سلسله مباحث شیطان شناسی؛ جلسه اول

فلسفه وجود شیطان، ایجاد قدرت انتخاب برای انسان است که سعید باشد یا شقی

کارشناس روابط عمومی ۱۱ مهر ۱۴۰۰ ۰

مبارزه با شیطان دائمی است

به نظرم رسید که راجع به دشمن اصلی‌مان و محور شرارت چه در فرد و چه در اجتماع  و چه در خانواده صحبت کنیم و آن را بیشتر بشناسیم. در بحث دشمن شناسی، مباحث متعددی مطرح است؛ در مسائل معرفتی و اخلاقی و تربیتی هم بحث دشمن شناسی می‌آید که مهم هم هست.

قرآن کریم تصریح کرده است، نه یک مرتبه، چندین مرتبه که شیطان دشمن آشکار شماست؛ و ما برای اینکه در مسیر انسانیت وقتی که قدم برمی‌داریم، به قله‌های عالی برسیم و درجات عالی معنوی را کسب کنیم، باید با او مبارزه کنیم. مبارزه هم یک روز و دیروز نیست که امروز مبارزه کنیم، تمام شود، بگوییم خوب الحمدلله تمام شد؛ نه، چون شیطان که به این سادگی‌ها مسلمان نمی‌شود. پیغمبر اکرم شیطانش را مسلمان کرد. اگر ما هم بتوانیم مسلمانش کنیم؛ یعنی تسلیمش کنیم خوب است.

لذا به نظرم رسید تا ان‌شاءالله برسیم به یک موضوع و متنی را محور بحث قرار بدهیم، از قرآن کریم و روایات اهل بیت راجع به رفتار شناسی شیطان با خودمان و اینکه در رابطه با شیطان باید چگونه عمل کنیم، بحثی را مطرح کنم. به نظر می رسد که شاید ۵،۶ جلسه‌ای طول بکشد. محور بحث هم مثل همیشه قرآن و روایاتی است که در این رابطه هست.

ضرورت رفتارشناسی شیطان

به هر تقدیر ما در هر میدان مبارزه که قرار بگیریم، یکی از عوامل موفقیت ما، شناخت دقیق رفتار دشمن است. وقتی خدای تعالی می‌فرماید که شیطان دشمن آشکار شماست، ما باید رفتار او را خوب یاد بگیریم. الان در همین رفتارهای عادی خودمان هم می‌بینید که مثلاً تیم فوتبال ما می‌خواهد با یک تیم دیگر مسابقه بدهد، می‌نشینند فیلم‌های مسابقه را بررسی می‌کنند، ببینند که آن حریف از چه زاویه‌ای وارد عمل می‌شود و تمام فوت و فن‌هایی را که او بلد است را یاد می‌گیرند تا ضدش را استفاده کنند. در کشتی هم اینطور است. خلاصه در هر جایی که با حریفی می‌خواهند مبارزه کنند معمولاً می‌نشینند رفتار او را در مبارزه یاد می‌گیرند و بعد سعی می‌کنند که در مقابلش عمل کنند و غلبه پیدا کنند.

لذا باید روش دشمنی شیطان و توطئه‌هایی که علیه ما دارد را یاد بگیریم. قرآن کریم به ما یاد داد که چه کار کنیم و ما اگر بتوانیم رفتار شیطان را خوب بفهمیم و دستوری که قرآن و اهل بیت به ما می‌دهند عمل کنیم، بر شیطان غلبه پیدا می‌کنیم. لذا باید نظام رفتاری شیطان را در قرآن کریم بررسی کنیم و ببینیم که چگونه است.

اهمیت مبحث شیطان شناسی، از دیدگاه علامه طباطبایی

مرحوم علامه طباطبایی -رضوان الله علیه- این شخصیت بی‌نظیر عالم اسلام، در کتاب قیم المیزان در جلد هشتم از این مجموعه تفسیر، در ذیل آیه ۱۰ تا ۲۵ سوره مبارکه اعراف بحث مفصلی را راجع به شیطان دارد با عنوان «کَلامٌ فی اِبلیس وَ عَمَلِه». جلد هشتم که می‌گویم، از مجلدات ۲۰ جلدی است؛ چون ترجمه‌اش ۴۰ جلد شده است. در آنجا ایشان مفصل چندین صفحه بحث می‌کند و نکات بسیار دقیق و قابل اعتنایی را راجع به شیطان مطرح می کند.

