مشروح خطبه‌های نماز جمعه ۱۲ شهریور ماه ۱۴۰۰شهر کرج/

اسلام آمریکائی و شیعه انگلیسی مستعمره شدن است

کارشناس روابط عمومی ۱۲ شهریور ۱۴۰۰ ۰

متن کامل خطبه نماز جمعه ۱۴۰۰/۰۶/۱۲

استان البرز، شهرستان کرج

توسط آیت‌الله حسینی همدانی

بِسمِ‌الله الرَّحمَنِ الرِّحیمِ

اَلحَمدُالله رَبِّ‌العالَمینَ وَالصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ

اَلعَبدِ المُوَیَّد وَالرَّسولِ المُسَدَّد اَباالقاسِمِ المُصطَفی مُحَمَّد

وَ عَلی آلِه الطَّیِبینَ الطّاهِرینَ المَعصُومِینَ سِیَّما بَقِیَّهِ اللهِ الاَعظَم فِی الاَرَضِینَ

وَاللَعنَهُ الدّائِمَه عَلی اَعدائِهِم اَجمَعینَ مِنَ الآنِ اِلَی قیامِ یَومِ الدّین

عبادالرحمن اوصیکم و نفسی بتقوی الله. متقین در بحث امر به معروف و نهی از منکر دنباله رو انبیاء هستند. که در قسمتی از آیه ۱۵۷ سوره مبارکه اعراف فرمود: «الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِىَّ‏ الْأُمِّىَّ الَّذِى یَجِدُونَهُ مَکْتُوبًا عِندَهُمْ فِى التَّوْرَئهِ وَ الْانجِیلِ یَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنهْاهُمْ عَنِ الْمُنکَرِ…» آنان که پیروی کنند از رسول و پیغمبر امی که در تورات و انجیلی که در دست آن هاست (نام و نشان و اوصاف) او را نگاشته می یابند که آن ها را امر به هر نیکویی و نهی از هر زشتی می کند…

انجام این دو فریضه از بهترین اعمال است. امام صادق علیه السلام فرمود: مردى از قبیله خثعم خدمت حضرت رســول خدا رسید و پرسید: اى رســول خدا، بهترین عمل دراســلام چیســت؟ فرمود: ایمان به خداوند. سوال کرد: بعد از آن چیست؟ فرمود: امر به معروف و نهى از منکر. آن مرد گفت: کدامیک از اعمال نزد خداوند مبغوض اســت؟ فرمود: شرک به خدا. سوال کرد بعــد آن چیســت؟ فرمود: قطع رحــم. عرض کرد بعد از آن چیســت؟ فرمود: ترک امر به معروف و نهى از منکر.

همه می‌دانیم انسانی که دنبال حقیقت است و کمال می‌خواهد باید به آنچه انبیاء الهی از طرف خداوند متعال آورده‌اند عالم و عامل باشد و در مرحله بعد تا می‌تواند در جهت نشر معارف الهی کوشا باشد. و قطعاً این تلاش در نشر معارف، یکی از مصادیق نصرت الهی است. و اگر مانعی در راه گسترش خداپرستی و ارزش های الهی بوجود بیاید، معنایش مقابله با توحید و جنگ با خدای تعالی است.

یکی از موارد تقابل، ترک امر به معروف و نهی از منکر است. چرا؟ چون وقتی نهی از منکر ترک می‌شود و امر به معروف انجام نمی‌شود، در حقیقت به نقطه مقابل که نافرمانی خداوند است کمک شده است. امام صادق علیه‌السلام فرمودند: کسى کـه توانـائى نـهى از منـکر را داشـته باشـد و نهى از منـکر نکـند، دوست دارد که خـداوند اطـاعت نشـود، و کسى که نافرمانى خـدا را دوست داشته باشد، آشکارا بـا خـداوند دشمنى کرده است.

لذا در جوامع روائی کسی که تارک این فریضتین است را در حکم کسی که با خدای تعالی اعلان جنگ کرده است دانسته‌اند. رسول خدا فرمودند: «إِذا اُمَتى تَواکَلَتِ الْأَمرَ بِاْلمَعْرُوفِ وَالنَّهىَ عَنِ الْمُنْکَرِ فَلْیأْذَنوُا بِوِقاعٍ مِنَ اللّه». هرگاه امّت من از انجام امر به معروف و نهى از منکر سرپیچى کنند و آن را به یکدیگر واگذار نمایند، گویا با خـداوند اعـلان جنگ داده اند.

