خطبه های 11 دی 1394 شهر کرج:

دو انتخاب مهم را در پیش داریم. اینها را مواظبت کنید/ بعضی وقت‌ها با انتخاب غلط، آینده یک منطقه به باد خواهد رفت.

فضای مجازی ۱۱ دی ۱۳۹۴ ۱

بسم‌الله الرحمن الرحیم

متن کامل خطبه نماز جمعه استان البرز

شهرستان کرج توسط آیت‌الله حسینی همدانی

در تاریخ ۱۱/۱۰/۹۴

نماز جمعه 4 دی 94

بسم‌الله الرحمن الرحیم

الحمدالله رب‌العالمین و الصلاه والسلام علی سید الانبیاء و المرسلین

العبد الموید والرسول المسدد ابالقاسم المصطفی محمد

و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین سیما بقیه الله الاعظم فی الارضین

واللعن الدائم علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین

عباد الرحمن اوصیکم و نفسی بتقوی الله. یکی از اموری که اهل تقوا بر اساس آموزه‌های دینی به آن توجه دارند این است که معارف دینی و الهی را عمیقاً یاد بگیرند. چه در مسائل فردی، اجتماعی، مسائل سیاسی، خانوادگی، همه اموری که دین درباره آن مطالبی را بیان کرده همه آن را عمیقاً بیاموزند؛ که اصطلاحاً به آن تفقه گفته می‌شود. اگر انسان بدون فهم درست از دین عبادت هم بکند آن عبادت برای او سودی ندارد. مولای ما امیرالمؤمنین سلام‌الله علیه در عبارتی فرمودند ” عبادت کننده ناآگاه از دین مانند حمار آسیاب است”. کسی که بدون آگاهی، دین داری کند دور خودش می‌چرخد اما در سر جای خودش در آخر روز قرار دارد. یا در یک بیان دیگری فرمودند ” ای مردم خیری در آن دین و دین‌داری نیست که با تفقه و نیک فهمی یعنی فهم دقیق و جامع همراه نباشد” و آنقدر این مسئله مورد اهمیت است و اسلام به آن اهتمام دارد که مولانا صادق علیه‌السلام در یک بیان نورانی فرمودند ” اگر جوانی از جوانان شیعه را نزد من بیاورند که در دین تفقه و فهم عمیق نکرده باشد او را ادب خواهم کرد یعنی شلاق می‌زنم” لازم است که دوستان یک زمانی را در طول شبانه روز قرار بدهند برای اینکه مسائل دینی خودشان را، مسائل اعتقادی و شرعی را و همه اموری را که به آن نیاز دارند از جهت دینی و الهی یاد بگیرند و خودمان را در زمینه‌های مختلف رشد و پرورش بدهیم.

بحث ما اگر یادتان باشد که ان‌شاءالله هست، درباره عدالت از منظر امیرالمؤمنین سلام‌الله علیه در نهج‌البلاغه بود. نکاتی عرض شد، رسیدیم به شرایط اجرای عدالت. بعضی از موارد را بیان کردیم. یکی دیگر از شرایط اجرای عدالت که از نامه ۴۵ از نامه‌های امیرالمومنین در نهج‌البلاغه فهمیده می‌شود آن نامه ای است که حضرت برای عثمان بن حنیف انصاری نوشتند. عثمان بن حنیف از صحابه پیغمبر بود. بعد هم آمد در رکاب امیرالمومنین قرار گرفت و تا پایان عمرش از محبان امیرالمؤمنین بود. برادری هم دارد آن برادر هم همین گونه بود تا آخر عمر در رکاب امیرالمومنین بودند. حضرت او را والی مدینه کرد و در آنجا قرار گرفت. طبق این نامه یکی از شرایط اجرای عدالت این است که انسان نفس خودش را تحت کنترل قرار بدهد و هنگامی که غضب و شهوت هجوم می‌آورند نفس بیراهه نرود. این را از این نامه میفهمیم.

یکی از شرایط اجرای عدالت کنترل غضب و شهوت است. در در قسمتی از این نامه حضرت این‌گونه فرمود ” من اگر می‌خواستم می‌توانستم از عسل پاک و از مغز گندم و بافته‌های ابریشم برای خود غذا و لباس فراهم آورم اما هیهات که هوای نفس بر من چیره گردد و حرص و طمع مرا وا دارد که طعامهای لذیذ برگزینم در حالی که در حجاز یا در یمامه کسی باشد که به قرص نانی نرسد و یا هرگز شکمی سیر نخورد یا من سیر بخوابم پیرامون شکمهایی که از گرسنگی به پشت چسبیده و جگرهای سوخته وجود داشته باشد “. این را برای آن والی گفت که عرض می‌کنم که از شیعیان آن حضرت بود. در آن منطقه به مهمانی او را دعوت کرده بودند و او رفته بود بر سر یک سفره ای نشسته بود که آن سفره معمولی نبود اهل اتراف و اسراف شرکت کرده بودند و فقرا بر سر این سفره حاضر نبودند. حضرت چنین نامه عتاب آمیزی را نوشتند.

