مشروح خطبه‌های نماز جمعه ۱۰ تیرماه ۱۴۰۱ شهر کرج/

کسانی که در تنور گرانی مسکن می‌دمند در تنور جهنم خود می‌دمند

کارشناس روابط عمومی ۱۰ تیر ۱۴۰۱ ۰

متن کامل خطبه نماز جمعه ۱۴۰۱/۰۴/۱۰

استان البرز، شهرستان کرج

توسط آیت‌الله حسینی همدانی

بِسمِ‌الله الرَّحمَنِ الرِّحیمِ

اَلحَمدُالله رَبِّ‌العالَمینَ وَالصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ

اَلعَبدِ المُوَیَّد وَالرَّسولِ المُسَدَّد اَباالقاسِمِ المُصطَفی مُحَمَّد

وَ عَلی آلِه الطَّیِبینَ الطّاهِرینَ المَعصُومِینَ سِیَّما بَقِیَّهِ اللهِ الاَعظَم فِی الاَرَضِینَ

وَاللَعنَهُ الدّائِمَه عَلی اَعدائِهِم اَجمَعینَ مِنَ الآنِ اِلَی قیامِ یَومِ الدّین

ایهاالمومنون اوصیکم و نفسی بتقوی الله. اهل تقوا صبورند و از حق در همه حال دفاع می‌کنند و به‌حق توصیه دارند. بحث ما راجع به تواصی به‌حق بود که به مواردی از استعمال حق در قرآن کریم اشاره شد.

حتماً فراموش نکرده‌اید که در سوره مبارکه اول به ایمان و بعد به عمل صالح اشاره کرد و ما این سؤال را مطرح کردیم که بااینکه تواصی به‌حق و صبر خودشان از اعمال صالح هستند چرا دوباره به‌صورت جدا از مؤمنین خواسته‌شده که به‌حق سفارش کنند؛ که عرض شد، برای برجسته‌سازی و توجه بیشتر دادن، این‌گونه بیان‌شده و کمی هم جواب این سؤال را دادم که تواصوا بالحق یعنی چه و عرض کردم به معنای ملازمت و همراهی داشتن با حق است در همه امور.

به این نکته دقت بفرمائید: یکی از مسائل مهم در زندگی اجتماعی این است که افراد جامعه نسبت به هم مسئولیت دارند و نباید نسبت به هم بی‌تفاوت باشند؛ بنابراین اگر حق در مسئله‌ای معلوم شد و روشن شد، همه باید بپذیرند و نباید مخالفتی صورت بگیرد. بعد از حق هر چه باشد ناحق است، باطل است، گمراهی و ضلالت است.

قرآن در آیه ۳۲ سوره مبارکه یونس می‌فرماید: «فَمَاذَا بَعْدَ الْحَقِّ إِلاَّ الضَّلاَلُ»؛ یعنی اگر اسلام حق است پس هر چیزی غیر از اسلام و ضد اسلام باشد، می‌شود گمراهی و باطل. ضدین که قابل‌جمع نیستند، بگوییم عیب ندارد شب و روز را باهم جمع کنیم، آب‌وآتش را باهم جمع کنیم. نمی‌شود حق و باطل را باهم حق بدانیم. نمی‌شود توحید و غیر توحید را حق بدانیم.

لذا می‌بینید در دستورات اسلامی روی شناخت حق از باطل تأکید شده است و هشدار می‌دهد بعد از شناخت حق، دنبال چه می‌گردید؟ بعد از شناخت حق اگر آن را رها کنید جز باطل چیزی به دست نخواهید آورد. در آیه ۳۵ سوره مبارکه یونس فرمود: «أَفَمَن یَهْدِی إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَن یُتَّبَعَ أَمَّن لاَّ یَهِدِّیَ إِلاَّ أَن یُهْدَى فَمَا لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ». بگو: آیا هیچ‌یک از معبودهای شما، به‌سوی حق هدایت می‌کند؟! بگو: «تنها خدا به‌حق هدایت می‌کند! آیا کسی که هدایت به‌سوی حق می‌کند برای پیروی شایسته‌تر است، یا آن‌کس که خود هدایت نمی‌شود مگر هدایتش کنند؟ شمارا چه می‌شود، چگونه داوری می‌کنید؟!»

دیگر روشن‌تر از بیان قرآن حرفی نیست؛ اما در مقابل همین حرف، عده‌ای پلورالیسم را مطرح کردند و گفتند هر کس هر اعتقادی داشته باشد خوب است. ادیان دیگر خوب هستند، بی‌دینی و بت‌پرستی هم خوب است. شرک هم خوب است. باید به همه این حرف‌ها احترام گذاشت. درست در مقابل آنچه قرآن و عقل سلیم می‌گوید حرف زدند و طرف دار هم دارند؛ اما قرآن می‌فرماید اگر اسلام حق است که حق است، هر چیزی غیر از اسلام قابل‌قبول نیست «وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلامِ دیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِی الْآخِرَهِ مِنَ الْخاسِرین»‏. ۸۵ آل عمران.

خوب حالا اگر انحرافی این‌چنینی در کسی پیدا شد نباید او را راهنمایی کرد و مسیر حق و درست را به او نشان داد؟ آیا شخص منحرف، تنها می‌ماند و بر دیگران اثر نمی‌گذارد؟ بله اگر یک منحرفی تنها زندگی می‌کند یا در غار زندگی می‌کند اثری ندارد ولی اگر یک منحرفی در جامعه بود شروع به حرف زدن کرد و داشت توسعه می‌داد و حرف خودش را داشت نشر و گسترش می‌داد آیا نباید او را راهنمایی کنیم؟ اگر احساس مسئولیت اجتماعی نکنیم، خطر برای ما هم هست. پس باید حق را بشناسیم و دائماً با آن ملازم و همراه باشیم و اگر دیدیم دیگری در مسیر غلط در حال حرکت است راهنمایی‌اش کنیم.

ما اگر دیدیم کسی به‌طرف دره می‌رود و نزدیک است که هلاک شود، آیا کمک نمی‌کنیم تا نجات پیدا کند؟ حتماً این کار را می‌کنیم. پس وقتی می‌بینیم دوستی و عزیزی برایش شبهه‌ای اعتقادی، فکری، اخلاقی و امثال این‌ها پیداشده باید آن‌ها را برطرف کنیم تا هلاک نشود؛ و اگر کوتاهی شود فقط آن شخص از بین نمی‌رود بلکه به دیگران هم سرایت می‌کند و همه را از پا درمی‌آورد.

علت اینکه پلورالیسم موفق می‌شود و طرفدار پیدا می‌کند این است که افراد حق را کامل نمی‌شناسند. درنتیجه اگر حق با چیز دیگری مخلوط شد متوجه نمی‌شوند تا بخواهند در مقابل باطل بایستند. معمولاً شیطان‌صفتان حق و باطل را باهم مخلوط می‌کنند تا به نتیجه مطلوب خود برسند.

بیان گویای امیرالمؤمنین علیه‌السلام دراین‌باره بسیار رهگشاست وقتی راجع به فتنه و ریشه آن سخن فرمودند. در بخشی از خطبه دارد: عده‌ای اهل بدعت‌گذاری هستند. حالا به این تعبیر که آقا هر نظر جدیدی که بد نیست باید نوآوری‌ها را پذیرفت. عاقل که در مقابل هر حرفی ایستادگی نمی‌کند نوآوری باعث رشد می‌شود و مجهولات به معلوم تبدیل می‌شود و از این حرف‌های قشنگ. درحالی‌که این‌یک کج‌راهه روشن است.

امیرالمؤمنین علیه‌السلام در قسمتی از خطبه ۵۰ فرمودند: پس اگر باطل با حق مخلوط نمى‏شد و بر طالبان حق پوشیده نمى‏ماند و اگر حق از باطل جدا و خالص مى‏گشت، زبان دشمنان قطع مى‏گردید. امّا قسمتى از حقّ و قسمتى از باطل را مى‏گیرند و به هم مى‏آمیزند آنجاست که شیطان بر دوستان خود چیره مى‏گردد و تنها آنان که مشمول لطف و رحمت پروردگارند نجات خواهند یافت. «وَ یَنْجُو الَّذِینَ سَبَقَتْ لَهُمْ‏ مِنَ اللَّهِ‏ الْحُسْنی». خدا اولیاء خودش را نجات می‌دهد.

در چنین فضائی که عده‌ای حق را با باطل به‌تبع شیطان مخلوط می‌کنند و انسان‌ها را به انحراف می‌کشانند و فریب می‌دهند چکار باید کرد؟ مهم‌ترین کار این است که حق را از باطل جدا کرد و حق را کاملاً معرفی کرد. کسانی که با حق آشنا هستند و شناخت بیشتری دارند باید احساس مسئولیت کنند و از دیگران دست‌گیری کنند و فقط به فکر خودشان نباشند؛ و الا فساد و باطل و غیر حق مثل ویروس با سرعت فراگیر می‌شود و همه را می‌گیرد حتی آن‌کسی که احساس مسئولیت نکرد.

