شرح حدیث معراج - 1394/11/7

اهل محبت الهی هول و هراس قیامت را نمی‌بینند

روابط عمومی ۰۷ بهمن ۱۳۹۴ ۰
  • درس اخلاق
  • ۱۳۹۴/۱۱/۷
  • کرج – مصلای امام خمینی (ره)

بسم الله الرحمن الرحیم

اخلاق

” ثم لا انصب له میزانه “

اگر توجه داشتید که دارید جلسه قبل اشاره شد به این که مسئله معاد و یاد مرگ و قیامت و مسائل مربوط به صراط و تطایر کتب و قبر و قیامت و برزخ و بهشت و جهنم و مسائل مربوطه , خیلی سطحش بالا و عمیق است . ولی اطلاعات ما و تحقیق ما و عمق یابی مطلب و رسیدن به حقیقت مطلب بسیار ضعیف است . و تعبیری از مرحوم علامه رضوان‌الله علیه  نقل کردیم و آن اینکه این مباحث دوران طفولیتش را می‌گذراند. بعضی از مباحث خیلی بحث شده ,دیگر کهنسال شده.

 توجه عمیق به توحید و معاد

مباحث مربوط به معاد بسیار مهم است تا جایی که یک ششم از قرآن تقریباً مربوط به معاد است و قرآنی که “لا رطب و لا یابس الا فی کتاب مبین” هر چیزی که مورد نیاز ماست در این کتاب تنظیم شده همه مسائل مورد ابتلای ما دنیایی و آخرتی ما, هر چیزی که ما به آن احتیاج داریم برای سیرمان , برای سعادتمان , کمالاتمان حیات معنوی مان , حیات مادی مان همه اینها در قرآن مجید آمده که هیچ تر و خشک نیست مگر اینکه در قرآن آمده.  یک ششم آن معاد است . یعنی یک ششم از کارهای ما که در طول شبانه روز و معارفی که کار می‌کنیم باید مربوط به معاد باشد. ولی این طور نیست .

ما چقدر با معاد زندگی می‌کنیم؟ چقدر ارتباط با مرگ و قیامت داریم؟ عنصر اصلی انحرافات و بزه و ناهنجاری‌ها در جامعه و در خانواده، در محل کار و در این جور جاها ضعف توحید و معاد است. توحید انسان ضعیف است و معاد باوری او ضعیف است . قیامت را باور ندارد و هر کاری که دلش بخواهد می‌کند. چون قیامت و محاسبه اعمال برایش حل نشده .توجه ندارد که بالاخره مورد حساب و کتاب واقع می‌شود.

از آن طرف هم خدای تعالی ناظر بر اعمال اوست. خود او که محاکمه می‌کند خود او شاهد است و امثال ذلک. این گرفتاری‌ها به وجود می‌آید .چیزهایی که انسان می‌بیند و می‌شنود ,حرف‌ها ,حرکت‌ها ,برخوردها ,موضع‌گیری‌ها در مسائل فردی, در مسائل خانوادگی, مسائل اجتماعی در بعضی از این‌ها نه خدا را باور دارد یا اگر هم دم از خدا می‌زند قطعاً به معاد باوری ندارد. کسی که قیامت را باور دارد ,مگر این گونه عمل می‌کند؟ در اعمال خودمان بازنگری کنیم . اعمال خودمان را دائم محک بزنیم.

 عرضه دین

حضرت عبدالعظیم حسنی رضوان‌الله علیه و سلام الله علیه شخصیت بزرگی است در تاریخ اسلام. آن قدر ویژگی دارد که امید است که زیارت او ثواب زیارت امام حسین علیه السلام را داشته باشد. این شخصیت تمام بزرگی اش یا قسمت عمده بزرگی او این است که پیش امام معصوم رفت و گفت من این هستم. باورهای خودش را نسبت به دین گفت. گفت من قائل به این هستم که خدا این گونه است, صفاتش این است, ویژگی‌هایش این است, نماز, روزه, معاد, من اینها را قبول دارم .درست است؟ دین خودش را به امامش عرضه کرد .چون هر چند وقت یکبار  ممکن است انسان مسیر را کج برود .