یک توجه بدهم و آن این است که؛ در روایات آمده است که توجه داشته باشید به چه چیزی از عمل دیگران راضی و یا ناراحت هستید؛ چون برای شما هم ثبت می شود. امیرالمومنین علیه‌السلام فرمود: هر کس به کردار عده‌ای راضی باشد مانند کسی است که همراه آنان؛ آن کار را انجام داده باشد و هر کس به کردار باطلی دست زند او را دو گناه باشد، گناه به جا آوردن آن و گناه راضی بودن به آن.

بعضی وقت‌ها کسی که دارد نهی از منکر می‌کند دیگران به او اعتراض می‌کنند. لااقل نمیتوانی کمک کنی در دل راضی باش به آن امر و نهی. او که اظهار نارضایتی می‌کند از امر و نهی، در گناه آن شخص شریک است. برای او هم این گناه را می‌نویسند. شما این همه می‌گویید «یا لیتنی کنت معکم» خطاب به امام حسین علیه السلام؛ یعنی واقعا اگر از صمیم دل بگویید و راضی باشید به عمل حسین علیه‌السلام و ناراحت باشید از عمل دشمنان او، اسم شما هم ثبت و ضبط می‌شود. هر عملی همینطور است.

در نوبت قبل به چهار شرط اصلی امر به معروف و نهی از منکر اشاره کردیم. در این نوبت به مراتب اشاره می‌کنم؛ یعنی معروف و منکر دارای مراتبی هستند و در هر مرتبه مقدار مشخصی از معروف و منکر، در فرد و یا در جامعه اثر گذاری دارد و می‌تواند خیر را گسترش بدهد و از توسعه بدی‌ها جلوگیری کند.

این مراتب، ارتکاب بعد اشاعه و بعد اقامه هستند؛ یعنی گاهی انجام منکر، کسی را غیر از خود مرتکب تحت تاثیر قرار نمی‌دهد. تنهایی و در خلوت خودش بزه و منکری را انجام داده. برای خود او کسر شان است. حیثیت خودش را لکه دار کرده و در نزد خدا و ملائکه باید شرمنده و سپس تائب باشد؛ اما روی دیگران اثر نداشته، کسی را هم دعوت به خلافی که انجام داده، نکرده است. در معروف هم همینطور است، عمل مستحبی را در خلوت خودش انجام داده و باعث رشد معنوی خودش شده؛ اینها همان مرحله ارتکاب است و چیز اضافه‌ای ندارد.

اما گاهی شخص مستقیماً دیگران را دعوت به انجام منکر می‌کند و یا واسطه‌ای قرار می‌دهد که منکری انجام بگیرد، در بخش معروف هم همینطور است؛ یعنی نه تنها خودش انجام داده، دیگران را هم دعوت می‌کند تا این کار شایع شود. این مرحله را اشاعه می گویند که از رتبه قبلی بالاتر است و اثرگذاری‌اش توسعه پیدا کرده است.

مرتبه بالاتر وقتی است که شخص اقدام به اقامه منکر و یا معروف می‌کند؛ یعنی مقدمات و زیر ساخت‌های لازم برای انجام منکر و یا معروف و گسترش آن را فراهم می‌کند. مثلاً اگر کسی رفت و از دیگری درخواست مبلغی پول ربوی کرد، مرتکب گناه ربا شده است و اگر دیگران را هم تشویق کرد و منافع آن را تبلیغ کرد، اینجا به مرحله اشاعه منکر ربا رسیده است؛ و گاهی شخص از این هم جلوتر می‌رود مثلاً بانک تأسیس می‌کند و در آن بانک همه جهات رد و بدل شدن سودهای حرام را فراهم می‌کند. این را اقامه می‌گویند.

در بحث امر به معروف و نهی از منکر، باید به مراتب، توجه داشت؛ و اول باید از همین اقامه شروع کرد و از اقامه‌کنندگان منکر نهی کرد؛ و در مرتبه بعد باید با اشاعه‌کنندگان برخورد کرد؛ و در مرتبه سوم به مرتکبین پرداخت.