مرحوم علامه، ضمن اینکه تصریح می‌کند که موضوع ابلیس، موضوع بسیار قابل تامل و از مباحث قرآنی پر دقت و پر بحث است، یک گلگی هم می‌کند از بی توجهی به این موضوع در مجامع علمی و مباحث عمومی. انتقاد می‌کند ایشان که چرا به مسئله شیطان، خوب پرداخته نشده است. -من یک وقت یک رساله ای نوشتم راجع به شیطان؛ بعدا هم قصه‌ای خواندم که آن قصه را هم  برای شما می‌گویم که باعث شد گذاشتمش کنار؛ این بحث را هم که خواستم بگویم باز این قصه یادم آمد خواستم کنار بگذارم- بعد ایشان می‌گوید که چرا مفسرین اهمال کردند و راجع به این مسئله سخن نگفتند و برایشان اولویت نبوده است که راجع به موضوع به این مهمی بحث‌هایی را مطرح کنند؛ حتی گویندگان ما هم مطرح نمی‌کنند.

این ]بحث[ بسیار مهم است و نقطه کلیدی و بزنگاه است؛ چون قسمت اعظم از انحرافات، مربوط به شیطان است؛ چه در مباحث اعتقادی و فکری، و چه در مباحث عملی، شیطان است که می‌آید از مسیر، منحرف می‌کند. ]در[ تمام الحادها، کج‌فهمی‌ها، کفرها و نفاق‌ها و ملت‌های مختلفی که در مباحث اعتقادی به وجود آمده‌اند، شیطان موثر است. در مسائل اخلاقی و رفتارهای کجی اخلاقی هم، باز هم شیطان موثر است. لذا بحث شیطان، بحث مهمی است که اصلاً جایگاه شیطان در نظام خلقت چیست؟ البته آن را زیاد نپرداختند.

شیطان به چیزی غیر از خسران ابدی ما، راضی نمی‌شود

به هر تقدیر شیطان خیلی به ما نزدیک است. جزو آن موجودات نزدیک به ماست، در عین‌ حال مخفی است. یکی از آن مخفی‌ترین موجودات و دشمن‌ترین موجودات ]است[ به ما، که در دشمنی‌اش آسیب صددرصد می‌رساند. بنایش بر این است که ما را نابود کند. اغوا، که به عزت خدا قسم می‌خورد که «فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ» آیه ۸۲ سوره مبارکه ص. خودش هم تا حدود زیادی خداشناس است. موحد هم هست. توحید هم دارد تا یک قسمتی؛ چون خدا را و عزت خدا را قائل است؛ و بعد به عزت خدا قسم می‌خورد که بندگان را از مسیر بیرون کند؛ و از مسیر بیرون کردنش، نه اینکه فقط مشغول دنیا کند یا چه، می‌خواهد نابود کند، هلاک کند، از بین ببرد و بی ایمان کند؛ چون تمام سرمایه ما ایمان ماست، او می‌خواهد تمام ایمان را بگیرد. نمی‌خواهد فقط مثلاً بداخلاقمان بکند؛ نه، می‌خواهد ایمان را بگیرد.

حالا عرض خواهم کرد در بحث که خدا که می‌گوید، شیطان عدو مبین است، دشمنی‌هایش چگونه خواهد بود. به هر جهت خیلی به انسان ضربه می‌زند و کمک هم می‌کند که انسان علیه خودش اقدام داشته باشد. عرض می‌کنم که به چیزی غیر از کفر و الحاد و خسران ابدی هم راضی نمی‌شود. او تمام تلاشش این است که صلح و پاکی و آرامش و نشاط و سعادت و این طور مسائل از جامعه رخت بربندد. مردم در دنیا و آخرت خوشی و راحتی و آسایش نداشته باشند. برای اینکه انسان ساقط بشود، از هیچ اقدامی فروگذار نمی کند و به شکل‌ها و زبان‌ها و رنگ‌های مختلف می‌آید که انسان را بگیرد . هر کدام از ما هم در معرض شیطنت شیطان هستیم.

در انسان شناسی، هیچ موجودی مثل شیطان نیست

تعبیری را شیخنا الاستاذ -حفظه الله- دارند که در روان شناسی و انسان شناسی، هیچ موجودی مثل شیطان نیست. شیطان، انسان را با تمام ویژگی‌ها و خصوصیات و اخلاقیاتش به خوبی می‌شناسد؛ برای هرکدام از ما یک دامی پهن می‌کند، یک سفره‌ای پهن می‌کند. به هر جهت ترفندها، نقشه‌ها و طراحی‌هایی که برای گرفتن هر کدام از ما دارد، بسیار حساب شده و دقیق است.

