حدیث بندگی/

شرح موعظه پیامبر (ص) به ابن مسعود (جلسه چهل و ششم)

روابط عمومی (۲) ۱۸ مهر ۱۳۹۸ ۰
  • حدیث بندگی
  • موضوع: شرح موعظه پیامبر (ص) به ابن مسعود
  • ۱۳۹۸/۰۷/۱۷– جلسه چهل و ششم

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم

«یَا ابْنَ‏ مَسْعُودٍ دَعْ نَعِیمَ الدُّنْیَا وَ أَکْلَهَا وَ حَلَاوَتَهَا وَ حَارَّهَا وَ بَارِدَهَا وَ لَیِّنَهَا وَ طَیِّبَهَا وَ أَلْزِمْ نَفْسَکَ الصَّبْرَ عَنْهَا فَإِنَّکَ مَسْئُولٌ عَنْ هَذَا کُلِّهِ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى‏ ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ‏- یَا ابْنَ‏ مَسْعُودٍ لَا تُلْهِیَنَّکَ الدُّنْیَا وَ شَهَوَاتُهَا فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى یَقُولُ‏ أَ فَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناکُمْ عَبَثاً وَ أَنَّکُمْ إِلَیْنا لا تُرْجَعُونَ»

پسر مسعود نعمتهای دنیا و شیرینی ها و سردو گرم و چرب و نرم آن را رها کن و خود را بر اجتناب از آن ها عادت بده. (به خودت یاد بده که زیاد به آنها وابسته نباشی) که تو از همه این ها سوال می‌شوی. بعد اشاره کرد به آیه شریفه «ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ» از همه نعمت هایی که خدا به شما داده سوال خواهید شد.

خیلی کار سخت است. نعمت جوانی؛ جوانی‌ات را در چه راهی صرف کردی؟! نعمت عمر، نعمت فهم. خدای تعالی برای همه ما نعمت‌های زیادی در اختیار گذاشته است. این نعمت‌ها را چگونه مصرف کردی؟  باید به مسئله نعمت توجه کرد. امیرالمومنین علیه‌السلام در خطبه ۱۶۷ فرمودند: «اِتَّقُوا اللّه َ فی عِبادِهِ و بِلادِهِ فإنّکُم مَسؤولُونَ حتّى عنِ البِقاعِ و البَهائمِ» بترسید از خدا درباره‌ی بندگان خدا و سرزمین ها و محل های زندگیتان.  بترسید از خدا درباره شهر‌هایتان. بترسید از خدا درباره حیوانات. از سرزمینهایتان سوال می شود. از حیواناتی که در اختیار شما هست سوال می شود.  خدا از شما می‌پرسد که شهر هایتان را چگونه آباد کردید؟ آبادش کردی یا ویرانش کردی؟ الان همه ما دست به دست داده ایم داریم شهرهایمان را نابود می‌کنیم. این وضع زندگی شهری که داریم نابودی است. یکی از چیزهایی که مورد سوال هستیم همین است. می‌گوید من به شما آب گوارا دادم، چه شد؟ هوای سالم دادم، چه شد؟ سبزه و درخت دادم برای اینکه تنفس کنید و زندگیتان آباد شود چه کار کردید؟ از چهارپایان میپرسند، می‌گویند با این‌ها چگونه رفتار کردید؟ آیا آزارشان دادید یا وسایل آسایششان را فراهم کردید؟  در روایت دارد به اینکه اگر حیوانی را نگهداری می‌کنید حتماً غذا و خوراک و سرما و گرمای او را باید رعایت کنید و الا مسئول هستید. اگر نمی‌توانید مراعات کنید نگه ندارید. مرغ و خروس در خانه نگه داشته و رعایت حال شان را نمی‌کنند می میرند، چنین کسی مسئول است. یک وقت انسان نگهداری می‌کند رعایت هم می‌کند حواسش هم هست اما آفت میزند مریضی میگیرد و می میرند، این مشکلی نیست؛ اما اگر با بی توجهی از بین بروند مسئول است. روایات زیادی هم داریم که در خانه‌های تان حیوان نگه دارید. خصوصاً خروس سفید. حتی در روایت داریم گربه نگه دارید. یا در بعضی از روایات دارد که کبوتر نگه دارید. بعضی از کبوترها را نگه داشتن اشکالی ندارد، ثواب هم دارد. شیاطین به آن خانه و بچه‌هایش آزار نمی‌رساند.

