- متن کامل خطبه نماز جمعه ۹۵/۱۰/۱۰
- استان البرز، شهرستان کرج
- توسط آیت‌الله حسینی همدانی
بسم‌الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب‌العالمین والصلاه والسلام علی سید الانبیاء و المرسلین العبد الموید والرسول المسدد ابالقاسم المصطفی محمد و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین سیما بقیه‌الله الاعظم فی الارضین و اللعنه الدائمه علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین
ای کسانی که ایمان آوردید شما و خودم را به رعایت تقوای الهی دعوت می‌کنم. متقین دائماً به یاد خدا هستند و از خدا و فرامین او غافل نیستند. یاد خدا داروی دردهای روحی همه انسان‌هاست. اگر افراد در طول زندگی خدا را فراموش نکنند و او را مؤثر در عالم بدانند و بدانند که لاحول و لا قوه الا بالله و در مسائل کار و زندگی و روابط اجتماعی و تعامل با دیگران بر این باور عمل کنند یقیناً جامعه از سلامت برخوردار خواهد بود و در آرامش ادامه حیات و زندگی خواهد داشت.
لذا در فرهنگ دینی و اسلامی ما برای درمان دردهای روحی و نفسانی به مسئله ذکر خدا و یاد خدا اشاره شده است و توجه ویژه شده است. امیرالمؤمنین علیه افضل صلوات المصلین فرمودند “ذِکرُ اللّهِ دَواءُ أعلالِ النُّفوس” یاد خدا دردها و بیماری‌های جان‌هاست و در آیه ۲۸ سوره مبارکه رعد خدای تعالی فرمود “أَلا بِذِکرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ القُلُوبُ” با نام و یاد خدا دل‌ها آرامش می‌گیرد و آرام میشود. این یک راهکار عملی است که انسان دائماً به یاد خدا باشد؛ و اگر دائماً به یاد خدا بود بداند که قطعاً و قطعاً آرامش دل و آرامش قلب خواهد داشت.
البته بهترین و مهم‌ترین مصداق ذکر همان‌طور که از قرآن کریم فهمیده میشود آیه ۱۴ سوره مبارکه طه نماز است. “أَقِمِ الصَّلَاهَ لِذِکْرِی” نماز را به پادارید که یاد من است، ذکر من است. بهترین مکان اقامه نماز و برپاداشتن نماز هم مسجد است. آن‌هم به جماعت. لذا اهل تقوا از نماز جماعت در مسجد و آباد کردن مسجد و تعمیر مسجد با حضور در مسجد غافل نیستند و دائماً در حال حرکت و رفتن و آمدن به مسجد و بهره بردن از فضای مسجد و معارف مسجد و معنویت مسجد هستند. خدای تعالی ما را از متقین قرار دهد ان‌شاءالله.
بحث ما درباره عوامل بقای انقلاب اسلامی در آن قسمتی که مربوط به مردم هست, گفتیم دو قسم است. یک قسمش مربوط به مردم است یک قسم مربوط به مسئولین است. آن قسمتی که مردم وظیفه دارند کارشان را انجام دهند که آن وظیفه نتیجه‌اش بقای انقلاب اسلامی است مواردی از آیات کریمه قرآن را در برمی‌گیرد که بعضی‌ها را من اشاره کردم یکی از آیات دیگر آیه ۱۶ سوره مبارکه حدید است که خدای تعالی وظیفه بیداری را عاملی برای بقای انقلاب می‌داند. بقای بیداری می‌داند. بقای بیداری اسلامی می‌داند.
