خطبه های 28 خرداد 1395 شهر کرج

آیا فرماندهان سپاه و ارتش مانند فرماندهان سپاه امام حسن (ع) هستند؟

روابط عمومی ۳۰ خرداد ۱۳۹۵ ۰

متن کامل خطبه نماز جمعه استان البرز

شهرستان کرج توسط ایت الله حسینی همدانی

در تاریخ ۹۵/۳/۲۸

امام جمعه کرج نماز (1)

     بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین والصلاه و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین

العبد الموید والرسول المسدد ابالقاسم المصطفی محمد

و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین سیما بقیه الله الاعظم فی الارضین

واللعنه الدائمه علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین

عباد الرحمن اوصیکم و نفسی بتقوی الله وطاعته . درباره اینکه متقین حریم الهی را رعایت می‌کنند و وارد غرقگاه خدای تعالی نمی‌شوند و حرام خدا را بزرگ می‌شمارند و هرگز عمدا و متعمدا دست به خطا و گناه و آلودگی نمی‌زنند مکرر مطالبی به عرض رسید .

 یکی از آن مواردی که چند هفته‌ای است اشاره می‌کنم در خطبه تقوی این است که متقین به ربا نزدیک نمی‌شوند. ربا به فرموده قرآن کریم در آیه ۲۷۵ سوره مبارکه بقره عمل شیطانی است .عملی است که شیطان محرک او و تشویق‌کننده به اوست. که شخص مبتلا به ربا را  مثل جن زده و دیوانه گرفتار می‌کند و همه اهل محشر به واسطه آن حالتی که در رفتار آنها هست متوجه می‌شوند که این شخص اهل ربا بوده و جزو رباخواران بوده است.

همان‌طور که اهل طاعت و بندگی خدای تعالی در صحنه محشر وقتی حاضر می‌شوند دست‌ها و صورت‌های آنها برای اهل محشر نورانی است همه می‌فهمند که این‌ها اهل بندگی بودند. امام صادق علیه‌السلام در روایتی است از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم نقل می‌کنند که رسول خدا فرمودند در شب معراج که مرا به آسمان‌ها بردند مردمی را دیدم که به علت بزرگی شکمشان هرچه می‌کردند نمی‌توانستند از جای خودشان بلند شوند شکمشان بزرگ بود و هر چه تلاش می‌کردند که بلند شوند نمی‌توانستند.

 به جبرئیل گفتم اینها چه کسانی هستند ؟ گفت رباخواران هستند که مثل شیطان زدگان حرکت می‌کنند مثل جن زده ها . اینها مانند اطرافیان فرعون هر صبح و شام بر آتش جهنم عرضه می‌شوند. اینها در عالم برزخ هستند و در قیامت کبری که برقرار می‌شود جایگاه آنها را در آتش به آنها نشان می‌دهند. اینها این‌طور می‌گویند که پروردگارا کی قیامت برپا می‌شود ؟ فکر می‌کنند که اگر قیامت برپا شود عذاب این‌ها تمام می‌شود. این طور نیست .ربا بسیار بسیار عمل زشت و منکری است که آثار و تبعات فردی و اجتماعی فراوانی را به همراه دارد. خدایا بین ما و تقوا فاصله نینداز .

در فصل قرآن و بهار قرآن قرار داریم به ذهنم رسید که بحث نهج‌البلاغه را درباره قرآن دنبال کنیم. ببینیم که مولای ما امیرالمؤمنین در نهج‌البلاغه از قرآن چه گفته است. بیش از ۲۰ خطبه از خطبه های نهج‌البلاغه اختصاص به قرآن دارد .موارد زیادی است و مکرر در نهج‌البلاغه از قرآن کریم بیان شده است. بعضی‌ها هم خیلی مفصل است. البته روش امیرالمومنین در نهج‌البلاغه راجع به قرآن اطواری ‌دارد.

 بعضی وقت‌ها به خصوص راجع به یک آیه شروع کردند و سخن گفتند و تفسیر آیه‌ای را بیان کردند و شرح دادند. گاهی در مقام سخنرانی و تبلیغ استناد به آیه از آیات قرآن کردند. مثل هر خطیبی که در موقع خطابه اش  امکان دارد به یکی دو آیه استناد کند. اینجا هم امیرالمومنین در مقام خطابه به بعضی از آیات اشاره کردند و آنها را به عنوان شاهد مثال آوردند. و گاهی هم راجع به خود قرآن شروع کردند و مفصل بحثی را درباره قرآن داشتند.  پس گاهی راجع به قرآن به خصوصه سخن گفتند. بعضی وقت‌ها آیه ای را به عنوان شاهد مثال آورده‌اند.بعضی از مواقع هم خود آیات را به تفسیر پرداخته‌اند و شرح و توضیح دادند. لذا در نهج‌البلاغه ما این سه دسته را داریم.

مثلاً درباره جایگاه قرآن و ویژگی‌های قرآن در قسمتی از خطبه ۱۳۳ فرمودند ” وَ کِتَابُ اللَّهِ بَیْنَ أَظْهُرِکُمْ نَاطِقٌ لَا یَعْیَا لِسَانُهُ ” قرآن در دسترس شماست. گویاست. زبان قرآن ناطق است و گنگ نیست. بیان دارد و نطق دارد. گنگ و لال نیست ” وَ بَیْتٌ لَا تُهْدَمُ أَرْکَانُهُ ” خانه‌ای است که ارکان و پایه‌های آن خراب نمی‌شود. همیشه باقی و برقرار است و از بین رفتنی نیست ” وَ عِزٌّ لَا تُهْزَمُ أَعْوَانُه ” یک عزتی دارد که غالب است که یارانش شکست نمی‌خورند. پیروان او همیشه عزیزند. غیرقابل نفوذ هستند. کسانی که تحت تعلیم قرآن و آیات قرآن قرار گرفتند یک شخصیت ثابت و غیرقابل نفوذی دارند.

