بسم الله الرحمن الرحیم
متن کامل خطبه نماز جمعه استان البرز
شهرستان کرج توسط آیت الله حسینی همدانی
در تاریخ ۱۳/۹/۹۴
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین والصلاه و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین
العبد الموید والرسول المسدد ابالقاسم المصطفی محمد
و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین سیما بقیه الله الاعظم فی الارضین
واللعن الدائم علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین
ایهاالمومنون اوصیکم و نفسی بتقوی الله. متقین افرادی هستند که خود رأی نیستند اهل مشورت در امور هستند و هرگز مستبد به رأی نیستند. مولای ما امیرالمؤمنین سلامالله علیه در یک بیان میفرمودند ” لا رأی لمن فرد برأیه ” کسی که خودرأی است رأی ندارد. این عبارت عبارت قشنگی است یعنی رأی و نظر انسان خودرأی ارزش ندارد. اصلاً رأی نیست. نظر نیست. چنین کسی در حقیقت از خود راضی است و انسان از خود راضی عاقل نیست. انسان از خود راضی شخص مغروری است. قابل اعتنا نیست و همین غرور او باعث هلاکت او میشود. امیرالمؤمنین علیهالسلام در بیانی فرمودند ” من استبد برأیه هلک و من شاور الرجال شارکها فی عقولها ” هر کس خودرأی باشد هلاک خواهد شد و هر کس با دیگران مشورت کند در عقل آنها شریک میشود. هر کس یک رأی دارد یک عقلی دارد یک نظری دارد و کسی که اهل مشورت است به واسطه شوری که میکند عقلش زیاد میشود چون عقل دیگران را هم به کار میگیرد خصوصاً اگر با عقلا مشورت شود که به راه درست زودتر خواهد رسید. حضرت فرمودند ” من شاور ذو الالباب دل علی الصواب ” هر کس با خردمندان مشورت کند به آن چیزی که صواب است و درست است راهنمایی خواهد شد. این یک دستور است که اهل تقوا اینگونه هستند که اهل مشورت هستند اهل گرفتن رأی از دیگران هستند تا بتوانند در امور مهمی که به عهده آنها هست درست عمل کنند.
بحث ما در موانع اجرای عدالت است از منظر امیرالمؤمنین سلام الله علیه در نهجالبلاغه بود عرض کردیم که یکی از آن موانع هوی و هوس است که قسمتی از این بحث را در جلسه قبل اشاره کردیم ادامه آن این است که هوی و هوس به سختی جلوی اجرای عدالت را میگیرد. اساساً هوی و هوس آفت شناخت صحیح انسان است. راه درست فهمیدن را از انسان میگیرد. راه فهم انسان بسته میشود. در خطبه ۴۲ از خطبههای امیرالمومنین که معروف است قسمتی از آن خطبه این است که حضرت فرمودند ” ایها الناس ” خطاب به همه مردم است، ایها المومنون و ایها المسلمون و اینها را ندارد ” ایها الناس ” ای انسانها ” ان اخوف ما اخاف علیکم اثنان ” من برای شما از دو چیز خیلی میترسم دو چیز در شماها هست که این دو چیز آینده شما را و حال شما را از بین خواهد برد ” اتباع الهوی و طول الامل ” یکی تبعیت کردن و پیروی کردن از هواهای نفس و دیگری آرزوهای طولانی داشتن. این روایت خودش بحث مفصلی دارد که باید شرح داده شود من فقط همین قسمتش را اشاره کردم و بسیار بسیار مطالب عمیقی در آن هست که برای تربیت روح ما مفید است حضرت اینجا خودشان ادامه میدهند ” فاما اتباع الهوی فیصدّ عن الحق ” خاصیت این که شما پیروی از هوای نفست کنی این است که راه حق بسته میشود صدّ از حق در تو به وجود میآید حرف حق را گوش میدهی اما نمیپذیری حرف حق را میشنوی اما زیر بار حرف حق نمیروی؛ یعنی هوای نفس آفت فهم انسان است. کسی که دچار هوای نفس شد و بر او سلطه پیدا کرد یکی از مضرات آن این است که راه فهم او بسته میشود. وقتی فهم او بسته شد در مقام عمل هم عمل درستی نخواهد داشت چشم بصیرت او کور خواهد شد کسی که چشم بصیرتش کور شد بالمآل حق گریز خواهد بود و انسان حق گریز هرگز زیر بار عدالت نمیرود. نه خودش با عدالت رفتار میکند نه میگذارد که عدالت اجرا شود؛ و در مسیر خودش قرار بگیرد. پس ببینید یکی از خطرات بزرگ برای جان ما یکی از خطرات بزرگ برای اجتماع ما پیروی کردن از هوی و هوس است مانع بزرگی است که جلوگیری میکند از اجرای عدالت. هوی و هوس باعث تجاوز و تعدی به حقوق دیگران میشود آن کسی که اهل هوی است این حالت در او هست که زیادهخواه خواهد بود برای دستدرازی کردن و زیادهخواهی داشتن ناچار میشود که عدالت را زیر پا بگذارد چون آن چیزی که هوس مدار طلب میکند خیلی از مواقع در اختیار دیگران است. برای این که آن را به دست بیاورد ناچار میشود پا روی عدالت بگذارد.
