بیست و ششمین جلسه تفسیر قرآن کریم آیه الله حسینی همدانی نماینده ولی فقیه در استان البرز و امام جمعه کرج در بیست و ششمین روز از ماه مبارک رمضان در مصلی کرج براگزار شد.
در ادامه مشروح این جلسه را می خوانید
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین، والسلام علی سید الأنبیاء والمرسلین، ابوالقاسم محمد و آل الطیبین الطاهرین المعصومین، سیما بقیتالله الأعظم فی الأرضین، و لعنت دائم بر دشمنانشان تا روز قیامت.
سوره مبارکه فتح آیه آخرین؛ این آیه مبارک در سوره مفصله آمده است و البته آیهای مفصل و طولانی است که میگوید: حضور الله در برابر شیطان رجیم، محمد رسول خدا، والذین معه اشداء علی الکفار. رحما بینهم… تراهم رکعاً سجداً یبتغون فضلاً من الله و رضواناً، سیماءشان در چهرهشان از اثر سجود دیده میشود. این مثل آنها در تورات است و مثلشان در انجیل، همچون زراعی که شطأ خود را بیرون داده و باعث قوت و ضخامتش شده است. این زرع است که سر بر ساقهاش داده و کشاورزان را شگفتزده میکند تا به سبب آن کفار به خشم بیایند. خداوند به کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند وعده مغفرت و اجر عظیم داده است.
این آیه بیست و نهم، آخرین آیه سوره مبارکه فتح است که بسیار خاص است. تفسیر این آیه چندین جلسه طول میکشد. و ما نیز بنایمان بر این نیست که تفسیر کل آیه را انجام دهیم، بلکه بخشی از آیه را که مورد نظر این جلسه است و برای مباحث این دوره انتخاب شده، بررسی میکنیم. آن بخشی که مورد نظر است، تا ابتدای آیه یعنی تا «رحما بینهم» است. یعنی همون خط اول این آیه مورد نظر این بحث است.
پیامبر خدا فرستاده خداوند است و کسانی که با او هستند در برابر کفار سرسخت و محکماند و در میان خودشان مهربان. این شریفه ویژگی یاران پیامبر خدا را بیان میکند که کسانی که یار رسول خدا هستند، تنها مربوط به زمان حضور آن حضرت نیست. هر کسی که بخواهد یار پیامبر باشد باید این ویژگیها را داشته باشد.
اولاً پیامبر را بشناسید و بدانید که او فرستاده خداست، رسولالله است، فرستاده خداست. خداوند در آیه گواهی میدهد به رسالت رسول خود و شهادت خداوند در این بخش بسیار روشن است. وقتی وارد آیه میشویم و نگاه میکنیم، در این آیه پنج صفت برای یاران رسول خدا مطرح شده است.
میگوید کسانی که با او هستند، در برابر کفار شدید و محکماند. «اشداء علی الکفار»، این صفت اول است. در میان خود رحیم و مهرباناند. «رحما بینهم»، این صفت دوم آنهاست. این افراد با یکدیگر بسیار دوست و رفیقاند، برخلاف کسانی که اهل غضب، بداخلاقی، عصبانیت و ناراحتی هستند. آنها صفت غضب دارند که بسیار نکوهیده است. این حالت بسیار بدی است.
صفت غضب از صفات پلید است که خداوند آن را مذمت کرده است و در روایات به شدت از آن نهی شده است. غضب، جمرهای از جمرات شیطان است. این غضب، مانند بخشی از آتشی است که از شیطان بهدست آمده است. کسی که غضب میکند، عصبانی میشود. غضب مذموم همان حالتی است که فرد به کوچکترین چیزی به سرعت واکنش نشان داده و عصبانیت او بروز میکند.
غضب از قوه غضبیه انسان است. شیطان جنسش از آتش است و آتش سرخ است. وقتی کسی عصبانی میشود، رنگ صورتش بلافاصله قرمز و سرخ میشود، این رنگ مانند آتش است. کسی که دچار غضب میشود، باید بلافاصله تلاش کند برای کنترل خشم خود. اگر ایستاده است، باید بنشیند. اگر نشسته است، باید دراز بکشد. اگر بتوان آب خنک به او داد، بسیار کمککننده برای فروکش کردن آتش غضب است.