این ویژگی‌ها فقط در قرآن هست چون کتاب آسمانی است که مثل بقیه کتب آسمانی نیست .این کتاب در اختیار پیروان است. کتب آسمانی دیگر در اختیار پیروانشان نبود. انجیل که محرف بود تحریف شده بود جمع آوری کردند و عده‌ای گفتند چهارتا داریم عده‌ای گفتند پنج تا داریم. البته انجیل برنابا که یک انجیل درستی است آن را هم از دسترس خارج کردند. تقریباً درست‌تر است و تخلفاتش کمتر است . تورات هم دست عامه مردم نبود. علمای یهود تورات را در اختیار گرفته بودند و در معرض عموم قرار نمی‌دادند.

فقط قرآن کریم بود که از بدو نزول در اختیار همه مردم قرار می‌گرفت. می‌نوشتند و حفظ می‌کردند  و در نشر و توزیع آن همه نقش داشتند. پیغمبر هر آیه ای که بر او نازل می‌شد بلافاصله برای مردم بیان می‌کرد و در اختیار مردم قرار می‌گرفت. مردم هم به هر وسیله‌ای که بود آن را حفظ می‌کردند .لذا این کتاب ناطق است و از سخن گفتن خسته نمی‌شود .پیام‌های لازم را به گوش مخاطب خودش می‌رساند و حجت را بر او تمام می‌کند و نیازهای بشر را حل می‌کند.

اما این قرآن با همه حرف زدن و گویا بودن برای غیر اولیای دین و افرادی که انس با قرآن دارند و ارتباط قوی با باطن قرآن دارند صامت است. ساکت است. احتیاج به بیان‌کننده دارد. احتیاج به کسی دارد که او را به نطق در بیاورد  و مطالب آن را بازگو کند که به فرموده قرآن کریم رسول مکرم اسلام محمد مصطفی صلی الله علیه و اله و سلم مبین آیات است .

در آیه ۴۴ از سوره مبارکه نحل فرمود ” وَ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیْهِمْ ” ما قرآن را بر تو نازل کردیم وظیفه توست که برای مردم آن را بیان کنی و تبیین کنی. همین مطلب را امیرالمؤمنین در خطبه ۱۵۸ این گونه بیان می‌کند که ” ذلِک الْقُرْآنُ فاسْتنْطِقُوهُ، ولنْ ینْطِق ” این قرآن است پس درخواست کنید تا گویا شود .البته هرگز این کتاب و کلام خدا گویا نخواهد شد و به نطق نخواهد آمد ” ولکِنْ أُخْبِرُکُمْ عنْهُ ” ولی من برای شما او را به نطق درمیاورم .من برای شما اخبار آن را می‌گویم. چون عالم به حقایق قرآن ما اهل بیت عصمت و طهارت هستیم. من از او به شما خبر می‌دهم.

 ” ألا إِنّ فِیهِ عِلْم ما یأْتی ” آگاه باشید که در قرآن علم به آن چیزهایی که در آینده خواهد آمد وجود دارد “والْحدِیث عنِ الْماضِی  ” و خبر از گذشته در آن وجود دارد ” ودواء دائِکُمْ ” داروی دردهای شماست نادانی و گمراهی دردهایی است که شما به آن مبتلا هستید. این دردها را قرآن کریم  درمان می‌کند” و نظْم ما بیْنکُمْ ” و نظم و ترتیب دادن آن چیزی که مربوط به شماست حاکمیت و حکومت و مباحث این‌چنینی در قرآن وجود دارد.

در حقیقت اگر به این عبارت دقت کنید به ما این تذکر را می‌دهد که بدانید در قرآن هر چیزی که نیاز بشر است وجود دارد و در قرآن می‌توانیم آن را پیدا کنیم که ” لا رَطْبٍ وَلا یابِسٍ اِلاَّ فى کِتابٍ مُبینٍ ” در خطبه ۱۹۸ تعبیری دقیق‌تر دارد که ” دَوَاءً لَیْسَ بَعْدَهُ دَاءٌ ” قرآن یک دارویی است که اگر این دارو را شما مصرف کنید و از آن استفاده کنید دیگر احتیاجی به دارو نخواهید داشت. دیگر مرض بر شما عارض نخواهد شد. لذا اگر کسی بنیان‌های فکری و اعتقادی خودش را و مسائل اخلاقی خودش را با مبانی قرآن محکم کند و تبیین کند هرگز آسیب‌هایی که از بیرون متوجه افراد هست به او آسیبی نخواهد رساند و درست عمل می‌کند.

در قسمتی از خطبه ۱۷۵ فرمودند ” فاستشفوه من أدوائکم واستعینوا به على لاوائکم ، فان فیه شفاء من أکبر الداء ، وهو الکفر والنفاق والغی والضلال ” برای درد‌هایتان از قرآن طلب شفا کنید و برای مشکلاتتان از قرآن کمک بگیرید. زیرا در قرآن شفای بزرگ‌ترین دردهاست. بزرگ‌ترین دردها کدام است ؟ شفای درد کفر, درد نفاق ,درد تباه شدن و درد گمراهی که البته مهم‌ترین مرضها هم همین مرضهای روحی است که باید درمان شود. قرآن و نهج‌البلاغه و کلمات معصومین علیهم‌السلام درمان بخش ما هستند.

