حدیث بندگی/

شرح موعظه پیامبر (ص) به ابن مسعود (جلسه سی و هفتم)

روابط عمومی (۲) ۲۷ تیر ۱۳۹۸ ۰
  • حدیث بندگی
  • موضوع: شرح موعظه پیامبر (ص) به ابن مسعود
  • ۱۳۹۸/۰۴/۲۶– جلسه سی و هفتم

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم

«یَا ابْنَ‏ مَسْعُودٍ إِذَا تَلَوْتَ کِتَابَ اللَّهِ تَعَالَى فَأَتَیْتَ عَلَى آیَهٍ فِیهَا أَمْرٌ وَ نَهْیٌ فَرَدِّدْهَا نَظَراً وَ اعْتِبَاراً فِیهَا وَ لَا تَسْهُ عَنْ ذَلِکَ فَإِنَّ نَهْیَهُ یَدُلُّ عَلَى تَرْکِ الْمَعَاصِی وَ أَمْرَهُ یَدُلُّ عَلَى عَمَلِ الْبِرِّ وَ الصَّلَاحِ فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى یَقُولُ‏ فَکَیْفَ إِذا جَمَعْناهُمْ لِیَوْمٍ لا رَیْبَ فِیهِ وَ وُفِّیَتْ کُلُّ نَفْسٍ ما کَسَبَتْ وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ‏».

جلسه گذشته درباره تلاوت قرآن بود که: ابن مسعود تلاوت قرآن کن. به آیات امر رسیدی تبعیت کن و به آیات نهی رسیدی منتهی شو. بی‌توجه به آیات قرآن نباش.

عرض کردیم که تلاوت قرآن فقط به معنای قرائت کلمات نیست. عمل به قرآن موردنظر است. تلاوت به‌تنهایی جز ثواب بردن خاصیت دیگری ندارد که برای قرآن خواندن ذکرشده است. مثلاً به این روایت توجه کنید. «عَنْ حَفْصِ بْنِ غِیَاثٍ عَنِ اَلزُّهْرِیِّ (زهری از اطرافیان امام سجاد علیه السلام است) قَالَ سَمِعْتُ عَلِیَّ بْنَ اَلْحُسَیْنِ عَلَیْهِمَا السَّلاَمُ یَقُولُ: آیَاتُ اَلْقُرْآنِ خَزَائِنُ اَلْعِلْمِ فَکُلَّمَا فَتَحْتَ خِزَانَهً فَیَنْبَغِی لَکَ أَنْ تَنْظُرَ فِیهَا». «امام سجاد -علیه‌السلام- فرمودند: آیات قرآن گنجینه‌های علم است. هر وقت گنجینه را باز کردی خوب است که در آن نگاه کنی و از آن استفاده کنی». چنین چیزی که با تلاوت به دست نمی‌آید. «فَکُلَّمَا فَتَحْتَ» یعنی آن را بازکنی و به عمق آیه بروی و به آن دقت کنی.

هرکدام از آیات یک نکته‌ای دارد. هیچ حرفی از حروف قرآن کریم بی‌خاصیت نیست. یک واو کم‌وزیاد می‌شود، معنا تغییر می‌کند. خلیفه دوم بالای منبر خطبه می‌خواند که گفت «الَّذِینَ یَکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّهَ…» درصورتی‌که اصل آیه قبل از کلمه الَّذِینَ واو دارد. یکی از حضار شمشیرش را بیرون کشید و گفت: تا واو را سر جایش نگذاری این شمشیر در غلاف نمی‌رود. «الَّذِینَ» با «وَ الَّذِینَ» خیلی فرق دارد. «الَّذِینَ» به‌تنهایی دارد یک قبیله را خارج می‌کند؛ اما «وَ الَّذِینَ» یک قبیله را داخل می‌کند. یکی طاغوت زدایی می‌کند، یکی می‌گوید اگر طاغوت بود هم عیبی ندارد. مراجعه کنید و ببینید.

غرض این است که کتابی که متن است، هر یک حرفش مطلبی را تغییر می‌دهد. مطلبی را به وجود می‌آورد. کم‌وزیاد می‌کند. لذا درباره قرآن، تلاوت قرآن، نحوه تلاوت، صوت، همه این‌ها روایت داریم و این تلاوت که در اینجا آمده است به معنای عمل به آیات است. فهم آیات، درک صحیح آیات و عمل به آن و تحقق خارجی این آیات.