اینکه در روایت دارد، نظر (نگاه کردن) از مصاید شیطان است؛ یعنی یکی از محل‌های صید شیطان نگاه است که عرض خواهم کرد چگونه صید می‌کند، این تیری که رها می‌شود، اولاً تیرانداز قوی‌ای است که به هدف می‌زند؛ و بعد هم اگر شما تکان خوردید و به جای حساسی که باید می‌خورد، نخورد، این تیر، مسموم است؛ مسموم یعنی اگر تیر به جای حساس نخورد، آن سم شما را هلاک می‌کند. بالاخره اگر در معرض شیطان قرار بگیریم، هلاکت می‌کند. انسان باید خودش را حفظ کند.

آیاتی راجع به دشمنی آشکار شیطان

خدای تعالی در قرآن کریم به ما می‌گوید، وقتی شیطان حساب‌شده وارد عمل می‌شود، شما نمی‌توانید همینطور بدون سپر و بدون هوا و بی‌توجه باشید. شما هم باید با یک دقتی، بدون اینکه غفلت داشته باشید وارد شوید. تعدادی از آیات را برایتان بخوانم که خدا می‌فرماید، غافل نباشید و خطر شیطان را دست کم نگیرید. ما خیلی دست کم می‌گیریم. شما بدانید صد درصد مشکلاتی که الان در کشور داریم، شیطان دارد مدیریت می‌کند؛ با ترفند‌هایی که دارد؛ چون عمده مشکلات ما اختلاف است. هر جا هم اختلاف است شیطان آنجا میاندار است و دارد کارش را انجام می‌دهد. مسائل دیگر هم همینطور است. حالا عرض خواهم کرد که ببینید روش‌هایش چگونه است.

برای اینکه مقداری توجه ما جلب شود، ببینیم که خدای تعالی راجع به این دشمن آشکار چه فرموده:

در آیه ۱۶۸ سوره مبارکه بقره فرمود «وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ» دنبال شیطان راه نیوفتید، او دشمن آشکار شماست.

«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کَافَّهً وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَان إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ» آیه ۲۰۸ سوره مبارکه بقره.

«کُلُوا مِمَّا رَزَقَکُمُ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ» آیه ۱۴۲ سوره مبارکه انعام.

«فَدَلَّاهُمَا بِغُرُورٍ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَهَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا یَخْصِفَانِ عَلَیْهِمَا مِنْ وَرَقِ الْجَنَّهِ وَنَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَکُمَا عَنْ تِلْکُمَا الشَّجَرَهِ وَأَقُلْ لَکُمَا إِنَّ الشَّیْطَانَ لَکُمَا عَدُوٌّ مُبِینٌ» جریان شیطان است که آمده است پیش آدم و حوا؛ نگفتم شیطان دشمن آشکار شماست و تبعیت نکنید! آیه ۲۲ سوره مبارکه اعراف.

این آیات محتوایش یک چیز است که دارم می خوانم. «قَالَ یَا بُنَیَّ لَا تَقْصُصْ رُؤْیَاکَ عَلَى إِخْوَتِکَ فَیَکِیدُوا لَکَ کَیْدًا إِنَّ الشَّیْطَانَ لِلْإِنْسَانِ عَدُوٌّ مُبِینٌ» سوره مبارکه یوسف آیه ۵. حضرت یعقوب به حضرت یوسف می‌گوید که ماجرای خودت را نگو؛ چون شیطان برای انسان عدو مبین است. می‌گوید انسان؛ یعنی همه بشر.

«أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یَا بَنِی آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّیْطَانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ» آیه ۶۰ سوره مبارکه یس. مگر ما با هم قرار نبستیم که نسبت به شیطان مراقبت داشته باشید و حرف او را گوش نکنید؟! چون گوش دادن به حرف کسی تبعیت کردن از اوست. او دشمن آشکار شماست.

آیه ۶۲ سوره مبارکه زخرف «وَلَا یَصُدَّنَّکُمُ الشَّیْطَانُ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ».

آیه ۶ سوره مبارکه فاطر «إِنَّ الشَّیْطَانَ لَکُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا إِنَّمَا یَدْعُو حِزْبَهُ لِیَکُونُوا مِنْ أَصْحَابِ السَّعِیرِ» شیطان برای شما دشمن است، او را دشمن بگیرید. او خودش و حزبش و اطرافیانش، همه شما را دعوت می‌کنند به سمت آتش.

این چند آیه که برای شما خواندم از قرآن کریم، دارد می‌گوید که او عدو آشکار است. با برنامه و طراحی و استراتژی می‌آید تا شما را از بین ببرد.

موضوع شیطان شناسی در قرآن بحث گسترده‌ای دارد و رویکرد قرآن را هم که نگاه می‌کنیم، ناظر به اعمال شیطان است. موضع گیری‌های خصمانه‌ای که شیطان نسبت به انسان دارد، آنها را خدای تعالی در قرآن کریم بررسی میکند، راجع به هدف از خلقت شیطان در قرآن بحث نشده است. خیلی کم، یکی دو مورد شاید باشد و رد شده باشد. اینکه فلسفه وجودی او برای چیست، بحث گسترده و مبسوطی در قرآن کریم مطرح نشده است. شاید در روایات بعضی از نکات گفته شده باشد.

