متن کامل خطبه نماز جمعه ۱۳۹۹/۱۰/۱۲
استان البرز، شهرستان کرج
توسط آیت‌الله حسینی همدانی
سلام علیکم و رحمه الله
بسم الله الرحمن الرحیم والحمدلله رب العالمین عبادالرحمن اوصیکم و نفسی بتقوی الله
امام سجاد علیه السلام در رساله حقوق تا این جلسه راجع به حقوق الهی و حقوق شخصی و بعض از احکام عملی و حقوق افعال انسان اشاره فرمودند در این نوبت به حقوق پیشوایان جامعه می پردازد.
پیشوا مجموعه ای از افراد را شامل میشود. حقوق کسانی که به یک نحوی بر انسان رهبری دارند، مثل حاکم و معلم و پدر و … فرمودند: «فَأَمَّا حَقُّ سَائِسِکَ بِالسُّلْطَانِ فَأَنْ تَعْلَمَ أَنَّکَ جُعِلْتَ لَهُ فِتْنَهً». اما حق پیشواى حکومت و کسی که امور سیاسی تو را به عهده دارد این است که بدانى تو براى او وسیله آزمایش و امتحان هستی. تعبیر زیبائی است که حکومت میدان آزمایش امراء و مردم است.
امارت بر مردم یک مسئولیت سنگینی است که خدای تعالی به سادگی از کنار آن عبور نمی کند و با دقت بررسی و رسیدگی می کند در روز حساب. کسی که مسئولیت قبول می کند در حقیقت امانت دار می شود و باید تا پای جان حفظ امانت کند. حاکم امانت دار حکومت است که امانت است.
قطعاً جریان ابوذر را شنیده اید. ابوذری که دارای صفات عالی بود و رسول خدا او را مکرر تعریف و تمجید کرده بود. وقتی که رسول خدا عده ای را مسئولیت دادند خودش می گوید خدمت حضرت رسیدم و عرض کردم آیا من را هم به عنوان حاکم به جائی می فرستید؟ حضرت به شانه من زدند و فرمودند: ابوذر تو فرد ناتوان و ضعیفی هستی (در بحث حکومت ضعیف هستی با اینکه از نظر زهد و تقوا و صراحت لهجه و در کره زمین راستگو تر از ابوذر کسی نبود) و امر حکومت امانتی است که می تواند روز قیامت باعث شرمساری و پشیمانی انسان بشود، (بعضی ها چه خودزنی هایی میکنند و چه دگرزنی هایی میکنند که چند روزی در جایی مسئولیتی داشته باشند) مگر کسانی که حق امانت را ادا کنند.
بیانات امیرالمومنین علیه السلام درباره حاکم و حکومت داری خیلی خواندنی است و برای مسئولین واجب است که مطالعه کنند و عمل کنند. در فرمانی که به مالک اشتر دادند فرمودند: در قبال دریافت حقوق واجبی که از مردم می گیری باید از جان و مال و ناموسشان در مقابل دشمن دفاع کنی و حال اقتصادشان و معنویتشان را بهبود ببخشی،(یعنی هر کار اقتصادی باید پیوست معنوی و فرهنگی داشته باشد.
یکدفعه میبینید در همین استان خودمان کار اقتصادی میکنند باغ لاله ها درست میکنند ولی در کنارش آن پیوست فرهنگی که باید باشد نیست، سر ظهر یک مشت کاشفات عاریات سمعی و بصری آن منطقه را آلوده میکنند و ضضر میزنند بعد هم که اعتراض میکنیم میگویند داشتیم کار فرهنگی میکردیم. کجای این کار فرهنگی است؟ شما فرهنگ را نابود کردی و بافت روستایی را از بین بردید.) شهرهای آنها را بسازی و آباد کنی.
و چون مساله، مساله امانت و امانتداری است بحث امتحان و قبولی و ردی در امتحان برای حاکم و مردم مطرح می شود لذا امام سجاد فرمودند: «وَ أَنَّهُ مُبْتَلًى فِیکَ بِمَا جَعَلَهُ اللَّهُ لَهُ عَلَیْکَ مِنَ السُّلْطَانِ».
