حدیث بندگی/

شرح موعظه پیامبر (ص) به ابن مسعود (جلسه سی ام)

روابط عمومی (۲) ۰۲ خرداد ۱۳۹۸ ۰
  • حدیث بندگی
  • موضوع: شرح موعظه پیامبر (ص) به ابن مسعود
  • ۱۳۹۸/۰۳/۱– جلسه سی ام

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم

‏«یَا ابْنَ‏ مَسْعُودٍ اعْلَمْ أَنَّهُمْ یَرَوْنَ الْمَعْرُوفَ مُنْکَراً وَ الْمُنْکَرَ مَعْرُوفاً فَفِی ذَلِکَ یَطْبَعُ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَلَا یَکُونُ فِیهِمُ الشَّاهِدُ بِالْحَقِّ وَ لَا الْقَوَّامُونَ بِالْقِسْطِ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى‏ کُونُوا قَوَّامِینَ بِالْقِسْطِ شُهَداءَ لِلَّهِ وَ لَوْ عَلى‏ أَنْفُسِکُمْ أَوِ الْوالِدَیْنِ وَ الْأَقْرَبِینَ‏»

ای پسر مسعود بدان که آن‌ها خوب را بد و بد را خوب می‌دانند، ازاین‌جهت خدای تعالی بر دل‌های آن‌ها مهر زد و در میان آن‌ها کسی که به‌حق شهادت بدهد و یا عدالت را به پا دارد نخواهد بود. خدای تعالی فرمود «کُونُوا قَوَّامِینَ بِالْقِسْطِ شُهَداءَ لِلَّهِ وَ لَوْ عَلى‏ أَنْفُسِکُمْ أَوِ الْوالِدَیْنِ وَ الْأَقْرَبِینَ» شما قیام به قسط داشته باشید و برپادارنده عدل باشید و برای خدا گواهی بدهید ولو این گواهی دادن به ضرر شما باشد. ولو این گواهی دادن به ضرر والدین و نزدیکان و دوستان شما باشد. چون شهادت برعلیه والدین و اقربا در حقیقت شهادت برعلیه خود انسان است.

اینجا اگر دقت کرده باشید نکته‌ای را بیان می‌کند که دستور خدای تعالی به همه این است که زمین را بر اساس قسط و عدل آباد کنید. این‌یک دستور کلی است که همه ما وظیفه‌داریم زمین را آباد کنیم؛ اما آبادانی زمین باید بر اساس قسط و عدالت باشد و این کار نمی‌شود مگر اینکه جامعه عادل باشد. صغری کبرای قضیه را دقت کنید. اگر زمین بخواهد بر اساس عدالت آباد شود ممکن نیست مگر اینکه جامعه عادل باشد و جامعه وقتی عادل است که قیام به قسط داشته باشد و به عدالت دعوت کند ولو این دعوت کردنش برعلیه خودش باشد، برعلیه والدین و اقربائش باشد.

آیه شریفه از به‌کارگیری اغراض دنیایی و علایق فردی و هوس‌های فردی و اجتماعی، تعصبات قومی و قبیله‌ای و فرقه‌گرایی و تحزب بر حذر می‌دارد. اهل ایمان اهل حزب و گروه و دسته نیستند. اگرچه الآن خیلی تلاش می‌کنند که در مسائل سیاسی و اجتماعی حزب درست کنند. چون حزب تعصب می‌آورد. همین الآن بعضاً می‌بینیم که بعضی از افراد می‌گویند چون این مجموعه را قبول کردیم و در آن سیستم هستیم بالاخره باید…، ۴ تا بالاخره بالاخره می‌گوید و برای خودش جهنم درست می‌کند. تعصب یک عمل جاهلی است. دوران جاهلیت که پیغمبر اکرم مبعوث به رسالت شد که در کل جزیره العرب بنا بر قولی فقط ۱۷ نفر باسواد بودند، بقیه همه بی‌سواد محض بودند یک خانم و ۱۶ مرد سواد داشتند، به خاطر یک عمل خیلی کوچکی می‌دیدید که قبیله‌ای با قبیله دیگر ۴۰/۳۰ سال در حال جنگ است. آن‌قدر تعصبات بدی داشتند که همه‌چیز را شمارش می‌کردند تا به قبرهایشان برسد: ما ۶ تا قبر داریم شما ۳ تا قبر دارید پس ما از شما بهتریم. در هر جهت آیه شریفه منع می‌کند مؤمنان را از این‌که غرض‌های دنیایی و علایق دنیایی داشته باشند، چه فردی و چه در اجتماع و حزب و گروه و دسته و قبیله.

