حدیث بندگی/

شرح موعظه پیامبر (ص) به ابن مسعود (جلسه پنجاهم)

روابط عمومی (۲) ۱۶ آبان ۱۳۹۸ ۰
  • حدیث بندگی
  • موضوع: شرح موعظه پیامبر (ص) به ابن مسعود
  • ۱۳۹۸/۰۸/۱۵– جلسه پنجاهم

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم

«یَا ابْنَ‏ مَسْعُودٍ إِیَّاکَ أَنْ تَسُنَّ سُنَّهَ بِدْعَهٍ فَإِنَّ الْعَبْدَ إِذَا سَنَّ سُنَّهَ سَیِّئَهٍ لَحِقَهُ وِزْرُهَا وَ وِزْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا قَالَ اللَّهُ تَعَالَى‏ وَ نَکْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ‏ وَ قَالَ سُبْحَانَهُ‏ یُنَبَّؤُا الْإِنْسانُ یَوْمَئِذٍ بِما قَدَّمَ وَ أَخَّرَ»

ابن مسعود بر حذر باش از این‌که بدعت در دین بگذاری که بنده خدا هرگاه سنت بدی ایجاد کند گناهش و گناه کسی که به آن عمل کرده برای اوست.

در اینجا پیغمبر اکرم عبدالله ابن مسعود را نهی می‌کند از اینکه مبادا مبتلابه بدعت شوی. بدعت یکی از آن عملیات بسیار بدی است که اگر در دین واقع شود دین را از بین می‌برد. امیرالمؤمنین فرمود: «ما هَدمَ الدِّینَ مثلُ البِدعِ» هیچ‌چیزی دین را از بین نبرد مثل بدعت. بدعت یعنی «ادخال ما لیس من الدّین فی الدّین» آن چیزی که در دین نیست را داخل دین کنیم و بگوییم که دین همین است، این دین را از بین می‌برد. مثلاً من یک‌چیزی را دلم می‌خواهد، فکر می‌کنم تدین یعنی این. بعد برای شما به‌عنوان کسی که می‌خواهم شمارا متدین کنم شروع کنم یک سری چیزها را بگویم. شما هم می‌گویید خوب این آقا دارد می‌گوید حتماً همین است. آرام‌آرام یک‌چیزهایی اضافه می‌شود. درصورتی‌که در دین نیست. این آقا و آن آقا خوششان ‌می‌آمده، این خانم‌جلسه‌ای و آن خانم جلسه خوششان‌ می‌آمده، سخنران این‌طور دوست داشته. باید شفاف مسائل دینی را سالم و ساده بیان کرد. لذا مسائل دینی اگر به جان افراد نشسته بشود بلافاصله متدین می‌شوند. دستورات خدا به گوش مردمی که دین ندارند برسد بلافاصله مسلمان می‌شوند. چون بر اساس فطرت است؛ اما بدعت‌ها کار اشخاص است. اضافه که می‌کند دین تاریک می‌شود. این دین را به مردم عرضه می‌کنی نمی‌پذیرند. سختشان می‌شود. می‌آمدند خدمت پیغمبر، حضرت دو کلام صحبت می‌کرد طرف مسلمان می‌شد. اوایل انقلاب سه ساعت و نیم ۴ ساعت دعای کمیل طول می‌کشید. فکر می‌کردیم که داریم کار خیلی خوبی می‌کنیم اما می‌دانید که چقدر باعث ریزش شد! دعای کمیل ۲۰ دقیقه ۲۵ دقیقه است.

