مشروح خطبه‌های نماز جمعه ۲۶ آذرماه ۱۴۰۰ شهر کرج/

وحدت حوزه و دانشگاه می‌تواند به تحقق تمدن اسلامى کمک کند

کارشناس روابط عمومی ۲۶ آذر ۱۴۰۰ ۰

متن کامل خطبه نماز جمعه ۱۴۰۰/۰۹/۲۶

استان البرز، شهرستان کرج

توسط آیت‌الله حسینی همدانی

بِسمِ‌الله الرَّحمَنِ الرِّحیمِ

اَلحَمدُالله رَبِّ‌العالَمینَ وَالصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ

اَلعَبدِ المُوَیَّد وَالرَّسولِ المُسَدَّد اَباالقاسِمِ المُصطَفی مُحَمَّد

وَ عَلی آلِه الطَّیِبینَ الطّاهِرینَ المَعصُومِینَ سِیَّما بَقِیَّهِ اللهِ الاَعظَم فِی الاَرَضِینَ

وَاللَعنَهُ الدّائِمَه عَلی اَعدائِهِم اَجمَعینَ مِنَ الآنِ اِلَی قیامِ یَومِ الدّین

سلام‌علیکم و رحمه‌الله.

 اوصیکم عباد الله و نفسی بتقوی الله فاِنَّهاالزِّمامُ و القِوامُ فَتَمَسَّکوا بوَثائِقها و اعتَصِموا بحَقائِقها. ای بندگان خدا، شما و خودم را به تقوای خدا سفارش می‌کنم، چون‌که تقوا مهاراست و تکیه‌گاه. پس بندهای محکم آن را بچسبید و به حقائق آن چنگ بزنید.

اگر خطیب نماز جمعه در دو خطبه‌های نماز علاوه بر حمد الهی، امر و توصیه به تقوا هم به خودش و هم به دیگران نکند، خطبه‏اش را انجام نداده است. توجه دارید سخن گفتن از تقوا و توصیه کردن به آن آسان است، اما فهمیدن و عمل کردن به آن سخت است.

گاهی اتفاق می‌افتد که انسان در مسائل پیش‌آمده درمی‏ماند، یعنی متوجه نمی‌شود وظیفه‌اش چیست، راه صحیح کدام است، و الآن چه باید بکند و امثال این‌ها. قرآن می‏فرماید: اگر مردم ایمان و تقوا داشته باشند ما برای آن‌ها برکاتمان را از آسمان و زمین نازل می‏کنیم. یعنی اگر تقوا باشد مسیر و راه درست را برای انسان باز می‌شود. به تعبیر عامیانه این می‌شود؛ شما کار خودت را درست انجام بده خدا هم می‌داند که چگونه کار را پیش ببرد.

تقوا آثار فراوان دنیایی و آخرتی دارد. انسان باتقوا مواظب زبان و چشم و گوش و اعضاء و جوارح خود هست. دستورات دینی را در حد توان و مقدورات انجام می‌دهد و برای واجب و حرام الهی حریم قائل است، درنتیجه ثمره‌اش را می‌بیند. چون همه عالم مأمور خدا و گوش‌به‌فرمان خدا هستند در محدوده دستورات الهی عمل می‌کنند درنتیجه بخشی از همین مسائل در دنیا متوجه انسان می‌شود و انسان باتقوا در دنیا درک می‌کند آن آثار تقوای خودش را.

استاد بزرگوار ما مرحوم علامه مصباح رضوان‌الله علیه نقل می‌فرمودند: کسانی برای من نقل کردند که درزمانی ملخ آمد و مزارعی را از بین برد. در بین همه این مزارع، به‌اندازه یک چهارگوش آفت ندیده بود تمام مزرعه نابودشده بود الا بخش کوچکی از یک فضای بسیار بزرگ سالم مانده بود و دست‌نخورده. تحقیق کرده بودند که علتش چیست، فهمیده بودند که این زمین برای کسی بود که زکاتش را همیشه می‏داد یعنی حقوق شرعی خود را رعایت می‌کرد.