تدریجی بودن انحراف

انحراف یک مرتبه به وجود نمی‌آید. انحراف آرام آرام به وجود می‌آید. بعد یک مرتبه می‌بیند که خیلی فاصله گرفت. من بعضی وقت‌ها برای اینکه دوستان این را خوب متوجه شوند می‌گویم , شما اگر سربازی رفته باشید یا به میدان تیر رفته باشید و تیراندازی کرده باشید این را خوب بلدید. جلوی شما هدف‌هایی را می‌گذارند به اسم سیبل, آن کسی که در برابر آن نشسته و اسلحه‌اش هم دستش است اسلحه را درست هدف‌گیری می‌کند شلیک می‌کند. به اندازه یک میلی متر یا دو میلی متر سر اسلحه کج شود گلوله و مرمی با سرعت تمام خیلی صاف کج می رود. و در صد متر یک متر آن‌طرف‌تر است , به سیبل کناری می‌خورد. در ۴۰۰ یا ۵۰۰ متر خیلی می‌شود.

عرضم این است که انحراف از یک جای کوچک شروع می‌شود. از یک حرفی , حدیثی . بچه خوبی است, حزب‌اللهی است, متدین است ,اهل نماز و روزه است, ولایی است, اما یک مرتبه می‌بینید که یک حرف, یک جریان ,یک مسیر, یک اشتباه , در یک جا شروع می‌شود و روی آن آرام آرام جلو می‌رود. مستقیم کج می رود. و چون انسان متوجه نیست فکر می‌کند دارد صاف می رود. یک مرتبه که به خودش می‌آید می‌بیند که جاده اصلی آن طرف است .

مثل این است که شما اول اتوبان دارید از وسط می روید ,بعد می افتید در قسمت خاکی اتوبان .همان خاکی را مستقیم می روید , یک دفعه به خودتان بیایید می‌بینید که اتوبان آن‌طرف است و شما طرف دیگر رفتید و جاده یک جای دیگر است فکر می‌کردید دارید صاف می‌روید. باید مواظب انحراف بود .خدای نکرده اگر انحراف به وجود بیاید کار سختی است برگرداندن .

آنهایی که جنس شناس هستند با افراد که حرف می‌زنند می‌گویند در این زمینه انحراف هست. مثل پارچه فروش. دیده‌اید دست به پارچه که می‌زند می‌گوید جنسش خوب است, این جنسش خراب است. کارهای فرهنگی هم این طور است. خیلی‌ها کار فرهنگی می‌کنند اما آن کسی که کار فرهنگی شناس است تا می‌بیند می‌گوید که جمعیت شان زیاد است, ۱۰ هزار نفر بعضی وقت‌ها جمعیت دارند , اما خبره کار تا نگاه می‌کند می‌گوید در آن انحراف هست, به درد نمی‌خورد , باید جمع شود. با این همه جمعیت !؟ بله باید جمع شود. باید مواظبت انحراف بود . اگر بیاید می‌برد ولو اینکه اهل نماز و روزه باشیم. مگر آن کسانی که جلوی امام حسین علیه السلام ایستادند نماز نمی‌خواندند؟ نماز خوان بودند. باید مواظب بود.

بحث ما درباره قیامت است .اگر ما توجه به قبر و قیامت نداشته باشیم مسیر زندگی انسان می‌افتد در وادی هایی که نباید بیفتد. خیلی باید با دقت تمام دائم دین را به اهلش عرضه کرد , که ببینید از جاده منحرف شده‌اید یا نشده‌اید ” من اینطور هستم ,این طور عمل می‌کنم, من این چیزها را می‌گویم. درست است همین را ادامه بده .” هرچند وقت یکبار. والا خطرناک خواهد بود .مسئله معاد یکی از آن مسائلی است که برای ما خط کش است. دائماً کارهایت را با قرآن و روایت و دستورات مرجعت بسنج ببین آیا داری در قالب حرکت می‌کنی یا نه؟ این کار را می‌توانید در قیامت پاسخ‌گو باشی یا نه؟ این کار الان از نظر فقهی و شرعی درست هست یا نه؟ این کار باید انجام بگیرد یا نه ؟معیار داشته باشید.

 یکی از آن چیزهایی که خدای تعالی به رسول مکرم اسلام صلی الله علیه و آله در اینجا بیان فرمود که درباره قبر و قیامت بود که از ویژگی‌های اهل محبت است این است که اینها هول و هراس قیامت را نمی‌بینند . اهل محبت الهی هول و هراس قیامت را نمی‌بینند . همین مرگ هولی دارد .هولی دارد برزخ . برای یک عده  برزخ در خواب هستند .یک عده در بهشت برزخی هستند .یک عده در جهنم برزخی. یک عده ی زیادی هم , بلاتکلیف خواب هستند تا قیامت برپا شود.