در آیه می‌فرماید “أَلَمْ یَأْنِ لِلَّذِینَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّهِ وَمَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَلَا یَکُونُوا کَالَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ مِنْ قَبْلُ فَطَالَ عَلَیْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَکَثِیرٌ مِنْهُمْ فَاسِقُونَ” آیا برای اهل ایمان وقت آن نرسیده است که دل‌هایشان برای یاد خدا و قرآنی که نازل شده نرم و خاضع شود و خاشع شود، دلشان خاشع و فروتن شود و مثل کسانی نباشند که پیش از این کتاب، به آنها کتاب آسمانی داده شده بود. آن‌وقت روزگار بر آنها طولانی شده درنتیجه دل‌هایشان سخت و غیرقابل انعطاف شد.
و بسیاری از آنها نافرمان بودند ” فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَکَثِیرٌ مِنْهُمْ فَاسِقُونَ” تعداد زیادی از اینها فرمان الهی را نمی‌بردند. این آیه شریفه در مقام هشدار است. در مقام تذکر و تحذیر است به مؤمنان که آیا وقت آن نرسیده است که ایمان به عمق وجودتان نفوذ کند و برای شما خشوع قلب ایجاد کند؛ یعنی بیدارتان کند, آگاهتان کند.
یعنی اهل ایمان باید توجه داشته باشند و توجه کنند که وقت بیداری اسلامی رسیده است. باید به تمام زوایای دین اعتقاد راسخ داشته باشند. عامل باشند. بیداری اسلامی مصادیق فراوانی دارد. یکی از آنها این است که در این زمان فهم سیاست اسلامی است. انسان سیاست اسلامی را بشناسد. اینکه دین از سیاست جدا نیست، این را بداند. لذا می‌بینید که با چه ترفندهایی مردم را می‌فریبند. تلاش می‌کنند بین سیاست و حکومت اسلامی با دیانت فاصله بیندازند و این دو را از هم جدا بدانند.
مسلمان‌ها باید این را بدانند که صاحب دینی هستند که برای همه شئون زندگی آنها و در همه عرصه‌های حیات بشری و هر آن چیزی که احتیاج دارند تا قیامت برای آنها تهیه شده, هر چیزی که سعادت دنیا و آخرت آنها را تأمین می‌کند و نقش دارد در این دین بیان‌شده است. در نظامات دنیایی در همین تعاملات بین مردم در دنیا و روابط عادی بشری شما می‌بینید که برای هر کاری که چند نفر باید انجام دهند حتماً یک نفر را مسئول می‌کنند. یک نفر جلودار است. یک نفر مادر خرج میشود و کارها را به عهده یک کسی می‌گذارند که او انجام دهد. این در کارهای عادی است. دو نفر هم که باشند سه نفر هم که باشند یک نفر پیش‌گام میشود و جلودار میشود.
آن‌وقت چگونه است که احکام الهی که تا قیامت برای بشر طراحی‌شده و همه باید از او بهره ببرند برای او هیچ سرپرستی تبیین نشده است و تعیین نشده است. چگونه ممکن است جوامع بشری برای ادامه زندگی خودشان و حیات خودشان یله باشند و رها باشند. قابل‌قبول نیست در یک سفر اردویی یک‌روزه از ماه‌ها قبل مقدماتش را دنبال می‌کنند طراحی می‌کنند نقشه می‌کشند که چگونه شروع کنند چگونه تمام کنند و یک نفر را هم می‌گذارند برای مسئول این اردوی یک‌روزه که می‌خواهند تعدادی را جابجا کنند آن‌وقت در این سفر مهم زندگی بشر انسان‌ها را خدای حکیم علیم عادل قادر رها کرده. در این فضای اجتماعی و جهان رها گذاشته که بروید هر طور دلتان خواست زندگی کنید. این با هیچ مرامی جور درنمی‌آید.