حضرت امام (ره) فرمودند: «سزاوار است که آمر به معروف و ناهی از منکر در امر و نهی و مراتب انکارش، مانند پزشک معالج، معالجی مهربان و پدری با شفقت باشد که مراعات مصلحت مرتکب را می‌نماید و انکارش لطف و رحمت برای او خصوصاً و برای امت عموماً باشد». حضرت امام در اینجا نکته اخلاقی آن را بیان می‌کند.

ان شاءالله در نوبت دیگر با قید حیات مسائل دیگری مطرح خواهم کرد.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿۲﴾ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏

اَلحَمدُالله رَبِّ‌العالَمینَ اَلصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ اَبَالقاسِمِ مُحَمَّد

وَ صَلِّ عَلَی اَمیرِالمُؤمِنینَ عَلیِ بنِ اَبی طالِب وَ عَلَی فاطِمَهَ الزَّهرا سَیِّدَهِ نِساءِ العالَمینَ

وَ عَلَی الحَسَنِ وَ الحُسَینِ سَیِّدَی شَبابِ اَهلِ الجَنَّه وَ عَلَی عَلیِ بنِ الحُسَینِ وَ مُحَمَّدِ بنِ عَلی

وَ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّد وَ موسَی بنِ جَعفَرِ وَ عَلیِ بنِ موسی وَ مَحَمَّدِ بنِ عَلی وَ عَلی بنِ مُحَمَّد

وَالحَسَنِ بنِ عَلی وَ الخَلَفِ القائِم الحُجَّه حَجَجِکَ عَلی عِبادِک وَ اُمَنائِکَ فِی بِلادِکَ

خودم و همه ی شما نمازگزاران محترم را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت می کنم. متقین کسانی هستند که با کار و تلاش سعی می کنند فقیر نشوند و در عین حال از فقراء دستگیری می  کنند. مولانا امیرالمومنین در حکمت ۱۵۴ از حکم نهج  البلاغه فرمودند: «الْفَقْرُ الْمَوْتُ الْأَکْبَرُ». تنگدستى، مرگ بزرگتر است. حضرت برای فقر و تنگدستی، مُردن با صفت بزرگتر را استعاره آورده است.

این تعبیر امام علیه السلام از این جهت است که وقتی کسی بی  چیز شد نمی تواند از نظر مادی خواسته های خود را تامین کند در نتیجه غمگین می شود. و چون شخص فقیر دائماً دچار شکست و سختی و غم می شود کانَّ دائم در حال مردن است و این از یک بار مردن بزرگتر است. لذا حضرت فرمود: تنگدستی، مرگ بزرگتر است. باید تلاش کرد فقر را از بین برد. یکی از چیزهائی که فقر را از بین می برد صدقه است که در بیانی فرمودند: فقر را با صدقه و بخشش درمان کنید و امام باقر علیه السلام فرمودند: نیکی کردن و صدقه پنهانی فقر را از بین می برد. صدقه فقط مال نیست. گاهی حال و احوال و صله رحم هم هست.

امروز ۱۲ شهریور مصادف با ۲۵ محرم الحرام بنا بر نقل سال  گشت شهادت امام سجاد علیه السلام است. مسعودى تاریخ نگار معروف درباره دوران امامت على ‏بن الحسین می گوید: امامت را به ‏صورت مخفى و با تقیه شدید و در زمانى دشوار عهده‏ دار گردید. زمان امام سجاد زمان سختی بود. حذف فیزیکی خاندان عصمت را کرده بودند. گذشته از اینکه ترور شخصیت هم کرده بودند و مراتب آنها را زائل کرده بودند. زیارت عاشورا را خواندید که هم ظلم کرده بودند و هم مراتب  معنوی آنها را گرفته بودند و هم مراتب سیاسی اجتماعی آنها را گرفته بودند؛ هم کشته بودند و حذف فیزیکی کرده بودند؛ در چنین فضایی امام سجاد علیه السلام کار را به دست گرفت. وضعیت زمان امام سجاد بسیار وضعیت سختی است. هم باید شیعه را حفظ کند، هم باید معارف اهل بیت را توسعه بدهد، هم باید با فساد مبارزه کند، هم مشکلات اجتماعی را سامان بدهد. بنابراین آنچه که می گویند امام کناره گیری داشت و با امور کاری نداشت درست نیست امام اهل مبارزه بود. مبارزه ی خودش را با سیاست های بنی امیه و تغییر سبک زندگی اموی به سمت زندگی حسینی و علوی از فردای عاشورا شروع کرد بلکه از بعدازظهر.

در کاخ عبیدالله و کاخ یزید در شام حماسه آفرید یکی از مبارزات امام علیه السلام مبارزه با تفکرات غلط اعتقادی مثل جبرگرائی بود که امویان برای پیشبرد اهدافشان و ظلم هائی که می کردند به آن متمسک می شدند و سعى می کردند با توسل به جبرگرایى، گناهان و غلط کاری های خود را توجیه کنند. لذا حضرت در خطبه  های آتشینی که ایراد کرد با استناد به آیات قرآن تفکر جبری امویان را مورد حمله و نقد خود قرار دهد، و معادلات یزید و سوء استفاده هایی که می خواست بکند را بر هم بزند. معاویه پدر یزید سالیان سال در شام حاکم بود و مردم را با حقه و تزویر و با ترویج دین انحرافی از حقیقت دور کرده بود و دستگاه حکومتی خودش را با نیرنگ و پنهان شدن پشت نقاب دیندارى مستحکم کرده بود و بعد همین را تحویل یزید داده بود. که یزید ظاهر سازی های معاویه را هم نداشت.

اما امام سجاد علیه السلام پیام نهضت کربلا و حقیقت‏ طلبىِ عاشورا را به جان های خفته مردم بلاد مختلف رساند و مبانی فکری و اندیشه حسینی را تثبیت کرد و در نتیجه تفکر اموی را رسوا کرد. ما باید از امام سجاد درس فرصت شناسی و زمان شناسی یاد بگیریم که چگونه در اسارت هم دست از آرمان ها برنداشته و با اقدام درست دستگاه تبلیغاتی دشمن را زمین گیر کنیم. طوری شد که یزید علیه اللعنه برای اهل بیت محلی را مشخص کرد که به اقامه عزا بپردازند. و در بین مردم هم قرآن تقسیم کرد که مشغول قرآن خواندن باشند و توجه شان از امام حسین علیه  السلام منصرف شود تا پیام امام سجاد را نگیرند. و بالاخره ناچار شد دستور دهد کاروان به مدینه برگردد.

۳۵ سال بعد واقعه کربلا زندگی کرد. بیانی را برای شما بگویم از امام سجاد که خیلی درس آموز است. در دعا به خدا عرض می  کند: خدایا اگر کسی گناه می کند نه برای آن است که حرمت شما را نگه نمی دارد و نه برای آن است که خیال می کند شما نمی بینید. اگر بچه ای را ببیند گناه نمی کند و شما را که می بیند گناه می کند چون او می  رود و می گوید و این شخص را رسوا می کند اما تو می بینی و می پوشانی و آبروی ما را نمی بری.

۱۲  شهریور روز شهادت رئیس علی دلواری را روز مبارزه با استعمار نامیدند. به همین مناسبت نکته  ای عرض کنم. استعمار یعنی عمران و آبادانی و نوسازی که با همین اسم کشورهای قدرتمندِ سلطه  گر به اسمِ پیشرفت، خودشان مستقیماً و یا ایادی آنها در داخل کشورها و یا با القاء فکر و اندیشه  شان بر عموم مردم سلطه نظامی و اقتصادی و فرهنگی پیدا می کنند و هرچه منابع دارند را برای منافع خودشان به تاراج می برند. این معنای استعمار است چه کهنه چه نو و چه فرانو. که در همه جای دنیا اتفاق افتاد و البته در بلاد اسلامی روش خاصی را بکار بردند. چون می دیدند که مانع اصلی آنها دین و باورهای اعتقادی است پس باید کاری می کردند که دین از بین برود و یا تضعیف شود و نقش بازدارندگی خود را در زندگی مسلمین از دست بدهد.