خدا از همه نعمت ها سوال می‌کند. آیا این نعمت ها را در راه حق هزینه کردید یا در راه باطل هزینه کردید؟ اصلاً از چه راهی به دست آوردید؟ از نعمت توحید می پرسد. از نعمت نبوت می پرسد. از نعمت ولایت می پرسد. من نعمت ولایت به شما دادم آیا شما تحت امر ولایت بودید یا نبودید؟ این ولایت را چگونه تحویل گرفتید؟ حب اهل بیت! الان ببینید در کربلا و این روزها حب امام حسین چه غوغایی کرده است.  محبت اهل بیت علامت طیب ولادت است. در روایت دارد که هیچ کسی به ما محبت ندارد مگر این که حلال زاده است. در روایات دارد که جنگ‌ها طول می‌کشید وقتی برمی‌گشتند می‌آمدند خدمت رسول خدا شک می‌کردند که ما رفتیم جنگ بچه نداشتیم الان بچه داریم. شک داریم. مثل الان نبود که آزمایش باشد تا معلوم شود. حضرت می فرمود بیاور در صف جماعت رهایش کن، اگر رفت در بغل علی بن ابیطالب نشست حلال زاده است. این روایت را سنی‌ها نقل می‌کنند نه فقط شیعه که محبت علی و اولاد علی نشان‌دهنده طیب ولادت است. نه اینکه حالا کسی اگر محبت نداشت خدای نکرده مشکل دارد، نه این طور نیست ولی کسی که محبت دارد قطعا حلال زاده است.

روایتی را میخوانم از امام رضا علیه‌السلام که فرمود: در آنجا که گفته «لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ» که یعنی خدای تعالی در روز قیامت از نعمت ها از شما می پرسد، حضرت فرمودند نعیم حب و دوستی ما اهل بیت است. از شما در روز قیامت سوال می کنند که نسبت به ما اهل بیت چقدر محبت داشتید. خدای تعالی بعد از توحید و نبوت از شما راجع به نعمت دوستی با ما از شما سوال می کند. اگر کسی محب ما اهل بیت باشد خدای تعالی او را به نعمت جاودانه بهشت می‌رساند.

روایت دیگری است از ابوحنیفه که از شاگردان امام صادق است میخوانم که آمد خدمت امام صادق از تفسیر همین آیه سوال کرد. پرسید «لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ» یعنی چه؟ حضرت سوال را به او برگرداند. فرمود: ای نعمان  به نظر تو نعیم چیست؟ بعضی‌ها می‌خواهند جواب سوالی را بدهند همان سوال را بر می‌گردانند تا ببینند نظر خود آن شخص چیست. گفت طعام و آب سرد. حضرت فرمودند اگر خدای تعالی تو را در روز قیامت در برابر خود نگه دارد تا از هر لقمه‌ای که خورده‌ای و هر جرعه‌ای که نوشیده‌ای پاسخ بگویی مدت زیادی باید مشغول پاسخگویی باشی. عرض کرد پس آقا نعیم چیست؟ فرمود ما اهل بیت هستیم که به واسطه ما به بندگانش نعمت می دهد. با ما چه کار کردید؟ هر چه که دست شماست به واسطه ماست و به وسیله ما میان بندگانش الفت و محبت ایجاد می کند، از آن پس که با یکدیگر اختلاف داشتند. به واسطه ما خدا بین دلهایشان الفت انداخت و آنها را برادر ساخت پس از آن که دشمن بودند و به واسطه ما آن را به نور اسلام هدایت کرد. این همان نعمت همیشگی است. حق تعالی  از بابت حق نعمتی که به آنان بخشید یعنی پیامبر و عترت از آنان سوال می کند. پس آن چیزی که خدا سوال می کند نعمت اهل بیت است. چون نعمت‌ها به واسطه او داده می شود. «بِیُمنِهِ رُزِقَ الوَری»‌ تمام بساطی که در عالم هست به واسطه اهل بیت است. از همه چیز سوال می‌شود و مهمترین آن همین نعمت است. پس معلوم می‌شود که همه نعمت های مادی که در اختیار ما هست از طرف خداست.

