متن کامل فرمایشات آیت الله حسینی همدانی
شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان
۹۶/۳/۲۵
بسم الله الرحمن الرحیم
قال الحکیم فی کتابه الکریم , نَبِّئْ عِبادِی أَنِّی أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِیمُ .
بحث ما راجع به توبه بود و شب‌های نورانی ماه مبارک رمضان این بحث را دنبال کردیم شب نوزدهم نکته‌ای را عرض کردم راجع به کمال توبه و سه شرط برای کمال توبه بیان شد و مطلب چهارمی هم اضافه شد و او حسن ظن به خدای تعالی بود که در سرعت بخشیدن به تطهیر دل و پاک شدن ما از معاصی و خطاها و لغزش‌ها بسیار مؤثر بود اینکه به خدای تعالی حسن ظن داشته باشیم هر طور که راجع به خدا فکر کنیم خدا برای ما آن گونه خواهد بود ما ظن خودمان را شب نوزدهم بیان کردیم و آن خواسته ای را که داشتیم در دل، هر کدام از خودمان بیان کردیم
شب بیست و یکم شب ترسیم است شب نوزدهم شب تقدیر است خوب دقت کنید با من این بحث را جلو بیایید مقدرات برای سال آینده که همه ما از خدای عزیز امشب طلب می‌کنیم در همین ساعات و همین لحظات تبیین می‌شود و ترسیم می‌شود از خدای تعالی می‌خواهیم که برای ما بهترین مقدرات را تقدیر کند در سال آینده آمدیم در خانه خدای تعالی اما نمی‌دانیم با چه رویی و با چه رویی طلب کنیم و بخواهیم نگاه می‌کنیم می‌بینیم که غرق ظلمت هستیم غرق جهالت هستیم غرق آلودگی هستیم حجاب‌های ظلمانی اطراف ما را گرفته موانع و حجب برای اجابت دعا بر سر راه ما فراوان است
امشب شب دعا است شب خواستن است شب ترسیم است این حجاب‌ها را ما چگونه بر داریم صفحه دل خودمان را چگونه پاک کنیم خودمان را چگونه آماده کنیم که خدای تعالی بهترین‌ها را برای ما رسم کند و بنویسد به خودمان که نگاه می‌کنیم این چیزهایی که دارم می‌گویم مربوط به خودم است ولی بلند می‌گویم که شما هم بشنوید می‌بینم هیچ رویی ندارم از آن طرف می‌بینم که خودش گفته است بیا چون باید بخواهیم این خواستن دعاست بود و دعا اگر حاجب و مانع داشته باشد اجابت نمی‌شود نگاه می‌کنم می‌بینم حاجب زیاد دارم مانع زیاد داریم باید موانع را برداریم وقتش هم الان است خوب خودتان در حال خودتان باشید به بغل دستی و اطرافیان هم توجه نداشته باشید صحبت من را هم به عنوان مُعد و آماده کننده به عنوان یک مقدمه برای حال شما و بهره‌برداری از این لحظات در نظر بگیرید مذاکره علمی و خواندن روایات و آیات در این شب وارد شده است ولی توجهتان به خودتان و امام زمانتان باشد؛ امشب شب امام زمان هم هست همه این چیزها می‌آید به قلم امام زمان توشیح می‌شود امضا می‌شود
خدای تعالی در‌هایش را در این شب‌ها باز کرده است از اول ماه رمضان باز بود تا آخر ماه رمضان هم باز است به خصوص شب قدر بعضی از روایاتش را در سال قبل خوانده‌ام اما برای اینکه ذهنتان آماده شود در یک بیانی است رسول خدا ص فرمودند یقولُ اللّهُ تَبارَک وتَعالى فی کلِّ لَیلَهٍ مِن شَهرِ رَمَضانَ خدای تعالی در هر شب ماه رمضان امشب شب بیست و یکم است یعنی ۲۱ شب این بیان خدا هر شب بوده است ثَلاثَ مَرّاتٍ: سه مرتبه هَل مِن سائِلٍ فَاعطِیهُ سُؤلَهُ! آیا کسی هست که از من سؤال کند و من جواب بدهم هَل مِن تائِبٍ فَأَتوبَ عَلَیهِ! آیا تو به کننده‌ای هست من توبه اش را بپذیرم هَل مِن مُستَغفِرٍ فَأَغفِرَ لَهُ! آیا کسی هست که طلب مغفرت کند و من او را بیامرزم شبیه این روایت تا دلتان بخواهد هست دارد که دم افطار سبعین الف الف یعنی ۷۰ میلیون نفر را از آتش آزاد می‌کند هر شب ما چقدر باید پست باشیم که ماه رمضان بگذرد ولی جزء این آزادشدگان از آتش نباشیم تا می‌رسد به شب عید شب عید به همان مقدار آزاد می‌کند دو برابر قلب ماه رمضان هم همین شب قدر است قَلبُ شَهرِ رَمَضانَ لَیلَهُ القَدرِ روایات هم در این باب زیاد است
در روایت است رسول‌خدا فرمود ذِکْرُ اللهِ فِی رَمَضَانَ مَغْفُورٌ لَهُ کسی که خدا را در ماه رمضان یاد کند همین که یاد خدا باشد مورد آمرزش قرار می‌گیرد و سَائِلُ اللهِ فِیهِ لَایَخِیبُ و کسی که در ماه مبارک رمضان سؤال کند از خدا محروم نمی‌شود اینها را خوب دقت کنید عمدا دارم این روایات را برای شما می‌خوانم می‌خواهم کاربردی جلو برویم تا امشب ان‌شاءالله آن چیزی که در دل همه شما هست ان‌شاءالله از خدای تعالی بگیریم
امشب شبی است که رزق و عمر و امور خیر و امور شر همه مسائل سال آینده در آن تقدیر می‌شود هر سال بر قلب مقدس ولی‌عصر قرآن نازل می‌شود شبی است که عباداتش از هزار ماه بالاتر است فرشتگان به مجالس مؤمنین تا سحر می‌آیند و دعاهای ما را در امان نگه می‌دارند که خراب نشود به مقصد برسانند هر سجده امشب درختی است در بهشت هر آیه‌ای از قرآن که می‌خوانید تاجی است بر شما در بهشت و امثال ذلک هر تسبیحی که می‌خوانید پرنده‌ای است در بهشت که خدای تعالی برای ما مقدر کرده است لذا اگر دوستان خوب توجه کنید ما از نظر زمانی و از نظر مکانی ویژگی‌های خاصی را الان داریم
امشب شبی است که هرگز نباید این فرصت را از دست داد اولاً که شب ماه رمضان است ثانیاً شب قدر است ساعاتی که در آن قرار داریم از نیمه شب گذشته سحر است هر چه که به سپیده‌دم نزدیک می‌شویم اثرش بیشتر است وَبِالْأَسْحَارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ در سحر مشغول استغفار باشید الان هم که به حرف من گوش می‌دهید آرام آرام در دلتان و بر زبانتان استغفرالله و اسئله التوبه بگویید این لحظات لحظات استغفار است امام صادق علیه‌السلام فرمودند بهترین زمان برای درخواست از خدا سحر است رسول خدا فرمودند خیلی این روایت قشنگ است دقت کنید إنَّ اللهَ جَلَّ جَلالُهُ فِی آخِرِ سَاعَهٍ تَبْقَی مِنْ سَاعَاتِ اللَّیْلِ یَأمُرُ مَلِکاً یُنَادِیهِ رسول خدا فرمودند خدای تعالی در آخرین ساعاتی که از ساعات شب باقی مانده است به یک ملکی امر می‌کند وَ یُسمَعُ بَیْنَ الخَافِقَیْنِ بین مشرق و مغرب صدای این ملک را می‌شنوند ألَا! هَلْ مِنْ مُسْتَغْفِرٍ یُغْفَرُ لَهُ آیا طلب کننده مغفرتی هست تا من او را بیامرزم ألَا هَلْ مِنْ تَائِبٍ یُتَابُ عَلَیْهِ آیا توبه کننده ای هست تا من توبه او را بپذیرم در روایات این باب زیاد است بحث من هم این نیست که ویژگی‌های امشب چگونه است یکی از بالاترین ویژگی‌های امشب بخصوص جدا از اینکه شب ماه رمضان است شب قدر است از نیمه گذشته است شب جمعه است گفت حریف مجلس ماه خود به تنهایی دل می‌برد علی‌الخصوص که پیرایه ای بر او بستند شب جمعه هم هست
امام باقر علیه‌السلام فرمود خیلی این روایت را دقت کنید روایت گذشته این بود که خدای تعالی یک ملکی را می‌فرستد که آن ملک صدا می‌کند آیا کسی هست که از من بخواهد ولی در شب جمعه دارد به اینکه ان الله تعالی لینادی کل لیله جمعه خود خدا هر شب جمعه به میدان می‌آید من فوق عرشه من اول اللیل الی اخره یعنی از دم مغرب خدای تعالی شروع کرد این صدا را کردن تا دم صبح الا عبد مؤمن یدعونی لدینه او دنیاه قبل طلوع الفجر فاجیبه؟ آیا یک بنده مومنی هست تا من را بخواند راجع به دنیا و آخرتش این خیلی مهم است نه فقط مسائل آخرتی دنیایی تا قبل از طلوع فجر من به او بدهم الا عبد مؤمن یتوب الی من ذنوبه قبل طلوع الفجر فاتوب الیه؟ آیا یک بنده مؤمنی هست که تا قبل از طلوع فجر از من طلب توبه کند و من او را ببخشم الا عبد مؤمن قد قتر علیه رزقه آیا بنده مؤمنی هست که زندگی بر او سخت شده باشد رزقش کم شده باشد فیسالنی الزیاده فی رزقه از من طلب زیادی کند قبل طلوع الفجر فازیده و اوسع علیه؟ تا بر او توسعه بدهم این روایت خیلی مفصل است
پس خوب دقت کنید شب قدر است شب ماه رمضان است نیمه شب گذشته است به آخرهای شب نزدیک می‌شویم شب جمعه است ویژگی دیگر اینجا مسجد است این مکان مسجد است خانه خود خداست همه شما ضیوف الرحمن هستید مهمان خدا هستید خانه خانه خداست زمان زمان خداست ماه ماه خداست بنده بنده خداست پس می‌بینید هم از نظر مکان هم از نظر زمان همه چیز فراهم است اگر ما چیزی در این شب خواستیم این را بدانید که رد نخواهد شد و دست خالی نمی مانیم این بنای خداست این طراحی است که خدای تعالی کرده است
اما کار ما چیست خدا می‌گوید من این وسایل را همه را آماده کرده‌ام بنده و شما چقدر عرضه داریم و چقدر کار بلد هستیم چکار باید بکنیم اول استغفار اولین کاری که باید بکنیم استغفار است یعنی اول توبه می‌خواهد اول باید بگوییم خدایا غلط کردم باید انسان با توبه آن حجاب‌های که بر خودش بین خودش و خدایش قرار داده است آنها را از بین ببرد گناهان حجاب است باید برداشت با چه چیزی باید بردارم؟ با نمازم؟ با روزه ام ؟ این که حجاب هست رسول خدا فرمودند ما من دعاءٍ إلا بینه وبین السماء حجابٌ هیچ دعایی نیست که شما انجام می‌دهید خدای تعالی که می‌خواهد اجابت کند بین دعای شما و اجابت خدا حجاب وجود دارد همه دعاها بدون برگرد این حجاب را چطور برداریم خودش فرمود حتى یُصلّى على محمد وآل محمد یعنی هر وقت خواستی دعا کنی از خدا خواسته ای داشتی کار دست پیغمبر و آل پیغمبر است وإذا فعل ذلک انخرق الحجاب اگر درود بر پیغمبر و آل پیغمبر فرستادی این حجاب پاره می‌شود فدخل الدعاء دعا وارد ملکوت عالم می‌شود وإذا لم یفعل ذلک لم یُرفع الدعاء اگر بدون درود بر پیغمبر و آل پیغمبر دست به دعا برداشتی دعایت برمی‌گردد اینها دارد به ما یاد می‌دهد که چطور از خدا بخواهیم هر حجابی را هم می‌گوید حجاب‌های ظلمانی که مربوط به من است گناهان عقاید باطل و اخلاق ناجور و رفتار ناپسند و حجاب‌های نورانی که مربوط به اولیای خداست که بحث ما آن نیست همه این حجاب‌ها باید درود بر پیغمبر و آل پیغمبر را داشته باشد در یک بیانی است رسول‌خدا فرمود صلواتکم علی جواز دعائکم درودی که