سوال:
اصل ایجاد دین چیست ؟ چرا باید دین می آمد ؟ لزومش چه بوده؟ و این همه تنوع دین چرا؟
یک نتیجه ی کلی از سایر ادیان می خواهم؟ و اینکه کدام ادیان را برای شروع تحقیق انتخاب کنم و از کجا و چگونه و بیشتر کدام ادیان را مطالعه نمایم و چه کتابهایی را بیشتر مطالعه نمایم.
جواب:
بسم الله الرحمن الرحیم
هر فرد و جامعه ای برای دست یافتن به یک زندگی سعادتمند نیاز به باید و نباید ها و قوانینی دارند که آنها را به این سمت رهنمون سازد . مبنای این قوانین ، یا خالق عالم است و یا خود بشر ؛ قطعاً با اندکی تأمل آشکار می شود که قانونگذاری انسانها برای خودشان دارای ضعف های بسیاری است،از جمله اینکه هیچ کدام از انسانها نمی توانند ادعا کنند که از تمام نیازهای ریز و درشت بشریت اطلاع دارند و قادرند برنامه ای ارائه دهند تا انسانها بتوانند با عمل به آن به خیر دنیا و بعد از آن برسند . تنها مرجعی که می تواند چنین ادعایی نماید خالق بشریت است . البته مکاتب بشری چنین ادعایی را همواره داشته و دارند ولی در عمل، به جای رشد و تعالی انسانها ، جوامع بشری را به سمت پوچی و قهقرا کشانده اند . مکاتب بشری قوانین خود را بر اساس مادیگری بنا می نهند ولی مبنای مکاتب الهی در قانونگذاری بر اساس عقل و فطرت الهی انسانها می باشد و مستقیماً از جانب خدای متعال و از طریق پیامبران به مردم ابلاغ گردیده است . در پایان این نکته نیز قابل توجه است که مکاتب بشری جزء ادیان محسوب نمی شوند و نمی توان اسم دین بر آنها گذاشت . از طرفی ادیان الهی را نمی توان متنوع نامید . زیرا روح حاکم بر همه ی ادیان یکی است و آن الهی بودن آن می باشد . قوانین ثابت و مشترک این ادیان گواه این مطلب است . تفاوت های موجود بین ادیان الهی هم نه در اصول و کلیات بلکه در احکام و جزئیات است که دلیل آن- بر فرض عدم تحریف- ، شرایط زمانی و مکانی بوده است . این مطلب را نمی توان مستندی بر تنوع ادیان به حساب آورد . در ضمن ادیان بزرگ الهی که از جانب ۵ پیامبر صاحب رسالت به بشریت ارائه شده اند در اصول و کلیات مؤید یکدیگر بوده اند و در احکام و فروع، دینِ بعدی ناسخ احکامِ متغیر قبلی بوده است و از آنجایی که دین اسلام آخرین دین الهی است ، ضمن تأیید روح الهی ادیان سابق به نسخ بعضی از احکام متغیر آنها پرداخته است و در این زمان ، حجت بین انسانها و خدای متعال می باشد . لذا خدای متعال در قرآن فرموده است : ” إنَّ الدین عندَ الله الاسلام ” . تنها دین نزد خدا اسلام است و بس . از این رو در این مقطع زمانی که طبق روایات اسلامی به عنوان آخر الزمان مطرح شده است ، تنها با رجوع به دین اسلام است که می توان به سعادت دنیا و آخرت دست پیدا کرد .
پیشنهاد مطالعه :
آشنایی با ادیان بزرگ- نوشته ی حسین توفیقی- ناشر: سمت
مجموعه ی ۳جلدی( پیامبری )-نوشته ی جلال الدین فارسی- ناشر: انجام کتاب
انسان و ایمان-نوشته ی شهید مطهری-ناشر: صدرا
جهان بینی توحیدی-نوشته ی شهید مطهری-ناشر: صدرا
وحی و نبوت-نوشته ی شهید مطهری-ناشر: صدرا
ختم نبوت- نوشته ی شهید مطهری-ناشر: صدرا
سوال:
بسم الله الرّحمن الرّحیم – سلامٌ علیکم و رحمه الله
در فرهنگ عمومی کشور معضلی وجود دارد به این مضمون که اگر شخصی سن و سالش بیش از یک شخص دیگر باشد، حرف حق را از آن شخص که سنش کمتر است قبول نمیکند.یکی و دو تا هم نیست، از معلمان مدرسه این را به چشم دیده ام تا الان که در دانشگاه با مجموعه ی هم سن و سال کار میکنم و بعضا فقط ۵-۶ سال بزرگترند. در حالی که وقتی کمی توی حرف هایشان عمیق میشوی ( چه ۲۰ سال و چه ۵ سال و چه ۷۰۰ سال بزرگتر ) متوجه میشوی واقعا در آن عرصه که حرف حق را قبول نمیکنند، سواد کافی ندارند اما اصرار دارند تا نظر خودشان بر آن عرصه اعمال شود یا اینکه یک مرجع تقلید حتما راجع به آن مسئله صحبت کند. دست آخر هم میگویند تو کوچکتری و باید به بزرگتر هایت احترام بگذاری و برو خودت را درست کن و اخلاق اسلامی داشته باش و… . واقعا هم مغرض نیستند اما این منیّت را دارند که اگر کسی کوچکتر ازشان بود حرف حق را از او قبول نکنند.
پاسخ شما برای این معضل بزرگ فرهنگی چیست و به نظرتان چطور میشود این تحجر فرهنگی را رفع کرد؟متشکر
جواب:
بسم الله الرحمن الرحیم – سلام علیکم
اولاً مطلبی که شما فرمودید در منابع اسلامی بر آن تاکید شده و بیان حق و قبول آن ربطی به سن و سال افراد ندارد. در برابر حق باید خاضع بود. فرقی نمی کند از زبان کودک باشد یا بزرگ. ثانیاً این بحث زیرمجموعه ی باب امر به معروف و نهی از منکر است. اگر شما به صورت یقینی و صد در صد می دانید کلام شما حق است و دیگران با علم به حق بودن آن نمی خواهند بپذیرند، می توانید با اِعمال شرایط امر به معروف و نهی از منکر، مخاطب خود را به صورت زبانی و با رعایت اخلاق اسلامی از جمله مراعات احوال بزرگترها و حتی کوچکترها، ارشاد نمایید. اگر هم می دانید دیگران از روی جهل مطلب شما را نمی پذیرند، بهتر این است که با مدارا با ایشان صحبت نموده و در صورت عدم پذیرش حرفِ شما از طرف مقابل، بهتر این است که از ادامه ی بحث خودداری نمایید.
در رابطه با این مسئله که یک معضل بزرگ فرهنگی است و در سطح جامعه با آن روبرو هستیم، در ابتدا هرکسی که این موضوع را درک کرده و می فهمد از جمله خود شما باید با ایجاد یک فضای فرهنگی از خود و اطرافیان خود شروع کرده و با توسعه اخلاق اسلامی دیگران را از این زذیله ی اخلاقی برحذر دارند . در این راستا مطالعه ی حالات بزرگان و کتب ارزشمند اخلاقی و توصیه دیگران به این امر می تواند راهگشا باشد. البته دستگاه های ذی ربط نیز باید وارد میدان شده و به روشنگری بپردازند که متاسفانه با کم کاری بعضی از آنها روبرو هستیم.
موفق باشید
سوال: سلام. من گاها در ساعات اداری در محل کار مقداری استراحت می کنم و یا از وسایل مانند پرینتر و اینترنت استفاده های جزیی شخصی دارم
در این حالت آیا پرداخت معادل مالی این فعالیت ها برای آنها کفایت می کند؟
پاسخ: استفاده کارمندان از امکانات بیتالمال در ساعات رسمی کار به مقدار متعارفی که مورد ضرورت و نیاز است و شرایط کاری بیانگر اذن به کارمندان در این مقدار از استفاده است، اشکال ندارد و همچنین استفاده از امکانات بیتالمال با اذن کسی که از نظر شرعی و قانونی حق اذن دارد، بدون اشکال است. در نتیجه اگر تصرّفات شخصی شما در بیتالمال به یکی از دو صورت مذکور باشد، چیزی در این رابطه به عهده شما نیست، ولی اگر از اموال بیتالمال استفاده غیر متعارف کرده باشید و یا بدون اذن کسی که حق اذن دارد، بیشتر از مقدار متعارف استفاده نمایید، ضامن آن هستید و باید عین آن را اگر موجود باشد به بیتالمال برگردانید و اگر تلف شده باشد، باید عوض آن را بدهید و همچنین باید اجرت المثل استفاده از آن را هم در صورتی که اجرت داشته باشد به بیت المال بپردازید.