هوا و هوس باعث قانونشکنی میشود اگر قانون شکسته شود اجرای عدالت ترک بر میدارد دیگر نمیشود عدالت اجرایی شود که در خطبه ۲۰۷ امیرالمؤمنین سلامالله علیه در همین موضوع و در همین رابطه بیانات نورانی دارند که کسی که دنبال هوی و هوس است نتیجهاش قانونشکنی است حتی منشأ بدعتهایی که در بین مردم هست یا فتنهها و فسادهایی که در جامعه ایجاد میشود در بین افراد یک مجموعه به وجود میآید اگر ریشه اش را بررسی کنیم عمدهاش پیروی از هوی و هوس است. ریشه عمده فتنهها و جریاناتی که در طول تاریخ باعث شد حق از بین برود هوی و هوس است. در خطبه ۵۰ از خطب نهجالبلاغه امیرالمؤمنین موجب فتنه و فساد را همین هوای نفس دانستند. در قسمتی از آن فرمودند ” انما بدء وقوع الفتن اهواء تتبع و احکام تبتدع “. بنده عرض کردم که نهجالبلاغه را از آن غافل نباشید ولو در طول سال یک مرتبه آن را دوره کنید برنامه بگذارید روزانه قسمتی از آن را بخوانید که لااقل یک سال تمام شود اگر با برنامه بخوانید زودتر از یک سال هم تمام خواهد شد. کأن امیرالمؤمنین جریانات جاری و ساری همین روزهای خود ما را بیان میکند ” انما بدء وقوع الفتن اهواء تتبع ” منشأ فتنه و فسادها در بین مردم پیروی از خواهشهای نفسانی آنها است و احکامی که برخلاف شرع صادر شده.
کتاب خدا با آن خواهش ها مخالف و با آن احکام مخالف است گروهی از مردم دیگران را به خواهش ها و حکمهای برخلاف دین یاری و پیروی میکنند پس اگر حق با باطل در هم نمیشد راه حق بر خواهان آن پوشیده نمیماند حق و باطل را جوری بیان میکنند جوری در کنار هم در ذهن افراد ایجاد شبهه میکنند، چون شبهه یعنی شبیه به حق. باطنی که شبیه حق است در ذهن افراد تشخیصش سخت میشود. یک شیئی که طلایی رنگ است اساساً طلا نیست مس یا فلز دیگری است آن را مطلا میکنند رنگ طلا به آن میزنند با طلا قابل تشخیص نیست شبیه طلا میشود آنجا یک محک میخواهد یک معیار میخواهد یک سنگی میخواهد که شما آن را با آن سنگ بزنید، طلا از غیر طلا فهمیده شود. حق از غیر حق فهمیده شود والا انسان دچار فتنه خواهد شد. این بیان به ما تذکر میدهد وقتی که شیطان میاندار شد وسط کار دست شیطان بود و به دست گرفتن مدیریت امور در اختیار شیطان شد آن وقتی است که افراد به خاطر هوی و هوس از عدالت فاصله گرفتند دنبال عدالت نرفتند شیطان وسط کار را میگیرد میبرد افراد را به همان سمتهایی که در طول تاریخ شنیدهاید و در دوران معاصر فراوان دیدهاید و باز هم خواهید دید و امیدواریم که انشاءالله همیشه در مسیر حق و در جبهه حق باشیم و مدافع حق و ارزشهای الهی باشیم.
