سلسله جلسات بیان ویژگی‌های قرآن؛ آیه ۱۲ سوره احقاف

دو کار عمده بر عهده قرآن است؛ ترساندن و بشارت

کارشناس روابط عمومی ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۱ ۰

بسم الله الرحمن الرحیم

سلسله جلسات بیان ویژگی‌های قرآن

جلسه بیست و سوم

قرآن را امام خودتان قرار بدهید

قال علی علیه‌السلام: «قَدْ أَمْکَنَ الْکِتَابَ مِنْ زِمَامِهِ فَهُوَ قَائِدُهُ وَ إِمَامُهُ، یَحُلُّ حَیْثُ حَلَّ ثَقَلُهُ وَ یَنْزِلُ حَیْثُ کَانَ مَنْزِلُهُ»‏. خطبه ۸۷ از خطب نهج‌البلاغه، در بخشی از آن این عبارت امیرالمؤمنین سلام‌الله‌علیه است که حضرت فرمودند: اختیار خود را به قرآن سپرده و قرآن را امام و پیشوای خود قرار داده است؛ هر جا که قرآن بار اندازد فرود آید و هر جا که قرآن جایی گیرد مسکن گزیند.

امیرالمؤمنین سلام‌الله‌علیه در نهج‌البلاغه راجع به قرآن مطالب فراوانی را بیان کرده است؛ و حقیقت و ویژگی‌ها و صفات بلند قرآن کریم از بیان امیرالمؤمنین در نهج‌البلاغه شنیدنی است. البته من مطالب زیادی را در این زمینه یادداشت کردم که امیرالمؤمنین درباره قرآن بیانات متعددی دارد و اگر شد جلسه آینده عرض می‌کنم ولی اگر نشد، خود شما در ذهنتان باشد و مراجعه کنید.

در این بیان امیرالمؤمنین فرموده است؛ قرآن را در همه زندگی‌تان امام خودتان قرار بدهید. قرآن باید جلودار باشد. باید امام باشد. باید روش زندگی و اخلاق و کردار خودمان را به قرآن عرضه کنیم؛ ببینیم آیا با قرآن مطابقت دارد یا ندارد. میزان سنجش اعمال ما قرآن است. قرآن دستوراتی دارد، از ما خواسته‌هایی دارد.

اینکه عرض کردم قرآن امام ما باشد، در جماعت دیدید که امام چطور رکوع می‌رود، ما هم او را دنبال می‌کنیم. به سجده می‌رود ما هم به سجده می‌رویم. همین‌طور ببینیم قرآن چه دارد در مسائل مختلف؛ برای سبک زندگی ما و سبک سیاست‌ورزی‌های ما و سبک حکمرانی‌های ما و سبک محل کارمان، برای همه این‌ها قرآن برنامه دارد.

آیه‌ای که قرآن را می‌گوید امام است، یکی این است؛ آیه ۱۲ سوره مبارکه احقاف «وَمِنْ قَبْلِهِ کِتَابُ مُوسَى إِمَامًا وَرَحْمَهً» پیش‌ازاین، کتاب موسی راهبر و رهبر و رحمت بود. رهبری امت را تورات داشت. تورات جلو بود و بقیه به دنبال او می‌رفتند. «وَهَذَا کِتَابٌ» حالا این کتاب امام است؛ یعنی قرآن. «مُصَدِّقٌ لِسَانًا عَرَبِیًّا لِیُنْذِرَ الَّذِینَ ظَلَمُوا وَبُشْرَى لِلْمُحْسِنِینَ» تصدیق‌کننده تورات و کتب گذشته هم هست. به زبان عربی هم هست. برای اینکه کسانی را که ستم کردند بیم بدهد و برای کسانی که نیکوکار هستند بشارت باشد.

یکی از ویژگی‌ها قرآن این است که امام است. این آیه شریفه بیان می‌کند که کتب آسمانی در هرزمانی که واقع شدند، پیشوا هستند. مردم باید به آن‌ها اقتدا کنند. از دستورات آن کتاب‌ها باید تبعیت کنند. حالا آن کتاب‌ها کنار گذاشته‌شده و قرآن تا قیامت زنده است. تا قیامت ما باید در خدمت قرآن باشیم.

البته عرض کردم که قرآن تصدیق‌کننده کتب گذشته هم هست. کتب گذشته در قرآن وجود دارد. آیاتش، دستوراتش هست. به زبان عربی هم که اشرف زبان‌ها و افصح زبان‌هاست نازل‌شده که این را هم قبلاً توضیح دادیم.

دو کار عمده به عهده قرآن است؛ ترساندن و بشارت

دو کار عمده به عهده قرآن است؛ ترساندن کسانی که ظلم می‌کنند؛ هر نوع ظلمی؛ چه ظلم به خودشان، چه ظلم به دیگران از ظلم به خانواده ظلم و به جامعه؛ و دوم بشارت به نیکوکاران که هم می‌تواند بشارت به خود شخص که قاری است باشد و هم به دیگران.

قرآنی که امام است جلودار است و ما باید به او اقتدا کنیم، دو کار مهم می‌کند؛ یکی اینکه می‌ترساند که دنباله‌رو کسانی که ظالم هستند نباشیم و دیگر اینکه دنباله‌رو کسانی باشیم و خودمان هم جزو کسانی باشیم که نیکوکار هستند و کار خیر انجام می‌دهند.

عرض کردیم که قرآن کریم جهان‌شمول است. مربوط به یک منطقه‌ای دون منطقه‌ای نیست. اختصاص به زمان غیر زمانی ندارد. برای همه عالم است در همه زمان‌ها تا قیامت. ربطی به یک نژاد خاص و ربطی به آداب‌ورسوم خاص ندارد. «ذِکْرَى لِلْعَالَمِینَ» است. «نَذِیراً لِلْبَشَرِ» است. انذار کننده بشر و یادآوری کننده برای همه عالم است.

مأموریت قرآن کریم هدایت به سمت حقایق عالم است

از آن‌طرف قرآن تبیین حقایق می‌کند. هر چه که در عالم وجود دارد آن حقایق و حقیقت را تبیین می‌کند و این حقایق عالم همه ثابت هستند و بدون تغییر هستند. تحولی در آن نیست. اصل هستند. یک سری امور متحول می‌شود و دائم در حال تغییر است؛ اما حقیقت عالم قابل‌تغییر نیست و مأموریت قرآن کریم هم این است که انسان را هدایت کند به سمت همان حقایق؛ و این مأموریت و این هدایت، فطری هم هست «فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ» تبدیل هم در آن وجود ندارد.

وقتی‌که حقایق عالم یک‌چیز است؛ یعنی یک مطلب ثابتی است، قرآن هم وظیفه دارد انسان را هدایت کند به سمت همین حقایق تا حقایق را انسان به دست بیاورد. قرآن هم مربوط به زمان و مکان خاصی نیست و این قرآن هرگز کهنه نمی‌شود. آیات آن دائماً زنده است.

قرآن سفره‌ای با غذاهای آماده است

خدای تعالی شکل و قالب آخرین معجزه خودش را طوری تنظیم کرده که همیشه سفره‌ای باشد آماده تا همه بتوانند در هر عصری و در هرزمانی از این سفره بهره بگیرند. قرآن «مَأْدُبَهُ اللَّهِ» است؛ یعنی غذای آماده. بعضی‌ها این را سفره معنی می‌کنند. سفره غلط است. اگر هم درست باشد به معنی سفره آماده است.

یک‌وقت هست که سفره انداخته می‌شود، چند چیز هم‌روی آن گذاشته می‌شود و می‌گویند هرکسی غذای خودش را بیاورد باهم بخوریم؛ اما یک‌وقت نه همه‌چیز آماده است و می‌گویند همه بیایند سر سفره غذا بخوریم. همه‌چیز روی آن چیده شده است. هر چیزی که شما نیاز دارید روی این سفره آماده هست.

در روایتی دارد «أَنَّ هَذَا الْقرآن مَأْدُبَهُ اللَّهِ فَتَعَلَّمُوا مَأْدُبَتَهُ مَا اسْتَطَعْتُم‏» قرآن سفره آماده الهی است. پس یاد بگیرید تا آنجایی که می‌توانید. در هر دوره‌ای و در هر مقطعی و در هرزمانی که شما بر سر این سفره‌ی آماده می‌نشینید، یک برکت تازه گیره شما می‌آید. معرفت جدیدی گیر شما می‌آید. میوه جدیدی برای اهلش هست که از این درخت استفاده می‌کنند.

صاحب‌نظران، اندیشمندان، افراد مختلف، هر بار که به قرآن مراجعه می‌کنند یک مطلب جدیدی گیرشان می‌آید. یک‌وقت می‌بینید که چهل سال است داریم یک آیه‌ای را می‌خوانیم؛ مکرر هم خوانده‌شده، ترجمه‌شده، بیان‌شده، بعضی وقت‌ها برای خودمان این پیش‌آمده بااینکه این‌همه با قرآن ارتباط داریم و می‌خوانیم و کار می‌کنیم، انگار اولین بار است یک آیه را می‌خوانیم. بااینکه سالیان سال است این آیه را خوانده‌ایم. این است که هر دفعه قرآن یک میوه تازه‌ای برای همه افراد دارد و البته اهلش بهره‌برداری و استفاده‌شان بیشتر است.

خالی‌الذهن خدمت قرآن برسید

اگر این سفره خالی بود و هرکس می‌خواست غذایش را بیاورد، دیگر این قرآن به درد نمی‌خورد. اگر هرکس بنا بود برداشت‌های خودش را و افکار خودش را از موضوعات مختلفی که دارد بیاورد سر سفره قرآن بگذارد، این قرآن دیگر به درد نمی‌خورد. همان تفسیر به رأی که می‌گویند می‌شود.

همه می‌دانید یعنی چه؛ یعنی من یک فکر و اندیشه‌ای دارم، یک کاری کردم، یک حرکتی دارم، بیایم در قرآن بگردم آیه‌اش را پیدا کنم. دیده‌اید بعضی‌ها این‌طورند. عقیده‌ای دارند، می‌گردند ببینند آیه‌ای مطابق باعقیده‌شان هست یا نیست. این در حقیقت غذایش را برده بر سر این سفره.

انسان باید خالی‌الذهن خدمت قرآن برسد. بگوید من می‌خواهم این کار را بکنم، آیا قرآن نظری دارد یا ندارد؟! آن‌وقت قرآن اگر نظر داشت طبق نظر قرآن عمل می‌کند. خالی‌الذهن منظور این نیست که خودت هیچ‌چیز بلد نباشی و هیچ دانسته‌ای نداشته باشی. منظور از خالی‌الذهن بودن یعنی پیش‌فرض‌های ذهنی را باید کنار بگذارید. انسان باید پیش‌فرض‌هایش را کنار بگذارد بعد خدمت قرآن برسد.

قاضی را دیده‌اید! اگر در محکمه که یک شاکی دارد و یک متشاکی، نسبت به طرفین این پرونده نظری داشته باشد، مثلاً در ذهنش این باشد که فلان آقا بی‌گناه است؛ وقتی می‌نشیند بر سر محکمه که قضاوت کند، چون ذهنش متوجه هست که فلان شخص بی‌گناه است، مسیر محکمه کج می‌رود. نمی‌تواند تصمیم درستی بگیرد. نمی‌تواند قاطعانه حکم کند. چون یک ذهنیتی دارد نسبت به بی‌گناه بودن یا گناهکار بودن یکی از طرفین پرونده. قاضی هم باید نسبت به پرونده خالی‌الذهن باشد.