 اینها چراغ راه ما هستند اما متأسفانه عده‌ای از ما این چراغ نورانی و پرفروغ را پشت سر گذاشته و در تاریکی کورمال کورمال به دنبال راه می‌گردیم. خیلی بد است که این مبانی در اختیار ما باشد اما ما دستمان را به سمت دیگران دراز کنیم. از مستشرقین و غربی‌ها بخواهیم و دنبال راه بگردیم. همه نیازهای بشر در قرآن و نهج‌البلاغه و کلمات معصومین است. چراغ اگر پشت‌سر باشد عیوب انسان دیده نمی‌شود. مشکلات عمده ما مشکلات اخلاقی است در جامعه. دروغ و غیبت و تهمت , پشت سرهم اندازی. ببینید خانواده‌ها چگونه از هم متلاشی می‌شود. ریشه‌های آن‌ها را بررسی کنید. علتش این است که با فرهنگ قرآن و ارتباط با قرآن ارتباط کم است و ضعیف هستیم. دقت لازم را نداریم.

چراغ باید پشت سر نباشد جلو باشد. در رابطه با مسائل اخلاقی ببینید اگر انسان تبعیت از اهل بیت نداشته باشد , این انوار مقدس وقتی ما را راهنمایی می‌کنند که کبر نداشته باش , خودپسندی نداشته باش خودبزرگ‌بینی نداشته باش اهل دروغ و غیبت و تهمت نباش این چراغ است و دارد راه را نشان می‌دهد. شما چراغ را پشت سرتان بگذارید به قول آن بزرگوار دیده‌اید که شما اگر چراغ را پشت سرتان بگذارید یا یک نورافکنی را پشت سرتان بگذارید و جلوی آن بایستید چه حالتی به وجود می‌آید؟

سایه شما بزرگ می‌شود. اگر چراغی که تو را نشان می‌دهد مسائل تو را نشان می‌دهد و شخصیت تو را به تو نشان می‌دهد. اگر این چراغ را پشت سرت بگذاری خودت را بزرگ می‌بینی. هرچه از این نور فاصله بگیری بزرگ‌تر می‌بینی. امتحان نکرده‌اید ؟چراغ را بگذارید پشت سرتان خودتان جلویش بایستید ببینید که سایه خودتان را چقدر بزرگ می‌بینید. چراغ باید روبرو باشد و به آن نگاه کنید. به سمت نور حرکت کنید وقتی انسان به سمت نور حرکت کرد دیگر خودش را نمی‌بیند. وقتی خودش را ندید اصلاح می‌شود و راه را گم نمی‌کند. همه ما باید به سمت نور حرکت کنیم تا راه را گم نکنیم.

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

قل هوالله احد الله الصمد لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا احد

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین الصلاه و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین ابالقاسم محمد

و صل علی امیرالمومنین علی بن ابی طالب و علی فاطمه الزهرا سیده نساء العالمین

و علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنه و علی علی بن الحسین و محمد بی علی و جعفر بن محمد

و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد والحسن بن علی والخلف القائم الحجه

حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک

خودم و همه شما نمازگزاران محترم و محترمه را به رعایت تقوی تقویت و تسدید او دعوت می‌کنم . سیرت اهل تقوی خدایی است .کار آنها رنگ خدا دارد. از هر چیزی که آنها را در مسیر آلودگی قرار می‌دهد اهل تقوا احتراز می‌کنند. مثل رباخواری. رباخواری سیرت اهل یهود است. به تعبیر قرآن کریم در آیات ۱۶۰ و ۱۶۱ سوره مبارکه نساء فرمود به سبب ستمی که از یهودیان سر زد و نیز به سبب آنکه مردم بسیاری را از راه حق بازداشتند چیزهای پاکیزه را که بر دیگران حلال بود و بر آن‌ها هم حلال بود بر آن‌ها حرام کردیم .

 ” وَأَخْذِهِمُ الرِّبَا وَقَدْ نُهُوا عَنْهُ وَأَکْلِهِمْ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَأَعْتَدْنَا لِلْکَافِرِینَ مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِیمًا  ” همچنین شیوه آن‌ها این بود که ربا می‌گرفتند با اینکه از رباخواری منع شده بودند. همچنین مال مردم را بیخود و بی‌جهت می‌خوردند و برای کافران ایشان عذابی دردناک آماده ساختیم. لذا در روایات ربا را از بدترین و پلیدترین درآمدها شمارش کرده است. رسول مکرم اسلام فرمودند ” شَرُّ الْمکاسِبِ الرِّبا ” بدترین کسب و کاسبی ها درآمدی است که از راه ربا به دست می‌آید . یا امام باقر علیه‌السلام فرمودند که ” اخبَثُ المکاسِبَ کسْبُ الربا ” خبیث ترین و پلید ترین درآمدها درآمدی است که از راه رباخواری به دست می‌آید.

