بسم الله الرحمن الرحیم
سلسله جلسات کرسی تلاوت قرآن
با موضوع دعا در قرآن
جلسه بیست و سوم – ۱۴۰۲/۰۱/۲۹
افراد درک درستی از احسان به پدر و مادر ندارند و آن را واجب نمیدانند
در دعاهای قرآن کریم رسیدیم به اینجا که تعدادی از دعاها برای والدین است و برای خودمان است و برای برادران دینیمان و برای مؤمنین است.
«رَبِّ ارْحَمْهُمَا کَمَا رَبَّیَانِی صَغِیرًا» راجع به پدر مادر بود که جلسه قبل عرض کردم که افراد چون درک درستی از احسان به پدر و مادر ندارند و آن را واجب نمیدانند، خدای تبارکوتعالی این مسئله را با یک شرایطی و غلاظ و شدادی مطرح میکند. در کنار توحید خودش ذکر میکند، در کنار شکر خودش ذکر میکند که بفهمیم که رعایت حال پدر و مادر واجب است و باید توجه کامل داشته باشیم.
اگر فرزندتان را در کودکی درست تربیت کنید، در بزرگسالی به شما رحم خواهند کرد
عرض کردیم که قرآن تأکید دارد که دعاگوی پدر و مادرتان باشید و دعاگو بودن شما وقتی است که آنها شما را خوب تربیت کرده باشند؛ «کَمَا رَبَّیَانِی صَغِیرًا» تربیتِ در کودکی است که در بزرگی تأثیرگذار است که حواسشان به شما باشد. نمیشود شما در کودکی آنها را رها کرده باشی؛ در نوجوانی و جوانی رها کرده باشی؛ بعد در آخر پیری بگویی زمانه خیلی بد شده! بچهها رعایت حال پدر و مادر را نمیکنند. خب خودت اینطور او را بار آوردی.
بله محیط و جامعه مؤثر است اما بخش عمده مربوط به خود فرد است و در خانه است. بیشترین زمان را خصوصاً در دوران کودکی که آموزههای بچه مثل حکاکی روی سنگ است، بچه در اختیار پدر و مادر است و مطالبی را یاد میگیرد. خدای تعالی سن قرارداد برای تکلیف شدن و بالغ شدن بچه و از آنطرف هم برای پدر و مادر دستورات قرار داد که چه زمانی باید چهکارهایی را شروع کنند.
ما الان این سرمایهها را هم از بچههایمان در دوران فعلی گرفتهایم. یادتان هست بچه میخورد زمین میگفتیم یا علی بگو و بلند شو. آب میخوری بگو یا حسین. اینها سرمایهدار کردن بچه است ولی الان اصلاً اینجور چیزها نیست.
مطلبی یادم افتاد که در مجالس ختم هم میگفتیم چرا خرما میدهید؟ میگفتند تعداد خرما بالاست هرکسی خرما بردارد صلوات و فاتحه میفرستد. گفتم این برای قبل بود؛ الان خرما را برمیدارند میگویند مرسی. کسی فاتحه نمیخواند. گفتم کتاب بدهید و وقف در گردشش کنید برای متوفی که تا وقتیکه این کتاب هست ثواب برای آن متوفی نوشته میشود. کتابهای خوب و موردتوجه در آن مجلس توزیع کنند بهتر از خرما است. کارهای ماندگار باید انجام داد.
بچهها کی میتوانند به پدر و مادر رحم کنند؟ «کَمَا رَبَّیَانِی صَغِیرًا» زمانی که در صغیر بودن و بچه بودن فرزند، کار را پدر و مادر درست انجام داده باشند و فرزند باید قبلاً تحت تربیت صحیح قرار گرفته باشد.
پدر و مادر باید به فرزندانشان پرورش روحی لازم را بدهند؛ و فقط به فکر آب و نانشان نباشند
بههرتقدیر آیه شریفه روی تربیت تأکید دارد. نهفقط این آیه؛ آیات دیگر هم روی تربیت تأکید دارد که پدر و مادر باید به فرزندانشان پرورش روحی لازم را بدهند. فقط به فکر آب و نانشان نباشند. متأسفانه پدر و مادرها الان فقط به فکر آب و ناناند؛ یعنی به دنبال اینکه درسش خوب باشد، کلاسش خوب باشد، غذایش بهموقع باشد، ماشین ببرد بیاورد، دانشگاه و مدرسهاش خوب باشد.
برای روح این بچه چقدر برنامهریزی کردی؟ برای فکر این بچه چقدر مدل طراحی کردی؟ برای اینکه این بچه ازنظر تربیتی تربیت درستی داشته باشد، دوستانش چه کسانی باشند، رفتوآمدش با چه کسانی باشد، شب و روزش را با چه کسانی می بگذارند هم طرح و برنامه داری؟
انقدر که میگویند بچه بخور گرسنه نمانی؛ لقمه به دستش میدهند و باز پول میدهند که اگر کم آورد دوباره بخرد بخورد؛ اما حواسشان نیست که با چه کسی دوست میشود، چه کتابی میخواند، کجا میرود، کجا میآید، به اینها توجه نیست.
