گزیده بیانات/
غربت نشین سامرا
فضای مجازی
۱۷ آذر ۱۳۹۵
- هشتم ربیعالاول شهادت امام عسکری علیهالسلام
- بعد از دوران ننگین حکومت موروثی بنیامیه، به اسم حمایت از خاندان رسول خدا صلی الله علیه و آله و خونخواهی از خونهای به ناحق ریخته شده از آل رسول، عباسیان روی کار آمدند. یکی از سیاهترین دوران تاریخ دوران بنیعباس است. با اینکه خودشان را منسوب به خاندان رسول خدا صلی الله علیه و آله میدانستند و برای خونخواهی هم آمده بودند اما بزرگترین جنایات را مرتکب شدند.
- یکی از آن افراد ابو العباس است. عبدالله بن محمد که معروف بود به سفاح. یعنی خونریز. خودش را ملقب به این کارکرد. قصههای تاریخی و جنایاتی که بنیعباس مرتکب شدند بماند. بسیار سنگدل بود. اساس کار را این پایهریزی کرد. بعد هم برادرش منصور به ترتیب آمدند. کارشان سختگیری و فشار سیاسی اجتماعی بر ائمه معصومین علیهمالسلام بود و در نهایت هم ائمه را به شهادت رساندند .
- شش امام معصوم یعنی از زمان امام صادق تا امام عسکری علیهم السلام در دوران بنی عباس به شهادت رسیدند. که ننگ ابدی را برای خودشان مقرر کردند. دوران امام عسکری به خاطر آن قدرتی که شیعه به دست آورده بود و امام عسکری را پدر حضرت حجت سلام الله علیه میدانستند، مراقبت و فشار بر امام شدید بود. تلاش عباسیان بر این بود که فرزند امام عسکری را پیدا کنند و از بین ببرند. چون در روایات شنیده بودند روایات هم یکی دو تا نبود. فراوان بود آن کسی که پرونده طاغوتیان را در هم میپیچد و از بین خواهد برد فرزند امام عسکری است. لذا تلاششان این بود که فشار بیاورند کار را تنگ کنند و آن طلعت رشیده را پیدا کنند و از بین ببرند.
- مراقبت ها شدید بود و افراد خاص و خواص ناچار بودند با پنهانکاری و با پوششهای مختلف خدمت امام معصوم برسند. مثلاً عثمان بن سعید عَمری که بعداً اولین نایب امام زمان علیهالسلام شد از یاران حضرت عسکری بود. او در لباس روغن فروشی خدمت امام میرسید. معروف شد به سمّان یعنی روغن فروش. پوششی استفاده میکرد برای ارتباطگیری. مهمترین کارهای امام عسکری توسط او انجام میشد. ارتباط با شیعیان و شیعیان با امام توسط او انجام میشد. ولی در قالب پوشش. به هر جهت زندگی سخت بود.
- به هر تقدیر امام علیهالسلام تا آخرین لحظه عمرش به وظایف امامت عمل کرد تا فکر شیعی بماند و از نسلی به نسل دیگر منتقل شود و به دست ما برسد. مهمترین کاری که امام عسکری علیهالسلام کرد که از زمان امام صادق علیهالسلام شروع شده بود و تا زمان امام عسکری علیه السلام توسعه پیدا کرد و حضرت عسکری علیه السلام آن را تقویت کرد و توسعه داد که تا الان هم باقی است؛ شبکه متصل و متحد و منسجم وکلای حضرت ولی عصر ارواحنا فدا بود. البته از زمان امام صادق علیه السلام شروع شد. رسید به زمان امام عسکری علیه السلام و توسعه پیدا کرد. در تمام بلاد اسلامی گسترش پیدا کرد و بعد از او این شبکه وکلا باقی مانده و کارها صورت میگیرد. خدای تعالی همه ما را از شیعیان و موالیان اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام قرار بدهد انشاءالله. ۱۳۹۵/۹/۱۲
- هشتم ماه ربیع شهادت مولای ما امام عسگری (ع) است. در سال ۲۶۰ قمری شهادت آن بزرگوار توسط سمی که به آن حضرت خوراندند، واقع شد. دوران امام عسگری بهمراتب از دورههای ائمه دیگر ما دوران سختتری بود. دوران پرفشاری بود.
- محدودیتهای امام خیلی زیاد بود. حاکمان عباسی با اینکه دچار گرفتاریهای فراوانی در حکومت و حکومتداریشان شده بودند در آن اواخر، اما غافل از آن امام نبودند. بهشدت مراقبت میکردند. چرا؟ چون بالاخره روایات متواتر، روایات متعددی داشتیم از رسول خدا که فرزند امام یازدهم کسی است که خواهد آمد و جهان را پر از عدل و داد خواهد کرد و او آخرین حجت خداست.
- لذا موانع زیادی را برای امام عسگری درست کردند. حتی موانعی ایجاد کردند که ازدواج آن حضرت با مشکل مواجه بشود ازدواج نکند که آن فرزند به دنیا نیاید.
