خطبه های 14 آبان 1395 شهر کرج:

امت حزب الله و انقلابی اجازه جولان به فتنه گران را نخواهد داد

روابط عمومی ۱۵ آبان ۱۳۹۵ ۰
  • متن کامل خطبه نماز جمعه ۹۵/۸/۱۴
  • استان البرز , شهرستان کرج
  • توسط آیت الله حسینی همدانی

                                                                بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین والصلاه و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین العبد الموید والرسول المسدد ابالقاسم المصطفی محمد و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین سیما بقیه الله الاعظم فی الارضین و اللعنه الدائمه علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین

عباد الرحمان اوصیکم و نفسی بتقوی الله و طاعته . پرستش نشده است خداوند تبارک و تعالی به چیزی که در پیشگاه او محبوب‌تر باشد از شاد کردن مومن. یعنی یکی از عبادات این است که ما مؤمنین را شاد کنیم. در یک بیانی است از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم ” اقرب ما یکون العبد الی الله عز و جل اذا ادخل علی قلب اخیه المومن مسره”  نزدیک‌ترین جایی که بنده به خدا نزدیک می‌شود آنجایی است که دل برادر مومن خودش را شاد کند. اینها را که عرض می‌کنم توجه دارید گاهی از مواقع در ذهن افراد این است که برداشت بد از روایات می‌شود. فکر می‌کنند که شاد کردن دل مؤمن یعنی اینکه جلسه‌ای راه بیندازیم جوک و لطیفه بگوییم. با حرف بی‌ربطی زدن نسبت به این و آن خنده برای دیگری فراهم کنیم  .

حالا اینکه خندیده و خوشحالش کردیم و اینکه در روایات آمده است شامل حال ما می‌شود این طور نیست. البته مطایبه کردن و شوخی کردن بد نیست اگر در حد شرع و حدود شرعی رعایت شود و به کلمات سخیف و بد گفتن به دیگران ختم نشود. اما همه مطلب جوک گفتن نیست. لطیفه گفتن نیست. از روایات این گونه به دست می‌آید که نتیجه عمل شما نسبت به مومن باعث شادی او بشود. یعنی وقتی گرفتاری و مشکلی را از کسی رفع می‌کنیم , مشکلی دارد مشکل او را حل می‌کنیم, در دل او یک فرح و شادی به وجود می‌آید. این بسیار مورد توجه است و ارزشمند است.

امام صادق علیه‌السلام فرمودند ” احب الاعمال الی الله سرور تدخله علی المومن اشباع جوعته او تنفس کربته ” محبوب‌ترین کارها نزد خدا شاد کردن مومن است .بعد خود حضرت توضیح می‌دهند, گرسنگی را از او دور کنی ,گرفتاری و درماندگی او را برطرف کنی. کاری که مشکلی از مشکلات اهل ایمان را و برادر مومنت را برطرف کنی یک شادی در دل او به وجود می‌آید. این شاد کردن مومن عبادت است. خدای تعالی تقوا را در همه ما بیش از پیش بگرداند.

بحث ما راجع به انقلاب اسلامی بود. مبانی و ریشه‌های آن را در قرآن کریم به تعدادی از آن‌ها اشاره کردیم . از بعضی از روایات عترت طاهره علیهم‌السلام هم استفاده کردیم .این جلسه به مواردی از اصول انقلاب می‌پردازیم از قرآن کریم. یکی از اصول انقلاب که از آیات قرآن هم به دست می‌آید اصل دفاع از انسان‌ها که این روزها به آن حقوق بشر گفته می‌شود از مبانی اسلام است .آن موقع که حرف از حقوق بشر نبود امام سجاد ما علیه السلام رساله حقوق نوشت .حقوق همه انسان‌ها ,اعضا و جوارح, همه این‌ها را بیان کرد. یکی از اصول, دفاع از انسان‌ها و مستضعفین جهان است.

در آیه ۷۵ سوره مبارکه نساء در آنجا فرمود ” و ما لکم لا تقاتلون فی سبیل الله و المستضعفین من الرجال و النساء و الولدان الذین یقولون ربنا اخرجنا من هذه القریه الظالم اهلها واجعل لنا من لدنک ولیا و اجعل لنا من لدنک نصیرا ” معنای آیه این است که چرا در راه خدا مردان و زنان و کودکانی را که به دست ستمگران تضعیف شده‌اند برای این‌ها در راه خدا پیکار نمی‌کنید. مبارزه نمی‌کنید. همان افراد ستمدیده ای که می‌گویند ” یقولون ربنا اخرجنا ” خدایا ما را از این شهر, که در آیه منظور مکه است , که اهلش ستمگر هستند بیرون ببر و از طرف خود برای ما سرپرستی قرار بده  “واجعل لنا من لدنک ولیا واجعل لنا من لدنک نصیرا” و از جانب خودت یک یار و یاوری برای ما معین کن .