خود من در همین زلزله رودبار که چند سال قبل پیش آمد و شاید بعضی‌ها یادشان باشد بلافاصله با تعدادی از طلاب شبانه برای کمک رفتیم آن منطقه، منطقه کلیشم، و در آنجا صحنه‌های عجیبی را دیدیم. مثلاً یک شخصی نه خانه‌اش آسیب‌دیده بود و نه زمین کشاورزی‌اش آسیب‌دیده بود هیچ مصیبتی به او نرسیده بود بااینکه آن منطقه‌ای که دیده بودیم با خاک یکسان شده بود. بنده مقید شدم از کار و روش زندگی‌اش سؤال کردم؛ دیدم مواظبت بر امور شرعی‌اش داشته و کارهایی که برای دیگران معمولاً در آن منطقه عادی بوده و انجام می‌دادند او انجام نمی‌داد و هر کاری هم می‌گردند زیر بار آن مسائل نمی‌رفت وزندگی‌اش کاملاً سالم بود. این‌ها آثار دنیایی است که تقوا دارد.

قسمت زیادی «اگر نگویم همه‌اش» از مشکلاتی که داریم مربوط به بی‌تقوایی است. مثلاً همین زبان و کنترل آن چقدر مهم است و اگر در اختیار یک شخص بی‌تقوا قرار بگیرد چه جنایاتی می‌کند و چه آبروهایی را می‌برد و چه حق‌هایی را ناحق می‌کند.

مثلاً کسی که عادت کرده به بدگویی و بدون ترس از خدا، بی‌مهابا حرف می‌زند و مسخره می‌کند. در فضای مجازی و حقیقی، گاهی همین حرف‌ها زندگی‌ها را نابود می‌کند، باید بدانند و بدانیم هر حرفی که می‌زند از بین نمی‌رود. حفظ می‌شود بعد هم باید پاسخگو بود و روزی باید جوابش را داد.

خدای تعالی فرمود: ما یَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاّ لَدَیْهِ رَقِیبٌ عَتِیدٌ. هیچ حرفی از بین نمی‌رود شما لفظی به زبان نمی‌آورید مگر اینکه این‌ها حفظ می‌شود. بنابراین انسان متقی وقتی می‌خواهد حرفی بزند، اول باید تأمل کند، ببیند می‌تواند پاسخگوی کلامش در آینده باشد یا نه؟ سکوت کند یا حرف بزند؟ باید ببیند وظیفه‌اش چیست آنجایی که باید سخن بگوید، آیا خداوند رضایت دارد یا نه؟ اما متأسفانه در این‌گونه مواقع که افراد باید ببینند خدا چه می‌گوید و چه می‌خواهد بعضی همه توجهشان به این است که رفیق و هم‌گروه و هم جناحش از چه خوشش می‏آید. و همین یعنی حرکت در مسیر سقوط و این بی‌تقوایی است ولو شخص از تقوا هم ‌سخن بگوید اما عملکرد او بی‌تقوایی است.

چقدر زیبا حضرت امام (ره) فرمود که عالم محضر خداست در محضر او گناه نکنید. بدانیم که در خلوت و جلوت خدا حاضر است. خداوند خطورات ذهنی ما را هم ثبت می‌کند و آگاه است. آنچه در ذهن خود راجع به دیگران داریم و فکر می‌کنیم همه این‌ها نزد خدای تعالی محفوظ است و در حساب شخصی ما به نام ما ثبت می‌شود. اینکه چه برگه‌ای را امضاء کردیم و چه را امضاء نکردیم راجع به چه کسی گزارش درست دادیم یا ندادیم. امروز می‌توانستیم کار کسی را انجام بدهیم گفتیم برو فردا یا یک هفته دیگر بیا و در این مدت او ضررهای فراوانی کرد این ضررها همه‌اش حساب‌وکتاب دارد. با حرف ما و تائید ما با انتخاب ما با تکذیب ما برای افراد اتفاقات مختلف می‌افتاد و ما توجه نکردیم که چگونه عمل می‌کنیم همه این‌ها پاسخ دارد جواب دارد.