 اگر این پلیدی در جامعه رواج پیدا کند و عادی شود هلاکت آن جامعه فرداً و اجتماعاً قطعی است. امام کاظم علیه‌السلام از پدران بزرگوارشان  از قول رسول خدا نقل کردند که حضرت فرمودند ترسناک ترین چیزی که درباره امتم از آن بیمناک هستم .یعنی یکی از آن چیزهایی که رسول خدا برای امتش خوف داشته یکی از آنها کسب‌های حرام است و دیگری شهوت پنهان و دیگری ربا. پناه می‌بریم به خدا از شر شیطان رجیم. از خدا می‌خواهیم که همه ما از متقین باشیم ان‌شاءالله.

 نیمه ماه مبارک رمضان سال سوم قمری ولادت با سعادت کریم اهل بیت امام مجتبی علیه‌السلام واقع شد. دوران امامت حضرت از جهات مختلف سخت بود. بررسی دقیق آن زمان وسیعی را می‌طلبد. اما از باب یادآوری اشاره‌ای کوتاه به نکته ای عبرت‌آموز از آن دوران می‌کنم که اگر خوب تحلیل شود شرایطی که امام در آن زندگی می‌کرد خوب بررسی شود که چه چیزی باعث صلح و پذیرش صلح نامه شد آن وقت معلوم می‌شود که آیا شرایط الان ما شرایط صلح است؟

مثل آن زمان است که یک عده‌ای دانسته یا ندانسته با تحلیل غلط مسیر را منحرف کردند یا نه . به‌طور خلاصه عرض می‌کنم البته بحث امروز من بیشتر همین موضوع است که قبلاً هم وعده داده بودم و چون الان مناسبت دارد بیان می‌کنم. البته خیلی مختصر چون بحث مفصل است خوب دقت بفرمایید.

۲ عامل اصلی برای صلح امام حسن علیه‌السلام وجود داشت .البته عواملی بود که اینها مهم‌تر است .یکی از مهم‌ترین علتها یاری نکردن فرماندهان و سرلشکرها و سپاهیان حضرت بود. دنبال نکردند و کار را نپذیرفتند .اسامی آن‌ها هست. تخلفاتی که انجام دادند. هر شب امام کسی را به عنوان فرمانده معرفی می‌کرد مردم صبح برای نماز که می‌آمدند می‌دیدند یکی دیگر جایش آمده است. می‌پرسیدند چه شد؟ می‌گفتند به لشکر معاویه پیوست. با مثلاً هزار سکه. بعضی‌ها با هزار سکه و یک زن.

سپاه معاویه یکدست بود بسیار خونریز و جرار بود. اما سپاه حضرت آن نظم لازم را نداشت .سپاه امام از بین اقوام مختلفی بودند که بعد از رسول خدا جمع شده بودند. چهار خلیفه را دیده بودند. در زمان حکومت خلیفه پنجم بسرمی‌بردند .امام حسن خلیفه پنجم بود .همان مردمی که جرئت کرده بودند سه خلیفه از چهار خلیفه را بکشند و در سپاه امام اینها حاضر بودند .در سپاه امام حضور داشتند و از جیره و مواجب امام بهره می‌بردند  . از امکانات و تجهیزات لشکر امام استفاده می‌کردند ولی در مواقع خطیر و حساس به فکر و سلیقه خودشان عمل می‌کردند .آنجایی که باید کار می‌کردند گوش به فرمانده نمی‌دادند از فرماندهی کل قوا پیروی نمی‌کردند. همان طور که در عصر امام علی علیه السلام همین طور بود. آن حضرت را در لحظات حساس و سرنوشت‌ساز تنها می‌گذاشتند.

چنین مردمی و چنین سپاهی تحمل خواسته‌ها و آرمان‌های بلند امام حسن مجتبی علیه‌السلام را نداشتند .و او را در مقابل سپاه عظیم یکپارچه و خونریز و خونخوار و جرار معاویه تنها گذاشتند. و بسیاری از سربازان و رزم‌جویان و فرماندهان و سرلشکرها به سپاه شام پیوستند و خیلی ها هم که سپاه طرفین را قبول نکردند رفتند مشغول کار دیگری شدند .عده‌ای هم مشغول یاغی‌گری شدند. یعنی نه به اینها پیوستند نه به آنها .گردنه گیر‌شدند و غارتگر شدند. یک عده کمی از سپاه حضرت ثابت‌قدم ماندند و بر بیعت خودشان با امام مستقیم ماندند .

امام در ضمن خطبه‌ای اینگونه فرمودند : اگر یار و یاوری می‌یافتم حکومت را به معاویه واگذار نمی‌کردم . زیرا حکومت بر بنی‌امیه حرام است. این نظر امام بوده .امام حسن مجتبی مقاومت را بر بنی امیه حرام می‌دانست . البته مشکل فقط این نبود . بلکه امام از جانب عده‌ای از اطرافیان خودش از خوارج در داخل و اطرافیان احاطه کرده بودند. منافقین احاطه کرده بودند. حضرت احساس ناامنی میکرد. احساس خطر می‌کرد. کسانی که محافظ امام بودند و اطراف امام بودند  کسانی که خیلی نزدیک بودند خوردن غذای حضرت را و نزدیک شدن افراد را کنترل می‌کردند.

این کسانی که نزدیک بودند ,خوارج, همان کسانی بودند که جنگ نهروان را به علی‌بن‌ابی‌طالب تحمیل کردند و خود علی‌بن‌ابی‌طالب را هم در مسجد کوفه به شهادت رساندند. حالا اینها آمدند جزء خواص و نزدیکان امام حسن مجتبی قرار گرفتند. اینها در سپاه امام حضور داشتند .شروع می‌کردند به شایعه درست کردن شروع می‌کردند به دروغ‌پراکنی و شایعه‌سازی بر علیه امام و اطرافیان امام. یک وضعیت اسفباری را داشتند.

