خطبه های 22 آبان 1394 شهر کرج:

استکبارستیزی از اصول ثابت انقلاب است که هرگز فراموش نمی‌شود و مصداق بارز آن آمریکای جنایتکار است.

روابط عمومی ۲۲ آبان ۱۳۹۴ ۰

بسم الله الرحمن الرحیم

متن کامل خطبه نماز جمعه استان البرز

شهرستان کرج توسط آیت‌الله حسینی همدانی

در تاریخ ۲۲/۸/۹۴

نماز جمعه 4 دی 94

بسم‌الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب‌العالمین والصلاه والسلام علی سید الانبیاء و المرسلین

العبد الموید والرسول المسدد ابالقاسم المصطفی محمد

و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین سیما بقیه الله الاعظم فی الارضین

واللعن الدائم علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین

ایها المومنون اوصیکم و نفسی بتقوی الله. اهل تقوا به آنچه می‌گویند عمل می‌کنند .این‌طور نیست که دعوت به خوبی و نیکی بکنند اما خودشان را فراموش کنند .سعی و تلاش آنها این است که مشمول این آیه شریفه نشوند. آیه ۴۴ از سوره مبارکه بقره ” اتامرون الناس بالبر و تنسون انفسکم ” آیا مردم را به نیکوکاری فرمان می‌دهید اما خودتان را فراموش می‌کنید ؟ تمام تلاش اهل تقوا این است که مشمول این آیه نشوند .رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم به امیرالمؤمنین سلام‌الله علیه فرمودند یا علی ” لا خیر فی قول الا مع الفعل ” گفتاری که با او عمل همراه نباشد خیری در این گفتار نیست. لذا خدای تعالی از این که انسان چیزی را که عمل نمی‌کند بگوید نهی فرموده. در آیه دوم و سوم سوره مبارکه صف فرمود ” یا ایها الذین آمنوا لم تقولون ما لا تفعلون ” ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید چرا چیزی را که عمل می‌کنید حرفش را می‌زنید ” کبر مقتا عند الله ان تقولوا ما لا تفعلون ” نزد خدای تعالی این عمل عمل زشتی است که چیزی را بگویید که به آن عامل نیستید .درس تقوی ما در این قسمت این شد که مقید باشیم چیزی را بگوییم و دنبال کنیم که به آن عامل هستیم.

بحث ما در عدالت به معنای کلی کلمه و شقوق مختلف آن در نهج‌البلاغه و بیان امیرالمؤمنین سلام‌الله علیه هست. در هر جلسه به گوشه‌ای از این بحث اشاره می‌کنیم. در ادامه بحث گذشته عرض می‌کنم که در قسمتی از خطبه ۱۰۴ مولا امیرالمومنین بیاناتی دارند معروف است که این خطبه را پنج روز بعد از اینکه مسئولیت امامت جامعه را به عهده گرفتند این خطبه را ایراد کردند .روز پنجم پذیرش مسئولیت ایشان بود ” انه لیس علی الامام الا ما حمل من امر ربه ” همانا بر امام واجب نیست مگر آن چیزی که خدای تعالی به او امر کرده ” آن چیست ؟ ” الابلاغ فی الموعظه ” کوتاهی نکردن در موعظه و نصیحت ” و الاجتهاد فی النصیحه ” تلاش و کوشش در خیرخواهی ” و الاحیاء للسنه ” نگهداشتن سنت پیغمبر به طور زنده و آشکار و شفاف ” و اقامه الحدود علی مستحقیها ” حدود الهی را بر مجرمان جاری کردن ” و اصدار سهمان علی اهلها ” سهم‌های بیت‌المال را به طبقات مختلف مردم رساندن . این وظیفه امام است. در حقیقت امیرالمؤمنین بابیان این نکات به مواردی از برقراری عدالت در حاکمیت اسلامی و وظیفه حاکمان اشاره فرمودند که قابل‌توجه و پر است از نکاتی که باید در آن تأمل کرد.

 حرکت همه آحاد جامعه, همه مردم ,مسئولین, اقشار مختلف مردم باید به سمت عدالت و عدالت‌خواهی باشد. در رفتارمان هم همه باید عادلانه رفتار داشته باشیم . البته کسانی که مسئولیت دارند وظیفه آن‌ها سنگین‌تر است و حساسیت بیشتری دارند. رفتار عادلانه آثار فراوانی را در جامعه خواهد داشت. گذشته از برکاتی که بر خود فرد دارد بر جامعه مؤثر است. یکی از آثار آن این است که دشمن را از بین می‌برد. رفتار عادلانه از بین برنده دشمن است. امیرالمؤمنین در حکمت ۲۱۵ از حکمت‌های نهج‌البلاغه که در آنجا به تعدادی از ارزش‌های اخلاقی اشاره می‌کنند در آنجا فرمودند به این‌که ” و بالسیره العادله یقهر المناوی ” به روش عادلانه مخالفان و دشمنان درهم‌شکسته می‌شوند. اما متأسفانه دیده می‌شود معمولاً مخالفان برای کنار گذاشتن رقبا و طرف مقابل اتفاقاً از روش‌های غیراخلاقی استفاده می‌کنند. تهمت می‌زنند دروغ می‌گویند استهزا می‌کنند مسائل را جور دیگری بیان می‌کنند و عادلانه رفتار نمی‌کنند. همه ما در مقابل عدالت دستمان کوتاه است. باید روش‌های عادلانه را در جامعه گسترش داد. آن روزی که به عدالت رفتار شود آن‌کسانی که ظلم کردند اوضاع بدی دارند. ستمکار بودند و با ستم رفتار کردند روزشان خیلی روز تیره و تاری است. گفت:

در کشاقوس حوادث حکما را مثلی است

در جهان هر عملی موجب عکس‌العملی است

 آنکه شد صرف ستم‌پیشگی اندیشه او

عاقبت برکند اندیشه او ریشه او

روز مظلوم اگر تیره و گر مشئوم است

 روز ظالم به حقیقت تیره‌تر از مظلوم است

از امیرالمؤمنین این بیان را در حکمت ۳۳۴ داریم که ” یوم العدل علی الظالم اشد من یوم الجور علی المظلوم ” آن روزی که می‌خواهند از ظالم انتقام بگیرند آن روز خیلی سخت‌تر است از آن روزی که ستمکار بر یک مظلومی ستم کرده. و چقدر این بیان امیرالمؤمنین تنبیه‌کننده است. تنبه آفرین است. باید خیلی توجه کرد. آن چیزی که مهم است این است که در اجرای عدالت همه مردم باید حضورداشته باشند نقش داشته باشند همکاری کنند والا کار به نتیجه نخواهد رسید.

چون بنای ما بر این است که همه حرف‌ها از کلمات امیرالمؤمنین باشدبه کلام دیگری از آن حضرت اشاره می‌کنم. البته این آدرس‌هایی را که بنده عرض می‌کنم  و نشانه‌هایی را که از خطبه‌ها می‌گویم امکان دارد که در نهج‌البلاغه‌ها باهم فرق داشته باشد نهج‌البلاغه صبحی صالح و نهج‌البلاغه فیض‌الاسلام فرق می‌کند من از نهج‌البلاغه فیض‌الاسلام خطبه‌ها را اشاره می‌کنم و کلمات را بیان می‌کنم. اینجا در خطبه ۱۹۶ است به نظرم در صبحی صالح ۲۰۴ یا ۲۰۵ باشد. در قسمتی از این خطبه امیرالمؤمنین فرمودند ” رحم الله امرآ رأی حقا فاعان علیه او رأی جورا فرده و کان عونا بالحق علی صاحبه” خدا رحمت کند آن کسی را که حقی  را ببیند و یاریش ‌کند یا ستمی را ببیند و با آن مبارزه کند. و به‌هرحال دائماً کمک‌کننده و یاری کننده حق باشد . یعنی دوستش را به حق یاری کند. این بیان امیرالمؤمنین است حالا این دستور امیرالمومنین را شما ببینید دارد به ما دستور می‌دهد که شما دائماً باید یاریگر حق باشید در مقابل ستم بایستید اگر ظلمی را دیدید از کنارش عادی عبور نکنید.

نحوه عمل خودمان را هم در سطح جامعه ببینیم اطرافیانمان را هم ببینیم. یکی از معضلات اجتماعی الان همین بی‌تفاوتی ها است از کنار خیلی ستم‌ها به‌راحتی عبور می‌شود و این برخلاف دستور امام شیعه است. شیعه بودن که فقط به لباس سیاه پوشیدن برای حسین علیه السلام و گریه کردن نیست که او هم هست  اما باید دستورات اهل‌بیت و آیات قرآن در زندگی ما نقش داشته باشد. مسیر زندگی ما روش زندگی ما بر اساس این کلمات باشد. گوش‌به‌فرمان ولی خدا بودن دستور دین است. امام شیعه می‌گوید حق را که دیدی یاری کن. ستم را دیدی در مقابلش بایست مبارزه کن. این دستور کلی است در همه زمان‌ها تا قیامت جاری است. حالا صحبت‌هایی که بعضی‌ها می‌کنند مسیرهایی که بعضی‌ها می‌خواهند آن‌ها را نهادینه کنند این‌ها را دقت کنید. در اجرای عدالت البته عده‌ای سعی می‌کنند که فرار کنند. این را هم باز امیرالمؤمنین در ضمن خُطَبَش بیان کرده. سعی می‌کنند در مقابل آن بایستند یا مسیر عدالت را منحرف کنند. در یک نامه حضرت به یکی از عُمال خودش در مدینه نوشتند نامه ۷۰   از نامه‌های نهج‌البلاغه است ” اما بعد به من گزارش داده‌اند که جمعی از یاران و اطرافیانت یکی پس از دیگری به معاویه پناه می‌برند مبادا برای از دست دادن آنان و نیرویشان افسوس بخوری همین مطلب تو را در دلداری آنان به عنوان سند گمراهی بس که آنان از هدایت حق گریزان شدند و به سوی نابینایی و جهل شتافتند آنها اهل دنیا هستند آن را قبله خود قرار دادند و به سوی او می‌شتابند تردیدی نیست که آنان عدل را شناختند و با چشم و گوش دریافتند و احساسش کردند و این را فهمیده‌اند که در دستگاه ما مردم در برابر حق و عدالت برابر هستند با این همه به سوی خودکامگی و انحصارطلبی گریختند پس لعنت بر آنان باد ” .