یک ریال از اموال خودمان هم حساب‌وکتاب دارد، چه برسد به بیت‌المال که در اختیار عده است و چه ظلم‌هایی می‌کنند. اگر انسان بفهمد که همه این‌ها را به‌زودی خواهد دید و از او حساب خواهند کشید و برای هرکدام باید پاسخ محکمه‌پسند داشته باشد «آن‌هم محکمه الهی» آن‌هم محکمه‌ای که نقاد و ناقد او بصیر است بینا است. کوچک‌ترین خطا و لغزش و مغشوش بودن آن را می‌فهمد و می‌بیند و به‌حساب می‌آورد.

قدری به خودش می‌آید انسان. باور کنیم در محضر خدا هستیم و خدا عالم به سر و خفیات ما است. این باور زندگی را عوض می‌کند و همه امور را اصلاح می‌کند. کسی که این‌گونه است از کس دیگر ترس ندارد و راحت و باوجدان آرام زندگی می‌کند و چون می‌داند به دیگری باید حساب پس بدهد، نظر دیگران برای او اهمیتی ندارد.

مطلبی را جلسه گذشته از امربه‌معروف مانده بود که این را هم عرض می‌کنم که یکی از منکرات و اعمال ناپسند که نهی شده است، نقل و نشر اعمال خلاف است. یعنی اگر کسی نعوذبالله مرتکب گناهی شد باید آن را بازگو نکند تکرارش نکند و مخفی نگه دارد.

امیرالمؤمنین علیه‌السلام بعد از اعتراف کردن کسی به گناهی که حد داشت با ناراحتی شدید فرمودند: چه قدر زشت است که یکى از شما مرتکب این‌گونه فحشاها می‌شود و سپس در برابر همگان خود را رسوا می‌کند، چرا در خانه‌اش توبه نکرد؟ به خدا سوگند، توبه‌اش بین خود و خدا برتر از اجراى حد بر او، به‌وسیله من است.

 افشا گناه خودش گناه است. بنابراین، نه مرتکب گناه حق ابراز دارد، و نه دیگران حق‌دارند که گناه پنهان کسى را آشکار و منتشر کنند. و این‌یک دستور اسلامی است که گناه دیگران را باید پوشاند، برملا نکرد و آبرو افراد را حفظ کرد و آبرو نبرد. البته این غیر از جرم‌های عمومی و تعرض به بیت-المال و خلاف جمعی است. پس یکى از معروف‌ها ستر عیوب و پرده‌پوشی تا حد ممکن است.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم

قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ﴿١﴾ اللَّهُ الصَّمَدُ ﴿٢﴾ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ ﴿٣﴾ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ ﴿۴﴾

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏

اَلحَمدُالله رَبِّ‌العالَمینَ اَلصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ اَبَالقاسِمِ مُحَمَّد

وَ صَلِّ عَلَی اَمیرِالمُؤمِنینَ عَلیِ بنِ اَبی طالِب وَ عَلَی فاطِمَهَ الزَّهرا سَیِّدَهِ نِساءِ العالَمینَ

وَ عَلَی الحَسَنِ وَ الحُسَینِ سَیِّدَی شَبابِ اَهلِ الجَنَّه وَ عَلَی عَلیِ بنِ الحُسَینِ وَ مُحَمَّدِ بنِ عَلی

وَ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّد وَ موسَی بنِ جَعفَرِ وَ عَلیِ بنِ موسی وَ مَحَمَّدِ بنِ عَلی وَ عَلی بنِ مُحَمَّد

وَالحَسَنِ بنِ عَلی وَ الخَلَفِ القائِم الحُجَّه حَجَجِکَ عَلی عِبادِک وَ اُمَنائِکَ فِی بِلادِکَ.

خودم و همه‌ی شما خواهران و برادران ایمانی را و نمازگزاران محترم جمعه را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت می‌کنم.

متقین دارای منطق قوی و فکر سالم بوده و اهل لجاجت نیستند. مولانا امیرالمؤمنین علیه‌السلام در حکمت ۱۷۰ از حکم نهج‌البلاغه فرمودند: اللَّجَاجَهُ تَسُلُّ الرَّأْیَ. سلّ، به معنای گرفتن و از بین بردن است. حضرت فرمودند: لجاجت و ستیزگرى تدبیر انسان را از بین مى‏برد. توضیح مطلب این است که گاهی انسان بافکر و اندیشه به مطلب درستی رسیده است اما دیگران قبول نکرده‌اند، و شخص با پافشاری برای اینکه دیگران مطلب او را قبول کنند اصل آن را از بین برده است. بعضی وقت‌ها افراد پافشاری دارند برای اینکه حرف درست را قبول نکنند. لذا مولی فرمودند: لجاجت تدبیر خراب کن است. علت مخالفت و ستیزه کردن افراد هم معمولاً دو چیز است، جهل و نادانی و دیگری هوای نفس و تکبر. و باید از هردوی این‌ها به خدا تعالی پناه برد. خداوند متعال توفیق تقوا در همه عرصه‌های فردی و اجتماعی نصیب ما بگرداند.

 روایت این هفته مناسب بحثی که در ابتدا می‌خواهم بکنم دارد و اینکه ریشه لجاجت جهل و هوای نفس است. لذا توجه بفرمائید چه عرض می‌کنم. وقتی به اصول دین در تمامی مذاهب اسلامی نگاه می‌کنیم می‌بینیم مشترکات فراوانی داریم که موجب انسجام اسلامی و زمینه‌ساز وحدت جهان اسلام است و اتفاقاً همین وحدت را دشمنان استکباری ما نمی‌خواهند و با انواع ترفندها به دنبال از بین بردن آن هستند. یک‌بار این مشترکات را مرور می‌کنم: خدای واحد، هیچ مسلمانی نداریم که شعار توحیدی لا اله الا الله را شعار خود نداند و اعتقاد نداشته باشد. پیامبر واحد، همه مسلمین جهان رسول خدا را آخرین فرستاده و سیره او را الگوی رفتاری خود می‌دانند. کتاب واحد، تمام مسلمین، قرآن موجود را قرآن نازل‌شده بر پیامبر می‌دانند. قبله واحد، هیچ مسلمانی نداریم که نمازش به سمت قبله‌ای غیر از کعبه باشد. و هیچ مسلمانی نداریم که در نمازش سوره حمد را که در آن وحدت موج می‌زند را نخواند. حج واحد، هرسال میلیون‌ها مسلمان بارنگ‌ها و گرایش‌های مختلف اما بالباس واحد و اعمال واحد، قدرت اسلام را در ایام حج به رخ جهانیان می‌کشند. موعود واحد، تمام یا بیشتر فرق اسلامی بر این باور هستند که روزی فردی از اهل‌بیت رسول خدا، عدالت را در همه زمین برقرار خواهد کرد. احادیث مشترک، در مجموعه کتب روایی مربوط به فرقه‌های مختلف اسلامی احادیث مشترک فراوانی در زمینه‌های مختلف وجود دارد که بعضی آن‌ها موردقبول و استناد کامل شیعه است، مثل؛ حدیث ثقلین، حدیث کساء، حدیث اثناعشر که به مواردی اشاره خواهم کرد.

دشمن مشترک، امروز بیشتر مسلمانان جهان، آمریکا و اسرائیل را دشمن مشترک خود می‌دانند (ولو بعضی دولت‌هایشان ندانند) دشمنانی که تلاش دارند اسلام را ضعیف یا نابود سازند. و اتفاقاً همین دشمن مشترک زمینه‌ساز وحدت است. اگر در سراسر دنیا در روز جمعه تمام نمازگزاران برعلیه دشمن مشترکشان بگویند مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل چیزی از استکبار باقی نخواهد ماند.

 زبان مشترک دینی تمام جهان اسلام عربی است. و یکی از مشترکات مهم محبت به اهل‌بیت علیهم‌السلام است که اتفاقاً می‌تواند یکی از محوری‌ترین عاملِ وحدت جهان اسلام باشد. به کتب روایی اهل سنت مراجعه شود.

