سلسله مباحث شیطان شناسی؛ جلسه هجدهم

شیطان در مال و اولاد و قدرت انسان شریک می‌شود

کارشناس روابط عمومی ۰۶ بهمن ۱۴۰۰ ۰

بسم‌الله الرحمن الرحیم

شیطان شناسی- جلسه هجدهم

۱۴۰۰/۱۱/۰۶

در مسیر شیطان

در بحث رفتارسازی شیطان لعین که چگونه برای ما جوری عمل می‌کند که رفتارهایی را که او دوست دارد از ما صادر شود، یعنی در مسیری حرکت کنیم که میل اوست، در نتیجه بشویم شیطان انس؛ ۸ مورد را جلسه گذشته عرض کردم. گفتم سه دسته آیات هست که این آیات تقریباً یک مفهوم را می رساند که عداوت است و بغضا، دوبه هم زنی و دشمنی کردن، ممانعت از حق و صد عن سبیل الله. این سه دسته آیه ۳ رفتار را از رفتارهایی که شیطان می پسندد در انسان به وجود می آورد؛ یعنی انسانی که صد عن سبیل می کند و مانع خیر می شود، کار شیطان است. یا عداوت و بغضا که هم خودش عداوت دارد، هم این عداوت را توسعه و نشر می‌دهد این کار شیطان است. یا مسئله دوبه هم زنی، نزغ، ایجاد شر که این جلسه می گویم، این هم از کارهای شیطان است.

آیاتی درباره صد عن سبیل الله

راجع به عداوت و بغضا به آیه ۱۹۱ سوره مائده و ۱۵ قصص اشاره کردیم. راجع به صد و ممانعت و برگرداندن و صد عن سبیل و صد عن ذکر الله و صد عن الصلاه، در جلسه قبل به آیاتی اشاره کردم و نکاتی را هم گفتم. سه آیه دیگر داریم راجع به همین مطالب.

یکی آیه ۲۴ سوره مبارکه نمل است که به مسئله صد و برگرداندن و مانع خیر شدن اشاره می کند «وَجَدْتُهَا وَقَوْمَهَا یَسْجُدُونَ لِلشَّمْسِ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَزَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِیلِ فَهُمْ لَا یَهْتَدُونَ» راجع به جریان بلقیس است که خورشید را سجده می کردند و شیطان اعمال آنها را برای آنها جلوه داده بود که زینت دادن و جلوه کردن یکی از راه هایی بود که آن اوایل گفتیم که راه‌های ورود شیطان است؛ اعمال را جوری تزیین می کند که طرف به جای اینکه خداپرست باشد، خورشید پرست می شود «فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِیلِ فَهُمْ لَا یَهْتَدُونَ»‌ از این طریق صد عن سبیل می کند و هدایت نمی شوند.

«وَعَادًا وَثَمُودَ وَقَدْ تَبَیَّنَ لَکُمْ مِنْ مَسَاکِنِهِمْ وَزَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِیلِ وَکَانُوا مُسْتَبْصِرِینَ» آیه ۳۸ سوره مبارکه عنکبوت. طایفه های عاد و ثمود را هلاک کردیم و مساکن ویران شده آنها را بر شما آشکار کردیم. خانه‌های آنها خانه های خاصی بود. سنگ های عظیم را از کوهها می آوردند و کاخ‌ها و قصرهایی ساخته بودند که دَمَّرْنَاهَا تَدْمِیرًا شد و مایه عبرت شد. هرکس آن خانه ها را می‌دید، می‌گفت مگر خراب هم میشود؟! ویران شدن این خانه ها را برای شما تبیین کردیم. شیطان اعمال آنها را برای آنها آراسته بود و آنها را از راه خدا برگردانده بود. «وَکَانُوا مُسْتَبْصِرِینَ» در حالی که بینا هم بودند.

این آیه شبیه آیه سوره مبارکه نمل است. در آن آیه دارد که «فَهُمْ لَا یَهْتَدُونَ» از هدایت بهره نمی گیرند؛ اینجا می گوید «وَکَانُوا مُسْتَبْصِرِینَ» با این که بینا بودند؛ یعنی انسان بینا باشد، مستبصر باشد، توجه داشته باشد و تقریبا موضوعات را بفهمد، باز شیطان او را ول نمی کند. حتی این کسانی را که می‌فهمند هم شیطان رها نمیکند. این افراد معمولاً عجب و کبر و خودخواهی آن ها را می گیرد.