اینکه می‌گویم خالی‌الذهن منظور این است که اگر کسی خدمت قرآن کریم می‌رسد، منظور این نیست که هیچ دانسته و علم و علومی نداشته باشد؛ بلکه برداشتش را نباید به قرآن تحمیل کند. ما یک پیش‌زمینه ذهنی داریم بعد می‌گردیم در قرآن دنبال آیه‌اش. می‌گوید این حرفی که من می‌زنم این هم آیه‌اش! نه این‌طور نباید باشد. این تحمیل کردن نظر خودمان به قرآن است. ما خدمت قرآن می‌رسیم تا راجع به فلان موضوع ببینیم قرآن چه گفته است. بعد هر چه که قرآن گفته است از آن بهره می‌گیریم.

پس قرآن مَأْدُبَهُ الهی است. ما این مَأْدُبَهُ را باید امام خودمان قرار بدهیم و طبق دستور قرآن عمل کنیم.

ما باید دائماً شاکر این نعمت باشیم. خدای تعالی نعمت بزرگی به ما داده است به نام قرآن؛ و ما باید دائم شاکر باشیم که در دوره‌ای زندگی می‌کنیم که قرآن در اختیار داریم.

همه افسوس می‌خورند که چرا عمرشان را در معارف قرآنی سپری نکردند

در این چندین جلسه از ویژگی‌های قرآن برای شما گفتم. اگر کسی قرآن را کنار بگذارد و دنبال مطلب جدیدی بگردد و دنبال موضوع جدیدی بگردد، خودش را در مسیر گمراهی قرار داده است. مثل این است که چراغ را خاموش‌کنید و بخواهید که دنبال راه بگردید.

ملاصدرا رضوان‌الله علیه در توصیف این نعمت بی‌بدیل ببینید چه گفته است. عین مطلب را نوشتم که برای شما بخوانم. در مقدمه تفسیر سوره واقعه این را گفته است. مرحوم ملاصدرا یکی از فلاسفه و از علمای شیعه است. صدرالمتالهین است که بسیار شخصیت مبرزی است.

در این مقدمه این‌طور فرموده است: «بسیار به مطالعه کتب حکما پرداختم» او یک فیلسوف درجه‌یک است. بعد از او هرکس آمده حرف‌های او را توضیح داده. «تا آنجا که گمان کردم کسی هستم. ولی همین‌که بصیرتم باز شد، خودم را از علوم واقعی خالی دیدم».

او کسی است با این عظمت و این توان که کتاب اسفار اربعه او را نمی‌شود به این سادگی‌ها فهمید. ۹ سال الی ۱۴ سال مطالعه اسفار پیش استاد طول می‌کشد؛ مثلاً آقای حسن‌زاده ۱۴ سال اسفار را درس داد. علامه جوادی آملی بیش از ۹ سال درسشان طول کشید. من مقطعی در درس ایشان بودم و در درس آقای حسن‌زاده مقطعی توانستم بروم. اسفار خیلی غامض و سخت و مشکل است.

او می‌گوید من مدت‌ها به کلمات حکما پرداختم؛ یعنی یک عالمه عالِم است، علم پیداکرده است، دانشمند شده است، می‌گوید بصیرتم باز شد، دیدم هیچ‌چیز ندارم و از علوم واقعی خود را خالی دیدم. «در آخر عمر به فکر رفتم که به سراغ تدبر در قرآن و روایات پیغمبر و آل پیغمبر بروم و یقین کردم که کارم بی‌اساس بوده است؛ زیرا در طول عمرم به‌جای نور در سایه ایستاده بودم. از غصه جانم آتش گرفت و قلبم شعله کشید تا رحمت الهی دستم را گرفت و مرا با اسرار قرآن آشنا کرد و شروع به تفسیر و تدبر در قرآن کردم».

تفسیر قرآن مرحوم ملاصدرا خودش فهمیدنش سخت است. سنگین و عمیق نوشته است. «درِ خانه وحی کوبیدم. درها باز شد. پرده‌ها کنار رفت. دیدم فرشتگان به من میگویند سَلَامٌ عَلَیْکُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِینَ».