فاصله برزخ تا قیامت

ما باید چند کار در مسئله قیامت انجام بدهیم. اول شروع کنیم آیات قیامت را یک دور فقط بخوانیم. فقط معنای ظاهری آن را بفهمیم. یک دور روایاتی که مربوط به قیامت است را بخوانیم. بعد یک دور تحلیلی بخوانیم .تحلیل کنیم و بحث کنیم. آن وقت ببینید که چه دریایی از معارف در آن جوشش دارد. در روایت دارد از حضرت آدم هر کسی که مرده تا الان در عالم برزخ است. بعد از این هم در عالم برزخ خواهد بود. تا ببینیم که کی قیامت برپا شود. این مدت طولانی برای یک عده این طور است .

در روایت دارد انسان وقتی مُرد و داخل قبر گذاشتند او را , می‌بیند یک حوریه ای به دیدنش آمد. به گردن این حوری یک گردن‌بندی است .خیلی گردن‌بند زیبایی است. این توجهش به آن گردن‌بند جلب می‌شود می‌رود که این گردن‌بند را بگیرد پاره می‌شود می ریزد. با همدیگر شروع می‌کنند به جمع کردن دانه‌های این گردن‌بند وقتی دانه‌ها را جمع می‌کند قیامت برپا می‌شود.

یک عده‌ای حالا حالاها آنجا هستند. با معیار زمانی ما قابل سنجش نیست. این را به این سادگی‌ها نمی‌شود فهمید. یعنی چه برای یک عده مکثشان این قدر طول می‌کشد؟ برای یک عده بیشتر طول می‌کشد. عذاب می‌کشند . هول و هراس دارد .این هول و هراس را اهل محبت الهی نمی‌بینند.

مواقف ترسناک

یاسر خادم حضرت رضا سلام الله علیه  می‌گوید شنیدم که حضرت می‌فرمود. ترسناک ترین مواقف برای افراد سه موقف است ” ان اوحش ما یکون هذا الخلق فی ثلاثه مواطن” در سه جا. روزی که زاییده می‌شود و از شکم مادر خارج می‌شود و دنیا را می‌بیند, و روزی که می‌میرد و آخرت و اهل آن را می بیند و روزی که برانگیخته می‌شود و احکامی می‌بیند که در دنیا مثل آن‌ها را ندیده. جالب است. این سه روز سه‌روز بزرگ و مهم  روزی که از مادر به دنیا می‌آید و روزی که میمیرد و روزی که برانگیخته می‌شود.

 ” خدای بزرگ در سه جا درباره یحیی علیه‌السلام فرمود : سلام علیه یوم ولد و یوم یموت و یوم یبعث حیا” همین سه موقف را.  این روایت از امام رضا علیه‌السلام است که عرض می‌کنم استناد به آیه قرآن آیه ۱۵ سوره مبارکه مریم دارد که خدای بزرگ در سه جا به یحیی سلام داد و ترسش را به امنیت تبدیل کرد. هول و هراس را  برای یحیی تبدیل به امن و امان کرد. برای ما هم اگر اهل محبت الهی باشیم یکی از آثار محبت این است که آن هول و هراس تبدیل به امنیت می‌شود. سلام بر او روزی که متولد شد و روزی که می‌میرد و روزی که زنده می‌شود و برانگیخته می‌شود.

” قد سلم عیسی بن مریم علی نفسه فی هذه الثلاثه المواطن فقال و السلام علی یوم ولدت و یوم اموت و یوم ابعث حیا ” حضرت عیسی خودش بر خودش سلام کرده , در این سه جا , سلام بر من روزی که متولد شدم روزی که می‌میرم و روزی که زنده می‌شوم و برانگیخته می‌شوم . معلوم می‌شود که این سه روز خیلی هول دارد. یعنی خیلی وحشت و ترس دارد. انسان باید طوری زندگی کند که این راه را با آسایش و راحتی برود.