امیرالمؤمنین در نامه ۵۸ مطلبی را فرمودند که از او مانع دیگری از موانع اجرای عدالت فهمیده میشود و آن تشنجآفرینی است فضایی که متشنج شد هر کسی دنبال اهداف و امیال خود شد و یک عده ای آن فضا را آلوده کردند و آرامش را به هم زدند در ان فضا عدالت از بین خواهد رفت این نامه را حضرت به شهرهای مختلف فرستادند نامه را نوشتند اما گفتند به شهرهای مختلف پراکنده شود مثل دوران معاصر نیست که یک کلمه نوشته میشود در عرض چند ثانیه در تمام عالم توسعه پیدا میکند اینگونه نبود کار سخت بود جریانات جنگ صفین یک جریان عجیبی است سه جنگ برای امیرالمؤمنین واقع شد هر کدام از آنها را شما در تاریخ بررسی کنید خیلی عبرتآموز است خیلی به ما درس میدهد جنگ صفین یک جنگ خاصی بود برای اینکه مطلب روشن شود افشاگری و شرح ماوقع امیرالمومنین در بیانی در همین نامه ۵۸ قسمتی از آن را نوشتند بهطور خلاصه این گونه میفرماید که ابتدای کار که با هم برخورد کردیم هیچ اختلاف و جدایی بین ما نبود مگر اینکه درباره خون خلیفه سوم مورد بحث قرار گرفتیم و ما از این خون دور بودیم اما همین را بهانه جنگ قرار دادند و موجبات جنگ را فراهم کردند یعنی به خونخواهی خلیفه سوم بلند شدند حضرت نصیحتهای آنجا دارند و بیان میکنند که ما مطالبی را عرض کردیم نصیحت کردیم آنها نپذیرفتند و آتش جنگ بالا گرفت یعنی یک عدهای آنجا شروع کردند بیان حق امیرالمومنین را ضایع کردند تشنج به وجود آوردند وقتی که فضا آلوده شد حرف حق به گوش نمیرسد. در جریان فتنه ۸۸ یادتان هست رهبری فرمودند به این که اگر هم حرف حقی دارید بیایید در جایش بزنید کشیدن آن به کف خیابان اثری نخواهد داشت این بیان مولا امیرالمومنین است که در جایی که تشنج به وجود آمد حق از بین خواهد رفت اگر حرف حقی هم هست باید در فضای آرام، قانونی بیان شود. این هم یک نمونه دیگر از موانع اجرای عدالت بود.
و عدالت گریزان هم مانع هستند کسانی که برنمیتابند عدالت در جامعه اجرا شود آنها هم شروع میکنند به سنگاندازی شروع میکنند به نق زدن آن کسی که پاک است و آلوده نیست شروع کرده است به اصلاح، شروع کرده است به بیان حق، جلوگیری کردن از مفاسد، از انحرافات، یک عدهای میبینید شروع میکنند به وز وز کردن به رَطب و یابس گفتن به نافرمانی کردن، ایراد گرفتن، شبهه ایجاد کردن، اینها چون نمیخواهند عدالت اجرا شود. چون عدالت شروع شود به همین سبک جلو برود آنها را هم خواهد گرفت سعی میکنند اصل را از بین ببرند. به خطبه ۱۸۰ از خطبههای امیرالمومنین مراجعه کنید شرح حال عدهای از کسانی که در بعد از جریان جنگ صفین قصد داشتند به خوارج ملحق شوند آنجا بیان را امیرالمؤمنین خیلی زیبا توضیح میدهند که ریشه فرار از عدالت این عده کجاست. چرا زیر بار عدالت نمیروند. چرا رفتند یک فرقه دیگری را درست کردند. این بحث تا اینجا درباره موانع اجرای عدالت. انشاءالله بحث بعدیمان درباره شرایط اجرای عدالت از بیان امیرالمؤمنین در نهجالبلاغه باشد.