این یک قسمت است که فرماندهی که بخواهد قیام کند و یک حرکت اصلاحی انجام دهد و در مقابل دشمن بخواهد بایستد اولش اعتماد به اطرافیانش است به لشکرش است به آن کسانی است که می‌خواهند در میدان مبارزه اهل جنگ باشند و بایستند. بجنگند و دفاع کنند .در یک چنین فضایی ببینید امام علیه‌السلام وضعیتش چگونه بود .اطرافیان و آنها که نزدیک بودند خوارج بودند و شایعه درست کن و دروغ‌پراکن و دو بهم زن بودند. یک ذره جلوتر می‌رفتیم سرباز و لشگر و سپاه که به دشمن پیوسته بودند یا دل در گروی دشمن داشتند .یک چراغ سبز اگر به آنها نشان داده می‌شد همه آنها در آن مسیر می‌رفتند. این از طرف سیستم دفاعی.

مشکل دومی که مهم بود احساس خستگی مردم بود. اگر از خواص و آن درجه یک ها فاصله بگیریم حالا امام می‌خواهد یک حرکتی را انجام دهد بنایش بر توده مردم است .می‌خواهد از مردم استفاده کند. در همین انقلاب اسلامی حضرت امام رضوان‌الله علیه , تمام قدرت و ویژگی اش این‌ بود که از مردم استفاده کرد و مردم را وارد صحنه کرد. شخصیت امام و قدرت رهبری امام در همین جا بود .مرحوم  حضرت آیت‌الله‌العظمی بروجردی شخصیت علمی قوی بود به او هم امام می‌گفتند.  قدیمی‌ها یادشان شاید باشد به او می‌گفتند آقا حسین امام .ارتحال او شاید ۴۰ یا ۵۰ روز نزدیک یک سال مردم نذری و خرجی می‌دادند. در کتب ثبت شده و آن کسانی که ما با آنها ارتباط داشتیم گفتند .

شخصیت بزرگی بود شاه هم از او می‌ترسید .به محض این که شاه می‌خواست دستور خلاف قاعده ای را تنظیم‌کند آقای بروجردی پیغام می فرستادند که اگر یک همچین کاری را بکنید من از کشور می‌روم . او هم از ترس اینکه آقای بروجردی و مرجعیت از ایران خارج نشود کارش را انجام نمی‌داد. آقای بروجردی که از دنیا رفتند آن لوایح را و انقلاب سفید را و مسائل اینگونه به وجود آمد. اما فرق بین امام و آقای بروجردی در اینجا بود تا کوچک‌ترین تکانی شاه می‌خورد امام می گفت شاه باید از این مملکت برود. قدرت رهبری افراد با همدیگر در این جور موارد معلوم می‌شود.

 به آقای بروجردی می‌گفتند چرا! می‌گفت شاه از ما می‌ترسد از ترس اینکه من نروم گوش به حرف من می‌دهد. می‌گفتند چرا مردم را وارد صحنه نمی‌آورید؟ می‌گفت امکان دارد بگویم مردم نیایند. آن خوفی که از من دارد بریزد. اما امام از همان اول اعتماد به مردم کردند. مردم را در صحنه آوردند و دیدید که کاری‌ شد کارستان.

حالا امام معصوم علیه‌السلام در آن وضعیت مردم از جنگ خسته بودند. توده مردم این‌طور بودند. چند جنگ داخلی را پشت سر گذاشته بودند. خسارات مالی و جانی به آن‌ها رسیده بود. رغبت چندانی به ادامه جنگ با شامیان نداشتند. شامی ها هم جنگ روانی راه انداخته بودند که وضعیتشان خیلی قوی است عده ای از شیعیان مخلص و جوانان فداکار دور امام بودند. بقیه در لاک عافیت‌طلبی خودشان را فرو رفته بودند و وضع موجود را پذیرفته بودند. در یک چنین فضایی امام دستور جهاد داد. مدت‌ها اطرافیان امام کار کردند ۴۰ هزار نفر جمع کردند. کوفه ای که با یک اشاره ۱۰۰ هزار نفر جمع می شد  به زحمت شدند ۴۰ هزار نفر.

 ایران بود حجاز بود  یمن بود اطراف خلیج فارس بودند همه این‌ها کسانی بودند که وقتی فراخوانده می  شدند اینها می‌آمدند اما هیچ‌کدام از اینها حاضر به جمع شدن نبودند. لذا وقتی پیشنهاد صلح داده شده همگی مردم پذیرفتند. امام حسن مجتبی سلام الله علیه در ضمن خطبه‌ای پیشنهاد معاویه را به لشکر و مردم رساند. فرمود ” الا و انّ معاویه دعانا الی أمر لیس فیه عزّ و لا نصفه ” مردم بدانید که معاویه به ما پیشنهادی داده است که در این پیشنهاد نه عزت است نه انصاف. اگر دارای روحیه شهادت‌طلبی هستید درخواستش را رد کنیم و دست به شمشیر ببریم. تا خدای سبحان میان ما حکم کند .ولی اگر زندگی دنیا را می‌طلبید خواسته‌اش را اجابت کرده و رضایت شما را فراهم کنم.

