سوم – ۱۴۰۲/۰۳/۳۱
«أَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّ الدُّنْیَا قَدْ أَدْبَرَتْ وَ آذَنَتْ بِوَدَاعٍ وَ إِنَّ الْآخِرَهَ قَدْ أَقْبَلَتْ وَ أَشْرَفَتْ بِاطِّلَاعٍ. أَلَا وَ إِنَّ الْیَوْمَ الْمِضْمَارَ وَ غَداً السِّبَاقَ وَ السَّبَقَهُ الْجَنَّهُ وَ الْغَایَهُ النَّارُ»
چرا امیرالمؤمنین قیامت را متذکر میشود؟!
نهجالبلاغه را تلاش میکنیم با خود نهجالبلاغه توضیح بدهیم؛ یعنی از کلمات دیگر امیرالمؤمنین استفاده میکنیم برای فهم بیشتر.
علت اینکه ما را توجه به قیامت میدهد خودش در حکمت ۷۷ اینگونه بیان میکند؛ «آهِ مِن قِلَّهِ الزادِ و طُولِ الطَّریقِ و بُعدِ السَّفَرِ و عَظیمِ المَورِدِ» نالهاش بلند میشود از اینکه زاد و توشه او کم است؛ چون سفر سفر طولانی است و انسان وارد میشود درجایی که بسیار بزرگ است؛ عظمت قیامت. کنایه از این است که فرمود: «إِنَّ الْآخِرَهَ قَدْ أَقْبَلَتْ وَ أَشْرَفَتْ بِاطِّلَاعٍ» همه در حال حرکت به سمت آن هستیم.
بارتان را سبک کنید
در نامهای که به فرزند بزرگوارشان امام مجتبی علیهالسلام -نامه ۳۱- یا محمد حنفیه نوشتند؛ معروف است که این نامه به امام مجتبی سلاماللهعلیه است، در آنجا اینگونه فرمود که «وَ اعْلَمْ أَنَّ أَمَامَکَ عَقَبَهً کَئُوداً الْمُخِفُّ فِیهَا أَحْسَنُ حَالًا مِنَ الْمُثْقِلِ، وَ الْمُبْطِئُ عَلَیْهَا أَقْبَحُ حَالًا مِنَ الْمُسْرِعِ، وَ أَنَّ مَهْبِطَهَا بِکَ مَهْبِطَکَ بِهَا لَا مَحَالَهَ إِمَّا عَلَى جَنَّهٍ أَوْ عَلَى نَارٍ» ماجرا را ترسیم میکند؛ که بدان جلوی تو و در پیش روی تو گردنههای صعبالعبوری هست. مگر میشود به این سادگیها از اینها عبور کرد؟! فرزندم، دلبندم، بدان که در مقابل تو عقبههای کؤودی وجود دارد.
برای اینکه ما بتوانیم خوب بفهمیم امیرالمؤمنین در نهجالبلاغه تا دلتان بخواهد مثال زده است. مثالهایی هم که هست همه ملموس است. بخشی به حیوانات است؛ مثلاً «در فتنهها مثل بچه شتر باش» که تعبیرات به حیوانات زیاد است. علت هم دارد. یا مثالهای ملموس میزند. اینجا هم میفرماید شما مسیر طولانی و گردنه در پیش دارید.
شما فکر کنید رفتید کوه و میخواهید از کوه بالا بروید. کسی که کوه میرود بار بهاندازه ضرورت میبرد. بار سبک میبرد. چیزی که موردنیاز حتمی است میبرد. مقوی با حجم کم میبرد. خرما میبرد که هم حجمش کم است هم انرژیزاست؛ یعنی در حقیقت سبکبار میرود. کسی که سنگینبار میرود در گردنهها گیر میکند. بارت را هم باید خودت ببری. دیگری نمیبرد.