وقتی شما در طول حیات بچه در زمان «رَبَّیَانِی صَغِیرًا» فکر شکمش بودی، این بچه هم وقتی بزرگ شد به فکر شکم شماست. میگوید من که نمیتوانم شکمش را سیر کنم و تر و خشکش کنم. میسپارم به جایی که بتوانند این کار را بکنند. میگذارد خانه سالمندان. میگوید او من را اینجوری تربیت کرد که به جسم من برسد؛ من هم الان خودم توان ندارم، توان رسیدگی به جسمشان را ندارم، میگذارمشان خانه سالمندان.
این همان «کَمَا رَبَّیَانِی صَغِیرًا» است. اگر در تربیت توجه داشتیم بعدش هم تربیتشده برمیگردد. اگر به مادیات توجه داشتیم مادیات برمیگردد. بهتر است که به هر دو وجه توجه داشته باشید؛ هم به مادیات هم به جسم هم به روح. خالی بودن روح از تربیت گرفتاریهای آینده را دارد.
نه قرن و نیم هدایت صبورانه
قرآن کریم دعاهای دیگری هم راجع به پدر و مادر دارد که انبیا خدا پدر و مادرشان را دعا کردند. مثلاً در آیه ۲۸ سوره مبارکه نوح فرمود: «رَبِّ اغْفِرْ لِی وَلِوَالِدَیَّ وَلِمَنْ دَخَلَ بَیْتِیَ مُؤْمِنًا وَلِلْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَلَا تَزِدِ الظَّالِمِینَ إِلَّا تَبَارًا» خدایا من را و پدر و مادرم را و کسی که داخل خانه من میشود درحالیکه مؤمن است و همه مردان و زنان باایمان را بیامرز و البته برای ستمکاران جز هلاکت و نابودی چیزی اضافه نکن.
این دعای حضرت نوح است؛ پیامبری که نه قرن و نیم ستم طاغوتیان را تحمل کرده است و اهل مبارزه با آنها بوده و صبورانه نه قرن و نیم مردم را هدایت کرده. بعضی از پیغمبران ۳۰ سال ۳۵ سال در یک منطقه بودند و فقط دو نفر ایمان میآورد. شما فکر کنید مثلاً بنده خواستم در این شهر کار هدایتی انجام بدهم؛ ۳۰ سال در اینجا باشم فقط دو نفر بگویند چشم. چقدر روح آدم اذیت میشود!
حضرت نوح نه قرن و نیم صبورانه هدایت کرد بعد خودش را طلبکار نمیداند. میگوید خدایا من را و پدر و مادرم را و کسانی که در خانه من آمدند و با من بودند همه را بیامرز. هیچ درخواستی ندارد. همه انبیا همین بودند. این یک درس است که از این آیه میگیریم.
هر کس به ایمان داخل شود، مشمول دعای حضرت نوح میشود
نکتهای اینجا دارد که میفرماید: «وَلِمَنْ دَخَلَ بَیْتِیَ مُؤْمِنًا» هرکسی که در خانه من آمد و مؤمن بود. توجه دارید بَیْتِیَ که در آیات میآید دو جور است؛ بیت مادی و ظاهری و یک بیت معنوی. بیت یعنی منزل، خانه. بیت ظاهری همین خانههایی است که ما داریم و طبق دستور قرآن باید وقتی میخواهیم وارد خانهها شویم از در وارد شویم؛ ولی مشرکان که در حجاز زندگی میکردند از دیوار بالا میرفتند و از پشتبام وارد خانه میشدند؛ لذا دستور آمد که وقتی میخواهید وارد خانه شوید از در وارد شوید.
یک بیت هم هست بیت معنوی است؛ که بیت نبوت است، بیت امامت است، بیت ایمان است که میفرماید «وَ لِمَنْ دَخَلَ بَیْتِیَ مُؤْمِناً» درحالیکه مؤمن هستند داخل خانه من شوند. آیات دیگری هم هست که اشاره به همین مطلب دارد. یکی هم همین آیه موردنظر ما است.
هر کس داخل بیت نبوت و ایمان شود مشمول این دعای حضرت نوح میشود. هرکسی که با امام باشد و به بیت نبوت وارد شود و توجه کند مشمول این دعا خواهد شد. ما هم امروز مشمول این دعا هستیم.
ادب مشرف شدن به بیت ولایت
خدای تعالی ادب مشرف شدن خدمت رسول خدا را در قرآن به ما یاد داد؛ همچنین خاندان گرامی آن حضرت را که فرمود شما بدون اجازه وارد خانه اینها نشوید و حتماً اذن دخول بگیرید؛ لذا دید که وقتی به حرمهای مطهر اهلبیت مشرف میشویم اذن دخول میگیریم «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلَّا أَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ».
داخل خانه پیامبر نشوید؛ یعنی داخل خانه ولایت بدون اذن نشوید؛ این شرط ایمان است. خانه پیغمبر میروید اذن دخول بگیرید. خانه امام رضا میروید اذن دخول بگیرید. میدانید که اذنش هم چطور است؛ همینکه حالت انکساری برای شما پیش میآید، دلتان میشکند، اشک از چشمتان میآید یعنی بیایید داخل؛ اما اگر هیچ تکانی دل نخورد به نظرم در آنجا برگردید بروید فردا بیایید. بروید یک ساعت دیگر برگردید.
شخصیتهایی که بیوت ایمان هستند
«لَا تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ» منظورش فقط خانه ظاهری نیست؛ حتی در آنجا که میگوید «فِی بُیُوت أَذِنَ اللهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ» منظور فقط خانه ظاهری نیست. بیت نبوت و امامت است. منظور مسجد و محل عبادت هم نیست. جایگاه و شخصیت پیغمبر و امام را بیت میگویند. حرم اهلبیت و ائمه را هم شامل میشود که از مصادیق بیت هستند.
روایتی را برای شما بخوانم تا برایتان روشنتر شود. قتاده نقل میکند از امام باقر علیهالسلام؛ میگوید به امام باقر عرض کردم که من با دانشمندان بسیاری ملاقات داشتم (امام باقر علیهالسلام در آنجا وجهه علمی داشت حوزه علمیه مفصلی داشت) او میگوید لکن ابهت شما و جلالی که در شما هست در من اثر کرده؛ در حضور هیچکسی از آن کسانی که من دیدم اینطور نبودم. این جلسه من را گرفته. امام باقر علیهالسلام فرمودند: تو در پیشگاه بیتی نشستهای که خدای تعالی آن را رفیع قرار داده است.
حضرت خودش را گفت؛ اما فرمود بیت. میخواهم بگویم که فقط مسجد و حرم نیست. خود آن شخص بیت ایمان است. لذا آنجا که حضرت نوح میفرماید «وَلِمَنْ دَخَلَ بَیْتِیَ مُؤْمِنًا» یعنی هر کس که به من ایمان آورد.
«فِی بُیُوت أَذِنَ اللهُ أَنْ تُرْفَعَ» یعنی همین. البته خانه گلی حضرت زهرا هم رفعت دارد و بلندمرتبه است؛ اما بحث، بحث بیت نبوت و امامت است. همینکه امام باقر فرمود تو در پیشگاه بیتی رفیع نشستهای.
همانطور که بیوت ظاهری مثل مسجد و حرم اهلبیت، بیوت رفیع حق جل و علی هستند؛ بیوت معنوی مثل مقام نبوت و مقام امامت و مقام ولایت هم بیت رفیع هستند.
جهانی دعا کنید
دعای حضرت نوح دعای سراسری است. فرمود: «وَلِلْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ» این دعا جهانی است؛ برای همه بشر است. همه را شامل میشود. در آداب دعا هم همین است که جهانی دعا کنید. منطقهای و محلهای کوچهای و قبیلهای و عشیرهای و خانوادگی دعا نکنید. عمومی دعا کنید که خدا همه را داخل میکند.
امام رضا علیهالسلام فرمود: «یَا کَرِیمُ اغْفِرْ لِمَنْ فِی مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَات» حضرت اینطور دعا میکردند؛ برای هرکسی در شرق و غرب عالم از مؤمنین و مؤمنات. اینها تربیت است؛ به ما آموزش میدهند که چگونه دیدمان وسیع و جهانی باشد. همه را ببینیم. فقط خودمان را نبینیم.
در طلب مغفرت خود را بر دیگران مقدم کنید
یک نکته دیگر هم هست که در وقت دعا برای طلب مغفرت و آمرزش و معنویات مثل این دعا، همیشه اول انسان خودش مقدم است. «قُوا أَنْفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ نَارًا» در این چند وقت هر چه که به شما گفتیم اول در دعا دیگران را مقدم کنید این غیر از طلب عفو و مغفرت است. در اینجور مسائل اول انسان خودش را باید دعا کند، بعد خانوادهاش را دعا کند، بعد بقیه. این قاعده و آداب دعا است.
دعای حضرت نوح هم همینطور است. «رَبِّ اغْفِرْ لِی» علتش را هم میدانید که چیست؟ انسان وقتی پاک شد، دعایش مستجاب میشود. میگوید خدایا من را بیامرز؛ چون دعای پیغمبر مستجاب است بهمحض اینکه درخواست آمرزش کرد خدا میآمرزد. دعای انسان مضطر هم مثل ما مستجاب است. وقتی میگوید خدایا من را بیامرز دعایش مستجاب میشود؛ بعد برای اهلش و فرزندانش و والدینش و مردم مؤمن دیگر هم دعا میکند؛ و این دعا، دعای کسی است که دیگر پاک شده و برای دیگران که دعا میکند دعایش مستجاب میشود.
شفاعت انبیا
دعایی هم از حضرت ابراهیم علیهالسلام برای شما بخوانم. آیه ۴۱ سوره مبارکه ابراهیم است؛ «رَبَّنَا اغْفِرْ لِی وَلِوَالِدَیَّ وَلِلْمُؤْمِنِینَ یَوْمَ یَقُومُ الْحِسَابُ» پروردگار ما من را بیامرز، والدین من را هم بیامرز و همه مؤمنین را در روز حساب. اینجا باز دعا برای همه مؤمنین شده است.
یعنی چه که حضرت نوح برای ما دعا میکند؟ یعنی چه که پیغمبر اکرم برای ما دعا میکند؟ دعای انبیا یعنی شفاعت. اگر پیغمبری برای ما دعا کرد یعنی خدایا من شفیعشان شدم. خداوند تبارکوتعالی به پیغمبر اکرم هم فرمان داد که برای مؤمنان طلب مغفرت کن؛ یعنی شفیعشان باش «وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنْبِکَ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ» آیه ۱۹ سوره مبارکه محمد صلی الله علیه و آله و سلم است.
برای مشرک نباید طلب مغفرت کرد
یک نکته را عرض کنم. حضرت ابراهیم در دوران پیری دعای طلب مغفرت برای پدر و مادرش کرد. اینجا دو مطلب باید بیان شود. نامی که در قرآن آمده آزر بتپرست و بتساز است. آزر بتپرست پدر حضرت ابراهیم نبوده. درحالیکه در قرآن فرموده «وَ إِذْ قالَ إِبْراهِیمُ لِأَبِیهِ آزَرَ» آیه ۷۴ سوره مبارکه انعام است.
اینجا میگوید که پدرش آزر بتساز و بتپرست بوده، مشرک بوده، با خدا دشمنی داشته، حضرت ابراهیم با او محاجه کرده بعد حضرت از او بیزاری جسته؛ «إِنِّی أَراکَ وَ قَوْمَکَ فِی ضَلالٍ مُبِینٍ» بعد برایش طلب آمرزش هم نکرده. قرآن کریم میفرماید مسلمانان نباید برای مشرکان استغفار کنند. این یک قاعده است. یادتان باشد. دعا و طلب مغفرت کردن ولو از بستگان نزدیکتان باشد قرآن میگوید نباید انجام شود. برای گناهکار و خطاکار عیبی ندارد ولی برای مشرک نباید این کار بشود.
پیغمبر اکرم تا حضرت آدم، پدر مشرک نداشته
حضرت ابراهیم در اواخر عمرش دعا کرد که خداوند پدر و مادرش را بیامرزد؛ اما در آنجا کلمه اَب به کار نبرده؛ گفت والدین. هر جا والد آمد قطعاً پدر است؛ اما اگر کلمه اَب آمد پدر نیست. اگر بهصورت مطلق آمد شاید پدر باشد؛ اما در عرب به جد مادری هم اَب گفته میشود. به مربی و معلم هم میگویند «أبٌ علّمک» پدری که به تو آموزش داد که میگوید به او محبت کن و احترام بگذار.
در عهدین و تورات و انجیل هم که نگاه میکنیم نام پدر حضرت ابراهیم تارخ است؛ هیچ جا آزر نیامده. به عمو هم عرب اَب میگوید. شاهدش در قرآن آیه ۱۳۳ بقره است «قَالُوا نَعْبُدُ إِلَهَکَ وَإِلَهَ آبَائِکَ إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ إِلَهًا وَاحِدًا وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ» فرزندان یعقوب گفتند ما پیروی میکنیم از خدای تو و خدای آبای تو ابراهیم و اسماعیل و اسحاق. حضرت اسماعیل عموی حضرت یعقوب است؛ اما اینجا در زمره آباء آمده.
حضرت ابراهیم در اواخر عمر برای پدرش طلب مغفرت کرد بااینکه دستور داریم برای مشرک طلب مغفرت نکنید؛ پس خانوادهاش و پدرش قطعاً بتپرست نبودند. شیعه و سنی قائلاند که پیغمبر اکرم تا حضرت آدم پدر مشرک نداشته که یکی هم حضرت ابراهیم میشود و امکان ندارد پدر حضرت ابراهیم مشرک باشد.