ایمان آوردن یکی از اشراف عرب

یک روایت دیگر بخوانم و بعد نکته عمیق‌تری بگویم . از ارشاد مرحوم شیخ مفید نقل می‌کنیم این روایت را . ” انه لما عاد رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم من تبوک الی مدینه ” آن روزی که رسول خدا صلی الله علیه و آله از جنگ تبوک به مدینه بر می‌گشت ” قدم الیه عمرو بن مَعدی کَرَب” یکی از اشراف عرب است, آمد خدمت حضرت رسید پیغمبر صلی الله علیه و آله به او فرمود : ای عمرو اسلام بیاور تا از ترس بزرگ ایمن شوی. او هم یک آدم شجاعی بود. گفت: من از چیزی نمی‌ترسم نام پیغمبر صلی الله علیه و آله را برد و گفت ترس بزرگ‌ چیست؟ من از چیزی نمی‌ترسم. پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمودند ” یا عمرو انه لیس کما  تظن ” این آن چیزی که تو گمان می‌کنی نیست. مثلاً دشمن گردن کلفتی باشد, تو بروی با آن بجنگی .این از آن نوع نیست .صیحه ای مردم را فرا می‌گیرد که هیچ مرده ای نیست مگر اینکه از گور برمی‌خیزد و هیچ بنده‌ای نیست مگر اینکه می‌میرد , مگر اینکه خدا بخواهد .سپس صیحه دیگری مردم را فرا می‌گیرد و هر کس که مرده از گور برمی‌خیزد. (اشاره به صور اول و صور دوم دارد. صور اول همه می‌میرند صور دوم همه زنده می‌شوند ) همه صف می‌کشند. و آسمان دریده می‌شود.” و تنشق السماء” و زمین پاره پاره می‌گردد و کوهها در هم می‌شکند و پاره های کوه پیکر آتش می‌شود و این پیکره آتش به اطراف پرتاب می‌شود. و هیچ صاحب روحی نیست مگر آنکه دلش کنده می‌شود و دینش را یاد می‌کند و به خود مشغول می‌کند مگر آنکه خدا بخواهد .(که یک عده این‌طور نیستند اینهایی که می‌گوید مگر آنکه خدا بخواهد , یعنی اگر شما ارتباطتت را با خدا تقویت کنی رابطه ات با خدا درست باشد مشمول آن میشوی ) ای عمرو حال تو در این شرایط چگونه است؟ تو که می‌گویی من نمی‌ترسم! چنین صحنه‌ای را ببینی که کوه آتش شده و تکه تکه به سمت تو می‌آید آسمان پاره شده و زمین می‌ریزد زمین‌ را زلزله فرا گرفته است وضعیت یک چنین وضعیتی است چه میکنی!”

من زلزله را از نزدیک دیده ام . زلزله رودبار را من آنجا بودم برای کمک رفته بودم. ۱۴ پس زلزله آمد .صدا غرش میکرد .سنگ‌های روی زمین می‌پریدند بالا. زلزله غیر از آن هم دیده بودم ولی این خیلی عجیب بود .خوف دارد. شما این جا روی زمین نشسته اید اما این زمین وقتی شروع می‌کند به تکان خوردن آدم نمی‌داند باید چه کار کند. مضطرب می‌شود . پایش هیچ جا محکم نیست. کنترل آدم از دست می‌رود. وحشت آدم را می‌گیرد. برای همین باید نماز آیات بخواند. نماز آیاتش هم قضا ندارد. تا آخر عمر اگر کسی نماز زلزله به گردنش آمد تا آخر عمر ادا است. یک چیز عجیبی است با صدا سنگ‌ها بالا می‌پریدند. شجعان عرب هم باشد باز یک چنین صحنه‌ای را ببیند خوف او را می‌گیرد.

عمرو گفت مطلب مهمی می‌شنوم. آنگاه به خدا و پیامبر ایمان آورد. ” فآمن بالله و رسوله و آمن معه من قومه ناس و رجعوا الی قومهم ” آن گروهی که با او بودند به واسطه همین بیان که رسول خدا صلی الله علیه و آله از قیامت فرمود همه ایمان آوردند.

 نگاه خدا

روایاتی که مربوط به مرگ و قیامت است را هرچند وقت یک بار بخوانید. توجه کنید که این‌ها خیلی اثر دارد. اینها انسان را از آلودگی‌ها نجات می‌دهد. انسان را کمک می‌کند به اینکه رشد کند و تعالی داشته باشد. قرآن کریم در بعضی از آیات این‌گونه می‌گوید. در آیه ۷۷ از سوره مبارکه آل‌عمران در این قسمت از آیه می‌فرماید ” و لا یکلمهم الله و لا ینظر الیهم یوم القیامه و لا یزکیهم و لهم عذاب الیم ” خدایی که ارحم الراحمین است خدایی که به تمام بندگانش نظر دارد خیلی عجیب است خوب این نکته را دقت کنید.