در روابط فامیلی یا خونی، مانند ارتباط یک برادر، داماد یا دوست با همدیگر، اگر خشم و عصبانیت شکل گرفت، بهتر است که به آرامی دست او را گرفت یا بغل کرد؛ این حالت کمک میکند به کنترل وضعیت خشم و از بین بردن حالتی که باعث عصبانیت شده است. پس از آن، فرد باید تلاش کند که خودش را آرام کرده و به صبوری و تحمل متکی کند تا از آسیب دور بماند.
یاران رسول خدا شدید و محکم هستند، اما با یکدیگر بسیار مهرباناند. سپس میگوید که آنها دائماً در حال عبادت هستند: «رکعاً سجداً». شما آنها را در حال عبادت میبینید که مدام در رکوع و سجده هستند. این ویژگی سوم آنان است.
آنها نیت پاک و خالص دارند و رضای خداوند را درخواست میکنند: «یبتغون فضلاً من الله و رضواناً». این، صفت چهارم ایشان است. آنها دائماً کاری انجام میدهند که مورد رضایت خداوند باشد.
صفت پنجم آنها این است که «سیماء فی وجوههم من اثر السجود». شما اثر سجده را در چهره آنان میبینید؛ بندگی و عبودیت در چهره آنها نمود پیدا کرده است.
اثر سجده، فقط به معنای پینه بستن نیست. در روایات داریم که مؤمن باید در صورت خود نشانه سجده داشته باشد. البته این به معنای پینه نیست. شما اگر به اهل عبادت، مانند حضرت امام، نگاه کنید، خواهید دید که او از بیشتر اهل عبادت و سجده است، ولی پیشانی او پینه ندارد. ملاک اثر سجده، تنها ظاهر نیست، بلکه روح بندگی در چهره فرد مشهود میشود.
این کلیت ویژگی یاران رسول خدا است. پس باید آنچه از این آیه به دست میآورید، به شکل صحیح درک شود. در اسلام، تولی و محبت و دوستی داریم، اما تبری و برائت نیز داریم. نمیتوان تنها از محبت و رحمت سخن گفت و همه جنبههای اسلام را به گل و گلاب محدود کرد. اسلام هم مانند سلام، درود، صلوات و محبت، لعن و برائت و نفرین هم دارد.
در اسلام، هم «اشداء» داریم و هم «رحما». این دو صفت باید در کنار یکدیگر باشند و تعادل میان بُعد قهرآمیز و رحمانی اسلام برقرار شود.
این آیه شریفه و آیات مشابه دیگر، به بُعد قهرآمیز اسلام اشاره میکنند. اسلام، دین رحمت است، اما این رحمت میتواند شدت و قاطعیت نیز داشته باشد. در شرایط لازم، اسلام به شکلی قاطع وارد شده و به احکام خود عمل میکند.
احکام اسلامی که در جایگاه خود و با شرایط مناسب تعیین شدهاند، به بُعد قهرآمیز اسلام اشاره میکنند که یکطرفه نیست، بلکه در کنار آن بُعد رحمت نیز حضور دارد.
اسلام دین رئوف و مهربان است. این قهر و شدت، تنها جایگاه خود را دارد و باید در محل مناسب استفاده شود. اسلام اصل اولی آن بر پایه رحمت و مهربانی است. اما وقتی لازم باشد، با شدت و قاطعیت جلوی فساد، تعدیات و تجاوزات را میگیرد.
رحمت همیشه اساس کار اسلام است، ولی جایی که لازم باشد، غضب نیز به کار گرفته میشود. این غضب از باب رحمت است؛ همانطور که یک امپول تلخ یا داروی تلخ از سوی پزشک برای درمان بیمار داده میشود. سبقت رحمت اسلام بر غضب آن در چنین مواردی معنا پیدا میکند.