اگر به آیه شریفه دقت کنیم «کُونُوا قَوَّامِینَ بِالْقِسْطِ شُهَداءَ لِلَّهِ وَ لَوْ عَلى‏ أَنْفُسِکُمْ أَوِ الْوالِدَیْنِ وَ الْأَقْرَبِینَ» خیلی گویا دارد تغییر فرهنگ و تغییر مسیر را نشان می‌دهد که چگونه این‌ها از جاهلیت آمدند به سمت یک مجموعه فرهنگی؛ یعنی تغییرات فرهنگی که در جامعه به وجود آمد بیان می‌شود که چگونه از جاهلیت عبور کردند و به فرهنگ غنی اسلامی رسیدند. کسانی که برای یک سوسمار می‌جنگیدند حالا بعد از مدتی رسیدند مثلاً به جنگ بدر، به جنگ احد ایثار کردند. ظرف آبی را هفت نفر به هم تعارف کردند وقتی برگشتند هر هفت نفر آن‌ها شهید شده بودند و هیچ‌کدام آب نخورده بودند. یک‌دانه خرما را ۷/۸ نفر می‌خوردند. آیه شریفه این تغییر فرهنگ را دارد به ما یاد می‌دهد.

کلمه «قَوّام» را توجه کنید. یک قیام (ایستادن) داریم، یک قائم (کسی که ایستاده) داریم، یک قواّم داریم که به معنای سیطره و سلطه است. در قرآن کریم هم داریم که «الرِّجالُ قَوّامُونَ عَلَی النِّساءِ» که درست شبیه به «کُونُوا قَوَّامِینَ بِالْقِسْطِ» است یعنی یک جمله خبری است و وصف است؛ اما به‌قصد انشا و دستور بیان‌شده است. خبر می‌دهد ولی می‌گوید باید این‌جور باشید. دارد خبر می‌دهد که مردها بر زن‌ها سیطره دارند و قیام زن‌ها به مردها است؛ اما می‌گوید باید این‌جوری باشید خبر می‌دهد اما اصلش انشاء است. دارد می‌گوید که خدای تعالی قیومیت را برای مرد جعل کرده است و مرد باید برای همسرش قوام باشد. غیرت داشته باشد. توجه داشته باشد. زن امانت الهی است که مرد باید او را حفاظت کند. مدیریت کند. توجه کند. نگهداری کند. از خطرها دور کند. بعضی از مردها خودشان برای همسرانشان خطر هستند. این زن متدین پارسا و اهل ایمان مردش می‌گوید که من آبرودارم جور دیگر بیرون بیا. این مرد برای این زن خطر دارد.

خدای تعالی می‌گوید که زن امانت در دست‌توست او را حفظ کن. ناموس توست او را حفظ کن. بعضی از مردها دعوت به بی‌ناموسی می‌کنند. متأسفانه این بی‌غیرتی که در سطح جامعه ماست و می‌بینیم و مشاهده می‌کنیم که الآن وضعیت پوشش و لباس چه جوری است. بعضی وقت‌ها می‌بینیم مردی که در کنار زن هست ازلحاظ ظاهری ظاهر اسلامی هم دارد محاسنی دارد ولی همسرش که در کنار اوست کاملاً برخلاف موازین شرعی دینی و الهی قرارگرفته است. این بعد بی‌غیرتی و بی‌ناموسی است. آذری زبان‌ها معروف بودند به باغیرت بودن. نصف بیشتر این استان آذری‌زبان هستند. چرا این استان باید این‌طور باشد؟ چرا یک عده از آن‌ها بی‌غیرتی می‌کنند؟ باید خیلی مواظب بود. معلوم می‌شود که دشمن کارش را خوب انجام داده است.

