بسم الله الرحمن الرحیم
سلسله جلسات درس اخلاق
با موضوع وصایای رسول خدا صلوات الله علیه وآله به ابوذر
جلسه بیست و چهارم – ۰۲/۰۸/۱۴۰۳
به نماز اهمیت دهیم
«یَا أَبَا ذَرٍّ إِنَّ اَللَّهَ تَعَالَى جَعَلَ قُرَّهَ عَیْنِی فِی اَلصَّلاَهِ وَ حَبَّبَهَا إِلَیَّ کَمَا حَبَّبَ إِلَى اَلْجَائِعِ اَلطَّعَامَ وَ إِلَى اَلظَّمْآنِ اَلْمَاءَ وَ إِنَّ اَلْجَائِعَ إِذَا أَکَلَ اَلطَّعَامَ شَبِعَ وَ إِذَا شَرِبَ رَوِیَ وَ أَنَا لاَ أَشْبَعُ مِنَ اَلصَّلاَهِ» ابوذر خدای تعالی نور چشم من را در نماز قرار داده. همانطور که گرسنه غذا را دوست دارد و تشنه آب را دوست دارد، من هم نماز را دوست دارم. فرق من با آن دو نفر این است که آنها وقتی غذا خوردند و آب نوشیدند سیراب میشوند و گرسنگیشان برطرف میشود؛ اما من از نماز سیر نمیشوم.
این بخش از وصیت پیغمبر و توصیههای رسول خدا به ابوذر مربوط به نماز است. تذکر دادند که اهل نماز باشیم و به نماز اهمیت دهیم. یک نکتهای را هم حضرت فرمودند که هر کس در شبانهروز غیر از نمازهای واجب ۱۲ رکعت نماز مستحبی بهجا بیاورد خانهای در بهشت را خدای تعالی بر خودش واجب کرده که حق او قرار دهد؛ «یَا أَبَا ذَرٍّ أَیُّمَا رَجُلٍ تَطَوَّعَ فِی کُلِّ یَوْمٍ اِثْنَتَیْ عَشْرَهَ رَکْعَهً سِوَى اَلْمَکْتُوبَهِ کَانَ لَهُ حَقّاً وَاجِباً بَیْتٌ فِی اَلْجَنَّهِ».
۳۴ رکعت ما کلاً در شبانهروز نماز مستحبی داریم. غیرازاین ۱۲ رکعت نمازهای دیگر هم وارد شده اما در این روایت ۱۲ رکعت است.
بحث نماز و اهمیت دادن به نماز و توجه به شرایط و احکام و اقران و ظاهر و باطن و نماز و آداب نماز و حقیقت نماز باهم فرق دارد که جداگانه باید راجع به هرکدام صحبت کرد. حضرت رضا علیهالسلام فرمود نماز هزار واجب و ۳۰۰۰ مستحب دارد؛ یعنی ۴۰۰۰ حکم دارد. مرحوم شهید اول کتابی نوشته به نام الفیه و نفلیه؛ هزار واجب و سه هزار مستحب را جمعآوری کرده که اندازه یک کتابچه جیبی کوچک است؛ و بعد فقهای بزرگوار ما بر آن شرح نوشتند. در ذهنم این است که ۲۷ شرح بر این کتاب داریم که هرکدام چندین جلد است.
حالا شما بخواهید واجبات نماز را بشمارید ۱۰، ۱۵ مورد بیشتر نمیتوانید نام ببرید. چون شما فقط نماز روزانه در ذهنتان است؛ اما واجبات نماز در همه نمازها هزار حکم است.
نماز، تکلیفی است که در هر شرایطی جاری است
نماز حقیقتی دارد و باطنی دارد. سجده حقیقت دارد. رکوع حقیقت دارد؛ و اهلبیت برای ما بیان کردند؛ و جالب است بدانید که همه اعمال با عذر و بهانه تعطیل میشود الا نماز. یکذره ناراحتی معده داشته باشی میگوید روزه نگیر. چشمت ضعیف باشد میگوید روزه نگیر. استطاعت نداشته باشی میگوید حج نرو. بدنت عذر داشته باشد میگوید جهاد نرو. بترسی میگوید امربهمعروف نکن. هرکدام از احکام الهی میشود کسی انجامش ندهد اما نماز اینطور نیست. مثلاً نماز غرقی؛ یعنی کسی که دارد غرق میشود نباید نمازش را ترک کند. باید سرش را بیاورد بالا بگوید اللهاکبر به نیت نماز ظهر. دوباره بیاید بالا بگوید اللهاکبر به نیت نماز عصر. این شخص نمازش قضا نشده. به نیت نماز ظهر و عصر دو تا تکبیر باید بگوید. میگوید مریضم نمیتوانم بنشینم میگوید بخواب و نماز بخوان. میخواهم بگویم که نماز خیلی مهم است.
