سلسله جلسات کرسی تلاوت قرآن؛ جلسه بیست و دوم؛ دعا در قرآن

چرا خداوند به پیامبران ثروت و شوکت نداد که بتوانند با مال، مردم را هدایت کنند؟

کارشناس روابط عمومی ۲۹ فروردین ۱۴۰۲ ۰

بسم الله الرحمن الرحیم

سلسله جلسات کرسی تلاوت قرآن

با موضوع دعا در قرآن

جلسه بیست و دوم – ۱۴۰۲/۰۱/۲۸

نفرین یک دعا است

«رَبَّنَا اطْمِسْ عَلَى أَمْوَالِهِمْ وَاشْدُدْ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَلَا یُؤْمِنُوا حَتَّى یَرَوُا الْعَذَابَ الْأَلِیمَ» آیه ۸۸ سوره مبارکه یونس است که دعا برای نابودی امکانات دشمن است؛ و اینکه آن‌ها گمراه شوند که دچار عذاب الهی باشند. این آیه شریفه نکاتی دارد.

یک بخشی از دعا کردن دعا برای دشمنان است؛ در حقیقت نفرین است. نفرین یک دعا است. لعن یک فرهنگ در مباحث دینی ما است. این‌طور نیست که انسان هر جور دلش خواست بتواند هرکسی را لعن کند. این‌که ما مرگ بر استکبار میگوییم قاعده دارد. این‌طور نیست هر وقت دلمان خواست به هر کس بخواهیم لعن بفرستیم.

اینجا می‌گوید پروردگارا اموالشان را نابود کن و آن‌ها را سخت‌دل کن تا ایمان نیاورند و عذاب دردناک ببینند. این نفرینی بود که حضرت موسی علیه‌السلام به فرعون مصر و پیروانی که همراه این فرعون بودند و دلشان کور بود کرد که هم اموالشان نابود شود هم دل‌هایشان سخت شود. وقتی دل سخت شد ایمان از آن‌ها گرفته می‌شود و ایمان که گرفته شد مبتلا به عذاب می‌شوند؛ و چون حضرت موسی علیه‌السلام در این دعا هارون هم همراهش بود خدای تعالی در آیه می‌فرماید: «قَالَ قَدْ أُجِیبَتْ دَعْوَتُکُمَا» خدا دعای آن دو را اجابت کرد.

طَمس به معنای نابودی و محو کردن است. هم درباره مال می‌آید که مال را نابود کن که همین آیه مبارکه سوره یونس است؛ و هم برای چشم می‌آید برای اینکه بینایی چشم از بین برود. مثلاً درباره نابینایی فرمود: «وَ لَوْ نَشاءُ لَطَمَسْنا عَلى‌ أَعْیُنِهِمْ» اگر بخواهیم چشم آن‌ها را می‌گیریم. آن‌ها را نابینا می‌کنیم.

 در بعضی از روایات دارد که وقتی این دعا را حضرت موسی کرد اموالشان سنگ شد؛ یعنی نابود شد و نتوانستند از اموالشان بهره بگیرند. خیلی ثروت داشتند. ماله‌ای فراوانی داشتند و با این دعای حضرت که خدا هم می‌فرماید اجابت کردیم، اموالشان خاصیتش را از دست داد و کم‌کم ورشکست شدند و مال را از دست دادند.

نفرین دشمنان برای حفاظت از دین و جامعه است

نکته دیگر این است که نفرینی که حضرت موسی دارد از روی عداوت و کینه‌ورزی و دشمنی شخصی نیست که فرعون را لعن و نفرین می‌کند که اموالشان از بین برود. برای حفظ جامعه است. برای حفظ دین است. ثروت فرعون عامل از بین برنده دین مردم است. ما تا جایی که بتوانیم مبارزه می‌کنیم و فکرش را نابود می‌کنیم اما خدایا تو هم کمک کن.

لذا در مبارزه با دشمن خودمان اقدام عملی که داریم دعا هم می‌کنیم. همان‌جا که گفتیم «رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَیْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ» این دعا است که به ما نصرت بده. پس این‌طور نیست که دعوای شخصی باشد که حضرت موسی در دربار فرعون بزرگ شده و اختلافات خانوادگی پیدا کردند و بیرون آمده و حالا که پیغمبر شده می‌خواهد انتقام بگیرد. این‌طور نیست. برای حفظ جامعه است.

در جلسه گذشته برای نجات از مفاسد اجتماعی دعای حضرت لوط را خواندیم «رَبِّ نَجِّنِی وَأَهلِی مِمَّا یَعمَلُونَ» و قبلش هم فرمود: «قالَ إِنِّی لِعَمَلِکُمْ مِنَ الْقالِینَ» گفتیم که نکته قشنگی دارد به ما یاد می‌دهد که ما با طرف دشمنی نداریم. حضرت لوط فرمود: من با عمل تو کار دارم با شخص تو کاری ندارم. تو رابطه داری با خدا هر چه که هست؛ ولی عمل، عمل فاسدی است. من با این عمل کار دارم.

الان در نهی‌ازمنکر و امربه‌معروف هم ما با شخص کاری نداریم. با عمل کار داریم. این عملی که دارد انجام می‌دهد جلوی آن عمل را می‌گیریم. هر کس که می‌خواهد باشد. در جامعه منکر و خلاف نباید صورت بگیرد. خودش هرچه می‌خواهد باشد، باشد. اینجا از عمل انبیا ما این را یاد می‌گیریم. در این بخش هم همین است که نفرین حضرت موسی درباره فرعون شخصی نیست؛ برای حفظ جامعه است. مسلمین جامعه نقش حفاظت از جامعه را دارند که کینه و عداوت هم ندارند.

مال و ثروت خوب است اگر به دست اهلش باشد

مطلب دیگری که از آیه شریفه فهمیده می‌شود این است که ثروت و مال دست نااهل بیفتد طغیان می‌کند. «إِنَّ الاْءِنسَانَ لَیطْغَی أَن رَآهُ اسْتَغْنَی» انسان احساس بی‌نیازی کند و اهلیت نداشته باشد طغیان می‌کند؛ می‌شود فرعون، می‌شود نمرود، می‌شود طاغوت، می‌شود شیطان.

اینجا هم از دعای حضرت موسی می‌فهمیم که مال به دست انسان نااهل بوده و جوری شده که پیغمبر خدا و حجت خدا روی زمین در آن زمان برای نابودی آن مال دست به دعا برداشته. دعای پیغمبر هم مستجاب است. پس یکی دیگر از چیزهای دیگر که فهمیده می‌شود این است که ثروت بسیار خوب است، بسیار کارساز است. پول خوب است اما باید به دست اهلش باشد. اگر به دست اهلش باشد رشد به همراه دارد، فراوانی می‌آورد، ایجاد شغل می‌کند، ایجاد توانمندی و توانگری می‌کند؛ اما به دست نااهلان باشد اکتناز می‌کند؛ یعنی گنجش می‌کند، نگهداری می‌کند، در چرخش قرارش نمی‌دهد، در تولید قرارش نمی‌دهد و گرفتاری و تورم درست می‌کند.

دشمنانمان را چطور نفرین کنیم

این دعای حضرت موسی علیه‌السلام به ما یاد می‌دهد که دشمنانمان را چطور نفرین کنیم. الهی ذلیل بشی و الهی زیر گل بری ندارد. می‌گوید خدایا مالشان را از آن‌ها بگیر؛ فکرشان را از آن‌ها بگیر. دارد توضیح می‌دهد که شما که دعا می‌خواهید بکنید نفرین که می‌خواهید بکنید نفرین کردن‌ها در چه بخش‌هایی باشد که اثر کند.

این بیان قرآنی پیام‌های فراوانی دارد. کسانی هستند می‌گویند دشمن را نفرین نکنید. چرا مرگ می‌خواهید! چرا مرگ بر آمریکا می‌گویید! چرا مرگ بر اسرائیل می‌گویید! نفرین چیز خوبی نیست. آیه قرآن می‌گوید نه؛ باید این کار را بکنید. دارد این را به ما راهنمایی می‌کند که کسانی که این‌طور می‌گویند دارند حرف بی‌ربطی می‌زنند.

مقدمتا نباید نفرین کرد

این نکته را هم باز از آیه یاد می‌گیریم که اول دعوت به حق و راهنمایی صورت گرفته، اول پیام‌ها فرستاده شده، دعوت به حق بوده، راهنمایی بوده، هارون و موسی هر دو هرروز می‌رفتند و آنجا تلاش می‌کردند و می‌خواستند هدایت کنند، راهنمایی کنند، همه این کارها انجام می‌شده اما چون جواب نداده دست به دعا شدند. کارهای مقدماتی‌اش را دنبال کردند هدایت و راهنمایی و ارشاد صورت گرفته؛ انجام که نشده، دعا کردند.

یعنی از همان اول نباید انسان دست به دعا و نفرین شود. کارهای ایجابی را باید انجام داد، کارهای سلبی را باید انجام داد، مسیر را کاملاً باید طی کرد و دعا هم باید در کنارش باشد که کمک‌کار باشد.