و او به خاطر سلطه و قدرتی که خدا برایش قرار داده بتو گرفتار است و امتحان می شود. «وَ أَنْ تُخْلِصَ لَهُ فِی النَّصِیحَهِ وَ أَنْ لَا تُمَاحِکَهُ». او را مخلصانه و بدون طمع خیرخواهی و نصیحت کن و با او مخالفت نکن و درگیر نشو. بحث نصیحت یعنی خیرخواهی برای حاکم و ائمه مسلمین هم خودش بحث مفصلی است امام علیه السلام اشاره فرمودند. فقط اینجا من به علائم خیرخواه که رسول خدا فرمودند اشاره کنم. حضرت فرمودند: نشانه شخص خیرخواه چهارچیز است. به حق قضاوت می کند. و از خود به دیگران حق می دهد.
برای مردم همان می پسندد که برای خود می پسندد و به حق هیچ کس دست درازی نمی کند. امیرالمومنین علیه السلام می فرمود: مرا با نصیحت کردن یاری کنید. نصیحت حضوری و غیابی داریم که هرکدام بحث خودش را دارد. «وَ قَدْ بُسِطَتْ یَدُهُ عَلَیْکَ فَتَکُونَ سَبَبَ هَلَاکِ نَفْسِکَ وَ هَلَاکِهِ».
چون او بر تو نفوذ دارد و مسلط است این کار تو (درگیری) موجب نابودی خودت و او خواهد شد. اینجا هم فقط یک روایت می خوانم از امام صادق علیه السلام که حضرت فرمودند: سه گروه هستند که هر کس با عزت و اقتدار آنها درگیر شود موجب ذلت او خواهد شد. یکی پدر است. دیگری فرمانرواست و سومی طلبکار انسان است.
«وَ تَذَلَّلْ وَ تَلَطَّفْ لِإِعْطَائِهِ مِنَ الرِّضَا مَا یَکُفُّهُ عَنْکَ وَ لَا یُضِرُّ بِدِینِکَ». تا آنجا که رضایت او را جلب کنی در مقابلش نرمش داشته باش به شرط آنکه در این مسیر دینت را حفظ کنی. «وَ تَسْتَعِینُ عَلَیْهِ فِی ذَلِکَ بِاللَّهِ». و باید در این باره از خدا یارى طلب کنی. «وَ لَا تُعَازِّهِ وَ لَا تُعَانِدْهُ».
وهرگز نه با عزت او و نه با قدرت او درگیر نشوی و با او عناد و دشمنی نکنی. «فَإِنَّکَ إِنْ فَعَلْتَ ذَلِکَ عَقَقْتَهُ وَ عَقَقْتَ نَفْسَکَ». زیرا اگر چنین کنى (دشمنی) او را از خود بریده ای و ناسپاسی اش را کرده ای و هم به خود ناسپاسی کرده ای. «فَعَرَّضْتَهَا لِمَکْرُوهِهِ». و او را به خاطر رفتارت به بدی وادار کردی. «وَ عَرَّضْتَهُ لِلْهَلَکَهِ فِیکَ».
و خودت را در معرض هلاکت قرار دادی. «وَ کُنْتَ خَلِیقاً أَنْ تَکُونَ مُعِیناً لَهُ عَلَى نَفْسِکَ». و تو او را در اقدام بر علیه خودت کمک کردی. «وَ شَرِیکاً لَهُ فِیمَا أَتَى إِلَیْکَ». و شریک او به حساب خواهی آمد در همه آنچه او نسبت به تو انجام داده است. یعنی اگر نسبت به تو بخواهد عقوبتی کند تو را بیرون کند و کار را از تو بگیرد تو خودت کمک کردی که بر علیه تو اقدام کند.«وَ لا قُوَّهَ إِلَّا بِاللَّهِ».
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
والعصر ان الانسان لفی خسر الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّ‌العالَمینَ اَلصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ اَبَالقاسِمِ مُحَمَّد
وَ صَلِّ عَلَی اَمیرِالمُؤمِنینَ عَلیِ بنِ اَبی طالِب وَ عَلَی فاطِمَهَ الزَّهرا سَیِّدَهِ نِساءِ العالَمینَ
وَ عَلَی الحَسَنِ وَ الحُسَینِ سَیِّدَی شَبابِ اَهلِ الجَنَّه وَ عَلَی عَلیِ بنِ الحُسَینِ وَ مُحَمَّدِ بنِ عَلی
وَ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّد وَ موسَی بنِ جَعفَرِ وَ عَلیِ بنِ موسی وَ مَحَمَّدِ بنِ عَلی وَ عَلی بنِ مُحَمَّد
وَالحَسَنِ بنِ عَلی وَ الخَلَفِ القائِم الحُجَّه حَجَجِکَ عَلی عِبادِک وَ اُمَنائِکَ فِی بِلادِکَ
خودم و همه ی شما نمازگزاران محترم را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت می کنم.