در حالات رسول خدا صلی الله علیه و آله وارد است که وقتی حضرت می‌خواست با کسی سخن بگوید چهره به نیم رخ نمی کشید تمام رخ بر می‌گشت و به سمت طرف نگاه می‌کرد .در شرح این حدیث که رسول خدا صلی الله علیه و آله تمام رخ با افراد مواجه می‌شد و نگاه می‌کرد فرمودند به این که شیوه پیغمبر خدا همان سنت خداست. همان کاری است که خدا انجام می‌دهد. خدای تعالی چگونه است؟ خدای تعالی خودش را با همه کلماتش به بنده هایش نشان داده .هرگز نصفه و نیمه نشان نداده .

خدای تعالی دو نوع تبعیض ندارد: هرگز با بعضی از اسامی و اسم‌ها یش ظهور نکرده و هرگز با بعضی از بندگان دون بعضی سخن نگفته . خدای تعالی هم ظهورش همه جایی است هم گفتارش همگانی است. یعنی با همه سخن می‌گوید همان طور که خودش را به همه نشان می‌دهد. همه چیزش را به همه نشان می‌دهد. اگر کسی شایستگی خودش را از بین برد اعتبار خودش را از بین برد و خراب کرد همه این زیبایی‌ها را پشت سر گذاشت و توجه نکرد آن موقع از آن جلوه‌های همه جایی خدا محروم می‌شود. از آن گفتار همگانی خدا محروم می‌شود.

 در آیه ۷۷ فرمود به اینکه ” و لا یکلمهم الله ” دیگر خدا با او سخن نمی‌گوید ” و لا ینظر الیهم ” خدایی که به همه نگاه می‌کند دیگر به او نگاه نمی‌کند ” و لا یزکیهم”  دیگر از گناه هم پاک نمی‌شود.  یعنی هر چقدر هم توبه کند آن توبه به دردش نمی‌خورد. از آلودگی‌ها به این سادگی‌ها پاک نمی‌شود. ظرف وجودی اش را دیگر برعکس کرده است و خراب کرده آن کاری را که باید انجام دهد .

همه ی عالم تسلیم خدا

بد نیست بدانید من این نکته معرفتی را برای شما بیان کنم که همه ما بهره ببریم. خدای تعالی در سراسر عالم و هستی خودش را نشان داده است. تمام عالم وجود را وقتی شما نگاه کنید تمام عالم منقاد خداست. تمام عالم حامد خداست. تمام موجودات عالم مسبح خدا هستند. تمام موجودات عالم سجده می‌کنند بر خدای تعالی. اینها را قرآن در آیه ۸۳ از سوره مبارکه آل عمران فرمود ” و له اسلم من فی السموات و الارض ” در مقابل خدای تعالی هر چیزی که در سماوات و ارض است تسلیم است .منقاد خدا است. در آیه یکم سوره مبارکه جمعه یا آیه یکم از سوره مبارکه تغابن فرمود ” یسبح لله ما فی السماوات و ما فی الارض ” یعنی هر چیزی که در آسمان و زمین است در مقابل خدا به تسبیح مشغول است. تسبیح خدا را می کند. در آیه ۱۵ از سوره مبارکه رعد و آیه ۴۹ از سوره مبارکه نحل قسمتی از آیه می‌فرماید ” و لله یسجد ما فی السماوات و ما فی الارض” هر چیزی که در آسمان و زمین است در مقابل خدا سجده می‌کنند. یعنی همین طور همه آفریده ها خدای تعالی را می‌شناسند و او را ستایش می‌کنند. به سمت او هم در حال حرکت هستند. در مقابل او منقادند. در مقابل او تسلیم هستند. در مقابل او حامد هستند. مسبح هستند. همه اسماء و صفات خدا را می‌شناسند. اما همه موجودات عالم از همه اسماء خدای تعالی  استفاده نمی‌کنند. خوب دقت کنید دارم یک نکته معرفتی را می‌گویم. بحث قیامت شد توحیدمان را هم قوی کنیم.

