بسم الله الرحمن الرحیم
سلسله جلسات درس اخلاق
با موضوع وصایای رسول خدا صلوات الله علیه وآله به ابوذر
جلسه چهل و هفتم – ۱۷/۰۱/۱۴۰۴
«یَا أَبَا ذَرٍّ لِتَعْظُمْ جَلاَلُ اَللَّهِ فِی صَدْرِکَ فَلاَ تَذْکُرْهُ کَمَا یَذْکُرُهُ اَلْجَاهِلُ عِنْدَ اَلْکَلْبِ اَللَّهُمَّ أَخْزِهِ وَ عِنْدَ اَلْخِنْزِیرِ اَللَّهُمَّ أَخْزِهِ» رسول خدا از اینجا بحثی را شروع میکنند و به ما تذکر میدهند که آن ذکر خداست و اهمیت هم دارد. همانطور که قرآن و روایات به مسئله ذکر اهمیت دادهاند در مقابل غفلت. بحثش هم مفصل و طولانی است.
حسرت را با یاد خدا در مجالستان از خود دور کنید
امام صادق علیه السلام فرمودند: هیچ قومی و مردمی در مجلسی جمع نشدند که در آن یاد خداوند و یاد ما را بر زبان جاری نساختند مگر اینکه آن مجلس در قیامت برای آنان حسرت خواهد بود. دور هم جمع شدید یاد خدا کنید. «مَنِ ازدادَ عِلما و لَم یَزدَدْ هُدىً ، لَم یَزدَدْ مِنَ اللّه ِ إلاّ بُعدا» دور هم که نشستهاید خانوادگی، دوستانه، یک روایتی برای هم بخوانید. حدیثی بخوانید و جلسهتان را خالی از علم نگذارید.
یک بخش هم یاد خداست. در این روایت میفرماید عدهای که در مجلسهایشان از خدا یادی نکردند در روز قیامت حسرت میخورند که ساعتها راجع به مطالب مختلف سخن گفتند ولی یک روایت برای هم نخواندند؛ یک آیهای را ترجمه نکردند برای هم.
در هیچ حالی یاد خدا را فراموش نکن
توجه به خدا در همه حالات زندگی ما باید باشد. در هر حالی، در هر مجلسی. دارد به اینکه هر وقت مجلسستان تمام شد و خواستید بلند شوید بگویید «سُبْحانَ رَبِّکَ رَبِّ الْعِزَّهِ عَمَّا یَصِفُونَ وَ سَلامٌ عَلَى الْمُرْسَلینَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمین».
در حدیث قدسی دارد که حضرت موسی عرض کرد: «خدایا در بعضی از مکانها و حالات خجالت میکشم که ذکر تو را بر زبان بیاورم. خدای تعالی فرمود: ذکر مرا در هر حال بیان کن. ذکر من در هر حالی نیکو است». بعضی وقتها حالاتی انسان دارد که ظاهراً حیوانی است. در همان حالات هم باز ذکر داریم که انسان متذکر یاد خدا باشد؛ چون شیطان میآید و دخالت میکند.
در قرآن کریم هم تاکید میکند که از یاد خدا غافل نشوید. آیه ۹ سوره منافقون دارد که «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُلْهِکُمْ أَمْوَالُکُمْ وَلَا أَوْلَادُکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَمَنْ یَفْعَلْ ذَلِکَ فَأُولَئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ» ای کسانی که ایمان آوردهاید اموال و اولادتان شما را از یاد خدا به خودتان مشغول نکند. انسان مشغول این چیزها میشود و یادش میرود. اگر اینطور شود زیانکار هستید؛ یعنی عمرتان را از دست دادهاید و چیزی در مقابلش نگرفتهاید. رسول خدا فرمود: مبادا چیزی را بر یاد خدا ترجیح بدهی چرا که خدا میفرماید «ولذکر الله اکبر» آیه ۴۵ عنکبوت.
غافلان صید شیطاناند
ذکر در مقابل غفلت است. انسانی که غافل است در صیدگاه شیطان قرار میگیرد. بزنگاههایی که شیطان کمین میکند و انسان غافل را میزند. انسان ذاکر از تیررس شیطان در میرود.
امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: یاد کردن، همنشینی با محبوب است. شما وقتی کسی را یاد میکنید گویی کنارش نشستهاید. فرمود: یاد کردن خدا خوی هر نیکوکار و خصلت هر مومنی است.