اینکه می‌گوید «الرِّجالُ قَوّامُونَ عَلَی النِّساءِ» فقط بعد مسائل غیرتی و این‌ها نیست. مثلاً حفاظت روانی هم هست. بعضی از مردها همسرانشان را آن‌قدر آزار و اذیت می‌کنند که روانی می‌کنند. امیرالمؤمنین فرمودند «فَإِنَّ الْمَرْأَهَ رَیْحَانَهٌ وَ لَیْسَتْ بِقَهْرَمَانَهٍ» زن مثل گل خوشبو می‌ماند کار مردانه از آن‌ها نخواهید. در بحث فمینیستی و تساوی حقوق زن و مرد، راننده تریلی هم داریم. به اسم حقوق زن و مرد چه حقه‌هایی که بر سر خانم‌ها می‌زنند. زن ریحانه است کارهای قهرمانانه به او نباید داد. قهرمان لفظ عربی است به معنای قهرمان فارسی نیست. یکی از مصیبت‌های کشور ما امروز این است که پسرها و مردها بیکار در خانه‌اند، خانم‌ها سرکارند. این هم یک دشمنی و یک طراحی دیگر است. به هر عنوانی که می‌خواهد باشد؛ به‌عنوان روشن‌فکری و آزادی و حضور اجتماعی و حضور فعال زن در جامعه و عناوین دهن پرکن. با این‌ها مخالفتی نداریم ولی هر چیزی باید توازن داشته باشد. اولویت باید داشته باشد. نقش اول و دوم دارد. نقش اول خانم‌ها در زندگی اداره محیط زندگی و آرامش بخشی است. خدای تعالی مهم‌ترین وظیفه زن را سکونت قرار داده است. لنگر خانه است. محل آرامش است. آن‌وقت این محل آرامش را بیرون می‌برید. آن‌کسی که باید اهل کار و تلاش باشد و فعالیت کند می‌آورید در خانه. زن چون ریحانه است تحمل خیلی چیزها را ندارد. در محل کار و خیابان و کوچه اعصابش خرد می‌شود. به خانه که می‌آید محل سکونت را می‌کند بیت الاحزان. خانه به‌جای اینکه خانه آرامش باشد بیت الاحزان می‌شود. از آن‌طرف هم مردها نقش دارند. مردها هر کاری که دارند باید توجه داشته باشند که خانه را باید محل آسایش قرار بدهند. نوع رفتارشان با همسرانشان تعریف‌شده باشد. زن کلفت نیست مادر فرزندان شما است که می‌خواهد فرزندانی را تربیت کند.

بحث مسائل خانوادگی نیست. بحث اینجاست که بعضی وقت‌ها آقایان ظلم‌هایی را به خانم‌هایشان می‌کنند. چون زن هم مظلوم است مواظب باشید که آه مظلوم می‌گیرد. مرد قوام است وظیفه دارد خطرها را از زن دور کند. بعضی از خطرها مادی است. بعضی از خطرها معنوی است. بعضی از خطرها خطرهای جسمی است. بعضی از خطرها خطرهای روحی است. نباید آن را در معرض خطر قرارداد. باید آرام باشد. بعد خدای‌نکرده زن می‌افتد در وادی انحراف. انحراف عقیده پیدا می‌کند. انحراف اخلاقی پیدا می‌کند. تهران که بودم محل مراجعه بودم. در قسمت زیادی از این مراجعات می‌دیدم که آقا کم‌کاری دارد و بدعمل می‌کند. روشمند یاد نگرفته است. مدیریت خانه را بلد نیست. از آن‌طرف هم خانم‌ها فن خانه‌داری و اداره خانه را بلد نیستند. بعضی از خانم‌ها هم مهارت زندگی‌شان ضعیف است. بلد نیستند یاد نگرفتند که چطور محل آرامش باشند. این خودش یک فن است. بعضی وقت‌ها از دیدن خانه و چینش وسایل خانه می‌شود فهمید که آن خانه آرامش دارد یا ندارد.