میفرماید که بدان در مقابل تو گردنههای صعبالعبوری وجود دارد که کسی که بارش سبک است حالش بهتر است از کسی که بارش سنگین است. گفت کجا دانند حال ما سبکباران ساحلها! باز خود حضرت در جای دیگر دارد، پیغمبر اکرم هم دارد که «تَخَفَّفُوا تَلْحَقُوا» خودتان را سبکبار کنید تا برسید. سبکبار خودش را زود به مقصد میرساند.
پیغمبر اکرم به سلمان و ابوذر درهمی داد که بروید خرج کنید. بعد آتشی درست کرد وقتی آنها برگشتند گفتند بایستید روی این آتش و بگویید چطور خرج کردید. ابوذر توضیح داد که فلان کار را کردم و بهمان کار را کردم. انقدر توضیح داد تا پایش سوخت آمد پایین. سلمان گفت صدقه دادم آمد پایین. در حلال حساب است و در حرام عقاب است. حضرت خواستند این را آموزش دهند و بفهمانند که بار خودتان را سبک کنید. امیرالمؤمنین در همین نامه دارد کسی که کند میرود در این گردنهها حالش بدتر از کسی است که با سرعت میرود؛ و او هم باز باید سبکبار باشد.
به هر جهت تو فرود میآیی. سرانجام حرکت تو بهجایی ختم میشود؛ یا به جنت میرسی یا به آتش. سبکبار راحت میرود و با سرعت خودش را به مقصد میرساند. در روایت دارد که اگر خواستید بارتان روز قیامت سبک شود در طول شبانهروز یک سجده طولانی داشته باشید. سجده طولانی خاصیتش این است که بار انسان را سبک میکند. در مسیر که میخواهد حرکت کند و احتیاج دارد که سبکبار باشد این سجده بار او را سبک میکند؛ و البته اگر میخواهید وزنه اعمال صالحهتان در قیامت سنگین باشد صلوات بر محمد و آل محمد بفرستید. سنگینی این اعمال بد نیست. جلوی سرعت انسان را نمیگیرد.
مدتزمان ماندن در دنیا کوتاه است
حضرت میفرماید در جلوی شما چنین مسیری هست. در خطبه ۲۸ هم همین را فرمود که دنیا پشت سر است و آخرت در جلوی شماست. متوجه باشید که دارید کجا میروید. «یا أَیُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّکَ کادِحٌ إِلى رَبِّکَ کَدْحاً فَمُلاقِیهِ» تو در حال حرکت هستی. میروی به خدا برسی؛ یا به بهشت یا به جهنم.
در حکمت ۱۶۸ فرمود: «الأَمْرُ قَرِیبٌ وَ الإِصْطِحَابُ قَلِیلٌ» آخرت نزدیک است. مدتزمان ماندن در دنیا کوتاه است. فکر نکنید خیلی در دنیا میمانید. هرچه هم بمانید نسبت به کل عالم و نسبت به کل هستی خیلی طولانی نیست. حضرت خضر که خیلی زندگی کرده یا حضرت ادریس که برابر نقلها زنده است؛ نهایتاً ده هزار سال است که زندهاند که باز نسبت به ابدیت عمر کوتاهی است.
دنیا و آخرت مثل شرق و غرب هستند
حضرت میفرماید: ماندن شما در دنیا کوتاه است. رابطه بین دنیا و آخرت هم رابطه بین مشرق و مغرب است. «وَ هُمَا بمَنزلَه المَشرقَ وَ المَغرب. وَ ماشٍ بَینَهُمَا کُلَّما قَرُبَ من وَاحدٍ بَعُدَ منَ الآخَر وَ هُمَا بعدُ ضَرَّتَان» خیلی تعبیرات حضرت قشنگ است. با مثال خوب به ما میفهماند. دنیا و آخرت مثل شرق و غرب میماند. از هم دور هستند. رونده بین این دوتا هر وقت به یکی نزدیک شود از دیگری دور میشود و آن دو همواره به همدیگر زیان میرسانند. آخرت به دنیا ضرر میزند، دنیا به آخرت. کسی که آخرتگرا است دنیای آبادی ندارد و کسی که دنیای آبادی دارد آخرت آبادی ندارد.
مکرر گفتم که دنیا به معنای نعمتهای الهی نیست. اینها نعمت خداست و شما باید از آن استفاده کنید و آخرت را تهیه کنید. استفاده از نعمتهای خدا را دنیا نمیگویند. دنیا وابستگیهایی است که انسان دارد. امکان دارد کسی به باغش وابسته باشد، به همسرش، به ماشینش، به فرزندش. وابستگیهایی که انسان را از آخرت بازدارد میشود دنیا؛ و الا استفاده کردن از نعمتهای الهی که خدا داده دنیا نیست. کسی حقوق آخرتی را رعایت کند، حقوق الهی را رعایت کند و حلال و حرام را رعایت کند از نعمتها هم بهاندازه ضرورت بهره ببرد مشکلی ندارد.
فرورفتن در لحظات دنیا نتیجهاش جز آتش نیست
به هر جهت امیرالمؤمنین سلاماللهعلیه فرمودند: دنیا پشت کرده و آخرت رو کرده. امروز چهکار کنید؟ امروز روز تمرین و ریاضت است. یابوی نفس خودمان را باید تمرین بدهیم. دهنهاش به دست خودمان باشد. نگذاریم به هر سمتی خواست برود. فردا هم روز مسابقه است که گفتیم امروز روز مسابقه است که راجع به مسابقه صحبت کردیم و نکاتی را خدمت شما گفتیم که برنده این مسابقه در بهشت است.
ثمن بهشت عمل صالح است «ثَمَنُ الجَنّهِ العَملُ الصّالحُ» حضرت فرمودند من چیزی مثل بهشت ندیدم که جوینده او خواب باشد؛ و مثل دوزخ که گریزنده از آن در خواب باشد. غایت کار را هم حضرت فرمود که جهنم برای کسی است که در مسابقه برنده نشده.
محبت دنیا و فرورفتن در لحظات دنیا نتیجهاش جز آتش نیست. در آیه ۲۰ سوره مبارکه شورا فرمود «مَنْ کَانَ یُرِیدُ حَرْثَ الْآخِرَهِ نَزِدْ لَهُ فِی حَرْثِهِ وَمَنْ کَانَ یُرِیدُ حَرْثَ الدُّنْیَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَا لَهُ فِی الْآخِرَهِ مِنْ نَصِیبٍ» کسی که برای آخرت کار میکند و برای آخرت میکارد خدای تعالی به او اضافه میکند و چند برابر سود میبرد و چند برابر رشد میکند؛ اما کسی که برای دنیا میکارد و تمام تلاشش برای دنیاست کمی به او میدهیم و از آخرت دیگر هیچ نصیبی نمیبرد.
چارهای جز توبه نیست
حضرت فرمود وقتی شما به چنین حالتی افتادید که دنیا پشت سر شماست و آخرت در جلوی شماست، چهکار باید بکنید؟ بلافاصله انسان میبیند چارهای ندارد جز اینکه توبه بکند و از هر خطایی که کرده توبه کند. لذا حضرت فرمود: «أَفَلَا تَائِبٌ مِنْ خَطِیئَتِهِ قَبْلَ مَنِیَّتِهِ؟ أَلَا عَامِلٌ لِنَفْسِهِ قَبْلَ یَوْمِ بُؤْسِهِ؟» آیا کسی هست که پیش از مردن از اشتباهات خودش توبه کند؟ آیا کسی هست که قبل از فرارسیدن روز دشوار و سخت قیامت اعمال نیک انجام بدهد؟ «مَنِیَّتِهِ» در اینجا به معنای موت و اجل است.