بیشتر تمرکز خدای تعالی در قرآن کریم در موضوع شیطان، رفتار شیطان است که او با شما چه کار می‌کند و شما در مقابل او باید چگونه عمل کنید. روش‌ها را می‌گوید و هشدار می‌دهد که ما در مقابل این روش ها باید چه آمادگی‌هایی را داشته باشیم. بالاخره شیطان موجودی است که هجمه می‌کند به انسان و هجمه‌هایش هم نامحسوس است. باید رفتارش را بشناسیم. خیلی عجیب است.

چگونه در مقابل شیطان، خودمان را حفظ کنیم؟

در دعاهای امام سجاد -سلام الله علیه- است که می‌گوید شیطان ما را می‌بیند، ما شیطان را نمی‌بینیم. این دشمنی است که کاملاً بر ما مسلط است و ما را می‌بیند و ما او را نمی‌بینیم. بعد به خدای تعالی عرض می‌کند که خدایا ما چگونه در مقابل دشمنی که او ما را می بیند و ما او را نمی‌بینیم طاقت بیاوریم؟ چگونه بتوانیم خودمان را حفظ کنیم؟ بعد خود حضرت در دعا دارد که پناه ببرید به خدایی که هم شیطان را می‌بیند، هم شما را می‌بیند.

در قرآن هم داریم و خواهیم گفت که شیطان هم رها نمی‌کند؛ از همه طرف می آید. از چپ و راست می آید، از جلو و عقب می‌آید و انسان را احاطه می‌کند. باز در یک روایتی دارد که وقتی شیطان از چهار طرف ما را احاطه کرده است، ما دیگر راه گریز و فراری نداریم، چه کنیم؟ حضرت فرمودند: خدای تعالی دو راه را برای شما باقی گذاشته است: یکی راه بالا و یکی راه پایین. راه بالا، دعاست و راه پایین، سجده است. سجده طولانی کمر شیطان را می‌شکند. در طول شبانه روز، یک سجده طولانی داشته باشید؛ چه در نماز و چه در خارج از نماز. یکی هم دست به دعا باشید. دعا، ناله شیطان را بلند می‌کند. سعی هم می‌کند که ما دعا نکنیم.

دو وقت است که شیطان خیلی می‌خواهد که آن را مدیریت کند؛ یکی همان وقتی است که ملائکه شب و روز، جایشان را عوض می‌کنند. در غروب آفتاب، ملائکه شب می‌آیند، ملائکه روز می‌روند. در این فاصله که به آن می‌گویند سر چراغی، کاسب‌ها به جای اینکه مشغول عبادت باشند، مشغول سرچراغی هستند. می‌گویند غفیله، یک غفلت کوچکی به وجود می‌آید که افراد یادشان می‌رود؛ یعنی شیطان آنجا را سریع می‌گیرد که در آن مقطع شما نماز غفیله بخوانید. غفلت کوچک را پر کنید.

یکی هم در وقت صبح است که ملائکه صبح و شب عوض می‌شوند. در آن فاصله هم خوابش خیلی خوشمزه است. در آنجا نماز ندارد، دعا دارد. بعد از نماز صبح، نماز خواندن کراهت دارد. آنجا باید دعا خواند، باید مشغول دعا شد. یا قرآن بخوانید یا دعا بخوانید؛ اما در مغرب، نماز خواندن ثواب دارد. انسان بتواند آن موقع نماز بخواند بهتر است. وقت نماز هم تا زمانی است که قرمزی در آسمان هست. بیشتر نمازهای غفیله که در سراسر کشور خوانده می‌شود، خارج از وقت است؛ چون باید قرمزی در آسمان باشد. هوا که تاریک شد دیگر نماز غفیله را باید به قصد رجاء و به امید ثواب خواند.

به هر جهت می‌خواهم عرض کنم که خدای تعالی حتی برای آن لحظات کوچکی هم که شیطان احتمال دارد شیطنتی کند، فضایی را فراهم کرده است که ما دچار غفلت نشویم و تیر نخوریم؛ چون امیرالمومنین -سلام الله علیه- فرمود: هیچ پرنده ای در آسمان صید نشد و هیچ ماهی در دریا به تور صیاد نیافتاد و هیچ صیدی در کمند صیاد قرار نگرفت، مگر اینکه در آن لحظه از ذکر خدا غافل بود. صاعقه هیچ موجودی را نزد، مگر اینکه در آن زمان ذکر خدا نمی گفت. شیطان هم صیاد است. می گوید بترسید از مصاید شیطان؛ پناه ببرید از صیدگاه شیطان به خدا. شیطان هم صیاد است و اگر ذاکر باشی، صید شیطان نخواهی شد. ذکر، مانع غفلت است.