خب چرا انقدر بر یاد خدا و ذکر الهی تاکید میشود؟ چون یاد خدا انسان را از رذائل دور میکند. انسان را به سعادت نزدیک میکند. کسی که یاد خدا میکند خودش را در محضر خدا میبیند و کسی که در محضر خداست گناه نمیکند. عمداً و متعمدا اقدام به خلاف ندارد. اقدام به خطا نمیکند. کسی که ذاکر است از هر چیزی که مرضی رضای خدا نیست پرهیز میکند.
اگر به مشکلات اخلاقی و رفتاری خودمان و اطرافیانمان دقت کنیم و ناهنجاریهای اجتماعی را رصد کنیم و همه این مسائل را بررسی کنیم عمدهاش در غفلت است. غفلت از خدا به تعبیر روایات چرک جان است؛ «اوساخ الغفله» قلب انسان را سیاه میکند و زمینه چیره شدن شیطان بر ما را فراهم میکند. دل انسان غافل صفا ندارد، آزاد نیست و اسیر نفسش است. دوست دنیا است و از آخرت گریزان است.
دستورالعمل تحصیل آرامش در جامعه
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند که بهترین اعمال شما نزد خداوند و پاکیزهترین آنها و رفیعترین آنها در درجات شما و بهترین چیزی که آفتاب بر آن میتابد ذکر خدای سبحان است؛ زیرا که خداوند از خود خبر داد و فرمود من همنشین کسی هستم که مرا یاد کند.
خداوند عزوجل به حضرت عیسی فرمود: ای عیسی مرا پیش خودت یاد کن تا یادت کنم و یاد کن مرا در بین مردمان تا من نیز تو را در بین جمعی که بهتر از مردمان هستند (فرشتگان) یادت کنم. ای عیسی دلت را برای من نرم کن و در تنهاییها بسیار مرا یاد کن و بدان که شادی من به این است که برای من تواضع کنی. دلت را برای این کار زنده بدار و افسرده نباش.
اینها دستورالعمل است؛ به ما یاد میدهد که چگونه باشیم. همینها اگر در سطح جامعه و در بین خانوادهها مواظبت شود ببینید که چه آرامشی به دست میآید.
نماز وسیله ارتباط قلبی با خداست
خدای تعالی نماز را ذکر خودش میداند؛ «وَأَقِمِ الصَّلَاهَ لِذِکْرِی» شاید بشود این را گفت که این آیه شریفه میگوید ذکر خدا از نماز هم مهمتر است. نماز وسیلهای است برای ذکر خدا؛ یعنی نماز با آن همه اهمیتی که دارد ابزار ذکر خداست. نماز با تمام حرکات و سکنات و ادعیه و آیاتی که در آن خوانده میشود و اذکاری که در آن گفته میشود همه اینها مقدمه است؛ چون ذکر توجه قلب است. رابطه درونی و دلی است با خدای تعالی؛ یعنی کسی که نماز میخواند میخواهد آن ارتباط و توجه را به دست بیاورد و آن رابطه قلبی را با خدا تنظیم کند. لذا نماز میشود وسیله برای آن هدف که ارتباط قلبی با خدای تعالی است. پس از خود نماز مهمتر است.
کمیت و کیفیت ذکر
بعد خدای تعالی در قرآن کریم تاکید میکند «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْرًا کَثِیرًا» زیاد ذکر بگویید. یعنی چقدر باید ذکر بگوییم؟ در روایات برای هر کاری مدتی گذاشته است یا برای هر چیزی مقداری تعیین شده است؛ اما برای ذکر هیچ محدودهای نگذاشته. اولاً در همه حالی هست و بعد هر مقدار که خواستی. البته باید با توجه بگویید و با دقت و سر فرصت بگویید. باید بفهمیم چه میگوییم. آدم وقتی دارد با کسی حرف میزند باید بفهمد که چه میگوید.
ذیل این آیه دارد که ذکر کثیر تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها است؛ و در روایت هست که اگر بعد از این تسبیحات یک لا اله الا الله بگویید تمام گناهانتان بخشیده میشود.
در کیفیت ذکر گفتهاند که باید شدید باشد. کمیتش باید کثیر و زیاد باشد و کیفیتش باید شدید باشد. در آیه ۲۰۰ بقره فرمود « فَإِذَا قَضَیْتُمْ مَنَاسِکَکُمْ فَاذْکُرُوا اللَّهَ کَذِکْرِکُمْ آبَاءَکُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِکْرًا…» و هنگامی که مناسکِ (حج) ِ خود را انجام دادید، خدا را یاد کنید، همانند یادآوری از پدرانتان (آنگونه که رسم آن زمان بود) بلکه از آن هم بیشتر.