به‌هرتقدیر مرد قوام است و کارش خیلی مهم است. اگر کار آسانی بود خدای تعالی در قرآن نمی‌گفت قوام. با قیام می‌آورد. می‌گفت مردها باید نسبت به کار خانم‌ها قیام داشته باشند ولی گفت مردها قوام هستند؛ یعنی کار مهم و سخت و اساسی است. حساس است و پراهمیت است. عین همین جمله جمله حدیث ماست که باید برای عدالت در جامعه قوام باشید. همه باید عادل باشیم. جامعه هم اگر بخواهد قوام به قسط باشد؛ یعنی باید عدالت در همه شئون زندگی فردی و اجتماعی فراگیر عمل شود تا بشود قوام. پس یاد گرفتیم که قیام با قوام فرق دارد. جامعه را نمی‌گوید که باید قیام به عدل داشته باشد. می‌گوید قوام به عدل باشید. قیام به معنای ایستادگی است. قوام بالاتر از ایستادگی است. خدای تعالی در مقام موعظه به ما گفت « قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکُمْ بِوَاحِدَهٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى ثُمَّ تَتَفَکَّرُوا» برای خدا قیام داشته باشید؛ یعنی برای خدا ایستادگی کنید. تنها موعظه الهی درباره شما این است که درراه خدا ایستادگی کنید با تفکر.

با همه اهمیتی که عدالت و برپاداشتن عدل دارد که هدف انبیا الهی هم همین بوده است « لَقَد أَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَیِّناتِ وَأَنزَلنا مَعَهُمُ الکِتابَ وَالمیزانَ لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ…» ما همه انبیای الهی را فرستادیم تا مردم با عدالت باشند، با همه این اهمیت‌ها این وسط کار است. هدف انبیا فقط قیام به قسط نبود. هدف نهایی الهی برای برپایی عدالت فقط نیست. کار پایانی انبیا این است که فرمود « کِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَیْکَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ…» کار آخر انبیا نورانی کردن انسان‌ها است. خارج کردن از ظلمت به سمت نور است. ما باید نورانی شویم. بستر نورانی شدن و فضایی که انسان‌ها را به‌طرف کمال می‌برد و انسان‌ها را به مقامات بلند معنوی و انسانی و الهی می‌کشاند گسترش عدالت است. در فضای این‌چنینی که انسان‌ها از ظلمت به سمت نور خارج شوند عدالت باید برقرار باشد. لذا دستور اکید است به زبان‌های مختلف و به بیان‌های مختلف که عدل را اقامه کنید. هر کس در خانه‌اش در محل کارش عدالت را به‌اندازه خودمان برقرار کنیم.

«قُلْ أَمَرَ رَبِّی بِالْقِسْطِ» آیه ۲۹ اعراف. «إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ» آیه ۹۰ نحل خدای تعالی به عدل امر می‌کند. «وَإِنْ حَکَمْتَ فَاحْکُم بَیْنَهُمْ بِالْقِسْطِ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ» آیه ۴۲ سوره مبارکه مائده. «وَ أَوْفُوا الْکَیْلَ إِذا کِلْتُمْ وَ زِنُوا بِالْقِسْطاسِ الْمُسْتَقیمِ» آیه ۳۵ اسراء. اگر دقت کنید می‌بینید که همه این‌ها به قسط دستور می‌دهد. چرا چون عدالت کف کار است. باید عدالت باشد تا بتوانیم هدف نهایی انبیای الهی که نورانی شدن انسان هست را محقق کنیم. تا عدالت نباشد نمی‌شود این کار را کرد و حرف از نورانیت زد. وسیله‌ای است برای فرار کردن از رسیدن به مقاصد عالیه. هر چیزی که می‌خواهیم بگوییم می‌گویند ببین جامعه چطور است. در بعضی از بیانات هم هست که «مَن لا مَعاشَ لَهُ لا مَعادَ لَهُ» کسی که معاشش تأمین نشده باشد آخرتش را هم به باد می‌دهد. آن بستر باید درست باشد.