هدف از خلقت شیطان

قرآن در نظام عالم خلقت، شیطان را یک موجود خوبی می‌داند؛ یعنی واقعا اگر ما بخواهیم توحیدی فکر کنیم، با این همه بدی‌هایی که برای شیطان می‌گوییم و دشمنی‌هایی که هست، باید این مسئله را حل کنیم که پس خدا شیطان را برای چه خلق کرده است؟

عرض کردم در قرآن راجع به هدف از خلقت شیطان صحبت نکرده است؛ اما شیطان در عالم، وجود مبارکی است، وجود میمونی است، یکی از بهترین مخلوقات خداست شیطان؛ چون نظام عالم را نظام احسن می‌دانیم. خدای تعالی نظام عالم را به بهترین شکلی که می‌توانست خلق کند، خلق کرده، با همین کیفیت و با همین موجوداتی که هست و با همه این بدی‌هایی که می‌بینیم در بهترین حالتش است؛ و هر جور که خدا دستور داده که عمل کنیم، آن حالت بهترین حالت است.

البته ما با اراده و اختیار خودمان و کج‌رفتاری‌های خودمان، مسائلی را که خدای تعالی طراحی کرده، تغییر می‌دهیم چون مختار هستیم. انسان اختیار دارد و با اختیار خودش تغییر می‌دهد. خدا علم دارد و می‌داند که شما چه کاره هستید و چه کار خواهید کرد و چه تصمیمی خواهید گرفت، اینها را می‌داند ولی علم خدا در تصمیم شما هیچ نقشی ندارد؛ یعنی اینطور نیست که چون خدا می داند، شما تصمیم می گیرید؛ اینطور نیست. شما خودتان تصمیم میگیرید.

بنده معلم هستم و می‌دانم که دانش آموزم درس می‌خواند و قبول می‌شود؛ فلان دانش آموزم درس نمی‌خواند و رد می‌شود. هر دو هم استعدادهایشان خیلی خوب است ولی او بازیگوش است؛ این را می‌دانم و می‌دانم اگر درس بخواند، همان بازیگوش هم قبول می‌شود و همین کسی که بازیگوش نیست، اگر درس نخواند، رد می‌شود؛ اما این که من می‌دانم او درس می‌خواند و قبول می‌شود باعث قبول شدنش نیست. و علم این که می‌دانم او درس نمی‌خواند و رد می‌شود هم باعث رد شدنش نیست؛ که بیاید بگوید چون معلم می‌دانسته من درس نمی‌خوانم، من درس نخواندم و رد شدم. این حرف را کسی از او قبول نمی‌کند. انسان اختیار دارد؛ علم خدا ربطی به عمل من ندارد. انسانها مختار هستند. خدای تعالی عالم است که تو چگونه انتخاب می‌کنی. این یک بحث کلامی است.  بحث اخلاقی به آن معنا نیست.

نظام عالم را عرض می‌کردم که احسن است. قدرت انتخاب برای انسان هست که انسان سعید شود یا شقی شود. اینها در قرآن آمده است که خدای تعالی عالم را احسن خلق کرده است. در سوره مبارکه سبأ آیه ۲۱ آمده است «وَمَا کَانَ لَهُ عَلَیْهِمْ مِنْ سُلْطَانٍ إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ یُؤْمِنُ بِالْآخِرَهِ مِمَّنْ هُوَ مِنْهَا فِی شَکٍّ وَ رَبُّکَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ حَفِیظٌ» شیطان هیچ تسلطی به شما ندارد. اصلاً اینطور نیست که شما بگویید من نمی‌توانستم و ناچار بودم که گوش به حرف شیطان بدهم. اینها را مفصل عرض خواهم کرد. شیطان بر احدی تسلط ندارد؛ هیچ، ما خودمان او را بر خودمان مسلط می‌کنیم. چگونه؟ عرض می‌کنم. الان می خواهم نظام احسن را بگویم.