اسلام دین چندبعدی است که اصل آن بر رحمت استوار است. حتی در جاهایی که دست به شمشیر میبرد، آن هم از باب رحمت است. این غضب و شدت، مانند آمپولی است که پزشک برای مداوا به بیمار تزریق میکند؛ تلخیِ دارو نیز از سر خیرخواهی و شفقت پزشک است. اسلام نیز بر همین اصل بنا شده است. اگر غضبی دارد، در ادامه رحمتش است. چون خداوند بر اساس رحمتش میپذیرد که گاهی غضب کند تا به موجودات خیر و رحمت برسد. مثلاً وقتی پزشک میگوید باید پای مریضی را برای نجات جانش قطع کرد، این توصیه از سر غضب نیست، بلکه ناشی از رحمت است. در دعای شبانه به خداوند میگوییم: «یا من سبقت رحمتُه غضبَه»، یعنی ای خدایی که رحمت تو بر غضبت پیشی میگیرد!
اسلام نیز همین اصول را دارد. قرآن میفرماید که پیامبر و مؤمنان باید در برابر کفار و دشمنان دین، با صلابت و سختی رفتار کنند. اینجا، بعدِ غضب و شدت اسلام نمایان میشود. اما در میان مؤمنین وکسانی که اصول و ارزشهای اسلامی را پذیرفتهاند، قرآن بر مهربانی، محبت و نرمخویی تأکید دارد. بنابراین اسلام دینی یکبعدی نیست؛ ابعاد مختلفی دارد. مؤمن واقعی کسی است که در برابر حرمتشکنان دین یا افرادی که جان و مال مؤمنین را به خطر میاندازند، قاطعانه و با صلابت رفتار میکند. چنین رفتاری هرگز بهعنوان خشونت مذموم شناخته نمیشود، بلکه خشونتی تعریفشده و ضروری است.
گاهی برای حفظ اصول و ارزشهای دینی، شدت عمل لازم است. شما اگر پشهای را روی صورت خود احساس کنید، ممکن است کاری به آن نداشته باشید. اما اگر ماری به سوی شما بیاید و برای جان شما خطر ایجاد کند، چه میکنید؟ آیا نباید با شدت عمل آن را دفع کنید؟ این رفتار از سر خشونت نیست بلکه برای حفاظت از خود و دیگران است.
یکی از جلوههای صلابت اسلامی در امر به معروف و نهی از منکر نمایان میشود. این فریضه برای حفظ احکام اسلامی ضروری است و باید بدون هوا و هوس شخصی انجام شود. امر به معروف و نهی از منکر، وظیفهای دینی است که مسلمانان نسبت به یکدیگر دارند؛ مانند وقتی کسی نماز نمیخواند یا روزه نمیگیرد، این مسئله به خودش مربوط است و خودش پاسخگوی اعمالش خواهد بود. اما اگر شخصی عمداً در جامعه به شکلی رفتار کند که باعث گمراهی یا تعرض به ارزشها و اعتقادات دیگران شود، میبایست با او برخورد جدی شود.
ابتدا باید با زبان نرم و رأفت تذکر داد. اگر گوش نکرد و به آسیبرساندن ادامه داد، آنگاه برخورد شدید لازم میشود. در موارد خاص، حتی ممکن است مسئله به اعدام نیز برسد. این خشونت نیست، بلکه قانون و سیاست دین است. امام حسین (ع) نمونهای از این رفتار است. قیام امام حسین (ع) از امر به معروف و نهی از منکر آغاز شد و در نهایت به شهادت و فداکاری در برابر ظلم و باطل ختم شد. امر به معروف و نهی از منکر، از نصیحت آغاز میشود، اما ممکن است در سلسله مراتب، به شدت بیشتری برسد.
همینطور که در زندگی روزمره نیز میبینیم، قصاص مثال دیگری از صلابت اسلام است. خداوند قصاص را برای حفظ حیات جامعه ضرورت دانسته است. برخی اعتراض میکنند که چرا باید کسی را که جنایتی کرده مانند خودش مجازات کرد؟ مثلاً اگر کسی یک چشم انسانی را کور کرده است، چرا باید چشم خودش کور شود؟ اما این احکام فقط به نفع فردِ آسیبدیده نیست، بلکه اجرای این قوانین برای حفظ نظم و عدالت در جامعه است و حکمت عمیقی پشت آن وجود دارد.
مرحوم شهید بهشتی، در زمان ارائه لایحه قصاص، به واکنشها و مخالفتهایی که علیه این قانون میشد، اشاره کرده بود: «میگویند این قوانین خشونتآمیز است و اسلام را خشن جلوه میدهد.» این مخالفتها اغلب از سوی دشمنان اسلام مطرح میشود. آنان تلاش میکنند شدت قوانین اسلامی در موارد خاص را بهعنوان خشونت معرفی کنند، درحالیکه هدف این شدتها، تنها حفظ ارزشها و حیات جامعه است.
از سوی دیگر، قرآن کریم حضرت ابراهیم را الگوی مؤمنان معرفی میکند. در آیه چهارم سوره ممتحنه آمده است: «قد کانت لکم أسوه حسنه فی إبراهیم والذین معه…» یعنی برای شما در ابراهیم و یارانش، سرمشقی نیکوست. حضرت ابراهیم به قومش گفت: «إنّا براء منکم وممّا تعبدون من دون الله…» ما از شما و معبودان غیر خداوند بیزاریم. به کسانی که به جای خدا، چیز دیگری را میپرستید، اعلام دشمنی کرد و فرمود تا زمانی که به خداوند ایمان نیاورید، میان ما و شما دشمنی و کینه دائمی برقرار است.
حضرت ابراهیم بهعنوان اسوهای معرفی میشود که در برابر کفر و دشمنان دین، قاطع و سرسخت بود. او در برابر حقستیزی و ظلم ایستاد و ما نیز موظفیم راه او را پیش بگیریم. البته، دشمنان اسلام همین رفتار را که از سر صلابت و عقلانیت است، بهعنوان خشونت معرفی میکنند تا این آموزهها را در میان مسلمانان کمرنگ کنند.
اسلام دستور میدهد که مؤمنان در برابر مخالفان دین یا کسانی که اصول و ارزشها را تحقیر میکنند، با قاطعیت رفتار کنند. حضرت ابراهیم و پیامبران دیگر، بهترین الگوها در این زمینه هستند و قرآن از ما میخواهد که پیرو راه آنان باشیم.
حضرت ابراهیم و شیعیان ابراهیم در برابر دشمنان، محکم و قاطع ایستادهاند. این دشمنی فقط در مقابله با ظلم است. حضرت ابراهیم (ع) در مواجهه با دشمنان حق، دشمنی خود را با کافران اعلام کرد و فرمود: *«ما از شما و از معبودهایی که به جای خدا میپرستید بیزاریم.»* این همان رویکردی است که ما باید در برابر دشمنان اسلام داشته باشیم. مثلاً ما با صهیونیستها و آمریکا دشمنیم. دشمنی ما با اینها تا زمانی ادامه دارد که آنها به مسیر درست نروند. همانطور که حضرت امام (ره) فرمودند: *«اگر آمریکا آدم شود، با آن ارتباط خواهیم گرفت.»* اما تا زمانی که دشمنی خود را با اینها داریم، نباید هیچ ارتباطی با آنها برقرار کنیم.
در روز قدس، باید با قدرت و قاطعیت شرکت کنیم. انشاءالله امسال، روز قدس با جلوهای بزرگتر در سطح جهانی برگزار خواهد شد. این اعتراضها و تظاهراتها باید با همه قدرت و قوه انجام شود. امروز، یکی از اصلیترین کارهایی که میتوانیم انجام دهیم، ابراز انزجار از فساد است. مردم یمن نمونهای از صلابت و قدرت را نشان دادهاند. آنها با قاطعیت و ایمان خود در برابر ظلم ایستادهاند، و این نشاندهنده نعمتی بزرگ است که باید شکرگزار آن باشیم.
در مورد افرادی که مخالف هستند، باید گفت کسانی که اهل عناد نیستند و از روی جهل مخالفت میکنند، باید با محبت و ملاطفت با آنها رفتار کرد. اگر کسی از روی نادانی مخالفتی دارد، باید با او صحبت کرد و به او هدایت داد. پیغمبر (ص) در برخورد با مردم، بهویژه کسانی که نادان بودند، رفتار ملایم و محبتآمیز داشت. در مواجهه با کسانی که بهدلیل جهل و ناآگاهی حرفهای نادرست میزنند، باید بهطور صبورانه و با مهربانی به آنها اطلاعات صحیح را منتقل کنیم.
در این راستا، حدیثی از پیامبر (ص) داریم که میفرماید: *«با کسانی که از روی جهل مخالفت میکنند، باید با لطافت و مدارا برخورد کرد.»* وقتی کسی از روی نادانی تهمت میزند یا حرفی میزند که درست نیست، نباید فوراً واکنش تند نشان داد. باید حواسمان به وسوسههای شیطان باشد که در این مواقع سعی دارد ذهن ما را بهسوی سوءظن و قضاوت نادرست سوق دهد.
در قرآن کریم آمده است که شیطان بر انسان سوار میشود و او را به بیراهه میبرد. در سورههای مختلف آمده است که شیطان به انسانها وسوسه میکند و از طرق مختلف به ذهنشان نفوذ میکند. شیطان با وسایل مختلفی انسانها را تحت تأثیر قرار میدهد، اما اساساً هیچگاه بر انسان تسلط کامل ندارد. شیطان باید کنترل شود و نباید به او اجازه داد که بر رفتار و افکار ما تسلط یابد.
در نتیجه، اگر فردی معاند باشد و بهطور عمد فساد و گناه را دنبال کند، اسلام در برابر او برخورد جدی دارد. امیرالمؤمنین (ع) در اینباره فرمودند: *«مؤمن باید با کسانی که فسق و گناه را پیشه کردهاند، برخورد کند.»* در حقیقت، دشمنی قلبی بدون اقدام عملی برای اصلاح و تغییر وضعیت در اسلام پذیرفته نیست. اسلام فقط دشمنی قلبی را قبول نمیکند، بلکه این دشمنی باید در عمل هم نمایان شود.
امام حسین (ع) نیز نمونهای از این رفتار است. او نمیتوانست تنها در دل بگوید که با یزید دشمن است و هیچگونه واکنشی نشان ندهد. امام حسین (ع) قیام کرد و در برابر ظلم ایستاد. دشمنی قلبی بدون عمل، بیفایده است. ما امروز باید در برابر دشمنان اسلام مانند اسرائیل و آمریکا نیز این قاطعیت را داشته باشیم. دشمنی باید عملی باشد، نه فقط در دل.
در روز قدس، باید با همه قدرت و قاطعیت حضور داشته باشیم و حمایت خود را از فلسطین و مقابله با ظلم اعلام کنیم. هرکسی در حد توان خود باید در این مسیر قدم بردارد. حتی اگر نتوانیم کاری عملی انجام دهیم، حداقل باید با شعارها و اعتراضهای خود نشان دهیم که مخالف ظلم هستیم.
اما در برابر افرادی که از روی نادانی مخالف هستند، باید رفتار ما مهربانانه و راهگشا باشد. باید به آنها اطلاعات درست بدهیم و سعی کنیم آنها را به مسیر صحیح هدایت کنیم. برخورد با کسانی که از روی جهل مخالفت میکنند باید با لطافت و مدارا باشد. پیغمبر (ص) نیز در برخورد با چنین افرادی همین روش را داشت.
در نهایت، باید گفت که اسلام، دشمنی قلبی بدون اقدام عملی را نمیپذیرد. ما باید در برابر ظلم ایستاده و در عمل نشان دهیم که از حقوق مسلمین و ارزشهای دینی دفاع میکنیم. اسلام از ما میخواهد که به دشمنیهای خود رنگ عملی بدهیم و برای مقابله با فساد و ظلم دست به اقدام بزنیم.