اینجا جای تواصی به‌حق است. باید ملازمت با حق داشت و آن را به همه شناساند و سفارش کرد که از حق جدا نباشند. این مسئولیت بزرگ اجتماعی را قرآن در یک کلمه بیان کرد و فرمود: و تواصوا بالحق. اگر توصیه به حق را فراموش کنید و یا به هر دلیل انجام ندهید جامعه به سمت فساد خواهد رفت اما فساد دامن شمارا هم خواهد گرفت.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿۲﴾ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏

اَلحَمدُالله رَبِّ‌العالَمینَ اَلصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ اَبَالقاسِمِ مُحَمَّد

وَ صَلِّ عَلَی اَمیرِالمُؤمِنینَ عَلیِ بنِ اَبی طالِب وَ عَلَی فاطِمَهَ الزَّهرا سَیِّدَهِ نِساءِ العالَمینَ

وَ عَلَی الحَسَنِ وَ الحُسَینِ سَیِّدَی شَبابِ اَهلِ الجَنَّه وَ عَلَی عَلیِ بنِ الحُسَینِ وَ مُحَمَّدِ بنِ عَلی

وَ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّد وَ موسَی بنِ جَعفَرِ وَ عَلیِ بنِ موسی وَ مَحَمَّدِ بنِ عَلی وَ عَلی بنِ مُحَمَّد

وَالحَسَنِ بنِ عَلی وَ الخَلَفِ القائِم الحُجَّه حَجَجِکَ عَلی عِبادِک وَ اُمَنائِکَ فِی بِلادِکَ

خودم و همه شما نمازگزاران محترم را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت می‌کنم. متقین بعد از همه مرارت‌ها و سختی‌هایی که می‌کشند پیروز نهایی خواهند بود. همان‌طور که مولانا امیرالمؤمنین علیه‌السلام در حکمت ۲۰۰ از حکم نهج‌البلاغه فرمود: «لَتَعْطِفَنَّ الدُّنْیَا عَلَیْنَا بَعْدَ شِمَاسِهَا، عَطْفَ الضَّرُوسِ عَلَى وَلَدِهَا؛ وَ تَلَا عَقِیبَ ذَلِکَ: «وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّهً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ» دنیا به‌سوی ما بازگردد و مهربانی کند همچون شتری بدخو و گاز گیر که به بچه‌اش بازمی‌گردد و به دنبال این سخن آیه مبارکه را تلاوت کرد.

ضروس به معنای شتر بدخویی است که چون به بچه‌اش خیلی علاقه دارد دوشنده خود را گاز می‌گیرد تا شیر برای بچه‌اش بماند. کلمه شماس را برای دنیا استعاره آورده یعنی تندخویی چون دنیا مثل اسب سرکش مانع از سواری دادن است تا رام شود. اینجا حضرت فرمود بالاخره دنیا رام شد و مقدمات استقرار حکومت فراهم شد و اشاره‌ای هم به آینده دارد که بعد از تحمل سختی‌ها رام خواهد شد و جهان به دست مستضعفان عالم خواهد افتاد.

حلول ماه ذی‌حجه با برکات عظیمی که دارد بر همه شما مبارک باشد به‌خصوص بر کسانی که امسال توفیق زیارت ‌خانه خدا نصیبشان شده است. فرصت این فریضه الهی و منافعی که برای جهان اسلام و وحدت مسلمانان دارد بی‌بدیل است. برائت از مشرکان و استکبارستیزی در حج هشدار جدی است بر اشغالگران سرزمین‌های مقدس.

اجتماع عظیم حج اگر با دستورات اسلامی احیا شود دیگر یمن و فلسطین و لبنان و بلاد اسلامی تحت سلطه و اشغال طاغوتیان نخواهد بود و هرروز شاهد جراحتی بر پیکر اسلام و مسلمین نخواهیم بود. به‌هرتقدیر حج باید بتواند منافع عمومی مسلمین را تأمین کند.

راجع به حج و آثاری که بر فرد و جامعه مسلمین دارد مطالب فراوانی مطرح است که فرصت بیان نیست. فقط به این نکته اشاره می‌کنم که امروز یکی از مهم‌ترین جلوه‌های وحدت امت اسلامی مراسم حج است. توجه دارید اعمال و احکام حج بسیار زیاد و فروع فقهی فراوانی دارد بااین‌حال مسلمین در انجام همه اعمال اساسی حج متفق هستند.