آیه ۳۶ و ۳۷ سوره مبارکه زخرف «وَمَنْ یَعْشُ عَنْ ذِکْرِ الرَّحْمَنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِینٌو َإِنَّهُمْ لَیَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِیلِ وَیَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ» کسی که از یاد خدا باز بماند، شیطان قرین او خواهد شد. شیطان این گروه را از راه خدا باز می دارد و این ها گمان می کنند که هدایت یافته حقیقی هستند.

مصادیق سبیل الله

موارد سبیل الله فراوان است. هر چیزی که موجب قرب انسان به خدای تعالی شود، سبیل الله است. کلمهالله است که اگر انسان کلمه الله را گسترش داد و توسعه داد سبیل الله است. هر چیزی که نام خدا را زنده کند، همه اعمال صالح و معروفات سبیل الله هستند. قطره خونی که در راه خدا ریخته می شود سبیل الله است. اشک چشمی که در دل شب برای خدا ریخته می شود سبیل الله است. جهاد در راه خدا سبیل الله است. نگهبانی برای خدا سبیل الله است. انفاق مال در راه خدا، طلب روزی حلال سبیل الله است. بعضی وقتها انسان در راه خدا جراحتی برمیدارد سبیل الله است. عفت داشتن و عفیف بودن سبیل الله است. علم آموزی برای خدا سبیل الله است. رازداری سبیل الله است. اینها همه سبیل الله هستند و شیطان تلاش می‌کند شما را و ما را از سبیل الله برگرداند.

نزغ؛ دو به هم زنی های شیطانی

دسته سوم از آیات درباره نزغ است؛ یعنی ایجاد شر و فساد و بین دو نفر را به هم زدن. نزغ یعنی وارد شدن و مداخله در امری برای خرابکاری و فاسد کردن. بین یوسف و برادرانش هم نزغ اتفاق افتاد که آیه ش را خواهیم گفت.

سوره مبارکه اسراء آیه ۵۳ «وَقُلْ لِعِبَادِی یَقُولُوا الَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّیْطَانَ یَنْزَغُ بَیْنَهُمْ إِنَّ الشَّیْطَانَ کَانَ لِلْإِنْسَانِ عَدُوًّا مُبِینًا» شیطان به وسیله حرفهای بی ربطی که میزنند فساد و فتنه ایجاد می کند و شیطان همیشه برای انسان دشمن آشکار است. می آید بین شما دو به هم زنی میکند؛ ایجاد شر و فساد می کند.

آیه ۲۰۰ سوره مبارکه اعراف «وَإِمَّا یَنْزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ» هر وقت وسوسه از شیطان به شما رسید به خدا پناه ببرید که خدا شنوا و داناست. من تفسیر آیه را نمی خواهم بگویم؛ فقط استفاده از کلمات می کنیم.

آیه ۳۶ سوره مبارکه فصلت «وَإِمَّا یَنْزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ» این دو آیه شبیه هم است؛ فقط در آیه قبلی سمیع و علیم بدون الف و لام آمده است.

یا در آیه ۱۰۰ سوره مبارکه یوسف «… نَزَغَ الشَّیْطَانُ بَیْنِی وَبَیْنَ إِخْوَتِی إِنَّ رَبِّی لَطِیفٌ لِمَا یَشَاءُ إِنَّهُ هُوَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ» شیطان میان من و برادرانم فساد ایجاد کرد.

در برابر نزغ، با تقوا به خدا پناه ببر

بیشتر مفسرین، نزغ را به معنای وسوسه گرفتند. برای در امان بودن از این نزغ شیطان، باید به خدا پناه برد. از آداب است که شما هر کاری می‌خواهید بکنید بگویید اعوذ بالله من شیطان رجیم، همانطور که بسم الله می گویید که باعث میشود کار ابتر نماند. کارتان را بدون بسم الله شروع نکنید و قبلش هم به خدا پناه ببرید «فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ».

بین یوسف و برادرانش هم نزغ انجام داد؛ یعنی به پیغمبرزاده ها هم طمع دارد. شیطان به همه طمع دارد؛ هرکسی را بتواند گرفتار کند، این کار را میکند.