متقین چون در عمل به دستورات خداوند متعال اقدام می کنند؛ غم ندارند. امیرالمومنین علیه السلام در حکمت۱۲۲ از حکم نهج البلاغه فرمود: «مَنْ قَصَّرَ فِی الْعَمَلِ ابْتُلِیَ بِالْهَمِّ وَ لَا حَاجَهَ لِلَّهِ فِیمَنْ لَیْسَ لِلَّهِ فِی مَالِهِ وَ نَفْسِهِ نَصِیبٌ». هر کس در انجام کار برای خدا کوتاهى کند، دچار غم و اندوه می شود. و خدا به کسى که در مال و جانش بهرهاى براى او نباشد نیاز ندارد.
کسی که یک مقدار از وقت و مالش را برای خدا در نظر نگیرد خدا با او کاری ندارد. چون چنین کسى بیشتر اوقاتش به امور دنیا و گردآوری اموال سرگرم است. ولی متاسفانه انسان توجه ندارد که هر چه از دنیا برخوردار باشد، به همان اندازه گرفتار غم و اندوه در گردآورى دنیاست، بعلاوه بیشتر اوقات خود را با ترس از دست دادن جمع کرده ها در اضطراب به سر می برد. امام علیه السلام به کوتاهی در اعمال چه بدنى و چه مالى برحذر داشته است. و با عبارتی کنایه می زند از بىتوجهى و به چشم رحمت به او نگاه نکردن. خداوند متعال همّ ما را دنیا قرار ندهد.
مناسبت ها:
۱۳ دی اولین سالگشت شهادت سردار بزرگ و رشید اسلام سپهبد بیسجی شهید قاسم سلیمانی است. این روزها فراوان راجع به این بزرگوار مطلب گفته شده و شما شنیدید. بنده هم چند نکته راجع به روش و منش حاج قاسم که همان تجسم یافته مکتب امام ره است عرض می کنم.
شخصیتی که توطئه های پیچیده دشمنان بر علیه ایران و منطقه را با درایت و نبوغی که داشت خنثی کرد و پیام آور صلح و امنیت برای مردم جهان بود. مبارز نستوهی که در نبرد با تروریست ها هرگز صحنه را خالی نکرد و به دستور کسانی که تروریست ها را بوجود آوردند و پرورش دادند به شهادت رسید.
سالگشت شهادت اومصادف شده است باروزهائی که رژیم صهیونیستی با مجلسی منحل شده درمانده تر از همیشه است و آمریکای افول کرده با هر ترفندی به دنبال احیاء خودش می گردد و باز اشتباه همیشگی را تکرار می کنند از یک طرف ایران هراسی در جهان القاء میکند و از طرف دیگر برای ایجاد ترس، آرایش جنگی می گیرند. فکر می کنند که اگر ناو جنگی و زیردریائی وارد منطقه کنند و رجز بخوانند و پوشش خبری گسترده بدهند و فضا سازی کنند ایران از مواضع حق خودش دست می کشد.
اوج قدرت نمائی آنان این است که شبانه و به روش سارقان مسلح از پشت سر و ناجوانمردانه ترور کنند و حرکتی ایذائی ممکن است داشته باشند و الا جگر رودرروئی با دلیر مردان با غیرت ایران را ندارند و این را خوب می دانند همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند؛ اگر اشتباهی از آنان سربزند، رزمندگان و مجاهدان پرورش یافته مکتب اهل بیت و مکتب قاسم سلیمانی تل آویو و حیفائی روی زمین نخواهند گذاشت. و قطعاً منافع آمریکا و اسرائیل در صورتیکه اشتباهی مرتکب شوند در تمام دنیا به خطر خواهد افتاد. آمآل و آرزوی دائمی و جلوی چشم ما محو جرثومه فساد و خباثت و آدم کشی یعنی اسرائیل پلید از روی زمین است.
