- متن کامل خطبه نماز جمعه ۹۶/۱۱/۱۳
- استان البرز، شهرستان کرج
- توسط آیتالله حسینی همدانی
بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدالله ربالعالمین والصلاه والسلام علی سید الانبیاء و المرسلین
العبد الموید والرسول المسدد ابالقاسم المصطفی محمد
و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین سیما بقیه الله الاعظم فی الارضین
واللعنه الدائمه علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین
شکایت
عبادالرحمن أُوصِیکُمْ ونفسی بِتَقْوَى اللَّهِ. متقین در برابر حوادثی که برای آنان پیش میآید، شکیبا بوده و طبق راهنمائیهای اولیاء دین از حادثهها بهترین استفاده را برده در ارتقاء معنویت خود بهره میبرند. بحث ما در آفات زبان بود که تا کنون موارد زیادی از گناهان زبان را بیان کردیم. در این نوبت به بیماری شکایت که یکی از لغزشهای زبان است میپردازم و امیدوارم که در هیچکدام از ما نباشد و اجازهی ابتلا هم ندهیم و اگر هست درمان کنیم. راه درمان هم بیان خواهد شد.
کسی که در هر فرصتی که پیدا میکند از مشکلات و دردهایش گلایه و شکایت میکند، وقار و سنگینی خود را از دست داده در اجتماع انسان ضعیف و غیر قابل اعتمادی خواهد بود. علمای بزرگوار اخلاق در تعریف شکایت گفتهاند: وقتی انسان از مسائلی که با طبع او ناسازگار است و موجب ناخوشایندی او را فراهم میکند، برایش پیش بیاید و او ناراحتی خود را با زبان اظهار و اعتراض کند، این شکایت است. البته فرقی بین شکایت و عرض حال هست که بیان خواهم کرد.
انواع شکایت
شکایت انواعی دارد. گاهی افراد از خداوند متعال شکایت میکنند که از بدترین آفات زبان است. شکایت هم ممدوح دارد هم مذموم. یک جاهایی عیبی ندارد که آن را هم بیان میکنیم. ولی چون آفات زبان را میگوییم بیشتر بُعد مذمتی آن مورد نظر ما هست؛ اما چارهای نداریم که همه قسمتهای آن را بیان کنیم. اگر خدای نکرده شکایت متوجه خدا شد از بدترین آفات زبان است. چون اگر خوب در این شکایت دقت شود، شکایت کننده به علم و حکمت و قدرت و عدل خداوند متعال اعتراض دارد.
برگشت این اعتراض به بی ایمانی و یا ضعف ایمان به خدای حکیم است. کسیکه به خداوند اعتراض دارد حق ولی نعمت را نشناخته و نفهمیده است که خداوند هر چه برای بندهاش در نظر دارد از روی حکمت و مصلحت بنده است، این انسان نعمت را خورده اما صاحب نعمت را ندیده و اگر هم دیده طلبکارانه دیده. اگر کمی دقت شود معلوم میشود که عقل حکم به این میکند که انسان شاکر و حامد ولی نعمت خود باشد. نه شاکی و معترض.
ریشه اعتراض
ریشه اعتراض جهل است که در ریشهها بحث خواهم کرد. امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمودند: وقتی عرصه برمسلمان تنگ میشود، هرگز از پروردگارش شکایت نمیکند؛ و باید به درگاه پروردگارش که امور در دست تدبیر اوست، شکایت کند. از خدا شکایت نمیکند شکایت را پیش خدا میبرد. این دو با هم فرق دارند. بیشتر اوقات کسانیکه از خداوند شکایت دارند به خاطر تقسیم دنیاست و رزق و روزی؛ یعنی راضی به آنچه که خدای تعالی درباره آنان تدبیر کرده نیستند.
این افراد باید بدانند که هیچ عمل نیکی از آنان مورد پذیرش قرار نمیگیرد؛ و موجبات خشم خداوند را هم فراهم میکند. رسول خدا صلیاللهوعلیهوآله فرمودند: کسی که به رزق از سوی خدا راضی نباشد و شکایتش را بگستراند و صبر را پیشه نسازد و حساب نکند. هیچ رفتار نیکی برای او بالا نمیرود و خدا را در حالی ملاقات میکند که خشمگین است، مگر آنکه توبه کند؛ یعنی موجبات خشم خدا را فراهم میکند.