بسم الله الرحمن الرحیم
والعصر ان الانسان لفی خسر الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین الصلاه و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین ابالقاسم محمد
و صل علی امیرالمومنین علی بن ابی طالب و علی فاطمه الزهرا سیده نساء العالمین
و علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنه و علی علی بن الحسین و محمد بی علی و جعفر بن محمد
و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد والحسن بن علی والخلف القائم الحجه
حججک فی عبادک و امنائک فی بلادک
خودم و همه شما مومنین و مومنات را به رعایت تقوای الهی تقویت و تسدید آن دعوت میکنم همراه تقوای الهی خدای تعالی نوری را به صاحب تقوا میدهد که بوسیله آن نور راه را تشخیص بدهد و آن نور همه جا را روشن میکند و تاریکیها را از بین میبرد. اگر شخص خدای نکرده تقوا را کنار بگذارد و کمرنگ بشود و از هوای خودش و خواسته های نفسانیش پیروی کند نور از دست خواهد رفت؛ و مسیر برای او تاریک خواهد شد؛ و نتیجه ان هلاکت او خواهد بود. امیرالمومنین علیه السلام حب دنیا را باعث کوری چشم بصیرت انسان میداند. دوستی دنیا بسیار خطرناک است. رئیس همه خطاهاست. اگر با تقوا کنترل نشود و خدای نکرده به جان کسی بیوفتد آن شخص هم کور است هم کر است هم لال است و میرود آن مسیری را که آن یابوی چموش نفسش او را به آن سمت خواهد کشید؛ و چیزی جز هلاکت برای او نخواهد بود. امام صادق علیه السلام فرمودند: در موعظه ای به یکی از یارانش نوشت ” فارفض الدنیا فان حب الدنیا یعمی و یصم و یبکم و یذل الرقاب ” خیلی مفصل است من همین یک قسمتش را خواندم. از دوستی دنیا دست بکش و فرار کن. چرا؟ که دوستی دنیا انسان را کر میکند کور میکند لال میکند و گردنهای انسان را به خواری خم میکند. دقت کنید ببینید افراد برای اینکه به دنیا برسند حاضرند چه خفتهایی را در مقابل چه افرادی تحمل کنند برای اینکه یک چیزی گیرشان بیاید. بیانات اهل بیت عصمت و طهارت نور است اگر ما این نور را خاموش کردیم در تاریکی میخواهیم کجا برویم؟ چیزی جز هلاکت برای ما نخواهد داشت. چه در مسائل فردی چه در مسائل خانوادگی چه در مسائل اجتماعیمان از این مشاعل نور و از این ستونهای نورانی باید به خوبی استفاده کنیم. آنها را جلوی خودمان قرار بدهیم و به آنها اقتدا کنیم. خدای تعالی همه ما را از اهل تقوا قرار بدهد ان شاء الله.
مناسبتهایی که هست که چند مورد آن را برسم خدمت شما عرض کنم. لازم است اول اشاره ای داشته باشم به حماسه ای که دیروز بلکه روزهای قبل در کربلا واقع شد که هیچ دستگاهی نمیتواند و گنجایش پوشش همه جانبه و یکباره این عظمت را ندارد که به تصویر بکشد. چه چیزی را میخواهد به تصویر بکشد؟ هر کجایش را که ببینید خودش یک حماسه است. زائران امام حسین علیه السلام از اطراف عالم نزدیک به ۶۰ کشور با ملیتهای مختلف رنگهای گوناگون سلیقه های متفاوت بدون شناخت از هم. شما یک وقتی میبینید یک گروهی ۱۰۰ نفر ۵۰ نفر یا یک هیئتی هستید ۱۰۰۰ نفر. هیچ شناختی نیست دور هم جمع شدند و نمونه ای از زندگی مهدوی در عصر حضرت ولی عصر ارواحنا فداه را به نمایش گذاشتند. دورانی که پول در آن معنایی ندارد. پست و مقام و موقعیت مفهومی ندارد. همه به هم اعتماد دارند. همه به هم خدمت میکنند. فقط قصدشان رضای خداست و اعتلای کلمه الله. این روزها در آنجا همین بود. چه کسی حرف میزد؟ پول، حرف میزد؟ مقام، حرف میزد؟ جایگاه و پست و موقعیت اجتماعی حرف میزد؟ علم و سواد حرف میزد؟ صحنه ها را ببینید پرفسور بود از دانشمندان بزرگ در کشورهای اروپایی نشسته بود پای یک بچه ای را که زائر حسین علیه السلام است با آب گرم و صابون میشست. در طول روز و در طول سال شاید نشود به او گفت آن طرفتر بنشین. ولی خودش را اینطور کوچک میکند. این نشان دهنده آن زندگی مهدوی است که برای ما ترسیم شده.
این اجتماع عظیم پیامهای روشنی را برای عالم داشت. اولا لرزه بر جان استکبار و صهیونیسم انداخت آنها را مبهوت عظمت و قدرت اسلام کرد. این چیز کمی نبود. سیل خروشان جمعیت همه یک صدا. دشمن را خرد میکند. ثانیا بیان کرد شیعیان بلکه مسلمانها بیدارند و بیداری اسلامی فراگیر شده و خاموش شدنی نیست ولو سران کشورها در خوابند و در غفلتند اما این مسیر روشن است و بالنده به حرکت خودش ادامه خواهد داد. ثالثا اعلام کرد اسلام هراسی یک وصله ناچسب و حربه ای بی اثر و بی معنا و بی مفهوم است. مسلمانهایی که از آنها میترسند همینها هستند. با مودت و مهربانی و خلق و خوی حسن در کنار هم یک جمعیت عظیمی ایجاد کردند. اسلام هراسی معنا ندارد. مبلغین و دستگاههای تبلیغی باید خیلی کار کنند؛ و رابعا نشان داد که داعش و گروهکهای منحرف ضد بشر در مقابل قدرت اسلام ناب هیچ ارزشی ندارند. خامسا، مسلمان نه ظلم میکند نه زیر بار ظلم میرود. چرا؟ چون تربیت شده حسینی است که شعار آن حسین “هیهات من الذله ” است؛ و جا دارد در اینجا از مردم و دولت عراق به خاطر خدمت رسانی به زائران حسین علیه السلام و فراهم کردن عده و عُده لازم به جهت برقراری نظم و امنیت و روان بودن کارهایی که بود تشکر کنیم. همچنین از دستگاههای مختلفی که در داخل کشور برای بهتر برگزار شدن این مراسم تلاش کردند از همه این عزیزان هم تشکر کنیم.
۲۸ صفر شهادت یا ارتحال نبی مکرم اسلام و همچنین شهادت سبط اکبر او امام مجتبی علیه السلام روز حزن و اندوه امت اسلامی است در خطبه وقت و فرصت بیان ویژگیها و بیان دوران و عصر رسول خدا و همچنین امام مجتبی علیه السلام وجود ندارد که بخواهم شرح کنم فقط به این نکته اشاره میکنم آن چیزی که مهم است درباره حضرات معصومین علیهم السلام پذیرش ولایت آنهاست و این ولایت یعنی اطاعت. فرمودند ” ولایتنا اطاعتنا ” ولایت ما یعنی شما پیروی از دستورات ما داشته باشید از بیان ما در زندگی فردی و اجتماعیتان سیاسی و اقتصادیتان آن کلیدهایی را که ما به شما دادیم آن چراغهایی را که در اختیارتان گذاشتیم آنها را استفاده کنید و عمل کنید تا با پذیرش این تولّی بتوانید زندگی سالم به همراه آرامش و قرب الهی را داشته باشید که در دنیا و آخرت سعادتمند باشید. خدای تعالی همگی ما را از پیروان حقیقی و شیعیان واقعی اهل بیت عصمت و طهارت قرار دهد ان شاء الله.
شانزدهم آذر به مناسبت شهادت سه دانشجوی دانشکده فنی دانشگاه تهران در سال ۱۳۳۲، روز دانشجو نامیده شد؛ لازم است به بهانه این روز عزیزان دانشجو یک بازخوانی دقیق و عمیق راجع به جایگاه خودشان و وظایف محوله داشته باشند. دانشجو از شخصیت های اثرگذر جامعه است؛ البته مورد طمع طمع کاران هم ممکن است قرار بگیرد که قرار می گیرد؛ لذا وظیفه و مسئولیت خطیری خواهند داشت. لازم است در چند زمینه کار جدی انجام بدهند: در مورد علم آموزی، در بحث تدیّن و ظواهر اسلامی و دینی، درباره ی آرمانگرا بودن و انقلابی بودن، در مورد بصیرت سیاسی داشتن، در امر پژوهش و فعالیت های پژوهشی که پایان همین هفته هم اتفاقا آغاز هفته پژوهش هست؛ و مواردی از این دست که باید به طور جدی، در دستور کار عزیزان قرار داشته باشد و توجه بکنند. می دانید که رهبر معظم انقلاب (حفظه الله) در همه ی این زمینه ها برای دانشجوی تراز انقلاب اسلامی رهنمودهای اساسی و کاربردی بیان کردند که لازم است آن دستورها عملیاتی و اجرایی بشود که قطعا نتایج فراوان و ارزنده ای را خواهد داشت، اینها باید شمارش شود، جزو موارد اجرایی قرار بگیرد. بی توجه به این بیانات و دستورالعمل هایی که داده می شود نباید بود؛ اینها ساعت ها و ماه ها بعضا کار می شود و بعدا به شکل ابلاغ و دستور در می آید و از زبان و قلم ایشان صادر می شود و بی توجه بودن آثار و تبعات بدی برای جامعه در پی خواهد داشت؛ لذا وظیفه و مسئولیت خطیر است.