به نظرم اگر بعضی کارها امروز برای ایجاد اتحاد اسلامی دنبال شود تحولی بزرگ به وجود می‌آید مثل پول مشترک جهان اسلام. یا مرکز رسانه‌ای و فن‌آوری اطلاعات مشترک جهان اسلام و امثال این‌ها که از حوصله خطبه خارج است. اما آنچه حضرت آقا اخیراً در روز ولادت رسول خدا فرمودند را نباید فراموش کرد که همه مسلمین، نخبگان و اندیشمندان جهان اسلام را دعوت کردند برای تبیین صحیح اسلام و جامعیت آن. وحدت جهان اسلام را امر راهبردی دانستند نه تاکتیکی. مسئله فلسطین راهم شاخص وحدت وهم عامل وحدت دانستند و فرمودند تمدن نوین اسلامی با وحدت مسلمین شدنی است. و در تأسی به سیره رسول خدا صبر و عدل و اخلاق را مهم‌تر از همه دانستند. عرض می‌کنم امروز جهان اسلام به این آیه شریفه با تمام قوا باید عمل کند که: واعتَصِموا بِحَبلِ اللهِ جَمیعًا وَلا تَفَرَّقوا… و آیه… و لا تَنازَعوا فَتَفشَلوا وَ تَذهَبَ ریحُکُم. و مسلمین نباید اجازه دهند توسط سنی آمریکائی و شیعه انگلیسی که توسط سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل مأموریت بر هم زدن اتحاد را دارند، از بین برود. آقا دربیانی فرمودند: امروز مهم‌ترین دستاویز دشمن برای مقابله با بیداری اسلامی، ایجاد اختلاف است؛ مسلمان را در مقابل مسلمان قرار دادن، مسلمان را به دست مسلمان از بین بردن، این‌ها را به هم مشغول کردن؛ چه چیزی بهتر از این برای دشمنان استقلال اسلامی که مسلمانان را به هم مشغول کنند؟

 کاملاً روشن است که آمریکا بعد از شکست نقشه‌ها و خروج مفتضحانه از افغانستان و ناکامی‌های دیگرش در منطقه و عقب‌نشینی‌های پی‌درپی، دنبال ترفندهای دیگری است تا بتواند بدون حضور فیزیکی نقش‌آفرین باشد و وحدت مسلمین را به هم بزند ولو با ایجاد منازعات قومی و فرقه‌ای و دعوای شیعه و سنی درست کردن. خیال می‌کرد می‌تواند با انفجار و خون‌ریزی در مساجد شیعی افغانستان این فرصت را برای خودش فراهم کند که شیعیان هوشیاری کردند و ناکامش گذاشتند. امروز بیچاره‌تر از آمریکا در دنیا نداریم می‌بینید که باید تا قبل از سال جدید میلادی تمام نیروهایش را از عراق بیرون ببرد و این بخشی از همان انتقام سختی بود که در حال تحقق است. و به فضل پروردگار افول کامل آمریکا و محو کامل اسرائیل از صفحه زمین نزدیک است.

همه مسلمین باید توجه داشته باشند که اگر هم دیگر را متهم کنند، تکفیر کنند و از حوزه دین خارج بدانند برخلاف سنت و سیره رسول خدا و دستور قرآن قدم برداشته‌اند. گاهی افراد از روی نادانی و جهالت و یا از روی عمد و وابسته بودن به اجانب طوری سخن می‌گویند که احساسات تحریک‌شده و دشمنی به وجود آید. البته دستگاه‌های مربوطه باید طبق قانون متخلف را هر کس هست چه شیعه و چه سنی، طبق قوانین مجازات اسلامی مثل ماده ۵۱۳ قانون مجازات اسلامی دنبال و مجازات کنند. همه باید باسنت پیامبر و سیره اهل‌بیت بیشتر آشنا شویم. اهل مطالعه باشید. فریقین کتب یکدیگر را ببینند. کتب اهل سنت و علماء آنان را ببینید که قضاوتشان راجع به اهل‌بیت چگونه است، آفتاب وجودی اهل‌بیت طوری است که کسی نمی‌توانست ونمی تواند انکار کند. جهت اطلاع شما به کلمات بزرگان از اهل سنت راجع به اهل‌بیت رسول خدا در این ایام حزن و مظلومیت دردانه‌اش فاطمه اطهر سلام‌الله علیها اشاره می‌کنم. روایات فراوان و چند دسته است بعضی درباره خود امیرالمؤمنین علیه‌السلام است، بعضی درباره صدیقه طاهره، بعضی درباره اصحاب کسا، بعضی درباره آیات مربوط به اهل‌بیت مثل مباهله و تطهیر، بعضی درباره اهل‌بیت، بعضی درباره دوازده امام است که پرداختن به همه آن‌ها زمان زیادی می‌طلبد.