شخصی آمد پیش حضرت صادق علیه‌السلام حضرت فرمود بگو «یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلی دِینِکَ» طرف تکرار کرد «یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ وَالأَبْصارِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلی دِینِکَ» حضرت فرمود مگر من «ابصار» گفتم؟ من هم میدانم که خدای تعالی «مُقَلِّبَ القُلُوبِ وَالأَبْصارِ» هم هست اما این چیزی را که من می‌گویم شما باید بگویی. مطلبی را خواستی پس همین‌طور که گفتم باید بگویی. در اینجا «ابصار» ندارد. در بعضی دعاها دارد «استغفرالله و اتوب الیه» ولی در بعضی از دعاها دارد «استغفرالله ربی و اتوب الیه» هرکدام از این‌ها یک قاعده دارد. در یک سری از دعاها دارد که «یا الله یا الله یا الله» بگو بعد «یا رب یا رب یا رب» بعد بگو «رب رب رب» این‌ها دلیل دارد. در یک دعایی دارد شب‌ها بگویید «و لا حول ولا قوه…» ولی صبح‌ها بعد از نماز صبح بگوید «لاحول ولا قوه…» یک واو در شب اضافه دارد. این چیزها یک حسابی دارد. حرف ندا برای دور است. وقتی از کسی دوریم او را با «یا» صدا می‌زنیم ولی وقتی نزدیک شدیم دیگر ندا نیست، نجوا است. دیگر زیر گوش، کسی داد نمی‌زند، مناجات می‌کند، نجوا می‌کند، آرام صحبت می‌کند. لذا می‌گوید تو که داری دعا می‌خوانی در این مرحله مثلاً باید ده مرتبه بگویی «یارب» فعلاً دور هستی. دعا را که می‌خوانی نزدیک شدی، نزدیک شدی حالا باید بگویی «رب رب رب» لفظ «یا» را دیگر نمی‌خواهد. این‌ها روی قاعده و اصول است.

می‌گوید هیچ‌چیزی مثل بدعت دین را از بین نبرد و واقعاً هم همین‌طور است. خالص دین غیرازاین چیزهایی است که ما انجام می‌دهیم. بله بعضی چیزها را خود اهل‌بیت به ما گفتند مستحب است این کار را بکنید. اصلش این است؛ اما مستحب است که این کار را بکنید. چند چیز به آن اضافه کردند مثل نماز که ۱۷ رکعت است؛ اما ۳۴ رکعت به آن اضافه کردند. گفتند که این مستحبات را انجام دهید در طول شبانه‌روز و به نماز ۱۷ رکعتی این را اضافه کنید. این را اهل‌بیت اضافه کردند؛ اما مثلاً الآن یکی بگوید به‌جای دو تا سجده سه تا سجده برویم. از خودش چیزی را اضافه کند. مثلاً شما رکوع برای خدا در غیر از نماز بروید حرام است. مثلاً دلتان می‌خواهد که برای خدا یک سجده طولانی بروید، خارج از نماز است و مستحب است، ثواب هم دارد. سجده طولانی ثواب دارد، در نماز و خارج از نماز هم ثواب دارد؛ اما مثلاً بگویید چرا فقط سجده؟ بیاییم برای خدا یک رکوع طولانی برویم. خارج از نماز حرام و باطل است. چون بدعت است. رکوع برای خدا خارج از نماز نداریم. رکوع برای خدا فقط در نماز داریم. حالا یکی بیاید بگوید که رکوع و سجود است چه فرقی دارد؟ نمی‌شود. باید ببینیم که دستور دین چیست. هرکدام از این‌ها یک حسابی دارد. یک قاعده و شرایطی دارد.

در معنای بدعت امیرالمؤمنین سلام‌الله‌علیه فرمودند: «بدعت‌گذاران کسانی هستند که بافرمان خدا و کتاب او و پیامبرش مخالفت می‌ورزند و بر اساس رأی و گرایش‌های خود عمل می‌کنند هرچند شمار آن‌ها زیاد باشد». یک شهر و امت است که این‌جور دارد عمل می‌کند. ما هم می‌گوییم که خدا نگفته است. هر که می‌خواهد بگوید، بگوید. خدا چنین چیزی را نگفته است. ولو تعدادشان هم زیاد باشد بدعت، بدعت است. البته یک‌وقت هست چیزی را مطرح می‌کنند و می‌گویند ما می‌خواهیم این کار را انجام دهیم؛ اما اسم دین را روی آن نمی‌گذارند. اگر بگوید خدا و رسول خدا و اهل‌بیت این را از ما می‌خواهند و در دین نباشد این غلط است. مثلاً کسی می‌پرسد که نظر شما درباره حجاب خانم‌ها چیست؟ گفتم آنچه اسلام گفته است. گفت پوشیه؟ گفتم پوشیه در دین نیست. گفت پس چرا خانم خودتان (مثال می‌زنم) پوشیه میزند؟ گفتم شما نظر من را خواستید یا نظر اسلام را خواستید؟ نظر اسلام این است که گردی صورت و کف دو دست اشکالی ندارد؛ اما اینکه چرا خانم خودم پوشیه میزند به خودم مربوطه است؛ اما اگر من آمدم گفتم که نظر اسلام این است که باید حتماً پوشیه زده شود و زن حتماً باید دستکش دستش کند این‌ها مربوط به خواسته‌های خودم است که دارم به دین اضافه می‌کنم و ربطی به اسلام ندارد. اسلام گفته است که قرص صورت و کفین. می‌گویند صورتش قشنگ است. ولی خدا گفته است این مقدار عیبی ندارد. بله گفته است اگر تزیینش کرد باید بپوشاند؛ اما بدون تزیین اشکالی ندارد. ما بعضی وقت‌ها میل خودمان را به دین نسبت می‌دهیم. اول انحرافات دینی از همین‌جا شروع می‌شود که امیال خودمان را به دین نسبت دهیم. مثلاً راجع به بلند شدن ناخن دخترها، اتفاقاً بگذارید ناخن‌هایشان را بلند کنند. عیبی ندارد اگر ناخنشان را بلند کنند. همین سخت‌گیری‌ها بعدش جای دیگر گرفتاری‌هایی درست می‌کند. ولی به او یاد بدهید که ناخن اگر بلند شد می‌شود زینت و زینت باید پوشیده شود. اگر نمی‌توانی زینت را بپوشانی ناخن‌هایت را بگیر. خیلی از این مسائل را می‌شود تربیت کرد. بعضی وقت‌ها با سختگیری و میل نفسانی خودمان فرزندانمان را هم بی‌دین می‌کنیم. خیلی از بچه‌های متدین که بی‌دین می‌شوند ریشه‌اش خود پدر و مادرها هستند. آن‌قدر سخت می‌گیرد که نفس فرزندش را می‌برد. خودش هم این کارهایی را که از فرزندش می‌خواهد انجام نداده است، در دورانی که هم سن فرزندش بوده است. ما تا قبل از تکلیف وظیفه‌داریم، تکلیف که شد وظیفه ما فقط امربه‌معروف و نهی از منکر است. آن‌هم اگر احتمال اثر بدهیم و الا بیشتر نیست. یک‌بار کسی آمد خانه امام حسین را دید که پرده‌های رنگی و پشتی‌هایی زیبا دارد. گفت یا حسین‌ابن‌علی پدرت این‌گونه نبود تو چرا این‌طور شدی؟ با مذمت گفت. امام فرمود ما اهل‌بیت رسممان این است مهریه خانممان را به او می‌دهیم. او با این مهریه هر چه خواست بگیرد و اتاقش را تزیین کند، می‌کند. این اتاق را خودش با پول خودش تزیین کرده است. اتاق من اتاق دیگری است. حالا ما باشیم می‌گوییم مگر این‌ها کنار هم زندگی نمی‌کنند، اتاق من و اتاق او ندارد. یک سری چیزها را باید یاد بگیریم. لذا جمعیت زیاد اصلاً نباید ما را کور کند که یک عده زیادی الآن فلان چیز را می‌گویند یا فلان عمل را انجام می‌دهند.

امام صادق علیه‌السلام فرمودند: «مَنْ دَعَا النّاسَ إِلی نَفْسِهِ وَ فیهِمْ مَنْ هُوَ أَعْلَمُ مِنْهُ فَهُوَ مُبْتَدِعٌ ضالٌّ» اگر کسی مردم را به سمت خودش دعوت کند درحالی‌که فرد دیگری عالم‌تر از او وجود دارد، مثلاً بگوید بیایید این را از من یاد بگیرید؛ اما در آن محل کسی عالم‌تر از او وجود دارد، این شخص اهل بدعت است. هم بدعت‌گذار است هم گمراه است. وقتی در آن محل کسی عالم‌تر از او هست نباید به سمت خودش بخواند. همه این کسانی که دچار فرقه‌گرایی می‌شوند و جریانات انحرافی را درست می‌کنند این‌ها دائماً به خودشان دعوت می‌کنند. این افراد هم گمراه هستند هم گمراه می‌کنند.

