حدیث بندگی/

شرح موعظه پیامبر (ص) به ابن مسعود (جلسه بیست و پنجم)

کارشناس روابط عمومی ۲۹ فروردین ۱۳۹۸ ۰
  • حدیث بندگی
  • موضوع: شرح موعظه پیامبر (ص) به ابن مسعود
  • ۱۳۹۸/۱/۲۸– جلسه بیست و پنجم

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم

«یَا ابْنَ‏ مَسْعُودٍ عُلَمَاؤُهُمْ وَ فُقَهَاؤُهُمْ خَوَنَهٌ فَجَرَهٌ أَلَا إِنَّهُمْ أَشْرَارُ خَلْقِ اللَّهِ وَ کَذَلِکَ أَتْبَاعُهُمْ وَ مَنْ یَأْتِیهِمْ وَ یَأْخُذُ مِنْهُمْ وَ یُحِبُّهُمْ وَ یُجَالِسُهُمْ وَ یُشَاوِرُهُمْ أَشْرَارُ خَلْقِ اللَّهِ یُدْخِلُهُمْ نَارَ جَهَنَّمَ‏ صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لا یَرْجِعُونَ‏ وَ نَحْشُرُهُمْ یَوْمَ الْقِیامَهِ عَلى‏ وُجُوهِهِمْ عُمْیاً وَ بُکْماً وَ صُمًّا مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ کُلَّما خَبَتْ زِدْناهُمْ سَعِیراً کُلَّما نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْناهُمْ جُلُوداً غَیْرَها لِیَذُوقُوا الْعَذابَ‏ إِذا أُلْقُوا فِیها سَمِعُوا لَها شَهِیقاً وَ هِیَ تَفُورُ تَکادُ تَمَیَّزُ مِنَ الْغَیْظِ کُلَّما أَرادُوا أَنْ یَخْرُجُوا مِنْها مِنْ غَمٍّ أُعِیدُوا فِیها وَ قِیلَ لَهُمْ‏ ذُوقُوا عَذابَ الْحَرِیقِ‏ لَهُمْ فِیها زَفِیرٌ وَ هُمْ فِیها لا یَسْمَعُونَ یَا ابْنَ‏ مَسْعُودٍ یَدَّعُونَ أَنَّهُمْ عَلَى دِینِی وَ سُنَّتِی وَ مِنْهَاجِی وَ شَرَائِعِی إِنَّهُمْ مِنِّی بُرَآءُ وَ أَنَا مِنْهُمْ بَرِی‏ءٌ یَا ابْنَ‏ مَسْعُودٍ لَا تُجَالِسُوهُمْ فِی الْمَلَإِ وَ لَا تُبَایِعُوهُمْ فِی الْأَسْوَاقِ وَ لَا تَهْدُوهُمْ إِلَى الطَّرِیقِ وَ لَا تَسْقُوهُمُ الْمَاءَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى‏ مَنْ کانَ یُرِیدُ الْحَیاهَ الدُّنْیا وَ زِینَتَها نُوَفِّ إِلَیْهِمْ أَعْمالَهُمْ فِیها وَ هُمْ فِیها لا یُبْخَسُونَ‏ یَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى‏ وَ مَنْ کانَ یُرِیدُ حَرْثَ الدُّنْیا نُؤْتِهِ مِنْها وَ ما لَهُ فِی الْآخِرَهِ مِنْ نَصِیبٍ‏»

ابن مسعود در آن زمان که دین‌داری خیلی سخت است که باید گرگ باشی تا به‌وسیله بقیه گرگ‌ها دریده نشوی، علما و فقهای آن زمان خائن و فاجر هستند؛ یعنی یک عده خائن لباس فقه پوشیده‌اند، نه اینکه فقیه خائن می‌شود.

علما و فقهای ما در طول تاریخ بیش از ۱۰۰۰ ساله فقاهت، چهره‌ها و شخصیت‌هایی دارند که من الان در مقام گفتن حالات و خصوصیات این فقها نیستم. اگر بخواهم برای شما بگویم داستان هزارویک‌شب می‌شود. مطالب فراوانی از این علما و فقهای بزرگ داریم که اگر آن‌ها نبودند دین حفظ نمی‌شد. این‌ها ستون‌های زمین هستند. خدای تعالی به برکت وجود همین‌ها دین را حفظ کرده است و تا الآن نشر داده‌شده و به دست ما رسیده است. البته با هدایت و نظارت اهل‌بیت علیهم‌السلام. همه آن‌ها که سالِماً لِنَفسِه و مُخالِفاً لِهَواه بودند، اهل تقوا و مواظبت و کشیک نفسشان بودند، دین توسط آنان نسل بعد از نسل به دست ما رسیده است و ما الآن دین‌داریم. اگر آن‌ها نبودند ما الآن دین‌دار نبودیم.