بعد از اعتقاد توحیدی و توجه تام به خدای تعالی در مکتب امام، حرف اول، مبارزه با استکبار و ظلم و ظالم است. و فرزندان غیور تربیت شده این مدرسه همه همین را می گویند.
حالا یک عده غربگرای غربزده بزدل در داخل و طراحان اصلی در خارج برای نجات از خشم ملت در انتقام گیری از آمران و مسببان اصلی این جنایات در منطقه و به خصوص شهدای اخیر و شهید سلیمانی، با استفاده از جنگ رسانه ای، فضاسازی و دوقطبی سازی هائی می کنند تا شاید بتوانند از ضربه نهائی و سیلی محکمی که در انتظارشان است فرار کنند، اما فرار ممکن نیست.
گاهی لازم نیست حتی عملیات پهبادی و موشکی کرد که به موقعش انجام خواهد شد. امروز دشمن به خاطر حملات سایبری پیچیده و متعدد و گسترده خواب خوش ندارد. نمیدانم دنبال میکنید یا نه حملاتی که میشه از طریق بچه های ما خواب را از دشمن گرفته البته کمتر در فضا مطرح می شود.
همین که هر روز ایران دست آورد تازه ای را در عرصه های مختلف رونمائی می کند، مثل یک موشک بالستیک نقطه زن، در قلب دشمن عمل می-کند. نمونه اش همین رونمائی از واکسن کروناست که می بینید با چه حقد و کینه ای راجع به این کاری که منافع آن به بشر می رسد موضع گیری می کنند.
باید به جوانان دانشمند و با غیرت خودمان که بر این مهم اقدام و قیام کردند تبریک و خسته نباشید گفت و از همه کسانی که زمینه های تحقق این دستاورد بزرگ را فراهم کردند به خصوص ستاد اجرائی فرمان امام تشکر و قدردانی کرد. میدانید که هر دو شرکت هم در کرج است و در همین منطقه دارد این واکسن ها درست میشود.
این نکته را هم توجه دارید تعریف از مکتب حاج قاسم و تمجید و سخنرانی و امثال اینها خوب است و باید باشد اما آنچه مهم تر است تکثیر خارجی و مصادیق این تفکر است. باید قاسم سلیمانی در بیرون ساخته شود. باید این مسیر را توسعه و گسترش داد. باید افراد بصیر، مکتبی، حزب اللهی، ولایت مدار، فداکار، نوع دوست، اهل معنویت، زمانشناس، شجاع، مردمی، رعایت حقوق شرعی، مخلص و خالی از ریا و حاضر در صحنه امثال اینها تربیت کرد.
دیروز هم عرض کرم حاج قاسم روحیه جهادی داشت و درعین حال جهانی فکر می کرد. بنیانگذارستاد بازسازی عتبات بود. در عین زهد و پارسائی در میدان جنگ با نبوغ نظامی که داشت دشمن را زمین گیر می کرد. هوش سیاسی داشت و در عین حال تن به مذاکره بی ثمر و تسلیم شدن نمی داد. بعضی ها به عنوان هوش سیاسی ما را مجبور به تسلیم میکنند.
می گفت برای شهید شدن باید شهید زندگی کرد همین جمله ایشان اگر دقت شود نحوه زندگی افراد را تغییر می دهد. خدای تعالی اضعاف مضاعف پاداش و خیر نصیب او بگرداند.
این صفاتی که گفتیم و گفته می شود با ان شاءالله و ماشاءالله بدست نمی آید باید کار و فعالیت کرد. همین بیانیه گام دوم کاملاً قابلیت این را دارد که با عملیاتی شدن مفاد آن برسیم به افراد حزب اللهی پای کاری که تن به کار و گرفتن مسئولیت هم می دهد و دولت جوان را محقق می کند.
اگر فراموش نکرده باشید در دو جلسه گذشته مطالبی راجع به بیانیه گام دوم عرض کردم که البته فقط من نباید مطرح کنم دیگران هم باید مطرح کنند و تبدیل به گفتمان شود و کلام رایج شود تا به اهدافش برسد و اینکه حتماً برای رسیدن به اهداف و اجرائی شدن آن ها باید طبق فرآیندی پیش برویم.