ما نسبت به همین ظاهر قرآن هم غافل هستیم. من خودم از علامه حسن‌زاده شنیدم که وقتی کسی از ایشان پرسید که چه‌کار کنیم؟ ایشان فرمود: قرآن! ایشان هم ذوفنون بود. طب را خوب بلد بود. ادبیات را خوب بلد بود. هیئت و نجوم را بسیار بلد بود. ریاضیات را استاد بود. کتبش در دانشگاه‌های دنیا تدریس می‌شود. کلیله‌ودمنه را دو فصلش را ایشان تنظیم کرد و به همان روش نصرالله منشی جلو آمد. بسیار ماهر بود. ذوفنون بود.

ایشان می‌فرمود که من عمرم را در غیر قرآن تلف کردم؛ یعنی اگر الآن می‌خواستم کار را شروع کنم فقط روی قرآن کار می‌کردم. بزرگان ما این‌گونه گفتند. همه افسوس می‌خورند که چرا عمر خودشان را در فهم بهتر و تعمیق قرآن و معارف قرآنی سپری نکردند. مرحوم فیض کاشانی هم عبارتی دارد شبیه عبارت ملاصدرا.

خود حضرت امام رضوان خدا بر او، از اینکه عمر شریفش را در قرآن صرف نکرده است، همیشه افسوس می‌خورد و این را چندین بار گفته بود؛ و به حوزه‌ها و دانشگاه‌ها توصیه می‌کردند که قرآن را در مدنظر داشته باشند که خود ایشان می‌گفت: من الآن در آخر عمرم باید بر جوانی خود تأسف بخورم که چرا نسبت به قرآن بی‌تفاوت بودم.

حافظ هم می‌گوید که من هرچه که دارم از دولت قرآن دارم؛ یعنی هرچه که به من رسید از قرآن رسید. هرکسی هم که در قرآن کار کرد، بهره‌های فراوان از علم برد حتی؛ قرآن نوری است که خاموش شدنی نیست و ما هم نسبت به آن کم ارادت هستیم.

ما به قرآن کم‌توجهیم

اینکه قرآن مهجور است، یک‌بخشی از این محجوریت در بحث قرائت است، یک بخشش هم فهمش است، یک بخش هم عمل به آیات قرآن است. ما نسبت به آیات قرآن هم عملمان کم است. باید بیشتر انجام بدهیم که آخر عمرمان افسوس نخوریم.

فرمود: بهترین شما کسی است که مشغول تعلیم و تعلم قرآن است؛ یا دارد یاد می‌گیرد، یا دارد یاد می‌دهد. همین‌که ترجمه بخوانید و بررسی کنید و تفسیر را نگاه کنید؛ عرض کردم مقید بشوید روزی یک آیه، روزی نصف آیه، یک‌زمانی از زمان خودتان را به فهم خود قرآن و فهم بهتر قرآن اختصاص بدهید تا آثار و نورانیتش را ببینید.

انسان می‌بیند که در بعضی از کشورهای عربی مسلمان، بچه‌های ده یازده‌ساله کاملاً بر قرآن مسلط هستند. من در عربستان پرسیدم، دیدم هیچ امام جماعتی اجازه امامت به او نمی‌دهند مگر اینکه حافظ قرآن باشد. تا حافظ قرآن نباشد امام جماعت نمی‌شود؛ خصوصاً مسجدالنبی و مسجدالحرام.

در مغازه‌هایشان تا حرفی می‌زنی دو آیه برایتان می‌خوانند. البته روح قرآن که اهل‌بیت است و باید با آن انس داشته باشند، ندارند. آن یک بحث دیگر است اما اصل قرآن به‌عنوان یکی از ارکان موردتوجه است که ما به آن کمتر توجه داریم.