بر من می‌فرستید تذکره است پاسپورت است اجازه عبور دعای شما است و مرضات لربکم باعث رضایت پروردگار شما است و زکات لأعمالکم زکات عمل‌های شماست گذرنامه است حیف است. این را داشته باشید . یعنی با این درود بر پیغمبر و آل پیغمبر حجاب‌ها برداشته می‌شود انسان به مقصد می‌رسد امیرالمؤمنین سلام‌الله علیه فرمودند إِذَا کَانَتْ لَکَ إِلَى اللَّهِ سُبْحَانَهُ حَاجَهٌ هر وقت برای تو حاجتی پیش امد که از خدا می‌خواستی فَابْدَأْ بِمَسْأَلَهِ الصَّلَاهِ عَلَى رَسُولِهِ صلى الله علیه واله اول بر پیغمبر درود بفرست ثُمَّ سَلْ حَاجَتَکَ بعد حاجتت را بخواه فَإِنَّ اللَّهَ أَکْرَمُ مِنْ أَنْ یُسْأَلَ حَاجَتَیْنِ فَیَقْضِیَ إِحْدَاهُمَا وَ یَمْنَعَ الْأُخْرَى خدا خیلی کریم تر از این حرف‌هاست که بخواهد بنده اش دو حاجت از او داشته باشد یکی را برآورده کند یکی را نگه دارد درود بر پیغمبر دعاست دعایی است که به اجابت رسیده است شما هر خواسته‌ای را که دارید با او بفرستید خدا کریم تر از آن است که دو تا را فرستادی بگوید این را نمی‌خواهم آن یکی را بده . هر دوتا را می‌دهد
حاجت ما این است که خدایا غلط کردیم درودمان را بر پیغمبر و آل پیغمبر فرستادیم خدایا تو یک صفحه سفیدی به من دادی که در آن چیز خوب بنویسم من از اول سال تا امروز خط خطی کردم خیلی های آن را هم یادم نیست که چه غلطی کردم خدایا تو کریم تر از آن هستی که یکی را جواب بدهی دیگری را جواب ندهی پس این را هم یاد گرفتیم که درود بر پیغمبر و آل پیغمبر بفرستیم در روایاتی داریم که می‌گوید ابتدا درود بفرستید بعد استغفار کنید بعد حاجاتتان را بخواهید من مقید هستم در شب‌های قدر این کار را از شما بخواهم همیشه آن وقتی که به شما فرصت می‌دهم می‌گویم اول استغفار کنید بعد درود بر پیغمبر بفرستید خواسته تان را داشته باشید بعد دوباره درود بر پیغمبر بفرستید بعد ادامه کار را داشته باشیم بعد بقیه حاجاتتان را بخواهید
روایتی دارد حتی دارد به اینکه بگویید استغفر الله و اسئله من فضله استغفار کن و بعد از فضلش درخواست کن یعنی بگو خدایا تو را به فضلت از فضل خدا طلب کن توجه دارید که خود استغفار هم دعا است آن روایت گفت هر دعایی که می‌کنید محجوب است همین طلب توبه هم که می‌کنید محجوب است لذا باید قبل از استغفار باز هم صلوات بفرستید یعنی دعای بر پیغمبر و آل پیغمبر بفرستید و بعد استغفار کنید تا از حجاب خارج شود این مطالب از روایات به دست می‌آید و دقیق است یاد می‌دهد به ما که باید چه کار کنیم برای رفع حجاب توبه ای که می‌کنیم باید قبلش بر پیغمبر و آل درود بفرستید چه دریای عظیمی است امشب رحمت الهی که ما را احاطه کرده است غافل نباشید اینها روش دعاست باید حجاب‌ها را برداشت بعد دست به دعا شد یکی دو روایت دیگر هم می‌خوانم بعد ان‌شاءالله قرآن را به سر می‌گیریم لزومی هم ندارد که جلسات خیلی طولانی باشد عمده یک جرقه است یک توجه است توجه که به دست آمد کل سال شما تمام شده است این طور نیست که از سر شب تا آخر شب گریه کنید خوب است البته ولی بعضی وقت‌ها باور قلبی حاصل نشده است شما اندازه سد کرج هم اشک بریزید ولی هنوز حجاب‌ها باشد هیچ ثمره‌ای ندارد من تمام تلاشم این است که هم خودم هم شما لحظه توجه برای ما بوجود بیاید ان‌شاءالله خوب به این دو روایت دقت کنید این روایت چند جور آمده است