بعد شخصیتی مثل آقای قاضی رضواناللهعلیه میگوید اگر کسی نمازش را درست انجام داد به مقامات عالی نرسید به من بد بگوید؛ یعنی با همین نماز انسان میتواند کمالاتی را برای خودش کسب کند و به درجاتی برسد.
اهلبیت عصمت و طهارت را ببینید در نماز چگونه بودند. صدیقه طاهره سلاماللهعلیها از وقتیکه میخواست وضو بگیرد. امام سجاد، رسول خدا، امیرالمؤمنین، امام حسین علیهالسلام، عبادات و نمازهای امام حسین علیهالسلام خیلی زیاد بوده. به امام سجاد عرض کردند شما خیلی نماز میخوانید گفت پدرم را ندیدید.
نورچشمی
انسان چیزی را دوست داشته باشد همین را میگوید. به بچهاش میگوید نورچشمی. نورچشمی میگویند به کسی که خیلی عزیز است. حضرت میفرمایند نماز برای من عزیز است. طبق بیان قرآن کریم حضرت موسی هم مایه روشنی چشم مادرش بود.
اینکه رسول خدا فرمودند نماز مایه روشنی چشم من است برای اینکه ما این را بفهمیم مثال زده است به خوردن و آشامیدن که یک امر طبیعی است و ما در شبانهروز تکرارش میکنیم. تا بفهمیم و درک کنیم که محبت داشتن به چیزی چگونه است. وقتی انسان سخت گرسنه و تشنه میشود در زمان تشنگی شدید آن چیزی که برای ما اهمیت دارد و محبوب ماست آب است. در گرسنگی شدید آن چیزی که محبوب ما است غذاست. چون این قابلدرک برای همه بود حضرت فرمود چطور وقتی گرسنه میشوی و تشنه میشوی محبوبت آب و غذاست؛ محبوب من هم نماز است. وقت نماز که میشود انگار من همان آدم تشنه هستم؛ و تشنگی و گرسنگی آدم گرسنه و تشنه برطرف میشود اما عطش من نسبت به نماز برطرف نمیشود.
انس داشته باشید به نماز مستحبی
انس با نماز مستحب داشته باشیم. مقید باشیم به نمازهای مستحب. بعضیها مثل تیر از کمان بعد از تمام شدن نماز میروند. بخشی از تعقیبات نماز همین نمازهای مستحبی است. تا جایی که مقدورتان است چون شاید بعضی وقتها نشود تا جایی که مقدور است مقید باشید؛ بعد خدا فراهم میکند. مثلاً وارد مسجدی شدید اگر موقع نماز بود که نمازتان را بخوانید؛ اگر نبود نماز تحیت بخوانید. توجه به این چیزها مهم است.
سیره پیغمبر و اهلبیت هم همین بود که مشغول نماز میشدند. جایی فرصت کردید نماز بخوانید قرآن بخوانید. امام صادق علیهالسلام فرمود علی علیهالسلام چنان بود که اگر امر ناگواری پیش میآمد به نماز میایستاد. تا یکچیزی نگرانش میکرد نماز میخواند. «أَقِمِ الصَّلَاهَ لِذِکْرِی» «أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» ذکر من نماز است و با ذکر من دلها آرام میگیرد. امیرالمؤمنین فرمودند رسول خدا چون وقت نماز میرسید نه خانوادهای میشناخت، نه رفیقی، نه شخصیتی.
مهمترین اثر نماز، باید مبتلا نشدن به گناه باشد
البته اثر نماز باید این باشد که نمازگزار مبتلا به خطا نشود. رسول خدا فرمودند: هر کس که نمازش او را از کار زشت و ناپسند بازندارد جز بر دوری او از خدا افزوده نشود. کسی آمد خدمت پیغمبر خدا و گفت من پزشک هستم خانمها هم به من مراجعه میکنند. بعضی وقتها من به آنها نگاه میکنم و دستم به بدن آنها میخورد. من چه کنم؟ حضرت فرمودند به نماز جماعت حاضر میشوی؟ گفت بله. گفت خدای تعالی به همین واسطه این چیزهای کوچک را میبخشد.
همه این مسائل را که میگوییم برای کسانی است که عمداً و متعمداً گناه نمیکنند؛ و الا انسان در معرض خطاست. در جامعه انواع مسائل برایش پیش میآید؛ غفلت میکند و بیتوجهی میکند و خطایی از او سر میزند. بلافاصله باید توبه کند و با نماز جبران کند. کسی که نماز میخواند و عمداً طراحی میکند که دروغ بگوید و نماز میخواند و مینشیند غیبت میکند روایت چنین کسی را میگوید که جز به دوری او افزوده نمیشود.