شدت و ضعف متوجه یاد قلبی است. این را مرحوم علامه طباطبایی ذیل آیه فرمود که رسم عرب جاهلی این بود که بعد از اعمال حج در منا و مشعر مینشستند شعر و مدح میگفتند. مدح و ستایش پدرانشان را میکردند. اسلام که آمد گفت این رسم جاهلی است. ذکر خدا را کنید. خوب هم بگویید و با توجه بگویید.
اذکار لفظی مقدمه یاد قلب است
ذکرها از حالتی حکایت میکنند؛ یعنی وقتی ما میگوییم الحمدلله رب العالمین دارد میگوید که تو این توجه قلبی را به خدا داشتی چون این توجه را داشتی بر زبانت جاری شد الحمدلله. برگشتش به آن حالتی است که در درون بوده. انسان وقتی درک حضور خدای تعالی را بکند، مواظبت بر اعمالش دارد؛ اذکار لفظی مقدمه یاد قلب است؛ برای همین در نمازها و در تعقیبات برای ذکر عدد مشخص شده که مثلاً بعد از نماز مغرب هفت بار بگو «بسم الله الرحمن الرحیم و لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم».
اهمیت ذکر حوقله در روایات
یکی از ذکرهایی که خیلی مجرب است ذکر «لا حول و لا قوه الا بالله» است؛ و الان در آستانه ولادت امام رضا علیه السلام هم هستیم چند روایت از امام رضا علیه السلام برایتان بخوانم. یکی از اصحاب امام رضا برای آن حضرت نامهای نوشت که فدایتان شوم من پیر و ضعیف شدم. خیلی کارها را دوست دارم انجام دهم اما دیگر قادر نیستم. امکان دارد به من چیزی یاد بدهید که به وسیله آن به خدا تقرب پیدا کنم و فهم و علمم هم زیاد شود؟ حضرت مرقوم فرمودند که مطلبی برایت مینویسم آن را بخوان و سعی کن که بفهمی؛ چرا که در این مطلب برای کسانی که خدای متعال برایشان شفا و هدایت اراده فرموده شفا قرار داده و هدایت؛ تا میتوانی زیاد بگو «بسم الله الرحمن الرحیم لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم». این روایت در بحارالانوار است.
امام رضا علیه السلام فرمودند: هرگاه مسئله و مشکلی شما را محزون و ناراحت کرد هفت مرتبه «بگو بسم الله الرحمن الرحیم لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم» اگر برای رفع حزن و اندوهتان کافی نبود تعداد این ذکر را ۷۰ مرتبه بگو. این روایت در فقه الرضاست.
امام رضا علیه السلام فرمود: هر کس بعد از نماز صبح صد مرتبه بگوید «بسم الله الرحمن الرحیم لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم» از نزدیکی سیاهی چشم به سفیدی آن به اسم اعظم الهی نزدیکتر است. اسم اعظم را که کسی ببرد و دعا کند دعایش به اجابت نزدیک است.
در روایت دیگری است از امام رضا علیه السلام که فرمود: هر کس سه مرتبه در صبح و سه مرتبه در شب بگوید «بسم الله الرحمن الرحیم لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم» دیگر از شیطان و سلطان و بیماریهای سختی مثل جذام و برص نترسد. بعد ایشان خودشان فرمودند که خودم این ذکر را صد مرتبه میگویم. این روایت در محاسن برقی است.
روایت دیگری از امام رضا علیه السلام است که فرمود: «إِذَا صَلَّیْتَ اَلْمَغْرِبَ فَلاَ تَبْسُطْ رِجْلَکَ وَ لاَ تُکَلِّمْ أَحَداً حَتَّى تَقُولَ مِائَهَ مَرَّهٍ – بِسْمِ اَللّهِ اَلرَّحْمنِ اَلرَّحِیمِ وَ لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّهَ إِلاَّ بِاللَّهِ اَلْعَلِیِّ اَلْعَظِیمِ مِائَهَ مَرَّهٍ فِی اَلْمَغْرِبِ وَ مِائَهَ مَرَّهٍ فِی اَلْغَدَاهِ فَمَنْ قَالَهَا دُفِعَ عَنْهُ مِائَهٌ مِنْ أَنْوَاعِ اَلْبَلاَءِ أَدْنَى نَوْعٍ مِنْهَا اَلْبَرَصُ وَ اَلْجُذَامُ وَ اَلشَّیْطَانُ وَ اَلسُّلْطَانُ» هر وقت نماز مغربت را خواندی قبل از اینکه تکانی بخوری و با کسی حرفی بزنی صد مرتبه بگو «بسم الله الرحمن الرحیم لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم» صد مرتبه هم این را در صبح بگو. کسی که اینطور بگوید از صد نوع بلا نجات پیدا میکند که کمترینش برص و جذام و شیطان و سلطان است.