چرا خداوند به پیامبران ثروت و شوکت نداد که بتوانند با مال، مردم را هدایت کنند؟

نکته دیگری که می‌شود از آیه شریفه به دست آورد شاید این باشد که فرعون شوکت و اقتداری داشت به خاطر ثروت و اموالی که در اختیارش بود. با همان ثروت و اموال مردم را فریب می‌داد. لذا حضرت موسی دست به دعا برداشت که این اموال از بین برود. سؤال پیش می‌آید که چرا خدای تعالی انبیای خودش را چنین عزت و شوکتی نداد؟

آن‌ها این ثروت را داشتند، در مسیر غلط استفاده می‌کردند و مردم را فریب می‌دادند. خدا این پول را می‌داد به دست حضرت موسی که او با پول هدایت کند. مثل خیلی وقت‌ها که الان آقایان می‌گویند اگر دست ما پول باشد فلان کار را می‌کنیم. بله با ثروت و مال می‌شود خیلی کارها کرد؛ اما هنر انبیا این بود که با دست‌خالی مردم را هدایت می‌کردند. خب چرا خدای تعالی به انبیای خودش چنین شوکتی نداد تا مردم را به سمت حق ترغیب و تشویق کنند؟

همین سؤال از امیرالمؤمنین شده است که چرا چنین عزت و شوکتی پیامبران ندارند که بتوانند با مال، مردم را هدایت کنند؟ جواب حضرت این است که اگر خداوند هنگام فرستادن پیامبرانش اراده می‌فرمود گنج‌های طلا و معادن طلای ناب و باغ‌های پردرخت و … خیلی مفصل حضرت بیان می‌کند که اگر می‌خواست این‌ها را بدهد و آن‌ها مردم را با این‌ها دعوت کنند آن‌وقت آزمایش بی‌معنا بود. سره از ناسره، با قواره از بی‌قواره، آدم خوب از آدم بیخود شناخته نمی‌شد. پاداش دیگر جا نداشت. خبری از عالم قیامت باقی نمی‌ماند.

می‌فرماید اگر خدا می‌خواست به انبیایش پول بدهد که آن‌ها با پول، مردم را دعوت کنند که ایمان بیاورید؛ همه می‌آمدند و دیگر خوب و بد از کجا معلوم می‌شد؟! خلاصه عبارت امیرالمؤمنین است که آزمایش بی‌معنا بود. فرعون باید پول داشته باشد، با پول دعوت باطل کند، انبیای الهی دعوت به حق کنند، شما هم بفهمید که این دعوت حق است و درست است و پا روی امیالتان بگذارید و پول را کنار بگذارید و در این مسیر قرار بگیرید و احتمال جانتان را هم بگذارید و شهید شوید تا معلوم شود اهل ایمان هستید.

اگر چنین مسیری نباشد اهل ایمان از غیر اهل ایمان شناخته نمی‌شود. لذا انبیای الهی همه در فقر بودند یا مثل بقیه مردم عادی بودند. یکی دو نفر که شوکت و جلالی داشتند در یک مسیر دیگری این شوکت را هزینه کردند که داستان و سیره‌شان باید در جای خودش بیان شود؛ مثل حضرت سلیمان و حضرت داوود.

البته تا زمان حضرت نوح حکومتی در عالم نبود تا رسید به حضرت ابراهیم سلام‌الله‌علیه و آرام‌آرام جامعه شکل و شمایلی پیدا کرد و حاکمیت تشکیل شد و بعد از حضرت موسی آرام‌آرام بحث‌های حکومتی و تشکیلات اداری و سیستم جامعه سازی و جامعه پردازی و ساختار سازی شکل گرفت. حضرت موسی تقریباً می‌شود گفت که از کسانی است که چنین ساختارهایی را فراهم کرد. ۶۰۰ هزار نفر جمعیت پیرو خودش را سازمان‌دهی می‌کرد و با یک روش خیلی دقیقی صبح آن‌ها را به خط می‌کرد و برایشان برنامه‌های خاصی داشت. آن‌ها هم بلد شده بودند خیلی کارها را که بیان زندگی و سیره حضرت موسی را نداریم. حاکمیت شد و اسباط آمدند و ۱۲ فرقه شدند و در جاهایی قرار گرفتند و تشکیلاتی به وجود آمد که بعدازآن حکومت‌هایی درست شد ولی تا قبلش مردم عادی زندگی می‌کردند و قبیله‌ای بودند. حاکمیتی به معنای کشورداری و حکومت‌داری نبود.

فرزندان در دوره پیری و ضعف والدین نباید کم‌حوصلگی کنند

دسته دیگری از دعاهایی که در قرآن کریم داریم جنبه‌های خاصی دارد؛ مثلاً دعا کردن برای والدین، دعا برای آمرزش والدین، دعا برای مؤمنین، دعا برای برادران ایمانی و امثال این‌ها. این هم یک مجموعه دعاست.

«رَبِّ ارْحَمْهُمَا کَمَا رَبَّیَانِی صَغِیرًا» قسمتی از آیه ۲۴ سوره مبارکه اسراء است. پروردگارا آن دو را رحمت کن (پدر و مادر را) همچنان که من را در کوچکی و خوردی پرورش دادند. پدر و مادر در دوران پیری ضعیف هستند و ازکارافتاده‌اند؛ و در این زمان به فرزندانشان احتیاج دارند؛ و معمولاً بیماری و عدم توانایی در کار و احتیاج به پرستاری، صبر و حوصله می‌خواهد. تأکید قرآن این است که فرزندان در این دوره نباید کم‌حوصلگی کنند. نباید حوصله‌شان سر برود. باید بانشاط باشند. خیلی سخت است. توقع هم دارند. انسان هم نمی‌تواند با آن‌ها برخورد کند.

مادر داری؟

خاطراتی از بعضی از بزرگان دارم که شخصیتی بودند برای خودشان؛ شاید نزدیک پانزده سال تمام کارهای اجتماعی و سیاسی که به عهده داشت بااین‌وجود تمام مسائل مادرش را خودش انجام می‌داد. بااینکه خودش ناراحتی داشت و استخوان‌درد داشت مادر را کول می‌کرد و ازاینجا به آنجا می‌برد. کارهای شخصی خودش را به‌زحمت انجام می‌داد اما مادر را خودش مدیریت می‌کرد.

خیلی عجیب است روایاتی که داریم. طرف کنار خانه خدا مادرش را کول کرده بود و طواف می‌داد. یکی از معصومین را دید و پرسید آیا حق مادرم را انجام دادم؟ وظیفه‌ام را انجام دادم؟ حضرت فرمودند این جواب یکی از ناله‌هایی که موقع زایمان داشته نیست. حالا ببینید بعضی‌ها با مادرها چطور رفتار می‌کنند.

۱۳ آیه در قرآن داریم که راجع به پدر و مادر است. ۴ آیه به‌خصوص بعد از توحید آمده است؛ بعدازاینکه خدا از توحید گفته بلافاصله راجع به پدر و مادر گفته؛ یعنی سطحش را آورده بعد از خودش. خیلی عجیب است. در بعضی از روایات دارد که یکی گفت من گرفتاری دارم. پیامبر فرمود مادر داری؟ گفت نه. توصیه کردند که برود سر مزار مادرش. بعد که رفت گفتند اگر مادرش زنده بود برایش بهتر بود.

این‌ها شوخی نیست. بعضی‌ها فکر می‌کنند حالا پیغمبر اکرم نعوذبالله یک‌چیزی گفته. آیه قرآن حالا یک‌چیزی گفته. بزرگان ما، شخصیت‌های خیلی عالی که مؤثر در جامعه بودند و می‌توانستند خدماتی را به مردم ارائه بدهند بررسی کنید؛ می‌بینید ریشه‌اش دعای پدر و مادرشان است. به‌خصوص دعای مادرشان.

اُف نگو

خیلی جالب است همین آیه شریفه اصلاً نمی‌گوید پدر و مادرت مسلمان باشند. می‌گوید «ارْحَمْهُمَا» می‌گوید به این دو رحمت داشته باش. اصلاً نمی‌گوید مسلمان باشند یا کافر باشند یا شیعه باشند یا هر چه. هر چه که هستند.

مطالب زیاد است راجع به پدر و مادر. تأکید قران بر این است که بچه‌ها در این موقعیتی که پدر و مادر ضعیف شدند کم‌حوصلگی نکنند. با کلامی باعث رنجش آن‌ها نشوند. در قرآن کریم فرموده اُف نگویید. به قول ما طلبه‌ها اُف اسم فعل است. بعضی‌ها فکر می‌کنند این کلمه را نباید بگویی ولی این‌طور نیست. اُف که بگویی دیگر خیلی بد است! نباید بگویی.

اُف یعنی کاری نباید بکنی که آن کار باعث رنجش آن‌ها شود؛ یعنی اگر میدانید فلان کار را بکنید او ناراحت می‌شود نباید بکنید. مثلاً میگویی مادر من می‌خواهم فلان کار را بکنم. او هم بگوید نه نکن؛ و تو هم بگویی چشم؛ این یک بخش است. یک بخش دیگر این است که تو میدانی اگر این کار را بکنی او ناراحت می‌شود؛ اصلاً نباید انجام بدهی، اصلاً در این مرحله نباید وارد بشوی، اصلاً نباید مطرح کنی. «فَلَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ» این است.