در این خطبه حضرت ما را چند تنبیه دادند. تنبیه اول این بود که دنیا تمام میشود و سپری میشود و اجل و پایانی دارد. دوم اقبال دنیا و سوم رابطه بین دنیا و آخرت که مسابقه است؛ که امروز روز مسابقه است و فردا روز جایزه است. چهارمین مطلب که تنبیه میکند این است که مهمترین توشه برای سفر آخرت توبه است.
در این خطبه تعبیرات خاصی دارد که انسان را از غفلت بیدار میکند. بعداً کلام سید رضی را که در اینجا گفته برای شما عرض میکنم که تعبیر قشنگی از این روایت دارد. وقتی امام علیهالسلام وضعیت دنیا و آخرت را و مسائل مربوط به آن را ترسیم میکند انسان غیر از توبه چارهای ندارد. به خاطر مسیری که در جلوی من است باید نسبت به گذشته توبه کنم و کوتاهیها را جبران کنم. انسان تا وقتیکه در دنیاست فرصت جبران دارد.
فرصت توبه را از دست نده
میفرماید حالا که اینطور است؛ بجنب و تمرین کن و کارت را انجام بده و فرصت را از دست نده. فرصت را غنیمت بشمار. یکی از کارهای مهم توبه و انابه است. فرصت داری اعمال صالح انجام بده. هرلحظه اعمال صالح انجام بده. غفلت نکن. ما دچار غفلتها هستیم. چرک جان ما غفلت ماست. چقدر عمر تلف میکنیم! چقدر زمان میسوزانیم!
یکی از علمای اخلاق در کتابش میگوید -به نظر مرحوم نراقی باشد- که فرض کنید ۲۴ ساعت ۲۴ جعبه باشد؛ که شما باید در آن چیزی بریزید. ۶۰ سال، ۷۰ سال، ضربدر ۲۴ جعبه. قیامت اینها را جلوی شما گذاشتند که جعبههای ساعت شماست. بازکن ببین چه داری. اولی پوچ است. دومی پوچ است. سومی پوچ است. یکی را باز میکنیم غیبت است. یکی را باز میکنیم تهمت است. یکی را باز میکنیم فحش است. نماز خواندیم ولی از اول تا آخر خودمان را خاراندیم. روزه گرفتیم ولی جز گرسنگی و تشنگی چیزی عاید ما نشده. پر کردن این جعبهها دست خودمان است. چطور پر کنیم؟ زمان بهسرعت دارد سپری میشود.
حضرت دارد تنبیه میکند. میفرماید جلوی رویتان جعبههاست. الان فرصت داری. دیدهاید که طرف شب میخوابد صبح بیدار نمیشود. چقدر در این لحظات حرف بیخود میزنیم و دنبال کارهای بیهوده میرویم. عروس و مادر شوهر و داماد و دوست و همسایه و فضای مجازی و مسائل سیاسی اجتماعی؛ شلوغوپلوغ است. هیچچیز هم از آن درنمیآید جز جهنم؛ چون اکثراً نامربوط است. دروغ است؛ تهمت است.
تا فرصت دارید فاصلهها را کم کنید
انسان تا وقتی در دنیا است فرصت جبران دارد. یک زبان خوش داشته باشید. حرف خوش بزنید. انسان باید رها شود از خیلی از این بندها. بهخصوص رابطههای محبتی بین خانوادهها خیلی کم شده. دیدوبازدید کم شده. قدیم سفره میانداختند همه دورهم بودند. تکلف هم نداشتند یک آبگوشت میخوردند ولی خیلی باصفا بود. الان سبک زندگی اسلامی را باید در کتابها بخوانیم. درصورتیکه به دست خودمان است. یک مقدار کوتاه بیایید. رفاقتها را زیاد کنید. کدورتها را کنار بگذارید.