انسان مظهر اسم اعظم خدا

همه موجودات عالم به سمت کمالات الهی می روند اما نه با همه اسماء. فقط از ویژگی‌های انسان است که جامع است. یعنی انسان می‌تواند مظهر اسم اعظم خدا باشد. انسان می‌تواند کُون جامع باشد. همه را داشته باشد. مظهر اسماء و صفات الهی باشد و مسیر را آنقدر جلو برود تا برسد به آن جایی که ملائکه هم نمی‌روند. این جریان انسان است. انسان با بقیه موجودات فرق دارد. خدای تعالی اسما و صفات خودش را بیان می‌کند. ستایش می‌کند و می‌گوید: شما انسان ها از هر سمتی که بروید به خدا می‌رسید. اسما و صفات خدا در همه جا پراکنده است. همه عالم را که نگاه می‌کنید خدا می‌بینید. در آیه ۱۱۵ از سوره مبارکه بقره فرمود” و لله المشرق و المغرب فأینما تولوا فثم وجه الله ” تو ای انسان، خدا به تو این ویژگی را داد که چشم تو این گونه است که هر طرف را بنگری خدا را می‌بینی. خدا بین هستی. خدای تعالی فرمود تویی که هر جا را می‌بینی خدا را می‌بینی. حواست به این ویژگیت باشد. فرمان می‌دهد که همه موجودات عالم اسما و صفات من هستند. اسامی من هستند کلمات من هستند. لذا تو ای انسان برخلاف بقیه موجودات هر وقت که اراده کنی با هر اسمی که اراده کنی می‌توانی من را بخوانی” و لله اسماء الحسنی فادعوه بها ” . خدا اسماء حسنی دارد. تو هر کدام را که خواستی بخوان به سمت من بیا با هر اسمی که می‌خواهی بیا. پس انسان تنها موجودی است که در مقابل او یک راه قرار ندارد. با هر کدام از اسماء الهی می‌تواند به خدا نزدیک شود. همه اسماء الهی برای انسان مصیر الی الله هستند. الی لقاء الله هستند. صیرورت است. شدن است. اینکه این کلمات را شما نداشتید من الان به شما گفتم و شما الان دارید, به این می‌گویند صیر .یعنی شدید. شدن حقیقت انسان است.

تسبیح و تقدیس خدا

بعضی از انسان‌ها حیوان بالفعل هستند. حیوان هستند انسان نیستند. باید انسان بشوند. یعنی صیرورت بکند. صیر داشته باشد تا انسان بشود. این حرکت در درون است. لقای الی‌الله راه‌هایش زیاد است. همین اسماء حسنای الهی است. یک نکته عرض می‌کنم. اسماء الهی و اسم و صفت چه حسن باشد و چه غیره حسن برای خدای تعالی مذموم است. خوب دقت کنید که چه می‌گویم اسم و صفت چه حسن باشد چه غیر حسن, برای خدا مذموم است و منتفی است. چرا؟ اگر اسم و وصفی غیر حسن باشد,  نقص دارد, عیب دارد ,ناقص است, معیوب است. لذا ما خدا را تسبیح می‌کنیم. می گوییم منزه است خدای تعالی از عیب و نقص. سبحان‌الله. این سبحان‌الله یعنی هیچ عیب و نقصی ندارد. اسم و صفتی که حسن نباشد خدا از آن منزه است. اما اگر حسن باشد, علمی که داریم ,کمالاتی که داریم، کمال داریم, جمال داریم, همه اینها محدود است. چون محدود است خدا را تقدیس می‌کنیم از هر کمال محدودی. تقدیس یعنی این که خدا مقدس است. بالاتر است. تقدیس می‌شود. یعنی تقدیس می‌شود از هر کمال محدود ,علم محدود, قدرت محدود ,جمال محدود.

 در عربی یک چیزی داریم به آن می گوییم افعل تفضیل. مثل خوب و خوب‌تر در فارسی. در عربی می‌گویند فلانی عالم است فلانی اَعلم است. وقتی می‌گویند اَعلم یعنی ” تر ” است. بنابراین تر دوباره تر نمی‌خواهد. پس هر کسی گفت فلانی اعلم تر است غلط دارد می‌گوید. چون اعلم دیگر تر نمی‌خواهد. می‌گویند فلانی از فلانی اعلم تر است. اعلم تر غلط است. شما که الان پای این درس می‌نشینید دیگر غلط صحبت نکنید. اعلم هم همیشه یک نفر است. مثل اینکه می‌گوییم این کبیر است آن اکبر است. اکبر یک نفر است. دوتا اکبر نداریم.