ما درباره خیانت روایت زیاد داریم که اهل خیانت مطرود هستند و اینکه اقسام مختلف خیانت داریم. خیانت شقوق مختلفی دارد. مثلاً امیرالمؤمنین سلام‌الله‌علیه مذمت کردند «الخِیانَهُ رأسُ النِّفاقِ» منافقین همه خائن هستند.

بعضی وقت‌ها کسی که امانت‌داری نمی‌کند خائن است. کسی که باید امربه‌معروف و نهی از منکر کند اما نمی‌کند می‌شود خائن. همیشه نباید وقتی اسم خیانت را می‌شنویم دنبال یک فسق خاص بگردیم. مثلاً در بحث امانت‌داری است که اگر کسی چیزی به شما می‌گوید و از شما می‌خواهد که به کسی نگویید، اگر بگویید خائن هستید. مثلاً می‌گویند به فلانی سلام برسانید. این سلام امانت است. امانت حتماً این نیست که پول یا مال گران‌بهایی به امانت گذاشته شود.

رسول خدا فرمودند: کسی که در امانت خیانت کند از ما نیست «لَیسَ مِنّا مَن خانَ بِالأمانَه» مثلاً شما از کسی چیزی می‌بینید اگر جایی نقل کنید آبرویش به خطر می‌افتد یا مشکلاتی برایش پیش می‌آید. این امانت است و اگر رعایت نکنید خیانت کرده‌اید. حتی در بعضی از جاها دارد که کسی که توانایی گرفتن مسئولیت را ندارد اما آن را بر عهده گرفت باز خیانت‌درامانت کرده است. عمری که خدای تعالی در اختیار شما گذاشته است این عمر امانت خدا است. اگر کسی مثلاً آن را بی‌خود در فضای مجازی خرج کند که نه به علمش اضافه شد، نه کسی را هدایت کرد، عمر سرمایه است و سرمایه امانت است. امانت را اگر بیهوده مصرف کنید خائن هستید.

شما فکر کردید که جانتان برای خودتان است؟ فکر کردید که جسمتان برای خودتان است؟ چشم و گوش و دست‌وپا برای خودتان است؟ همه این‌ها امانت‌های الهی است. اگر مثلاً من به شما فرشی را به امانت سپردم و به شما اجازه دادم که از آن استفاده کنید و روی آن بنشینید که مجازید؛ اما اگر اجازه ندادم و شما استفاده کردید و بااینکه هیچ ضرری هم به آن نزدید خیانت می‌شود. چون در محدوده‌ای که به شما امانت سپرده‌ام شما از آن محدوده تجاوز و تعدی کرده‌اید. اگر خدای تعالی به بنده چشم و گوش و زبان و دست‌وپا و فهم داد و گفت این‌ها را به تو امانت می‌دهم که تو به‌وسیله آن‌ها بندگی من را بکنی، به‌وسیله آن‌ها کسب خیر کنی، به‌وسیله آن‌ها در مسیر من تبلیغ دین را بکنی، عمل صالح داشته باشی، خودت بزرگ شوی و دیگران را بزرگ کنی، اگر من در محدوده امانات خدا امانت‌داری نکردم، با آن چشم خیانت کرده‌ام. اگر در مسیری که خدا می‌خواست حرکت نکردم مثل همان فرشی است که بدون اجازه استفاده کرده‌ام. در ملک غیر بدون اذن او تصرف کردم. بعضی وقت‌ها با نوشتن، با چشم و ابرو کسی را اذیت می‌کنیم این‌ها می‌شود خیانت.

رسول خدا صلی‌الله مصادیقی را بیان می‌کنند که ما در قالب آن مصادیق معنای خیانت را می‌فهمیم مثلاً شما وقتی می‌خواهید تاریکی را تعریف کنید، چون عدم قابل‌تعریف نیست باید وجود را بگویید که نیست؛ یعنی مثلاً بگویید تاریکی یعنی هر جا که نور نیست. مثلاً می‌گویند دیدم نبود. عدم که قابل‌دیدن و اشاره نیست این‌ها از باب خناق بیان است والا ازلحاظ علمی انسان بخواهد درست صحبت کند این جملات غلط است. پس بنابراین برای تعریف یک‌چیزی بابیان مصادیق آن مطلب کاملاً روشن می‌شود. رسول خدا فرمودند «افشاء سِرِّ أخیک خِیانَهٌ، فاجتَنِب ذلِک» افشای سر برادرت خیانت است. یکی از تعاریف خیانت می‌شود همین‌که اگر یک‌چیز مخفی را برای کسی بیان کردی می‌شود خیانت. حالا هنر ماها این است که چیزهایی که وجود ندارد را می‌گوییم که می‌شود تهمت و افترا و دروغ و غیبت.