شبیه این روایات را از سایر اهل بیت و پیغمبر خدا هم داریم راجع به همین ذکر لا حول و لا قوه الا بالله که ذکر عجیبی است. این ذکر خیلی ذکر مهمی است. امیرالمومنین فرمود که رسول خدا به من فرمود :علی جان هرگاه در ورطه سخت و بلایی گرفتار شدی بگو «بسم الله الرحمن الرحیم و لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم» زیرا خداوند عزوجل به برکت این دعا آنچه خواهد از اقسام بلا از تو دور خواهد کرد. این روایت در کافی است. لذا امیرالمومنین وقتی به جنگ میرفت در سیره شان است که به محض اینکه سوار مرکب میشد همین دعا را زیر لب تکرار میکرد.
باز دارد که پیغمبر اکرم فرمود: کسی که بگوید «بسم الله الرحمن الرحیم لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم» خداوند ۹۹ بلا را از او کفایت میکند که آسانترین آنها خفه شدن است. اینها روایات متعددی است که هر کدام به بخشی پرداخته است و کنایه از این است که این ذکر خیلی مهم است و آثار فراوانی دارد.
پیغمبر خدا در شبی که رفت به معراج خدای تعالی فرمود: من به تو دو هدیه میدهم از خزینه عرشم که یکی از آنها «بسم الله الرحمن الرحیم لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم» است. در آیه شریفه دارد که «الَّذِینَ یَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَمَنْ حَوْلَهُ یُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ» آیه ۷ سوره غافر یعنی ملائکه خدا وقتی عرش خدا را میخواهند حرکت بدهند سنگینی این عرش را با ذکر «لا حول و لا قوه الا بالله» تحمل میکنند. پیغمبر خدا فرمود وقتی خدای تعالی عرش را آفرید برای آن ۳۶۰ هزار رکن آفرید و برای هر کدام از آن ارکان ۳۶۰ فرشته بسیار قدرتمند خلق کرد. روایت مفصل است تا میرسد به اینجا که وقتی خدای تعالی ماموریت حمل عرش را به این فرشتگان محول فرمود آن فرشتگان قدرتمند به دلیل عظمت عرش الهی اظهار ناتوانی کردند. خدای متعال به آنها فرمود کلماتی را به شما میآموزم که این بار سنگین برای شما تخفیف یابد و قابل تحمل باشد. بگویید «بسم الله الرحمن الرحیم لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم و صلی الله علی محمد و آله الطیبین»؛ یعنی ملائکه حامل عرش گذشته از اینکه دائماً دارند خدا را یاد میکنند دائماً دارند بر پیغمبر و آلش هم صلوات میفرستند.
هیچ چیز در عالم بدون حول و قوه الهی واقع نمیشود
«لا حول ولا قوه الا بالله» یعنی توحید افعالی؛ یعنی هیچ چیزی در عالم بدون حول الهی واقع نمیشود. «بحول الله و قوته اقوم و اقعد و ارکع و اسجد» یعنی همه حرکات و سکنات من به حول و قوه الهی است. هر کاری میکنم و هر نیرویی دارم از خداست. حتی کسی که گناه میکند با حول و قوه الهی گناه میکند. انسان این را باید بفهمد.
امام باقر علیه السلام در روایتی ذکر «لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم» را معنا کرده است. اینکه شما موفق به انجام گناهی نمیشوید یا موفق به ترک گناه میشوید آیا این به اراده خودتان بوده؟! امام باقر علیه السلام میفرماید که معنای «لا حول ولا قوه الا بالله» این است که «لا حَولَ لَنا عَن مَعصِیَهِ اللّه ِ إلاّ بِعَونِ اللّه» شما اگر گناه نمیکنید خدا کمک میکند «و لا قُوَّهَ لَنا على طاعَهِ اللّه ِ إلاّ بِتَوفیقِ اللّه ِ عَزَّ و جلَّ» موفق به اطاعت و بندگی خدا نمیشوید مگر اینکه خدا این توفیق را میدهد.
صبح شب لااقل هفت مرتبه مقید به این ذکر باشید
این همه روایت خواندیم درباره ذکر «لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم» که امام رضا علیه السلام هم فرمود خودم ۱۰۰ مرتبه میخوانم؛ اما شما همین را مقید باشید که بعد از نماز صبح این ذکر را هفت مرتبه بگویید بدون «واو»؛ «بسم الله الرحمن الرحیم لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم». و شبها بعد از مغرب هفت مرتبه با «واو»؛ «بسم الله الرحمن الرحیم ولا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم».