آیت الله حسینی همدانی:

قناعت و شیرینی زندگی از ثمرات رضا به قضای الهی

روابط عمومی ۲۹ آذر ۱۳۹۶ ۰

بسم‌الله الرحمن الرحیم

الحمدالله رب‌العالمین الصلاه والسلام علی سیدالانبیاء والمرسلین، ابالقاسم مصطفی محمد

و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین، سیّما بقیه‌الله الاعظم، فی الارضین

و اللّعن الدائم علی اعدائهم اجمعین من الآن الی قیام یوم الدین

 

رضا یکی از مقامات روحانی

بحث در مقام رضا بود که یکی از مقامات روحانی است و اینکه چه کنیم این حالت زیبای معنوی در ما به وجود بیاید.

اولین قدم برای به دست آوردن این مقام برداشتن موانع است؛ موانع یکی‌اش معصیت بود، یکی‌اش رذایل اخلاقی بود و دیگری تفکر منهای خدا بود؛ این‌ها همه مانع بود.

بعضی وقت‌ها مانع در عقیده انسان است، بعضی وقت‌ها در اخلاق است و بعضی وقت‌ها در احکام و رفتار است؛

پس‌ازاینکه این موانع رفع شد حالا باید آیینه دل و روح را صیقلی کرد.

دو بحث دیگر مانده که من این دو را هم بگویم و بعد وارد بحث آثار و نشانه‌های رضا می‌شویم (که) آن‌هم بحث زیبایی است.

صیقل روح

صیقل روح عبادت و ذکر الهی است؛ نقش عبادت بر روح بر کسی پوشیده نیست؛

نقش ذکر برای جلای قلب از زنگارها و آن ریب (و شکی) که بر قلب نشسته پوشیده نیست.

در روایات و آثار اسلامی هم به او (عبادت) بسیار پرداخته‌شده که نقش صافی دارد، صفا دهنده و جلا دهنده روح و دل انسان است.

(باید) انسان مقید باشد به ذکر، آن‌هم ذکر کثیر، ذکر فراوان. (انسان باید) دائماً به یاد خدا باشد و تکرار کند؛

یاد، هم ذکر لسانی را (در بر) می‌گیرد و هم ذکر درونی و قلبی را؛ که البته ذکر درونی آثارش بیشتر است.

این تکرار هم گسترده است، روایات فراوانی دارد و موارد زیادی را شامل می‌شود؛ مثلاً همین‌که انسان توجه به آثار عظمت خدای تعالی می‌کند؛

این برای انسان جلا دهنده است، خدا عظیم می‌شود و خدای عظیم در روح انسان، آن اثر را می‌گذارد.

توجه به آثار عظمت الهی

به مناسبت‌های مختلف، راجع به خودمان و خلقت خودمان اینجا زیاد صحبت کردم، در کیفیت بدنمان، همین بدن که چه عکس‌العملی دارد و چه ویژگی‌هایی دارد؛

راجع به قلب، مغز، راجع به دیدن، راجع به شنیدن، این‌ها را اینجا بعضاً تشریح الاعضاء هم کردیم.

قطعه‌قطعه‌ی بخش‌های مختلف بدن را توضیح دادیم که این نگاه کردن به عجایب خلقت، چقدر می‌تواند در روح مؤثر باشد.

شما نسبت (فاصله) زمین به خورشید و خورشید را به سیارات دیگر و افلاک دیگر دیدید که چگونه است

که مثلاً چند تا زمین خورشید را پر می‌کند یا سیاراتی داریم که یک میلیارد خورشید توی این کره جا می‌شود، یک میلیارد خورشید…

زمین یک قمر دارد که ماه است، بعضی از سیارات ۱۲ تا ۱۶ قمر دارند، همه این‌ها شده یک منظومه شمسی؛

هزاران منظومه مثل منظومه شمسی با سیارات و کرات بیشتر، تازه راه شیری را درست می‌کند و راه شیری یکی از هزاران کهکشانی است که در فضا وجود دارد.

کوچکی انسان در مقابل مخلوقات خدا

تلویزیون بعضی چیزها را نشان می‌دهد (که) خیلی تأثیرگذار است،

مثلاً نشان می‌دهد که یک آدمی در حیاط و باغچه خانه‌اش گل‌کاری می‌کند، بعد (تصویر را) می‌آورد عقب، باغچه‌ی این حیاط کوچک می‌شود،

می‌آورد عقب شهر را نشان می‌دهد، می‌آورد عقب کشورش را نشان می‌دهد،

می‌بردش عقب کره زمین را نشان می‌دهد، می‌بردش عقب بعد انسان می‌بیند (درواقع) چیست و چقدر هم این موجود “من” است، یعنی تکبر دارد،

(درحالی‌که) که در مقابل تمام این مخلوقات خدا، (به‌قدر) ارزن هم نیست؛ این‌ها (عجایب خلقت) روی روح تأثیرگذارند.