آیه شریفه اصالتاً اشاره به مسلمین مکه دارد که تحت شکنجه بودند و قدرت دفاع نداشتند. توانایی برای مهاجرت به محل دیگری را هم نداشتند .گرفتار کفار و مشرکین قریش بودند و کسی هم برای رهایی آنها اقدام نمیکرد .دست به اقدام و جهاد نمی‌زد. آیه مبارکه در آن فضا نازل شد .بیان می‌کند بر مسلمانان واجب است که اگر دیدند مسلمانی گرفتار ظالمی شده به اندازه قدرت خودشان باید اقدام کنند و رفع شر کنند. لذا گفتند یکی از هدف‌های جهاد, قیام و انقلاب, آزادی انسان‌ها از سلطه ظالمان و ستمگران است .ریشه انقلاب است. یکی از اصول است.

آیه شریفه نکات فراوانی دارد. بخش‌های مختلفی را شامل می‌شود .مثلاً فهمیده می‌شود که نظام اسلامی باید از چنان قدرتی برخوردار باشد که بتواند به محرومان جهان کمک کند .متن آیه را اگر با دقت توجه کنید این‌ها از آن به دست می‌آید. به تفاسیر مراجعه کنید .نکات پرباری را بیان کردند. آیه به طور عام و اطلاق همه مستضعفین را می‌گوید .یعنی یکی از آیات جهان‌شمول است .در هر نقطه در هر جایی از عالم اگر مستضعفی باشد مسلم باید به دفاع از او برخیزد و او را کمک کند .این یکی از ریشه‌ها است. نکته دیگر آیه این است که اهل ایمان به غیر از خدا تکیه ندارد. از خدا یاری می‌خواهند. تکیه آنها بر همه کارهایی که انجام می‌دهند غیر از خدا کس دیگری نیست. با همت و توکل بر خدای تعالی اراده می‌کنند و قیام می‌کنند و پشتیبان خودشان را خدای تعالی می‌دانند و تنها یار و یاور را خدا می‌دانند و از او کمک می‌خواهند .” واجعل لنا من لدنک ولیا واجعل لنا من لدنک نصیرا “

مهم‌ترین کار انبیای الهی مقابله با کسانی بود که نعمت‌های خدای تعالی را ضایع میکردند. مردم را اجازه نمی‌دادند که از نعمت‌ها بهره ببرند .تابع شهوتها و خواسته‌های نفسانی خودشان می‌کردند . اجازه رشد و کمال به انسان‌ها نمی‌دادند .انبیا در مقابل آنها قیام کردند. در آیه ۲۰۵ سوره مبارکه بقره ” و اذا تولی سعی فی الارض لیفسد فیها و یهلک الحرث و النسل و الله لا یحب الفساد ” این وضعیت طاغوت بود .کسانی که جلوی نعمت‌های خدا را می‌گیرند  وقتی که به طرف آن‌ها رو می‌کنی و از پیش تو خارج می‌شوند در راه فساد بر روی زمین کوشش می‌کنند. زراعت ها را از بین می‌برند .چهار پاها را نابود می‌کنند. با اینکه می‌دانند خدا فساد را دوست ندارد. نعمت‌ها را ضایع می‌کنند. نعمت‌ها را در مسیر هوس خودشان استفاده می‌کنند.

قرآن کریم بیان می‌کند این حکومت‌های فاسد تلاش دارند تمام جهان را زیر سلطه خودشان داشته باشند .شما حکومت طاغوت و نظام ستم‌شاهی را ببینید .خاندان پهلوی منحوس در طول ۵۰ سال چه بلایی بر نعمت‌های خدادادی که به این سرزمین خدای تعالی عنایت کرده بود روا داشتند.  و چگونه حیف و میل کردند .تاریخ آن موقع را بخوانید. مطالعه کنید دوستان جوان‌تر بررسی کنید. همین آیه است .همین آیه ۲۰۵ سوره مبارکه بقره ” و اذا تولی سعی فی الارض لیفسد فیها” تمام تلاششان این است که زمین را به فساد بکشند .یکی از اصول انقلاب همین آیه است .یعنی در مقابل کسی که سعی و تلاش می‌کند نعمت‌های خدا را از بین ببرد ,سعی می‌کند که فساد را در زمین گسترش بدهد باید قیام کرد.