شکایت بردن نزد مومنین
از طرف دیگر شکایت بردن نزد مومنین در امور دنیا و مسائل مادی مجاز است و اشکالی نگرفته اند، اما باید کم باشد و الا موجب سبکی و تحقیر شخص میشود؛ و اساساً سکوت و صبر بهتر است. علی علیهالسلام به همام فرمود: مؤمن بلاهایش زیاد ولی شکایتش کم است. خیلی به او آسیب میرسد مشکلات دنیا کم و زیاد مسائل مادی بعضا معنوی به انسان میرسد اما اهل ایمان با توجه به اینکه بلاهای زیادی را میبینند اما شکایتشان کم است.
در بیانی امام صادق علیهالسلام به شخصی که خیلی از اوضاع زندگیش شکایت میکرد که دیدهاید بعضیها هنوز ننشسته شروع میکنند به شکایت کردن و گفتن. بعد هم به کسی میگوید که کاری از دست او بر نمیآید. یک وقت برای کسی میگویید که میتواند کاری کند. بعضیها اصلاً زبانشان زبان شاکی است. حضرت فرمود: مردم را از هر چیزی (فشارها و سختیها) که در آن قرار گرفتهای آگاه نکن. پس در دیده ایشان کوچک میشوی. خدای تعالی میخواهد که مؤمن در هر حالی با عزت باشد. العزه لله و للرسول و للمومنین. عزت برای اهل ایمان هم باید باشد.
کوچک کردن خود در مقابل دیگران
مومن حق ندارد خودش را در مقابل دیگران خوار و کوچک کند و حتی در مقابل مؤمن دیگر کوچک نشود، چه رسد به مخالفین عقیدتی و فکری که در این باب هم روایات متعددی داریم؛ که اگر یک وقتی شکایتی هم داشتید پیش مخالفین ما نروید؛ بنابراین اگر مورد جوازی هم داشته باشیم مربوط به جائی است که شکایت نزد کسی برده شود که کاری از دستش برمیآید، یا میتواند او را راهنمائی کند و راه حلی برای مشکل پیدا کند. والا اجازه نداریم همه جا برویم و حرفهایمان را بزنیم.
امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمودند: اِجعَل شَکواکَ الی مَن یَقدِرُ علی غِناکَ. شکایتت را نزد کسی ببر که بر بینیاز کردنت، توانا باشد. باید خیلی مواظب بود در این شکایت بردن نزد افرادی که مورد نظر است مبتلا به گناه غیبت هم نشویم. چون بعضی وقتها مسائل شکایت فقط مالی نیست. میخواهیم از کسی شکایت کنیم میخواهیم آن چیزی که باب میل ما نبوده از کسی و به ما رسیده پیش دیگری بگوییم که معمولاً اگر پیش کسی برویم که کاری از دستش بر نمیآید نتیجهاش غیبت کردن است با همه آثار بدی که غیبت دارد.
در قسمتی از بیانی امام صادق علیه السلام فرمودند: … آن پیشآمد را برای برخی از برادران دینی خود بازگو کن که همانا از چهار حالت خارج نیست. یا کفایت به مال کند (به اندازه نیاز شما کمک مالی میکند) یا به تو با آبرو و مقامش کمک و یاری میرساند یا در حقت دعای مستجابی میکند یا با نظرش به تو مشورت میدهد؛ و آن چیزی که از روایات بدست میآید بهترین کار این است که انسان شکایتش را پیش خداوند ببرد و به او عرض حال کند که نشانه توحید است.
فهمیده است که دعوا را پیش چه کسی ببرد از چه کسی کمک بخواهد و اینکه فهمیده است که گشایش همه کارها به دست اوست. در آیه ۸۶ سوره مبارکه یوسف آنچه حضرت یعقوب به فرزندانش گفت را بازگو میکند: قالَ إِنَّما أَشْکُوا بَثِّی وَ حُزْنی إِلَى اللَّهِ وَ أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ* «گفت من اندوهم را فقط به خدا میگویم و شکایت نزد او میبرم و از خدا چیزهائی میدانم که شما نمیدانید». این روش اولیاء الهی است که نزد خدای تعالی عرض حال و حاجت میکنند.
شکایت بردن نزد خدا
نشنیدید که علی علیهالسلام در فراق از خدا چگونه ضجه میزند و عرضه میدارد: فَهَبْنِی یَا إِلَهِی وَ سَیِّدِی وَ مَوْلایَ وَ رَبِّی صَبَرْتُ عَلَى عَذَابِکَ فَکَیْفَ أَصْبِرُ عَلَى فِرَاقِکَ وَ هَبْنِی [یَا إِلَهِی] صَبَرْتُ عَلَى حَرِّ نَارِکَ فَکَیْفَ أَصْبِرُ عَنِ النَّظَرِ إِلَى کَرَامَتِکَ أَمْ کَیْفَ أَسْکُنُ فِی النَّارِ وَ رَجَائِی عَفْوُک. این یک شکایت کردن و عرض حال کردن است.
یکی از مواردی که باز میشود شکایت را به خدا برد در کاستیهای معنوی خود و جامعه است. علی علیهالسلام در پایان دعای صباح عرض میکند: الهی قلبی محجوب و نفسی معیوب و عقلی مغلوب و هوائی غالب و طاعتی قلیله و معصیتی کثیره و… اینها تعدادی از روایات بود که هم به جنبه مذمتی و هم ممدوح بودن اشاره داشت البته بحث اقسام شکایت و ریشههای شکایت و آثار و درمان شکایت را بیان خواهیم کرد با قید حیات انشاء الله.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
والعصر* ان الانسان لفی خسر* الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین الصلاه و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین ابالقاسم محمد
و صل علی امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب و علی فاطمه الزهرا سیده نساء العالمین
و علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنه و علی علی بن الحسین و محمد بی علی و جعفر بن محمد
و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد والحسن بن علی والخلف القائم الحجه
حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک
آداب معاشرت
خودم و همهی شما نمازگزاران محترم را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت میکنم. متقین سعی میکنند تا حقوق برادران ایمانی را در رفتارشان رعایت کنند. مثلاً طبق روایات یکی از حقوقی که گفته شده سلام کردن است یا در هنگام بیماری به دیدار او رفتن است یا آنچه برای خود دوست داریم برای او هم دوست بداریم و یا اگر از دنیا رفت به تشییع او برویم. در مراسم های دیگر هم شرکت کردیم خوب است اما شرکت در مراسم تشییع در روایات توصیه شده به انجام دادن و امثال ذلک.
که همهی اینها را به عنوان ادب معالخلق و یا آداب معاشرت با مردم میتوان نامید. باید انسان بتواند با اطرافیان خودش چه در منزل و چه در جامعه، حسن معاشرت، خوشرفتاری و اخلاق پسندیده را داشته باشد. در کتاب معانی الاخبار از علی علیه السلام روایت کرده: باید نیاز به مردم و بینیازی از آنها هر دو دلت جمع باشد. نیازت به آنها در نرمگوئی و خوشروئی تو باشد و بینیازیت از آنها در حفظ آبرو و نگهداری عزت و سربلندیت.
که اگر بخواهیم همه اینها را در یک جمله خلاصه کنیم و طبق قاعده ای که داریم شاهد از نهجالبلاغه بیاوریم میشود حکمت نهم نهجالبلاغه که حضرت فرمودند: خَالِطُوا النَّاسَ مُخَالَطَهً إِنْ مِتُّمْ مَعَهَا بَکَوْا عَلَیْکُمْ وَ إِنْ عِشْتُمْ حَنُّوا إِلَیْکُمْ. «با مردم چنان رفتار کنید که اگر در آن حال مردید، بر شما بگریند و اگر زنده ماندید، علاقمند به معاشرت با شما باشند». این بیان امام علیهالسلام به نتیجه خوشرفتاری اشاره دارد که چنین کسی در بین مردم طوری عمل کرده که همه دعایگوی او هستند و دوست دارند در کنارش باشند و اگر هم نبود سوگوار اویند. کان از عزیزانشان را از دست دادهاند.
سی و نهمین سالگرد پیروزی انقلاب
سی و نهمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی را به همهی شما تبریک میگویم. در این دههی مبارک بود که شجاعت و فداکاری و ایثار مردم، عزت آفرین شد، طاغوت سرنگون و نظام اسلامی پایهریزی شد. در این دههی پر برکت بود که مردم انقلابی سراسر ایران از هر قشر و گروه با وحدت کلمه که وحدت کلمه نمونههای فراوانی دارد، در ۱۹ بهمن آن نمایش عظیم که از روی درک و بصیرت و زمان شناسی توسط همافران نیروی هوائی ارتش انجام گرفت و با امام بیعت کردند جلوهای از وحدت و یکپارچگی مردم را نشان داد و عمق نفوذ انقلاب را؛ و تحت زعامت شخصیت تربیت شده در مکتب اهل بیت، ریشه شجره خبیثهی ملکالملوکی و شاهنشاهی را خشکاندند.
و اگر امروز عدهای خواب برگشت آن روزها را میبینند، خواب شتری است که تعبیر ندارد. لذا این دهه باید تلاش شود تا ضمن تکریم و تعظیم این معجزه الهی، اهداف بلند و متعالی انقلاب برای نسل نو خوب تبیین شود؛ زیرا بزرگترین تهدید انقلاب امروز گم کردن و یا منحرف شدن از آرمانها و ارزشهای انقلاب است. این همان هدفی که از روزهای اول دشمنان انقلاب دنبال کردهاند و در برهه های مختلف به اشکال گوناگون سعی در ضربه زدن داشتهاند و البته امروز خیلی دقیق و موذیانه، در قالب جنگ نرم و با هدف تغییر گفتمان انقلاب در حال نفوذ در جامعه اسلامی هستند.
تهی کردن انقلاب از درون
سکولاریزم را ترویج میدهند. قصد دارند انقلاب را از درون تهی کنند. انقلاب زنده را بمیرانند. شما میدانید انقلاب وقتی زنده است که اهداف و ارزشهای آن زنده باشد. از شعارهایش عدول نکرده باشد. به اسم تعامل و ارتباط با جامعه جهانی دست از استکبار ستیزی و مبارزه با ظلم و فساد نکشیده باشد و چشم برستمهائی که به مظلومان عالم به خصوص مسلمین میشود نبسته باشد. به اسم مذاکره به فکر صلح با دشمن نباشد.
چرا به پرچم جمهوری اسلامی که نام خدا بر آن است تعرض میکنند؟ چون این پرچم علامت از بین رفتن غربت دین، جمود و تحجرگرائی زنده شدن اسلام ناب محمدی است. مسیر حرکت نظام را بیان میکند که با نام خدا شروع شد و با الله اکبر تا کنون به راه خودش ادامه داده و من بعد هم در همین مسیر تا زمان ظهور حضرت ولیعصر ارواحنا فداه و تشکیل حکومت جهانی اسلام ادامه خواهد داد.
لزوم اجرای احکام اسلام
البته وقتی کشور ما حقیقتاً اسلامی خواهد شد که تعالیم اسلام در آن محقق شده باشد و الا با گفتن که ما جمهوری اسلامی هستیم که کشور ما اسلامی نمیشود. مثلاً وقتی دارد موشک میآید با گفتن سنگر سنگر مگر کسی حفظ میشود؟ باید به داخل سنگر برود باید خودش را در پناه بگیرد. اینجا هم بگوییم جمهوری اسلامی که اسلامی نمیشویم. امام فرمودند: وقتی مملکت، مملکت اسلامی است که تعالیم اسلام در آن باشد. اگر تعالیم اسلامی در آن نباشد، اسلامی نیست. هرچه ما بگوییم جمهوری اسلامی، جمهوری اسلامی لفظ نیست، با رأی ما، جمهوری اسلامی تحقق پیدا نمیکند، بله رژیم رسمی، رژیم جمهوریت میشود، لکن اسلامی نمیشود، مگر آنکه احکام اسلام در او جاری بشود، با جریان قانون اساسی هم اسلام نمیشود، با مجلس شورا هم اسلام نمیشود.
اینها همه مقدمه است؛ یعنی کی اسلامی میشود؟ یعنی زمانی که احکام اسلام را در خیابان در اداره در زندگی در همه جا ببینیم. والا در مسیر اسلامی شدن قدم بر میداریم. این بیان امام است. راجع به روش حکومت که این را باید زنده نگهداریم و نگذاریم عدهای وادادهی هوسمدار، شکمبارهی اهل اتراف و وابسته به غرب مسیر انقلاب را منحرف کنند. امروز عدهای رسماً با احکام مترقی اسلام مخالفت میکنند؛ و متاسفانه مسئولیت هم دارند، سعی دارند القاء کنند اسلام توان اداره جامعه را ندارد.
مسئولین ناکارآمد
امروز مسئولی که کارآمد نیست و یا دائم القاء میکند نمیشود کار کرد، در مسئولیت باشد ضررش برای انقلاب از آمریکا بیشتر است. عدهای با مردم را با امام و افکار امام و رهبری بیگانه کنند. تحریک میکنند جور دیگری حرف میزنند مسیر را به انحراف میکشانند. جا دارد اینجا کلامی راجع به معمار کبیر انقلاب حضرت امام روحالله بیان کنم؛ که این روزها به نام ایشان است و امام شهدا است. امام جامعه مسلمین بود و روح او حاکم است و عالیست که خدای تعالی متعالی بگرداند؛ که به تعبیر بزرگان این انقلاب بی نام او شناخته شده نیست.
شخصیت امام خمینی
امام شخصیت بزرگواری که ذوب در اسلام و معارف الهی بود و لذا روش زندگی او، سکوت و بیان او، قبول و رد کردن او همه، محور الهی داشت، عالم را محضر خدا میدانست و تلاش او بر این بود که در محضر خدا خلاف نکند و به دیگران هم همین را سفارش میکرد. نسبت به دنیا و مظاهر دنیا کمال زهد و بیرغبتی را داشت که دوست و دشمن به این روش ایشان اذعان داشتند و دارند. زندگی ایشان در طول سالیان کاملاً مشخص است و برای خودشان دنیائی تحصیل نکردند و مسئولیت را هم طعمه نمیدانستند.
با اینکه تمام امکانات را در اختیار داشتند وضعیت زندگی ایشان روشن است. خیلی مهم است که کسی اقبال مردمی داشته باشد، مخاطب و شاگرد فراوان داشته باشد اما در ورطه دنیا طلبی نیفتد و خود را حفظ کند. وقتی پیشنهاد میدهند رد کند. حالا بعد از وفات چرا مقبره ایشان را اینگونه ساختند آنهایی که ساختن خودشان باید توضیح بدهند ما نمیدانیم. ولی وضعیت زندگی ایشان اینگونه بود. در خاطرات بعضی از بزرگان که درباره ایشان میگویند که خود من شنیدم که امام نشسته بودند در حسینیه جماران داشتن شعار میدادند. امام را نام میبردند و درود میگفتند. امام آنجا گفتند اگر تمام این جمعیت که الان درود میفرستند مرگ بگویند برای من تغییری نخواهد کرد و من وظیفه خودم را انجام خواهند داد. چنین شخصیت تربیت شده الهی رهبریت نظام اسلامی را به عهده داشت.
دین صاحب دارد!
توجه دارید که دو نوع تفکر در آن زمان وجود داشت که کم و بیش امروز هم وجود دارد و آن اینکه در مسائلی که برای دین پیش میآید میگویند دین صاحب دارد و به ما مربوط نیست. به تعبیر استاد ما نظیر آن حرفی که عبدالمطلب، بزرگ مکه در حمله ابرهه به خانه خدا زد که آنها آمدند حمله کنند او گفت این خانه صاحب دارد خودش دفاع میکند و من مسئولیتی ندارم من صاحب شترهایم هستم شترهای من را بدهید. این حرف خوب است ولی مربوط به همان زمان است.
اما وقتی رسول خدا آمد و دین حاکم شد و آیه ۳۴ سوره انفال آمد که اِن اَولیآؤُهُ الا المتقونَ «متولیان واقعی فقط پرهیزکارانند» و امثال این آیات وظیفه معلوم شد که دیگر نمیتوان گفت صاحب خانه خودش برود دفاع کند. چون صاحب خانه علما را مسئول نگهداری خانه کرد. دین به دست علماء ربانی و راستین سپرده شد. امام ره کلامی دارند: یکی از علما این جوری میگفت خدا رحمتش کند، من که دلم بیشتر نسوخته به اسلام از حضرت صاحب علیهالسلام خوب ایشان هم میبینند این را، خود ایشان بیاید چرا من بکنم. این منطق اشخاصی است که میخواهند از زیر بار در بروند. اسلام اینها را نمیپذیرد.
رسالت عالِم دینی
امام رسالت یک عالِم دینی که از آیات و روایات بدست میآید که علماء ورثه انبیاء هستند و خداوند از آنان پیمان گرفته که نگذارند عدهای پرخوری کنند و عدهای هم از گرسنگی رنج ببرند. در مقابل ظلم قیام داشته باشند و مظلوم را یاور باشند؛ و دهها مورد دیگر را خوب فهمیده بود و لذا قیام کرد و مردم هم که صدق گفتار و عمل او را دیدند پشتیبانی و همراهی کردند و استقامت ورزیدند، شهید دادند زندانی کشیدند و شکنجه شدند و محرومیت دیدند و شهد پیروزی بر ظلم و طاغوت را چشیدند.
در این ایام هم باید دوران ستمشاهی را بیان کرد هم از مبارزات گفت، هم شخصیتهائی که نقش داشتند را مطرح کرد و هم دستاوردها را گفت. هم از سنگاندازیها و دشمنیها که نمیخواهند انقلاب بعد از ۳۹ سال به نتیجه برسد. میبینید خیلی خزنده و موذیانه، با انواع حیل و خرج کردن پولهای گزاف که در خبرها میشنوید توسط افراد معلوم الحال در داخل و خارج کشور سعی میکنند تا اصول مکتب امام و آرمانهای انقلاب را از بین ببرند و فرصت تحقق ارزشهای اسلامی فراهم نشود؛ اما به فضل پرودگار انقلاب ما زنده است و ایران اسلامی آیندهای روشن و پرفروغ دارد و با صلابت و قامتی رشید به راه خودش تا زمان ظهور حضرت حجت ادامه خواهد داد.
ترس دشمنان از اقتدار نظام
دشمنان نظام از همین اقتدار ما و همبستگی ملی ما میترسند. تلاش میکنند با فشارهای سیاسی و اقتصادی قدرت دفاعی ما را کم کنند. اگر یادتان باشد بعد از فتنه ۸۸ سران و عوامل فتنه به دشمن گرا دادند. همین سرانی که الان هم معلوم است که پشیمان نیستند. نادم نیستند. البته بیان این عدم پشیمانی آنها یک مقدمهای را لازم دارد و فرصتی را میطلبد که کامل به او بپردازم و زمانی را میبرد.
بعضی از همین هایی که حرف میزنند باید یادشان بیاید که در سن ۷۲ سالگی در همان شهر خودشان که نام میبرند یک طومار ۷۲ متری برای اینها مردم جمعآوری کردند و هزاران نفر در آن طومار امضا کردند که این شخص اعدام شود. یادشان نمیآید یا خودشان را به فراموشی زدند. اینها از بودن در حصر الان نفع میبرند. آزاد شدن شان و بیرون آمدن شان به ضررشان خواهد شد. لذا بعضاً بعضی حرفهایی را میزنند که باز در حصر بمانند.
گِرای سران فتنه به دشمن
به هر جهت این عوامل و سران فتنه به دشمن گرا دادند که اگر بخواهید نظام را تسلیم کنید باید در حوزه نفت و انرژی تحریمهای فلج کننده اعمال کنید خود اینها گفتند و ثبت شده است و الان هم هست و دیدید چه گرفتاریهائی درست شد. امروز هم جریانی خائن، ترسو، لیبرالِ دروغگو و نفوذ کرده در بعض ارکان کشور که رد پای آنان در اغتشاشات اخیر هم دیده میشود همگام با بوقهای خارجی دنبال فضاسازی ذهنی و ترساندن جامعه و زمینهسازی برای مذاکره بر سر قدرت دفاعی کشور هستند.
اما مردم ایران با حضور خودشان در روز ۲۲ بهمن به تمام دنیا نشان خواهند داد که بر سر آرمانها و اصول انقلاب با هیچ جریانی عقد اخوت نبستهاند. خوب است این را عدهای درک کنند وقتی آمریکا خواسته و یا ناخواسته به قدرت ایران در زمینههای مختلف اعتراف میکند، شما چرا منفعلید؟ وقتی یمن در محاصرههای پیچیده و چند لایه است و از هیچ طریقی نمیشود به آنجا رفت بعد میگوید موشکهائی که آنان میزنند ساخت ایران است یعنی اعتراف میکند که ایران این قدرت نفوذ را دارد.
عدم محافظه کاری در مقابل دشمن
البته ما در یمن حضور نداریم ولی او با دروغ برای خود یار جمع میکند؛ و خودش توضیح نمیدهد دهها تن بمب و موشک که توسط عربستان و بعضاً امارات بر سر یمن ریخته میشود ساخت کجاست و چه کسی به آنان داده است؟ نباید در مقابل دشمن محافظهکاری داشت و منفعلانه عمل کرد هر کلام او را باید محکم جواب داد. جواب خزعبلات رئیسجمهور آمریکا که در کنگره گفت و کاملاً مغرضانه و مداخلهجویانه هم بود باید محکم داد. میگوید از کنگره خواستم کمکهای لازم را به دولت بکند تا بتوانیم کامل علیه داعش و القاعده نبرد کنیم.
میدانید که در همان سخنرانیاش گفت به اینکه به تعبیر من الحمدالله داعش را ما نابود کردیم. حالا از کنگره میخواهیم که کمک کند و آنها را تا هر جا که میتوانیم دنبال کنیم. اینها را تا کجا دنبال میکنند؟ تا پشت مرز ایران. میخواهند منطقه را ملتهب کنند. داخل خاک روسیه بروند. داخل خاک افغانستان مقرهایشان را تقویت کنند. کانون بحران و بیثباتی در منطقه ایجاد کنند. جواب این حرفها جواب این بیانات که میشود باید صریح و محکم داد.
مسئله اصلی مذاکرات
همانطور که مردم نمازگزار ما در روزهای جمعه محکم و صریح جواب آمریکا را میدهند. در مسئله نقض برجام بعضی توضیحاتی که میشود قابل قبول نیست. بیانات رهبری را ملاحظه کنید ایشان صریح بیان کرده است. بعضی از کسانی که مسئولیت دارند صاف در دوربین نگاه میکنند میگویند مسئله اصلی مذاکرات رفع تحریمها نبود. پس چه بود؟ این بود که برویم در خیابان بایستیم و بستنی لیس بزنیم؟ پس چه بود اگر تحریم نبود؟ این همه برو بیا برای چه بود؟ آقایان منفعل نباشند و کار را درست انجام دهند.
مطلب دیگر اینکه در اتفاقات عمومی که پیش میآید همه باید کمک کنند. وقت را مغتنم برای انتقامگیری و مچگیری ندانند که ضرر آن متوجه کل جامعه میشود. دوستان باید سعی کنند اگر انتقادی هم دارند در فضای مناسب بیان شود راهکارها گفته شود و برای آینده تصمیم گیری شود. والا حرفها تبیدیل به خصومت میشود. در جریان برف اخیر منتقد باید امکانات را ببیند، ستاد مدیریت بحران را باید دید که خودش بحران زده نباشد.
انصاف در انتقاد
وقتی ستاد مدیریت بحران خودش بحرانزده است دیگر نمیشود از او خواست که کارش را درست انجام دهد او را باید تقویت کرد که اول خودش از بحران نجات پیدا کند بعد بیاید کمک کند فعالیتها را هم باید رصد کرد و سرجمع نمره داد. من واقعاً دیدم که در مناطق افراد مشغول کار بودند و زحمات زیادی کشیدند؛ اما میشد غافلگیر نشد و زودتر اقدامات تامینی را انجام داد. مردم را راهنمائی کرد که در این گونه مواقع بیرون نیایند و همکاری داشته باشند.
قبلاً همین طور بود قسمت زیادی از کار را خود مردم انجام میدادند. ننشینیم که حتماً کوچه را فلان دستگاه باید بیاید پارو کند. قسمتهایی را که میتوانیم انجام بدهیم را خودمان باید انجام بدهیم. کمک کنیم همکاری کنیم. واقعاً هجمه برفی که بود اگر هم یک مقدار هم توجه داشتند هجمه آن قدر زیاد بود که نمیتوانستند. به اضافه اینکه امکانات این شهر و استان هم کم است. باید همه اینها را در نظر گرفت بعد زبان به انتقاد باز کرد.
بعضی وقتها انتقادها را که انسان توجه میکند میبیند که کینه است. خصومت است. واقعا اصلاحی نیست. وزارت راه و شهرسازی در حد کلان اتفاقی که در حال وقوع بود در اتوبان پیشبینی نکرده بود. به هر تقدیر کمبودهائی اگر بوده که بوده و باید بررسی و برای بعد جبران شود از تلاشی که عزیزان کردهاند چیزی کم نمیکند و از همه تشکر میکنیم.
اطلاع از انتصابات
تذکر این نکته را هم لازم میدانم که به عده ای در استان عموما و در شهرستان بدهم که خیال نکنند از جلسات محفلی آنان در گوشه و کنار و در بعض از مساجد و امثال ذالک بیخبریم و یا دعوت از افراد معلوم الحال و سخنرانی و نشست و گفتگوی آنان را اطلاع نداریم و یا حتی از انتصاب و بکارگیری افرادی که قطعاً نباید مسئولیتی داشته باشند خبر نداریم. همه را میدانیم، اما بنا بر مصالحی بزرگتر فعلاً سکوت داریم.
و از حزب الله و خانوادههای شهدا و ایثارگران و نیروهای ارزشی که از وضعیت موجود بشدت ناراحت هستند خواستهایم خویشتن داری کنند. این را آقایان بدانند که بعضی وقتها این دوستان قصد اقدام هم داشتند و ما تذکر دادیم و جلویش را گرفتیم که فعلاً صبر کنید؛ اما حفظ این نیروها دائمی نیست. این را باید توجه داشته باشید. هم استاندار محترم این را بداند هم اعضای محترم شوراهای شهر در کل استان و شهر کرج بدانند و هم شهرداران بدانند که تا وقتی برای مردم کار و خدمت میکنند مقبولیت دارند.
والا اگر مشغول سیاسی کاری شوند و یا منافع حزب و دسته و فرقه خود را بر منافع استان و مردم ترجیح بدهند کارشان در این استان تمام است.
عدم مصلحت اندیشی شخصی
این را مکرر عرض کردم که بنده به وظیفه عمل میکنم بودنم در این جایگاه و نبودنم به اندازه سرسوزنی فرقی ندارد. اگر بتوانم کارم را انجام بدهم انجام میدهم و اگر نتوانم بقیه کارهایی که باید انجام بدهم را انجام میدهم. لذا برای بودن در جایگاه هیچ وقت از یک مطلب بزرگتری کوتاه نخواهم آمد که یک وقت بخواهم مصلحتاندیشی داشته باشم که به نفع خودم باشد.
بیان عملکرد برای مردم
همانطور که مکرر عرض کردیم نماز جمعه محل تبیین و روشنگری است لذا خوب است مسئولین از این فرصت استفاده کنند. امروز برادر بزرگوارمان جناب آقای اکبریان آمدند و نکاتی را گفتند. راجع به مجلس و مصوباتش راجع به انقلاب. این سنت خوبی است. این فرصت باید استفاده شود. مسئولین دیگر هم بیایند برای مردم عملکرد خودشان را توضیح بدهند. ما که دائماً میگوییم در تلویزیون و اینطرف و آنطرف شما برنامه بگذارید و برای مردم بگویید که دارید چه کار میکنید.
حالا از همین تریبون میگوییم که این کار را بکنند و از آنها میخواهیم به خصوص در مسائل فرهنگی استان و به خصوص شهرستان کرج. چند ماهی از تشکیل پارلمان شهری و شورای اسلامی شهر گذشته است. خوب است اعضای شورا بخصوص بخش فرهنگی آن که یکی از مسائل مهم و دغدغه مند شهر است واقعاً بیایند و توضیح دهند که چه کار کرده اند و چه برنامه ای برای آینده دارند. بودجهای که برای این کار قرار دادهاند چه بوده است. اساساً گزارش کار دادن به مردم و روشن کردن اذهان مفید است.
درباره افغانستان چهار ماه قبل تقریباً بنده این را پیشبینی کردم و به دوستان عرض کردم که دارد چنین جریانی در آنجا واقع میشود و رهبری چند روز قبل گفتند دیگر ان را تکرار نمیکنم. بیانی هم داشتند و نامهای را برای اتحادیه انجمن اسلامی دانشجویان در اروپا داشتند. با اینکه کوتاه بود مطالب نغز و مفیدی داشت که توصیه میکنم آن را هم مراجعه فرمایید.