مؤمن اهل کدورت نیست. مؤمن که اهل چشم و ابرو آمدن برای هم نیست. چشم و ابرو را باید برای دشمن آمد. مهربانی باید داشته باشیم. این فاصله خیلی نگرانکننده است. فضای مجازی و تلفن هم که الان تلفن هم نمیزنند؛ پیامک میدهند. صدای هم را هم نمیشنوند. باید اینها را احیا کرد. خود بچه مسلمانها و مؤمنین باید این کار را بکنند. باید حواسمان را جمع کنیم. تصمیم بگیریم که تکلفات را کنار بگذاریم. نسبت به همسایه و اطرافیان هم همینطور است. تا فرصت داریم عمل کنیم.
توبه مقدمه خودسازی است
این را بدانیم که خدای تعالی توبه پذیر است. همانطور که در قسمتی از حکمت ۱۳۵ فرمود: کسی که خداوند به او اجازه داده توبه کند او را از قبول توبه محروم نمیکند. توبه که آمد مقدمه خودسازی است. انسان بدون توبه نمیتواند شروع به خودسازی کند. یک سال ماه رمضان کامل راجع به توبه صحبت کردم.
هر کس میخواهد در مسیر آدمیت قرار بگیرد و قدم بردارد اول باید توبه کند. توبه هم باید توبه کامل باشد. توبه باید از همهچیز باشد نهفقط یکچیز. مثلاً اهل غیبت است، اهل دروغ است، اهل تهمت است. میگوید غیبت را توبه کردم، دروغ را توبه کردم اما تهمت را هنوز نتوانستم توبه کنم. این توبه نیست. توبه باید از جمیع جهات باشد. توبه از آن کار هست و خدا هم قبول میکند ولی توبهای که میخواهد مقدمه حرکت انسان به سمت تعالی باشد باید توبه کامل باشد؛ یعنی ازاینجا به بعد دیگر غلط نمیکنم نسبت به همهچیز. همهچیز را قطع کن؛ این مقدمه آدمیت است؛ مقدمه خودسازی است؛ مقدمه بیداری است؛ افتادن در وادی بندگی خداست.
توبه، تفضّل و نعمت الهی است
خود این توبه تفضّل خداست. خود این توبه نعمت الهی است؛ چون خودش بندگانش را در این مسیر قرار داده و فضا را خود خدا درست میکند برای بنده. امیرالمؤمنین باز در نامه ۳۱ از نامههای نهجالبلاغه خودشان به فرزند بزرگوارشان فرمودند: «وَ لَمْ یَمْنَعْکَ إِنْ أَسَأْتَ مِنَ التَّوْبَهِ. وَ لَمْ یُعَاجِلْکَ بِالنِّقْمَهِ وَ لَمْ یُعَیِّرْکَ بِالْإِنَابَهِ وَ لَمْ یَفْضَحْکَ حَیْثُ الْفَضِیحَهُ بِکَ أَوْلَى وَ لَمْ یُشَدِّدْ عَلَیْکَ فِی قَبُولِ الْإِنَابَهِ وَ لَمْ یُنَاقِشْکَ بِالْجَرِیمَهِ وَ لَمْ یُؤْیِسْکَ مِنَ الرَّحْمَهِ» و در صورت ارتکاب گناه در توبه را مسدود نکرده است، در کیفر تو شتاب نداشته و در توبه و بازگشت، بر تو عیب نگرفته است، تو را مذمت نمیکند. در آنجا که رسوایى سزاوار توست، رسوا نساخته. (اگر مردم بدانند که ما چهکاره هستیم جنازه ما روی زمین میماند. ستاریت خدا احاطه دارد به همهچیز)؛ و براى بازگشت به خویش شرایط سنگینى مطرح نکرده است. (فرمود: کفی بالندم التوبه) در گناهان تو را به محاکمه نکشیده و از رحمت خویش ناامیدت نکرده. اینها را امیرالمؤمنین دارد میفرماید.