امام رضا علیه‌السلام در پاسخ به سؤالی که چرا خدای تعالی فرمان‌برداری از صاحبان امر را لازم شمرده است دلایلی را مطرح می‌کنند. آن روایت روایت قشنگ و مفصلی است. فرازهای متعددی دارد و باید درجایش در یک مقطع به خود ان پرداخت و او را بیان کرد. اما در قسمتی از این پاسخ این‌گونه فرمودند: ما هیچ ملتی را سراغ نداریم که بدون سرپرست و پیشوا در امور دین و دنیای خود به زندگی‌اش ادامه دهد. پس در حکمت حکیم پسندیده نیست که خلق در آنچه می‌دانند نیاز ضروری آنان است و قوامشان به آن است رها باشند.
ببینید حضرت به همین نکته عقلی اشاره می‌کند. مگر میشود در نظامات عادی ما یک نفر را جلو می‌فرستیم بعد در مسائلی که مربوط به جامعه و اداره جامعه و تعاملات اجتماعی تا قیامت هست رها باشد. باوجود رهبر و حکومت است که مردم با دشمنانشان می‌جنگند و دارایی‌هایشان را تقسیم می‌کنند. جمعه و جماعتشان را برپا می‌کنند و ستمگرانشان از ستم به مظلومان بازداشته می‌شوند. مفصل است من همین یک قسمت را خواستم که اشاره‌کنم.
لذا مردمی که بیدار هستند به همه آسیب‌های احتمالی که می‌تواند به‌نظام آنها زده شود یا از رشد آنها جلوگیری کند ترفندهای مهندسی‌شده دشمنان را خوب رصد می‌کنند. رفتارها و گفتارهای مخالفان را دائماً دقت می‌کنند. بررسی می‌کنند. مواضع و اقدامات آنها را زیر نظر دارند و با زمان‌شناسی دقیق قاطعانه به‌موقع عمل می‌کنند. لذا همان‌طور که قرآن کریم از ما می‌خواهد که مومن انقلابی بیدار و همیشه درصحنه باشیم باید این‌گونه باشیم و این‌یکی از عوامل مانا بودن انقلاب اسلامی توسط مردم است. همین مقدار برای این نوبت در این خطبه کافی باشد تا عامل دیگری را جلسه بعد بگویم.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
قل هو الله احد الله الصمد لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا احد
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین الصلاه و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین ابالقاسم محمد و صل علی امیرالمومنین علی بن ابی طالب و علی فاطمه الزهرا سیده نساء العالمین و علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنه و علی علی بن الحسین و محمد بی علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد والحسن بن علی والخلف القائم الحجه حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک
خودم و همه شما نمازگزاران بزرگوار محترم و محترمه را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت می‌کنم. اگر مساجد ما شرایط و شاخصه‌های لازم یک مسجد طراز نظام اسلامی را داشته باشد جامعه از جهات مختلف رشد و توسعه پیدا خواهد کرد. مساجد ما در محلات نصاب لازم را ندارد و آن کارکردی که از مسجد توقع می‌رود انجام نمی‌گیرد. حاصل نمی‌شود. همه ارکان باید باهم هماهنگ باشند.
یکی از آثار مهم حضور در مساجد گذشته از عبادت و بندگی مصطلحی که هست که بالاخره مکان عبادت الهی است ایجاد تقویت تقوای خدای تعالی هم در آنجا صورت می‌گیرد در کنار اینها بصیرت دهی و پیدا کردن بینش و آگاه شدن عمیق و دقیق به وظایف فردی و اجتماعی است. یعنی اهالی مسجد با آمدن و رفتن در مسجد در زمینه‌های مختلف سیاسی اجتماعی دینی اسلامی انقلابی اخلاقی و جهات مختلف باید بهره‌های فراوانی داشته باشند. فقط مسجد به معنای آمدن و نمازخواندن و رفتن نیست.