خیلی عجیب است این عبارات کأن این بیانات را مولای ما امیرالمومنین برای امروز ما دارد می‌گوید کلمات کاملاً مطابق با جریان روز است که چگونه عده ای عدل را می‌فهمند و عدالت را می‌فهمند جریانات حق را کاملاً می‌شناسند و می‌فهمند اما با یک بیان ناقص با یک انحراف در گفتار اما شیرین جوری ذائقه‌ها را منحرف می‌کنند به سمت باطل. درست کلمات امیرالمؤمنین مطابقت دارد در خطبه ۱۸۰ فرمودند “امروز شیطان جذبشان کرده اما فردا با بیزاری تنهایشان می‌گذارد همین کیفرشان بس که از هدایت بیرون شدند و در امواج گمراهی و کوری فرو رفتند از حق روی برتافتند و در برهوت سرگردانند”. همین مقدار برای این نوبت بس باشد ان‌شاءالله توفیقش بود موانع اجرای عدالت را از جلسه آینده بیان کنیم .

بسم‌الله الرحمن الرحیم

والعصر ان الانسان لفی خسر الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین الصلاه و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین ابالقاسم محمد

و صل علی امیرالمومنین علی بن ابی طالب و علی فاطمه الزهرا سیده نساء العالمین

و علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنه و علی علی بن الحسین و محمد بی علی و جعفر بن محمد

و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد والحسن بن علی والخلف القائم الحجه

حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک

خودم و همه شما مؤمنین و مومنات را به رعایت تقوا تقویت و تسدید تقوا دعوت می‌کنم. اهل تقوا خودشان را مستثنی از دیگران نمی‌دانند. یعنی این گونه نیستند که کاری که خودشان انجام نمی‌دهند را از دیگران بخواهند که آن را انجام بدهند . معمولاً اول خودشان عامل به آن کار هستند و بعد مطالبه می‌کنند. در خطبه اول اشاره شد به آیه شریفه ” اتامرون الناس بالبر و تنسون انفسکم ” نیکوکاری را فرمان می‌دهید اما خودتان عمل نمی‌کنید فراموش می‌کنید؟ آیا مردم را به این سمت دعوت می‌کنید اما خودتان را فراموش می‌کنید؟ اتفاقاً در همین رابطه روایتی است از امام صادق علیه‌السلام شخصی آمد خدمت امام صادق و از حضرت سؤال کرد که ” اتامرون الناس بالبر و تنسون انفسکم ” یعنی چه؟ در جواب‌هایی که حضرات معصومین می‌دادند بعضی‌ها جالب هستند حضرت چیزی نگفتند با انگشتشان اشاره به حلقشان کردند  دستشان را گرفتند زیر گلویشان مثل کسی که خودش را ذبح می‌کند. خیلی بیان بیان گویایی است. این سؤال را کرد و حضرت آن عمل را انجام داد. یعنی اگر کسی مردم را به کار خوب دعوت کند اما خودش را فراموش کند یا اینکه خودش را بی‌نیاز ببیند از اینکه مشغول به آن کار باشد و خودش عمل نیکی نداشته باشد کأن خودش را به دست خودش کشته. این حرف حرف عجیبی است. خودش را به دست خودش کشته است. امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمودند ” پست‌ترین علم آن است که بر زبان بایستد “همین, فقط بگوید. یعنی فقط حرف باشد و در کنار آن عمل نباشد. خدای تعالی توفیق عمل به آنچه که می‌دانیم و می‌گوییم به همه ما عنایت فرماید .

مناسبت‌های معنوی این هفته متعدد است. امروز مصادف با اول صفر است روز ورود اسرای آل الله به شهر شام .چقدر سنگین بود که امام سجاد علیه‌السلام در سختی او در کل این سفر به شام اشاره کردند ” الشام الشام “. شهری که یزید علیه اللعنه در آن جشن پیروزی گرفته بود. اما مسئولیت‌پذیری کاروان حسینی و زینبی و سجادی در پیام‌رسانی پیام کربلا مجلس جشن را به عزای بنی‌امیه تبدیل کرد. گروهی که سال‌ها فعالیت‌های ضد فرهنگی کرده‌بودند که نور حق ضایع شود و پایمال شود نور حق‌گویی و حق‌طلبی در آنجا جلوه گر شد و ظلمت و تاریکی را از بین برد و مضمحل کرد. امام سجاد علیه‌السلام آن رزمنده مبارزی که در روز عاشورا بنا بر عذر الهی و مصلحت الهی مبارزه نداشت و حضور نداشت در جنگ تا اینکه بعد از خودش پدر هشت امام معصوم باشد بعد از عاشورا حرکت خودش را آغاز کرد. البته ۳۵ سال این مبارزه امام طول کشید در طول سفر از کربلا تا شام که کوفه آمدند و بعد به شام رفتند, امام جز با اهل بیت با دیگران سخن نمی‌گفت. دائماً مشغول ذکر الهی بود تسبیح میگفت. یک سخنرانی و یک حرکتی در کوفه انجام دادند و یک جریانی را در شام به وجود آوردند. وضعیت شام بسیار اسف‌بار بود از نظر مسائل اسلامی و فهم دینی مردم. ۴۰ سال معاویه در آنجا حاکم بود. آنها نه علی را دیده بودند نه حکومتش را .نه پیغمبر را دیده بودند در دوران نبوتش را درک کرده بودند. روم را دیده بودند. ارتش روم را دیده بودند .جاه و جلال آن طرف را دیده بودند .معاویه هم که وضعیتش معلوم است. بسیار جو بدی داشت. این شیر غران, اما در غل و زنجیر خوب به وظیفه‌اش عمل کرد .آل الله را با یک وضع بدی وارد بزم یزید کردند . تاریخ را مطالعه و ملاحظه کردید یزید انگار می‌خواست زهر چشم بگیرد اینها را با سلسله و ریسمان وارد مجلس کردند. سر این ریسمان به گردن حجت خدا امام سجاد علیه‌السلام بود و انتهای این طناب به گردن زینب کبری سلام‌الله علیها .در بین  هم این بچه‌ها بودند. اگر هم کسی عقب می‌افتاد با تازیانه او را می‌زدند .اینها را با چنین وضعی وارد مجلس کردند .تا چشم امام سجاد به یزید علیه اللعنه افتاد بلافاصله فرمود ” اگر پیغمبر خدا ما را با این حال ببیند چه خواهی کرد ؟ ” جلسه را منقلب کرد با همین کلام .بعد هم زینب کبری سلام‌الله علیها ادامه داد. کاملاً اثر عکس گذاشت آن چیزی که یزید می‌خواست انجام شود نشد .جنگ مغلوبه شد. اینجا یزید کناره‌گیری کرد انکار کرد به گردن دیگران انداخت خودش را نادم و پشیمان جلوه داد .نتیجه آنکه امام حسین علیه السلام از مدینه حرکت کرد که نام رسول خدا زنده بماند و این کاروان بعد از مدتی به مدینه برگشت در حالی که به این وظیفه به خوبی عمل کرد و تا قیامت نام رسول خدا به واسطه خون حسین علیه السلام و یاران و اصحاب وفادارش زنده ماند. که فرمود ” حسین منی و انا من حسین ” این خون و این نام تا قیامت به برکت این خون زنده است. این اول صفر .