خلوت انبیا

همه انبیای الهی قبل از بعثتشان خلوت داشتند، مدتی را در بیابان‌ها سیر می‌کردند، حتی رسول مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله)

هم این‌جوری بود، مدتی را در بیابان چوپانی می‌کردند (یا) در غار حرا عبادت می‌کردند.

خود شما هم این را حس کرده‌اید، وقتی‌که به صحرا می‌روید آرامش می‌یابید؛ مثلاً به آسمان نگاه می‌کنید، خودبه‌خود یاد خدا می‌افتید.

انسان در بیرون از فضاهای عادی زندگی‌اش به یک آرامشی برخورد می‌کند، وقتی از مشاغلی که دارد فاصله می‌گیرد به آن سمت کشیده می‌شود.

لذا (در) شب که خیلی آرامش‌بخش است، نافله (نماز شب) آثار زیادی دارد برای اینکه انسان روحش را صیقلی کند، دلش را صیقلی کند

که “ان الوصول الی الحق، سفر لا یدرک الا بامتطاء اللیل…” و انسان تا “مطیّه” شب را برای خودش مرکب قرار ندهد، به حق جل و اعلی نمی‌رسد.

شب و شب‌زنده‌داری، خصوصاً ثلث آخر شب، قبل از نماز صبح، این‌ها وقت‌هایی است که روح را صیقلی می‌کند، دل را صاف می‌کند و صافی است.

خدای تعالی در قرآن فرمود “مستغفرین بالاسحار” آن‌هایی که در سحرها اهل استغفارند؛ این استغفار زنگار زدا است،

تعلقات روح در آن زمان کمتر است و انسان به‌راحتی می‌تواند خودش را پالایش کند، جمال حق را بهتر انسان درک می‌کند و می‌بیند.

پس یکی از راه‌هایی که انسان را صیقلی می‌کند بعد از برداشته شدن آن موانعی که قبلاً عرض کردیم، مشاهده آثار خدا و خلقت خداست.

موجودات عالم، همه موجودات این‌طور هستند.

اطراف خودتان ببینید، گل را ببینید، خار را ببینید که چقدر عجیب است؛

آن کتاب توحید مفضل را بخوانید در آن مطالب خیلی خوبی هست، نکات خوبی را راجع به اطرافیان بیان می‌کند.

مصاحبت با اولیاء خدا

راه دیگری که توصیه می‌کند برای صافی بودن و صیقل روح و جان، مصاحبت اولیاء خداست؛

یکی از بهترین راه‌ها که به انسان آرامش می‌دهد (و) اصلاً از فضا (ی روزمرگی‌ها) دور می‌کند.

دیدید بعضی وقت‌ها شما با یک مشکلات فراوانی، سختی‌هایی، گرفتارهای کاری، مسئولیت‌ها، یک‌دفعه در محضر یک ولی خدا قرار می‌گیرید

اصلاً شما را می‌برد در یک فضای دیگر (که) یک آرامشی به شما دست می‌دهد؛

لذا مصاحبت با آن ولی خدا، عالم ربانی، کسی که منسوب به خداست، روح انسان را پرورش می‌دهد، روح انسان را صیقلی می‌کند

یک کسی (که) دائماً در غفلت‌ها زندگی می‌کند، پهلویش که می‌نشینی می‌گوید بدبخت شدیم رفت، طلا گران شد، دلار رفت بالا،

دائماً راجع به بالا و پایین (شدن‌های دنیا) حرف می‌زند؛ اصلاً انسان وقتی پهلوی بعضی‌ها می‌نشیند اضطراب می‌گیرد، جهان را برای انسان تمام‌شده قرار می‌دهد.

جهان بینی الهی

یک‌وقت گفتند اگر سال ۲۰۰۰ شود، کن‌فیکون می‌شود، همه‌چیز به هم می‌خورد، دوستانی که قدیمی‌تر هستند یادشان است؛

۱۷-۱۸ سال قبل گفتند یک‌چیزی می‌خواهد بیاید به کره زمین بخورد و متلاشی شود؛

یکی از دوستان می‌گفت “شما چیزی ندیدید و عکس‌العملی نشان ندادید” گفتم “نه” گفت “چرا؟

” گفتم “برای اینکه ما برای نظام عالم یک تصدیقی قائل هستیم، برای خلقت یک جهان‌بینی داریم (که) در آن جهان‌بینی ما، این‌ها نمی‌گنجد”

یک باوری داریم، یک “اشراط الساعه” باید باشد، یک مقدمات ظهور می‌خواهد، “ظهور حجت” باید باشد، مقدماتی دارد؛

همین‌طور یک سیاره بیاید بخورد، پس (حتماً) عبث بوده این قصه…

کسی که جهان‌بینی دارد آرام است، می‌داند که بالاخره یک مسیری باید طی شود؛ حرف‌هایی که می‌زنند گزاف است،

(بعد هم) می‌آیند می‌گویند با کسری از ثانیه آمد و از پهلوی کره زمین رد شد و نخورد، در محاسباتشان یکجا را اشتباه کردند.

معمولاً هم دیدید همین‌جور است، هرچند یک‌بار یک‌چیزی درمی‌آورند،

غفلت چرک جان است

کسی که غافل است، در مادیات غوطه‌ور‌است، معیار اندازه‌گیری او در مسائل مختلف مادیات است،

تا یک‌ذره (اوضاع) بالا پایین می‌شود (دچار اضطراب می‌شود)، لذا اگر همدم انسان یک فرد غافل باشد انسان را به غفلت می‌کشاند.

غفلت چرک جان ماست، در دعای مناجات شعبانیه می‌خوانیم “اوساخ الغفله”؛ “وسخ” است، چرک است، چرک جان ماست،

این قلب (که) تیره می‌شود با چه چیزی تیره می‌شود؟ با غفلت؛

امیرالمؤمنین (علیه السلام) در آنجا (مناجات شعبانیه) می‌گوید من باید بیدار شوم، این غفلت از من گرفته شود.

انسان غافل، گرفتار است، در ظلمت و تاریکی است، حالا این آدمی که تاریک است برای همدم خودش که روشنایی نمی‌آورد، دائم تاریکی می‌آورند؛

لذا در دوستی‌ها و رفاقت‌هایتان خیلی مواظب باشید که با چه کسی همدم و همدرس می‌شوید، هم مجلس می‌شوید؛ مراقب باشید (که) این‌ها خیلی مهم است.

تاثیر مصاحبت در روح انسان

مصاحبت در انسان اثر می‌گذارد، روح آدم را تاریک می‌کند بعضی وقت‌ها، ۱۰ دقیقه پیش یک‌نفری می‌نشینید و بلند می‌شوید،

برایتان کدورت به وجود می‌آید و طبیعی هم هست، شاید حس هم کرده باشید.

یا پهلوی یکی می‌نشینید و بلند می‌شوید، برایتان حالت فرح و شادی می‌آورد؛

چرا در روایات این‌همه تأکید شده در فلان مجالس بنشینید یا با فلان کس علقه داشته باشید؟

اهل محبت و دوستی نسبت به اولیای خدا باشید، با برادر مؤمنتان روابط حبی داشته باشید، ولی حب شما برای خدا باشد.

کسی که به دیدار برادر مؤمن خودش می‌رود، موی خودش را شانه می‌کند، لباس نیکو می‌پوشد، عطر می‌زند،

برای هر یک‌قدمی که برمی‌دارد ۱۰ گناه از او گرفته می‌شود، ۱۰ درجه به درجات او اضافه می‌شود، ۱۰ حسنه برای او نوشته می‌شود.

چون او ارتباط با خدای تعالی دارد، به دیدن او می‌روم، با این دیدن او رفتن هم برایم ثواب می‌نویسند، هم روحم صیقلی می‌شود

این هم یک راه، راه دیگری که برای صیقلی شدن دل وجود دارد.

قطع علاقه از دنیا

بعدازآن موانعی که باید برطرف بشود در انسان، رضا پیدا کند، علقه و پیوند خودش را با دنیا قطع کند،

(البته) علقه را قطع کند نه اینکه از دنیا بهره نبرد، مکرر عرض کردیم علاقه‌مند نباشد نه اینکه استفاده نکند.

می‌شود انسان از دنیا استفاده کند ولی وابستگی به دنیا نداشته باشد؛

تا وقتی دل انسان توجه به دنیا و مادیات دارد، یعنی اینکه این دل به سمت نور نیست،

این دل اگر صاف و صیقلی نباشد، به سمت دنیا باشد، چون دنیا دنی (پست) است، پایین است، تاریک است، چه چیزی را منعکس می‌کند در دل؟ تاریکی را منعکس می‌کند.

این دل باید به سمت خورشید باشد تا نور را منعکس کند، دل اگر به سمت پایین بود، تاریکی را منعکس می‌کند،

باید به سمت خورشید برگردد، منعکس‌کننده نور باشد، دل باید صفحه‌ای باشد که سراسر خدا را نشان دهد،

آیینه خدانما شود محبت خدا که آمد در دل، ثمره محبت خدا رضاست.

رضا ثمره محبت

باز برگشتیم به همان حرف اول خودمان، هرچه دل پاک‌تر محبت بیشتر، هرچه محبت بیشتر رضا بیشتر، چون رضا ثمره محبت است،

محبت انسان به خدای تعالی هرچه افزون‌تر شد رضا به قضای الهی بیشتر خواهد شد؛

لذا در آن دایره می‌گوید خدایا این را تو خواستی من هم به آن راضی هستم.

این (مقام) کی (به دست) می‌آید؟ وقتی محبت بیاید؛ محبت کی (به دست) می‌آید؟ هر وقت معرفت بیاید؛

لذا معرفت هر چه بیشتر شد محبت بیشتر می‌شود هر چه دل پاک‌تر شد، محبت بیشتر خواهد شد؛

محبت که بیشتر شد، ثمره‌ی این محبت رضاست و رضا بیشتر خواهد شد.

قناعت یکی از آثار رضا

علما و بزرگان اهل‌دل و معرفت و علمای اخلاق راجع به رضا آثار و نشانه‌هایی را بیان می‌کنند

این علائم و نشانه‌هایی که بیان می‌کنند همه را از روایت گرفته‌اند.

یکی از حالاتی که رضا در انسان به وجود می‌آورد حالت قناعت است.

امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) می‌فرمایند: “رأس القناعه الرضا”،

شما فرض کنید کوهی را، که آن قله کوه اشراف بر همه‌ی بدنه‌ی کوه دارد،

اگر می‌خواهد چیزی به این بدنه داده شود از آن سر داده می‌شود از آن سر ریخته می‌شود می‌آید در کل بدنه توزیع می‌شود.

در مسائل زندگی، در دنیا، کسانی که اهل رضا هستند قانع‌اند. مرتفع‌ترین جای این زندگی قناعت است.

حرص ریشه ی تعدادی از گناهان

ضد قناعت حرص است، یعنی قناعت در مقابل حرص می‌ایستد.

حرص یکی از گناهانی است که ریشه‌ی تعداد زیادی از گناهان بشر است؛

تمام گرفتاری‌های بشر، تمام گناهان بشر، خطاها و لغزش‌های انسان در سه چیز است “اصول الکفر الثلاثه”

ریشه‌های کفر که کفر عملی است در سه چیز است “الکبر و الحرص و الحسد”،

بقیه گناهان به یکی از این سه تا برمی‌گردد، یا به کبر برمی‌گردد که گناه شیطان است یا به حرص که گناه انسان است یا به حسد که گناه بنی انسان است.

اول کبر، که برای شیطان بود (ابی و استکبر و کان من الکافرین)؛

حرص، که برای حضرت آدم بود، حرص ورزید و بالاخره آن میوه‌ای را که باید نمی‌خورد خورد

و حسد، که برای بنی‌آدم بود، همان‌طور که قابیل هابیل را کشت.

کسی که حالت رضا دارد اثر این حالت رضا در انسان قناعت است، قناعت ضد حرص است حرص ریشه گناهان است.

رضا یعنی راضی به تقسیم الهی

حالت رضا یعنی من راضی باشم بما قسم الله، بدبختی بشر در این است (که) هم در مسائل مادی و هم در مسائل معنوی، راضی بر تقسیم الهی نیست؛ یعنی خدا را حکیم نمی‌داند.

کسی که اعتراض می‌کند، یعنی خدایا تو نمی‌دانستی برای من چکار باید بکنی.

حضرت امیرالمؤمنین علیه افضل الصلوه المصلین می‌فرمایند: “من رضی بالمقدور اکتفی بالمیسور”

کسی که راضی است به آنچه برای او تقدیر شده، آنچه برای او میسّر است به آن اکتفا می‌کند؛ یعنی اهل قناعت (است).

دوم اینکه حالت رضا برای انسان غنای روحی می‌آورد، شخص حالت غنا دارد،

روح احساس بی‌نیازی می‌کند نسبت به غیر خدا، اصلاً نسبت به غیر خدا هیچ تعلقی ندارد.

امیرالمؤمنین (علیه السلام): “الرضا غناء و السخط عناء” رضا بی‌نیازی است، غنای روحی است و سخط اینکه ناراحت باشی و دائم آخر چرا می‌گوید؛ رنج است و مشقت،

“ثمره الرضا الغناء”؛ میوه محبت رضا بود، میوه رضا قناعت است.

قناعت یعنی اینکه روح این شخص حالت بی‌نیازی روح دارد، “اغنی الناس” یعنی غنی‌ترین و بی‌نیازترین مردم، آرام‌ترین مردم از نظر روحی،

الراضی بقسم الله کسی است که به تقسیم الهی راضی باشد.

از امیرالمؤمنین (علیه السلام) است “نان الغناء” یعنی می‌رسد به ثروت و بی‌نیاز می‌شود؛ حال این به غنا رسیدن، به بی‌نیازی رسیدن، برای چه کسی است؟

“من رضی بالقضاء” کسی که راضی به تقدیر الهی است.

آنان که به هیچ‌چیز راضی نیستند، دائماً در سختی و گرفتاری هستند،

با هیچ‌چیز برایش آرامش به وجود نمی‌آید هر چیزی که دارد باز دنبال چیز دیگر است؛ “کفی بالرضاء غنی”.

شیرین بودن زندگی، از آثار رضا

از آثار دیگر رضا و از علامت‌ها و نشانه‌های دیگر رضا، گوارا بودن زندگی است، شیرین بودن زندگی است

“من رضی بالقضاء طاب عشیه” طاب یعنی پاکیزگی، عیش یعنی زندگی؛

می‌گوید “من رضی بالقضاء طاب …” یعنی زندگی‌اش پاکیزه است، عیش او پاکیزه است.

عیش را می‌شود چند جور معنا کرد، یک معنایش این باشد، چیزی که به‌وسیله آن انسان زندگی‌اش را می‌کند؛

زندگی او پاکیزه است یعنی آن چیزی که با آن زندگی می‌کند مثل خوردنی‌ها، تا ما نخوریم که نمی‌توانیم زندگی کنیم

یعنی خوردنی‌هایش پاکیزه است، پوشیدنی‌هایش پاکیزه است، نوشیدنی‌هایش پاکیزه است.

کسی که راضی است یکی این معناست که آن چیزی که به‌وسیله آن ارتزاق می‌کند او پاکیزه است

از آن‌ها لذت می‌برد یعنی یک‌تکه نان می‌خورد نان خالی، ولی لذت‌بخش است؛ آن ارتزاقش برای او لذت است،

طاب هم به معنای حلال بودن است، هم به معنای پاکیزگی است؛

چون بنده در یک چارچوبی عمل می‌کنم که آن چارچوب فرمان الهی است و راضی به آن قضای الهی هستم،

از احکام خدا تخلف ندارم، آنچه به دست می‌آورم حلال است پس “طابت عیشته” یا “طاب عیشته”.

این طاب به معنای حلال هم هست، به معنای پاکیزه هم است، یعنی از چیز خوب و پاکیزه گرفته است؛

طاب به معنای حلال هم هست، این طاب یعنی چه؟ چون به دستور خدا و اوامر الهی عمل می‌کنم

و راضی هستم به دستور خدا برای به دست آوردن چیزهایی که او دستور داد؛ این حلال است.

روزی الهی

بدون استثناء همه‌چیزهایی که در اختیار انسان قرارگرفته و به دست می‌آورد، بیشتر از آن چیزی که خدا برایش روزی کرده نخواهد بود،

فقط انسان با دست خودش آن روزی را حلال یا حرام می‌کند، والا بیشتر گیرش نمی‌آید.

قصه‌اش را من مکرر گفته‌ام؛ امیرالمؤمنین (علیه السلام) آمد جلوی در مسجد، اسب را سپرد به کسی، رفت مسجد، آمد دید اسب هست و دهنه نیست

به قنبر دو سه درهم داد گفت برو بازار برای من یک دهنه اسب بخر، رفت بازار دید کسی ایستاده داره دهنه اسب می‌فروشد ۵ درهم

گفت آقا این ۳ درهم را بگیر یک دهنه بده گفت ۵ درهم کمتر نمی‌دهم

بالاخره رفت در بازار گشت و آمد همان دهنه را بالاخره از او ۳ درهم یا ۲ درهم خرید و آورد به امیرالمؤمنین (علیه السلام) داد.