در اینجا رسول خدا فرمود آن علمایی که گفتیم «یَرَوْنَ الْمَعْرُوفَ مُنْکَراً وَ الْمُنْکَرَ مَعْرُوفاً» معروف را منکر و منکر را معروف می‌کنند. حالت‌هایی که الآن در پوشش‌داریم در خوراک داریم و در مسائل دیگر داریم معروف منکر و منکر معروف شده است.

«کُونُوا قَوَّامِینَ بِالْقِسْطِ» یعنی برای اجرای عدالت مقاوم و مستحکم باشید. خستگی‌ناپذیر باشید. قوام باشید. به دیگران تمایل نداشته باشید. توجهتان به دیگران نباشد والا نمی‌توانید مجری عدالت باشید. کسی که خودش آلوده است و زیرمیزی گرفته است نمی‌تواند عدالت را برقرار کند. اگر کسی تمایل و پذیرشی داشته باشد نمی‌تواند مجری عدالت باشد. مجری عدالت خودش باید مواظب باشد و عادل باشد. «کُونُوا قَوَّامِینَ بِالْقِسْطِ» یعنی خستگی‌ناپذیر و مقاوم در اجرای عدالت باشید. البته کار سختی است و ارتباطتان را باید باخدای تعالی تقویت کنید. هرکسی مثلاً در خانه‌اش بخواهد عادلانه رفتار کند، در محل کارش بخواهد عادلانه رفتار کند، باید مواظب باشد و با دقت کار را انجام دهد. در این مسائل ارتباطتان را باید باخدای تعالی قوی کنید.

اگر کسی اهل قیام بود و بعد قوام شد یعنی اول قیام داشت و بعد کثرت قیام را داشت و برپادارنده عدالت شد و در آن استقامت کرد و این مسیر را ادامه داد، مسیرِ ادامه دادن کار و قیام کار، محکم و مستحکم می‌شود و می‌شود قوام. اگر این قوام بودن را استمرار داد می‌شود مظهر قیوم. خدای تعالی قیوم است. برقرارکننده عدالت است. عدل محض است. مظهر او در روی زمین می‌شود کسی که قوام است و در این قوام بودن استمرار دارد. امیرالمؤمنین مظهر عدل الهی است. مظهر قوام است. آن‌وقت همه به او توجه دارند. همه به او مراجعه می‌کنند. اگر این مسیر خوب طی شود مظهریت برای شخص می‌آید.

«یَرَوْنَ الْمَعْرُوفَ مُنْکَراً وَ الْمُنْکَرَ مَعْرُوفاً» مسئله امربه‌معروف و نهی از منکر خیلی مسئله مهمی است. اهمیت شدیدی دارد. یکی از واجبات الهی مثل نماز و روزه است. مثل حج و جهاد است. امربه‌معروف واجب مستقل است. مثل زکات فطره است که واجب مستقل است؛ یعنی اگر کسی ماه رمضان روزه بر او واجب بود عمداً روزه‌اش را خورد گناه کرده است ولی روز عید فطر باید زکات بدهد. نمی‌تواند بگوید روزه خوردیم زکات نباید بدهیم. اگر ندهد یک گناه دیگر هم کرده است. مثلاً کسی نماز می‌خواند ولی روزه نمی‌گیرد، یک واجب را انجام داده است یک واجب را ترک کرده است. امربه‌معروف و نهی از منکر واجب مستقل است. مثل بقیه واجبات است. امکان دارد کسی نماز نخواند روزه هم نگیرد ولی امربه‌معروف و نهی از منکر برای او واجب است. امکان دارد کسی بگوید من حج نمی‌روم نماز نمی‌خوانم روزه نمی‌گیرم ولی باید امربه‌معروف بکند. همان‌طور که نماز باید بخواند. بعضی می‌گویند خودت که نماز نمی‌خوانی حالا می‌خواهی به دیگران بگویی که نماز بخوانند؟ بله باید بگوید اگر خودش نماز نمی‌خواند بر او واجب است که به دیگران بگوید که نماز بخوانند. برخلاف موعظه است. واعظ باید متعظ باشد. خودش باید عامل به آن کار باشد. اگر خودش عامل نباشد و بخواهد موعظه کند می‌گویند خودت که اهلش نیستی چرا می‌گویی؟ برخلاف امربه‌معروف و نهی از منکر است. امربه‌معروف و نهی از منکر موعظه نیست. یک واجب است و باید آن را انجام داد. در موعظه بله واعظ باید اگر می‌گوید سیگار نکشید خودش دستش نباید سیگار باشد و الا حرفش اثر ندارد. مثلاً در مقام موعظه خودش نباید دروغ بگوید بعد به دیگران بگوید دروغ نگویید؛ اما در امربه‌معروف و نهی از منکر فرق دارد.