که اساس آن همفکری بود که مقدمه همیاری و اقدام جمعی بود. و این فرآیند در سخنرانی اول خرداد سال ۹۸ حضرت آقا کاملاً ترسیم شده و این تذکر جدی را بنده امروز به تمام کسانی که راجع به بیانیه گام دوم کار می کنند می دهم که این بیانیه را نمیتوانید بدون در نظر گرفتن سخنرانی اول خرداد سال ۹۸ کار کنید.
چون نحوه اجرا در آنجا آمده است. و باید حتما با هم دیده شود. عرض شد برای اینکه افکار به هم نزدیک بشود لازم است جوانان عزیز بنشینند و با هم گفتگو کنند چون بعد از همفکری، همیاری و همکاری است. خوب بعد از اینکه به عناصر شناختی که ذهن فعال و زبان گویا دارند رسیدیم چکار باید انجام بدهیم؟ باید حلقات میانی را تشکیل داد که وظیفه ارائه راهکار و برنامه ریزی را دارند.
و حضرت آقا تشکیل حلقه های میانی را نه کار رهبری می دانند و نه دستگاه ها بلکه خود مردم باید وارد عمل شوند. فرموند: برای اینکه بتواند این کاروان عظیم جامعه را و مهمتر از همه جوان های جامعه را به پیش ببرد این کار چه کسی است؟ این تمرکز، این ایجاد برنامه ی کار، پیدا کردن راهکار، ارائه ی راهکار، برنامه ریزی، به عهده چه کسی است؟ این به عهده جریان های حلقه های میانی است.
(خود آقا فرمودند که من بیانیه گام دوم را گفتم ولی مگر کسی میتواند آن را اجرا کند؟ این فرایند میخواهد که بنشینند با هم گفتگو کنند و فکرهایشان را نزدیک کنند. بعد باید حلقه هایی را درست کنند.) این نه به عهده رهبری است نه به عهده دولت است نه به عهده دستگاه های دیگر است. بلکه به عهده مجموعه هائی از خود ملت است که خوشبختانه امروز ما این را کم هم نداریم.
ما نخبه های فکری در زمینه های گوناگون مورد نیاز در میان جوانان در میان مسئولین خودمان داریم. (دیگر آقا چطور بگوید؟) اینها می توانند بنشینند برنامه ریزی کنند و هدایت کنند تشکل های دانشجوئی از این قبیلند (تشکل دانشجویی به معنای عام کلمه است یعنی هر کس کار علمی میکند که طلبه ها را هم شامل میشود) مجموعه های با تجربه و فعال در زمینه های فرهنگی و فکری و مانند این ها از این قبیلند و هر که هم در این زمینه ها فعال تر باشد، موثرتر است. یعنی زمام کار دست کسانی است که فعالیت کنند تنبلی و بی حالی و کسالت و مانند اینها به درد نمی خورد.
چقدر الان رخوت در جامعه داریم! جوان ها باید پای کار بیایند. بنابراین حلقه های میانی تشکیل شده از متخصصین با تجربه و جوانان فعال، با استعداد و خوش فکری که آمادگی پذیرش مسئولیت های مختلف را هم دارند. یکی از کارهای مهم این جمع این است که باید متخصصین حوزه فعالیت خودشان را به خوبی بشناسند.
اگر مثلا حلقاتی تشکیل شد که در حوزه محیط زیست کار میکنند یا در حوزه فرهنگ کار میکند یا در حوزه معضلات اجتماعی یا اخلاق در جامعه کار میکند باید متخصصین آن موضوع را شناسایی کنند. بعد با برقرای جلسات همفکری و شناسائی، افراد متخصص داخل گروه را بیشتر کنند. بعد با توجه به بیان حضرت آقا افراد متعهدی که تجربه مدیریتی کلان داشتند یا دارند بنشینند راجع به حوزه تخصصی خودشان با برنامه ریزی چالش های موجود و یا احتمالی را بررسی و نتیجه گیری کنند تا برسند به راهکارهای عملی چگونگی تشکیل دولت جوان حزب اللهی.