«وَمَا کَانَ لَهُ عَلَیْهِمْ مِنْ سُلْطَانٍ» پس فلسفه وجود شیطان را خدای تعالی این قرار می‌دهد که شما بتوانید انتخاب کنید که سعید باشید یا شقی باشید. شما بتوانید انتخاب کنید در مسیر صلاح حرکت کنید یا در مسیر دیگر. وجود شیطان در عالم برای این است که اولاً، فلسفه وجود شیطان ایجاد قدرت انتخاب برای انسان است که سعید باشد یا شقی باشد. صالح باشد یا طالح باشد. او اصلاً سلطه‌ای بر شما ندارد. «إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ یُؤْمِنُ بِالْآخِرَهِ مِمَّنْ هُوَ مِنْهَا فِی شَکٍّ وَ رَبُّکَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ حَفِیظٌ» تا معلوم شود چه کسی اهل آخرت است و نسبت به کسی که به کل عالم شک دارد، به خدا شک دارد، به توحید شک دارد.

ثانیاً، انسان را موظف کرده علیه شیطان موضع خصمانه داشته باشد و به هیچ وجه از او تبعیت نکند. همین آیاتی که برایتان خواندم؛ آیه ۶۰ سوره مبارکه یس «أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یَا بَنِی آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّیْطَانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ» آیا با هم قرار نبستیم که از شیطان تبعیت نکنی؟ یا آیه ۶ سوره مبارکه فاطر «إِنَّ الشَّیْطَانَ لَکُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا» شیطان، دشمن شماست، شما هم او را دشمن بگیرید. پس در مطلب دوم، خدای تعالی می‌فرماید، با این شیطان که من آن را دشمن شما قرار دادم، مبارزه کنید. موضع خصمانه داشته باشید.

و سوم، تصریح می‌کند که این عالم، عالم احسن است. در آیه ۷ سوره مبارکه سجده «الَّذِی أَحْسَنَ کُلَّ شَیْءٍ خَلَقَهُ وَبَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسَانِ مِنْ طِینٍ» و آیه ۸۸ سوره مبارکه نمل «… صُنْعَ اللَّهِ الَّذِی أَتْقَنَ کُلَّ شَیْءٍ إِنَّهُ خَبِیرٌ بِمَا تَفْعَلُونَ» این دو آیه که در آیات دیگر هم داریم، می‌فرماید که نظام عالم نظام احسن است؛ یعنی ما در این نظام عالم موجودی را می‌خواهیم که اولا با او مبارزه کنیم و در این مبارزه، سعید و شقی بودن ما معلوم شود.

باز حضرت استاد  ذکری را داشتند؛ ایشان خیلی نکات بدیع و لطیفی را از قرآن مطرح می‌فرماید. یک وقت راجع به شیطان فرمودند: شما فرض کنید معماری، ساختمانی، کاخی را ساخته. قصری را ساخته؛ خانه مجللی است اما در آن دستشویی نساخته است. شما می‌گویید، این معمار که معمار نیست. کسانی که در اینجا زندگی می‌کنند بالاخره کنیفی می‌خواهند. وقتی از بالا به این مجموعه و به این کاخ نگاه می‌کنید، می‌گویید، مهندسی مهندس است که همه جوانب را دیده باشد. ۲۰ نفر می‌خواهند در این خانه زندگی کنند، لااقل ۵ اتاق می‌خواهد، سالن می‌خواهد، انباری می‌خواهد، چاه بالوعه هم میخواهد. جایی را می‌خواهد که کثافات در آن ریخته شود. اگر نداشته باشد، شما به مهندسی آن شک می کنید.

به عنوان خالق این عالم، نظام عالم را وقتی از بیرون نگاه کنید، شیطان باید در آن باشد. اگر نباشد، نقص عالم است. مار اگر زهر نداشته باشد، نقص مار است. شما نمی‌توانید بگویید که مار موجود بدی است. چرا او را خدا خلق کرده است که نیش می‌زند؟ ماری که نیش نزند که مار نیست. مار برای اینکه حفظ حیات کند خدای حکیم برای او نیش قرار داد. برای اینکه زندگی‌اش تامین شود. نیش برای او خیر است، برای من شر است. پس باید از مار فرار کنیم. چه کسی گفته شما خودت را در اختیار مار قرار بدهی؟

شیطان موجودی است که در این نظام عالم که نظام احسن است، باید حتماً وجود داشته باشد. اگر وجود نداشته باشد، آن دو موردی را که عرض کردم خودش را نشان نمی‌دهد. البته اساساً شر در عالم وجود ندارد. شر مطلق وجود ندارد. تاریکی، ما در عالم نداریم. تاریکی، نبود نور است. تاریکی عدم است و هیچ وقت موجود نیست. لذا این حرف‌هایی که ما خیلی وقتها می‌زنیم غلط است. می‌گویم دیدم نبود. نبودن که قابل دیدن نیست. اینها غلط مصطلح است که ما می‌گوییم. شر مطلق وجود ندارد. هر چه که در عالم وجود دارد نفع است. آنجا که منافع نیست را می‌گوییم شر . لذا شیطان به عنوان مخلوقی که از مخلوقات خداست، خیر است و منفعت دارد و باید باشد تا ما بتوانیم در مبارزه با او به آن منافعی که لازم است برسیم.