مثلاً همه مسلمین به وجود پنج میقات اتفاق‌نظر دارند و فرض کنید اختلاف در میقات داشتند چه هرج‌ومرجی می‌شد؟ یا محدوده منا و عرفات و یا اوقات اعمال وقوف در عرفات و مشعر یا نحوه انجام طواف و سعی و امثال این‌ها که اگر کوچک‌ترین اختلافی داشتند هرسال چه اتفاقاتی می‌افتاد؟ فرض کنید دور خانه خدا که همه از حجرالأسود شروع به طواف می‌کنند و حجر سمت چپ آن‌ها است عده‌ای می‌گفتند حجر باید سمت راست باشد و ده‌ها مسائل دیگر…

اما می‌بینید که حج یک‌شکل واحد دارد ولو مسلمین در امور عبادی خود باهم اختلاف‌نظر دارند. مثلاً در احکام وضو و نماز و امثال ذالک ولی به فضل خدای تعالی شکافی نیست. چرا؟ این‌همه در جهان اسلام اختلافاتی بالاخره وجود دارد بین فرق مسلمین اما اینجا آن اختلاف‌ها نیست. در مسائل تاریخی اختلاف داریم، در مسائل فقهی حتی اختلاف داریم، در همین بحث حج در بعضی از دستوراتش که اختلاف اجتماعی را به وجود نمی‌آورد باز اختلافات هست ولی در مسائل اساسی اختلاف نیست.

این وحدت به برکت امام باقر علیه‌السلام است. چون هفتم ذی‌حجه سالگشت شهادت امام باقر علیه‌السلام است این مطلب را به مناسبت عرض می‌کنم و پیشاپیش به همه شما تسلیت میگویم. علت وحدت این است که در صحاح اهل سنت روایتی از امام باقر علیه‌السلام نقل‌شده است که حضرت شیوه حج رسول خدا را از جابر بن عبدالله انصاری نقل می‌کنند و درنتیجه تمام مسلمانان حج را با تمام جزئیات از امام باقر علیه‌السلام یاد گرفته‌اند.

البته شیعیان احکام حج را طبق نظر اهل‌بیت علیهم‌السلام انجام می‌دهند اما مسلمانان غیر امامی حج را به‌عنوان کسی که روایتی را با سند درست از پیامبر نقل کرده است از امام باقر علیه‌السلام نقل می‌کنند. حضرت با بصیرت تمام و نگاه به عمق تاریخ و شرایط مسلمین این روایت را از طریق جابر از رسول خدا نقل کردند تا در این عبادت مهم و گروهی وحدت و انسجام ایجاد شود.

حج عبادتی است که جنبه گروهی دارد و امام باقر علیه‌السلام مهم‌ترین نقش را برای وحدت‌آفرین بودن این عبادت انجام دادند. روایت را تمام کتب اصلی اهل سنت نقل کرده‌اند فقط شروع حدیث را بخوانم. به نقل از سنن ترمذی، باب ۸۴، باب حجه رسول الله، حدیث ۳۰۷۴ «حدثنا هشام بن عمار، حدثنا حاتم بن اسماعیل، حدثنا جعفر بن محمد، عن ابیه، قال دخلنا على جابر بن عبدالله… فقلت أخبرنا عن حجه رسول الله صلی الله علیه و سلم فقال…»

می‌گوید بر جابر وارد شدیم، چون جابر را اهل سنت قبول دارند، سؤال کردیم که حج رسول خدا چگونه بود؟ توضیح می‌دهد که حج این‌گونه بود… مفصل است این روایت؛ و این روایت مستند است که شیعه و سنی بر اساس آن اعمال حج را انجام می‌دهند. لذا عامل این وحدت امام باقر علیه‌السلام بودند. خدای تعالی همه ما را از شیعیان و موالیان و محبان حضرات معصومین به‌خصوص امام باقر سلام‌الله‌علیه قرار بدهد انشاالله.

اولین روز ماه مبارک ذی‌حجه سال گشت ماناترین پیوند آسمانی بین امیرالمؤمنین علیه‌السلام و صدیقه طاهره سلام‌الله علیها و تشکیل خانواده‌ای است نورانی که شجره طیبه امامت و ولایت که اصلها ثابت و فرعها فی السماء است تا ابد از آن رشد و نمو یافت. پیوند مبارکی که به دست خاتم‌الانبیا و در اوج ساده‌زیستی و درنهایت محبت و صمیمیت و عشق برقرار شد و الگوی زیبا برای همه به‌ویژه دوستداران خاندان عصمت گردید.

رسول خدا درباره ازدواج حضرت زهرا منتظر وحی الهی بود تا اینکه جبرئیل نازل شد و گفت: ای محمد! خدا بر تو سلام می‌رساند و می‌فرماید فاطمه را به عقد علی درآور. خداوند علی را برای فاطمه و فاطمه را برای علی پسندیده است. دستور خداوند متعال به پیامبر خود گویای الگو بودن این خانواده است.

امروز روز ازدواج نام‌گذاری شده است تذکری که عرض می‌کنم این است که همه باید تلاش کنند و کوتاهی در این امر جایز نیست و آن فراهم کردن لوازم ازدواج آسان برای جوانان است. خانواده‌ها نقش مهمی دارند. افراد نباید خود را اسیر تشریفات زائد در این زمینه قرار دهند هیچ‌کدام از این تجملات و زرق‌وبرق‌ها در اسلام وارد نشده قسمت اعظم آن ‌من‌درآوردی و رسوم باطل است و فقط کار را سخت کرده است که به تأخیر بیافتد و این‌همه صدمات اخلاقی و اجتماعی ریشه در دیر ازدواج کردن افراد در سن ازدواج دارد.