این مقدمه است برای آن حرفی که آقا فرمودند . آقا فرمودند این تشکیلات و کارگزارانی که دارند جامعه را اداره میکنند دیگر کار نمیتوانند انجام دهند. باید برای نجات جامعه از این وضعیت باید کار بیاید دست جوان. جوان هم به معنای بیست ساله و سی ساله نیست . یعنی کسی که نشاط دارد توان دارد و با تخصص و با استفاده از تجربه دیگران باید شانه بدهد زیر مسئولیت. لذا باید کارگزاران عوض شوند آقا این را میفرماید.
چه کسی جای آنها بیاید ؟ دولت جوان حزب اللهی. دولت جوان حزب اللهی را از کجا بیاوریم؟ باید پیدا کرد. چطور؟ آقا میفرماید باید کارگروه تشکیل داد. بعد از حلقه های میانی کارگروه است. حلقه های میانی باید کارهای تخصصی انجام دهند. متخصصین هر موضوع هم باید در آنجا جمع شوند. بعد در خودشان افراد خاص الخاص را پیدا میکنند بعد اینها کسانی خواهند شد که بعد از فهمیدن مشکلات آن حوزه فعالیتشان آن را در اختیار مجموعه جوانی که میخواهد جامعه را اداره کند قرار میدهند.
یا خودشان مسئولیتها را بر عهده میگیرند. این کار اگر بخواهد انجام شود به صورت عادی ۵ سال کار است. دولت جوان حزب اللهی را باید ۵ ماه دیگر انتخاب کنیم. باید سرعت را بالا ببریم. باید شروع کنند به کار و فعالیت. جلسات و حلقات را تشکیل دهند. این حرف که میزنم مربوط به استان البرز نیست. درباره کل کشور میگویم کما اینکه دارند انجام میدهند.
از مطالب مهم این هفته ابلاغ نامه حضرت امام ره به گورباچف است که در ۱۳ دی سال ۷۳ واقع شد. پیش بینی که امام کرده بودند واقع شد. نامه در آن زمان جریانی را به وجود آورد که قابل دقت است و فرصت نیست که تبیین کنم. حتی دیگر فرصت نیست راجع به ۱۷ دی و نقشه خبیثانه دشمنان بشریت راجع به کشف حجاب و از بین رفتن عفاف و خانواده و اجتماع نکاتی عرض کنم. قطعاً مساله حجاب بحث از افعال شخصیه و احکام فردیه نیست. بحث اجتماعی است با تبعات فراوانی که دارد.
نکته استانی: راجع به انتخابات شوراها که سال آینده واقع خواهد شد الحمدلله رئیس و نایب رئیس و سخنگوی شورای نظارت استان مشخص شدند. امیدواریم که با نظارت دقیق و بدون حاشیه ممیزی های لازم را در زمان مقرر انجام بدهند.
مطلب دیگر اینکه بالاخره در استان فعالیت های فراوانی در حال انجام است و گاهی دیده و یا شنیده می شود که ماه های آخر کار دولت است و مقداری رخوت در افراد نسبت به کار حاصل می شود که این درست نیست. پروژه هائی که شروع شده باید با قوت تمام ادامه بدهند. کار را شل نکنند.
مثلاً پروژه گاز رسانی به طالقان و آسارا که با همت مدیر عامل محترم گاز شروع شد. رها نکنند. با همان همت باید ادامه پیدا کند تا انشا ئالله در پرونده خدمتی شما نزد خدای تعالی ثبت شود که این خدمت را در فلان محل در فلان زمان انجام داده اید. و یا پروژه مترو و قطار شهری کرج که دولت هم با این که دائم می گوید ندارم و اعتباراتم تمام شده در طرح مشارکت کرد امید است ان شاءالله شش و نیم کیلومتری که قول داده شده عملیاتی شود.
طرح های دیگر هم همینطور باید این کارها را با سرعت تمام کنید. قطعاً آقای استاندار پیگیر این امور هستند و باید باشند و دنبال کنند، از مدیرانشان مطالبه -کنند. بالاخره مردم انتظار دارند شما که مصاحبه کردید و خبرهائی دادید گزارش کارهاتون را هم بدهید. مردم مطالبه دارند. ما هم از مدیری که با اهتمام و جسارت وارد کار برای مردم می شود و خدمت می کند حمایت و در حد وسع کمک می کنیم.