در روایت دارد عملی که بدعت‌گذار انجام می‌دهد باطل است. رسول خدا صلی‌الله علیه و آله و سلم فرمودند: عمل اندک مطابق با سنت، بهتر از عمل بسیار است که با بدعت همراه باشد. عمل کمی که سنت پیغمبر گفته آن را انجام دهید خیلی بهتر از عملی است که زیاد انجام می‌دهید اما هیچ سندی ندارد. کارهای دینی را عرض می‌کنم؛ اما یک‌وقت هست که مباحات است و مسائل شخصی است. اینکه بخواهید نسبت به دین بدهید غلط است. مثلاً بگویید اسلام و قرآن و اهل‌بیت این را می‌گویند. مثل آن‌که گفتم خانمی جلسه گرفته که بیایید شب تاسوعا عاشورا اعتکاف کنیم. اعتکاف یک عمل دینی است. این ایجاد یک سنت در کنار سنت پیغمبر است. اعتکاف زمان و جا و وقت دارد. تاسوعا عاشورا باید در خیابان‌ها آمد و اقامه عزا کرد، نه اینکه معتکف بشویم. این می‌شود بدعت.

جالب اینجاست که رسول خدا فرمودند: توبه بدعت‌گذار قبول نمی‌شود. توبه همه افراد حتی کسی که شرک به خدا داشته اگر از شرکش دست بردارد و توبه کند توبه‌اش پذیرفته می‌شود. گناه کبیره داشته توبه کند بخشیده می‌شود. ولی توبه بدعت‌گذار بخشیده نمی‌شود. می‌دانید چرا؟ چون بدعت‌گذار جریانی را درست می‌کند که خودش هم اگر مرد و رفت بازهم دارند آن کار را انجام می‌دهند؛ یعنی دایره‌اش وسیع است. توبه از چه چیزی می‌خواهد بکند؟ او چه باشد چه نباشد مردم‌دارند آن کار را انجام می‌دهند. تو به هر چیزی نسبت با همان عمل است. من اگر مال مردم را خوردم بنشینم بر سر سجاده اشک بریزم که من مال مردم را خوردم، خدا نمی‌بخشد. می‌گوید پول مردم را برگردان، گریه نمی‌خواهد. تو به هر چیزی به خودش است. حالا اگر دروغ گفتی یا غیبت کسی را کردی و آبروی کسی را در شهر بردی، توبه این نیست که بگویی غلط کردم. البته غلط کردم را باید بگوید ولی باید جبران آن منافات را هم بکند. پس توبه بدعت‌گذار پذیرفته نمی‌شود. مسئله خیلی مسئله حادی است.

انسان باید از بدعت‌گذاران روی‌گردان باشد. این وظیفه ماست که آن‌ها را تحویل نگیریم. رسول خدا فرمودند: هرکس که به نفرت و دشمنی از بدعت‌گذار روی برگرداند خداوند دل او را از آرامش و ایمان لبریز می‌گرداند. بعضی‌ها را هم در تاریخ‌داریم که با صراحت آمدند بدعت درست کردند. گفتند: «متعتان کانتا محللتان فی زمن رسول اللَّه و انا احرمهما و اعاقب علیهما متعه الحج و متعه النساء». دو متعه در زمان رسول خدا حلال بود و من آن دو را حرام می‌کنم. یکی حج تمتع بود و یکی از عقد تمتع؛ یعنی صیغه عقد موقت. چنین کسی رسماً بدعت‌گذار است. می‌گوید در زمان رسول خدا حلال بود من حرامش می‌کنم. «حَلاَلُ مُحَمَّدٍ حَلاَلٌ أَبَداً إِلَى یَوْمِ اَلْقِیَامَهِ وَ حَرَامُهُ حَرَامٌ أَبَداً إِلَى یَوْمِ اَلْقِیَامَهِ»، «ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا» آیه ۷ سوره حشر است. آن چیزی که رسول خدا گفت انجام دهید و آنچه را نهی کرده رها کنید تا قیامت. بعضی‌ها هم از بعضی از مطالبی که هست برداشت‌های غلط می‌کنند و در سطح جامعه هم توسعه می‌دهند.

رسول خدا فرمودند: «مَن تَبَسَّمَ فی وَجهِ مُبتَدِع فَقَد اَعانَ عَلی هَدمِ دینِه» کسی که خلافی را باب کرده است، کسی در صورت او بخندد کمک کرده به کسی که دارد دین را از بین می‌برد. چرا می‌خندید به کسی که بدعت‌گذاری کرده است؟ اصلاً نمی‌توانید چنین کاری را بکنید. چون بدعت‌گذار دارد کار شیطانی می‌کند. دارد دین را از بین می‌برد. دارد به نفع شیطان عمل می‌کند. آن‌قدر شیطان ظریف می‌آید در اعمال انسان قرار می‌دهد انسان خوشش می‌آید که دارد چنین کاری را انجام می‌دهد. فکر می‌کند دارد خیلی کار خوبی می‌کند. هرکس به بدعتی عمل کند شیطان او را با عبادت تنها می‌گذارد و حالت خشوع و گریه بر او می‌افکند. چیزی را در دین داخل کرد شیطان می‌گوید چون مسیر انحرافی است نتیجه‌اش این می‌شود که این شخص از دین خارج می‌شود، ولو ظاهر دینی دارد. شیطان می‌گوید که بارک‌الله برو. او هم در کاری که دارد انجام می‌دهد هم خضوع و خشوعش بیشتر می‌شود، اشک چشمش بیشتر می‌شود. می‌بیند خیلی حالت معنوی پیدا کرد.

رسول خدا فرمودند: «شَرُّ اَلْأُمُورِ مُحْدَثَاتُهَا وَ کُلُّ مُحْدَثَهٍ بِدْعَهٌ وَ کُلُّ بِدْعَهٍ ضَلاَلَهٌ وَ کُلُّ ضَلاَلَهٍ فِی اَلنَّارِ». بدترین کارها آن‌هایی که ایجاد می‌شود به اسم دین. سنت سازی می‌کنند این بدعت است و هر بدعتی گمراهی است و گمراهی در آتش است.

امیرالمؤمنین فرمودند: «ما اُحْدِثَتْ بِدعهٌ إلاّ تُرِکَ بها سُنّهٌ» هیچ بدعتی گذاشته نشد مگر اینکه سنتی ترک شد. الآن غذا خوردن‌های ما را دقت کنید. مثلاً مستحباتی که در غذا خوردن هست خیلی از آن‌ها انجام نمی‌شود به خاطر اینکه روی میز و صندلی غذا می‌خوریم. البته این‌ها بحث عبادی نیست. سنت‌های رفتاری است. بعد فرمودند از بدعت‌ها بپرهیزید و راه روشن را پیش بگیرید.

رسول خدا فرمودند: «أهلُ البِدَعِ شَرُّ الخَلقِ و الخلیقهِ» اهل بدعت بدترین مردم و موجودات خدا هستند. «أهلُ البدعِ کِلابُ أهلِ النّارِ» اهل بدعت سگ‌های آتش جهنم هستند.