و برای بیگانگان هم فرصت فراهم کرده تا می‌توانند استفاده کنند هم اجازه ندهند خانواده تشکیل شود و هم بحث جمعیت و تکثیر نسل را دچار اختلال کنند و هم جامعه را به سمت بی‌بندوباری و انحرافات اخلاقی و تزلزل خانواده بکشانند. ریشه کجاست؟ آن جایی است که در مسئله ازدواج سختگیری می‌شود. الآن در این وضعیت موجود دارم این صحبت را می‌کنم. در همین وضعیت هم باز خانواده‌هایی که ساده می‌گیرند و توجه به دستورات دینی دارند بچه‌هایشان را می‌فرستند به خانه بخت. حالا گفته می‌شود مسکن و شغل را چه می‌کنند؟ شما این‌ها را هم باید بگویید و تذکر بدهید. این‌ها هم گفته می‌شود و توجه می‌کنیم. بحثی را عرض می‌کنم دقت بفرمایید.

تعیین سیاست‏های کلی نظام اسلامی از وظایف و اختیارات رهبر معظم انقلاب است که در راستای عمل به این مهم، متن سیاست‏های کلی خانواده را به رؤسای قوای سه‏گانه و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ابلاغ فرمودند. این سیاست‏ها در ۱۶ بند با محتوایی عالی، وظایف هر بخش‏ را تعیین کرده که اگر در یک هماهنگی و با همکاری جدی این سه قوه به وظایف خود عمل کنند، قطعاً مشکلات در این بخش به لطف خدای تعالی برطرف خواهد شد. متأسفانه دستگاه‌ها به وظایفی که برایشان مقررشده عمل نمی‌کنند. اگر عمل کنند خیلی از این مشکلات حل می‌شود.

اگر به بندهای این سیاست نگاه کنید می‌بینید که چگونه خانواده در جایگاه مطلوب خودش قرار می‌گیرد. نقش خانواده بر کسی پوشیده نیست خانواده تقویت‏کننده و مستحکم کننده بنای جامعه اسلامی است. در خانواده سالم است که بسیاری از معضلات اجتماعی جلوگیری می‌شود و حتی زمینه اعتلا مردان، زنان و فرزندان این کشور به وجود می‌آید؛ و آینده سالم را برای نسل‏های آتی تضمین می‏کند. باید برای موانع بر سر راه ازدواج جوانان راه‌حل‌های فوری و اقدامات عاجل داشت. شغل و مسکن را باید جدی گرفت و البته همه تلاش‌ها در همین مسیر است که مسائل حل شود.

بحث مسکن و اشتغال الآن از مسائل مهم است. تلاش همه دولتمردان و کسانی که می‌توانند که یک بخشی دست دولت و دستگاه‌هاست و یک‌بخشی دست خود مردم است. الآن در همین بحث مسکن ببینید چه مشکلاتی را درست کردند. الآن این مصوبه‌ای که درباره مسکن در مجلس شورا مطرح شد را دوستان دقت کنید.

از چند منظر می‌توان به آن نگاه کرد و انتقاد و ایراد گرفت که این چه قانونی است که وضع کردید و یا با دقت در وضعیت کلی کشور ازنظر مسکن و خانه‌های خالی و اجحافی که بعض صاحب‌خانه‌ها دارند، نظر داد. واقعاً بعضی‌ها هیچ رحمی ندارند. البته زندگی‌هایشان هم‌ رنگی ندارد. درآمدهایشان که بی‌برکت است ارتباطاتشان هم با اطرافیانشان و خانواده بی‌روح و بی‌محبت. در سختی‌هاست که شخصیت افراد و روح بلند انسان‌ها شناخته می‌شود.

خب ای برادری که حالا با هر سختی که بوده برای خودت منزلی تهیه‌کرده‌ای و اتفاقاً قصد اجاره دادن داری! شیطان همین‌جا می‌آید خیمه میزند. خب همین را وسیله رشد معنوی خودت قرار بده همین منزل را عرصه جهاد نفس خودت قرار بده و به وسوسه شیطان توجه نکن. به‌اندازه نیازت این کار را انجام بده بعد ببین چطور برکت می‌کند.