شبیه همین مطلب را در نامه ۵۳ برای مالک اشتر نخعی والی مصر که منشور حکومت داری را برای او نوشت داریم. در قسمتی از آن دارد ” فاملک هواک و شح بنفسک اما لا یحل لک ” هوای نفست را در اختیار بگیر و از آن چیزی که برای تو حلال نیست خویشتن‌دار باش. هوای نفس کجاست؟ وقتی که شهوت و غضب غلبه کند. شهوت و غضب که آمد اگر اختیار از دست انسان رفت عدالت از بین خواهد رفت. در ادامه دارد” باد غرورت، جوشش خشمت، تجاوز دستت، تندی زبانت را در اختیار خودت بگیر و با پرهیز از شتاب‌زدگی و فرو خوردن خشم خود، خودت را آرامش بده تا خشم فرو نشیند و اختیار نفس در دست تو باشد و تو بر نفس مسلط نخواهی شد مگر با یاد فراوان قیامت و یاد مرگ”.

این هم یک دستورالعمل است که انسان برای اینکه بر قوای خودش سلطه پیدا کند و بتواند خودش را کنترل کند یکی از راه‌هایش این است که فراوان به یاد مرگ و قیامت و برزخ خودش باشد آنجایی که دستش خالی است و چیزی در اختیار ندارد مگر اعمالی که در دنیا از او بر جامانده و کارهایی که می‌تواند پاسخ آن کارها را در قیامت بدهد آن صحنه‌هایی که انسان را در داخل قبر قرار می‌دهند سرش را روی خاک‌ها می‌گذارند ملقن او را تلقین می‌کند آن لحظات را به یاد بیاورد که به او می‌گوید ” اذا اتان ملکان مقربان ” آنها وقتی می‌آیند و از تو سوال می‌کنند تو چگونه جواب بده. در آن جا میت را تکان می‌دهد. در روایت هست که در بعضی جاها ملائکه می‌خندند یکی از آن جاهایی که می‌خندند به میتی است که وقتی در قبر می‌گذارند و تکانش می‌دهند و میگویند” اسمع افهم” ملائک بر بعضی از این عده می‌خندند می‌گویند آن موقع که هوشیار بود نمی‌فهمید حالا می‌خواهد بفهمد؟ شروع می‌کنند به خندیدن. او کور بود از آیات الهی. بیناتی را که در جلوی او قرار می‌دادند نمی‌دید حالا می‌خواهد بفهمد؟ الان که دیگر وقت فهمیدن نیست.

این دو نمونه که عرض شد و موارد دیگر که در نهج‌البلاغه فراوان است مربوط به جایی است که انسان نتواند بر غضب و شهوت خودش غلبه کند و خودش را رها کند. نفس جلوداری ‌کند. وقتی که این‌گونه شد مسلم بدانید که دیگر عدالت قابلیت اجرا ندارد میل به این دو، یعنی غضب و شهوت بدون مجوز شرعی، چون قسمتی از آن مجوز دارد، بدون مجوز شرعی و عقلی، یعنی بی‌عدالتی، یعنی خسران. این یکی از شرایط اجرای عدالت بود. یکی دیگر از شرایط اجرای عدالت این است که حدود و وظایف هر کسی از عوامل اجرایی که می‌خواهد عدالت را اجرایی کند مشخص باشد؛ که هر کسی چه وظیفه‌ای دارد؛ که در نامه ۶۰ از نامه‌هایی که امیرالمومنین نوشتند در آنجا می‌توانید شما آن را ملاحظه کنید.

اما از همه اینها مهم‌تر که نقش اساسی در اجرای عدالت دارد، مسئله همکاری مردم است؛ که البته به یک مناسبتی قسمتی از آن را جلسات قبل اشاره کردم که اگر مردم کمک نکنند اتفاقی نخواهد افتاد. بعد از آنکه طلحه و زبیر با امام بیعت کردند و امامت امام را پذیرفتند انتظار داشتند که امام علیه‌السلام در همه امور خودش این دو نفر را به حضور بپذیرد با آنها مشورت کند و طرف مشورت امام باشند. خیال خامی است که معمولاً افرادی که در منطقه‌ای زندگی می‌کنند مدیر جدیدی که می‌آید آن عده فکر می‌کنند که مدیر جدید حتماً باید با آنها مشورت کند و آنها را طرف مشورت خودش قرار بدهد. این همان حرفی است که طلحه و زبیر می‌زدند. همان حرفی است که امیرالمومنین در نهج‌البلاغه دارد. این طور نیست. هر مدیری در هر جایی که قرار گرفت با سلیقه خودش عمل می‌کند. البته باید از مشورت مشاوران هم بهره ببرد اما اینکه حتما چه کسی مشاور او باشد اختیار دست خود اوست. بعد دیدند که امام مستقل دارد عمل می‌کند زیاد آنها را به بازی نمی‌گیرد یا لااقل کاری با آنها ندارد به امام اعتراض کردند که چرا در امور کشور از ما مشورت نمی‌خواهی؟ بالاخره ما ریش سفید کردیم در اسلام.