برای رفتن درراه خدای تعالی باید همیشه از شر شیطان به خدا پناه برد. چون در همان راه خدا، شیطان خیمه زده است. یکی از راه‌های خدا، همین تلاوت قرآن است. تلاوت قرآن، حرکت کردن در مسیر خداست. لذا شیطان در آنجا نشسته است. بعضی وقت‌ها همین تالیان قرآن با قرآن خواندنشان جهنمی می‌شوند. «قَالَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: رُبَّ تَالِ اَلْقُرْآنِ وَ اَلْقُرْآنُ یَلْعَنُهُ».

حالا اینجا باید چه‌کار کرد؟ می‌فرماید «فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ» آیه ۹۸ سوره مبارکه نحل. می‌خواهی قرآن بخوانی، چون صراط مستقیم است و شیطان در آنجا نشسته است، مثلاً اگر قرائتش با صوت باشد، می‌آید و می‌گوید: چه صدایی داری! و او را مبتلابه ریا می‌کند. خودنمایی و عجب و کبر می‌آورد. لذا می‌گوید: «فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ».

اگر بخواهیم از قرآن کریم بهره ببریم و از آیات نورانی قرآن کریم استفاده کنیم، باید تدبر درآیات قرآن داشته باشیم؛ و الا تدبر نداشته باشیم، قران به چه دردی می‌خورد؟ آقای قرائتی می‌فرمود: من فکر می‌کردم تفسیر قرآن مستحب است، تازگی‌ها فهمیدم واجب است. پرسیدند: برای چه؟ گفت: قرآن می‌گوید «أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا» یعنی باید بروید اهل تدبر باشید. ۲ مذمت هم دارد و خدای تعالی در این آیه دو نهیب می‌زند؛ یعنی باید بروید در قرآن تدبر کنید. برداشت قشنگی از این آیه کردند.

باید دنبال تفسیر قرآن و فهم دقیق آیات قرآن بود. حالا می‌خواهیم از قرآن استفاده کنیم و تدبر درآیات داشته باشیم. اولاً باید استعاذه کنیم. باید اول به خدا پناه ببریم؛ یعنی اول باید خودمان را پاک‌کنیم. تلاوت قرآن، سخن گفتن باخداست. خدا دارد با ما سخن می‌گوید. شما دارید کلمات خدا را دوباره تکرار می‌کنید. دهانی که آلوده به گناه باشد چگونه می‌خواهد این آیات را تلقی کند و بفهمد؟ لذا رسول خدا فرمود «طَهِّرُوا أَفْوَاهَکُمْ فَإِنَّهَا طُرُقُ اَلْقُرْآنِ» دهان‌هایتان را پاک‌کنید. حقیقت و باطن دهانتان را پاک‌کنید. همان‌طور که در ظاهر دهانتان را می‌شویید و وضو می‌گیرید، باطنتان هم باید پاک باشد. هم طهارت ظاهری لازم است، هم طهارت باطنی. «لا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ» قرآن را لمس نمی‌کنند مگر کسانی که پاک هستند. چه کسانی پاک‌اند؟ کسی که وضو گرفته و غسل دارد. دست به آیات قرآن که زد صحیح است؛ اما حقیقت وجودی ما که روح ماست، بخواهد حقیقت قرآن را درک کند، باید از آلودگی پاک باشد. روح باید دنس و آلودگی نداشته باشد. چگونه پاک می‌شود؟ با استغفار، با توبه و انابه. ظرف پاک شد آن‌وقت شما هر چه در آن بریزید نور می‌شود. روح و ریحان می‌شود. اگر این امور را رعایت کردیم از تلاوت قرآن لذت می‌بریم. روایت هم زیاد داریم درباره اینکه ما را تشویق به تلاوت کرده است.

آیه ۲۹ سوره مبارکه فاطر فرمود «إِنَّ الَّذِینَ یَتْلُونَ کِتَابَ اللَّهِ وَأَقَامُواْ الصَّلاهَ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرّاً وَعَلَانِیَهً یَرْجُونَ تِجَارَهً لَّن تَبُورَ» این آیه، آیه خاصی است. اگر خانه‌ای داشتید و فروش نمی‌رفت بنویسید روی کاغذی بگذارید گوشه‌ای. انشاالله خانه‌تان فروش می‌رود. می‌فرماید: «آن‌کسانی که آیات قرآن را تلاوت می‌کنند امید است که دست به تجارتی زده باشند که در این تجارت کسادی ندارد». در تمام تجارت‌ها احتمال کسادی هست؛ اما قرآن تجارتی است که در آن دیگر هیچ کسادی نیست.