«یَا ابْنَ‏ مَسْعُودٍ لَا تُلْهِیَنَّکَ الدُّنْیَا وَ شَهَوَاتُهَا فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى یَقُولُ‏ أَ فَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناکُمْ عَبَثاً وَ أَنَّکُمْ إِلَیْنا لا تُرْجَعُونَ» آیه ۱۱۵ سوره مبارکه مومنون. پسر مسعود دنیا و هوس ها و شهوت ها  تو را بازیچه خودش نسازد. دنیا خودش بازیچه است، با آدم هم بازی می کند. «الدُّنْیَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ» آدم را هم بازیچه خودش قرار می‌دهد. می‌گوید شهوت های دنیا تو را به بازی نگیرد. دنیا خیلی قشنگ انسان را به بازی می‌گیرد. افراد را می‌خنداند، به گریه می‌اندازد، عصبانی می‌کند، خوشحال می‌کند. اگر کسی گرفتار دنیا شد و دنیا مدیریت او را به عهده گرفت لازم باشد گریه کند گریه میکند. لازم باشد بخندد می‌خندد. یادتان باشد بعضی ها یک زمانی برای رأی جمع کردن گریه هم کردند.

«أَ فَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناکُمْ عَبَثاً وَ أَنَّکُمْ إِلَیْنا لا تُرْجَعُونَ» آیا فکر می‌کنید که ما شما را بیهوده خلق کردیم و شما به سمت ما بر نمی‌گردید؟ این که خدای تعالی ما را باطل خلق نکرده است یک اصل است. در قرآن کریم هم وقتی که نگاه می‌کنیم مجموعه‌ای از آیات بیان کرده که ما شما را عبث خلق نکردیم. حالت نفی دارد، بعضی از آیات هم حالت اثباتی دارد. برای اینکه این بحث از بین نرود چند آیه آن را برای شما می‌خوانم. آیاتی در سوره مبارکه قیامت وارد شده، در جاهای دیگر هم هست. اولاً کافران عالم را باطل فرض می‌کنند. خود خلقت انسان هدفمند است. خدای تعالی انسان را بیهوده خلق نکرده است. یک هدفی را دنبال می کند. بازگشت همه ما به سمت خداست. کافران عالم و خلقت را باطل فرض می‌کنند. بدانید اگر کسی قائل به خدا بود، قائل به مبدا بود ولی قائل به معاد نبود بیهوده می‌شود چون دیگر معتقد نیست که حساب و کتابی است و باید پاسخگو باشد. رها می‌شود و دیگر کار جمعی و فردی برای او مسئولیت ساز نیست. توحید را قبول دارد اما معاد را قبول ندارد رها می شود و انسان درستی نخواهد بود. لذا آیات کریمه قرآن آفرینش انسان و عالم را هدفمند می‌داند و الا می‌شود باطل. باطلی که در مقابل حق است. نه باطل به معنای سست که در مقابل محکم است.

به آیات که نگاه می‌کنیم بعضی از آیات می‌گوید بازیچه، بعضی از آیات می‌گوید عبث، بعضی از آیات می‌گوید سدا یعنی یاوه. تاکید می‌کند که دنیا لهو و لعب نیست. «وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاءَ وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا لَاعِبِینَ لَوْ أَرَدْنا أَنْ نَتَّخِذَ لَهْواً لَاتَّخَذْناهُ مِنْ لَدُنَّا إِنْ کُنَّا فاعِلِینَ» آیه ۱۶ و ۱۷ سوره مبارکه انبیا. آیه ۱۶ به لعب اشاره می کند آیه ۱۷ به لهو. دنیا لهو و لعب نیست. یا همین آیه که در این بخش از حدیث است «أَ فَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناکُمْ عَبَثاً وَ أَنَّکُمْ إِلَیْنا لا تُرْجَعُونَ» شما فکر می‌کنید ما بیهوده خلق کردیم. یا آیات مبارکه سوره ص آیه ۲۷ «وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاءَ وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا بَاطِلًا ذَلِکَ ظَنُّ الَّذِینَ کَفَرُوا فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ کَفَرُوا مِنَ النَّارِ» در اینجا باطل بودن را نفی می‌کند. ما زمین و آسمان و آنچه ما بین آن است را باطل خلق نکردیم. این گمان آن کسانی است که کفر ورزیدند. در سوره قیامت به یاوه بودن و سدا بودن اشاره می کند «أَیَحْسَبُ الْإِنْسَانُ أَنْ یُتْرَکَ سُدًى» شما فکر می کنید که انسان همینطور یاوه رها می‌شود؟ البته در این بین صاحبان عقل و اولوالباب که با تفکر به این مطلب رسیدند می‌گویند «رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا» (آل عمران ۱۹۱)  اولوالالباب به خدا می‌گویند که تو عالم را باطل خلق نکردی پس عالم باطل و بیهوده و یاوه نیست.  این‌ها آیات نفی بودند.