امربه‌معروف و نهی از منکر آن‌قدر مهم است که امیرالمؤمنین فرمود «قِوامُ الشَّریعَهِ الأمرُ بِالمَعروفِ، و النَّهیُ عَنِ المُنکَرِ، و إقامَهُ الحُدودِ» شریعت وقتی می‌تواند مستحکم و برپا باشد که امربه‌معروف و نهی از منکر شود و حدود الهی جاری شود. امربه‌معروف و نهی از منکر آن‌قدر مهم است که امیرالمؤمنین فرمودند همه کارهای خوب و جهاد درراه خدا که مهم‌ترین چیز است و ویژگی‌های آن بیان‌شده است در مقایسه با امربه‌معروف و نهی از منکر نیست مگر همچون آب دهانی که در دریایی عمیق انداخته شود؛ یعنی نماز و روزه و حج و جهاد درراه خدا هم می‌شود مثل آب دهانی که شما در دریا انداخته باشید. دریا امربه‌معروف و نهی از منکر است.

این امربه‌معروف و نهی از منکر اگر ترک شود یکی از خطرهای بزرگش همین است که در اینجا گفت «فَفِی ذَلِکَ یَطْبَعُ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ» خدای تعالی قلبتان را مهر میزند. راه فهمتان بسته می‌شود. علما می‌گویند، عقلتان می‌گوید، انبیا گفته‌اند، قرآن گفته است، اما کر و کور و لال هستند. از این بدتر که حیات اجتماعی انسان هم به هم می‌خورد که امیرالمؤمنین -سلام‌الله‌علیه- وقتی آن ملعون ازل و ابد به امیرالمؤمنین ضربه زد و در بستر شهادت افتادند در آنجا که به امام مجتبی و امام حسین -علیهما‌السلام- وصیت می‌کردند فرمودند: اگر امربه‌معروف و نهی از منکر را ترک کنید «شِرارُکُم» بدان شما زمام امورتان را به دست می‌گیرند. آن موقع خاصیتش چیست؟ شما دعا می‌کنید مستجاب نمی‌شود. استجابت دعا از شما گرفته می‌شود.

لذا مسئله امربه‌معروف و نهی از منکر را جدی بگیرید. کاری کردند که مردم می‌ترسند و جرئت امربه‌معروف و نهی از منکر ندارند. نهی از منکر فقط حجاب نیست. باید جلوی او را گرفت و قیام و اقدام داشت اما فقط این نیست. کم‌فروشی هم نهی از منکر است. احتکار را هم باید نهی کرد. گران‌فروشی را باید نهی کرد. امربه‌معروف و نهی از منکر را فقط در یک بعد نگیرید. چراغ‌قرمز رد شدن هم منکر است. گل کندن از پارک هم منکر است. آب زیاد مصرف کردن منکر است. نهی از منکر در همه زمینه‌هاست. امربه‌معروف در همه زمینه‌هاست. همه ابعاد را می‌گیرد. باید توسعه داد و مواظب بود.

در انتشار این خبر سهیم باشید:

پاسخی بگذارید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر وبسایت امام جمعه کرج در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.