چه کار کردند؟ به اسم پیشرفت  های علمی از یک طرف و آزادی و امثال ذلک از طرف دیگر، از کشف حجاب شروع کردند و بعد به ترویج شهوات و ولنگاری اخلاقی و از بین بردن حریم خانوده و آزادی روابط زن و مرد پرداختند و در این بین از رادیو و تلویزیون و سینما و اخیرا فضای مجازی بهترین استفاده را بردند و می برند.

این کشورها اقدامات مختلف دارند اما مهمترین کارشان از بین بردن فرهنگ بومی و تغییر سبک زندگی آنها و جایگزین و ماندگار کردن فرهنگ خودشان است. امروز وقتی می بینید مثلاً آمال یک عده ای از بانوان ما به جای مادر و مربی نسل بودن و نسل آینده را تربیت کردن این است که سگ به دست بگیرد و در خیابان ها پرسه بزند یعنی استعمارکارخودش  راکرده و ان بیچاره نمی داند مستعمره شده و نمونه های دیگر هم هست. اسلام آمریکائی و شیعه انگلیسی. مستعمره شدن است.

نماد همه این پلیدی ها لااقل در این طرف دنیا و منطقه انگلیس پلید است که همه جنایات او نسبت به ایران در این حدود دویست سال اخیر ثبت و ضبط است و فراموش شدنی نیست. اگرچه الان دیگر اعتبار گذشته را ندارد و پادوی آمریکا و سیاست های آمریکا شده است.

آنچه برای کشورهای اسلامی عزت می آورد و قدرت درست می کند وحدت است و استقلال. باید کشورهای اسلامی با هم متحد شوند و با حفظ استقلال، سلطه بیگانگان را از جهات مختلف قطع کنند. امروز آمریکا مفتضحانه از منطقه بیرون می رود و تا قسمتی هم رفته اما انگلیس را نیابت می دهد.

استعمارگر، استعمارگر است ولو با شرائط زمان و مکان روش خود را تغییر می دهد. ملت ها و دولت ها باید هوشیار باشند که تحت سلطه نروند. رئیس علی دلواری نمونه جوان مومن حزب  اللهی انقلابی است که هم عالِم است و هم عامل به وظیفه. در اوج انقلاب مشروطه، جوان ۲۵ ساله  ای است که یکی از مشروطه خواهان و مشروطه باوران و یکی از برجستگان و افراد شناخته شده در جنوب کشور و منطقه تنگستان است.

در زمانی که محمد علی شاه بسیاری از سران مشروطه را اعدام می  کرد، بوشهر کانون مقاومت در برابر استبداد صغیر به  محوریت  آیت ‏الله سید مرتضی  مجتهد اهرمی  معروف به علم  الهدی و همراهی رئیس علی دلواری و همرزمان تنگستانی و دشتی او شده بود. که توانستند بوشهر را از وجود عناصر وابسته به دربار پاکسازی کنند و اداره امور گمرک و انتظامات را بر عهده بگیرند. با همین روحیه در قیام ضد استعماری مردم جنوب ایران که با هدایت و رهبری روحانیت و مجتهدین بصیر آغاز شده بود در کنار بزرگان آن زمان قرار گرفت و بدون کمک از طرف دولت با تعدادی از مجاهدان با عشق به کشور و پیروی از دستورات اسلام و عمل به تکلیف اقدام به مبارزه با بیگانگان متجاوز و مقاومت  در مقابل  تجاوز آنان  کرد.

انگلیس برای‏ تضعیف مشروطه‏ خواهان و سلطه بر منافع اقتصادی جنوب ایران شروع به‏ سرکوب عناصر انقلابی کرد. البته ضربات سنگین و پی  در پی از رئیس  علی و یارانش خوردند که شکست قوای انگلستان در دلوار به عنوان یکی از نقاط برجسته تاریخ جنگ جهانی اول درجنوب ایران محسوب می شود. به هر تقدیر در شب ۲۳ شوال ۱۳۳۳ هنگامی که رئیس علی در محلی به نام تنگگ صفر قصد شبیخون به قوای انگلیس را داشت، از پشت مورد هدف گلوله یکی از همراهان خائنش قرار گرفت و در دم در سن ۳۴ سالگی به شهادت نائل آمد. و نام او در تاریخ مبارزه با استعمار و استبداد ماندگار شد. خدای تعالی بر درجاتش بیفزاید. قبرش در وادی السلام نجف است. مشرف شدید فاتحه ای برایش بخوانید.