لذا ما مکرر این را عرض کردیم که امام مسجد را امام جماعت نمی‌دانیم، امام مسجد می‌دانیم؛ و مسجد هم مجموعه‌ای از کارهای فرهنگی و آموزشی و تبلیغی را در کنار هم باید داشته باشد. یکی از آنها که در مسجد بسیار می‌تواند عملکرد درست کارگزاران مسجد را نشان بدهد مسئله بصیرت و بصیرت بخشی است. امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمودند “ذِکرُ اللّه ِ یُنیرُ البَصائرَ و یُؤنِسُ الضَّمائرَ” یاد خدا روشنی بینش‌ها است؛ یعنی بینش بخش است و مونس باطن است. عرض کردیم از مصادیق ذکرالله نماز است که در مسجد خوانده میشود؛ و علی علیه‌السلام هم همین ذکر را یعنی نماز را باعث بصیرت می‌داند.
حالا ذکر انواعی دارد که یکی از مصادیق او نماز است. اگر به تمام حرکت‌های دینی که در مسیر عدالت‌خواهی و ظلم‌ستیزی و قیام‌هایی که داشتند جلوی کژی‌هایی که گرفته میشود انحرافاتی که هست جلویش گرفته میشود را توجه کنید می‌بینید که همه این حرکت‌ها از مساجد و مسجد شروع‌شده است و به ثمر رسیده است. تشکیل جمعه و جماعات و حضور در مساجد و انجام اعمال منسجم و متحد به همراه امام، دعوت به هم‌فکری و عمل در مسیر واحد همه اینها در مسجد است. همه اینها در حقیقت تمرینی است برای انجام تعهدات دیگر اجتماعی یعنی می‌آییم در مسجد که تمرین کنیم بتوانیم خدمت‌رسانی کنیم.
که اگر همه باهم یکدست و یک‌صدا همان‌گونه که در نماز عمل می‌کنند عمل کنند نتیجه مطلوبی را خواهند داشت. پیروی از امام ارکان و اجزاء و شرایط نماز را آن‌طور که هست دنبال کردن با آن انسجام و وحدتی که هست این به ما درس می‌دهد که در همه زمینه‌های اجتماعی اگر با همدیگر آن انسجام و وحدت را داشته باشیم حول محور ولی و امام جامعه حرکت کنیم آثار مانا و ماندگاری را خواهیم داشت.
همین مسئله نه دی را ببینید، تبلور همین اندیشه است. اهل بصیرت متوجه می‌شوند که وقتی فراخوان عمومی زده شد همه باید به یک سمت حرکت کنند. اگر عده‌ای و لو هم مسیر و هم‌جهت در فراخوان عمومی شرکت نکنند خودشان برنامه جدایی را داشته باشند این مطلوب نیست و نشانه بی‌بصیرتی است. یک‌وقت هست در زمان دیگری است او عیبی ندارد؛ اما در همان زمانی که بناست کار واحد منسجم و متمرکزی انجام شود در همان زمان افرادی بخواهند جلسات دیگری را بگذارند این کارها کارهای خوبی نیست.
من اینجا از همه عزیزانی که هوشمندانه و مقتدرانه با حضور خودشان از انقلاب و ارزش‌های شهدا و امام الشهدا و از منویات رهبری و نظام حمایت کردند و می‌کنند تشکر می‌کنم. جلسه پرشور و پرنشاطی دیروز در همین فضا برگزار شد که قابل‌تقدیر است. حالا عده‌ای آزادی خیانت‌کاران و ظلم کنندگان به‌نظام و ملت را مطالبه کنند. عده‌ای هم وعده‌های انتخاباتی خودشان را بر اساس آزادی این کسانی که ظلم کردند سر بدهند چه ثمره‌ای دارد؟! آنچه در عمل دیده میشود همین حضور مردم هوشیار و بصیر ایران اسلامی است که مثل مشتی محکم در هر زمان که لازم بود بر دهان دشمنان خارجی و کاسه‌لیسان و واداده‌های غرب‌زده داخلی کوبیده شده.