وقتی کلام امام به اینجا رسید جالب است ” فناداه النّاس من کلّ جانب: البقیه، البقیه ” وقتی صحبت امام به اینجا رسید که فرمود مردم این طور شده من چکار کنم! اهل شمشیر و مبارزه هستید یا اهل صلح؟ مردم صدایشان از هر طرف بلند شد که ما زندگی دنیا را می‌خواهیم ” البقیه، البقیه ”  وقتی وضعیت این‌طور شد و مردم این گونه پاسخ دادند صلح را بر امام تحمیل کردند و پس از آنکه امام از این مردم جدا شد ” فلمّا افردوه أمضی الصلح ” وقتی که تنها شد رفت و صلح نامه را امضا کرد.

البته متن صلح نامه خودش انقلابی است که فرصت بیان نیست. این فضای آن زمان بود من سعی کردم در این چند دقیقه فضایی که در زمان صلح امام حسن و وضعیت مردم و فرماندهان دو گروهی که نقش اساسی در جامعه دارند برای اینکه یک فرمانده کل قوا اقدام لازمی را انجام دهد برای شما تبیین کنم که هم فرماندهان لشکر اسلام هم مردم دیگر همراه امام نبودند امام تنها بود. تنهاترین سردار نامی که گذاشته بودند قشنگ بود .

از آنجایی که تاریخ عبرت‌آموز است و ما باید درس بگیریم و عبرت بگیریم این را نقل می‌کنم تا روشن‌تر شویم اگرچه در آن زمانی که این قضیه اتفاق افتاد یعنی سال گذشته ماه مبارک رمضان من یک اشاره‌ای کردم به این نکته اما چون وضعیت کشور جور خاصی بود این طور تحلیل نکردم .خیلی دردآور است که عده‌ای در کشور ما در جریان مسائل هسته‌ای در همین ماه رمضان در سال گذشته گفتند ما در دوران صلح امام حسن قرار گرفته‌ایم و چاره‌ای نداریم جز قبول برجام. آیا واقعاً فرماندهان سپاه و ارتش این‌گونه هستند که ما الان گفتیم ؟ فرماندهان ارتش فرماندهان سپاه مثل فرماندهان سپاه امام حسن بودند؟ مردم ما در این زمان  مثل مردم زمان امام حسن بودند که ناچار باشیم صلح را بپذیریم؟

 این همانی است که چند روز قبل در دیدار مسئولان نظام رهبر معظم انقلاب فرمودند عده‌ای در هر دو طرف مبالغه می‌کنند. باید واقع‌بین بود و از همه جهات مسائل را بررسی کرد. نتیجه واقع بین نبودن می‌شود خسارت‌های غیرقابل جبران و یا دادن هزینه‌های گزاف. سه سال کشور معطل شد همه اقتصاد و مسائل دیگر آب خوردن ما و وضعیت هوا و نمی‌دانم خیلی از امور دیگر به این امر گره خورد. داشته هایی که با خون دل و دادن شهیدان  بزرگواری از دانشمندان ما داده بودیم اینها را واگذار کردیم. اما آنچه را که خواستیم به دست نیاوردیم. هنوز هم به دست نیاورده‌ایم و آمریکای خبیث و پلید قطعاً به آن تعهداتی که کرده است عمل نخواهد کرد .

در سال ۷۹ رهبر معظم انقلاب بیانی دارند من بیان ایشان را می‌خوانم : اگر گوش به جلو دار اگر گوش به فرمانده اگر گوش به رهبر در جامعه داده نشود بلاهایی که در تاریخ بر سر امت‌های گذشته آمده به وجود خواهد آمد. آقا چه فرمودند؟  من به شما عرض کنم که امروز دشمن قادر نیست امروز به برکت ملت هوشیاری مثل ملت ایران به برکت افکار برانگیخته ای مثل افکار ملت ایران به برکت انقلاب بزرگی مثل انقلاب اسلامی ایران نه آمریکا و نه بزرگ‌تر از آمریکا اگر در قدرت‌های مادی باشد قادر نیستند حادثه‌ای مثل حادثه صلح امام حسن را بر دنیای اسلام تحمیل کنند. اینجا اگر دشمن زیاد فشار بیاورد حادثه کربلا اتفاق خواهد افتاد. من خدا را شکر می‌کنم که ملت ما بیدار و مسئولان ما  بر گرد محور دین و اسلام متفق الکلمه هستند. این بیان ایشان است.

این بیان و حمایت مردم و آن فرماندهان لشکر و فرماندهان سپاه و ارتش. باید خیلی مسئولین دیگر مواظب باشند که خدای نکرده در نحوه عملکردشان و در ادامه این مسائل خدای نکرده عملشان عمل مطابق با شأن نباشد .ما اینجا در این روز جمعه ماه رمضان در مصلای کرج عرض می‌کنیم : رهبرا تا آخرین نفس برای مبارزه با دشمن با استکبار و با آمریکای جنایت پیشه و اذناب داخلی و خارجی‌اش لحظه‌ای کوتاهی نخواهیم کرد.

 پنجم تیر روز بین‌المللی مبارزه با مواد مخدر است که در کشور ما به خاطر اهمیت موضوع از اول تیر یک هفته و بعضاً ۱۰ روز به آن می‌پردازند با عنوان مبارزه با مواد مخدر . می‌دانید یکی از اهداف استکباری برای نابودی جوامع بشری همین ماده است .یعنی ترویج این بلیه است که از این بلیه به عنوان بحران هزاره سوم یاد می‌شود. دشمنی و جنگی که مرزی ندارد . بگوییم که با چه کسی و کجا می‌جنگیم ؟!  بیله شومی که خیلی خاموش کیان خانواده را و جامعه و اقشار مختلف مردم را مورد صدمه قرار داده است و تهدید می‌کنند .