البته ایران بعد از سلطه انگلیس تا انقلاب اسلامی تحت سلطه آمریکا قرار گرفت و شاه دستورات آنها را انجام می داد. یکی از موارد، کشتار عظیم مردم و سرکوب انقلابیون در ۱۷ شهریور سال ۵۷ بود که نقطه عطف مبارزه علیه رژیم منحوس پهلوی شد، صف مبارزین مستحکم  تر شد، ارتش کارآمدی خودش را از دست داد، محاسبات آمریکا بهم خورد و در نتیجه رژیمی که با پشتوانه آمریکا خودش را ژاندارم منطقه می  دانست به دست مردم و هدایت روحانیت سرنگون شد.

از بعد انقلاب تا امروز هم تمام استعمارگران دست در دست هم با نقش های متفاوتی که بازی می کنند، پلیس خوب می شوند، پلیس بد می شوند، فشار و تهدید و تحریم و ده ها خدعه و ترفند بر سر ملت در می آورند که شاید بتوانند به گذشته ای که داشته  اند برگردند که این خیال خامی است که دارند و آنچه در سر دارند محقق نخواهد شد.

شما از بیانات سردار بزرگوار جناب کوشا بهره بردید. فقط پدافند هوایی ما کاملاً در مقابل دشمن آمادگی صددرصد دارد و به فکر اینکه بخواهند تجاوز و حرکتی داشته باشند نبوده‌اند و نیستند؛ با توجه به توانمندی ها و قدرت بازدارندگی که به فضل پروردگار در این سال‌ها نیروهای نظامی ما به دست آوردند، که شاکر خدای تعالی هستیم.

اخیراً این احمق ها خزعبلاتی می گویند که برای سرگرمی و مزاح، شنیدن آنها خوب است. مثلاً رئیس جمهور آمریکا که بیچاره تعادل هم ندارد و در بیانش هم این اعوجاج وجود دارد گفته: ما دیپلماسی را در اولویت قرار میدهیم و میبینیم که ما را به کجا میرساند اما اگر دیپلماسی شکست بخورد، آماده هستیم که به گزینههای دیگر روی بیاوریم. دیگری هم طرح هزار ضربه چاقو را داده است. باید عرض کنیم به آمریکا و اذنابش و نوچه هایش که اولاً فرصت استفاده از چاقو را پیدا نخواهید کرد. اما بدانید و یقین کنید که اگر یک وقتی به ایران ضربه ای زدید منتظر ده ها ضربه  ی کاری به تمام منافعتان در تمام دنیا باشید.

نکته استانی: چون در این روزها خیلی از انقلابی  گری و انقلابی بودن  می شنویم خوب است که شاخص های فرد انقلابی و مجموعه انقلابی را مرور کنیم به خصوص مواردی را که رهبر معظم انقلاب بیان فرمودند. این که دائم انسان بگوید انقلابی ام یا دیگران بگویند فلانی انقلابی است  که انقلابی نمی شود. خوب یکی از آن  شاخص ها قانون  مدار بودن است. لذا هر کس در هر جایگاهی و مسئولیتی کاری برخلاف قانون انجام داد نه متدین است نه ولایت  مدار ولو در روز هزار بار از قانون و ولایت بگوید. ملاک، گفتن نیست، ملاک، ملا و مجتهد و استاد دانشگاه بودن نیست. ملاک، فرزند شهید بودن و آزاده و جانباز بودن نیست. ملاک، مدت حضور در جبهه بودن و حتی نماز شب خواندن و قرآن خواندن نیست.

تاریخ را خوانده اید این روزها هم روضه  اش را شنیده اید شمر قاتل حسین علیه السلام جانباز جنگ و در رکاب امیرالمومنین بود. اهل نماز و دعا بود. معیار عمل افراد است. معیار پای  بند بودن و ماندگار بودن بر سر آرمان ها و ارزش ها در عمل است. و الا به گفتن ادم خوبی هستم که خوب نمیشود. و می بینیم که متاسفانه افراد به راحتی مردود می شوند. به خاطر ریاست محدود یک ساله و بیشتر و کمتر، برای خودشان وزر و وبال درست می کنند و می سوزانند.