عنصر اصلی این حضور همان بصیرت است که مکرر درباره او صحبت شد؛ که شخص بصیر به‌موقع و به مقدار و صحیح عمل می‌کند. در روایت دارد اگر کسی فاقد بصر باشد خیلی بهتر است تا اینکه بصیرت نداشته باشد؛ یعنی یک آدم کور که قوه بینایی را ندارد او راحت‌تر زندگی می‌کند تا کسی که بصیرت ندارد. امیرالمؤمنین سلام‌الله‌علیه دربیانی فرمودند: در زمان رسول خدا طبق محاسباتی که انجام می‌گرفت مثلاً نباید ما با یک گروهی و با یک عده‌ای وارد جنگ می‌شدیم. محاسبات را انجام می‌دادیم بررسی‌ها را می‌کردیم لازم نبود وارد جنگ شویم؛ اما چون پایان کار را با بصیرت دنبال می‌کردیم و به این نتیجه می‌رسیدیم که باید با آنها جنگ کنیم وارد جنگ می‌شدیم. بصیرت مقدمه عمل ما بود. پایان کار را می‌دیدیم.
یا در یک بیان دیگری امیرالمؤمنین در تعریف عده‌ای از یاران رسول خدا فرمودند: آنها آگاهی‌هایشان را بر شمشیرهایشان حمل می‌کردند. اگر اهل کوفه بصیر بودند قطعاً کربلا به وجود نمی‌آمد. بصیر کسی است که دقیق مراقب اوضاع است. شرایط و موقعیت‌ها را به‌خوبی شناسایی می‌کند. عوامل مؤثر و غیر مؤثر درحرکت‌های اجتماعی را شناسایی می‌کند. برای مقابله با برنامه‌های طراحی‌شده دشمنان برنامه دارد. تحلیل دارد. اهل تحلیل است.
یک‌وقت در یک بیانی رهبری فرمودند: کسانی که قصه امام حسن مجتبی علیه‌السلام را درست کردند و آن قضایا واقع شد برای امام حسن مجتبی علیه‌السلام در آن زمان کسانی بودند که اهل تحلیل نبودند. یک شایعه در یک فضایی گفته می‌شد همه توسعه می‌دادند. عده زیادی هم باور می‌کردند و بعد بر اساس او اقدام می‌کردند. لذا جریان کربلا پیش‌آمده جریان امام حسن پیش‌آمده و مسائل دیگر؛ و الا همه آن مسلمینی که آنجا بودند معاند و منافق و دست به قبضه برای کشتن امامشان به آن معنا که نبودند. قوه تحلیل و تبیین درست مطالب را نداشتند.
از ثمرات بصیرت، دشمن‌شناسی است. ما دشمن را وقتی بشناسیم ترفندهای او را وقتی بشناسیم که در زمین او بازی نمی‌کنیم. بی‌بصیرت اگر شدی و لو آدم خوبی باشی، باسواد باشی، زاهد و باتقوا باشی، کمر امامت را می‌شکنی. خون به دل امامت می‌کنی. در آخر هم فریب دشمن را می‌خوری و او را تنها می‌گذاری و بی‌توجه در جبهه باطل قرار می‌گیری خودت و دیگران را هم به هلاکت می‌اندازی.
این روزها روز شهدای دانشجو است. اگر توجه داشته باشید ۱۶ دی سال ۱۳۵۹ سالروز شهادت عده‌ای از دانشجویان ماست که در منطقه هویزه به شهادت رسیدند. با آن وضعیت دل‌خراشی که تاریخش و حماسه آنها ضبط‌شده است که آن دانشجویان با بصیرت کامل زمان را تشخیص دادند و انقلابی عمل کردند که این درسی است برای همه دانشجویان که باید این‌گونه باشند. این‌گونه عمل کنند. بصیرت لازم را داشته باشند. هم بصیرت داشته باشند و هم بصیرت دهنده باشند.