 اما برای دفع شبهه به بعضی اشاره می‌کنم. مثلاً راجع به علی علیه‌السلام، خطیب بغدادی که از مورخان بزرگ اهل سنت است می‌گوید؛ رسول خدا فرمود: سرلوحه و تیتر نامه کردار مؤمنین، دوستى على بن ابى‌طالب است. هر کس دوست مى‌‏دارد زندگی‌اش همانند من باشد و مردنش همانند من و جایگاهش در بهشتى باشد که پروردگارم درختان آن را کاشته است، باید على و دوستان على را دوست داشته باشد، و به پیشوایان پس از من از فرزندان على اقتدا نمایند؛ زیرا آنان عترت و ذریه و فرزندان من هستند و از گِل من به وجود آمده‏‌اند، و از طرف خدا رزق و علم داده‌شده‌اند، واى بر تکذیب کنندگان فضل آن‌ها از امت من، آنانى که صِله من با آن‌ها را قطع مى‏‌کنند، و خداوند شفاعتم را به آن‌ها نخواهد رساند». ترمذی و دیگران هم شبیه این فراوان دارند.

 درباره فضیلت صدیقه طاهره سلام‌الله علیها در صحیح مسلم جلد دوم به روایت معروف رسول خدا اشاره می‌کند که فاطمه پاره تن من است هرکس او را اذیت کند من را اذیت کرده. راجع به آیه تطهیر و اصحاب کساء و کتاب الله و عترتی و مباهله و … فراوان است اما بیشتر می‌خواهم به این بخش بپردازم که بعد از رسول خدا دوازده نفر پاک و مطهر امام هستند.

در صحیح بخاری که از کتب مهم اهل سنت و مستند و دقیق است و رسم دارند که در طول سال این کتاب را دوره می‌کنند دارد، جابر از پیامبر اکرم روایت می‌کند: یکون بعدی إثنا‌عشر امیرا. بعد از من دوازده نفر امیراند. در صحیح مسلم آمده است: از رسول خدا که فرمود دائماً دین استوار است تا قیامت به به‌واسطه دوازده خلیفه کلهم من قریش. در ینابیع الموده از قندوزی حنفی، از ابن مسعود از پیامبر نقل می‌کند که بعد از ایشان دوازده خلیفه به تعداد نقبای بنی‌اسرائیل می‌باشند. بعد همین قندوزی می‌گوید: محققانی که حدیث اثنا‌عشر را نقل نموده‌اند، می‌دانند که مراد و مقصود رسول خدا از این حدیث دوازده شخص از اهل‌بیت و عترتشان است. چراکه حمل این حدیث بر خلیفه‌های پس از ایشان به دلیل کمی تعداد آن‌ها و یا حمل آن بر اموی‌ها به دلیل بیشتر بودنشان و ظلم آشکار آنان جز عمر بن عبد‌العزیز، صحیح نمی‌باشد؛ و از همه مهم‌تر این‌که اینان از بنی‌هاشم نیستند؛ ‌چراکه پیامبر اکرم در سخنی فرموده‌اند: کلهم من بنی‌هاشم.