رسول خدا فرمودند: «إذا أحَبَّ أحدُکُم أن یُحَدِّثَ رَبَّهُ فَلْیَقرَأْ القرآنَ» «هرکس از شما دلش خواست با پروردگارش سخن بگوید، قران بخواند». انسان وقتی می‌خواهد باخدا سخن بگوید نماز می‌خواند. وقتی خدا با انسان سخن می‌گوید قرآن می‌خواند. ولی چون ما این سخن خدا را دوباره تکرار می‌کنیم در حقیقت داریم باخدا صحبت می‌کنیم.

دل انسان مثل آینه می‌ماند. دیده‌اید آینه را غبار می‌گیرد و زنگ می‌زند؟ زنگ آینه را که می‌خواهند پاک کنند از مواد شوینده استفاده می‌کنند. اگر دل زنگ زد چه کارکنیم؟ رسول خدا -صلی‌الله علیه و آله و سلم- فرمودند: «إنّ هذهِ القُلوبَ تَصدَأُ کما یَصدأُ الحَدیدُ إذا أصابَهُ الماءُ. قیلَ: و ما جَلاؤها؟ قالَ: کَثرَهُ ذِکرِ المَوتِ و تِلاوَتِ القرآنِ» دل انسان مثل آهن زنگ می‌زند (با نشست‌وبرخاست با اهل دنیا یا مسائل جاری و روزمره را دیدن، قلب و دل انسان را کدر می‌کند. زنگ دل را چگونه پاک‌کنیم؟) پرسیدند: یا رسول‌الله با چه چیزی آن را جلا بدهیم؟ حضرت فرمودند: تلاوت قرآن داشته باشید.

«علَیکَ بقِراءهِ القرآنِ؛ فإنّ قِراءتَهُ کَفّارهٌ للذُّنوبِ و سَترٌ فی النارِ و أمانٌ مِن العذابِ» بر شما باد به تلاوت قرآن. تلاوت شما کفاره گناهان شماست و پرده‌ای ست برای شما در برابر آتش. شمارا از عذاب در امان نگه می‌دارد.

رسول خدا فرمودند: «یا بُنَیَّ» مخاطب ما هستیم. ما همه فرزندان پیغمبر هستیم. چه سادات و چه غیر سادات. چون فرمودند: «أَنَا وَ عَلِیٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّه» وقتی رسول خدا می‌گوید یا بُنَیَّ، به من و شما می‌گوید. «یا بُنَیَّ، لا تَغفُلْ عَن قِراءهِ القرآنِ؛ فإنَّ القرآنَ یُحیِی القَلبَ و یَنهى عنِ الفحشاءِ و المُنکَرِ و البَغیِ» از قرائت قرآن غافل نباش. قلب انسان می‌میرد. بعضی وقت‌ها می‌بینید که انسان حوصله ندارد و کسل است و دوست ندارد باکسی حرف بزند، این قلب مرده است و غم دارد. بنشین یک سوره قرآن بخوان. یک صفحه قرآن با توجه بخوان. چون قلبت را زنده می‌کند و از فحشا و زشتی و ستم و گناه تو را بازمی‌دارد.

در قرآن خواندن هم گفته‌شده است که با صوت خوش بخوانید. پس بدانید که قرآن خواندن خاصیت‌هایی دارد. قلب را زنده می‌کند و از فحشا و منکر انسان را بازمی‌دارد. لذا روایات زیادی داریم که خانه‌های خودتان را با تلاوت قرآن نورانی کنید. رسول خدا فرمودند «نَوِّرُوا بُیُوتَکُمْ بِتِلاَوَهِ اَلْقُرْآنِ وَ لاَ تَتَّخِذُوهَا قُبُوراً کَمَا فَعَلَتِ اَلْیَهُودُ وَ اَلنَّصَارَى صَلَّوْا فِی اَلْبِیَعِ وَ اَلْکَنَائِسِ وَ عَطَّلُوا بُیُوتَهُمْ فَإِنَّ اَلْبَیْتَ إِذَا کَثُرَ فِیهِ تِلاَوَهُ اَلْقُرْآنِ کَثُرَ خَیْرُهُ وَ أُمْتِعَ أَهْلُهُ وَ أَضَاءَ لِأَهْلِ اَلسَّمَاءِ کَمَا تُضِیءُ نُجُومُ اَلسَّمَاءِ لِأَهْلِ اَلدُّنْیَا» خانه‌هایتان را با تلاوت قرآن نورانی کنید. آن‌ها را مثل قبرستان نکنید. همان‌طور که یهود و نصارا خانه‌هایشان را مثل قبرستان کردند. می‌رفتند در کلیساها و کنیسه‌ها دعا و عبادت می‌کردند و خانه‌هایشان را معطل می‌گذاشتند. حضرت می‌فرماید، مثل یهود و نصارا نباشید که عبادت‌هایتان فقط در مسجد باشد و خانه‌هایتان معطل بماند. فرمودند: اگر خانه‌ای در آن قرآن زیاد تلاوت شود در آن خانه خیر زیاد می‌شود وسعت اهل پیدا می‌کند. در آنجا زندگی تنگ نیست و این خانه برای اهل آسمان‌ها نورانی است. همان‌طور که ستاره‌ها برای اهل زمین نورانی هستند.

مرحوم ملکی تبریزی در احوالاتشان نوشته‌اند که گفته بود: می‌رفتم به سمت عتبات، رسیدم به همدان. شب را در خانه فلانی بیتوته کردم. برای نماز شب بلند شدم نگاهی به آسمان کردم دیدم از شهر همدان از خانه‌هایی مثل ستون، نور به آسمان می‌رود. فهمیدم همدان اهل نماز شب و دعا و قرآن دارد.

«عـَنْ أَبـِی عـَبـْدِ اللَّهِ ع قـَالَ إِنَّ الْبـَیـْتَ إِذَا کـَانَ فِیهِ الْمَرْءُ الْمُسْلِمُ یَتْلُو الْقُرْآنَ یَتَرَاءَاهُ أَهْلُ السَّمَاءِ کَمَا یَتَرَاءَى أَهْلُ الدُّنْیَا الْکَوْکَبَ الدُّرِّیَّ فِی السَّمَاءِ» امام صادق فرمودند: اگر در خانه‌ای شخص مسلمانی باشد که در آن خانه تلاوت قرآن می‌کند. اهل آسمان‌ها آن خانه را نورانی می‌بینند، مثل کسانی که در زمین ستاره‌های آسمان را درخشان می‌بینند.

هرکدام از ما عهد بستیم باخدای تعالی که هرروز پنجاه آیه بخوانیم. یکی از خلاف عهدهایی که می‌کنیم همین است. «أَوْفُوا بِعَهْدِی أُوفِ بِعَهْدِکُمْ» در روایت دارد یکی از عهدهایی که مسلمان باخدا بسته است این است که اقلاً روزی ۵۰ آیه قرآن بخواند. این کار را هم سنگین نکنید. بعد از هر نماز واجب ۱۰ آیه بخوانید پنجاه آیه تکمیل می‌شود. ما وقت‌ها را از دست می‌دهیم. انس با قرآن داشته باشید.

مرحوم آقای خزعلی، شصت‌ودوسالگی شروع کرد به حفظ قرآن. ۶۴ سالگی حافظ کل قرآن شد. نه این‌که بنشیند و قرآن به دست بگیرد، درراه و در ماشین حفظ کرد. دید که خوب می‌تواند حفظ کند، شصت‌وچهارسالگی شروع کرد به حفظ نهج‌البلاغه. ۶۶ سالگی حافظ کل نهج‌البلاغه شد. ایشان یکی از کسانی بود که حافظ کل نهج‌البلاغه بود. حفظ نهج‌البلاغه خیلی سخت‌تر از قرآن است. حجت می‌شود. نمی‌شود بگوییم نمی‌توانستیم. به ما می‌گویند، پس چطور فلانی در سن ۶۰ سالگی توانست؟

اگر قرآن صحیح و با تدبر تلاوت شود آثاری دارد. من‌جمله این‌که ایمان را در انسان زیاد می‌کند. ۱۲۱ سوره مبارکه بقره «الَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ یَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ أُولَئِکَ یُؤْمِنُونَ بِهِ» به آن‌ها کتاب دادیم و آن‌ها حق تلاوت را انجام می‌دادند. حق تلاوت معنی این را نمی‌دهد که تمام قواعد تجویدی را رعایت کند. حق تلاوت منظورش این است که تدبر در معانی داشتن. پذیرش قلبی داشتن و عمل به آن.