مبارزه با این پدیده شوم که خودش یکی از منکرات و اعظم منکرات است نهی منکر می‌طلبد. آن هم نهی از منکر همگانی را و عزم جدی مردمی را طلب می‌کند. تا ضمن این که مردم خودشان آگاه می‌شوند آگاه هم بکنند. استفاده از این مواد گرایش به آنها فقط تفریح نیست که بعضی‌ها شاید ابتدائا این‌طور مبتلا می‌شوند. بلکه آسیب اجتماعی است و تبعات فراوانی را به همراه دارد. گذشته از ضررهای اقتصادی که به کشور وارد می‌کند و به شخص تحمیل می‌کند یکی از چهار عامل مرگ و میر در کشور است. به علاوه تهاجم به فرهنگ و سلامت اجتماع است مفاسد فراوانی دارد.

چون می‌دانم برادر بزرگوارمان جناب آقای اسدیان قبل از خطبه‌ها مواردی را که لازم بود به سمع شما رسانده‌اند و کارهای خوبی هم در استان در این رابطه شده است زیاد تصدیع نمی‌دهم. اما بدانید که استان ما به واسطه مسائل خاصی که دارد خیلی در معرض این بلیه است. عزم همگانی مسئولین و مردم را می‌خواهد. به نظر می‌رسد که دستگاه‌های مسئول در راستای آگاهی بخشی و توجه به نوع مواد و نحوه بهره‌برداری آنها تغییر اساسی که در نوع آنها به وجود آمده باید کار بیشتری را انجام دهند. آگاهی بیشتری را به خرج بدهند. سرمایه گذاری بیشتری در آگاهی بخشی انجام بدهند. در مدارس در دانشگاه‌ها در مساجد در ادارات هرجایی اجتماعی وجود دارد این کار صورت بگیرد خیلی خوب خواهد بود.

خانواده‌ها به خصوص بیشتر باید مطلع باشند. پدرها و مادرها توجه داشته باشند. عوارض را ببینند در بچه‌هایشان بی‌تفاوت نباشند. این جور امور مسئولیت ساز است. این طور نیست که دیدیم فرزندمان مبتلا شد بی‌تفاوت باشیم. اجازه به‌وجودآمدن زمینه را نباید داد تا از کشور ریشه‌کن شود. خود خانواده‌ها در این زمینه نقش بیشتری دارند و تأثیرگذاری بیشتری دارند. نکاتی هم قبلاً به عزیزان عرض شده ان‌شاءالله در بحث پیشگیری و بحث اطلاع رسانی کارهایی انجام بگیرد تا این بلیه از منطقه دفع شود .از مساعی که عزیزان در این زمینه داشتند چه نیروی انتظامی و چه ستاد مبارزه چه دستگاه‌های امنیتی چه دستگاه قضایی از همه این عزیزان تشکر می‌کنیم.

 نکته دیگری که عرض می‌کنم رهبری در دیدار مسئولین نظام مطالب مهمی را بیان کردند. می‌توان گفت یکی از محورهای مهم او اشاره به نقشه دشمن برای از بین بردن توانمندی‌ها جمهوری اسلامی بود که اگر نتوانند, جلوی رشد توانمندی‌ها را بگیرند. این را ایشان تأکید کردند. دشمن را هم معرفی کردند که کسی اشتباه نکند و راه عوضی نرود .دشمن معلوم است که کیست. یکی آمریکا است و یکی رژیم غاصب .و فرمودند عده‌ای فکر می‌کنند که اگر ما با آمریکا کنار بیاییم مشکلات ما حل می‌شود. که این را یک توهم دانستند.

واقعاً هم توهم است چون ذات آمریکا پلید است .خود نجاست با آب پاک نمی‌شود بخواهی با آب تمیز کنی نجس تر می‌شود. ذاتش پلید است .سگ را شما هی آب بکشید  سگ که پاک نمی‌شود خیس می‌شود و جاهای دیگر را هم نجس می‌کند .در همین روزها ببینید که چه کشتاری در آنجا واقع شده. منشأش چه بود و چه کسانی بودند بماند  .آتش فتنه‌ای که برای دنیا درست کردند دامن خودشان را گرفت. ۵۰ نفر در این فاجعه کشته شدند. نشان دهنده عمق فاجعه است .اینها می‌خواهند امنیت جهان را تأمین کنند ؟ از تأمین امنیت برای کشور خودشان و مردم خودشان عاجز هستند. اتفاقی هم که یک گوشه کشورشان می‌افتد کل کشورشان را در بر می‌گیرد خیلی امنیتی می‌شود .

شما ببینید همین روزها سربازان گمنام امام زمان را فرزندان این ملت را ببینید که در مرزها چگونه حفاظت می‌کنند و حمایت می‌کنند. مردم در شهر آرام هستند.چقدر دنیا واقعاً وارونه شده. جنگل است. جنگل هم برای خودش قانونی دارد .کشورهای اروپایی و غربی که خودشان را مدعی تمدن و استقلال و آزادی و مبارزه با تروریسم می‌دانند جمع شدند و به یک کشور جعلی که با ترور و خون مردم بنا شده است رأی دادند که تو ریاست کمیته  حقوقی مجمع عمومی سازمان ملل را داشته باشی . این لطیفه نیست ؟

دنیا را مسخره کردند. کشوری که نقض حقوق بشر می‌کند و به خود شورا هم پاسخ‌گو نیست او را رئیس همان شورا کنند. نمی‌دانیم سازمان ملل متحد این ننگ را چگونه می‌خواهد جمع کند .دبیر کلش که اعلام می‌کند که رشوه گرفتم. کشوری که تا مرفق دستش به خون بچه‌ها و کودکان و بی‌گناهان و مظلومان آغشته است را تبرئه می‌کنند کشور جعلی که مظهر فساد در عالم است ریشه همه جنایات دنیاست رئیس کمیته حقوقی می‌کنند. این چه وضعی است؟ البته مردم ما وظیفه‌شان را راجع به اسرائیل خوب می‌دانند و فراموش نمی‌کنند که درباره او چه بگویند.