در برابر نزغ و وسوسه های شیطان باید به یاد خدا بود و نعمتهای خدا را به یاد آورد. عواقب بدی که اگر انسان تبعیت از وسوسه‌های شیطان کند گرفتارش می شود، آنها را باید به یاد بیاورد که اگر اینها به یاد انسان بیفتد این وسوسه ها در انسان اثر نمیکند. آیه ۲۰۱ سوره مبارکه اعراف به همین اشاره می کند «إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّیْطَانِ تَذَکَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُونَ».

«مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّیْطَانِ» یعنی شیطان بچه‌ها می‌آیند دور قلب انسان طواف می کنند. تفسیر این آیات خودش مباحث معرفتی دقیق و عمیقی دارد. عده‌ای از شیاطین دائماً دور قلب انسان طواف می کنند تا یک لحظه فرصت پیدا کنند. فرصت که پیدا کردند وارد قلب می شوند تا استفاده لازم را ببرند. آن کسانی که تقوا دارند وقتی شیطان آمد طواف قلب آنها را کرد، فرصت که پیدا کرد فِی صُدُورِ النَّاسِ میشود؛ فِی صُدُورِ النَّاسِ که شد، فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ میشود؛ همنشین که شد حزب الشیطان می شود؛ حزب الشیطان که شد، شیطان ولی او می شود. اینها آیاتش پشت سر هم است. آن وقت انسان می‌شود از اولیای شیطان و «إِنَّ الشَّیاطِینَ لَیُوحُونَ إِلى‌ أَوْلِیائِهِمْ» وحی می کند به دوستان خودش و انسان هم عمدا و متعمداً هر کاری که او بگوید می کند؛ با اینکه میداند بد است. مرحله اول اینها نزغ است و شیطان انس شدن مسیرش اینطور طی می شود.

اهل تقوا این‌طور هستند که زود یادآوری می‌شود برای آنها و مستبصر هستند. باید خودمان را در مقابل وسوسه ها با تقوا تقویت کنیم. شما با هر اهل دل و معرفتی، با هر بزرگی از بزرگان اهل معرفت تماس بگیرید؛ خدمت آقای بهجت برسید، خدمت آقای کشمیری برسید، خدمت آقای قاضی برسید، خدمت بزرگان اهل معرفت برسید، قبل از اینها خدمت اهل بیت برسید، قبل از اهل بیت خدمت قرآن برسید، بالاتفاق همه می‌گویند که مراقبه؛ دائم کشیک بکشید و دائماً رصد کنید.

سوره مبارکه حشر آیه ۱۸ «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَلْتَنْظُرْ نَفْسٌ مَا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ» دو بار کلمه تقوا را آورده است. دائماً مراقبت کنید که برای فردا چه میفرستید. همه چیز با حساب و کتاب، دسته بندی می شود و به قول امروزی ها فایل بندی میشود و در جای خودش نگهداری می شود و به موقع باز می شود. باید به خدای تعالی پناه برد.

شراکت شیطان با انسان

مسئله دیگری که شیطان در رفتارسازی دارد، این است که سعی می کند با انسان شریک شود. این هم یک کار دیگر است. آیه ۶۴ سوره مبارکه اسراء «… وَشَارِکْهُمْ فِی الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ …» شیطان دنبال شریک می‌گردد و می‌خواهد ما را با خود شریک کند؛ شریک در اموال و اولاد. در اموال، اموال حرامی است که به صورت غیر مشروع انسان به دست می‌آورد با اغوای شیطان و در اولاد هم با فرزنددار شدن از طریق زنا یا در شرایطی که خانم ها ممنوعیت دارند، شراکت اتفاق می افتد.

درباره مشارکت شیطان در اموال و اولاد، نزدیک ۲۰ تفسیر را نگاه کردم، هر ۲۰ تفسیر ۲۰ مدل گفته بودند. هر بزرگواری با توجه به دانسته خودش مطلبی را گفته بود. از قدما از مفسرین تا امروزی ها هر کدام این آیه را جوری معنا کردند. نظری را که مرحوم علامه در المیزان گفته بود عمیق تر و دقیق تر و درست تر دیدم. تفاسیر دیگر با یک زاویه دید به یک قسمت از مسئله نگاه کرده بودند و کامل نبود؛ اما علامه مطلبی را گفته که شما به هر کدام از تفاسیر که نگاه کنید می بینید یک قسمت از حرف علامه است.