شیطان بی اذن خدا، قدم بر نمی‌دارد

از طرف دیگر این را بدانید که شیطان بدون اذن خدا قدم بر نمی‌دارد. شیطان مامور الهی است. «إِنَّمَا النَّجْوَى مِنَ الشَّیْطَانِ لِیَحْزُنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَلَیْسَ بِضَارِّهِمْ شَیْئًا إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَعَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ» آیه ۱۰ سوره مبارکه مجادله. اصلا نمی‌تواند بدون اذن خدا قدم بردارد. خدای تعالی نظاماتی را چیده است که در آن نظامات، عمل می‌شود.

آب در ۱۰۰ درجه جوش می‌آید. حالا شما می‌روید کاسه را می‌گذارید، زغال را روشن می‌کنید، کاسه آب را می‌گذارید روی آتش، درجه حرارت بالا می‌رود، به آن حرارت که رسید می‌جوشد. این را شما نمی‌توانید تغییر بدهید. خدا نظاماتی را در عالم قرار داده است. تنها موثری که در عالم، وجود دارد و مستقل عمل می‌کند، خدای تعالی است. هیچ موجودی غیر از خدای تعالی مستقلاً در عالم، موثر نیست. فقط خداست که موثر است. لذاست که به ما می‌گوید در مسائل مختلف بر خدا توکل کنید. «وَعَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ» اهل ایمان به خدا توکل می‌کنند.

شرح حالی از علامه ذوالفنون، حسن زاده آملی رضوان الله علیه

خدا رحمت کند مرحوم شیخنا الاستاذ، علامه حسن زاده آملی را. توفیق بود خدمت ایشان، اشارات بوعلی را خواندم؛ یکی از سه جلد مجلدات را.  البته درس‌های دیگر را هم متفرقه خدمت ایشان رسیدیم. ایشان یک شخصیت بی نظیر و بی بدیل و ذوالفنون بود و همه اینها به کنار، لطافت روحی‌ای داشت با آن کوه عظمت علمی، که شاید در دنیا نداشته باشیم شخصیتی مثل ایشان که انقدر استاد دیده باشد. استادهای فراوانی را دید.

شاید ۴۰ سال قبل بود، آن موقع ما در مدرسه کلیله و دمنه می‌خواندیم. من یادم هست آن موقع نصرالله منشی که کلیله و دمنه را به آن سبک نوشته، دو فصلش را ننوشته بود. آن موقع خوانده بودم که آن دو بخش را حسن حسن زاده آملی به سبک نصرالله منشی نوشته است. هر چه هم که دقت کردم، نفهمیدم که آن دو فصل را که او نوشته، کدام است. بعدها هم با بعضی از اساتید که بررسی کردیم، گفتند که هیچ معلوم نمی‌شود که کدام فصل را او نوشته؛ یعنی درست به قلم و به بیان نصرالله منشی، آن دو فصل را نوشته بود. کلیله و دمنه خیلی خواندنش سخت است. الان که جوانها همین ادبیات فارسی را هم به زور می خوانند.

من هم خاطره از ایشان زیاد دارم. یک وقت فرمودند: صبح می‌رفتم منزل آقای قمشه‌ای، سه‌راه سیروس (آن موقع چهارراه سیروس، سه‌راه بود) یک روز صبح برف شدیدی آمده بود که تا زیر زانو برف بود. من شک کردم که بروم به خانه ایشان یا نروم. چون ایشان درس را در خانه می‌داد. (پدر همین آقای قمشه‌ای که در تلویزیون صحبت می‌کند، از علما بود -رضوان خدا بر او- می‌گفت هر وقت امام رضا من را دعوت کند می‌روم زیارت -آقای قمشه‌ای بزرگ می‌گفت- بعد می‌گفتند شما را چطور دعوت می‌کند امام رضا؟ می‌گفت یا یک خوابی می‌بینم، یا یک اتفاقی می‌افتد، یا یک جوری می‌شود که می‌فهمم باید بروم. الان من خودم شبهه کردم که علامه منزل آقای قمشه‌ای می‌رفت یا منزل آقای شعرانی) علامه فرمود: به خاطر برف زیاد من شک کردم که بروم یا نروم. با ۲،۳ نفر دیگر بود که می‌رفتیم. ولی تصمیم گرفتم که بروم. (ایشان خیلی عشق درس بود) فرمود: من رفتم و در زدم. خود آقا آمد در را باز کرد. فقط هم من بودم. چیزی که در دلم گذشته بود را به ایشان گفتم. گفتم من داشتم می‌آمدم، شک کردم که بیایم یا نیایم. آقا فرمود: داشتی می‌آمدی، سه راه سیروس، آن گدا را دیدی که نشسته بود کنار خیابان گدایی می‌کرد در آن برف شدید، صبح اول صبح؟ گفتم: بله دیدم. گفت: او هیچ وقت شک نکرده که برای گدایی کردن الان برف هست بروم یا نروم؟ تا آخر شب می‌داند که بالاخره کسی یک پولی به او می‌دهد. او برای گدایی کردنش شک نکرد، تو برای تحصیل علم شک کردی؟ ایشان می گفت غیر از من هم آن روز کسی سر درس نیامد.