حالا اگر وقتی این بدعت‌ها پیش آمد وظیفه ما چیست؟ وظیفه علما و اینکه مردم هم باید پیروی کنند چیست؟ این است که «قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: إِذَا ظَهَرَتِ اَلْبِدَعُ فِی أُمَّتِی فَلْیُظْهِرِ اَلْعَالِمُ عِلْمَهُ فَمَنْ لَمْ یَفْعَلْ فَعَلَیْهِ لَعْنَهُ اَللَّهِ». اگر در امت من بدعتی ظاهر شد عالم باید به منبر برود و علم را اظهار کند. اگر بدعت را دید و چیزی نگفت لعنت خدا بر او باد. بعد می‌بینیم که بعضی وقت‌ها بدعت‌هایی در دین گذاشته می‌شود و کسی چیزی نمی‌گوید. باید توجه داشته باشیم که روش و عمل ما بر اساس دستورات پیغمبر و اهل‌بیت باشد. کتاب سنن النبی را یک‌بار بگیرید و بخوانید. سنت‌های پیغمبر است. پیغمبر وقتی غذا می‌خورد چگونه می‌خورد. وقتی سر سفره می‌نشستند چگونه می‌نشست. با دوستانش که صحبت می‌کرد چگونه حرف می‌زد. قدیمی‌ها مقید بودند که سنت‌ها را رعایت می‌کردند. الآن مثلاً شما ناخن‌هایتان را چه زمانی می‌گیرید؟ همین چیزهای کوچک انسان را تربیت می‌کند. دوشنبه‌ها و پنج‌شنبه‌ها ناخن گرفتن خوب است. جمعه‌ها سوهان زدن خوب است. مگر اینکه کلاً جمعه‌ها ناخنتان را بگیرید. قبر مرحوم شیخ صدوق وقتی آب‌گرفته بود و جنازه مرحوم شیخ صدوق آمد بیرون سالم بود. چند تا از محاسنش هم ‌روی کفن افتاده بود کأن همین الآن گذاشتند. نگاه کردند دیدند یکی از دست‌هایش ناخن‌هایش بلندتر از آن‌یکی دست است. بعد از مردن ناخن‌ها بلند می‌شود، مو بلند می‌شود، چون حالت نباتی دارد. از بدن استفاده می‌کند و بلند می‌شود. دیدند که ناخن‌ها کوتاه بلند است. در حالاتش که بررسی کردند، دیدند که ایشان مقید بوده که مستحبات را رعایت کند. دوشنبه و پنجشنبه مستحب است ناخن گرفتن. یکدستش را دوشنبه می‌گرفته یکدستش را پنجشنبه می‌گرفته که هر دو را انجام داده باشد. بین این دو روز از دنیا رفته بوده. البته بعضی چیزها را الآن اگر انسان بخواهد انجام دهد خودش خلاف است. بگوییم مثلاً سنت پیغمبر است سرمه بکشیم، انگشت‌نما می‌شویم. هر چیزی که عرف جامعه شده است و می‌شود سنت را اجرا کرد و مربوط به دین است تا آنجا که مقدور است باید انجام داد.

یکی از مشکلات ما الآن در جامعه مناسک سازی است. در مسجد جمکران محراب را شیشه گذاشته بودند. مردم هم در آن پول می‌انداختند. من مخالفت کردم و گفتم « این کار درست نیست. فردا می‌آیند می‌گویند که اینجا چهار پنج‌تا پیغمبر هم دفن شده‌اند. قبلاً بوده شما یادتان نیست». چند وقت که گذشت دیدم آقای مکارم خدا حفظشان کند بیانیه دادند که «شیشه‌ها را در آنجا گذاشتند جایز نیست. فردا می‌گویند قبر هفتاد پیغمبر هم آنجاست. حضرت معصومه را یادشان می‌رود. اصل حرم حضرت معصومه که این‌همه ثواب دارد می‌گذارند کنار، می‌روند جمکران تا در آن شیشه پول بیندازند». ما باید توضیح بدهیم و بگوییم و کسانی که تریبون دارند باید مواظب باشند که خدای‌نکرده تا کوچک‌ترین انحرافی پیش آمد باید جلوی آن را گرفت و هیچ ناراحت هم نشد. مورد مذمت قرار می‌گیریم، لعنمان می‌کنند، فحش می‌دهند؛ اما دین را باید برای مردم شفاف و واضح بیان کرد. بیشتر دین‌گریزی‌ها به خاطر سختی‌هایی است که در دین نیست؛ اما ما به آن اضافه کرده‌ایم.

در انتشار این خبر سهیم باشید:

پاسخی بگذارید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر وبسایت امام جمعه کرج در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.