راوی سؤال می‌کند از امام صادق ع آیتان فی کتاب الله عز وجل أطلبهما ولا أجدهما آمد پیش امام صادق دو آیه در قرآن است من این دو تا را طلب کردم ولی جوابی نگرفتم کأن می‌خواهد بگوید من شک کردم قال: وما هما ؟ آن دو آیه کدام است؟ من یکی را می‌خوانم که مناسب حال امشب ماست قلت: قول الله عز وجل: ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ فندعوه ولا نرى إجابه؟ من خواندم ولی اجابتی ندیدم من شک کردم قال: أفترى الله عزّ وجلّ أخلف وعده ؟ ! نظرت این است که خدا خلف وعده می‌کند ؟ قلت: لا، قال: فممّ ذلک ؟ پس منظورت چیست ؟قلت: لا أدری، قال: لکنّی أخبرک حالا من به تو خبر می‌دهم من أطاع الله عزّ وجلّ فیما أمره ثمّ دعاه من جهه الدعاء اگر کسی که اهل اطاعت از خدا باشد دستورات خدا را انجام داده مقداری که وظیفه‌اش است و بعد از جهت دعا وارد شود یعنی روش دعا را بلد باشد بداند که از خدا چگونه بخواهد أجابه، خدا او را اجابت می‌کند دعا کردی اجابت نشده جهت دعا را بلد نبودی ببینید که معصومین چقدر مهربانند به ما دارد دستگیری می‌کند و به ما یاد می‌دهد قلت: وما جهه الدعاء ؟ آقا روش دعا چیست ؟ قال: تبدأ فتحمد الله وتذکر نعمه عندک،شروع کن به تشکر کردن از خدا
حمد خدا را بگو به تعبیر استاد ما رضوان‌الله علیه و قدس الله نفسه الزکیه می‌گفت در کارهای عادی هم همین طور است می‌خواهی پیش رفیقت بروی که مسئول جایی بوده است کاری برایت انجام داده است می‌روی و می‌گویی دستت درد نکند شما آن کار را برای من انجام دادید فلان کار را هم برای من انجام دادید دست شما درد نکند حالا این کار را هم انجام دهید در کارهای عادی این طور است ثمّ تشکره،این یعنی همان که پیشش بروید و بگویید خدایا تو رحیم هستی تو ستاری تو غفاری تو رحمانی تو رحیمی تو کریمی اینها را بگو آنجا سترت را روی من انداخته بودی کسی نفهمید امیرالمؤمنین فرمود اگر شماها ما‌ها مردم از باطن ما خبر داشته باشند هیچ کس برای دفن ما نمی‌آید این را امیرالمومنین شهید امشب فرمود این ستاریت خداست که همه ما سرحال سرزنده و شاداب بین هم زندگی می‌کنیم کسی از حال ما خبر ندارد ثمّ تصلّی على النّبی صلى الله علیه وآله وسلم، ثمّ تذکر ذنوبک فتقر بها،یکی از کارهای مهم اقرار است شروع کند که خدایا این غلطها را هم کرده‌ام اقرار کن به گناهانت بگو خدایا این تو بودی این هم من هستم ثمّ تستعیذ منها،سپس پناه ببر به خدا فهذا جهه الدعاء” این جهت دعاست اما از این بالاتر هم داریم ادامه این در یک روایت دیگری هست که این طور می‌گوید ثم تعترف بذنوبک ذنب ذنب آنجا که نشستی شکر خدا را کردی حمد خدا را که گفتی شروع کن گناهانت را یکی یکی بگو یعنی هر چه که یادت هست همه آنها را بگو ما آن قدر بد هستیم که یادمان می‌رود چه گناهانی انجام دادیم آنجا فرصت کردید بگویید یک سری از گناهان را هم می‌دانم که انجام دادم اما یادم نیست آنها را هم بگو اجمالاً هر چه که در سال انجام دادیم آنها را در ذهن داشته باشیم از همه آنها عذرخواهی کن توبه کن و همان جا نیت کن و بگو خدایا غلط کردم دیگر برنمی‌گردم این را به ذهنت بسپار اگر در نیت ما این نباشد هرچه اشک بریزی به درد نمی‌خورد نیت همه ما این باشد که دیگر بر نمی‌گردیم به گناه دیگر بر نمی‌گردیم به آن عقبه
حتماً لازم نیست که جنایتی کرده باشیم زن و بچه را اذیت کردی همسایه را ناراحت کردی همه اینها مانع ماست با صدق نیت و از روی راستی و درستی از روی ترس از خدا و امید به فضل الهی عذر بخواه بعد هم با خدا پیمان ببندید که اگر توبه شکستم الان برگشتم دیگر قول می‌دهم که عبد فراری نباشم دستم در دست مولایم باشد قولت این باشد که اللهم انی اعتذر الیک خدایا من عذرخواهی می‌کنم از تو از گناهانم خدایا من جایی را ندارم بروم چه کسی می‌تواند به من کمک کند خود تو به من کمک کن که بندگی تو را بکنم و من را موفق کن به من توفیق بده به آن مسیری بروم که تو راضی هستی من می‌خواهم گناه نکنم تو کمکم کن که گناه نکنم خدا چقدر به ما مهربان است در روایات دارد که خدا حیا می‌کند بنده که گناه کرده است خدا حیا می‌کند که او را نیامرزد عجیب است فقط بدانید که در جمع ما بچه نوزاد هست پیرمرد هم هست در بعضی روایات دارد که حیوانات هم هستند خدا به واسطه اینها ما را می‌بخشد
ملائکه که بنا بود قوم لوط را از بین ببرند ساختمان‌های قوم لوط را بلند کردند و بالا بردند بنا شد که صبح به زمین بکوبند بحر میت که در سوریه است برای قوم لوط است دیدند خبری نیامد بعد هم خبر آمد و این کار را کردند ملائک از خدای تعالی سؤال کردند خدایا چرا تأخیر انداختی؟ پیغمبر گفته بود به این که هر کس دمر بخوابد این بلا بر سر او خواهد آمد در آن شب این قاعده بود پیرمردی از این قوم ناخودآگاه رویش را برگردانده بود و محاسن سفیدش به سمت آسمان بود خدای تعالی گفت من حیا کردم به خاطر آن محاسن سفید این قوم را عذاب کنم این خدای ماست به هر بهانه‌ای می‌خواهد ببخشد به هر بهانه‌ای می‌گوید بیا همه این جمعیت که ما الان در کنار هم نشسته ایم هیچ‌کدام به درد هم نمی‌خوریم آن کسی که می‌تواند ما را نجات بدهد خداست دستمان را از دست خدای تعالی جدا نکنیم فقط خداست ما تنهایی تنهایی می‌دانید کجا معلوم می‌شود شب اول قبر و گناهان می‌گوید گناهان را برای چه کردی می‌گوید برای زن و بچه ام کردم به خاطر دوستانم کردم به خاطر مسئول اداره ام کردم به خاطر فرمانده ام کردم هیچ به درد نمی‌خورد خدا را از خودت ناراضی کردی
از گناهانمان ناراحت باشیم پیغمبر خدا به ابوذر فرمود: مؤمن در رابطه با گناه مثل آن پرنده‌ای می‌ماند که در دام گیر کرده است هی خودش را به این‌ور آن‌ور می‌زند که مرتکب گناه نشود نه این که خوشحال باشد از این که گناه می‌کند امشب همه توجه ما به ولی‌عصر ارواحنا فداه است میگوییم آقا إنّ بَیْنى وَ بَیْنَ اللّهِ عز و جل ذُنُوبا لا یَأْتى عَلَیْها إلّا رِضاکُمْ انبیای الهی همه آرزویشان این بود که در زمان شما باشند ما در زمان شما هستیم اما محجوبیم
اگر من و شما یک خاصیت داشته باشیم که به نظر من همه ما داریم والا اینجا جمع نمی‌شدیم و او این است که رسول خدا فرمود من احب علیا قبل الله تعالی منه صیامه و صلاته و قیامه و استجاب دعائه نگفت شیعه علی که کار سخت شود هر کس علی را دوست ندارد بلند شود از مجلس برود هر کس علی را دوست داشته باشد گفت دیگر کاری ندارم همه حجاب‌ها از بین رفت گفت دعای او را به اجابت می‌رسانم