انبیای الهی مردم را به سمت توحید و قانون الهی و ولایت خدا , کمال و سعادت  دعوت می‌کردند که همان اصطلاح معروف و عبارت اخرای آن نورانی شدن انسان‌هاست .انبیا تلاش می‌کردند که مردم را از ظلمت و تاریکی فساد و تاریکی جهل , تاریکی ظلم و ستم خارج کنند و آنها را نورانی کنند. یکی دیگر از اصول انقلاب همین آیه است. آیه ۲۵۷ سوره مبارکه بقره .همان آیه ای که مکرر در مکرر  هر روز روزی چند مرتبه روزی یک مرتبه می‌خوانید .این یکی از ریشه‌ها و اصول انقلاب است .درباره انبیای الهی بگیرید تا انقلاب اسلامی خودمان که ” الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور ” خدای تعالی ولی آن کسانی است که این طور عمل می‌کنند. روش آنها این گونه است. خدا این‌ها را خارج می‌کند از ظلمت به سمت نور. و ولی آن کسانی که دنباله‌روی طاغوت هستند و از نورانیت مردم را خارج می‌کنند  و به سمت ظلمت حرکت می‌کنند شیطان است .خدا ولی آنها نیست. بنابراین این هم یکی دیگر از آن اصول انقلاب خواهد بود .این دو بخش همین مقدار باشد تا در جلسه بعد ان‌شاءالله به موارد دیگر اشاره کنیم.

بسم الله الرحمن الرحیم

قل هو الله احد الله الصمد لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا احد

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین الصلاه و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین ابالقاسم محمد و صل علی امیرالمومنین علی بن ابی طالب و علی فاطمه الزهرا سیده نساء العالمین و علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنه و علی علی بن الحسین و محمد بی علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد والحسن بن علی والخلف القائم الحجه حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک

خودم و همه شما نمازگزاران محترم را به رعایت را تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت می‌کنم. در خطبه قبل راجع به شاد کردن مومن و اینکه اگر کسی گرفتاری را از برادر مؤمن خودش بردارد در حقیقت او را شاد کرده است اشاره ای کردیم.  دو روایت دیگر می‌خوانم که این بحث را تکمیل کنیم. البته بحث مفصلی است من سه یا چهار روایت را برای نمونه در این خطبه عرض می‌کنم. امام صادق علیه‌السلام فرمودند ” احرصوا علی قضاء حوائج المومنین و ادخال السرور علیهم و دفع المکروه عنهم ” بر انجام حاجت های مؤمنین حریص باشید. تلاش کنید گرفتاری‌ها را حل کنید .می‌بینیم کسی هست گرفتاری دارد, مشکلی دارد و از ما هم بر می‌آید.

 بعضی وقت‌ها افراد از آنها بر می‌آید ولی رویشان را برمی‌گردانند. آن وقت آن روزی که ما دوست داریم خدا به ما نگاه کند خدا هم رویش را برمی‌گرداند. اینها رسول‌الله هستند. فرستاده خدا هستند. با این دید به آنها نگاه کنید .” احرصوا علی قضاء حوائج المومنین و ادخال السرور علیهم ” قضای حوایج را با ادخال سرور با هم می‌گیرد . شما قضای حاجت مؤمن بکنید او را شاد کردید” و دفع المکروه عنهم” و اینکه گرفتاری او را رد کنید. بعضی وقت‌ها آدم توان کمک کردن ندارد ولی می‌تواند کار دیگری را انجام دهد ” فانه لیس من الاعمال عند الله عز و جل بعد الایمان افضل من ادخال السرور” نزد خدای تعالی بعد از ایمان عملی بالاتر از اینکه شما مومنی را شاد کنید نیست. شاد کردن مومن را توجه دارید که رفع گرفتاری‌های اوست.