دانشجو نقش جلودار را در جامعه دارد. مثل روحانی که وظیفه او تبیین و ارشاد و روشنگری است. دانشجویان هم همین‌طور هستند. شأن او این است اگرچه یک عده‌ای شاید این شأن را برای او نپذیرند. از او بخواهند استفاده ابزاری در پیشبرد مطامع و منافعشان داشته باشند. اما خود او باید جایگاه خودش را بداند. امیدوارم تشکل‌های انقلابی دانشجویی که در استان هستند نقش خودشان را خوب در بصیرت دهی ایفا کنند. اول خوب بصیرت را به دست بیاورند که دارند ان‌شاءالله ولی در بصیرت دهی کمک کنند.
وقتی یک عده‌ای وانمود می‌کنند که نظام اسلامی از حمایت مردمی برخوردار نیست و مردم از نظام و مسئولین جداشده‌اند باید بصیرت داد. باید وارد میدان شد. باید روشنگری کرد. این روشنگری‌ها نتیجه‌اش البته میشود حضور. بیایید ببینید یا بیایند و ببینند حضور مردم را در زمان‌های خاص مثل بیست‌ودوم بهمن و همین ۹ دی و هر زمانی که احتیاج داشت نظام, مردم با بینش کامل وارد شدند. البته آمریکا نمی‌پسندد. آمریکا نسبت به ملت‌ها باور ملت ایران, خیانت‌کار بوده و با دروغ‌گویی و حیله‌گری غارتگری کرده و ما هرگز جنایات او و جنایت انگلیس و اذناب او را در جریان فتنه و توطئه عظیمی که برعلیه ملت ما داشتن در سال ۸۸ هرگز فراموش نخواهیم کرد.
نامه‌ای را در همان دوران فتنه سال ۸۸ همین آقایان نوشتند برای رئیس‌جمهور آمریکا و استکبار و تقاضای این را کردند که بر ملت ایران فشار آورده شود و از همان موقع هم قصه تحریم‌ها تقویت شد. نامه‌های این‌گونه فراموش‌شدنی نیست و نبوده. اتفاقاً همین روزها که مصادف با جریان فتنه است باز ۳۰ نفر دیگر چنین نامه‌ای را نوشتند. البته اینها داخل کشور نبودند. خارج از کشور هستند و شبیه همین درخواست را کردند و این‌قدر سخیف و پلید این درخواست را از رئیس‌جمهور فعلی آمریکا کردند که بر ایران سخت گرفته شود که نمی‌دانم ایران باید چگونه شود که خود اینها در آن نامه‌ای که نوشتند به زبان انگلیسی که با ترجمه فارسی آن باهم فرق دارد.
یعنی آن قسمتی که توهین کردند خودشان به ملت ایران او را در ترجمه فارسی نیاوردند. این‌قدر بد است, جالب اینجاست داخلی‌هایی که از اینها حمایت می‌کنند و بعضاً سنگ اینها را به سینه می‌زنند و در این مسیر فتنه قرار دارند اعتراض کردند که این نحوه حرف زدن است؟ این دشمنی‌هایی است که آشکارا برعلیه ما دارد صورت می‌گیرد. متأسفانه توجه نیست و کمتر توجه میشود. البته مردم ما بحمدالله امتحان خودشان را پس دادند. اساس کار الهی و خدای تعالی این است که تا امتحان نگیرد جایگاه نمی‌دهد. تا امتحان نگیرد مقام نمی‌دهد. چه فردی چه اجتماعی چه جهات مختلف. به ملت‌ها هم همین‌طور است تا امتحان نگرفته ملتی را آقا نکرده نیاوردنشان بالا.