حضرت نگاه کرد و گفت به خدا قسم می‌خواستم به او دو یا سه درهم انعام بدهم.

رزقش آن روز ۲ درهم بود، (ولی) رزقش را حرام کرد. بیشتر از آن چیزی که هست گیرش نمی‌آید:

دارایی انسان رزق او نیست

اینکه می‌گوییم راضی باشد، چون دارد در چارچوب عمل می‌کند “من رضی بالقضاء طاب عیشته” یعنی در آن چارچوب الهی عمل می‌کند.

دستور خدا، احکام الهی را آن‌جوری که خدا گفته دارد انجام می‌دهد، عیش او پاک است، زندگی‌اش پاک است چون به همان چیزی که خدا گفته راضی است.

من می‌توانستم یک کاری بکنم چند برابر ربا بدهم، ربا بگیرم، رشوه بدهم.

دارایی‌های انسان رزق انسان نیست، یادتان باشد این را باید دائماً بگوییم آن چیزی که شما بهره می‌برید رزق شماست،

یک میلیارد ثروت دارید، بعد هم می‌میری، دارایی شما رزقتان نبود، اگر رزقتان بود آن را خورده بودی،

آن چیزی که انسان از آن بهره می‌برد آن رزقش است.

خیلی از ما انباردار هستیم، انبارداریم برای دیگران، آن دیگران هم با آن یا حلال انجام می‌دهند یا حرام،

حلال انجام دهند برای شما ثواب می‌نویسند، حرام انجام دهند شما را کتک می‌زنند،

می‌گویند چرا یک‌چیزی درست کردی برای عده‌ای که با آن حرام انجام دهند تو اگر نبودی او آن چیز برای حرام گیرش نمی‌آمد.

لذا رزق را نگه ندار، یعنی معقول عمل کنید، رزق انسان آن چیزی است که استفاده می‌کند

حالا امیرالمؤمنین (علیه السلام) چه فرمود “ان اهنی الناس عیشا” لذت‌بخش‌ترین زندگی برای کسی است که

“من کان بما قسم الله له راضیا” به آن چیزی که خدا برایش تقسیم کرده راضی است

“انکم ان رضیتم بالقضاء، طابت عیشتکم و فزتم بالغناء” بدرستیکه شما اگر راضی باشید به قضای الهی، عیش شما پاکیزه می‌شود شیرین و گوارا می‌شود و رستگار می‌شوید.

روضه:

این ایام، ایام حزن و اندوه خاندان رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و آل الله و فرزندان و وابستگان به حسین (علیه السلام)  است،

قصه کربلا هم قصه عجیبی است، هر بخش و هر بند آن، هر گوشه‌ای از آن را نگاه می‌کنیم، سنگینی دارد.

این خاندان هم چون راضی به قضای الهی هستند، روحشان آرام است و در یک حالت آرامش روحی به سر می‌برند؛ غنا دارند، بی‌نیازند.

بعضی از این چیزها در تاریخ اسلام و جریان همین مصائبی که به آل الله واردشده نمود دارد، م

ثلاً وقتی می‌گویند تیر سه شعبه شما خیلی چیزها یادتان می‌آید،

سپیدی صدر حسین (علیه السلام) یادتان می‌آید، گلوی علی‌اصغر یادتان می‌آید، چشمان عباس یادتان می‌آید.

حالا می‌گویند تشت، می‌گویند زینب (علیها السلام)، آن‌وقت تشت و زینب (علیها السلام) و پاره‌های جگر امام حسین مجتبی (علیه السلام) که درون تشت بود.

این یک تشت (بود)، یک تشت دیگر هم بود در آن مجلس شراب‌خوار ملعون که بچه‌های حسین (علیه السلام) نگاه می‌کردند، خواهر حسین (علیه السلام) نگاه می‌کرد.

آن نانجیب با چوب خیزران به لب و دندان حضرت می‌زد، یک تشت دیگری را هم آوردند در خرابه شام،

این ناز دانه حسین (علیه السلام) این تشت را دید سر بابا را به دست گرفت (و فرمود) “من الذی ایتمنی علی صغر سنی”

در انتشار این خبر سهیم باشید:

پاسخی بگذارید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر وبسایت امام جمعه کرج در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.