اینکه می‌گوییم شاد کنیم حالا اثر این شاد کردن چیست؟ اثر این که گرفتاری‌های اهل ایمان را برطرف کنیم چه خواهد بود؟ برای این هم یک روایت می‌خوانم که کفایت کند. مولانا صادق علیه‌السلام فرمودند” اذا بعث الله المومن من قبره خرج معه مثال یَقدُمُه فکل ما رأی المومن هولاء من اهوال القیامه قال له المثال لا تجزع و لا تحزن” می‌گوید وقتی که مؤمن از قبرش بیرون می‌آید با این مومن یک صورت نورانی هست. این مومن می‌افتد در سؤال و جواب و اهوال قیامت. هول هایی که در قیامت است. هر وقت مومن اهوال قیامت را می‌بیند, اهوال یعنی سختی‌های قیامت را می‌بیند آن صورت نورانی, آن شخصی که با او همراه است به او اینطور می‌گوید: جزع نکن و نترس” و ابشر بالسرور و الکرامه من الله عز و جل” یک سرور و شادی به تو می‌رسد.

  حضرت فرمودند” فمایزال یبشره بالسرور و الکرامه من الله دائماً” او را بشارت می‌دهد به سرور و کرامت” حتی یقف بین یدی الله سبحانه” تا در مقابل خدای تعالی قرار می‌گیرند. برای چه کاری ؟” فیحاسبه حسابا یسیرا” خدای تعالی هم خیلی سریع حساب این بنده را رسیدگی می‌کند” و یامر به الی الجنه “امر می‌کند که این شخص را به بهشت ببرید “و المثال امامه” و آن چهره نورانی هم جلوی او حرکت می‌کند”  فیقول له مومن رحمک الله “مومن به این صورت نورانی و این مثال می‌گوید خدا به تو خیر دهد  “نعم الخارج خرجت معی من قبری مازلت تبشرنی بالسرور و الکرامه من الله عزوجل حتی کان ذالک “از وقتی که از قبر بیرون آمدم تو همراه من هستی در تمام این سختی‌ها مرا دل‌داری می‌دهی به کرامت و سرور .

“و من انت ؟ ” تو چه کسی هستی که با من همراهی؟ ” فیقول له المثال انا سرور الذی ادخلته علی اخیک المومن” من همان شاد کردن مومن هستم. خدای تعالی به آن عمل خیری که تو نسبت به برادر مومنت انجام دادی, در تجسم اعمال من شدم این شخصیت که در این جاهای سخت و ناراحت‌کننده  به تو بشارت بدهم” انا سرور الذی ادخلته علی اخیک المومن فی الدنیا  خلقتنی الله منه لابشرک “خدای تعالی من را از همان سرور خلق کرد که الان به تو بشارت بدهم . خدای تعالی همه ما را اهل تقوا بگرداند .

قبل از هر چیز باید از حضور پرشور و پرنشاط مردم در راهپیمایی روز سیزدهم آبان, روز ‌خواری استکبار توسط نوجوانان و جوانان کشور در ۱۳ آبان سال ۵۷ که این روزها تداعی همان روز بود تشکر کنم .از همه کسانی که زحمت کشیدند تا مراسم خوب برگزار شود .از دستگاه‌های اجرایی, شورای هماهنگی تبلیغات, آموزش و پرورش ,نیروی انتظامی, خبرنگاران برای پوشش مطلب, اتحادیه انجمن‌های دانش‌آموزی که امسال قوی‌تر از سال‌های قبل ورود داشتند و حضور جدی‌تری را در این عرصه داشتند .من از نزدیک فعالیت‌های آنها را از شب قبل هم دیدم .از همه اقشار مردم بخصوص از دانش‌آموزان عزیز تشکر می‌کنم که در روز تعطیل مدارس نشان دادند که برای مبارزه با استکبار و دفاع از ارزش‌های الهی همه با هم در صحنه حضور دارند و این حماسه خواری استکبار را بار دیگر در استان ما و دیگر نقاط کشور نمایش دادند که جای تقدیر و تشکر دارد هم از مردم هم از خدای تعالی .

پیام حضور مردم در این روز این بود که هرجا آمریکا نباشد آنجا امن است .درود خدا بر خلف صالح امام, رهبر معظم انقلاب که با هوشمندی به زیبایی اوضاع حاکم بر جهان و منطقه را و ایران را رصد می‌کنند و شجاعانه از نیات شوم و پلید و راهبردهای خطرناک نظام سلطه و شیطان بزرگ پرده‌برداری می‌کنند و با منطق قوی و مستدل بیان می‌کنند .در همین جلسه اخیری که با دانشجویان و دانش‌آموزان داشتند مطالب مهم و راهبردی را مطرح کردند که باید مورد توجه قرار بگیرد. تذکر ایشان راجع به این که اسناد لانه جاسوسی چاپ شده ۷۰ جلد با زحمت فراوان که دانشجویان پیرو خط امام در آن سال‌ها کشیدند .ما همان موقع ارتباطی فی الجمله با بعضی از دوستان داشتیم خیلی کار طاقت‌فرسایی بود.