در تفسیر مثل علامه نداریم

حرف علامه طباطبایی رضوان الله علیه جامع است. علامه بی بدیل و بی نظیر است. مثل علامه نداریم که قرآن را اینگونه تفسیر کرده باشد؛ رضوان خدا بر او. هیچ شخصیتی را الان نداریم که راجع به مسائل اسلامی بخواهد مطالعه و مباحثه و بحث کند و ناچار نباشد که به تفسیر المیزان مراجعه کند. وقتی که ما خودمان وارد مباحث تفسیری شدیم و خدمت شیخنا الاستاذ رسیدیم، پرسیدیم درس هایی که برای ترجمه و تفسیر قرآن لازم است، فن هایش را یاد میگیریم؛ ولی وقتی می‌خواهیم روی آیات کار بکنیم مثل علامه از آن چیزی در نمی آید. چطور می شود که این طور می شود؟ استاد فرمود به اینکه، علامه ترجمه بعضی از آیات را در سجده های ۵، ۶ ساعته به دست آورده. ۶ ساعت در سجده بوده که معنای آیه را بفهمد؛ از خدا استمداد کرده است، به روح اولیا توسل کرده است تا تفسیر کند و بعد معنایی که به دست می‌آید معنای دقیقی است که احتمال یقین می دهیم که به معنای واقعی آیه نزدیک است؛ یعنی هرچه که صفای باطنی انسان بیشتر بشود تلقی او از آیات بیشتر خواهد بود.

طهارت بیشتر، درک بالاتر

ما نمی توانیم به ظاهر آیات دست بزنیم «لا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ» مساس با قرآن نباید داشته باشید مگر اینکه اهل طهارت باشید؛ یعنی وضو، غسل و تیمم داشته باشید. آن وقت قلبی که می خواهد با قرآن مساس داشته باشد، آیا این قلب نباید پاک و طاهر باشد؟! لذا هر مقدار که قلب انسان طهارت داشت و از آلودگی ها و رجس و پلیدی خودش را پاک کرده بود این قلب صافی فرصتی برایش فراهم می شود که تجلیات الهی را جذب کند و منعکس کند. هرچه که روح سالم تر و پاک تر و قلب صاف تر و صیقلی تر دریافت از آیات الهی بیشتر می شود. «لا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ» هر چه طهارت بیشتر، مساس شما با آیات بیشتر خواهد بود. بیشتر خواهید فهمید و درک بیشتری خواهید داشت.

شراکت شیطان در منافع مال و فرزند است

حالا معنای مشارکت را از زبان علامه با بیان خودم عرض می کنم. در مشارکت ما چه کار می کنیم؟ وقتی می خواهیم با شما شریک شویم، در معامله شریک می‌شویم. مشارکت ما در چیست؟ در ملکیت است؛ مثلاً یک ماشینی هست که ما با هم شریک میشویم، نصف شما، نصف من، شراکت در ملکیت است، در اختصاص است؛ مثلا این مال اختصاص به من و شما پیدا می کند. لازمه اش این است که وقتی من و شما در یک چیزی با هم شریک شدیم، هم من بتوانم استفاده کنم و هم شما بتوانید استفاده کنید. این منزل را مثلاً شراکتی با هم خریدیم، یک طبقه در اختیار شما، یک طبقه در اختیار من؛ یعنی هر دوی ما با هم باید بتوانیم از آن استفاده کنیم.

مال و اموال عین خارجی است و جدای از انسان است؛ فرزند هم همینطور است؛ جدای از انسان است. یک موجود مستقل است که جدای از پدر و مادر است؛ در وجود پدر و مادر که نیست. شراکت کردن شیطان با آدم در اموال و اولاد یعنی چه؟ یعنی در منفعت هایی که اموال دارد و منفعت هایی که اولاد دارد شیطان شریک می شود.

شراکت شیطان در تحصیل یا صرف مال

شیطان انسان را وادار می کند که از راه حرام تحصیل مال کند؛ رشوه بدهد، ربا بدهد، دزدی کند، در معامله دروغ بگوید، تحصیل مال کند از حرام. شیطان او را وسوسه می کند و می گوید وسایل را بگذار زیر نور چراغ؛ مشتری می‌خرد می‌برد خانه میبیند یک رنگ دیگر است. درشتها را رو میگذارد و ریزها را زیر میگذارد یا هر نوع دزدی‌ای که هر کسی در کارش دارد، این یک نوع از شراکت شیطان است که می‌آید وسوسه می کند که شما مال حرام تحصیل کنید. یا اینکه نه شما حواستان جمع است و خیلی هم مواظب هستید که در تحصیل مال حلال کسب می کنید و تمام شرایط را رعایت می کنید. او وسوسه می کند که در راه حرام مصرف کنیم.