 در آنجا امام خطبه‌ای را می‌خوانند. خطبه ۱۹۶ در آن خطبه فرمودند ” خدا رحمت کند آن کسی را که حقی را بنگرد و یاری کند” یعنی مردم باید کمک کنند والی که آمد و مشغول فعالیت شد و کاری را خواست انجام بدهد اگر حمایت مردم در کنار او نباشد بهترین کار را هم بخواهد انجام دهد خراب خواهد شد.”خدا رحمت کند آن‌کس را که حقی را بنگرد و یاری کند یا ستمی را مشاهده کرده آن را نابود سازد و حق را یاری داده تا صاحبش بازگردد” که عبارتش این است که ” رحم الله إمرء رای حقا فاعان علیه او رای جورا فرده و کان عونا بالحق علی صاحبه ” یعنی تا همراهی و همکاری مردم نباشد دست کسی هم که می‌خواهد خدمت کند بسته است.

بدتر از آن وقتی است که یکی از افراد ادعای کمک و وفاداری کند جلو می‌آیند و می‌گویند ما سرباز شما هستیم شما هر چه بگویید ما همان را انجام می‌دهیم اما در مقام عمل نیستند جا خالی می‌کنند و به کمک حق نمی‌آیند و کار را ضایع می‌کنند و از حق طرف‌داری نمی‌کنند. در خطبه ۲۰۳ و در قسمتی از خطبه ۱۳۶ در آنجا هم نکته یاری مردم آمده. این خطبه ۱۳۶ در مدینه در سال ۳۵ قمری پنج سال قبل از شهادت است. تقریباً همان اوایل کار که همه آمدند و با امام بیعت کردند؛ اما یک عده مثل عبدالله بن عمر، سعد ابی وقاص، شخصیت‌هایی بودند در جهان اسلام اینها از بیعت سر باز زدند در اول بیعت نکردند. حضرت اینجا آن خطبه را خواندند.” ای مردم برای صلاح خودتان مرا یاری کنید به خدا سوگند که داد ستمدیده را از ظالم ستمگر بستانم و مهار ستمگر را بگیرم و به آبشخور حق وارد سازم اگرچه تمایل نداشته باشند” این قسمتی از بعضی از خطبه هایی بود که درباره شرایط اجرای عدالت است بیان کردیم. البته بحث ادامه دارد ان‌شاءالله در نوبت بعد قسمت دیگری را مطرح کنیم.

بسم‌الله الرحمن الرحیم

والعصر ان الانسان لفی خسر الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر

بسم‌الله الرحمن الرحیم

الحمدالله رب‌العالمین الصلاه والسلام علی سید الانبیاء و المرسلین ابالقاسم محمد

و صل علی امیرالمومنین علی بن ابی طالب و علی فاطمه الزهرا سیده نساء العالمین

و علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنه و علی علی بن الحسین و محمد بی علی و جعفر بن محمد

و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد والحسن بن علی والخلف القائم الحجه

حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک

خودم و همه شما مؤمنین و مومنات را به رعایت تقوا تسدید و تقویت تقوا دعوت می‌کنم. تقوا و علم با هم رابطه دارند. به طوری که هر چه علم شخص بیشتر شد تقوای او بیشتر می‌شود؛ یعنی بیشتر می‌فهمد که باید به خودش برسد. مواظب نفسش باشد. او را رها و یله قرار ندهد. امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام فرمودند “هر چه دانش شخص افزوده شود پرداختن وی به خود یعنی تهذیب نفس افزایش پیدا می‌کند و تا آنجا که در توان دارد در راه ریاضت و تربیت نفس و اصلاح خویش کوشش می‌کند ” چرا؟ چون اگر تهذیب نشود در جرگه انسانیت قرار نمی‌گیرد. او حیوان بالقوه است و انسان بالفعل. انسانی که مهذب است انسان است، والا حیوان بالقوه است. باید حتماً در تربیت خودمان کوشش کنیم. انسان با تقوا دارای عقل کامل است. وقتی انسان کامل شد یعنی کسی که عقلش کامل شد نسبت به شهوت ها و خواسته‌های دلش و نفسش بی‌تفاوت و بی میل خواهد شد. نه اینکه احساس ندارد، دارد اما به عنوان یک هدف به آن نگاه نمی‌کند. فقط برای رفع نیاز به آن توجه دارد. امیرالمؤمنین فرمودند “هر کس خرد کامل دارد شهوت ها و امیال را ناچیز می‌شمارد” و کسانی که از عقل بهره‌ای دارند قطعاً از نفس کامل و بی عیبی برخوردار هستند؛ یعنی نفسشان را رها نمی‌کنند که هرجایی دلش خواست برود.

اما مناسبت‌ها، سخنان مهم رهبر معظم انقلاب در روز میلاد رسول مکرم اسلام و امام صادق علیه‌السلام را همه شنیده‌اید و به محورهای آن قطعاً توجه کرده‌اید. یکی از آن نکات این بود که امروز نوبت اسلام است و دنیای اسلام باید همت کنند تا تمدن نوین اسلامی در دنیا محقق شود. این را دشمنان فهمیدند که این مسیر در حال طی شدن است که اگر کوتاه بیایند خواه‌ناخواه اسلام حرف اول را خواهد زد و پیروز می‌شود. در نتیجه آنها تلاش می‌کنند تا با انواع حیل این مسیر را منحرف کنند و نگذارند که به مقصد برسد؛ و از مهم‌ترین کارهایی که انجام می‌دهند این است که وحدت بین مسلمین را از بین ببرند. با اختلاف انداختن بین شیعه و سنی. آن هم با عناصر نفوذی از داخل دایره اسلام به هدف خودشان می‌رسند. در حالی که همه عقلای اسلام چه اهل سنت و چه شیعه می‌دانند که نباید اجازه تفرقه به احدی بدهند.

البته این نکته را هم اشاره کردند که افرادی می‌توانند درمصدر کار برای ایجاد تمدن اسلامی قرار بگیرند و اثرگذار باشند که نه به غرب وابسته باشند و نه از اخم او بترسند. لذا فرمودند به این که ما دیگر هیچ امیدی به سیاست‌مداران جهان اسلام نداریم و امید ما به علما و فرهیختگان است که آنها دنبال کنند تا این نتیجه قطعی بشود. خب این را توجه دارید که رهبر معظم انقلاب شناخت دقیقی از اوضاع زمان دارند و سیاست‌های جهانی را خوب می‌شناسند و شناخت کاملی از افکار حاکمان سلطه‌گر عالم دارند. همان‌طور که حضرت امام رضوان‌الله تعالی علیه این‌گونه بود و از همه افکار مردم و عالم اطلاع داشت. زمامداران را می‌شناخت رابطه‌های آنها را خوب رصد می‌کرد و مطلع بود. به همین خاطر هم بود که در سال ۶۷ تقریباً یک سال قبل از ارتحال آن بزرگوار در ۱۳ دی ماه یعنی همین روزها حضرت امام یک نامه‌ای را به رهبر شوروی سابق، گورباچف، نامه ای را نوشتند و در آنجا او را دعوت به توحید کردند. او را از خطر آمریکا و غرب ترساندند و خبر دادند که نظام کمونیستی به زودی از بین خواهد رفت. مواظب باشید که در دام غرب نیفتید و همه مشکلات شما به خاطر بی‌توجهی به معنویت و توحید و خدای تعالی است و تذکر دادند که اگر در دام سرمایه‌داری غرب بیفتید هلاکت شما حتمی است. به نظرم می‌رسد که این نامه را دوستان یک مرتبه دیگر فرصت کنند بخوانند نکات خوبی گیرشان خواهد آمد.

رهبر معظم انقلاب هم در همین فضا است. جهان را خوب می‌شناسد. حاکمان را می‌شناسند. مردم را می‌شناسند و اینکه اقدام کردند دو نامه نوشتند برای جوانان غربی و اروپایی و آنها را به اسلام و معنویت دعوت کردند در همین راستا است؛ یعنی در مسیر تمدن سازی نوین اسلامی است. به ما یاد می‌دهند که همه ما باید در همین مسیر قدم برداریم تا جایی که می‌توانیم باید اقدام کنیم. اولاً آگاهی و علم خودمان را بالا ببریم. مخاطب خودمان را خوب بشناسیم و در مقام عمل هر کس اندازه خودش در این مسیر قدم بردارد. اسلام و مبانی دین را آشنا بشوید و در ترویج آن به دیگران و افراد عالم کمک کنید. اگر به آن دو نامه دقت کنید نوع گویش نامه و نوشته نامه را مورد دقت قرار بدهید دوستان جوان‌تر من، دانشجویان و فضلای حوزه علمیه خیلی راحت می‌توانند با ابزاری که در اختیار دارند در همین مسیر قدم بردارند.

غرب و استکبار جهانی با تمام قوا در وسط میدان مشغول مبارزه با دین و به خصوص اسلام است و از همه ترفندهایش برای نابود کردن اسلام استفاده می‌کند. ببینید الان همه جای جهان اسلام درگیر است. شما جایی را پیدا نمی‌کنید که درگیر نباشد. بعضی کشورها با هم درگیرند. بعضی از کشورها خودشان در داخل خودشان نسبت به بعضی از امورشان درگیر هستند و اگر رصد کنید می‌بینید که رگه‌هایی از دست شیطان وجود دارد. در بعضی جاها ظاهر و علنی و در بعضی جاها مخفی. او هم در این فضا سود خودش را می‌برد. عمده این است که ما مواظب خودمان باشیم که در زمین دشمن بازی نکنیم.