تمام تلاش دشمن این است که ما دانشجوی عالم، محقق، متدین، انقلابی، بصیر، دشمنشناس، کشورشناس، دغدغه مند به مسائل پیرامونی، چه خرد و چه کلان نداشته باشیم؛ دشمن یک چنین کاری را می کند؛ اسم او دانشجو باشد، اما تنها کاری که نمی کند جستن دانش باشد؛ مشغول فرعیات باشد. دانشگاه مرکز علم و فرهنگ است؛ این تعریف اوست و باید در او افرادی فارغ التحصیل بشوند که دلشان برای کشورشان و ارزش های الهی و انقلابی و اسلامی او بتپد. مسئولین و مدیران و اساتید دانشگاه ها هم وظایفی دارند که اگر به خوبی انجام وظیفه نکنند، فرصت از دست خواهد رفت و آثار سوء او متوجه همه ی جامعه خواهد شد؛ نکند طوری عمل شود که خدای نکرده به تعبیر رهبر معظم انقلاب، عده ای به جای اینکه نردبان به سمت ترقی و تعالی باشند، پلی به سمت غرب بشوند. بهخصوص که اخیراً هم تذکر دادند که حتماً از دانشجویان متدین، عالم، بصیر و کسانی که به ظواهر دینی اهمیت میدهند؛ مسئولین توجه بیشتری به آنها داشته باشند. بنده هم همینجا این را عرض میکنم که اگر در دانشگاههای استان خدای نکرده که نیست، اگر یک وقت بود مسئولی استادی کسی که توجه به دانشجوی انقلابی و متدین و بصیر نداشت و مورد بی مهری و کم لطفی قرار گرفت اولا به مسئول نمایندگی در دانشگاهها مراجعه کنند و اگر نتیجه نگرفت به خود بنده ارجاع بدهد تا رسیدگی لازم انجام شود.
اساسا وجود جوانان در هر کجای عالم که باشند اگر متوجه مسئولیتهای خودشان باشند حرکت ایجاد میکند؛ و این نکته از نظر رهبر معظم انقلاب مورد غفلت نبود ونبوده و با بصیرت کامل که ایشان دارند به فاصله ۱۰ ماه دو نامه به واسطه آن جریانات و اتفاقاتی که در فرانسه افتاد ایشان دو نامه پر از حرف و نکته برای جوانان غربی مرقوم فرمودند. این عمق بصیرت است؛ که به جای اینکه سران کشورها مورد خطاب قرار بگیرند با جوانان که صداقت بیشتری دارند و آینده کشورها در دست جوانان است با آنها مستقیم سخن گفته بشود. در نامه اول دعوت به اصل اسلام کردند بدون واسطه که دنبال اسلام بروید و اسلام را بشناسید و در این نامه دوم به خاطر اتفاقاتی که افتاده بود و واقعه ای که رخ داد و عده ای کشته شدند بحث را بردند روی مشترکات تکیه کردند به درد مشترک اسلام و غرب، یعنی تروریسم؛ و تاکید کردند که حتی افراط گرایانی که الان به اسم اسلام دارند انجام میدهند دست پرورده غربیها هستند؛ و بسیار زیبا این نامه را پیش بردند. لازم است محورهای اساسی این نامه با دقت مورد بررسی قرار بگیرد و عزیزان مداقه بیشتری داشته باشند مثلا این کلام را ببینید در بیان ایشان. من به نظرم این کلام یکی از آن بزنگاههای نامه ایشان بود. فرمودند: من تحمیل فرهنگ غرب بر سایر ملتها و کوچک شمردن فرهنگهای مستقل را یک خشونت خاموش و بسیار زیانبار تلقی میکنم. این حرف، حرف بسیار عمیقی است. تبیین همین عبارت در بین مردم، انقلابی بوجود می آورد. وجدانهای مردم را بیدار میکند؛ و سپس به حرکت می اندازد. این یعنی دیپلماسی که رهبری انتخاب کردند بسیار خلاقانه است و در آینده آثار فراوانی را خواهد داشت. علی رغم سانسور شدید خبری که بعد از این نامه بوجود آمد این کلام به سان چشمه ای زلال راه خودش را در فطرتهایی سالم پیدا خواهد کرد و جریان پیدا میکند و نقش آفرین خواهد بود ان شاء الله.