وقتی مسئلهای برای شما ملکه میشود شما بدون اراده آن را انجام میدهید. گناه نکردن وقتی ملکه انسان شد انسان سختش میشود که گناه کند. خطورات ذهنی اختیارش دست انسان نیست. شما وقتی چشم و گوشت رها بود و در طول هفته هرچه دلت خواست دیدی و شنیدی و کنترل نداشتی آن موقع که به نماز میایستی چون زمانی است که آرامش حاکم میشود خطورات به انسان حمله میکند. در طول روز و هفته باید چشم و گوشت را مراقب باشی و زبانت را مراقب باشی، بعد به نماز که میایستی از نماز لذت میبری.
یکی از مهمترین عواملی که انسان را از دنیا قطع میکند و به خدا متصل میکند و وسیله برای انقطاع انسان میشود نماز است.
یک اشک چشم خنک داریم یک اشک چشم گرم داریم. وقتی مصیبت و آه و ناله میرسد اشک چشم ما داغ است ولی وقتی شاد هستیم و از چیزی خوشحالیم اشک چشم ما خنک است. به اشک چشم خنک میگویند قره عین. فرمود «قُرَّهَ عَیْنِی فِی اَلصَّلاَهِ».
فطرت توحیدی انسان در نماز احیا میشود
رسول خدا فرمود سرور من در نماز است. چرا؟ در نماز انسان غرق در توحید است. ریشه این شادی توحید است. فطرت توحیدی انسان در نماز احیا میشود. متصل به خدا میشود. نماز قربانی انسان است؛ یعنی انسان را به خدا نزدیک میکند. «الصَّلاهُ قُربانُ کُلِّ تَقِیٍّ» با نماز انسان قرب پیدا میکند. دیدهاید وقتی حیوان را ذبح میکنند برای قربانی برای این است که به خدا نزدیک شوند. نماز هم همینطور است. خاصیتش این است که روح توحیدی را در انسان زنده میکند. انسان را به خدا نزدیک میکند. اگر کسی در عبادتش صادق بود و بندگی خدا را صادقانه کرد و نمازش نماز بود، آن موقع قطعاً خلیفه خداست.
اصرار کن؛ در باز میشود
«یَا أَبَا ذَرٍّ مَا دُمْتَ فِی اَلصَّلاَهِ فَإِنَّکَ تَقْرَعُ بَابَ اَلْمَلِکِ الجَبّار» ای ابوذر مادامیکه مشغول نماز هستی داری در خانه خدا را میکوبی. جبار یکی از معانیاش این است که خیلی جبرانکننده است. نقصها و کمبودها را جبران میکند. جبار به معنای قوه قاهره و سلطهگری و استیلایی که بر همه عوالم وجود دارد هم هست.
«وَ مَنْ یُکْثِرُ قَرْعَ بَابِ اَلْمَلِکِ فَإِنَّهُ یُفْتَحُ لَهُ» و کسی که درب خانه این پادشاه را بزند برای او قطعاً باز میشود. درست است که خطا کردی، گناه کردی و آمدی آنجا شاید توجه نشود اما اصرار کن و اصرار کن.
تا اینجا توجه کردید که رسول خدا وقتی میخواهد ما را متوجه امری کند برای بیان خودش مثال میزند؛ و تکرار میکند تا بفهمیم که این مسئله مهم است. اینجا هم برای تشویق بیشتر به امر نماز مطلب را تکرار میکند اما با این بیان کسی که نماز میخواند درب خانه خدا را میکوبد خیلی مثال قشنگ و پرمحتوایی است.
همینطور هم هست در حالت عرفی شما وقتی با کسی کاری داشته باشید میروید به در خانهاش. کسی که با خدا کار دارد باید به درب خانه خدا برود. باید نزدیکش خدا شود. نماز نزدیک کننده انسان به خداست. اگر کسی اصرار کند و این در را بکوبد عاقبت باز میشود.
مداومت بر نماز این خاصیت را دارد که در رحمت الهی را به هر دلیلی که بسته شده باشد بالاخره باز خواهد کرد. گناهکاری و آلودگی انسان و خطاهایش و بداخلاقیهایش امکان دارد باعث شده باشد که در رحمت بسته شده باشد. این در باز میشود. امکان دارد به خاطر همان خطاها این در باز نشود اما با اصرار مسئله حل میشود. این را پیغمبر دارد به ما میگوید. از بعضی از آیات هم این فهمیده میشود.
اصرار کن؛ خودش هم وعده داده که مگر میشود من کسی را دعوت کرده باشم به دعا بعد اجابت نکنم؟ گفته باشم استغفار کن و بعد استغفارش را نپذیرم؟ اگر ما خودمان در را به خاطر بعضی از مسائل بسته باشیم با در زدن زیاد باز خواهد شد؛ مگر کسی اهل عصیان باشد و آیات خدا را تکذیب کرده باشد و اهل استکبار ورزیدن باشد. ولی مگر ما اهل تکذیب آیات خدا و استکبار ورزیدن هستیم از ما خطا سر میزند.