وصف قرآن از زبان امیرالمؤمنین

تعدادی از فرازهای بیان امیرالمؤمنین مانده بود که آن را برای شما می‌خوانم. در خطبه ۱۹۸ از خطبه نهج‌البلاغه درباره فضیلت قرآن نکاتی را می‌فرمودند:

«وَ مَعْقِلًا مَنِیعاً ذِرْوَتُهُ» توان و قدرتی است برای هرکس که قرآن را انتخاب کند.

«وَ عِزّاً لِمَنْ تَوَلَّاهُ» و پیروزى است براى هر که بدان تولّا جوید.

«وَ سِلْماً لِمَنْ دَخَلَهُ» محل امنی است برای هرکس وارد آن شود. وارد شدن به قرآن یعنی چه؟ یعنی باید از آن بهره ببریم. درباره پناهگاه و پناه بردن از شر حیوان عرض کردم خدمتتان که کسی که می‌ایستد بر در پناهگاه و فقط می‌گوید از شر حیوان به این پناهگاه پناه می‌برم؛ خب این حیوان هم او را می‌خورد و تمام. باید بروی در پناهگاه تا در امان باشی. گفتنی که نیست. وارد سنگر قرآن شدن یعنی چه؟ یعنی به احکامش عمل کنیم. دستوراتش را در زندگی پیاده کنیم.

«وَ هُدًى لِمَنِ ائْتَمَّ بِهِ» و راهنمایی است که اگر از او پیروی کنید به مقصد می‌رسید. همین بحث امروز ماست؛ یعنی امام است؛ یعنی هر کس او را امام خودش قرار دهد به مقصد می‌رسد.

«وَ عُذْراً لِمَنِ انْتَحَلَهُ» وسیله ادای وظیفه است برای کسی که قرآن را راه و رسم خودش قرار بدهد؛ یعنی اگر طبق قرآن عمل کردید روز قیامت معذور هستید.

«وَ بُرْهَاناً لِمَنْ تَکَلَّمَ بِهِ» برهان است برای کسی که با او سخن می‌گوید. هر کس با قرآن سخن گفت، سخن او دلیل دارد و قوی است.

«وَ شَاهِداً لِمَنْ خَاصَمَ بِهِ» عامل پیروزی است برای کسی که با قرآن استدلال کند. در هر مشکلی که انسان گیر کند، با هر کس که محاجه‌ای دارد، اگر از قرآن استدلال بیاورد، در آن صحنه پیروز می‌شود. چون قرآن حق است.

«وَ فَلْجاً لِمَنْ حَاجَّ بِهِ» و غلبه است براى هر که آن را حجت خود سازد.

«وَ حَامِلًا لِمَنْ حَمَلَهُ» و نگه‌دارنده کسى است که به آن عمل کند. ما یک‌وقت بار را به پشت می‌گذاریم، یک‌وقت در خودمان داریم. خانم‌ها که باردار می‌شوند یک نوعش است. یک نوعش هم باری است که بر پشت گذاشته می‌شود. یک‌وقت قرآن را تلقی کردیم و فهمیدیم. یک‌وقت هم فقط داریم از این‌طرف به آن‌طرف می‌بریم. مثل «کَمَثَلِ الْحِمَارِ یَحْمِلُ أَسْفَارًا».

«وَ مَطِیَّهً لِمَنْ أَعْمَلَهُ» مرکب و وسیله راهواری است برای کسی که او را به کار بگیرد.

«وَ آیَهً لِمَنْ تَوَسَّمَ وَ جُنَّهً لِمَنِ اسْتَلْأَمَ وَ عِلْماً لِمَنْ وَعَى وَ حَدِیثاً لِمَنْ رَوَى وَ حُکْماً لِمَنْ قَضَى»؛ و نشانه است براى کسى که نشانه جوید؛ و سپر است براى هر که خود را در پناه آن آرد؛ و دانش است براى هر که به خاطر سپارد؛ و حدیث است براى هر که روایت کند؛ و حکم است براى هر که داورى نماید.

در انتشار این خبر سهیم باشید:

پاسخی بگذارید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر وبسایت امام جمعه کرج در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.