 دوم صفر شهادت زید بن علی در کوفه است که به خون‌خواهی حسین برخواست. سوم صفر ولادت امام باقر علیه‌السلام است .پنجم صفر شهادت طفل سه ساله حسین علیه‌السلام در خرابه شام است .هفتم صفر طبق نقلی شهادت امام مجتبی و ولادت امام کاظم علیهما‌السلام است. اینها مناسبت‌هایی است که در این هفته با آن برخورداریم که فرصت پرداختن به همه این موارد نیست خدای تعالی همگی ما را از موالیان و محبان و شیعیان خاندان عصمت و طهارت قرار دهد ان‌شاءالله.

چند مناسبت هم داریم مثل روز کتاب و کتاب‌خوانی و کتابداری و هفته کتاب که بیست و چهارم آبان است .مسئله کتاب و کتاب‌خوانی بسیار مهم است .یکی از عوامل رشد فرهنگی جامعه و رشد اجتماعی ,گسترش فرهنگ کتاب‌خوانی است. یک وظیفه ملی است .همه ما باید در این امر مواظبت داشته باشیم .سرانه خواندن کتاب در ما خیلی کم است .تمام افراد جامعه از دوران ابتدایی تا دوران بالاتر, مراتب عالی, اقشار مختلف خودشان را و خودمان را ملزم به کتاب‌خوانی بکنیم . خیلی ما فاصله داریم. دستور دین هم همین است باید عالم شد به معارف الهی. یکی از راههایش خواندن کتاب است .با کتاب نباید فاصله داشت .این بحث فرصت بیشتری را می‌طلبد که در مناسبتی ان شاءالله مفصل‌تر بیان خواهیم کرد. از موضوعاتی مثل رحلت علامه طباطبایی رضوان‌الله علیه. علامه طباطبایی از شخصیت‌ های بی‌نظیر اسلام و از بزرگان شیعه است .رحلت حضرت آیت‌الله‌العظمی مرعشی نجفی, روز بزرگداشت سلمان فارسی از اینها هم رد میشویم چون قصد بیان مطلب دیگری را دارم به این مطالب ان‌شاءالله خودتان مراجعه می‌کنید و ملاحظه می‌کنید.

نکته‌ای که هست بیانات بسیار مهم و ارزشمند رهبر معظم انقلاب در جمع مسئولان و دانشگاهیان وزارتخانه علوم و علوم پزشکی بود .نکات حائز اهمیتی داشت که ان‌شاءالله همگی به خصوص فرهنگیان و فرهیختگان توجه لازم را خواهند داشت .مسئله نیازسنجی علمی حال و آینده کشور, توجه به نیروهای مستعد به‌اضافه جهت‌گیری علمی در چهارچوب اخلاق و معنویت و این که دانشگاه مهم‌ترین مرکز تربیت مدیران آینده کشور هست و در تمدن نوین اسلامی و جامعه آرمانی اسلامی نقش دانشگاه نقش اساسی و اصلی است. اینها به عنوان یک کلید واژه و پیام‌هایی که بسیار حائز اهمیت هست باید مورد توجه علما و دانشمندان باشد .درباره هر کدام از اینها کار بشود. اشکالی به مسائل فرهنگی دانشگاه‌ها داشتند و اینکه بعضی خیال می‌کنند با اختلاط و حرام می‌شود در جامعه نشاط به وجود آورد یا در محیط علمی به وجود آورد که حرف گزاف و بیهوده‌ای است. بعضی هم به دروغ پیشرفت‌های علمی دانشگاه را کتمان می‌کنند. در بیان فرمودند می‌خواهند تفکر عناصر هوشمند و فعال و نخبه کشور را تغییر دهند. این مطلب مهم و اساسی بود. این یعنی همان نفوذ. این همان بحثی است که مدتی است ایشان اشاره دارند. عزیزان توجه دارید موضوع نفوذ بحث ذهنی و انتزاعی نیست حقیقتی است موجود , که دارد دنبال می‌شود .طراحی و زمان بندی شده است. فصل بندی شده است. مقطع به مقطع دارد جلو می‌آید. اگر بابصیرت به حرکت‌هایی که در این روزها و در این ماه‌ها انجام می‌شود نگاه کنید می‌بینید که چگونه دارند حرکت می‌کنند .مهره چینی می‌کنند و به اهداف خودشان لحظه به لحظه نزدیک می‌شوند. این نفوذ ابعاد گوناگونی دارد باید با تمام جنبه‌های آن مقابله کرد و مبارزه کرد .

بعضی از دستگاه‌های ما برلبه قرار دارند. صدا و سیما , ارشاد اسلامی, وزارت کشور, وزارت اطلاعات ,اینها در معرض نفوذ هستند .باید بسیار مواظب باشند .مسئولین و وزرایی که این جایگاه‌ها را در اختیار دارند باید در حد اعلای بصیرت باشند .یک وقت در زمین دشمن بازی نکنند. بعضی از حرکت‌هایی که همین چند روز گذشته در کشور انجام شد به خاطر یک بی‌توجهی, دیدید که چه بلوایی را دشمنان در حال تدارک دیدن هستند. باید خیلی مواظب بود. الان در مقطع حساسی از زمان بسرمی‌بریم گاهی به صورت کار فرهنگی و نرم وارد می‌شوند و آن هم با چهره‌های مختلف در عرصه‌های مختلف, در عرصه رسانه, مطبوعات, فیلم ,سینما, حتی گاهی سعی می‌کنند نشان دهند که مسئولان عالی کشور استحکام لازم را ندارند مسیر خودشان را تغییر دادند .با یک عکس با یک تصویر مطالبی را القا می‌کنند. این ها نفوذ است شما باید بصیر باشید .حرف‌هایی که زده می‌شود مواضعی که گرفته می‌شود همگی باید دقت کنید. عده‌ای در قالب خبرنگار ,تاجر و چهره‌های مختلف که نمی‌خواهم بگویم وارد می‌شوند یک وقت به جرم جاسوسی و اخلال در سیستم اداره کشور با آن چهره‌ها وارد می‌شوند. چرا به جای اینکه آنها دستگیر می‌شوند و بازداشت می‌شوند و مورد مؤاخذه قرار می‌گیرند خوشحال بشویم و ازین تیزبینی و رصدی که به موقع فرزندان انقلابی این کشور و این نظام انجام دادند عده‌ای ناراحت می‌شوند؟! فرافکنی می‌کنند؟! ابراز ناراحتی می‌کنند؟! تخریب می‌کنند؟! این‌ها محل تأمل است.

وقتی نفوذ به شکل‌های مختلف وارد می‌شود باید خیلی دقیق بود .اینها چگونه عمل می‌کند! تا تحریف شخصیت امام, شعارهای انقلاب, آرمان‌های نظام ,پیش می‌روند و مثلاً در نشریاتی می‌بینیم دائماً تبلیغ غرب را می‌کنند جوانان و فرزندان ملت را تشویق می‌کنند که دنبال مظاهر غربی بروند دنبال بی‌بندوباری باشند داشته‌های آنان را ناچیز و بی‌مقدار می‌دانند القا می‌کنند که آنچه که دارید در برابر چیزی که غرب دارد ناچیز است. تلاش می‌کنند مردم ولایی و مدافع نظام را از مسیر منحرف کنند. دلبستگی شان را نسبت به انقلاب کم‌رنگ کنند .روی هیئت‌های مذهبی و مساجد وبسیج و نیروهای ارزشی و انقلابی و متدین سرمایه‌گذاری کردند و می‌کنند و طوری القا می‌کنند که شعارهای انقلابی و مبارزه با استکبار تمام شده .مردم و مسئولان باورشان عوض شده. این حرف‌ها را در فرصت‌های مختلف و در تیراژ وسیع در بین مردم شایع می‌کنند .الان در همین فضای مجازی ببینید که چه غوغایی است .چگونه القا می‌کنند. اما غافلند از اینکه مردم ما دل در گروی دین دارند. مردم ما گوش به فرمان ولی شان هستند .مردم همیشه از اصول ثابت انقلاب دفاع کردند و فراموش نمی‌کنند این اصول را. اصولی که با جانشان و با مالشان برای برقراری آن تلاش کردند, خون دادند ,جوان دادند  , محرومیت کشیدند, اسارت دیدند, جنگ را تحمل کردند, تحریم را تحمل کردند ,این اصول را که فراموش نمی‌کنند. دفاع از مظلومین در سراسر عالم, این را فراموش نمی‌کنند. استقرار حاکمیت اسلامی در سراسر عالم ,استقرار آیات قرآن و دستورات اهل‌بیت در سراسر عالم , از اصول ثابت انقلاب که هرگز فراموش نمی‌کنند استکبارستیزی است و مصداق بارز آن آمریکای جنایتکار است. مگر مردم ما فراموش می‌کنند که دست پرورده این آمریکا اسرائیل پلید و رژیم صهیونیستی غاصب است.

تحلیل‌های رهبری را در موضوعات مختلف خوب متوجه باشید .تاکیدات جدی ایشان را ببینید که در چه مواردی است. چه چیزی را جایز نمی‌دانند .چه چیزی را تاکید می‌کنند. خوب یاد بگیریم و دفاع کنیم. از اوضاع تحلیل درست داشته باشیم. فتنه را ایشان خط قرمز نظام می‌داند .بعضی از سران فتنه را ایشان باغی می‌داند. چرا یک عده‌ای تلاش می‌کنند تطهیر کنند ؟!چرا یک عده‌ای تلاش می‌کنند رفع اثر کنند؟! چرا یک عده‌ای تلاش می‌کنند این جریان را از انزوا خارج کنند؟! اگرچه با بعضی از مداهنه ها و سهل‌انگاری‌ها اینها آمده‌اند و وارد سیستم شده‌اند وارد نظام شدند وارد دستگاه شدند در دستگاه اجرایی مسئولیت گرفتند در همین استان مشغول فعالیت هستند دارند کار می‌کنند فتنه خط قرمز ماست .باید دقیق حرکت افراد را رصد کنیم و به موقع اقدام کنیم. این که گفتم در این استان ,بنده کاملاً هوشیار هستم و کاملاً دقیق رصد می‌کنم جلسات را حرکات را رفت‌وآمدها را مجالسی را که دارند حرف‌هایی را که می‌زنند اما اینکه سکوت می‌کنیم مصلحت بالاتری را در نظر می‌گیریم. والا اگر لازم باشد آنجایی که باید از مردم بخواهیم و چهره افراد را رسوا کنیم لحظه‌ای بلکه کمتر از لحظه‌ای در وظیفه کوتاهی نخواهم کرد.

یکی از موارد تحریف انقلاب تعریف از انقلابی گری است و شخص انقلابی . دیده می‌شود مدتی عده‌ای در تعریف شخص انقلابی جوری تعریف می‌کنند و مواردی را به عنوان شاخص بیان می‌کنند که نتیجه‌اش این می‌شود که انقلابی کسی است که مجیز گو است, انقلابی کسی است که همه‌اش حرف از گل و گلاب می‌زند, حرف از صلح و آرامش می‌زنند . این‌ها هم خوب است البته , اما سر جایش. اهل زد و بند و اهل سکوت به معنای خاص کلمه است. اهل انتقاد نیست .اهل ایراد و اعتراض نیست .جلوگیری از انحراف اگر داشته باشد این شخص افراطی است. این شخص تندرو است .ما وقتی تعریف می‌کنیم تعریف این آقایان را وقتی نگاه می‌کنیم که ببینیم یک کسی که تندرو و افراطی است کیست! می‌بینیم این تعریف با حضرت امام جور درمی‌آید .این تعریف با مقام معظم رهبری جور درمی‌آید .ببینید چگونه تحریف می‌کنند! این تحریف است .مواظب باشید! اگر از حق دفاع کند یا جلوگیری از انحرافی کند زود به او برچسب می‌چسبانند که تندرو و افراطی است.امام حسین علیه السلام هم پس افراطی بود .کسی که امربه‌معروف و نهی از منکر می‌کند افراطی است. اشداء علی الکفار, یک عمل افراطی است. اینکه ما تبرّی داریم یک عمل افراطی است. تولّی داریم یک عمل افراطی است. ببینید کجای دین را از بین می‌برند! بصیر باشید .

بعضی از حرف‌ها مزخرف است .گاهی حرف‌های زیبایی زده می‌شود اما برداشت‌ها برداشت‌های غلطی است. زخرف یعنی طلا .می‌گویند مسجد را مزخرف نکنید یعنی طلاکاری نکنید .مزخرف یعنی چیزی که ظاهرش زیباست .گچ است رویش را طلایی می‌کنند. آجر است رویش را طلایی می‌کنند طلاکاری می‌شود ولی گچ است خاک است طلا نیست .به این می‌گویند مزخرف .یک حرفی هم که حرف زیبایی است اما وقتی بررسی می‌کنیم زوایای مختلفش را می‌بینیم ,می‌بینیم که حرف باطلی است. به این مزخرف می‌گویند .می‌گویند فلانی مزخرف می‌گوید یعنی حرفی است که ظاهرش طلاست اما باطنش مطلاست و بیخود است. همان حرفی است که امیرالمؤمنین سلام‌الله علیه بیان می‌کند ” کلمه حق یراد بها الباطل ” بعضی وقت‌ها اینطوری است حتی یک حرف حقی را می‌زنند اما از آن باطل در می‌آید .این حرف‌ها را اگر افراد عادی بزنند مشکلی نیست اما اگر یک کسی مسئولیتی در نظام داشت و این را گفت در رأس یک اداره‌ای بود مسئول یک نهادی بود بخواهد این حرف را بزند مسئولیت او دو چندان است آثارش هم بدتر است. خطیب جمعه چون وظیفه ذاتی او روشنگری است باید انحرافاتی را که در جامعه مطرح می‌شود و گفته می‌شود آن‌ها را بیان کند مسائل سیاسی عالم را آن چیزی را که باید بیان شود کلیاتش را بگوید جریانات را روشن کند آگاه کند و خدای تعالی این را هم از عالم پیمان گرفته اگر بدعتی در جامعه بود آن را بر زبان جاری نکنی چه و چه می‌شود .

لذا اگر وقتی بیانی اینجا می‌شود یک عده‌ای خدای نکرده فکر نکنند ما نشسته‌ایم اینجا مچ گیری کنیم. نه, داریم می‌بینیم که یک وقتی یک مقاله‌ای است در کتاب در جایی نوشته شده خیلی هم زیاد است ما حرفی نمی‌زنیم اما یک وقت در یک بیان عمومی در یک تریبون کشوری در جایی که همه می‌بینند همه می‌شنوند بیان گزافی گفته می‌شود بیانی به باطل مطرح می‌شود وظیفه همه عالمانی که در هر جایی موقعیتی برای بیان دارند این است که آن را بیان کنند تبیین ‌کنند جلوی انحرافات را بگیرند . از مشکلات جامعه ما , بعد از انقلاب یکی این شد که مسئولین کشور به جای اینکه به کار اجرا بپردازند به جای اینکه مسئولیت خودشان را در آن زمینه‌هایی که دارند به آن بپردازند و کارشان را درست انجام بدهند به محض اینکه مسئولیت گرفتند شروع کردند به نظریه‌پردازی .اتفاقاً رؤسای جمهور در طول این سال‌ها همه همین کار را کردند. در طول مدت ریاستشان به جای اینکه به کار اصلی مردم بپردازند شروع کردند به نظریه‌پردازی درباره مسائل مختلف که حالا نمی‌خواهم وارد شوم .این دوره هم مبتلا شد. دوره قبل هم جور دیگری مبتلا بود. دوره قبل از او جور دیگری مبتلا بود و اینها ضررش به مردم می‌رسد .بنده از باب وظیفه بعضی از نکات را عرض می‌کنم که شائبه ای در ذهن قرار نگیرد. یکی از وظایف ما این است که سعی ‌کنیم جامعه به سمت دو قطبی شدن حرکت نکند. این خواسته دشمن است .هر عاقلی این را می‌فهمد که نباید کاری کرد و حرفی زد و بیانی داشت که احساسات یک عده زیادی از مردم را تحریک کند . بعضی وقت‌ها در مقام بیان یک جوری گفته می‌شود که آن قسمت زیاد, اصلاً عددی هم نیستند. خود این هم یک خلاف دیگری است که الان جوری دارند القا می‌کنند به جامعه که قشر مذهبی متدین و انقلابی و محافظان نظام عده کمی هستند. این یک برداشت غلطی است که دائماً دارد القا می‌شود. چرا بعضی وقت‌ها بعضی از دوستان جوری سخن می‌گویند که جامعه دوقطبی شود.

جدیداً گفته شد که امام مسلمین را هم می‌شود نقد کرد .این چه حرفی است که گفته شد؟! دوستان یادتان هست که بنده در بحث ولایت فقیه به این نکته رسیدیم و کاملاً هم بحث کردیم .بحث علمی بود. یکی از چیزهایی که عرض کردیم این است که همه کس در جامعه اسلامی مورد سؤال است و می‌شود از او سؤال کرد .نحوه آن را هم گفتیم که شرایطش چگونه باشد. اما بعضی صحبت‌ها در بعضی از جاها جامعه را ملتهب می‌کند. اگر این حرف که امام مسلمین را می‌شود نقد کرد گوینده این حرف منظورش از امام مسلمین این است که امام معصوم است آن امام مسلمین را که می‌شود نقد کرد , که توصیه می‌کنم دوباره به حوزه مراجعه کنند و خدمت یک طلبه از طلاب علوم دینی این بحث را دوباره درس بگیرند که انحراف در عقیده است. اما اگر منظور از امام مسلمین فقیه جامع‌الشرایط عادلی است که حاکمیت جامعه و اداره شئون جامعه را به عهده گرفته , گفتنش در این فضا چه ربطی داشت؟! و چه چیزی می‌خواهد با این حرف ثابت شود ؟! مگر کسی حرفی زده ؟! مگر خود ایشان انکاری دارند ؟! خود ایشان که مکرر در مکرر این را فرمودند که اگر کسی نقدی دارد بیان کند. شعاری حرف زدن و نظریه‌پردازی کردن خوب نیست .البته بعضاً به ذهن می‌رسد این حرف‌ها زمینه‌چینی و مقدمه است  برای بیان بعضی از حرف‌ها که من نمی‌خواهم وارد آن‌ها بشوم.

به فکر معیشت مردم باشید .به فکر اقتصاد مقاومتی باشید که هنوز هم از دغدغه‌های رهبر معظم انقلاب است که بعد از دو سال که به‌صراحت این را بیان کردند هنوز هم می‌گویند شروع نکردند  و انتقاد دارند .آن حرف هم که گفته‌شده اصلش ” النصیحه لائمه المسلیمن ” هست “النصیحه” از نصح آمده , یعنی خیرخواهی. یعنی در مقام خیرخواهی بگوییم آقا این طور عمل کنید . این گونه عمل نکنید .و تذکر دادن است . البته وقتی که می‌شود خیرخواهی برای ولی فقیه داشت قطعاً برای پایین‌تر از او , رئیس‌جمهور , وزرا و وکلا , ائمه جمعه , برای همه می‌شود این نصیحت را کرد و خیرخواهی را داشت . بنده هم از باب نصیحت عرض می‌کنم , همان طور که ناامید کردن مردم خلاف است همان طور که ناامید کردن مردم خطاست و عمل ناپسندی است امید موهوم و واهی دادن به مردم هم خطاست و ناپسند است. می‌فرمایند , بخشی از حکومت بخش دیگر را تخریب نکند , بعد در همان سخنرانی می‌بینید که قوه قضاییه مورد هجمه قرار می‌گیرد. این کار کار درستی نیست .چرا دیپلماسی ما آن قدر ضعیف است؟!

این را من از باب نصیحت عرض می‌کنم این خیرخواهی است. مسئولین آن را دنبال کنند .خود شخص رئیس‌جمهور باید دنبال کند .یک تبعه یک کشور اگر به او در جایی تعرض شود عالم را به هم می‌زنند. سه نفر از تبعه این کشور را سه‌سال است گرفته اند و زندانی کرده اند. چند روز پیش گردن زدند ولی دیپلماسی کشور تکان نخورد .کجا برویم این صحبت را بکنیم . الان می‌بینیم بحث شهدای منا را , چه حرکتی انجام شد ؟! یک هیجانی دو سه روزی بیان شد بعد ساکت شد. باید یک مقداری بیشتر توجه کرد. الان یک عده را به اسم جاسوسی در این کشور گرفتند. ببینید چه هیاهو و غوغای در کل دنیا برپاست .سه نفر از ایرانی‌ها را گردن زدند بدون دادگاه به جرم واهی هیچ عکس‌العملی بروز نکرد. بعد بلافاصله به چیزهایی که موضوع دست دو, دست سه , دست پنجم کشور است پرداخت می‌شود در جلسات رسمی و ذهن و روح مردم را خسته می‌کند  .

دو نکته دیگر را باید عرض کنم .نکته اول اینکه شهید وقتی وارد جایی می‌شود هم‌زمان را تطهیر می‌کند هم زمین را. درباره حسین علیه‌السلام داریم که ” طابت الارض ” که آنجا همه طاهر شد. این چند روزه در استان ما تعدادی از شهدای مدافع حرم آمدند این ها دو اجر دارند یکی اجر هجرت یکی اجر شهادت .شهید مدواری شخصیت بزرگواری که مدت‌های طولانی در منطقه در حال جنگ و مبارزه و جهاد بود و شهید حجت‌الاسلام علی تمام زاده  که فضای شهر را معنوی کرد. فضای این منطقه را دگرگون کرد .اینکه شهید نور می‌دهد شهید حرکت ایجاد می‌کند شهید بصیرت ایجاد می‌کند کاملاً مشهود بود .در روایت دارد روز قیامت خون شهید را در یک کفه می‌ریزند جوهر قلم او را هم در یک کفه می‌ریزند با هم مساوی است. شهید جایگاهش این گونه است .شهیدی که روحانی و عالم بود. استاد بزرگوار ما حفظه‌الله حضرت علامه ایشان می‌فرمودند به اینکه شهید مثل عود میماند .وقتی‌که می‌سوزد اطراف خودش را خوشبو می‌کند .مثل شمع می‌ماند وقتی می‌سوزد روشن می‌کند .مثل عود و مثل شمع. اما عالم مثل عطر می‌ماند . مثل گلاب است .همین‌که هست عطرافشانی می‌کند مثل قمر می‌ماند لازم نیست بسوزد تا بو بدهد بسوزد تا نور بدهد , وجودش نور است .حالا فرض کنید این عالم , شهید هم بشود .ببینید دیگر چه اثری از خودش به‌جای خواهد گذاشت و اثر او ان‌شاءالله در جامعه ما تا مدت‌ها باقی باشد و این شهید بزرگوار با اجداد طاهرین ما ان‌شاءالله محشور باشد .

نکته دوم که نکته پایانی باشد چند روز قبل معاون ناجا و خود فرمانده ناجا نکته‌ای را درباره بحث عفاف و حجاب و مسائل اجتماعی بیان کردند که جا دارد من اینجا  از دستگاه پلیس و ناجا در استان خودمان تقدیر و تشکر کنم. این سخنی را که فرماندهی ناجا به چند استان ابلاغ کرد که انجام بگیرد در استان ما هفت هشت ماه است که انجام می‌شود با توانی که موجود است و با آن مقداری که در توان بود در قسمت‌های مختلف انجام شد. و ان‌شاءالله با همین سرعت و قدرت هم پیش می‌رود. البته هجمه زیاد است هرچه بیشتر این طرف کار می‌شود باز هم یک قسمت آن کمبود دیده می‌شود. ولی چون من گزارش‌ها را می‌گیرم و دنبال می‌کنم کار دارد صورت می‌گیرد. و امروز هم از دستگاه انتظامی استان با صراحت این را می‌خواهم به‌عنوان یک ابلاغ رسمی که به‌هیچ‌وجه من‌بعد در سطح استان و در این بزرگراه که از تهران به قزوین می‌رود و در محدوده استان ما هست از تردد ماشینی که کشف حجاب کرده نگذرند و حتماً و حتماً آن را جلوگیری کنند. این به‌عنوان یک دستور و ابلاغ رسمی است .همان‌طور که فرمانده ناجا این را بیان کردند بنده هم صریحاً این را می‌خواهم .چه در سطح شهر و چه در سطح مناطق ماشین‌هایی که رعایت این حق را انجام نمی‌دهند جلوگیری شود و از او ممانعت شود .

خدایا دین ما مملکت ما نوامیس ما قرآن ما حوزه‌های علمیه مراکز علمی و دانشگاهی نیروهای نظامی و انتظامی سربازان گمنام حضرت ولی‌عصر ارواحنا فداه مراجع تقلید و رهبر معظم انقلاب در پناه خودت مصون و محفوظ بدار . قلب ولیت حجت بن الحسن از ما راضی و خشنود بگردان فرجش نزدیک بگردان بر تاییدات رهبری بیفزا شر دشمنان به خودشان برگردان شهدا امام الشهدا گذشتگان این جمع غریق رحمت بیکرانت بفرما معلولین و مجروحین و مرضا شفای عاجل کرامت بفرما.

در انتشار این خبر سهیم باشید:

پاسخی بگذارید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر وبسایت امام جمعه کرج در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.