شما الان یک دفتر ۴۰ برگ را بگیرید پاره‌پاره کنید. بعد بخواهید آن را دوباره بچسبانید کنار هم خیلی کار سختی است . فکر کنید ببینید شده است ۷۰ جلد کتاب سند. اینها را رشته کردند. رشته‌ها هر سه چهارتا که بغل هم قرار می‌گرفت تازه می‌شد یک سانت. اینها به قول قمی ها به هم ور شده بود. اینها را با یک روشی جدا کنند و از آن سند دربیاورند. جنایات و توطئه‌های ریشه‌دار و عمیق که بر علیه اسلام و مسلمان‌ها طراحی شده بود. آنجا معلوم شد چهره‌های افراد که در دستگاه‌ها رخنه کرده بودند وضعیتشان مشخص شد. این جنایات و این حرکات. باید جوان‌ها با آنها آشنا شوند.

الان می‌بینید با صراحت هنوز امام در جامعه ما بود خیلی از شماها امام را دیده بودید و بیانات خود رهبری را تحریف می‌کنند. عوض می‌کنند. جور دیگری بیان می‌کنند. این‌ها باید کاملاً ترسیم شود .برای جوان‌ها به خصوص گفته شود در کتب درسی ایشان. این را تذکر دادند که برای آشنا شدن با توطئه‌های شیطان بزرگ خوب است که در کتب درسی وارد شود. بعد به تبیین و اصلاح دو خطایی که توسط  آمریکا و جاسوسان و واداده‌های داخلی در بین مردم رواج داده می‌شود پرداختند و کاملاً تبیین کردند. نتیجه صحبت ایشان این است که امروز هم اگر می‌خواهیم عزت داشته باشیم و ارزش‌های الهی و انسانی پابرجا باشد از روی منطق هر چه فریاد داریم بر سر آمریکا می‌کشیم .

سازش با آمریکا هیچ مشکلی از کشور را حل نمی‌کند .اینقدر سرمایه و وقت کشور را هم آقایان هدر ندهند. ” من جرب المجرب حلت به الندامه ” چند بار می‌خواهند تجربه کنند؟! چند بار می‌خواهیم تجربه کنیم؟! کاری که مکرر در مکرر انجام شده و می‌بینیم که چه بلایی سر ما می‌آورند . تأکید دوباره ایشان برای رشد و بالندگی آینده کشور در همه زمینه‌ها, داشتن روحیه انقلابی بود. باز این را تأکید کردند که عده‌ای سعی می‌کنند با انگ زدن, تحقیر کردن افراد انقلابی, جوانان را نسبت به آینده و انقلاب بی اعتماد کنند .مسیر را یک مسیر دیگری ترسیم کنند که البته ایشان توصیه مجدد به بصیرت کردند و این که هر حرفی را از هر گوینده‌ای نپذیرند و توجه به کلمات امام رضوان‌الله علیه و وصیت‌نامه حضرت امام رضوان الهی بر او باد داشته باشند .

وصیت‌نامه و کلمات امام بسیار راهگشا است. البته بعضی‌ها ادعاهایی هم دارند. حرف‌هایی هم می‌زنند. اما توجه به این دو متن مهم و بزرگ راهگشا خواهد بود. هم خط امام را می‌شود فهمید هم حرف‌هایی که دیگران می‌زنند و نسبت می‌دهند را به خوبی می‌شود با او محک زد و ببینیم که چقدر درست می‌گویند. اصول, ارزش‌ها, آرمان‌ها,  حرکت به سمت جلو معامله و معادله داشتن, معامله با کشورها و افراد و معادله روابط و ارتباطات, همه اینها در بیانات امام کاملاً تبیین شده و ترسیم شده است. بخصوص عصاره او در وصیت‌نامه مطرح شده. این را باید به آن توجه کرد. لذا صحبت‌های رهبر معظم انقلاب را دوستان به آن بپردازند. بخصوص دانشجویان و دانش‌آموزان.

بنابر نقل معتبر تاریخی هفتم صفر روز شهادت امام حسن مجتبی علیه‌السلام است. سبط اکبر رسول خدا که با آن وضع در روز شهادت برخورد شد و جریانات تاریخی مفصلی که فرصت بیان نیست. قبلاً به مناسبت هایی اشاره کردیم. همچنین هشتم صفر روز وفات سلمان فارسی. نهم صفر روز شهادت عمار یاسر  در جنگ صفین. راجع به عمار کمابیش کلماتی گفته شده است .شخصیت او شخصیت بزرگی بود. قرآن تأیید کرد که قلب عمار از ایمان پر است. راجع به افراد در قران کمتر این‌گونه گفته شده است.  ذیل آیه ۱۰۶ سوره مبارکه نحل در آنجا قصه راجع به عمار است” من کفر بالله من بعد ایمانه الا من اکره و قلبه مطمئن بالایمان ” این اعلام می‌کند که قلب عمار از ایمان پر بود.

مشرکان مکه با آزار و شکنجه طاقت‌فرسا نتوانستند عمار را وادار کنند که شرک را بپذیرد. چون روح انسان در اختیار هیچ قدرتی نیست .قدرتمندان و زورگویان نمی‌توانند با فشار آوردن و تهدید کردن با کتک زدن و شکنجه کردن حتی تطمیع, افراد را وادار کنند  که عقیده باطل را بپذیرند .شاید در مقام بیان و زبان کسی یک حرفی بزند اما در درون و قلب نخواهند توانست. رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم درباره ایمان عمار این‌گونه فرمودند” ان عمار ملإ ایمانا من قرنه الی قدمه و اختلط ایمان بلحمه و دمه ” خوب دقت کنید. یک وقت هست که از درجه صحبت می‌شود. اگر این کار را بکنید دارای این درجات هستید” ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات” اگر عمل صالح انجام دهید کذا و کذا.

یک وقت شخص خودش صالح می‌شود. گوهر ذات و وجودش می‌شود صالح. اینجا هم بیان می‌کند که عمار صاحب درجه نبود, بلکه خودش درجه بود. پر شده بود از سر تا قدمش از ایمان. ایمان با گوشت و پوست و خون او عجین شده بود. این را رسول خدا فرمود . کأن عمار ایمان مجسم بود. این خیلی تعبیر زیبایی است راجع به او. درباره او رسول خدا فرمود او مدار حق میگردد و شاخص حق خواهد بود. هر جا که حق باشد, همان که راجع به امیرالمؤمنین هم گفته شد. البته برای امیرالمومنین در تمام زمان‌ها است. برای عمار در همان مقطع جنگ است که در آن جریانی که پیش خواهد آمد عمار در هر کجا بود بدانید که حق آنجاست. در جنگ صفین بود. لذا در جنگ صفین هر جا عمار می‌رفت یک گروهی از اصحاب رسول خدا دنبال او حرکت می‌کردند. می‌گفتند رسول خدا فرموده او هر جا باشد حق همان جاست .

خودش هم این را باور داشت. لذا می‌ایستاد بلند و محکم بیان کرد. به خدا سوگند اگر نابودمان کنند تردید نداریم که ما بر حق هستیم و آنان بر باطل. خیلی خودش این نکته را باور داشت. اینکه زیاد توضیح می‌دهم عنایتی دارم. چون کمتر گفته می‌شود. بعضاً بعضی نکاتش فقط هست. می‌گویم که آشنا شوید. شخصیت عمار این‌گونه بوده که شکوه و هیبت ظاهری افراد مانع حق بینی او نبود. افراد یک مسئولی را می‌بینند ,یک شخصیتی را می‌بینند, یک کسی که سابقه داشت یک سری کارها را انجام داده می‌بینند, در مقابلش وا می‌دهند .پس می‌زنند. حرف طرف‌را باید دید. گفتمانش را باید شنید. عمار  هیبت ظاهری افراد که حالا با پول به دست آوردند, با مقام به دست آوردند, هیچ تأثیری در او نداشت .مانع حق بینی او نبود. در دفاع از حق روشنگری و بیان مواضع حق با آرامش تمام بیان می‌کرد و سکوت نداشت.

دشمن تلاش می‌کند تا در ماهم رخنه کند و به اهداف خودش برسد .یکی از حربه‌های همیشگی برای رخنه دشمن وارد کردن شبهه هست. عمار  از ویژگی‌هایش این بود که می‌ایستاد و شبهه زدایی می‌کرد. ما به افراد این‌گونه هوشیار و بصیر بینا که باید تبیین کنند, روشنگری کنند, توطئه‌ها را واضح کنند  و خاموش نباشند در این دوره نیاز داریم. احتیاج داریم . عمار یکی از بصیران جامعه  است که دائماً در مقابل شبهات در حال روشنگری است. امیرالمومنین در نهج‌البلاغه در قسمتی از نامه ۱۲۲  فرمود ” و لکنا انما اصبحنا نقاتل اخواننا فی الاسلام علی ما دخل فیه من الضیق و الاعوجاج و الشبهه و التاویل ” قسمتی از نامه است. یعنی بیشتر درگیری ما بعد از زمان رسول خدا  با برادران خودمان بر سر هوای نفس بود .کج‌فهمی بود. شبهه‌ها بود.