در یک روایتی دارد درباره حق تلاوت از امام صادق علیه‌السلام پرسیدند که این آیه یعنی چه؟«عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ اَلصَّادِقِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ: فِی قَوْلِهِ تَعَالَى اَلَّذِینَ آتَیْناهُمُ اَلْکِتابَ یَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاوَتِهِ قَالَ یُرَتِّلُونَ آیَاتِهِ وَ یَتَفَهَّمُونَ مَعَانِیَهُ وَ یَعْمَلُونَ بِأَحْکَامِهِ وَ یَرْجُونَ وَعْدَهُ وَ یَخْشَوْنَ عَذَابَهُ وَ یَتَمَثَّلُونَ قِصَصَهُ وَ یَعْتَبِرُونَ أَمْثَالَهُ وَ یَأْتُونَ أَوَامِرَهُ وَ یَجْتَنِبُونَ نَوَاهِیَهُ مَا هُوَ وَ اَللَّهِ بِحِفْظِ آیَاتِهِ وَ سَرْدِ حُرُوفِهِ وَ تِلاَوَهِ سُوَرِهِ وَ دَرْسِ أَعْشَارِهِ وَ أَخْمَاسِهِ حَفِظُوا حُرُوفَهُ وَ أَضَاعُوا حُدُودَهُ وَ إِنَّمَا هُوَ تَدَبُّرُ آیَاتِهِ یَقُولُ اَللَّهُ تَعَالَى کِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَیْکَ مُبارَکٌ لِیَدَّبَّرُوا آیاتِهِ» حضرت فرمودند: آیات آن را روشن و شمرده شمرده می‌خوانند. (بعضی‌ها زبانشان تند است اما درست می‌خوانند. ولی به ما سفارش شده است که شمرده بخوانید) سعی می‌کنند معانی‌اش را بفهمند. احکام و فرمان‌هایش را به کار می‌بندند. به وعده‌اش امیدوارند. از عذابش می‌ترسند. (حق تلاوت یعنی این، به آیات عذاب که رسیدی نخند و برو. باید یک تأثیری روی تو بگذارد.) از داستان‌هایش سرمشق می‌گیرند. از مثل‌هایش پند می‌گیرند. امرهایش را به‌جا می‌آورند و از نهی‌هایش دوری می‌کنند. به خدا سوگند که حق تلاوت قران به حفظ آیات و پشت سر هم خواندن حروف و کلماتش و تلاوت سوره‌ای و مطالعه حواشی آن نیست. حروف و کلماتش را حفظ کردن و حدود و معانی آن را ضایع کردن. (حق تلاوت این نیست که شما قرائت آن را رعایت کنید؛ اما بعدازآن غیبت‌کنید، دروغ بگویید.) خدای تعالی کتاب مبارکی را فرستاده است که شما درآیات آن تدبر کنید.

پس کسی که تلاوت قرآن را طبق قاعده انجام می‌دهد ایمانش زیاد می‌شود. طبق آیه «الَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ یَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ أُولَئِکَ یُؤْمِنُونَ بِهِ» یا آیه دوم سوره مبارکه انفال «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِیمَانًا وَعَلَى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ» وقتی قرآن می‌خوانند ایمانشان زیاد می‌شود.

در آیه ۱۹۶ سوره مبارکه اعراف خدای تعالی رسول مکرم اسلام را تحت ولایت مستقیم خودش معرفی می‌کند «إِنَّ وَلِیِّیَ اللَّهُ الَّذِی نَزَّلَ الْکِتابَ وَ هُوَ یَتَوَلَّى الصَّالِحِینَ» می‌گوید ولی خدا کیست؟ اول اینکه خداوند ولی رسول خداست و ولی صالحین. پس تا انسان صالح نشود تحت ولایت خدا قرار نمی‌گیرد. بهترین راه صلاح و اصلاح که انسان جزو صالحین قرار بگیرد انس داشتن با قرآن است. اگر کسی به قرآن عمل کند صالح می‌شود و خدا تولی صالحین را از طریق قرآن به عهده گرفته است. لذا در سوره مبارکه مزمل فرمود: «فَاقْرَءُوا مَا تَیسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ». تا می‌توانید قرآن بخوانید و از آن فاصله نگیرید.

در انتشار این خبر سهیم باشید:

پاسخی بگذارید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر وبسایت امام جمعه کرج در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.