رسول خدا فرمودند «أَمَّا عَلَامَهُ الْخَائِنِ فَأَرْبَعَهٌ عِصْیَانُ الرَّحْمَنِ وَ أَذَى الْجِیرَانِ وَ بُغْضُ الْأَقْرَانِ وَ الْقُرْبُ إِلَى الطُّغْیَان» علامت خائن چهار چیز است اگر کسی خدای تعالی را عصیان کند خائن است، «أَذَى الْجِیرَانِ» همسایه آزاری، الآن مدل خانه‌ها برخلاف موازین اسلامی است در اسلام خانه‌ها در عرض هم هستند؛ اما الآن خانه‌ها در طول هم هستند. جهنم در طول است. در بهشت خانه‌ها همه در عرض است. بهشت درجه درجه است؛ اما جهنم طبقات است؛ و متأسفانه در این شرایط همسایه آزاری زیاد اتفاق می‌افتد. پیغمبر اکرم خیلی درباره همسایه سفارش کرده است. بعضی از اصحاب گفتند آن‌قدر رسول خدا درباره همسایه سفارش کرد که گمان کردیم که ارث می‌برد. بعضی وقت‌ها همسایه‌ها به دادم آدم می‌رسند که فامیل نمی‌رسد. «وَ بُغْضُ الْأَقْرَانِ» نفرت از نزدیکان. کسی که به اقوامش اهمیت نمی‌دهد و نسبت به آن‌ها بغض دارد؛ و آخرین علامت خائن «الْقُرْبُ إِلَى الطُّغْیَان» کسی که به سرکشی نزدیک است. کارهایی می‌کند که زمینه‌های سرکشی برای او فراهم می‌شود.

در اینجا که می‌فرماید «یَا ابْنَ‏ مَسْعُودٍ عُلَمَاؤُهُمْ وَ فُقَهَاؤُهُمْ خَوَنَهٌ» یعنی آن زمان می‌تواند این‌گونه باشد. نه اینکه حتماً این‌طور است. یک‌زمانی می‌گویند که «وَ السَّارِقُ وَ السَّارِقَهُ فَاقْطَعُوا أَیْدِیَهُما» هر جا که زن و مرد دزدی را دیدید، انگشتانشان را قطع کنید. می‌گوییم که خب دزدی نیست. می‌گویند هر وقت که بود این کار را انجام دهید. نه اینکه همیشه هست. وقتی احکامی بیان می‌شود برای طول تاریخ و طول زمان گفته می‌شود. به قول ما طلبه‌ها مفاد قضیه حقیقیه است؛ یعنی هر وقت که محقق شد وظیفه ما قطع دست است. نه این‌که مثلاً بگوییم برای اینکه این آیه زمین نماند دزد پیدا کنیم و دست آن‌ها را قطع کنیم. اتفاقاً خوب است که بعضی آیات زمین بماند. چند وقت پیش برای دستگاه قضا که در خدمتشان بودیم دعا کردیم که کارشان کساد شود. نمی‌شود البته تا زمان حضرت حجت هم هست. چون درباره او گفته می‌شود که اجرای حدود می‌کند. معلوم می‌شود که در آن زمان هم یک عده کارهایی را انجام می‌دهند.

این مطلب را هم که می‌فرماید علمای آن‌ها در آن زمان خائن هستند؛ یعنی اگر کسی را دیدید که چنین شرایطی داشت تعجب نکنید. بعد فرمود که آن‌ها بدترین خلق خدا هستند و همچنین کسانی که از آن‌ها پیروی می‌کنند. الآن مصداق «عُلَمَاؤُهُمْ وَ فُقَهَاؤُهُمْ خَوَنَهٌ فَجَرَهٌ» آل سعود است. علمای آل سعود خائن و فاجر علی‌الاطلاق هستند. می‌فرماید یک عده به اسم فقیه و عالم در کشورهای اسلامی زندگی می‌کنند و فاسق و فاجر هستند. ابن مسعود بدان که این‌ها شرورترین خلق خدا هستند و همچنین کسانی که از آن‌ها تبعیت می‌کنند. سلفی‌ها، داعشیها، النصره و امثال‌ذلک تابع آن‌ها هستند.

امیرالمؤمنین در خطبه نهج‌البلاغه فرمودند «فَإِنَّ هذا الدِّیْنَ قَدْ کَانَ أَسِیْراً فِی أَیْدِی الْأَشْرَارِ» دین خدا در دست شرور‌ترین انسان‌ها اسیر است. مثل خانه خدا و حرمین شریفین. اسیر در دست یک عده است. علناً شرب خمر می‌کنند «وَ مَنْ یَأْتِیهِمْ وَ یَأْخُذُ مِنْهُمْ وَ یُحِبُّهُمْ وَ یُجَالِسُهُمْ وَ یُشَاوِرُهُمْ أَشْرَارُ خَلْقِ اللَّهِ یُدْخِلُهُمْ نَارَ جَهَنَّمَ»‏ و کسانی که نزد آن‌ها می‌روند و از آن‌ها فتوا می‌گیرند و آن‌ها را دوست دارند و با آن‌ها مجالست می‌کنند و با آن‌ها مشورت می‌کنند، این‌ها اشرار خلق خدا هستند و خدای تعالی این‌ها را مستقیم وارد جهنم می‌کند.

رسول خدا در این حدیث هر وقت که مطلبی را فرمودند به چند آیه اشاره می‌کنند. ویژگی این آیه که در اینجا رسول خدا مطرح می‌کند این است که پشت سر هم خواندند ولی از هشت آیه بخش‌هایی را در کنار هم آوردند؛ یعنی اگر شما با قرآن آشنا نباشید فکر می‌کنید که یک آیه است. «صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لا یَرْجِعُونَ‏ وَ نَحْشُرُهُمْ یَوْمَ الْقِیامَهِ عَلى‏ وُجُوهِهِمْ عُمْیاً وَ بُکْماً وَ صُمًّا مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ کُلَّما خَبَتْ زِدْناهُمْ سَعِیراً کُلَّما نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْناهُمْ جُلُوداً غَیْرَها لِیَذُوقُوا الْعَذابَ‏ إِذا أُلْقُوا فِیها سَمِعُوا لَها شَهِیقاً وَ هِیَ تَفُورُ تَکادُ تَمَیَّزُ مِنَ الْغَیْظِ کُلَّما أَرادُوا أَنْ یَخْرُجُوا مِنْها مِنْ غَمٍّ أُعِیدُوا فِیها وَ قِیلَ لَهُمْ‏ ذُوقُوا عَذابَ الْحَرِیقِ‏ لَهُمْ فِیها زَفِیرٌ وَ هُمْ فِیها لا یَسْمَعُونَ».

این‌ها چه کسانی هستند؟ «صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لا یَرْجِعُونَ»‏ آیه ۱۸ سوره مبارکه بقره. کر و کور و لال هستند و برنمی‌گردند «وَ نَحْشُرُهُمْ یَوْمَ الْقِیامَهِ عَلى‏ وُجُوهِهِمْ عُمْیاً وَ بُکْماً وَ صُمًّا مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ کُلَّما خَبَتْ زِدْناهُمْ سَعِیراً» آیه ۹۷ سوره مبارکه اسرا. با صورت‌هایشان محشور می‌شوند. کر و کور و لال محشور می‌شوند. جایگاه آن‌ها دوزخ است و هرگاه شعله‌ای بخواهد فروکش کند بر شعله‌های آن می‌افزاییم. «کُلَّما نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْناهُمْ جُلُوداً غَیْرَها لِیَذُوقُوا الْعَذابَ»‏ آیه ۵۶ سوره مبارکه نساء. هر وقت که آتش پوست آن‌ها را سوزاند پوست دیگری می‌رویانیم تا دوباره عذاب را بچشند. «إِذا أُلْقُوا فِیها سَمِعُوا لَها شَهِیقاً وَ هِیَ تَفُورُ» آیه هفت سوره مبارکه ملک. «تَکادُ تَمَیَّزُ مِنَ الْغَیْظِ» آیا هشت سوره مبارکه ملک. «کُلَّما أَرادُوا أَنْ یَخْرُجُوا مِنْها مِنْ غَمٍّ أُعِیدُوا فِیها» آیه ۲۲ سوره مبارکه حج. «وَ قِیلَ لَهُمْ‏ ذُوقُوا عَذابَ الْحَرِیقِ‏» آیه ۲۰ سوره مبارک سجده. «لَهُمْ فِیها زَفِیرٌ وَ هُمْ فِیها لا یَسْمَعُونَ» آیه ۱۳۰ سوره مبارکه انبیا. آتش جهنم سروصدا دارد. خود آن سروصدا رعب‌آور است.