شخصیتی مثل عمار وسط میدان بود تا شبهات را پاسخ بدهد و جلوی انحراف جامعه را بگیرد.  برای نمونه عرض می‌کنم. یک شخصی است شنیده‌اید از کارگزاران بنی‌امیه است. مغیره بن شعبه یکی از آن کسانی است که جاعل بود. مطالب را شبهه ایجاد می‌کرد. ذهن افراد را منحرف می‌کرد. یک روز ایستاده بود عمار با او داشت محاجه کرد.  داشت شبهه را توضیح می‌داد .امیرالمؤمنین رسید حضرت فرمودند ” دعه یا عمار فانه لم یاخذ من الدین الا ما قاربه من الدینا ” ولش کن عمار, این‌ها که می‌بینی یک عده می‌روند مسئله شرعی یاد می‌گیرند و احکام دینی یاد می‌گیرند مسائل معرفتی یاد می‌گیرند برای اینکه در بروند. برای اینکه وقتی به او می‌گویید چرا روزه نمیگیری بگوید معده ام درد می‌کند. می‌رود مسئله را یاد می‌گیرد برای اینکه چطور از استثنائاتش استفاده کند.

 ” و علی عمد لبس علی نفسه لیجعل الشبهات عاذرا لسقطاته ” منحرفان بیمار دل دین را برای توجیه گناهان خودشان انتخاب می‌کنند. این شبهه ندارد که, شبهه را ایجاد کرده. این حرف را دارد می‌زند برای اینکه کار خودش را پیش ببرد. نشان می‌دهد که قسمت زیادی از اعوجاج و کجی مردم در آن زمان همین بحث شبهات بود که عمار  وسط می ایستاد و آن‌ها را بیان میکرد . امروز عمار گونه دفاع صریح و بدون تقیه از ارزش‌ها و آرمان‌های نظام وظیفه هر فرد مسلمان و وظیفه‌شناس دین‌مدار است. می‌بینید که چگونه مرموزانه تلاش می‌کنند تا اسلام و انقلاب و آرمان‌های الهی که از قران و اهل‌بیت گرفته شده مثل استکبارستیزی, کمک به مستضعفان ,کمک به مظلومان, زیر بار زور نرفتن, عدالت را در جامعه توسعه دادن را در عرصه‌های مختلف که تلاش شد که این‌ها به ظهور برسد, جوانان بی‌شماری برای رسیدن به این اهداف خون خودشان را دادند, تضعیف‌ کنند و تحریف کنند.

در این کشور عده‌ای دست به فتنه زدند . تا مرز سقوط نظام را پیش بردند. حرف‌هایی زدند بر خلاف دستورهای دین قرآن و اهل‌بیت و احکام الهی. در عین حال می‌بینید که چگونه رویه برخی از افراد که در عین ادعای حمایت از نظام و امام و انقلاب این‌طور است که موضع خودشان را نسبت به فتنه روشن نمی‌کنند. خوب بیان نمی‌کنند که کدام طرف هستند. رهبری صریح موضع خودشان را بیان کردند که از سردمداران فتنه حمایت نمی‌کنند. فرمودند مواضع من درباره فتنه ۸۸ کاملاً صریح است و بر روی این موضوع حساس هستم و ملاک هم, عدم حمایت از کسانی است که سردمدار فتنه بودند و یا از آن سوءاستفاده کردند و تاکنون نیز اعلام تبری نکردند. این موضع صریح ایشان است و همه هم باید همین‌طور باشند.