- بهعلاوه اینکه آن دوران شاید بشود شروعش را اینطور گفت که این مسیر از زمان حضرت رضا علیهالسلام شروع شد؛ که آرامآرام شیعه را آموزش دادند که تو باید با امام رابطه مستقیم نداشته باشی. با واسطه وکلا و نمایندگانی ارتباط بگیری. اوج مطلب، دوران امام عسگری بود که مردم را باید برای غیبت حضرت حجت سلاماللهعلیه آماده میکرد. خیلی دوران سختی بود بر امام.
- کار امام از جهات مختلف سخت بود. هم حفظ جایگاه امامت باید میکرد، هم نشر معارف دینی و الهی میکرد، هم توسعه معارف الهی در بین جامعه میکرد، هم تربیت مردم را باید به عهده میگرفت برای دوران غیبت حضرت ولیعصر (عج) هم تنظیم باید میکرد؛ هم اداره میکرد؛ نواب و نمایندگانی که باید کار نمایندگی را انجام میدادند. بهعلاوه اینکه بهشدت تحت مراقبت و حفاظت بود؛ و او را در عسگر و لشگر در آن منطقهای که معروف به عسگر بود حفظ و نگهداری میکردند و ارتباطات شیعیان با امامان ممنوع بود. حتی خود امام با شیعهای از شیعیان میخواست صحبت بکند بهندرت بود.
- یکوقت حاکمان عباسی دستور میدادند کسی را ببینند، از پرده خارج میشدند؛ والا بیشتر اوقات هم ارتباطشان با مردم از پشت پرده بود. در مواقع خاص بیرون میآمدند امام عسگری. این تربیت بود برای اینکه مردم با دوران غیبت آشنا بشوند؛ و بیشتر حضرت با نامه و توقیعات و مکاتبات و نامهنگاری ارتباط با شیعیان داشت.
- بههرتقدیر حاکمان عباسی همین مقدار را هم تحمل نکردند و او را به شهادت رساندند و شیعیان را داغدار عزای او کردند؛
- فردای شهادت امام عسگری به امامت رسیدن حضرت ولیعصر ارواحنا فداه هست. روز میمون و بابرکتی است که باید او را هم ارج دانست.
- البته تذکر این نکته را لازم میدانم که به اسم شادی دل حضرت زهرای اطهر (س) خداینکرده وقایعی اتفاق نیفتد که دل اهلبیت را شاد نمیکند. افرادی خطا کنند و دست به اقداماتی بزنند که نه عقل میپسندد و نه دستوری از شرع برای اینگونه از اعمال وجود دارد و بعد هم آثار و آفات خودش را بر جامعه میگذارد.
- خیلی مواظب باشید و باشیم که ملعبهی دست کسانی که نمیپسندند شیعه در جهان، این فکر مترقی عالی، توسعه پیدا بکند، قرار بگیریم و به آنها کمک کنیم.
- بعضی وقتها با دست خودمان مسیر را بر خودمان میبندیم، این را باید دقت بکنیم. ۱۳۹۳/۱۰/۵
- امروز روز شهادت مولانا ابامحمد، امام عسکری (سلاماللهعلیه) است، پدر حضرت ولیعصر (ارواحنا فداه) داغدار حقیقی، امام زمان ماست امروز به ایشان عرض تعزیت و تسلیت داریم.
- دوران امامت امامان ما هرکدام به سختیهایی گذشته است و از امام جواد (علیهالسلام) به بعد وضعیت سختتر هم شد و در زمان عسکریین (علیهمالسلام) که مراقبت و تحتالحفظ بودن و ارتباط نداشتن بیشتر هم شده بود. علت عمدهی آنهم این بود که خلفا میدانستند که اگر امامان ما آزاد باشند، مردم چنان تعلیم میبینند که زندگی بر آنان تنگ میشود فرصت زندگی نخواهند داشت.
- بعد از امام عسگری (ع) امامت حضرت ولیعصر (عج) شروع شد که تا الآن هم ادامه دارد و امت اسلام بلکه جهان در انتظار ظهور حضرتش هستند که جهان را پر از عدل و داد کند. باید توجه داشت که برای تحقق آن زمان باید تلاش کرد شیعیان و محبان آن حضرت باید ظرفیت و شایستگی امت آن امام بودن را در خود محقق کنند، باید زمینههای فرج را تا درک ظهور فراهم کنند.
- منتظر ظهور باید در خودش روحیهی ولایتپذیری و اطاعت از مولایش را تحقق بخشیده باشد، باید بتواند چشم بگوید. باید بتواند اگر تعارضی بین خواستهی خودش و مولایش دید خواستهی او را مقدم کند. این تمرین میخواهد با گفتن تنها نمیشود.
- دورانی که در آن بسر میبریم دوران تمرین ولایتپذیری است. آیا در این زمان نایب الامام چیزی بگوید، اطاعت میکنیم؟ میپذیریم؟ یا انقلت داریم؟ حرف او را (فوری به) مولوی و ارشادی (تقسیم) میکنیم؟ و بالاخره با لطایفالحیل رد میشویم.
- چه مسئولان و چه مردم، بیایید این دوران را از دست ندهیم اگر خوب عمل کردیم بدانید انشاءالله در رکاب مولایمان خواهیم بود. ۱۳۹۲/۱۰/۲۰
لینک کوتاه خبر: » http://emamjomekaraj.ir/?p=935