درهای آسمان بسته میشود به روی تکذیب کنندگان
در سوره مبارکه اعراف آیه ۴۰ میفرماید: «إِنَّ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا وَاسْتَکْبَرُوا عَنْهَا لَا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوَابُ السَّمَاءِ وَلَا یَدْخُلُونَ الْجَنَّهَ حَتَّى یَلِجَ الْجَمَلُ فِی سَمِّ الْخِیَاطِ وَکَذَلِکَ نَجْزِی الْمُجْرِمِینَ» کسانی که آیات ما را تکذیب میکنند مثلاً میگویند اینها را آخوندها آوردهاند خدای تعالی درهای آسمان را میبندد و دیگر برای اینها رحمتی نمیآید. بله اگر اینطور باشیم با نماز همدیگر درست نمیشود. مگر توبه و انابه کند و ضجه بزند و برگردد. در مقابل این گروه، اهل ایمان و اهل نمازند؛ که خدای تعالی به خاطر نمازشان درهای رحمت را باز میکند. امام باقر علیهالسلام فرمود: مؤمنان اعمال و ارواحشان بهسوی آسمانها برده میشود و درهای آسمان به روی آنها گشوده خواهد شد. ارواحشان بالا برده میشود یعنی نزدیک میشوند.
تکذیب آیات الهی مگر اینطور است که بایستیم و بگوییم این آیه دروغ است. همینکه صریح قرآن است که سگ نجس است ولی طرف در خانه نگهداری میکند تکذیب آیات الهی است. اینها در عمل آیات الهی را تکذیب میکنند. یا شرب خمر، ترک امربهمعروف، دروغ، غیبت، اینها مگر آیات خدا نیست؟ میگوید صلهرحم کنید؛ نمیکند. تهمت نزنید؛ میزند.
آیه ۴۰ اعراف میفرماید اینهایی که استکبار ورزیدند و تکذیب کردند درهای آسمان برای اینها بسته میماند و در ادامه میفرماید وارد بهشت هم نمیشوند. اگر شتر از سوراخ سوزن رد شد آنها هم وارد بهشت میشوند. ببینید خداوند چطور دارد تأکید میکند. این مثال را گفته که همه بفهمند و کسی شک نکند که افراد متکبر و باعث وارد بهشت نمیشوند. در انجیل لوقا باب هجدهم سطر بیست و چهارم بیست و پنجم هم هست که حضرت عیسی فرمود: چه بسیار مشکل است کسانی را که صاحب دولت هستند درآمدن در ملکوت خدا؛ زیرا آسانتر است شتر را که در چشمه سوزن درآید از اینکه صاحبدولتی در ملکوت خدا داخل شود.
کلید درهای رحمت در دستان نمازگزار است
مصلی وقتی به نماز میایستد کلیدی در دست دارد تا با آن درهای بسته را باز کند. این کلید را مراقب باشید که از آن خوب استفاده کنید. امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمودند: هرگاه آدمی به نماز میایستد ابلیس از اینکه میبیند رحمت خدا او را پوشانده است حسودانه به وی نگاه میکند. امیرالمؤمنین فرمود: «الصَّلاهُ تَستَنزِلُ الرَّحمَهَ» نماز رحمت را نازل میکند؛ و حضرت در روایت دیگری میفرماید وقتی انسان به نماز میایستد ابلیس حسودانه به انسان نگاه میکند چون میبیند که رحمت این نمازگزار را پوشانده است. ما اگر بفهمیم وقتی در این حالت که هستیم اینچنین رحمت ما را فرامیگیرد میخواهیم که دائماً در همین حال باقی بمانیم.
لذا بعدش پیغمبر خدا فرمود: «یَا أَبَا ذَرٍّ مَا مِنْ مُؤْمِنٍ یَقُومُ لِلصَّلاَهِ إِلاَّ تَنَاثَرَ عَلَیْهِ اَلْبِرُّ مَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اَلْعَرْشِ وَ وُکِّلَ بِهِ مَلَکٌ یُنَادِی یَا اِبْنَ آدَمَ لَوْ تَعْلَمُ مَا لَکَ فِی صَلاَتِکَ وَ مَنْ تُنَاجِی مَا سَئِمْتَ وَ لاَ اِلْتَفَتَّ» هیچ مؤمنی به نماز نمیایستد مگر اینکه خوبیها و نیکیها و اجرها بین او تا عرش پراکنده میشود و برای این شخص خدای تعالی فرشتهای را میگمارد که ندا میکند ای فرزند آدم اگر بدانی که خدا برای تو در نماز چه قرار داده است با چه کسی داری مناجات میکنی خسته نمیشوی و نماز را رها نمیکنی.