اگر مدیری بر خلاف قانون عمل کرد یا رفت قانون را دور زد آن وقت چنین مدیری ضد فساد است؟ می تواند خدمت صادقانه کند؟ می شود به او اعتماد کرد؟ من وظیفه  دارم تذکر بدهم خواه پند گیرید خواه ملال؛ اما بدانید مسیری که عده ای می روید به سمت آتش است و البته سنت خدای تعالی این است که در دنیا هم با کسی عقد اخوت نبسته است و مفتضح می  کند. مواظب باشید.

با آمریکا و اسرائیل و انگلیس و لیبرال و سلطنت طلب می شود به راحتی مبارزه کرد اما متاسفانه کار با نفاق، خوش چهره  های پست فطرت منافق سخت است؛ آنقدر سخت است که خداوند در زیارت عاشورا بدون اینکه اسمی ازشان ببرد فقط روش آن ها را بیان می کند و بعد امتشان را لعن می کند. حامیان چنین کسانی هم در امان الهی نیستند. و به عذاب گرفتار میشوند.

روایات برای ما نور است در حالیکه ما این نورافکن ها را کنار میگذاریم و با نور شمع حرکت‌ میکنیم. امام رضا علیه  السلام بعد از اینکه نام کسی را برد و گفت او ریاست طلب است (که اهل بیت هم کسی را شطرنجی نمیکردند) فرمود: اگر دو گرگ درنده به یک رمه بی شبان حمله کنند خسارتی که می  زنند بیشتر از خسارتی که ریاست طلب به دین مسلمان وارد می کند نیست.

حیواناتی مثل شیر و پلنگ می گردند مثلاً آهوی پیری را شکار می کنند و می خورند؛ اما گرگ به همه گله حمله می کند و همه را از پا در می‌آورد و یکی را می برد و می خورد. بدی گرگ این است. حالا اگر دو گرگ به جان یک گله بیفتند حتماً تعداد زیادی را از پا در می آورند. اگر دو گرگ گرسنه در یک آغلی یعنی جایی که بسته و محدود است شب تا صبح باشند، چیزی از آن گوسفند ها می ماند؟ در روایت دیگری می‌فرماید ریاست طلبی ضرری که به دین مسلمان می زنند از این دو گرگ بیشتر است.  متاسفانه ریاست طلبی به جان بعضی از افراد که می افتد دیگر رها نمیکند. به خدای تعالی پناه می بریم.

مساله نان را عرض کردم، پیگیری کردم اما هنوز از طرف استانداری اقدام جدی صورت نگرفته باید در این امور جدی ورود کنند استاندار محترم و دوستانشان. قوت مردم را دیگر بگذارید سالم بماند. با کسانی که سودجویی میکنند برخورد جدی کنید.

نکته دیگر اینکه مساله تغییر مدارس عادی به هیئت امنائی و گرفتن شهریه از مردم در مناطق فقیر نشین و کم برخوردار را نمیفهمیم چه معنائی دارد. نمیفهمیم یعنی چه که بیاییم در منطقه فقیرنشین، مدارس عادی را تبدیل کنیم به مدارسی که باید پول بدهند. این کار خلاف است. جلوی این کار باید گرفته شود و گزارش آن را ان شاءالله در روزهای آینده می شنویم.

درگذشت رئیس سابق ستاد کل نیروهای مسلح و مشاور فرمانده کل قوا سردار سرلشکر فیروزآبادی را به خانواده و دوستان و نیروهای مسلح و فرمانده کل قوا تسلیت عرض می کنیم و از خدای تعالی برای ایشان مغفرت الهی و علو درجه مسئلت می کنیم.

نکته آخر این که تا آخر ماه صفر ان شاءالله ائمه جمعه سراسر کشور قرار گذاشتیم که بین الصلاتین دعای هفتم را که حضرت آقا فرمودند قرائت کنیم و ائمه جماعات هم در مساجد خودشان بین الصلاتین لااقل یک نوبت در روز تا آخر ماه صفر این کار را انجام بدهند که این دعای دسته جمعی ان شاءالله این بلیه را به زودی از این کشور مرتفع بگرداند.

در انتشار این خبر سهیم باشید:

پاسخی بگذارید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر وبسایت امام جمعه کرج در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.