چند جمله ای هم در باره روز جهانی حقوق بشر عرض کنم. ۲۰ اذر ۱۰ دسامبر سال ۱۹۴۸ میلادی اعلامیه جهانی حقوق بشر در پاریس با ۳۰ ماده به تصویب رسید؛ و آن روز شد روز جهانی حقوق بشر؛ اما حقوق بشر و ما ادراک ما حقوق البشر. کجاست این حقوق بشر؟ حقوق بشر آمریکایی و صهیونیستی؟ در تمام عالم بگردید هر کجا حقی از بشری ضایع شده رد پای مدعیان حقوق بشر در آنجا موجود است. این دستگاه عریض و طویل را استکبار جهانی برای سرپوش گذاشتن بر جنایاتش تدارک دیده؛ و الا حقوق بشر با حق وتو ۵ کشور قدرتمند مثل آمریکا و روسیه و چین و فرانسه و انگلستان. چه حقوق بشری؟! اینها ظلم را قانونی میکنند یکی از کشورهای مدعی حقوق بشر آمریکاست که ما تقربا الی الله هر هفته یک “مرگ بر آمریکا ” میگوییم. همین رئیس جمهور سابق آمریکا یک کتابی نوشته بعضا این نکات را دنبال کنید مواردی را که خودشان میگویند. در آنجا گفته هر ساله ۱۰۰ هزار دختر به عنوان برده در آمریکا فروخته می شود. آن وقت برای ما خط و نشان حقوق بشر میکشند. تبعیض نژادی در آمریکا را بررسی کنید حتی در دانشگاههای آمریکا این تعجب آور است در مرکز علم و فرهیختگی به گفته خودشان از هر ۱۹۸ نفر آمریکایی یک نفر در زندان است این آمار برای چند سال قبل است جمعیتی که کمتر از ۵ درصد جمعیت جهان را دارد ۲۵ در صد از زندانیان کل جهان در آمریکا زندانی هستند. این خیلی آمار عجیبی است؛ و بعضی از این زندانیها بیش از ۲۰ سال انفرادی هستند. انفردای ۱۰ یا ۲۰ روز است برای تنبیه. ۲۰ سال مستمرا. جالب است که اعدام قاتلین حرفه ای و کسانی که اقدام به کشتن بی گناهان کردند یا حق حیات طبیعی انسانها را با تولید و توزیع مواد مخدر به خطر انداختند یا از بین بردند را نقض حقوق بشر میدانند. یا قاچاقچی مواد مخدر را میگیرند با ان همه جنایاتی که کرده تنبیهش که میکنند میگویند نقض قانون حقوق بشر شد. بعد کشتار افراد بی گناه در اقصی نقاط عالم را با بمب های متعدد و مختلف در فلسطین غزه لبنان سوریه یمن عراق دیده اید و میبینید او را دفاع از حقوق بشر میدانند. این کوسه ریش پهن است به قول معروف.
عربستان جنایتکار دست پرورده صهیونیستها و آمریکا که شهروندانش از حقوق اولیه محرومند بانوان در آن جامعه اصلا حق حیات ندارند. رأی ندارند. رانندگی نمیتوانند بکنند. ورزش نمیتوانند بکنند و مسائل متعددی که ندارند و از حقوق مدنی کاملا محرومند؛ و حتی جهات دیگری که در جامعه عربستان موجود است. اینها مورد سوال نیستند. جنایاتی که الان در یمن توسط عربستان انجام می شود مورد سوال نیست؛ اما اگر جنایتکاری به سزای عملش برسد صدا بلند می شود که حقوق بشر چه شد. این وضعیت غرب است و به خصوص آمریکا که اساسا با کرامت انسان کاری ندارد. اینها به ملت خودشان هم دروغ میگویند و حقوق شهروندی را رعایت نمیکنند مگر در فیلمهایشان. در فیلمهایشان بعضا این را نشان میدهند اما در مقام عمل در جامعه هرگز این نیست. ان وقت اعتماد کردن به یک چنین جرثومه فسادی عین سادگی نیست؟ این کسانی که کرامت انسانی را قائل نیستند اهل دروغ به خودشان هستند همه انسانها در سراسر عالم تحت تاثیر دغل کاری آنها هستند. در این سالهای اخیر لا اقل ۵۰ کشور را نقشه کشیدند برای اینکه دولتهای آنان سرنگون شود. بعد ما بیاییم به یک چنین مفسد و فاسدی اعتماد کنیم. میبینید! میخواهند یک گزارشی بدهند راجع به فعالیتهای هسته ای ایران. چه شیطنتی دارند میکنند. همین روزها شما شاهد هستید چند هزار سانتریفیوژ را ما از بین بردیم باز دارند بحث میکنند که قبلا احتمال داشته که شما میخواستید یک وقتی در یک جایی و کوچه پس کوچه ای یک جوری میخواستید یک کاری بکنید