حتی گفتند در انتخاب افراد مراقب باشید. کسانی که مسئولیت می‌گیرند بر سر کار می‌آیند, قسمتی از امور در اختیار آنها قرار می‌گیرد, هیچ مساس و تماسی با این موضوع نداشته باشند. سرسوزنی تمایل داشته باشند ,سکوت کرده باشند ,حرفی نزده باشند, اینها نباید در مصدر قرار بگیرند. چه می‌شود که عده‌ای این مطالب را نادیده می‌گیرند؟! به خود اجازه می‌دهند در محل رسمی و دولتی نام فتنه‌گران را ببرند و مانند اسلافشان که روزهای ماه صفر که آل الله را وارد شام کردند کف و سوت بزنند , شادی کنند؟! این چه می‌شود ؟! استاندار محترم به خاطر سفر رئیس‌جمهور در استان حاضر نبودند. مشغول مقدمات سفر رئیس‌جمهور محترم هستند. عذرشان پذیرفته است. اما دیگران چرا جلوگیری نکردند؟!

این مطالبی را که می‌گویم توجه کنید. اولاً مردم انقلابی و حزب‌الله از استاندار محترم می‌خواهند ضمن تبری از عمل انجام شده با آن مسئولی که در جلسه بوده و تأیید کرده, تمسخر کرده و بار اولش هم نبوده, قبلاً هم از خود من تذکر گرفته بوده, برخورد جدی کنند. من در پرانتز این را بگویم .شاید بعضی‌ها ندانند. چند روز پیش در محل استانداری احزاب سیاسی را دعوت کردند. احتمالاً برای سفر رئیس‌جمهور یا بحث انتخابات که بیشتر به خاطر سفر بوده. اولاً نوع دعوت را بگذاریم سر جایش, نحوه دعوت‌ها چگونه است ,راجع به محتوایش, راجع به این نوع نمی‌خواهم وارد شوم.

در آن جلسه کسی پشت تریبون می‌رود و نام یکی از این سران فتنه را می‌برد ,بقیه کف و سوت می‌زنند. برای آزادی و خروج از حصر حرکاتی را انجام می‌دهند و آن مسئول هم چیزی نمی‌گوید و بلکه تمسخر می‌کند به نوعی. او بالاخره باید تکلیفش در این استان روشن شود. ما این را با کسی تعارف نداریم. دفعه قبل هم باز یک چنین مطلبی را داشت. استاندار زودتر به این قضیه بپردازد. این تعارف ندارد. ثانیاً این سخن من را فتنه‌گران و فتنه دوستان و حامیان فتنه در این استان بشنوند. این را برای آخرین بار می‌گویم. امت حزب‌الله و انقلابی و همه کسانی که دغدغه نظام و انقلاب و ارزش‌های اسلامی و الهی را دارند, در این استان اجازه جولان به شما نخواهند داد و اگر مورد دیگری دیده یا شنیده شود, تمام دنیای شما را بر سرتان خراب خواهند کرد. حزب‌الله بحمدالله بیدار است. شما از نجابت مردم سوءاستفاده نکنید.

ثالثا بنده الان به حزب‌الله و نیروهای ارزشی انقلابی عرض می کنم که حضور داشته باشید. در صحنه باشید .بصیر باشید. تا زمانی اگر لازم شد آن اقدامی که باید صورت بگیرد صورت بگیرد .من این را می‌خواهم. مسئولین امنیتی, اطلاعاتی در این روزهایی که اتحاد و وحدت بین اقشار ملت باید بیشتر از هر چیزی باشد و به او بیشتر از هر چیز دیگری احتیاج داریم تا بتوانیم بر توطئه‌های دشمنان غلبه داشته باشیم و پیروز شویم اجازه تحریک احساسات و غیرت دینی مؤمنین را به یک عده بی‌بصیرت واداده خائن وامدار اجانب و بیگانگان ندهند. با قدرت تمام, جلوگیری کنند. اجازه یک همچین تحرکاتی داده نشود. شما می‌خواهید ما را امتحان کنید؟! مردم نجابت به خرج می‌دهند. به هر جهت این برای بار آخر بود که عرض شد.

۱۴ آبان روز فرهنگ عمومی است که دیگر فرصت بیان نیست. بحث سوریه و مقاومت اسلامی هم بحمدالله با یک قدرت و صلابتی پیش می‌رود. مسئله لبنان وضعیتش بهتر شده است. مسئله عراق و موصل به سمت نتایج دلشاد کننده ای پیش می‌رود. البته در همین روزها همین امروز شاید دیروز در سوریه آن تروریست‌ها از سلاح شیمیایی استفاده کردند که نشان دهنده تلاش مذبوحانه ای است که می‌کنند و بحمدالله و ان‌شاءالله عن قریب شاهد اضمحلال و نابودی کامل این جرثومه های فساد در تمام عالم باشیم .

در انتشار این خبر سهیم باشید:

پاسخی بگذارید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر وبسایت امام جمعه کرج در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.