ایشان می‌گفت: من صبح می‌رفتم به درس آقای شعرانی. آقای شعرانی که درس می داد، سوال و جواب می‌کردند طلبه‌ها، بعد فاضل تونی درس داشت، درس می‌داد، طلبه‌ها سوال و جواب می‌کردند، بعد می‌رفتند. بعد از آن آقای جلوه درس داشت. از صبح تا ظهر این‌ها پشت سر هم درس داشتند و من انقدر شوق تحصیل و درس داشتم، حیفم می‌آمد که بعد از درس ننشینم و سوال‌ها و جواب‌ها را نشنوم. سوال و جواب طلبه‌ها نکات خوبی داشت که من آنها را یادداشت می‌کردم. بعد هم درس بعدی شروع می‌شد، بعد درس بعدی هم همینطور. برای اینکه اینها را از دست ندهم، صبح‌ها صبحانه نمی‌خوردم، غذا نمی‌خوردم که احتیاج به تجدید وضو نداشته باشم که از صبح تا ظهر که می‌آیم، مشغول تحصیل علم باشم.

به بهانه چیزی به کسی نمی‌دهند. مراتب معنوی علامه هم که سر جای خودش هست؛ ان شاءالله وقتی بشود بگویم. شادی ارواح طیبه صلحا و علما و بزرگان، خاصه، این عالم فرزانه و جلیل القدر، صلواتی ختم کنید.

شیطان مثل سگ است

استاد دیگر ما، حضرت علامه، ایشان باز می‌فرمودند: شیطان در عالم هستی، مثل سگ است. سگ تعلیم دیده است. کلب معلم است که این برگرفته از روایات است. کسی را می‌گزد که خدا به او بگوید بگز. سگ‌های آموزش دیده را دیده‌اید، سگ آموزش دیده هرکسی را که نمی‌گزد. سگ‌هایی که پلیس هستند، جاسوس یابند، مواد مخدر پیدا می‌کنند، اینها هر کدام دوره دیده‌اند. سگ شکاری را دیده‌اید، می‌فرستند او را برود قرقاول را بگیرد بیاورد، خودش هم گشنه است ولی نمی‌خورد. چون تعلیم داده‌اند که بگیر بیاور. سگ تعلیم دیده، دیه هم دارد؛ یعنی اگر کسی او را بزند دیه دارد؛ همین سگی که عین نجس است ارزش پیدا می‌کند.

اینجا می‌گوید، اگر خدا نخواهد شیطان نمی‌تواند به کسی آسیب برساند. سگِ تعلیم دیده‌ی درگاه الهی است. اینکه چگونه خدا اجازه نمی‌دهد را در بحث‌ها خواهم گفت. خدا می‌گوید این سگ، دشمن توست. مواظب باش که خودت را به گزش او ندهی. رفتارش را یاد بگیر که اینگونه عمل می‌کند؛ تو در مقابلش مواظب باش. من گفتم به او که هر کس که مثلاً اینگونه است، تو او را بگیر. مواظب باش آن کار را نکنی؛ چون تو را می گیرد.

امام سجاد در دعای حزین که دعای قشنگی است، در مکارم اخلاق بخوانید؛ استغاثه می‌کند به خدای تعالی «فَیاغَوْثاهُ ثُمَّ واغَوْثاهُ بِکَ یا اَللّهُ مِنْ هُویً قَدْ غَلَبَنی» از هوایی که به من غلبه پیدا می کند «وَ مِنْ عُدُوٍ قَدِ اسْتَکْلَبَ عَلَیَّ» و از آن دشمنی که مثل سگ بر من حمله می‌کند. در دعاها هم آن صفت سگ بودن را و حمله کردن را و پارس کردن و گاز گرفتن را برای شیطان مثال آورده است. خدایا به تو پناه می‌برم، به تو استغاثه می‌کنم از شیطانی که  مثل سگ بر من حمله می‌کند.

 

/انتهای پیام

در انتشار این خبر سهیم باشید:

پاسخی بگذارید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر وبسایت امام جمعه کرج در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.