«یَا ابْنَ‏ مَسْعُودٍ یَدَّعُونَ أَنَّهُمْ عَلَى دِینِی وَ سُنَّتِی وَ مِنْهَاجِی وَ شَرَائِعِی إِنَّهُمْ مِنِّی بُرَآءُ وَ أَنَا مِنْهُمْ بَرِی‏ءٌ» ابن مسعود آن‌ها می‌گویند که دین برای ما است. ببینید چقدر حضرت دارد زیبا فرقه مقابل فرقه ناجیه را توضیح می‌دهد. شخصیت‌های آن‌ها را توضیح داد. آن‌ها ادعا می‌کنند که در دین من هستند. می‌گویند سنت پیغمبر را ما احیا کردیم. ما در این مسیر قدم برمی‌داریم. فرمود: نه آن‌ها از من هستند و نه من از آن‌ها هستم. من از آن‌ها بیزار و آن‌ها هم از من بیزارند.

اهل سنت‌هایی داریم که شیعه هستند. شیعه‌ها اگر درست عمل کنند سنی هستند. سنی واقعی شیعه است. شیعه واقعی سنی است. البته الآن نه سنی، سنی است و نه شیعه، شیعه. هر دو کارشان را درست انجام نمی‌دهد. ما می‌گوییم اهل‌بیت و با قرآن کاری نداریم. آن‌ها می‌گویند قرآن و با اهل‌بیت کاری ندارند. قرآن و اهل‌بیت باید در کنار هم باشند. به زندگی اهل‌بیت نگاه کنید ببینید که آیا زندگی ما شبیه زندگی آن‌هاست؟ یعنی آن‌ها را باید بگذاری خودت را هم بگذاری و هر جا که زیادی بود قیچی کنی، هر جا کم بود اضافه کنی تا اندازه شود. ولی ما هر طور که می‌خواهیم زندگی می‌کنیم و درباره همه‌چیز می‌گوییم «به نظر من». امیرالمؤمنین داشت می‌رفت. سلمان هم پشت سر او می‌رفت؛ اما یک جای پا بیشتر نبود. گفتند که دو نفر دارد می‌رود چرا یک جای پا هست؟ گفتند به خاطر اینکه درست پایش را می‌گذارد جای پای امیرالمؤمنین. گفت شیعه یعنی این. شیعه یعنی درست طبق دستور عمل کند. الآن اگر بعضی از احکام الهی را بگوییم انگار که ذنب لا یُغفَر انجام داده‌ایم. متأسفانه این‌طور است که دین اسیر است.

حضرت در ادامه فرمودند «یَا ابْنَ‏ مَسْعُودٍ لَا تُجَالِسُوهُمْ فِی الْمَلَإِ وَ لَا تُبَایِعُوهُمْ فِی الْأَسْوَاقِ وَ لَا تَهْدُوهُمْ إِلَى الطَّرِیقِ وَ لَا تَسْقُوهُمُ الْمَاءَ» آشکارا با آن‌ها نشست‌وبرخاست نداشته باش. در بازار آن‌ها نرو و با آن‌ها خریدوفروش نکن. راه را هم به آن‌ها نشان نده. حتی به آن‌ها آب هم نده.

«قَالَ اللَّهُ تَعَالَى‏ مَنْ کانَ یُرِیدُ الْحَیاهَ الدُّنْیا وَ زِینَتَها نُوَفِّ إِلَیْهِمْ أَعْمالَهُمْ فِیها وَ هُمْ فِیها لا یُبْخَسُونَ‏ یَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى‏ وَ مَنْ کانَ یُرِیدُ حَرْثَ الدُّنْیا نُؤْتِهِ مِنْها وَ ما لَهُ فِی الْآخِرَهِ مِنْ نَصِیبٍ‏» خدای تعالی فرمود کسی که زندگی و زینت دنیا را می‌خواهد ما به او می‌دهیم؛ اما دیگر از آخرت نصیبی ندارد. بعضی می‌گویند چرا اروپایی‌ها زندگی‌شان آباد است. چون هر کس که دنیا بخواهد خدا می‌دهد؛ اما از آخرت دیگر نصیبی ندارند.

در انتشار این خبر سهیم باشید:

پاسخی بگذارید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر وبسایت امام جمعه کرج در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.