  آدم ها کبیرند و بزرگند ولی یک نفر اکبر است. یک نفر اعلم است. یک نفر اتقی است. به این می گویند افعل فُعلی. مثل اکبر کبری. کبری هم همان اکبر است . مثل اصغر صغری. صغری هم همان اصغر است ولی مؤنث است. اینها را دارم می‌گویم که خوب یاد بگیرید . بنابراین می‌شود احسن حُسنی. آن چیزی که برای خدا خوب است و مطلوب است افعل تفضیل است. یعنی آن چیزی که احسن است. لذا حسن به درد نمی‌خورد. هر اسم و صفت حسن محدود است. احسن آن درجه یک است. مؤنث آن می‌شود حسنی. لذا خدای تعالی در قرآن فرموده است ” لله الاسماء الحسنی فادعوه بها” این را گفتم که بفهمید اسماءالحسنی یعنی چه. هر چیزی که خوب است از اسامی خدا و صفاتی که هست آن چیزی که برای خدای تعالی ثابت است خوبترین و زیباترین اسما و صفات است. خدای تعالی از انسان‌ها می‌خواهد که او را با همه اسماء حسنایش بخوانند .

پس انسان کامل کسی که در مسیر بندگی خدا قدم برمی‌دارد و در وادی محبت واقع می‌شود و به رضای الهی می‌رسد که همه درها به روی او باز است خدا را با همه اسماء و صفاتش می‌بیند و می‌خواند. لذا این انسان هیچ چیزی را در عالم بد نمی‌بیند. همه را اسم خدا می بیند و همه را حُسنی می بیند. در دعاهای ماه رمضان نخواندید؟! اللهم انی اسئلک من اسمائک باکبرها و کل اسمائک کبیره الله انی اسئلک باسمائک کلها”.

نگاه خدا , نتیجه اعمال خود ماست

حالا این انسان که خدای تعالی می‌گوید من با تمام وجهه به او رجوع می‌کنم, با تمام صورت, با تمام کلماتم با تمام بیان, کاری می‌کند که خدای تعالی می‌فرماید” و لا یکلمهم و لا ینظر الیهم یوم القیامه و لا یزکیهم ” این آیه مربوط به قیامت است. چون می‌گوید روز قیامت با آنها صحبت نمی‌کنم. یوم القیامه من آن‌ها را نگاه نمی‌کنم .یوم القیامه من گناهان آن‌ها را نمی‌بخشم .

ولی مگر می‌شود که قیامت از دنیا جدا باشد؟ قیامت باطن دنیاست. اگر من و شما از آیات الهی در این دنیا کور باشیم روز قیامت کور محشور می‌شویم.” قال لِمَ حشرتنی اعمی”. خدایا من را چرا کور محشور کردی با اینکه من بصیر بودم, بینا بودم؟ می گوید تو در دنیا آیات ما را ندیدی. از آیات ما چشم‌پوشی کردی حقیقت ندیدن تو که کوری آیات ما بود در قیامت به صورت کوری بروز کرد. اگر ما در دنیا هر عملی داشته باشیم حقیقت این عمل در قیامت برای ما بروز خواهد کرد. این وضعیت ما است در قیامت.

نماز اوج طهارت

پس این آیه درست است که می‌گوید خدا سخن نمی‌گوید خدا نگاه نمی‌کند این محصول کوشش و تلاش ما در دنیا بود. جوری عمل کردیم که در قیامت خدا دیگر ما را نگاه نکند. اما اگر خدا نگاه کند تمام رخ نگاه می‌کند تمام صورت نگاه می‌کند. این هم برای کسانی محقق خواهد بود که توجه داشته باشند. اولین شرطش چیست؟ اولین شرط برای اینکه به این مقام برسیم و بتوانیم از آن استفاده کنیم این است که اعضای ما طاهر باشد. خوب گوش کنید. اعضای ما طاهر باشد دست و پا و چشم و گوش و زبان و بطن و فرج طاهر باشد. اوج این طهارت کجاست؟ نماز است. لذا بزرگانی مثل مرحوم سید حیدر آملی رضوان‌الله علیه گفتند به هنگام نماز به اندازه‌ای فیض الهی نصیب انسان می‌شود که اگر عمر نوح داشته باشی بخواهی شمارش این فیض را بکنی نمی‌توانی. در حال نماز فیض خدا چنان بر انسان جاری می‌شود که اگر عمر نوح داشته باشی و بخواهی این فیض را شمارش کنی نمی‌توانی. تمام بروز حرف‌هایی که زدم در تطهیر اعضا و جوارح خودش را نشان می‌دهد. که نهایت این تطهیر در نماز است.

 نماز مناجات با خدا است.” المصلی یناجی ربه” یعنی میرود بالا بالا بالا زیر گوشی صحبت می‌کند. مناجات است, نه منادی. آن چیزی که انسان در آن خلوت به دست می‌آورد در هیچ حال دیگری به دست نمی‌آید. این یک راهی است که اهل بیت علیهم السلام به ما یاد دادند. شرح امام رضا علیه السلام بر وضو را بخوانید. این آبی که به صورت می‌ریزید منظور چیست. دست راستت را می شویی منظور چیست. خیلی عجیب است و وقتی آن را خواندید می‌فهمید که این مراحل کجاست.