شراکت شیطان در تولد و تربیت فرزند

درباره اولاد هم وسوسه می کند که نامشروع به دنیا بیاید؛ یا اگر مشروع به دنیا آمد تحریک می کند که این اولاد را شما بد تربیت کنید؛ تربیت درست و حسابی نداشته باشد، غیر الهی تربیت بشود، در یک مسیر غیر معنوی تربیت شود، گناهکار فاسق تربیت شود.

چه به صورت اول باشد، چه به صورت دوم باشد، چه در اموال باشد و چه در اولاد، شیطان سهمی برای خودش قرار داده است. لذا مشارکت کرده در منافعی که اموال و اولاد برای شما دارد؛ یعنی مواظب باش در اموالی که به دست می‌آوری شیطان دخالت نکند و اگر خدا به تو بچه داد که از آن نعمت هایی است که از او سوال می شود که چگونه تربیتش کردی؛ مواظب باش که در تربیتش با تو مشارکت نکند.

ما متاسفانه فرزندانمان را رها می کنیم. اگر خواهر زاده یا برادر زاده شما که انقدر آدم به خواهرزاده و برادرزاده خودش محبت دارد، اگر آن برادرزاده یک بیماری مسری بگیرد مثلاً همین کرونا، برادرزاده شما ویروس گرفته باشد، هرگز نمیگذاری که بچه ات پیش او برود. این مراقبت برای جسم است که می‌خواهد ۷۰ سال یا ۸۰ سال زندگی کند. پس چطور میشود که شما اجازه می‌دهید پیش غریبه ای برود که روح او را از بین میبرد، آینده معنوی او را از بین میبرد و حیات ماندگار و ابدی او را از بین می برد. شما برای ۴۰ سال، ۵۰ سال مواظبت می‌کنید اما برای ابدی زندگی کردن مواظبت نمی کنید. با همان برادرزاده ای که به فسق و فجور مبتلا شده برایت مهم نیست که فرزندت رفت و آمد داشته باشد. این مشارکت است.

علامت مشارکت شیطان در فرزند

امام صادق علیه السلام فرمود: «از علامت های مشارکت شیطان که شکی در او نیست این است که شخص فحاش باشد و باک ندارد آنچه می گوید و آنچه درباره اش می گویند». از کجا بدانیم که شیطان مشارکت کرده است؟ آدمهای بد دهن که می نشینند و بلند می شوند حرف های بد می زنند و برایشان مهم نیست که دیگران هم درباره آنها حرف بد می زنند، احساس ناراحتی هم نمی کنند و می خندند. فحش و ناسزا می دهند به او اما او می خندد. بعضی ها خوششان هم می آید که به آنها بد بگویند. امام صادق علیه السلام می فرماید که از علامتهای مشارکت شیطان این است که شخص بذی اللسان باشد.

امیرالمومنین فرمود که رسول خدا فرمودند: به تحقیق خدای تعالی حرام فرموده است بهشت را بر هر بسیار فحش دهنده بدگوی بیشرم که باک ندارد آنچه را می‌گوید و آنچه را درباره او می گویند.

مشارکت شیطان در قدرت انسان

مشارکت دیگر در قدرت است که امیرالمومنین در خطبه هفتم در نکوهش پیروان شیطان گفت کسانی که پیروی شیطان را میکنند و در کارشان به شیطان تکیه می کنند، شیطان آنها را در دام خودش قرار میدهد. بعد می رود در قلب آنها تخم گذاری میکند. تخم ها جوجه می شوند و به تدریج که این جوجه ها بزرگ شدند منتشر می شوند در قلب. در خردهای آنها نفوذ می کند و با چشم هایشان نگاه می کند و با زبانشان سخن میگوید؛ یعنی در قوه ادراک و تحریک منتشر می‌شود. پس آن ها را گرفتار خطا ها و لغزش ها کرده و نادرستی را در نظر آنها می آراید. کارهای آنها مانند کسی است که شیطان در قدرتشان شریک شده است.