شفاعت کارساز
برای ترغیب و تشویق به توبه و بازگشت به سمت خدا در قسمتی از حکمت ۳۷۱ فرمود: هیچ شفاعت کنندهای کارسازتر از توبه نیست؛ یعنی انسان برای اینکه خودش برود پیش خدا که خدا او را بپذیرد شفیع میخواهد. یکوقت پیغمبر را میبرد. یکوقت اهلبیت را میبرد. خود حضرت فرمود هیچ شفاعت کنندهای بهتر از توبه نیست. اول خودت بگو غلط کردم و اقرار کن. توبه کن.
هرگز نباید توبه را به تأخیر بیندازیم
یادمان باشد که هرگز نباید توبه را به تأخیر بیندازیم چون مرگ به دست ما نیست؛ که بگوییم انشاءالله شب جمعه، انشاءالله عرفه، انشاءالله شب احیا. اگر انسان خطایی کرد بلافاصله باید توبه کند. توبه وجوبش فوری است. خداینکرده دچار تسویف نشویم.
تأخیر کار شیطان است. وقتی آیات توبه آمد که خدای تعالی توبه توبهکنندگان را میپذیرد صدای شیطان بلند شد که بیچاره شدیم و هیچ بندهای را نمیتوانیم از بین ببریم. تمام شیاطین را جمع کرد. هرکسی یکچیزی گفت. خناس گفت ما از همین آیه استفاده میکنیم و مردم را تشویق به گناه میکنیم. بعد هم میگوییم آیه توبه هست توبه میکنید. ولی وقتی گناه کرد آنجا شروع میشود کار ما. میاندازیم به جانش که توبه را بینداز یک هفته دیگر، شش ماه دیگر، اربعین، ماه رمضان. شیطان کارش به تأخیر انداختن است. گناه هم باعث میشود که راه توبه به سمت انسان بسته شود.
عمل کنید پیش از آنکه فرصت پایان یابد و اجل فرا رسد و در توبه بسته شود
در خطبه ۲۳۷ هم انذار میدهد که فرصتها را از دست ندهید. میفرماید: حالا که زنده و برقراری پس عمل نیکو انجام دهید؛ زیرا پروندهها گشوده راه توبه آماده و خدا فراریان را فرامیخواند و بدکاران امید بازگشت دارند. عمل کنید پیش از آنکه چراغ عمل خاموش شود و فرصت پایان یابد و اجل فرا رسد و در توبه بسته شود و فرشتگان به آسمان برگردد.
عمل کنید. حوادث قیامت خیلی سنگین است. حضرت میفرماید فرصتی در اختیار شما قرار دادهشده که باید از آن استفاده کنید. «أَلَا وَ إِنَّ الْیَوْمَ الْمِضْمَارَ وَ غَداً السِّبَاقَ» یعنی امروز روز عمل است. این فرصت است. فرصت را از دست ندهید. وقتی اجل فرامیرسد آن زمانی که شما میتوانستید در آن عمل کنید تمام خواهد شد. کوتاهی نکنید. اجل که بیاید خسران است.
قیامت لااقل ۱۰۰ نام دارد که گویای حالات و اهوال قیامت است. آن روز روز فزع است؛ یعنی هراس. روز ترس است. همه در ترس هستند مگر کسی که در قله ایمان باشد. مگر کسی که انسان کامل باشد. میشود آیه ۱۰۳ سوره مبارکه انبیا که «لَا یَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَکْبَرُ» یک عده در فزع هستند و یک عده آرام هستند.
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: به حقیقت علی بن ابیطالب و پیروانش در روز قیامت بر تپهای از مشک که بوی خوشش فضا را عطرآگین میکند قرار دارند. مردم فزع میکنند و هراس دارند و آنها هراسی ندارند. مردم اندوهگین هستند آنان اندوهی ندارند. شیعه علی بن ابیطالب بودن انسان را از این هراسها نگه میدارد.