ما باید آن را بررسی کنیم. عزیزان به منشور رهبری درباره الزامات برجام توجه داشته باشند منوط بود بر اتمام پرونده پی ام دی به خصوص دو بند آن که تعهد آور بود که دو تعهد ایران را شامل میشد. در باز طراحی راکتور اراک و مبادله اورانیوم در این دو بخصوص شرطش این بود که وقتی درباره آن دو اقدام کنند که آن پی ام دی بسته شود. آنها قصد دارند که پرونده پی ام دی همچنان از نظر فنی باز بماند ولو از نظر سیاسی میخواهند یک کارهایی را بکنند از نظر فنی میخواهند باز نگه دارند و این غیر قابل قبول است از دولتمردان و عزیزان درخواست میکنیم در این زمینه و در این نوبت هر گز کوتاه نیایند و نگذارند که عزت و اقتدار کشور خدشه دار شود. ” تکبیر “
ورود فرانسه و انگلیس اخیرا برای مبارزه با داعش در سوریه یک مقداری شبهه دارد. باید دقت شود. اگر ما حضوری در سوریه داریم یا روسیه حضوری در سوریه دارد به واسطه درخواستی است که حاکمیت خود کشور از ما داشته ما را به کمک خواسته و بودن ما را در آن منطقه پذیرفته یعنی اگر ما در آنجا تصرفی داریم که به عنوان مستشار نیروهای ما در آنجا فعالیت میکنند این نقض حاکمیت آن کشور نیست چون خودش ما را به کمک خواسته یا روسیه را خواسته؛ اما یک کشوری بلند شود و بگوید من میخواهم به فلان کشور کمک کنم هواپیما بفرستد و مواضع دشمن او را در آنجا از بین ببرد این قبل از اینکه کمک به این کشور کرده باشد در حقیقت نقض حاکمیت آن کشور را کرده؛ و این شبهه ناک است و یک جورهایی در حال تصرفات در منطقه سوریه هستند به قصد کمک به سوریه و مقابله کردن با داعش و امثال ذالک اوضاع که دارد یک مقدار بهبود پیدا میکند و به سمت جلو دارد حرکت میکند یک مرتبه تصمیم گرفتند بیایند کمک کنند. به نظر میرسد باید روی این قضیه یک مقداری بیشتر توجه کرد.
درباره روز بیمه، روز وقف، شورای انقلاب فرهنگی، هفته پژوهش و اینها هم در طول هفته موضوع بحث داشته که وقت گذشت عذرخواهی میکنم و بیش از این تصدیع نمیدهم. فقط یک نکته ای به ذهنم میرسد بد نیست این را اینجا عرض کنم و آن این است که در رابطه با اربعین آن چیزی که از روایات به دست میآید این است که عموما این چیزها باید در همان قالب خودش باقی بماند نباید برایش مشابه درست کرد آن چیزی که هست این است که باید حسرت خورد یعنی اگر توانستیم روز اربعین در کربلا باشیم که هستیم والا اگر نبودیم باید حسرت بخوریم جایگزینش حسرت است البته یکجوری هم در روایات گفتند که به چپ و راست نگاه کنید و بعد سه مرتبه سلام بر حسین علیه السلام بدهید این جایگزین زیارت اربعین است؛ اما بقیه اش را دیگر باید حسرت خورد لذا مشابه سازی و راهپیمایی کردن از این حرم به آن حرم و از اینجا به آنجا به نظر میرسد که زیاد مفید نباشد چون طرف میگوید آنجا نشد خب اینجا یک جایگزین داریم نه جایگزین آن تشفی خاطر خواهد بود آدمی باید مدام حسرت حسین را بخورد نباید چیزی جایش بگذارند که حسرتش از بین برود بعضاً برخی مناسک سازیهایی انجام میشود که ظاهرش خوب است اما یک وقت میبینید باطنش باطن خوبی نیست این به نظر خود من میرسد امکان دارد که دوستان نظر دیگری داشته باشند.
خدایا دین ما مملکت ما نوامیس ما قرآن ما حوزههای علمیه مراکز علمی و دانشگاهی نیروهای نظامی و انتظامی سربازان گمنام حضرت ولی عصر ارواحنا فداه مراجع تقلید و رهبر معظم انقلاب در پناه خودت مصون و محفوظ بدار. قلب ولیت حجت بن الحسن از ما راضی و خشنود بگردان فرجش نزدیک بگردان بر تاییدات رهبری بیفزا شر دشمنان به خودشان برگردان شهدا امام الشهدا گذشتگان این جمع غریق رحمت بیکرانت بفرما معلولین و مجروحین و مرضا شفای عاجل کرامت بفرما.