 اولین مرحله اش در قرآن کریم آیه ۶ در سوره مبارکه مائده” یا ایها الذین آمنوا اذا قمتم الی الصلوه فاغسلوا وجوهکم و ایدیکم الی المرافق وامسحوا برئوسکم و ارجلکم الی الکعبین” این آیه شریفه اولین مرحله را می‌گوید که طهارت ظاهری می‌خواهد. وقتی می‌خواهید بلند شوید به سمت نماز شما اول باید چه کار کنید؟ طهارت ظاهری به دست بیاورید. ابتدا اعضا و جوارح نمازگزار باید شسته شود تا آمادگی سخن گفتن با خدا را پیدا کند. تا خدا با تمام جلوه  به سمت او رو کند . و با او سخن بگوید. خود خدا می‌گوید که اول خودت را تطهیر کن بعد بیا با من سخن بگو. لذا وظایفی که اعضا و جوارح ما دارند اگر به آن‌ها خوب عمل نکنیم”  ان السمع و البصر و الفؤاد کل اولئک کان عنه مسئولا”  از تک تک آنها درباره ما سؤال می‌کنند باید طاهر باشد. قلب ما چشم ما دستمان طاهر باشد, تا بتوانیم از آن نماز بهره ببریم. لذا آن جاهایی هم که می‌خواهد شهادت بگیرد اعضا و جوارح را از آنها شهادت می‌گیرد ” الیوم نخدم علی افواههم و تکلمنا ایدیهم و تشهد ارجلهم بما کانوا یکسبون ” آیه ۶۵ از سوره مبارکه یاسین.

 این آیات به ما چه می‌گوید؟ دارد نهیب می زند. دارد گوش ما را می‌گیرد که اعضا باید از آلودگی پاک باشد. بعد که شما وضو گرفتید و اعضا را پاک کردی در آن لحظه دستور به رکوع و سجود می‌دهد.” یا ایها الذین آمنوا ارکعوا واسجدوا واعبدوا ربکم و افعلوا الخیر لعلکم تفلحون ” آن وقت انسان هر کار خیری انجام دهد خدای تعالی برای او به اضعاف مضاعف پاداش می‌دهد. این مسیر بود که خواستم فعلاً برایتان بگویم. بحث ما از معاد کشیده شد به اینجا. اما اگر انسان اهل محبت و اهل مصیر باشد که با توجه به این اسماء حسنای الهی و درست عمل کردن در مسیر قرار بگیرد خدای تعالی فرمود چنین کسی را از هول مطلع یعنی از اهوال سنگین قیامت او را عبور می‌دهم. چنین انسانی را نمی‌گذارم دچار هول و هراس شود و آنها را ببینند.

علی اصغر مظلوم کربلا

یکی از راه‌هایی که ما را سریع به مقصد می‌رساند و خیلی سریع کمکمان می‌کند که این مسیرها را طی کنیم, محبت اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام است. محبت علی و اولاد علی، حسین‌بن‌علی و فرزندان حسین علیهم السلام. خاندان عصمت و طهارت. کربلا صحنه‌های سنگینی دارد .هر کدامش برای انسان تحملش دردآور و طاقت‌فرساست. اَین الطالب بدم المظلوم؟ خون مظلومانه ای که در کربلا روی زمین ریخته شد، حضرت حجت سلام الله علیه به خون‌خواهی او قیام خواهد کرد و او را می‌خواهد و در این دعا تذکر می‌دهد مقتول به کربلا، مظلوم به کربلا به تعبیر بعضی از بزرگان خون گلوی علی اصغر است. طفل شش ماهه حسین علیه السلام آخرین سرباز حسین. وقتی او را روی دست گرفت در حالی که تلظی میکرد می‌دانید حسین علیه السلام با این کار چه کرد؟ تمام بدی طرف مقابل را به رخ عالم کشید. که ببینید اینها چه موجودات پست و پلیدی هستند. نازدانه حسین روی دستش تلظی میکرد مثل ماهی که از آب بیرون آمده آب آب می‌گوید اما آن نامرد پلید پست فطرت تیر سه شعبه رها کرد.

در انتشار این خبر سهیم باشید:

پاسخی بگذارید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر وبسایت امام جمعه کرج در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.