در جلسه‌ای که سران نظام و حضرت آقا داشتند دل من خیلی سوخت. از یک جهتی وقتی دیدم که رئیس‌جمهور محترم ما نزدیک یک ساعت در برابر مسئولین نظام در حضور رهبر معظم انقلاب سخن گفته و از برنامه‌هایی که داشتند مسائل اقتصادی و رشدی که در مسائل اقتصادی بوده بیان کردند اما یک کلمه از فرهنگ و کار فرهنگی نگفتند. نگران‌کننده بود به نظرم. اینجاست که روشن می‌شود چرا رهبری می‌فرمایند که ولنگاری فرهنگی در جامعه آمده است. مراد رهبری از ولنگاری فرهنگی بی‌تفاوتی مسئولان است. این خطر بزرگی است. اگر مسئول بی‌تفاوت باشد می‌شود همین که می‌بینید.

باید مردم و جوان‌ها وارد عمل شوند. در مسائل اجتماعی به خصوص امر به معروف و نهی از منکر . خودم فرصت نشد که با لباس مبدل این روزها بروم سر بزنم. بعضی از دوستان را گفتم که بروند سر بزنند. بعضی از ادارات و بیمارستان‌ها دستگاه‌های دولتی اینها مواجب بگیر دولت هستند. نان خور دولت هستند. در این سیستم و در این دستگاه دارند ارتزاق می‌کنند. نمی‌شود که هم استفاده کرد همه در مسیری که دشمنان برای ما تهیه دیده‌اند قدم برداشت . لااقل دستگاه‌ها به خودشان بیایند.

من اگر ببینند در دستگاهی زیرمجموعه آن رعایت موازین را نمی‌کنند چه در بخش رشوه باشد نعوذبالله چه در بخش مفاسد دیگر باشد و بی‌بندوباری های اجتماعی باشد مسئولان دستگاه را ما مورد عتاب و خطاب قرار می‌دهیم. این بی‌غیرتی و بی‌عرضگی و بی اهتمامی مسئول آن دستگاه است. اوست که نتوانسته زیر مجموعه خودش را اداره کند. اگر یک مفسده ای در آن دستگاه به وجود بیاید و رئیس آن دستگاه اهتمامی به درست کردن آن مجموعه نداشته باشد مسئول است و پیش خدا و نزد خدای تعالی عذری ندارد.

 لذا رهبری باز تأکید کردند که جوانان انقلابی باید همچنان پر شور کار خودشان را انجام دهند. توجه کنید و امر به معروف لسانی را جدی بگیرید. نه این که یک گروهی تشکیل شود و آن گروه بروند امربه‌معروف کنند. این خوب است و دارد انجام هم می‌شود. اما امر به معروف باید همه‌گیر باشد. همه ما مسئول هستیم نه اینکه بگوییم یک گروهی درست کردیم آنها می‌روند امربه‌معروف می‌کنند. خب یک گروه هم درست کنید آنها بروند نماز بخوانند. یک گروه هم درست کنید آنها روزه بگیرند .پولش را هم می‌دهیم. نمی‌شود ,همه ما مسئول هستیم.

هر کسی در هر جایی منکری را دید منکر فقط بی حجابی نیست کم کاری‌ هم منکر است. اگهرشیر آبی را جایی دیدید دارد چک چک می‌کند نبستید منکر است .باید ببندید تذکر بدهید خودتان هم اقدام کنید .کم‌کاری کم‌فروشی بد دهنی و بد زبانی این‌ها هم منکر است. منکر که می‌گویم فقط منظورم بی‌حجابی نیست. در برابر منکرات همه مسئول هستند. رئیس اداره ای که دیر می‌آید و زود می‌رود حقوق آنچنانی می‌گیرد این‌ها همه منکرات جامعه است.

جوان‌ها هم که بنا شد پرشور باشند که رهبری تأکید می‌کنند حتماً باید این‌گونه باشد. وارد میدان شوند البته با برنامه. طراحی داشته باشند. استراتژی داشته باشند. دشمن‌شناسی شان خوب باشد .در دام دشمن و در زمین دشمن عمل نکنند. موازی کاری هم نداشته باشند. بار اضافه بر نظام تحمیل نکنند .

راجع به مسکن مهر می‌خواستم نکته ای را بگویم بعضاً دیده می‌شود آن کسی که مسئولیت دارد و باید این کار را دنبال کند شروع می‌کند به فرافکنی و فحش دادن که این کار خوبی نیست. راجع به فضای مجازی و مفاسد اقتصادی و مرحوم شهید چمران که رضوان خدا بر او باد در فرصت دیگری ان‌شاءالله تصدیع بدهم.

در انتشار این خبر سهیم باشید:

پاسخی بگذارید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر وبسایت امام جمعه کرج در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.