 در فرائد شافعی آورده است: ابن‌عباس گفت: شنیدم رسول خداوند می‌گوید: انا و علی و الحسن و الحسین و تسعه من ولد الحسین مطهرون معصومون. هم مطهر و هم معصوم‌اند. در روزهای اخیر بعضی‌ها به طهارت و عصمت ایراد گرفتند درصورتی‌که این‌ها بیان خود پیغمبر اکرم در کتب اهل‌بیت است. علاوه بر این احادیث صریح، نمونه‌های جالب‌تر و دقیق‌تری نیز در کتاب‌های اهل سنت در زمینه تصریح به نام و نشانه‌های امامان اهل‌بیت علیهم‌السلام واردشده است که خیلی عجیب است. در ینابیع‌الموده از جابر انصاری نقل‌شده که می‌گوید: جندل‌بن‌جناده بر پیامبر وارد شد و از او مسائلی را پرسش نمود. سپس جندل گفت: ای رسول خدا درباره اوصیای بعد از خودت به من آگاهی دهید تا به آنان تمسک جویم. پیامبر فرمود: اوصیای من دوازده نفر می‌باشند. جندل گفت: بله، در تورات آن‌ها را همین تعداد یافتیم. پس جندل گفت: آن‌ها را نام ببرید. پیامبر فرمود: اولین آنان سید اوصیاء، پدر امامان علی است. سپس فرزندانش «حسن» و «حسین» هستند. پس به آنان چنگ بزن و جهالت و نادانی جاهلان تو را گمراه مسازد. پس هرگاه علی‌بن حسین، زین‌العابدین، به دنیا بیاید، تو به‌روز آخر عمرت رسیده‌ای و آخرین جرعه‌های زندگی را نوشیده‌ای. جندل گفت: این را نیز در تورات یافتم. ایلیا، شبر و شبیر، نام‌های علی، حسن و حسین است. پس بعد از حسین کیست؟ فرمودند: اگر مدت حسین گذشت، امام بعد از وی، علی و لقب ایشان زین‌العابدین است. بعد از وی پسرش محمد با لقب باقر، بعد از وی پسرش جعفر که صادق نامیده می‌شود، بعد از وی موسی که کاظم نامیده می‌شود، بعد از وی پسرش علی که رضا نامیده می‌شود، بعد از وی پسرش محمد که تقی و زکی نامیده می‌شود و بعد از وی علی که هادی نامیده می‌شود و بعد از وی حسن که عسکری نامیده می‌شود و بعد از وی پسرش محمد که مهدی است و حجت نامیده می‌شود پس او غیبت می‌کند، سپس قیام می‌کند و زمین را پر از عدل و داد می‌نماید، همان‌گونه که پر ظلم و جور بود. پس خوشا به حال صابران در غیبتش». با این روایات جایی برای گفتن حرف‌های سخیف و سست و بی‌مدرک باقی می‌ماند؟

 باید از علماء اهل سنت که این روزها به دفاع وارد صحنه شدند تشکر و قدردانی کنم. نباید بگذاریم وحدتمان به هم بخورد. حتی خلفا هم راجع به امیرالمؤمنین و اهل‌بیت کلماتی دارند که در کتب اهل سنت هست و خیلی عجیب است. مثلاً ابوبکر می‌گوید: روزی پیامبر خدا را دیدم که خیمه‌ای را به پا داشت و درحالی‌که برکمانی تکیه داده بود و علی و فاطمه و حسن و حسین در آن خیمه بودند. آن حضرت فرمود: ای گروه مسلمانان، من باکسی که با اهل این چادر دوست است، دوست هستم و با دشمن آنان دشمن، دوست نمی‌دارد آن‌ها را مگر سعادتمند و حلال‌زاده و دشمن نمی‌دارد مگر بدبخت و حرامزاده. ترمذی از عمر روایت دارد که می‌گوید: شنیدم رسول خدا به علی می‌گوید: هر که تو را دوست داشت در روز قیامت بر منزلت پیامبران است و هر که بر بغض و کینه تو بمیرد و اهمیت ندهد یهودی، یا نصرانی مرده است.