 او در مسائل مختلف ما دخالت می‌کند در فرهنگ ما دخالت می‌کند در اقتصاد ما دخالت می‌کند و خوی استکباری یک چنین خویی است. این اشتباه راهبردی است که مثلاً در امر اقتصاد ما بخواهیم به جای گوش دادن به سخنان رهبری، به جای فرمان بردن از فرامین راهبردی رهبری، چشم به دست کدخدای بی خدا بسپاریم و توجه به او داشته باشیم. این بزرگ‌ترین اشتباهی است که از ما صادر می‌شود. در حین مذاکره دیدید که خط و نشان می‌کشد بعد از مذاکره هم که توافقی صورت گرفت می‌خواهد کاری کند که آن توافق انجام گرفته عملی نشود. این حرکت‌هایی است که همین هفته ها میبینید. آن چیزی که حماسه اقتصادی را درست می‌کند در این کشور تنها و تنها با اقتصاد مقاومتی وهمراه حضور مردم این دو در کنار هم باید باشد تا تحولی در اقتصاد جامعه به وجود بیاید. آمریکای خبیث دلش برای ما نسوخته. تحریم‌های جدیدی را که هر هفته اعلام می‌کند با آن بهانه‌هایی که پیش‌بینی می‌شد مثل حقوق بشر مثل تروریسم می‌بینید. ما باید به داشته‌های خودمان باور داشته باشیم به آنها اعتقاد داشته باشیم. اگر این باورها کنار گذاشته شود غلبه دشمن بر ما قطعی است.

این بار هم دیدید که دستشان را گذاشتند روی توان نظامی. غافل از اینکه اینجا خط قرمزی است که ملت ایران به احدی از اجانب اجازه نظر دادن نخواهد داد. نیروهای نظامی و انتظامی، بسیج، سپاه و ارتش با اقتدار تمام تحت فرماندهی کل قوا وظایف ذاتی خودشان را انجام می‌دهند. توان دفاعی را به هر اندازه‌ای که لازم باشد بالا می‌برند و در این راه هم از هیچ کس اجازه نمی‌گیرند. خیال کردید که اگر ایران موشک نداشته باشد شما خواب راحتی خواهید داشت؟ خیر. این را بدانید که ملت ایران هر کدام به تنهایی در فرصتی که مقتضی باشد مانند موشکی کوبنده برق‌آسا بر سر شما فرود خواهند آمد و تمام دنیای خیالی شما را ویران خواهند کرد.

البته نامه‌ای که رئیس‌جمهور محترم نوشتند و موضع‌گیریی که سپاه پاسداران داشت باعث شد که امروز صبح رئیس‌جمهور آمریکا بگوید فعلاً آن حرفی که زدیم بماند. امروز صبح گفت صبر می‌کنیم. البته چاره‌ای جز صبر کردن ندارند صبر نکنند چه اتفاقی می‌افتد؟! ولی این نشان می‌دهد که اگر مسئولین در صحنه بین‌المللی قاطع برخورد کنند دشمن عقب خواهد کشید. این خیلی واضح است. یک نامه نوشته شد صبح پس گرفتند. یکی از مسئولین سپاه محکم جواب داد این‌ها پس کشیدند. مسئولین کشور مواظب باشند جوری عمل نکنند که ملت مقتدر ایران را خفیف کنند. این ظلم به نظام و شهدا و ظلم به آرمان‌های بلند انقلاب و اسلام خواهد بود. آمریکا و اسرائیل تا حالا هیچ غلطی نتوانستند بکنند من بعد هم نخواهند توانست.

 ۱۶ دی ماه سال ۵۹ حماسه ای اتفاق افتاد در هویزه و حرکتی شد که الگوی مقاومت در دوران دفاع مقدس شد و آن روز را به نام روز شهدای دانشجو نامیدند. قریب ۱۴۰ دانشجوی مومن و متعهد و انقلابی و خوش سیما و نورانی مقابل تانک‌های ارتش عراق ایستادند و استخوان‌های آنها زیر تانک‌های عراق له شد و مقاومت کردند و به شهادت رسیدند. حماسه‌ای خلق کردند که هرگز خاطره آن از تاریخ ایران اسلامی محو نمی‌شود. یادشان گرامی و خدای تعالی با اولیای خودش آن‌ها را محشور بگرداند.

۱۷ دی ماه سال ۱۳۱۴ یکی از خیانت‌های بزرگی در حق ملت ایران توسط قلدر دست‌نشانده انگلیس واقع شده و او دستور کشف حجاب بود؛ و این که مردان لباس متحدالشکل بپوشند به اسم اینکه کشور می‌خواهد مدرن شود و در ردیف کشورهای صنعتی و پیشرفته قرار بگیرد. به جای اینکه پیشرفت‌های علمی و فناوری‌ها و صنعت و اختراعات و امثال ذلک را وارد کشور کنند فساد و فحشا و بی‌بندوباری و تجمل را جای آن قرار دادند و وارد کردند. برای سوار شدن بر گرده مردم متدین اول آمدند روی اعتقادات آنها کار کردند تا این اعتقاد از بین برود و بعد آن سلطه بیاید. از آلوده کردن فضای دینی و اعتقادی مردم به شهوات و مفاسد استفاده کردند که اولین قدم آن کشف حجاب بود. تا بعد ادامه بدهند و برسانند به رابطه‌های نامحدود بین زن و مرد و شکستن حریم خانواده و حرمت انسان‌ها. این تصمیمی بود که توسط دربار پهلوی ملعون عده‌ای خودباخته و خودفروخته به غرب عملیاتی شد؛ و آثار شوم آن تا الان هم باقی است و در این دوران البته به نحو دیگری در حال ترویج است؛ و بر همه مردم لازم است که نسبت به این امور بی‌تفاوت نباشند.

توطئه‌های ظاهر و پنهان، پیچیده و ساده، برای ما در نظر گرفته شده. این که ما خیال کنیم دشمن نداریم و برای ما طرحی دیده نشده در زمینه‌های مختلف این ساده‌انگاری است. وقتی دشمن داریم و او با تمام قوا آمده است تا دین و اعتقادات ما را از بین ببرد آیا نباید در مقابل او محکم ایستاد. اصول هر کشوری محترم است و هر کسی به آن معترض شود و با هر شکلی بخواهد به آن اصول اعتراض کند محکوم است. چه افراد داخلی باشند و چه خارجی. هر جامعه‌ای اصولی دارد افراد جامعه باید خوب این اصول را حفظ کنند.

رهبر معظم انقلاب چند وقت قبل و چند ماه قبل در همین باره ببینید چه فرمودند. من عین عبارت ایشان را می‌خوانم ” هر کشوری یک اصولی دارد که این اصول باید مراقبت شود و دستگاه‌های حاکمیتی باید این اصول را رعایت کنند رودربایستی ندارد. اگر چنانچه می‌بینید فلان تئاتر، فلان فیلم، فلان کتاب، فلان نشریه با مبانی اعتقادی با مبانی انقلاب و مبانی اسلام مخالف است جلویش را بگیرید و با آن برخورد کنید. حالا چگونه برخورد کنید آن یک بحث دیگر است. مربوط به دستگاه‌ها است؛ و نگاه کنید ببینید مقرراتتان چه می‌گوید. لکن رودربایستی نکنید و این را صریح بگویید. رهاسازی فرهنگ اصلاً جایز نیست. مدیریت فرهنگی یک کار بسیار لازم است و مدیریت هم باید بر مبنای شعارهای انقلاب و مبانی انقلاب باشد؛ یعنی مراقبت شود آنچه اصل است دین است که مبانی انقلاب و مبانی استقلال کشور امام و مانند این‌ها باید محفوظ باشد.” این بیان رهبری است. حالا از مبانی انقلاب ما این بود که حتماً کنسرتی در کشور دست و پا بزند و بر پا شود که خواننده‌ اش مثلاً خانم‌ها باشند. تمام مشکلات کشور حل شد! قسمتی از مسئولیت‌های مسئولین دنبال آن است که این طور امور را فراهم کند. اینکه اصلاً با مبانی جور در نمی‌آید. با مبانی انقلاب جور در نمی‌آید. آقا هم فرمودند رودربایستی نداشته باشید محکم بگویید. دستگاه‌ها باید وظیفه خودشان را انجام دهند. دستگاهی که انجام نداد باید به او تذکر داد. مسئله حجاب مقدمه قسمت زیادی از انحرافات اخلاقی است. قسمت زیادی از انحرافات رفتاری در جامعه ریشه اش در حجاب است. به علاوه که یک هنجارشکنی اجتماعی است و جرم مشهود است.

بحمدالله مدتی است حرکاتی صورت گرفته در استان، نیروی انتظامی، قسمت‌های دیگر، اصناف، جاهای دیگر همکاری‌هایی را با هم شروع کردند. البته کم است. با یک قوه ای شروع شده آرام‌آرام دارد پیش می‌رود. ان‌شاءالله آثار خودش را در جامعه خواهد داشت؛ اما متأسفانه همچنان دولت از عملیاتی شدن قانون امر به معروف و نهی از منکر استنکاف می‌کند؛ و خود این ممانعت از اجرایی شدن قانون امر به معروف و نهی از منکر خود این یک منکر است. ازآنجایی‌که تذکر لسانی بر همه واجب است از این جایگاه نورانی و مقدس به دولت محترم این تذکر لسانی را می‌دهیم که بحث امر به معروف و نهی از منکر باید در جامعه و در کشور عملیاتی شود. بعضی از دستگاه‌ها بعضی از مسئولین ادارات عامدانه و یا جاهلانه به وظایف قانونی خودشان عمل نمی‌کنند.

در همین استان الان دو سال است می‌خواهند یک اتاق برای ستاد امر به معروف و نهی از منکر بدهند تعلل می‌کنند. به بعضی از دوستان عرض کردم بعضی از این مسئولین رسماً دروغ می‌گویند و من اهتمامی در این آقایان نمی‌بینم. بگذارید من کار خودم را بکنم. گفتند حاج‌آقا شما صبرکن، شما هزینه نکنید. نمی‌شود! کار روی زمین می‌ماند. دو سال از آن کاری که می‌خواست انجام شود گذشته و هنوز انجام نشده. می‌گویند شما یک جوری عمل می‌کنی مسئولین با شما خوب نیستند. خب خوب نباشند. کدام مسئول است که با بنده خوب نیست؟ آن کسی که تذکر می‌گیرد؟ آن کسی که در مسند مسئولیتش کم کاری داشته و از او سؤال می‌شود؟ آن کسی که دست‌درازی به بیت‌المال دارد و از او سؤال می‌شود که چرا این کار را می‌کنی؟ آن کسی که با فتنه‌گران در ارتباط است؟ اگر غیر از اینها بود بگویند چه کسانی بد هستند؟ آن کسی که آمده با لطائف الحیل هدیه بدهد که زبان بنده را ببندد اما با سد محکمی مواجه شده؟ خب او باید بد باشد. باید بد باشد و بعد هم سعایت کند.

عمده این است که دوستان وقتی می‌شنوند توسعه ندهند. نگویند این طور شد، آن طور شد، این طور می‌گویند. چیزی را تا ندیده‌اید و از خود بنده نشنیده‌اید نگویید. بپرسید، من کاری را که کرده باشد شفاف می‌گویم. از کسی جز خدای تعالی بحمدالله والمنه تا حالا نترسیدم. اگر کاری هم انجام شده باشد می‌گویم و هر زمان که لازم باشد به مسئولیت‌هایی که دارم عمل می‌کنم و مزاحمت ها و بدگویی ها و سعایتها این‌ها مورد توجه بنده نیست. هرجا که لازم باشد هر کاری را که خواستم انجام بدهم که دیدم صلاح دین است و قرآن است و خداست و پیغمبر و انقلاب آن را انجام خواهم داد. امکان دارد در بعضی از موارد دوستان صلاح دیگری را ببینند اما آن چیزی را که به آن رسیدیم انجام خواهیم داد و غیر از آن هم بلد نیستم. بعضی‌ها می‌گویند آقا یک مقدار سیاست داشته باشید شاید شما در آینده بخواهید کارهایی را انجام بدهید. این یعنی که خدا، خداحافظ. من بلد نیستم این کارها را. من آن کاری را که باید انجام بدهم انجام خواهم داد؛ و مواظب هم باشند مردم چیزهایی را که نمی‌دانند نگویند.

الان هم عرض می‌کنم الان این یک نکته است. نمی‌دانم چه دلیلی ‌آوردند، البته می‌دانم. پیگیری کردم و پرسیدم که چرا این ساختمان و آن اتاق را برای ستاد امر به معروف و نهی از منکر نمی‌دهند؛ اما هر چه که می‌گویند توجیه است. این ننگ است برای بعضی از مسئولین فرهنگی این شهر که نمی‌توانند یک جایی را برای ستاد امر به معروف که از اساسی‌ترین اصول دین و وظیفه حاکمان است درست کنند. شورای شهری که با مصوبات میلیاردی قیمت اجاره یک اتاق و دو اتاق را نمی‌تواند برای ستاد امر به معروف بدهد و وقتی که در صحن شورا مطرح می‌شود الا یکی دو نفر بقیه رأی می‌دهند که ندهید، با هر توجیهی که می‌خواهند این کار را کرده باشند تعطیل کنند بروند دنبال کار خودشان.

این ایرادی که میگیرم کارهای خوبی که انجام میدهند را شامل نمی‌شود. دوستان بین این دو هم فرق بگذارید. چون افرادی که در شورا هستند کارهایی را انجام می‌دهند. کارهای درست هم انجام می‌دهند، تصمیماتی برای شهر می‌گیرند، آنها سر جایش. من با آن مثبتاتش کاری ندارم؛ اما آن مواردی که مثل این مورد است اصلاً توجیه ندارد. نمی‌خواهیم وارد شویم و اوقات ها را تلخ کنیم والا اگر بگوییم چه موارد بی ربطی بعضا تصویب میشود خیلی بد خواهد بود. این است که می‌گوییم موقعی که می‌خواهید رأی بدهید حواستان را جمع کنید. بصیر باشید. روی دوست و رفیق و قبیله و فامیل و هم عشیره بودن و اینها رأی ندهید. روی رودربایستی رأی ندهید.