کمترین عاق والدین

پرسید کمترین عاق والدین کجاست؟ گفت همین‌که تو چشمت را برای پدر و مادرت باز و گشاد کنی. برای عاق شدن اصلاً لازم نیست آدم کاری کند. آن‌وقت متأسفانه در تلویزیون در فیلم‌ها چطور نشان می‌دهد برخورد با پدر مادر را. اصلاً این‌ها خلاف شرع است. پرخاشگری را نسبت به پدر و مادر توسعه می‌دهد که درست برخلاف دین است.

«وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَهِ» مثل مرغ که بال‌هایش را باز می‌کند برای جوجه‌هایش، می‌گوید شما نسبت به پدر و مادرت خفض جناح داشته باش. پایین بیا؛ هر که هستی بیا پایین.

مادرت صدسالش هم باشد شما ۸۰ سالت باشد او بازهم می‌گوید زمستان است و بچه‌ام سردش می‌شود. به شما می‌گوید لباس گرم بپوشی. در حالیکه بچه ۸۰ ساله یک عالمه نوه هم دارد ولی هنوز بچه آن مادر است. آن‌وقت این بچه می‌بیند که مادرش نشست و برخاستش سنگین شده و بچه‌هایش سختشان است؛ می‌گوید بردیم گذاشتیمش خانه سالمندان.

وسیله رشد و سعادت انسان‌ها

پیغمبر اکرم وارد مسجد شد و با ناراحتی فرمود: بینی‌اش به خاک مالیده باد؛ سه بار تکرار کرد. فرمودند یا رسول‌الله چه کسی؟ فرمود کسی که پدر و مادر پیر در خانه داشته باشد و اهل بهشت نباشد؛ یعنی یکی از چیزهایی که خدای تعالی در اختیار مردم قرار داده همین پدر مادرها هستند که به‌وسیله آن اهل کرامت و رشد شوند و اهل سعادت شوند.

زحمات مادر برای فرزند از قبل از تولد است و قابل‌شمارش نیست؛ و قرآن هم دستور به خضوع داده است؛ چون افراد درک درستی از احسان به پدر و مادر در حد وجوب ندارند. لذا قرآن کریم در چند مورد تأکید کرده است و بعد از توحید آورده که بفهمی واجب است؛ نه این‌که مستحب است.

شما می‌خواهی بروی کربلا، می‌خواهی بروی مشهدالرضا، مادرت می‌گوید نرو. رفتنش حرام است. سفر معصیت است. اطاعت مادر واجب است. سفر مستحب است که انجام بدهی ولی اینجا یک واجب را ترک کردی. باید راضی‌اش کنی.

شکرگزاری هم همین‌طور است. خدای تعالی در قرآن می‌فرماید «أَنِ اشْکُرْ لِی وَ لِوالِدَیْکَ» یعنی در کنار شکرگزاری از خدا نسبت به والدینت هم شکرگزار باش؛ یعنی خیلی مهم است.

نکته دیگر اینکه برای پدر و مادر خودتان دعا کنید. هر جا فرصت دعا پیدا کردید اول برای پدر و مادرتان دعا کنید؛ و اینکه دعا به اجابت به همین وسیله نزدیک می‌شود.

باید رحم کردن را به او یاد داده باشی

نکته دیگر این است که در آیه فرمود: «رَبِّ ارْحَمْهُمَا کَمَا رَبَّیَانِی صَغِیرًا» یعنی کی می‌تواند این بچه، بچه خوبی باشد که به شما پدر و مادر رحم کند؟ وقتی در بچگی شما او را خوب تربیت کرده باشید. این مطلب دوطرفه است. می‌گوید خدایا به پدر و مادرم رحم کن. چطور؟ همان‌طور که آن‌ها من را در بچگی خوب تربیت کردند.

یعنی شما اگر به بچه دائم بداخلاقی کردی و بددهنی کردی و بی‌احترامی کردی، وقتی بزرگ شد همان‌طور با شما رفتار می‌کند. خودت به او این‌طور یاد دادی. اگر دید که شما با پدر و مادرت چطور رفتار می‌کنی او هم با شما همان رفتار را خواهد داشت. رحم در این آیه دوطرفه است؛ باید به او رحم را یاد داده باشی.

در انتشار این خبر سهیم باشید:

پاسخی بگذارید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر وبسایت امام جمعه کرج در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.