اینجا در تمام قوا شریک شده است؛ از آن به بعد انسان با چشم شیطان می بیند، با گوش شیطان می شنود، با زبان شیطان حرف می زند؛ با اراده هم حرف می زند، با اراده نگاه می‌کند. بدی آن را هم می فهمد اما می گوید. لذا آن کسانی که به انسانهای پاک، به انسانهای درستکار، به انسانهایی که خطا ندارند تهمت خطا می زنند، خود آنها بهتر از هر کسی می دانند که این شخص پاک است و این شخص آدم سالمی است و عذاب وجدان هم بعضاً دارند؛ اما چون بالاخره از جایی پولی گرفتند و یا عنادی دارند، حقد و کینه دارند، خودشان را گرفتار میکنند.

با او به سختی دشمنی کن

امام صادق علیه السلام فرمودند: «ابلیس در این سرای پر فریب دام های خود را بر نهاده است ‌و هدفش کسی جز دوستاران ما نیست»؛ یعنی شیعیان. «إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَیْسِرُ وَالْأَنْصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ» خب آنها که مشغولند، شیعیان را میخواهد مبتلا کند.

هشام از امام کاظم علیه السلام سوال کرد که کدام دشمن واجب تر است که با او بجنگیم؟ قسمتی از روایت را می‌خوانم. حضرت فرمودند: «آن دشمنی که به تو نزدیک تر و با تو دشمن تر و برای تو زیان بخش تر و بزرگترین دشمنی را با تو می کند و خود با وجود اینکه به تو نزدیک است از همه پنهان تر است؛ او ما را می‌بیند ولی ما او را نمیبینیم و او همان است که دشمنانت را بر ضد تو برانگیزد و او ابلیس است که به وسوسه افکنی در دلها گماشته شده؛ با اوست که باید به سختی دشمنی کنی».

بعد یک نکته مهمی را حضرت فرمودند: «او نباید در پیکارش برای هلاکت تو، از تو در پایداری‌ات در جهاد با او، شکیباترین باشد»؛ یعنی پافشاری او برای اینکه تو را از پا در بیاورد نباید بیشتر از تو باشد برای مبارزه و دفاع کردن از خود. زود قافیه را نباز و از خودت محافظت کن. «زیرا او در توانمندی خود از تو سست پایه‌تر است». خدا به او بر تو سلطه نداده. تو اگر شل بیایی به تو سلطه پیدا می‌کند. ابتدائاً سلطه ندارد. «و با وجود همه بدی هایش از تو کم زیان تر است. اگر تو به خدا پناه ببری به همه راه های راست رهنما شوی».

چطور خودمان را نجات بدهیم

ما چطور خودمان را نجات بدهیم از دشمن قسم خورده ای که او ما را می بیند ولی ما او را نمیبینیم؟ جنگ نابرابر است و از چهار طرف هم به ما حمله می کند. امام سجاد علیه السلام راهکار یاد دادند و گفتند: به خدایی پناه ببر که هم تو را می بیند، هم او را می بیند و معین و کمک کار توست. «إِنَّ اللَّهَ یُدافِعُ عَنِ الَّذینَ آمَنوا» وقتی که دیدید شیطان نزغ کرد و وسوسه ها شروع شد که مثلاً الان این امضا را بکن، این تصویر را ببین، این صدا را بشنو؛ این وسوسه ها که شروع شد «فَاسْتَعِذْ بِاللَّـهِ» به خدا پناه ببر. بگو اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. به خدا که پناه ببری دژی برای تو درست می شود و حفظ خواهی شد.

البته لفظ که نیست. به تعبیر استاد، سنگر انسان را حفظ می کند ولی به شرط این که داخل آن بشوید. اسمش که حفظ نمی کند! اگر شما بگویید سنگر، سنگر، سنگر که حفظ نمی شوید. باید به داخل سنگر بروی. گفتن نمی خواهد. استغفاری که انسان را نگه می دارد یعنی انسان واقعاً طلب مغفرت است کند از خدای تعالی و برود در دز خدا که «کَلِمَهُ لا إلهَ إلّا اللّهُ حِصنی» اگر انسان واقعا موحد شد، آن موقع حفظ خواهد شد و از این گرفتاری ها نجات پیدا خواهد کرد.

«اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِی دِرْعِکَ الْحَصِینَهِ الَّتِی تَجْعَلُ فِیهَا مَنْ تُرِیدُ» این ذکر را لااقل سه بار صبح و سه بار مغرب بگویید که محافظت می شوید از بعضی از امورات. ذکر مجربی است.

در انتشار این خبر سهیم باشید:

پاسخی بگذارید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر وبسایت امام جمعه کرج در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.