دعای ما این است که خدایا در این شب در این لحظات همه ما را ببخش اینکه روی عفو تأکید می‌کنم روی استغفار تأکید می‌کنم به خاطر این است که تا صفحه دل پاک نشود نمی‌شود در آن چیز خوب نوشت تا این ظرف خالی نشود که نمی‌شود در آن چیزی ریخت خدایا تو عفوّ هستی عفو را دوست داری از همه ما بگذر ما خطا کردیم اشتباه کردیم خدایا ما تو را این گونه می‌شناسیم خودت این را به ما یاد دادی انبیا تو به ما این را یاد دادند که من اذنب ذنبا کسی که گناه انجام دهد فعلم ان لی اعذبه و ان لی ان اعفو عنه گناه کند و بداند آن کسی که می‌بخشد من هستم من او را می‌بخشم ما هم الان همین هستیم لذا خدای تعالی به داوود وحی فرستاد یا داوود بشر المذنبین انی اقبل التوبه و اعف عن الذنب من هستم که توبه را قبول می‌کنم اما نمی‌شود باید برویم در خانه حجت خدا چه خبر است
امشب خانه علی‌بن‌ابی‌طالب زیر بغل های علی‌بن‌ابی‌طالب را گرفتند حسنین آوردند نزدیک منزل حضرت گفت اجازه بدهید با پای خودم وارد منزل شوم نمی‌خواهم زینب من را اینطور ببیند حال امیرالمومنین خوب نبود بیهوش میشد به هوش می آمد در بعضی از روایات نوشتند به اینکه پارچه‌ای را که به سر امیرالمومنین بسته بودند زرد رنگ بود اما قابل تشخیص با صورت حضرت نبود امشب اهل بیت را کنار بسترش صدا کرد همه آمدند امام حسن آمد امام حسین آمد ابوالفضائل آمد زینبین آمدند شروع کرد به وصیت کردن بدان این امت و منافقین این امت به شما جسارت می‌کنند شما را اذیت و آزار می‌کنند بر شما باد به صبر روی مبارکشان را به سمت حسین ع کردند حسین جان فتنه‌ها از همه طرف به تو هجوم خواهد آورد بر تو باد به صبر برای بار دوم برگشتند به سمت حسین ع حسین جان بدان این امت تو را به شهادت خواهند رساند بر تو باد به تقوا و صبر بعد در تاریخ می‌نویسند
امیرالمؤمنین این کلمات را که گفت بیهوش شد شاید بعضی از اهل دل و معرفت می‌گویند شاید آن لحظاتی که داشت ترسیم میکرد برای حسین که تو را شهید می‌کنند صحنه کربلا برای علی‌بن‌ابی‌طالب مجسم شد که در آن جا غش کرد در کربلا مگر چه اتفاقی افتاد صحنه‌های مختلف کربلا هر کدام را اگر امیرالمومنین دیده باشد باید که غش کرده باشد آنجایی که قمر بنی‌هاشم دستانش قلم شد و عمود آهن به سرش خورده و چشمان مبارکش آسیب دید آنجایی که قاسم بن حسن بدنش زیر سم ستوران له شد آنجایی که تیر سه شعبه به قلب حسین ع اصابت کرد آنجایی که شمر روی سینه حسین ع نشسته بود ولی من امشب می‌خواهم بروم در خانه باب الحوائج حسین .
حسین به چپ و راست نگاه کرد دید همه عزیزان روی زمین افتادند صدا زد که بلند شوید از حرم رسول خدا حمایت کنید دفاع کنید اسم یک یک یارانش را برد در همین لحظات بود یک وقت صدای نازدانه اش علی اصغرش را شنید که پدر هنوز یک سرباز کوچکی از تو مانده است کنار خیمه رفت قنداقه علی‌اصغر را روی دست گرفت می‌نویسند از تشنگی شدید تلظی میکرد مثل ماهی که از آب بیرون آمده باشد در لشکر دشمن ولوله شد آن ملعون گفت بزن شما می‌دانید که تیر سوراخ می‌کند اما نمی‌دانم چرا در مقتل می‌نویسند فذبحوه من اذن الی اذن.