 ابن‌حجر هیثمی از عمر نقل می‌کند که می‌گوید: اشراف را دوست بدارید و به آن‌ها مودت کنید و از آدم‌های پست نسبت به ناموستان بترسید و بدانید که شرف و عزت کامل نمی‌گردد مگر با ولایت علی. خطیب خوارزمی از عثمان نقل می‌کند که عثمان می‌گوید: شنیدم از عمر بن خطاب که گفت: شنیدم از ابوبکر گفت: شنیدم پیامبر می‌گوید: همانا خداوند از نور سیمای علی‌بن ابی‌طالب فرشته‌هایی را آفرید که تسبیح و تقدیس می‌کنند و ثواب آن را برای دوستداران علی و دوستداران فرزندان علی‌ می‌نویسند. ‏فخر رازی که از علمای معروف اهل سنت است در تفسیر سوره کوثر ۱۸ معنا برای کوثر ذکر می‌‌کند و می‌گوید کل این‌ها در وجود حضرت زهرا جمع شده است. از شیعه اگر کسی در این زمان و در این مقطع که عرض کردیم بحث راهبردی است نکته ایی را بگوید و از اهل سنت نکته ایی را بگوید مثل دو لبه قیچی ایی می‌مانند که دارند اسلام را از بین می‌برند.

بیست و هفتم آذرماه سال گشت شهادت روحانی خدوم، مبارز، انقلابی و مجاهد آیت‌الله دکتر مفتح است که این روز به نام روز وحدت حوزه و دانشگاه نام‌گذاری شده است. بحث وحدت حوزه و دانشگاه، که ابعاد علمی را به معرفت و دین پیوند می‌دهد، یکى از اصیل‌ترین گفتمان‌های انقلاب اسلامى است. ظرفیت بی‌نظیری که اگر به‌درستی مورداستفاده قرار گیرد، به خاطر رویکرد توحیدی نظام اسلامی، انقلاب و جامعه را زودتر و قدرتمندانه‌تر به استقلال سیاسی و استقلال فرهنگی و دیگر آرمان‌ها می‌رساند و قطعاً وحدت حوزه و دانشگاه، راهبردى براى مقابله بانفوذ و استحاله دشمن‏ خواهد بود که سال‌ها تلاش کرده بانفوذ در این دو نهاد علمى و ترویج اندیشه‏هاى غربى، انحراف در مسیر درست ایجاد کند و اگر بتواند آن ‏را تحت سلطه خود قرار دهد.

 تعبیر حضرت امام در این زمینه گویاست: «دانشگاه و حوزه‌های علمیه و روحانیون می‌توانند دو مرکز باشند برای تمام ترقیات و تمام پیشرفت‌های کشور و می‌توانند دو مرکز باشند برای تمام انحرافات و تمام انحطاطات». وحدت حوزه و دانشگاه می‌تواند به تقویت جنبش نرم‌افزاری و تولید علم بومى،‏ تحقق تمدن اسلامى و ارائه الگوى سبک زندگى اسلامى ایرانى‏، انسجام ملی و امثال این‌ها کمک کند. خدای تعالی به هر دو قشر توان بیشتر برای خدمت به اسلام و انقلاب عنایت فرماید.

نکته‌ای هم راجع به مسیری که مذاکرات طی می‌کند عرض کنم و آن اینکه آمریکا به کمک صهیونیست‌ها در اتاق‌های فکرشان به این نتیجه رسیده‌اند که با بهانه‌تراشی‌های موهوم مثل متهم‌سازی که روش مورداستفاده غربی‌ها در این موارد است، حق مسلم و پیشنهاد عادلانه ایران را نپذیرند تا بتواند در آینده افکار مردم دنیا را برعلیه ایران متحد کنند یا مکانیزم ماشه در برجام را فعال کنند. که به فضل الهی ایران، باقدرت در مذاکرات حاضرشده و نتیجه هم به نفع ایران و کیدشان مؤثر نخواهد شد.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿۲﴾ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾

در انتشار این خبر سهیم باشید:

پاسخی بگذارید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر وبسایت امام جمعه کرج در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.