دو انتخاب مهم را در پیش داریم. اینها را مواظبت کنید. بعضی وقت‌ها آینده یک منطقه به باد خواهد رفت. الان ما در این شهر دست به هر جا که می‌گذاریم یک خرابی درست می‌شود. یکجا را درست می‌کنیم جای دیگر خراب درمی‌آید. بررسی می‌کنیم می‌بینیم دوستان آنجایی که باید انتخاب می‌کردند آنجایی که باید حواسشان را جمع می‌کردند حواس جمعی نکردند. دقت کنید ملاک داشته باشید. منتخب شما باید کسی باشد که سلامت نفس داشته باشد، اهل تقوا باشد. یادم است یک بار یک بنده خدا از آقای بهجت پرسید ما می‌خواهیم رأی بدهیم به چه کسی رأی بدهیم؟ آقا فرمود: مرد باشد. آن بنده خدا گفت الان دیگر بحث زن و مرد نیست الان فضا فضای دیگری است. حاج‌آقا در سیاست نیست. ولی متوجه نشد که آقا چه گفت. اینکه مرد باشد یعنی بتواند مردانه عمل کند. بتواند از حق دفاع کند. بتواند جلوی ظلم را بگیرد. بتواند منشأ خیر و اثر باشد. نه اینکه خودش برود مسئولیت را طعمه‌ای بداند که بگوید در این چند سالی که هستم بتوانم برای خودم کاری کنم.

الان ببینید شما خوب رصد کنید مگر می‌شود میلیاردی خرج ‌کنند بعضی از افراد میلیونی خرج کنند، خرج بی رویه، بالاخره انتخابات خرج هایی را دارد، بی‌رویه خرج بکند که برود برای خدا برای مردم کار کند؟ باید بصیر باشید. سلامت نفس جزء معیارهای اصلی شما باشد. روحیه انقلابی داشتن و بصیر بودن جزو ملاک‌های اصلیتان باشد. انقلابی این نیست که این روزها در جاهای مختلف شهر مراسمی که گرفته می‌شود چهره‌هایی که می‌خواهند در انتخابات شرکت کنند بیایند در اول آن صف جمعیت بنشینند خودشان را به مردم نشان بدهند بعد بگویند که دیدید که ما چه انقلابی هستیم. البته همه این طور نیستند، کلی می‌گویم. عملکرد طرف را ببینید. در مقاطعی که باید انقلابی عمل می‌کرده آیا عمل کرد یا نکرد؟ آنجایی که باید حرف می‌زد حرف زد یا نزد؟ آنجایی که باید دفاع می‌کرده دفاع کرد یا نکرد؟ آنجایی که باید سکوت می‌کرد سکوت کرد یا نکرد؟ والا در یک مجلسی آمدن و نشستن این توهین به فهم مردم است. رفتن و در مجالس شرکت کردن به نیت رای اگر باشد! نیت افراد را خودشان می‌دانند من نمی‌دانم، کلی می‌گویم.

مواظب باشید شیطان هر کسی را هر طوری که دلش خواست و زمینه در او بود منحرف خواهد کرد. انقلابی کسی است که با هر کسی نشست و برخاست ندارد. با آن کسی که اهل تجمل و اهل افراط و اهل اتراف و اسراف است سرش در یک آخور نیست. مواظب باشید. اگر دیدید کسی با یک افرادی می‌رود و می‌آید با یک کسانی نشست و برخاست می‌کند بعد هم بگوید من انقلابی دو آتیشه هستم دروغ است. دم خروس از دهان او بیرون است، اگر خوب ببینید. اهل عمل کردن جهادی باشد. جهادی عمل کند. بی حال و بی‌تفاوت نباشد. مسائل کشور، انقلاب و نیازهای مردم را خوب بداند.

چون وعده دادم که هر هفته تعدادی از ملاک‌ها را بگویم این از ان باب بود. چهار ملاک را در این جلسه عرض کردم. سلامت نفس داشته باشد و اهل تقوا باشد. روحیه انقلابی داشته باشد و بصیر باشد. جهادی عمل کند. مسائل کشور و انقلاب و نیازهای مردم را هم خوب بشناسد.

من تا امروز هم از احدی حمایت نکردم. چه زن چه مرد. برای بار چندم می‌گویم اگر لازم باشد از کسی حمایت کنم خودم خواهم گفت. لازم نیست از قول من بگویند فلانی فلانی را حمایت کرده. لازم باشد بیان می‌کنیم به دوستانی که باید بگویند میگوییم؛ اما بنای من همیشه این بوده نه فقط در کرج در جای دیگر هم که بودیم معیارها و ملاک‌ها را بگوییم اسم احدی را نمیبریم. هیچ کدام از این کسانی که در این زمان کاندید شدند را بنده فعلاً حرفی درباره هیچ‌کدام از آنها نزدم.

خدای تعالی دین ما قرآن ما مملکت ما نوامیس ما حوزه‌های علمیه دانشگاه‌ها علما و دانشمندان، مراجع تقلید و رهبر معظم انقلاب، نیروهای نظامی و انتظامی و سربازان گمنام حضرت حجت سلام الله علیه را در پناه خودش مصون و محفوظ بدارد. قلب ولیش حجت بن الحسن از ما راضی و خشنود بگرداند. فرج مولایمان امام زمان را نزدیک بگرداند.

در انتشار این خبر سهیم باشید:

یک دیدگاه

  1. محمد اردبیلی 4 ژانویه, 2016 در 13:36 - Reply

    باسلام-لطفاً فایل صوتی خطبه ها را نیز بکذارید

پاسخی بگذارید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر وبسایت امام جمعه کرج در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.