این سنت الهی است خدای تعالی در قرآن کریم در سوره مبارکه محمد صلی‌الله علیه و آله وسلم آیه چهارم فرمود ” وَلَوْ یَشَاءُ اللَّهُ لَانْتَصَرَ مِنْهُمْ” اگر خدا می‌خواست قوایش را می‌ریخت ” وَلِلَّهِ جُنودُ السَّماواتِ وَالأَرضِ” قوایش را می‌ریخت نصرت و پیروزی حاصل می‌شد ولی ” وَلَکِنْ لِیَبْلُوَ بَعْضَکُمْ بِبَعْضٍ” خدای تعالی اراده‌اش این است که آزمایش کند گروهی از شمارا با گروه دیگر. آزمایش می‌کند. زمینه‌ها را باید تبیین کرد. در مراحل آزمون و پس دادن امتحان است که پاداش داده میشود. هیچ ملتی بدون امتحان به او پاداش داده نمی‌شود.
البته خدای تعالی مردان الهی را نصرت می‌کند. مردان الهی را یاری می‌کند ” وَلَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ” آیه ۴۰ سوره مبارکه حج که در آنجا می‌فرماید به اینکه خدای تعالی هر کس که او را یاری کند خدا او را یاری خواهد کرد و پیروزی با وحدت کلمه و تبعیت از رهبری قطعی خواهد بود.
من از حضور مردم که با فراخوان در مصلی حاضر شدند تشکر می‌کنم. این حضور پیام‌هایی را داشت. گذشته از بیعت مجدد با رهبری و ولایت و بزرگداشت سالگرد حماسه حضور مردم در ۹ دی اعلام وحدت و انسجام نیروهای ارزشی و مانور آمادگی بود که امیدوارم چشم‌ها و گوش‌هایی که باید ببینند و بشنوند توجه لازم را کرده باشند که به فضل پروردگار حزب‌الله در همه‌جا و به‌خصوص در استان البرز آماده حضور و دفاع از ارزش‌های اسلامی و انقلاب خواهد بود.
نکات دیگری را هم یادداشت کرده بودم که دیگر فرصت گذشته. نسبت به آمارهایی که داده میشود در کشور مسئولین محترم درجه‌یک کشور مواظب این آمارهایی که می‌دهند باشند. طبق قانون پنجم توسعه مرجع بیان آمار آن‌طور که به ذهنم می‌آید این است که مرکز آمار است. خصوصاً آمار اقتصادی را باید مرکز آمار بدهد نه بانک مرکزی. بعد در مقام بیان می‌بینیم که گاهی مواقع این آمارهای غلط دادن باعث یأس و ناامیدی میشود. حرف‌هایی زده میشود که در عالم خارج واقع نیست.
یک‌چیزهایی گفته میشود که یک‌وقت هم گفتم باید الآن همه مثلاً سر سفره‌شان هیچ مشکلی نداشته باشند طبق آن آماری که هست. ولی در مقام خارج و در خارج از آن مباحث ذهنی در عالم واقع می‌بینیم که یک همچین چیزی نیست. یک تعریف میشود بر اساس آن تعریف آماری داده میشود. اما واقع او چیز دیگری است. الآن دغدغه طبقه متوسط جامعه بیکاری است و طبقات محروم جامعه الآن مشکل معیشت دارند.
حالا شما هی بیایید بگویید ما در خط فلان در آن قسمتش این‌طور هستیم. در قسمت اینجایش اینجور هستیم. این‌طور که نیست. باید آمار را دقیق داد؛ و متأسفانه یک بزرگواری می‌آید می‌گوید ما الحمدالله در رشد اقتصادی موفق شدیم کشور را در اقتصاد نجات دادیم. اول و آخر اقتصاد هر چه که بود تمام شد. ما موفق شدیم همه کارها را انجام دادیم. بعد معاونش می‌آید می‌گوید که ته دره هستیم. دو روز بعد می‌گوید ته دره هستیم. البته یکی دو تا پله بالا آمدیم ولی هنوز ته هستیم. این ناامید می‌کند. نحوه بیان مطلب باید خیلی دقیق‌تر باشد. آمارهای متناقض که داده میشود قابل قبول نیست. امیدواریم که ان‌شاءالله این مسئله رعایت شود.