از آن طرف آیات دیگری حق بودن عالم را اشاره می‌کنند  و اثبات می‌کنند. وقتی یک چیزی حق بود یعنی هدف دارد، وقتی هدف داشت یعنی باطل نیست. «ما خَلَقناهُما إِلّا بِالحَقِّ» آیه ۳۱ سوره مبارکه دخان. روایاتی هم در این باب داریم  از امیرالمومنین سلام الله علیه فراوان است. در خطبه ۸۶، در حکمت ۳۷۱ اینها مواردی است که من یادداشت کردم. در همین جا دارد که امیرالمومنین معمولاً بر منبر نمی‌نشست وقتی هم که بالای منبر می رفت قبل از اینکه خطبه را شروع کند و سخنرانی را آغاز کند می گفت مردم از خدا بترسید که هیچ انسانی بیهوده آفریده نشده تا به بازی بپردازد و او را واننهاده تا خود را سرگرم و بی فایده کند. شما برای بازی خلق نشدید بازی هم اگر می خواهید بکنید برای استراحت است که دوباره مشغول به کار شوید. این طور نیست که شما خلق شده باشید برای اینکه بازی کنید.

یا حکمت ۷۸ را اگر ببینید حکمت جالبی است، دقت کنید. کسی از حضرت پرسیده بود چرا رفتن ما به شام به قضا و قدر خدا بود، ما رفتیم به شام و آنجا گرفتار شدیم. تو چرا می‌گویی که این به قضا و قدر خدا بود. شروع به مذمت کردن کرد. اگر قضا و قدر بود چرا این همه کشته دادیم؟ چرا شکست خوردیم؟ حضرت فرمود «وَیْحَکَ لَعَلَّکَ ظَنَنْتَ قَضَاءً لَازِماً وَ قَدَراً حَاتِماً…» ای وای بر تو شاید قضای لازم و قدر حتمی را گمان کردی؟ اگر این طور بود که خدای تعالی دیگر به ما پاداش نمی داد. ما خودمان هستیم که می‌رویم کار را درست می کنیم. اینطور نیست که برای ما نوشته باشند ما هم مثل ماشین مکانیکی انجام دهیم. خدای سبحان بندگان خودش را امر کرده است در آن مواردی که دارای اختیار هستند و نهی کرده که بترسند و دست بردارند. آن چیزی را که تکلیف کرد آسان است. خدا به چیز سخت تکلیف نکرده است. پاداش می‌دهد برای کار کم. نافرمانی او را نکنید. اطاعت را از روی کراهت انجام ندهید. با عشق و علاقه کار را انجام بدهید. پیامبران را که بازیچه نفرستاد. کتاب را برای بندگانش بیهوده نازل نکرد. زمین و آسمان و آنچه بین آنهاست را باطل خلق نکرد. پس وای بر آن کسانی که کفر ورزیدند. هیچ چیزی باطل نیست. همه چیز روی حساب و کتاب است و باید پاسخ داد.

در اینجا پیغمبر اکرم به عبدالله ابن مسعود گفت: عبدالله ابن مسعود دنیا تو را بازیچه نگیرد چون خدای تعالی می‌گوید من تو را بیهوده خلق نکردم. تو برای چیز دیگری خلق شدی. چرا مشغول بازی هستی؟ از بچگی تا زمانی که پیر می‌شویم مشغول بازی هستیم. ماشین اسباب بازی داریم. بزرگ که می‌شویم ماشین واقعی اسباب بازی ماست. در بچگی تفنگ اسباب بازی داریم بزرگ که می‌شویم تفنگ واقعی اسباب بازی ماست. «أَنَّمَا الْحَیَاهُ الدُّنْیَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِینَهٌ وَتَفَاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَ تَکَاثُرٌ فِى الْأَمْوَ الِ وَالْأَوْلاَدِ» خدای تعالی پنج مرحله برای دنیا می‌گوید که همه‌اش بازی است. فقط اسباب بازی‌ها عوض می‌شود سی سالگی به لباس و مو و تفاخر، پیرمرد که شد تکاثر می شود. نوه‌هایش را می‌شمارد. کتاب‌هایی که نوشته را می‌شمارد. کسانی که معلمند شاگرد‌های‌شان را می‌شمارند. حواسمان باشد اسباب بازی‌های‌مان عوض می‌شود.

در انتشار این خبر سهیم باشید:

پاسخی بگذارید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر وبسایت امام جمعه کرج در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.