از آن‌طرف آن معاملات ملکی‌هایی که در تنور گران شدن مسکن و خانه برای سود بیشتر می‌دمند بدانند در تنور جهنم خود می‌دمند. الآن قسمت زیادی از گران شدن خانه‌ها به خاطر یک عده از همین افراد بی‌وجدان خدانشناس است. بعضی املاکی‌ها را دیده‌اید؟ می‌نویسند ما معاملات گران کننده خانه انجام نمی‌دهیم. این دین دارد. ولی کسی که به خاطر سود خودش فروشنده را راضی می‌کند که گران بفروشد و تخلف کند، این‌ها جهنم خودشان را دارند آباد می‌کنند. امروز در پرده دنیا قرار دارند چون پرده برافتد می‌فهمند که چه آتشی برای خود مهیا کرده‌اند.

از خدا بترسید. رازق خداست عده‌ای فکر می‌کنند اگر دیگری را تحت‌فشار قرار دهند زندگی خودشان آباد می‌شود. نه خیر قطعاً این‌طور نیست. ما افراد زیادی داریم که خانه‌هایشان را اجاره دادند به خانواده‌ها و چه منافع معنوی و مادی فراوانی از طرق دیگر به آن‌ها رسیده است.

حالا سران سه قوه برای تنظیم بازار مسکن مصوب کرده‌اند که اجاره‌بها در کلان‌شهرها، ۲۵ درصد بیشتر نباید افزایش پیدا کند و در غیر این صورت حکم تخلیه خانه به صاحب‌خانه داده نمی‌شود. حالا عده‌ای از این‌طرف شروع کرده‌اند ایراد گرفتن که کذا و کذا. مالکیت خصوصی چه می‌شود مگر ملک شخصی نیست؟ مال خودم است هرجور خواستم قیمت می‌گذارم نماز در محل غصبی باطل است و امثال این‌ها.

تا اینکه بالاخره سؤالی از رهبر معظم انقلاب شد دراین‌باره که متن سؤال این است: در پی گرانی بازار مسکن، سران سه قوه مصوب کرده‌اند. سؤالی که می‌خواستم بپرسم این است که اگر صاحب‌خانه به این میزان افزایش راضی نباشد و قصد افزایش بیشتر اجاره‌بها و ودیعه را داشته باشد و مستأجر هم بنا به این قانون، ترک منزل نکند و صاحب‌خانه ناراضی و غصب کرده بخواند، مستأجر چه باید کند؟ آیا واجبات مانند نماز در این خانه درست است؟

من در طول هفته مواجه با این مسئله هستم. مراجعه می‌کنند و ناراحتی می‌کنند. دست ما هم نیست که من چه‌کار کنم؟ می‌گویند صاحب‌خانه ما مثلاً قیمت را صد برابر کرده است. عدد را یک‌جوری برد بالا که نمی‌شود حتی گفت. خودش یک آموزش دادن است شاید. نگوییم بهتر است. یک‌چیزهای عجیب‌وغریبی می‌بینیم.

در پاسخ، آقا بحث را بردند به یک مطلبی که همه باید با این مبانی آشنا باشند تا بیگانگان گول نزنند و سوءاستفاده نکنند؛ و آن مقررات و حکمی است که حکومت اسلامی برای مصالح عمومی جامعه می‌دهد و همه موظف به اجرا هستند. فرمودند: «به‌طورکلی اگر حکومت اسلامی باملاحظه مصالح عمومی کشور، مقرراتی را اعلام کردند، همه باید عمل کنند و مستأجر اگر می‌تواند با موجر مصالحه نماید و درصورتی‌که چاره‌ای ندارد، سکونت او در آن با پرداخت اجاره بر اساس قانون، اشکال ندارد و نماز و روزه صحیح است».

در اینجا چون عده‌ای شیطنت می‌کنند و حرف‌های نامربوط می‌زنند. بااینکه بحث دیگری را قصد طرح داشتم راجع به مذاکرات و سفرهای اخیر که به ایران و اطراف ایران می‌شود، اما این را مهم‌تر دیدم که برای شما بازکنم تا مواظب باشید در دام جنگ روایت‌ها نیفتید که دارند شیطنت می‌کنند. البته در این هفته سالگشت حمله آمریکائی‌ها به هواپیمای مسافربری ما بود همین‌جا شعار همیشگی را تکرار می‌کنیم.

به مواردی اشاره می‌کنم که شاید کمتر شنیده باشید و لازم است لااقل یک‌بار بشنوید. البته بحث کاملاً دقیق و فنی است و سعی می‌کنم ساده بیان کنم. چون قبلاً راجع به ولایت‌فقیه و حکومت مطالبی عرض کرده‌ام حتماً در ذهن شریفتان هست.

یک‌وقت حاکم حکمی می‌کند و اتفاقاً در همان مسئله حکم دیگری هم هست که با این حرفی که حاکم گفته تعارض پیدا می‌کند یا تزاحم پیدا می‌کند. در این موارد قطعاً بنا بر آنچه عقل و شرع می‌گوید این است که آنچه اهمیت بیشتر دارد مقدم است. حکم اهم بر مهم مقدم است. حکمی که مصلحت بیشتر دارد باید مقدم باشد و معمولاً چون حاکم مصلحت عمومی را در نظر می‌گیرد پس حکم او مقدم است.

مثلاً کسی که زیاده‌خواه است و به دنبال ثروت‌اندوزی است فرصت را مناسب دید و از اموال موردنیاز جامعه مثل گندم را احتکار کرد تا بعداً به چند برابر قیمت بفروشد. اصل نگهداری گندم برای افزایش قیمت و فروش در آینده ازنظر اسلام و حکم اولی مشکلی ندارد. مال خودش است هر جور خواست عمل کند.«الناس مسلَّطون علی اموالهم». حالا اگر اینجا حاکم دستور داد احتکار ممنوع است و اموال این شخص را در بازار به قیمت عادلانه بفروشید و قیمتش را به او بدهید. این حکم مقدم بر آن است که «مالم هست هر جور بخواهم می‌فروشم». چون مصلحت عامه را دربر دارد. حالا هی او داد بزند من راضی نیستم.

نامه حضرت امام به رهبری را ببینید. نوشته‌اند: «حکومت که شعبه‌ای از ولایت مطلقه رسول اللّه است، یکی از احکام اولیه اسلام است و مقدم بر تمام احکام فرعیه، حتی نماز و روزه و حج است. حاکم می‌تواند مسجد یا منزلی را که در مسیر خیابان است خراب کند».

حکم میرزای شیرازی در حرمت تنباکو از همین قسم بود. می‌دانید که در این موارد همه باید تبعیت کنند حتی فقهای دیگر اگر حکم حاکم باشد. کلمات فقها و بزرگان فقه را دراین‌باره ببینید. موارد فراوان است نمی‌خواهم طول بدهم.

برای اینکه دل کسانی که به اضطراب افتاده آسوده شود به دستورات رسول خدا و امیرالمؤمنین که از باب حکم حکومتی بوده توجه کنید خوب است. روایات فراوان است که حتی قسمتی از آن‌ها را اهل سنت گفته‌اند. مثلاً دستور به سوزاندن خانه کسی. خوب شخص مالک است و کسی نمی‌تواند تعرض کند؛ اما وقتی مصلحت عامه به خطر افتاد باید تخریب شود. در این مورد چون تارکین نماز وحدت اسلامی را به هم زده بودند و در مسجد حاضر نمی‌شدند و دشمن به خیال اینکه جمعیتشان کم است نقشه‌ها می‌کشید، رسول خدا دستور داد خانه کسانی که حاضر نمی‌شوند را بسوزانید؛ و کسانی که همسایه مسجد هستند هم واجب است در مسجد نماز بخوانند. روایت در مستدرک الوسائل است.

این حکم مقطعی بود. تمام احکام حکومتی مقطعی است تا اینکه آن عیب برطرف بشود. روایت «لا صلاه لجار المسجد الا فی المسجد» الآن حکم به استحباب می‌شود یا ترکش به کراهت می‌شود ولی در آن مقطع اگر کسی نماز را در مسجد نمی‌خواند نمازش باطل بود.

یا مثلاً خواندن نماز میت بر جنازه هر مسلمانی، ولو بدهکار باشد، واجب است؛ بااین‌حال رسول خدا بر جنازه مسلمانی که بدهکار بود نماز میت نخواند تا این‌که بدهی او را ضمانت کردند. سعید خدری روایت کرده با رسول خدا در مشایعت جنازه‌ای بودیم. چون جنازه را بر زمین گذاشته شد، حضرت پرسید: آیا مرده شما مدیون است! عرض شد: بله دو درهم بدهکار است. حضرت فرمود: بر جنازه همراهتان نماز بخوانید (کنایه از این‌که من نماز نمی‌خوانم، خودتان نماز بخوانید). علی علیه‌السلام فرمود: من ضامن آن دو درهم می‌شوم. سپس رسول خدا ایستاد و بر جنازه نماز خواند و بعد رو به حضرت علی علیه‌السلام کرد و فرمود: خداوند تو را از اسلام جزای خیر دهد و تو را از گرو برهاند، همان‌گونه که تو برادرت را از گرو رهاندی.

یکی از احکام حکومتی حضرت نهی از فروش مازاد بر نیاز آب و چراگاه حیوانات است. امام صادق علیه‌السلام فرمود: رسول خدا میان اهل مدینه درباره آبیاری نخلستان‌ها حکم کرد تا از پر شدن و تراکم آب در کنار نخل‌ها جلوگیری نشود و نیز میان بیابان‌نشین‌ها حکم کرد تا زیادی آب را مانع نشوند تا درنتیجه، زیادی چراگاه را مانع نشوند. رسول خدا بر اساس مصلحتی که در نهی از فروش آب و مرتع تشخیص داده‌اند، از فروش مازاد مرتع و آب نهی کردند.

امام صادق علیه‌السلام فرمود: رسول خدا در مدینه از ساختن دیوار باغ‌ها برای منع از استفاده عابران از میوه‌ها جلوگیری کرد. این‌ها می‌گذاشتند درخت‌هایشان میوه که می‌داد چون در کوچه‌باغ‌ها درخت‌ها شکوفه داده بود بعد میوه می‌شد و میوه‌ها که می‌رسید دیوار می‌کشیدند که عابران از آن استفاده نکنند. حضرت فرمود: وقتی (میوۀ) درخت خرمای او رسید، دستور داد دیوار برای استفاده عابران خراب شود.

روشن است که هر انسانی در انتخاب شغل آزاد است ولیکن نظام و دولت حاکم برای تنظیم امور اجتماعی و اقتصادی، حق دارد برخی از شغل‌ها و کارها را در کنترل خود داشته باشد؛ ازاین‌رو نقل‌شده که رسول خدا برای بعضی نسبت به برخی از شغل‌ها شروطی وضع کرده بودند. ازجمله اینکه که رسول خدا به حکیم بن حزام اجازه تجارت ندادند تا این‌که (شرط‌هایی را بپذیرد): اقاله (رجوع از معاملۀ) پشیمان را به عهده بگیرد، به افراد تنگ‌دست مهلت دهد و حق را بدون کم‌وزیاد دریافت کند. این‌ها مواردی است که پیغمبر اکرم دارد تصرف در اموال دیگران می‌کند.

ابی داود که از علمای اهل سنت است، نقل می‌کند رسول خدا فرموده است: زکات چهل شتر بیابان چر، یک لبون (بچه شتر شیرخوار) است؛ هر کس آن را به‌قصد پاداش الهی بدهد، خداوند به او اجر می‌دهد، ولی اگر کسی از دادن زکات آن امتناع ورزد، زکات را به‌علاوه نصف مالش از او می‌گیریم.

یک مقطعی شکار در اطراف مدینه ممنوع بود. احمد بن حنبل نقل می‌کند که رسول خدا فرمود: اگر شخصی را دیدید که در حریم مدینه شکار می‌کند، لباس و آنچه همراه اوست برای کسی است که او را دیده است؛ یعنی اجازه تصرف در مال داد.

روایت قشنگی است. ابن ماجه گزارش کرده است: صفان ابن امیه گفته است در حضور رسول خدا بودیم که عمر بن مره آمد و گفت: ای رسول خدا خداوند بر پیشانی من شقاوت نوشته است؛ ازاین‌رو راهی برای تهیه روزی ندارم، مگر این‌که از راه دف زنی (دایره) امرارمعاش کنم. پس اجازه دهید که در غیر مجالس مبتذل آواز بخوانم. حضرت فرمود: اجازه نمی‌دهم… از پیش من دور شو و توبه کن و اگر پس‌ازاین آواز بخوانی کتک دردناکی به تو خواهم زد و سرت را به‌گونه‌ای مثله خواهم تراشید (چهارراه روی سرت باز می‌کنم) و از میان خانواده‌ات تبعید و اموالت (آنچه همراه داری) را به‌عنوان غنیمت برای جوانان مدینه حلال خواهم کرد.

حالا قسمت‌هایی از این‌ها بحث حکم حکومتی است بعضی هم دستور پیغمبر است. عرضم این است که در این‌گونه موارد نظام اسلامی برای مصالح عامه وقتی طرف رعایت شئون را نمی‌کند اجحاف می‌کند و مردم را به مضیقه می‌اندازد و بازار را خراب می‌کند و زندگی را بر دیگران تنگ می‌کند به اسم اینکه مال خودم است هر جور دلم خواست عمل می‌کنم، ورود می‌کند. لذا حرف‌هایی که بعضاً زده می‌شود که نماز چگونه می‌شود، این فتوای حضرت آقا در جای خودش صحیح و دقیق و کاملاً با مبانی اسلامی و روایات و احکامی که داریم مناسبت و مطابقت دارد مطالب هم در این زمینه فراوان است

بیانات حضرت آقا با عزیزان قوه قضائیه دنبال کنید نکات مهم و ارزنده‌ای داشت خصوصاً کسانی که در فضای مجازی لجن پراکنی می‌کنند به این بیانات دقت بیشتری کنند.

بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم

قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ﴿١﴾ اللَّهُ الصَّمَدُ ﴿٢﴾ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ ﴿٣﴾ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ ﴿۴﴾

در انتشار این خبر سهیم باشید:

پاسخی بگذارید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر وبسایت امام جمعه کرج در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.